تعداد بازدید: 3101

توصیه به دیگران 1

جمعه 18 دی 1388-0:0

من،تو،تلويزيون

گام شجاعانه صدا و سیما برای برون رفت از فضای موجود( يادداشتي از صادقعلی رنجبر،عضو هیئت علمی دانشگاه-ساري)


بالاخره صدا و سیما هم به خود آمد و خودی نشان داده و هم طیفی های متفاوت اندیش را هم نشان داد.این در حالیست که افراطی گری فضای سیاسی جامعه را در بر گرفته و شدیداْ به اعتدالگرایی حمله کرده  و نمی خواهند ندای خودی مخالف خود را هم به رسمیت بشناسند.

این صدا و سیما، همان رسانه ایست که روزی داعیه میزبانی مناظره های بین جناحی ، حتی پس از انتخابات را داشته ولی این روزها کار به جایی رسیده که حتی موفق به برگزاری مناظره درون جناحی بین طیف های متفاوت اندیش در یک جناح(اصولگرایی) هم نشده و در هراس از تهاجم برون رسانه ای،غالباً به نفع یک طیف، منفعل و یا شاید هم هماهنگ عمل کرده است.

علی هذا متعاقب مصاحبه مشترک سلیمی نمین و مرتضی نبوی در شبکه ۳ که به مباحثه و حتی مناظره دو کارشناس مهمان برنامه رو به فردا منجر شد و بحث داغ متضاربی هم در باره موضوع ماهیت سران فتنه و دستگیری آنها در گرفته بود، در مورخه ۱۸/۱۰/۸۸(۵شنبه) مصاحبه مشترک دیگری نیز با حضور دکترعلی مطهری و یک نفر از اهالی مطبوعات بنام وحید جلیلی نیز ترتیب داده شد تا ثابت شود که رویکرد صدا و سیما در دعوت از آقای دکتر دادکان به برنامه ۹۰ و ایجاد فرصتی برای انتقاد از مدیران،یک اتفاق نبوده که از دستشان در رفته باشد،بلکه حاکی از یک تصمیم جدید مدیریتی در راستای یک رویکرد حکومتی بوده که فقط در موضوع ورزش محدود نمانده، و به سرعت به حوزه سیاست نیز کشانده شد.

برجسته ترین امتیاز این دعوت نیز در این بود که صدا و سیما از کسی دعوت کرد که از مواضع وی در باره مسائل جاری کشور باخبر بوده و مطمئن هم بود که ایشان به طرح آن در رسانه ملی خواهد پرداخت.

 اگر چه آقای دکتر مطهری،خیلی واضح به حوزه پیشنهاداتش ورود کرد، ولی از طرح واضح ابعاد تنش زای این پیشنهادات استنکاف کرده و به بیان کلیات طرح اکتفاء کرد و کلاً هم خیلی از خود اشتهای سخن گفتن نشان نمی داد و با توجه به تمایل مجری به طرح سئوالات پی در پی از مهمان کم نام و نشان دوم، وی مدبرانه به استماع و کم گویی اکتفاء می کرد و در حد ضرورت سخن می گفت.

این رویکرد جدید در حالی آغاز شد که در طول حوادث پس از انتخابات،غیر از دعوت از آقایان دکتر علی لاریجانی و دکتر قالیباف به برنامه گفتگوی خبری شبکه ۲ که بلافاصله هم به تغییر رویکرد منجر شده بود،ما غالباً با میدان داری تندروها و یا با ترویج تندروی ها در رسانه ملی مواجه بوده و مدیران صدا و سیما،نه تنها از طیف مقابل، بلکه از هم طیفی های متفاوت اندیش هم دعوتی به عمل نیاورده و رسانه ملی را با نوعی انحصار و رفته رفته با افت شدید مخاطب و ناکامی در جلب اعتماد عمومی و نیز مخالفت ها و انتقادهای بسیار گسترده مواجه کرده بودند.

البته شاید مدیران صدا و سیما این تحلیل و نگرش را با ارائه آمار و نمونه هایی رد کرده و از خودشان دفاع کنند، اما هرگز نمی توانند این واقعیت را انکار کنند که نه تنها در برنامه های تحلیلی،حتی در برنامه های خبری نیز این انقطاع تنوع و یا کاهش غلیظ حضور متفاوت اندیش های هم طیف،کاملاً محسوس بود.

