اين انتخاب وهن مازندران بود
نمونه ها و فرهيختگان استان مازندران چگونه انتخاب شدند؟!
مازندنومه: استان مازندران در دو روز ۱۳ و ۱۴ بهمن ميزبان حضور مسئولان استان و عوامل اجرايي برنامه صبح انقلاب بودند.
اين برنامه كه در ايام ا... دهه فجر از شبكه سوم سيما پخش مي شود، به معرفي نخبگان و دستاوردهاي انقلاب اسلامي در استان ها از شبكه سوم سيما مي پردازد که با حضور در استان مازندارن زمينه اي را فراهم آوردند تا مسئولان استان اعم از نماينده ولي فقيه، استاندار و مديران ارشد استاني از ۳۰ تن از نخبگان استان در زمينه هاي قرآني، پژوهشي ، دانشگاهي ،دانشجويي ،دانش آموزي ، ورزشي ، پزشكي و ساير رشته هاي علمي تجليل كنند.
مطلب زير با امضاي يک خبرنگار مازندراني، به دست ما رسيده است.وي از نحوه انتخاب نمونه ها و فرهيختگان و برگزيدگان استان مازندران در دهه فجر امسال( برنامه صبح انقلاب –شبکه سوم) انتقاد دارد.
اين مخاطب محترم در مقدمه نوشتارش آورده:" براي اينكه شبهه اي كه در ذهن ما ايجاد شد را پاسخ بدهيم با يكي از مسئولان كه نخواست نامش فاش شود مصاحبه اي ترتيب داديم."
متن سئوال و جواب ها به قرار زير است:
س: امسال در برنامه صبح انقلاب به برخي از نمونه هاي استاني جوائزي تعلق گرفت و از آنها تجليل به عمل آمد. آيا نظرتان اين است كه نحوه انتخاب نمونه ها تحت تاثير برخي شهرها قرار داشت؟
ج: من هم وقتي تركيب نمونه ها را هنگام قرائت نام ها ملاحظه كردم اين مسئله به ذهنم آمد. اين تركيب بيشتر از دانشگاه ها و نخبگان و نمونه هاي دو شهر خاص تشكيل شده بود.
س: آيا به نظر شما سطح نمونه ها طوري بود كه مشابه آن در دانشگاه هاي ديگر استان و شهرهاي ديگر يافت نشود؟
ج: سطح نمونه ها آن قدر بالا نبود كه در شهرهاي ديگر نتوان مشابه آنها را داشت. به همين دليل بيشتر اين مسئله در ذهن تقويت مي شود كه عناصر انتخاب كننده نمونه ها كه در استانداري متمركز بودند در اثر كسب اطلاعات غلط و يا جهت دار در عمل دچار اشتباه شدند و نمونه ها را از دانشگاه هاي اين دو شهر و حتي از كشاورزان و جانبازان و ايثارگران اين دو شهر گلچين كرده بودند. حتي نمونه هايي که از دانشگاه شهيد بهشتي تهران و يا از پزشكان انتخاب كرده بودند نيز متعلق به يكي از همين دو شهر بودند.
س: با يكي از دست اندركاران در يكي از دانشگاه ها صحبتي داشتم.وي گفت با تلفن از ايشان خواسته شد يك نفر استاد كه شايسته اين انتخاب باشد را معرفي كنند!
ج: ممكن است همين طوري باشد، زيرا از ساير دانشگاه ها افراد برگزيده محدودي وجود داشتند. مثلاً به يكي از اين دانشگاه ها گفته بودند فقط در سطح استاد، آن هم پيشكشوت، فقط يك نفر را معرفي كنند درحالي كه از دو دانشگاه مستقر در اين دو شهر مورد نظر، در سطح دانشيار و كسي كه تازه استاد شد و هنوز مركب امضاي نائل شدن به استادي ايشان خشك نشده مورد انتخاب قرار گرفت.
تازه در يكي از اين دانشگاهها بيش از سه نفر دانشيار انتخاب شدند. اين در حالي است كه در دانشگاههاي ديگر اگر محدود به يكي نمي شد، فقط 8-7 نفر استاد تمام وقت كشوري يا استاني و چندين دانشيار با تعداد مقالات به مراتب بيشتر از آنچه براي اين افرادنمونه اعلام شد وجود داشتند كه به لحاظ مراتب علمي و نمونه بودن، اين انتخاب شده ها به گرد آنها هم نمي رسيدند.
س: آيا اين انتقاد به مسئولان استانداري بر مي گردد يا به عناصر ديگر؟
ج: شايد مسئولان استانداري در توزيع متناسب نمونه ها در دانشگاه هاي استان، دقت زيادي به عمل نياوردند ولي دست اندركاران مستقيم انتخاب قطعاً جهت دار عمل كردند.
