مازندران ، استان ساحلي شمال ايران از شرق با گرگان ، از جنوب با سمنان و تهران ، از مغرب با گيلان و از شمال با درياي خزر همجوار است.
اين وضعيت خاص جغرافيايي باعث شده است فرهنگ موسيقي مازندران در ناحيه شرقي با خراسان و ترکمن صحرا آميخته شود و در غرب ، کمابيش خصايص موسيقي گيلاني را داشته باشد.
در مازندران هم مانند اکثر نقاط ايران ، موسيقي با زندگي مردم همراه و عجين است. در شاليزارها، جنگل ها، دريا، در آداب شادي و عزا و در همراهي با مراسم مذهبي ، موسيقي مازندران نقش چشمگيري دارد.
براساس روش پيشين و با توجه به واقعيت هاي موجود، موسيقي مازندران را به 2 گروه عمده تقسيم مي کنيم : موسيقي بامتر آزاد، موسيقي بامتر معين
مقام خواني از شرق تا غرب
موسيقي مازندران بامتر آزاد شامل آهنگهايي است که در قالب مقامها و با حالت آوازي اجرا مي شوند. مقام خواني از شرق تا غرب مازندران رايج است و مقامها در شکلها و نامهاي گوناگون متجلي مي شوند.
متداول ترين مقامهاي موسيقي بومي مازندران عبارتند از:
اميري:
معروف ترين مقام بين مردم مازندران است. اين آواز زيبا و دل انگيز به تنهايي مي تواند بيان کننده خصايص و ارزشهاي موسيقي مازندران باشد.
آواز اميري بيشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهاي زيبا و تصويرگر امير پازواري ، شاعر بلند پايه مازندراني ، زينت بخش آواز اميري است. مقام اميري در 2نوع اميري بلند و اميري کوتاه اجرا مي شود و به همت شادروان استاد ابوالحسن صبا، مقام اميري مازندران ثبت شده و در کنار ساير گوشه هاي آواز دشتي در رديف استاد صبا قرار گرفته است.
کتولي:
از مقامهاي معروف مازندران است که بيشتر در قسمتهاي شمال مازندران متداول است. آوازهاي کتولي در نوع خود زيبايي ويژه اي دارد.
مقام کتولي ، حاوي مضامين بلند اخلاقي ، قومي ، اعتقادي و گاه توصيفي است. کتولي در 3نوع مختلف کتولي کوتاه (کل حال)، کتولي متوسط (ميون کتولي) و کتولي بلند (بلند کتولي) اجرا مي شود.
علاوه بر اميري و کتولي ، مقامهاي ولک سري ، توري (طبري) و طالبک (طالبا) را مي توان نام برد.
چاووش خواني نيز از مقامهاي معمول مازندران است که در استقبال يا بدرقه زايران مشهد، کربلا، نجف يا مکه خوانده مي شود.
چاووش خوان ، پيک خبردهنده است که مردم را در حال و هواي اعتقادي و توجه به مقدسات قرار مي دهد. مضمون عمومي در موسيقي مازندران ، مسائل حماسي و اعتقادي و پرداختن به بيان ارزشهاست.
با اين که موسيقي مقامي نواحي مختلف مازندران شباهت کلي و عام به هم دارند، اما در هر منطقه ، بنا به شرايط اقليمي و خصايص فرهنگي و نوع ارتباطات اجتماعي ، رنگ و حالت مشخص تري مي يابد.
مثل سادگي
در مازندران موسيقي هايي با متر معين به بيان ترانه هايي اختصاص دارد که عموما داراي مضامين توصيفي و عاشقانه هستند.
ترانه هاي مازندراني با ملودي هايي ساده و روان و اشعاري لطيف و بي پيرايه ، سخنان دلنشيني را بيان مي کنند که جذابيت خاص يافته و در يادها باقي مي مانند.
ترانه هاي اصيل مازندراني با عناوين و نامهاي خاص ، بيانگر قدمت و سابقه طولاني حوادث و مسائلي است که ريشه در زندگي مردم اين سامان داشته و به زمان حال رسيده اند.
نوروزخواني:
از موسيقي هاي متداول در مازندران و با متر معين است. نوروزخوانان اشخاصي هستند که پيش از آمدن بهار، رسيدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت مي دهند.
نوروزخوانان ، بديهه سراياني هستند که از مدتها پيش از بهار به پيشواز بهار مي روند و بدون همراهي ساز و صرفا به کمک آواز، نسيم بهاري را با دل و جان مردم آشنا مي کنند.
مردم هم به همراهي نوروزخوانان به آوازخواني مي پردازند و به اين ترتيب استقبال از بهار عمومي مي شود.
تعزيه:
ريشه هاي محکم اعتقادي و علاقه به آل علي (ع) موجب شده است تعزيه در اين سامان رشد يابد و آهنگهاي تعزيه در بخشهاي ريتميک رشد چشمگيري بيابد.
در عين حال ، شيوه هاي آوازخواني در تعزيه باعث شده است مقامهاي موسيقي مازندران تحول يابد و در شکلهاي متنوع عرضه شود و از اين راه ، فرمهاي تازه در شکلهاي موسيقي مازندران پديد آيد.
سازهاي مازندران
متداول ترين سازهاي مازندران عبارتند از:
لله وا (ني):
که از سازهاي شناخته شده در مازندران است. لله وا يا ني درواقع ، ساز چوپاني مازندران به حساب مي آيد و در ميان دامداران و ساکنان کوهستان هاي مازندران معمول است.
دوتار:
رنگ و حالت بياني دوتار مازندران از خصايص عمومي موسيقي اين سامان تبعيت مي کند و با حالات اجرايي دوتار ترکمني و خراساني تفاوتي آشکار دارد.
کمانچه:
اين ساز از سازهاي معمول در ميان مردم مازندران است. کمانچه رايج در مازندران مانند کمانچه لري سه سيم دارد، ولي در سالهاي اخير از کمانچه هاي چهارسيمي نيز استفاده مي شود.
نقاره (ناقاره):
عبارت است از طبل هاي کوچک با بدنه اي سفالي که پوستي روي دهانه کوزه سفالي کشيده شده و با طناب هايي در اطراف محکم مي شود.
نقاره را معمولا با 2قطعه چرمي به صدا درمي آورند. نقاره در اجراي حرکات و رقص هاي جمعي و به عنوان ساز خبرده ، در همراهي سرنا استفاده مي شود.
سرنا:
سرنا در بين مردم مازندران به عنوان سازي روستايي و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعيت ها استفاده مي شود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهايي و هم در همراهي با نقاره به کار مي برند.
سرنا و نقاره علاوه بر جنبه هاي خبري در همراهي با رقصهاي بومي نيز استفاده مي شوند. علاوه بر سازهايي که نام برديم ، در بين مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نيز متداول است و بعضي از مردم بومي مازندران موسيقي هاي خود را با سازهاي مذکور اجرا مي کنند.