به هر حال این رویکرد جدید را باید به فال نیک گرفت و از آن برای عبور از فضای فعلی که کمی تداعی انحصار و احتمالاً انسداد تنوع دیدگاهها و تضارب آرا می کرد،بهره برداری کرد،اگر چه صدا و سیما باید انتظارات به مراتب فراتر از این حدود محدود را برآورده کرده و به سمت دعوت از معتدل اندیشان و منطق گرایان جناح مقابل نیز خیز بردارد و مباحث ریشه ای را از زبان کسانی ارائه کند که در مخاطبان دگرسوی نفوذ دارند.

باید متذکر شوم که این دعوت ها به مفهوم دامن زدن به اختلافات سیاسی،از جنس مناظره های معروف و تاریخی انتخاباتی نیست، بلکه استفاده از انگیزه های مشترک طیف ها و جناح های خودی در راستای تحکیم مباحث اصولی و تثبیت جایگاههای کلیدی و ترویج اندیشه های ناب و آرمانی امام راحل و رهبری معظم، که رمز اصلی ماندگاری و توسعه انقلاب اسلامی محسوب می گردند، مد نظر است.

نقطه قوت این برنامه ها،زنده بودن و تنوع چهره هاست،و نقطه ضعف آن نیز،نبود مجری کارشناس توانا و زیرک و نیز بیش فعالی پشت صحنه ای هاست که تمرکز را از برنامه گرفته و مسیر بحث را دچار خدشه  کرده و گاهی مجری کارشناس را به اتخاذ مواضعی غیر متداول وا می داشت که به تعجب مدعو منجر می شد.

ضمن اینکه در چینش مهمان،توجه به شان نماینده تهران و انتخاب قرینه ای مناسب با ایشان شکل نگرفت که این مسئله با عنایت به میدان داری همین مهمان کم نام و نشان که البته بعضی جا ها هم برخلاف میل مجری،بدغلقی می کرد،از جلوه مورد قبولی برخوردار نبود.

امیدوارم که این رویکرد نیز به سرنوشت رویکرد گذشته و تعطیلی زودرس دچار نشده و باز هم رسانه ملی به بیماری پدیده درخود فرورفتگی مبتلا نگردد و در جهت رعایت این نسخه شفابخش،متعصبانه عمل کند؛ چرا که عاقبت مسئولیت گریزیهای رسانه ملی،به تکثیر گرایش استفاده از رسانه های ماهواره ای و  عادت افکار عمومی به پذیرش اباطیل و اراجیف بدخواهان ما اعم از منافقین کوردل و سلطنت طلبهای امریکایی و چپی های بی اصل و نسب منجر می شود که طبعاً باب میل دلسوزان نظام نبوده و نخواهد بود.

یادمان باشد که این گونه حرکتها نه به شدت شان ،بلکه به مدت شان ارزیابی می شوند.

 در اینجا باید به مهمانان متفاوت اندیش نیز متذکر شوم که استفاده شخصی و جناحی از رسانه ملی از هر طرفی که باشد،امر  مذموم و نادرستی است، فلذا توصیه می شود که صرفاً با مصلحت اندیشی های اسلامی و ملی، به تنویر افکار عمومی پرداخته و در سلسله انتقادهای سازنده،مدیران ارشد جامعه را از دیدگاه های راهگشای خود مطلع نموده و از انتقادهای مخرب و ابهام زا،مومنانه پرهیز کنند. باید همه با رعایت قواعد بازی، به اثبات برتری و کارآمدتری تحلیل ها بر تهدیدها کمک کنیم.


  • دوشنبه 21 دی 1388-0:0

    ممنون از زحمت شما

    • اکبرزادهپاسخ به این دیدگاه 0 0
      شنبه 19 دی 1388-0:0

      چرا افراد منتسب به اصلاح طلبان دعوت نمی شوند؟مثلا"زنگنه که نماینده موسوی در مناظرات بود وسالها وزیر بود، چه اشکالی دارد دعوت شود؟

      • شنبه 19 دی 1388-0:0

        نوشته بی طرفانه ای بود.به نظر من باید عملکرد سایر سازمان ها را نیز در جریانات اخیر ریشه یابی کرد،مثل مجلس که منفعل است يا نیروی انتظامی و...


        ©2013 APG.ir