نفوذ اين افراد تحت عنوان اتاق فكر يا ساير عناوين و در ساير قسمت هاي استانداري، مباحث مربوط به همشهري گرايي و يا تمركز قدرت انتخاب توسط يك دانشگاه يا دو دانشگاه خاص را تقويت كرده است.
س: آيا اصل اين نوع كارها و تشويق اساتيد نمونه را تائيد مي کنيد؟
ج: تشويق نخبگان و نمونه هاي علمي هر قومي ارزشمند است و كاري شايسته و قابل قدرداني است. آنچه مورد نقد و انتقاد قرار دارد نحوه ورود براي انتخاب چهره هاي نمونه است. زحمات زيادي كشيده شده بود تا از خارج كردن نحوه انتخاب از محور عدالت جلوگيري شود ولي ...
اين مسائل هشداري است به عناصر صادق مديريت استان كه مواظب اعمال غير عادلانه و حق خوري هاي اين عناصر باشند.
اينكه فلاني دانشمند برتر جهان شده است يك فريب بيشتر نيست. دانشمند برتر جهان بايد موفق به كسب جايزه نوبل بشود و اختراع خاصي را انجام دهد كه مانند بمب صدا مي كند. اين مطلب از همان مسائل است كه مي گويند: خود گويي و خود خندي عجب مرد هنرمندي!
مردم فريبي اين افراد به جايي رسيده است كه اهل علم و اطلاع را هم مي خواهند فريب بدهند! يامي گويند فلاني سردبير سه نشريه علمي بين المللي است. بر اساس قانون سردبيري بيشتر از دو نشريه علمي ممنوع است و اعلان اين مسئله حسن محسوب نمي شود.
يا مي گويند فلاني داراي بيش از صد مقاله علمي در ژورنالهاي بين المللي و ISI است، اين فرد اگر چنين باشد بايد سالها از مرتبه استادي عبور كرده باشد. اينكه چرا هنوز در مرتبه دانشياري است جاي سوال دارد.
س: اگر در يايان مطلبي داريد بفرمائيد.
ج: احساس من اين است كه استانداري و عناصر صديق آن مرتكب خلاف نشده اند؛ اگر قرار است سهميه انتخاب براي هر دانشگاه مساوي باشد، بايد از همه دانشگاهها نمونه ها را مي خواستند و اگر قرار بر رقابت بود كه در همه دانشگاهها نيروهاي قوي تر و با قدرت رقابت برتر از اين آقايان وجود داشت.
اين انتخاب وهن مازندران بود. انتخاب نمونه هاي مازندراني از دانشگاه هاي تهران از اهالي اين دو شهر نشان از اين اعمال نفوذ دارد و حتي كشاورز برنجكار نمونه، جانباز نمونه، خانواده شهيد نمونه را نيز از اين دو شهر انتخاب كردند.
به ياد دارم زماني در اصفهان كنفرانسي بود و در انتها دبير كنفرانس خواست از برگزار كنندگان تشكر بكند. ليست طولاني از عناصر تهيه شد و از همكاران ساير استان ها غفلت شد. در انتها وقتي خود دبير متوجه خبط خود شد به شوخي گفت اين هم عادت ما شده است كه تعارف از داخل اصفهاني ها به بيرون از ما درز نمي كند.
غصه اين است كه اگر وضع براي ساير امور هم همينطور باشد واي به حال استان!
فاتحه ساري به عنوان مركز استان را بايد خواند.همه اين كارها را با لبخند و ايجاد رو دربايستي انجامي مي دهند.
برخي از افراد نادان و متعصب هم در برخي از مصاحبه ها بحث عدم صلاحيت ساري به عنوان مركز استان را مطرح مي كنند و تلويحاً و آشكارا در صدد تغيير مركزيت هستند. اميدوارم خداوند همه را اصلاح فرمايد.
- دوشنبه 10 اسفند 1388-0:0
این استادی که به قول نویسنده مقاله هنوز مرکب امضای استادیش خشک نشده است کسی است اکثر روزها بیش از 15 ساعت مطالعه، تحقیق و تدریس می کند. تا جایی که من می دانم با نردبان کسی ارتقا نیافته است. او انسانی صبور ، پرتلاش ، متواضع و برخاسته از روستایی محروم و حقیقتا نخبه است. بیاییم قدرش را بدانیم.
