تعداد بازدید: 3213

توصیه به دیگران 1

پنجشنبه 9 ارديبهشت 1389-0:0

من و آقاي نماینده

... شما نمایندگان قادر بودید اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری را بدون ورود نیروهای امنیتی و انتظامی،مدیریت کنید و حال آنکه به جای این کار مشغول کارهای معمول خود بودید!(يادداشتي از دکتر ميلاد محقق،پژوهشگر و نویسنده،متولد 1345رامسر،مقيم تهران)


 سال گذشته(بهمن ماه 88) فرصتی دست داد تا با یکی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی گپ و گفتی داشته باشم.فحواي ان گفت وگو طي يادداشتي در مازندنومه از نظرتان گذشت.صحبت هاي آن روز ما ناتمام ماند تا اين که چند روز پيش با هم ملاقاتي دوباره داشتيم. عین گفتمان بین من و اين نماينده محترم از نظرتان مي گذرد.

 من: از اینکه بار دیگر فرصتی دست آمد تا صحبت های باقی مانده را ادامه دهیم خوشحالم.

 نماینده: من هم همینطور، ولی برایم جالب بود که شما عین صحبت هایی که بین ما رد و بدل شد را در سایت ها منتشر کردید.

 من: به شما عرض کرده بودم که این کار را انجام خواهم داد مگر از نظر شما عیبی هم دارد؟

نماینده: نه اصلا، اتفاقا خوشحال هم شدم و خودم که به عنوان یک خواننده به مطالب نگاه می کردم برای من جالب بود.

 من: صحبت ما به آنجا رسیده بود که گفتم مردم ما مطالباتی دارند و برای دستیابی به آنها باید روشهای کارآمدتری پیش روی آنها قرار گیرد،حال می خواهد این مطالبات از جنس فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی یا سیاسی باشد. به نظر شما آیا بهترین راه برای این منظور استفاده از امکانات نمایندگان مردم در شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا نیست؟

نماینده: البته که همینطور است ولی مطالب در قامت حرف با آنچه در عمل به آن برمی خوریم متفاوت است و خیلی از کارهایی که در حرف و صحبت فکر می کنیم می توانیم آنها را انجام دهیم در عمل با بن بست های جدی روبرو می شویم که به نظر من این مسئله را هم شامل می شود.

 من:من اینطور که شما می فرمایید فکر نمی کنم و مایلم به عرض شما برسانم که اگر من به جای نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بودم در ابتدا مردم را نسبت به ظرفیت های قانونی که در اختیار نمایندگان شان در مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا قرار دارد آگاه می کردم و با دعوت از با سوادترهای مردم حوزه انتخابیم روشهای اجرایی این موضوع را به آنها آموزش می دادم و به صورت خزنده و آرام آرام تمرین عملی برقرار می کردم و آنگاه در مقاطع زمانی کوتاه، میان و بلند مدت در جدول زمانی چهار ساله به بررسی دستاوردهای اجرایی این طرح می پرداختم و در مسیر راه اشتباهات را کاهش می دادم البته برای نتیجه گیری بهتر، از مشورت و همکاری دستگاههای اجرایی و قضایی هم بهره مند می شدم.

نماینده: اینطور که شما فرمودید من هم لذت بردم ولی باز اصرار دارم اگر بشود این گونه عمل کرد که خیلی خوب است ولی امکان ندارد.

من: شما تا کنون آیا سعی کرده اید از توان نمایندگان مردم در شوراهای شهر و روستای حوزه انتخابیه خود استفاده کنید؟

 نماینده: نکته همینجاست، شما وقتی نمی دانید که میزان ظرفیت افراد برای همکاری چقدر است و در نتیجه همکاری آیا فواید کار بیشتر خواهد بود یا ضررهای آن، چگونه می توانید در این زمینه کار کنید؟ هیچ فکر کردید که اگر این کارها انجام بشود در دوره بعدی جایی در دل مردم نخواهید داشت و یکی از اعضای شورای اسلامی شهر یا روستا به عنوان رقیب در مقابل شما قرار خواهد گرفت؟

من: عجب! پس مشکل اصلی این است:رقیب!؟ من در چه فکری هستم و شما به چه مواردی اشاره می فرمایید!راست می گویید من فکر اینجا را نکرده بودم اما اگر شما بدانید و بتوانید طوری کار کنید که همه مردم مطلع شوند اینکه طراحی، اجرا و مدیریت این برنامه به دست شما است بطور طبیعی همه توجهات مردمی به سوی شما خواهد بود و در این حالت نه تنها شما چیزی را از دست نخواهید داد بلکه محبوبیت مردمی خود را نیز افزایش خواهید داد.

نماینده: آیا شما در این مورد طرح و برنامه مشخصی دارید و آیا حاضر هستید در این طرح به من کمک کنید؟

من: بله طرح و برنامه جامع و کاملی در این باره در دست دارم و هم اکنون بصورت مکتوب در اختیار من است. جناب نماینده من نه تنها برای کمک که چه عرض کنم خدمت کردن به شما حاضرم بلکه حاضرم این موضوع را به صورت یک حرکت و یک الگوی رفتاری جامع برای همه نمایندگان مردم به اجرا برسانیم.