- يکشنبه 18 بهمن 1388-0:0
من واقعا برای نویسنده متن متاسفم مگر نمونه شدن به اهل کدام شهر بودن است؟ مگر در انتخاب نمونه ها باید سهم بندی کرد که سهم هر شهر چند نفر باشه؟ تو که جرات نداری خودتو معرفی کنی حرف نزن وساکت باش . معلومه که حسادت کورت کرده
- شنبه 17 بهمن 1388-0:0
راست است، اتفاقاً کسی می تواند اصلاً مادر زاد نمونه به دنیا بیاید. چرا که از قبل او را باید نمونه انتخاب می کردند و سالها حقش را خورده اند. ایکاش من هم همینطوری ها نمونه می شدم. بخشکی شانس که اصلاً کسی برای ما در استانداری نیست که هوامونو داشته باشند. ای چقدر انسان دلسوزه می گیرد که ببیند یکی نمونه می شود آنهم به دلیل رابطه. اصلاً دور این یکی را خط بکشین. اونای دیگه مگه چه جوری نمونه شدن. یکی خودشو که گفت من برترین دانشمند جهان هستم شاید خیلی بیشتر از این یکی قابل انتقاد باشه. خب با چشم بستن هم که نمی شه همه این انتقادها را نادیده گرفت. لابد یه چیزایی هم هست که ما نمیدونیم اون پشت پشتا چه خبره!!!
- شنبه 17 بهمن 1388-0:0
با سلام واحترام
احتمالا نظر نویسنده در مورد استادی که مرکب امضائ ایشان خشک نشده پرفسور کوروش نوذری بوده که من برای نویسنده متاسفم من یکی از شاگردان ایشان بوده ام. ایشان انسانی بسیار دانشمند ومتواضع و والامقام می باشد وشایستگی انتخاب استاد نمونه کشوری را دارند. - شنبه 17 بهمن 1388-0:0
سلام - لطف کنید نام این نخبگان را اعلام نمایید تا ما هم به فیض آشنایی برسیم. هرچه گشتم نامشان را پیدا نکردم.
- شنبه 17 بهمن 1388-0:0
به عنوان فردی که در دانشگاه کار می کنم جهت اطلاع شما دوست عزیز باید عرض نمایم ارتقاء به مرتبه استادی بر اساس مصوبه هیات ممیزه مصوب در دانشگاه تهران انجام می شود و استادی که به نظر شمت هنوز مرکب استادی اش خشک نشده چندساللی است که بر اساس قانون باید در پشت خط می ماند تا بر اساس قانون از دانشیاری اش 3 سال بگذرد این درحالی بود که ایشان از همان 3 سال پیش امتیاز دستیابی به استادی را کسب نموده بود و همچنین در حین تبدیل به مرتبع استادی نیز دو برابر امتیاز لازم ،امتیاز داشت.
لطفا حال که همه مسائل کشور را با مسائل ژورنالی سیاست زده کرده اید ساحت علم را محترم بشمارید و دست از قوم گرایی های این شهر و آن شهر که دوران آن سالهاست به سر رسیده نباشید.
علم جایگاه جهانی دارد و یک عالم نه تنها به یک شهر بیلکه به تمام جهان متعلق است .
لطفا وسعت دیدتان را کمی فقط کمی افزایش دهید. - شنبه 17 بهمن 1388-0:0
با سلام و احترام
با خواندن این متن متوجه شدهام که نگارنده آن که خود را یک خبرنگار خیالی معرفی کرده چقدر با بغض وکینه وحسادت به این موضوع نگاه کرده است.اول اینکه انسان با شهامت همیشه روی گفتار خود ثابت قدم بوده ونیازی به پنهانکاری (خبرنگار - مصاحبه خیالی ) ندارد . دوم اینکه چه اشکالی دارد که همه نخبگان از یک شهر باشند؟ثالثا فرقی نمی کند که مرکب امضای استادی آقا خشک شده باشد یا نه ؟ ایشان جوانترین استاد کشور (در سن 37 سالگی )و موجب افتخار استان هستند. هستند کسانی در دانشگاههای استان که با 30- 25 سال سابقه کاری هنوز در مرتبه استادیاری درجا می زنند ودوست دارن نمونه استانی شوند .با کدام امتیاز ؟ خدا داند...چه حسادتی است که آقایان را کور کرده و بابلی وساروی می گوین ؟ آقایان ما مازندرانی وایرانی هستیم دست از این تفکرات غلت تان بردارید. - شنبه 17 بهمن 1388-0:0
من هم این نظر را تائید می کنم
- جمعه 16 بهمن 1388-0:0
استان زیبای مازنذران را ساری با تنگ نظری اش به این وضع رسانده. با مظلوم نمایی راه به جایی نمی برید. اگرخیری قصد ساخت چیزی در شهری غیر ساری داشته باشد با کارشکنی مواجه شده تا در مرکز استان ایجاد گردد نمونه آخرش مرکز پرتوذرمانی شهرما جویبار که گفته می شود باید در ساری ساخته شود.