نماینده: البته یادتان باشد که من زودتر وقت گرفتم. (کمی با تبسم و شوخی)

 من: آقای نماینده آیا می دانید مشکل اصلی از کجا ناشی می شود؟ مشکل مملکت ما این است که آنقدر در الفاظ و گفتارها گفتند "نماینده مجلس-نماینده مجلس" که این تکرار باعث شده همه فکر کنند شما نماینده مجلس هستید نه نماینده مردم، در حالی که شما نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هستید و من پیشنهاد می کنم این نوع گفتارها را تغییر دهید و مرتب بگویید نماینده مردم.

 نماینده: خب البته ما همه سعی داریم و می گوییم نماینده مردم شریف..... در مجلس شورای اسلامی نه آنچه که شما اشاره می کنید.

من: قضاوت این موضوع را بگذاریم در اختیار مردم بهتر خواهد بود. جسارتا باید عرض کنم که اگر شما نماینده مجلس هم بودید باز مشکلی وجود نداشت ولی برخی رفتارهای شما نمایندگان به مردم این موضوع را القاء می کند که شما نماینده دولت هستید نه مردم.

نماینده: من به شدت با این موضوع مخالفم و به این نتیجه گیری معترضم. به نظرم برخی می خواهند با این نوع شایعه سازی ها ذهن مردم را نسبت به نمایندگانشان مخدوش سازند.

من: ای کاش این چنین بود که شما می فرمایید ولی حقیقت چیز دیگری است و ما خیلی از مواقع دوست داریم شاهد اقتدار مجلس در برابر دولت باشیم ولی بیشتر شاهد وضعیت متفاوت از این موضوع هستیم.بعنوان مثال آقای رئیس جمهور با صراحت به نمایندگان مجلس توهین می کند و نمایندگان سکوت را ترجیح می دهند.

 نماینده: (صحبتم را قطع می کند) اشتباه نکنید این صحبت هایی که شما می فرمایید به صحبت های یک دوست انقلاب شبیه نیست.

من: (این بار من صحبت او را قطع می کنم) بله متوجه ام ما ضد انقلابیم و هر کسی که دور از انتظار شما سخن بگوید ضد انقلاب است نه دوست انقلاب، ولی جناب نماینده حالا که صحبت به اینجا رسید مایلم از شما بپرسم که آیا می دانید شما نمایندگان قادر بودید اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری را بدون ورود نیروهای امنیتی و انتظامی،مدیریت کنید و حال آنکه به جای این کار مشغول کارهای معمول خود بودید؟

نماینده: من این موارد را که شما می گویید قبول ندارم.این دعوا مربوط بود به دو جناح حاضر در انتخابات و به ما نمایندگان ربطی نداشت و قرار نیست که ما در اینگونه مطالب هم دخالت کنیم.

من: من به مطالبات مردمی و روشهای بدست آوردن مطالبات اشاره ای داشتم و عرض کرده بودم که بهترین راه ورود به مطالبات مردمی استفاده از ظرفیت های قانونی در اختیار نمایندگان مردم است.اگر هر یک از نمایندگان مردم با مردم حوزه انتخابیه خود رابطه صمیمی و نزدیکی داشته باشند و مردم به آنها اعتماد کنند همه مطالبات خود را از طریق نمایندگان خود دنبال می کنند نه در خیابانها و به شکلی که همه دیدیم. مطالبات بحق و نا حق فرقی نمی کند مطالبه مطالبه است و مردم حق دارند خواسته های خود را مطرح کنند و درست تر آن است که مراجع قانونی با روشهای صحیح پاسخ آنها را بدهند.(سکوت)

نماینده: من در حال گوش دادن هستم شما ادامه بدهید...

من: تصور بفرمایید نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی پس از موفقیت در انتخابات مجلس شورای اسلامی، برنامه ویژه ای برای ایجاد انسجام و سازماندهی تخصصی مردم به قصد ساماندهی امور فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی آنها داشته باشند و همه را بدور هم جمع کنند و بین آنها دوستی و مهربانی ایجاد کنند و در مواقعی که مردم خواسته ای دارند ترجیح دهند که قبل از هر کاری با نمایندگان خود در میان بگذارند و نمایندگان هم متعهد باشند که با سرعت و کیفیت مسائل را دنبال کنند،در این صورت تجمعات خیابانی معنا و مفهومی پیدا نمی کند.

 شاید با افکار و عقایدم مخالفت داشته باشید اما من با قاطعیت عرض می کنم که نمایندگان مردم در ایجاد و تشدید وقایع پس انتخابات بی تاثیر نبودند و در مقابل می توانستند مانع از بوجود آمدن این مسائل شوند و یا حداقل در کاهش آن نقش داشته باشند ولی چنین نشد.

 نماینده: شما خیلی ساده همه را متهم می کنید و نتیجه گیری هایتان سریع است و ممکن است از انصاف دور شوید و من از این بابت نگران هستم.

من: شما با نمایندگان مردم در شوراهای اسلامی که بطور تنگاتنگ با مردم در ارتباط هستند کار نمی کنید چون بیم دارید که برای شما رقیب ایجاد شود، آنگونه که برای منافع خود پیگیری دارید مطالبات بحق مردم را دنبال نمی کنید، در مواقع بحرانی که بین مردم و دولت اختلاف ایجاد می شود به میدان نمی آیید، در پی ایجاد و برقراری انسجام بین مردم نیستید و تنها در زمان برگزاری انتخابات در میان قشرهای مختلف مردم حضور می یابید تا آرای آنها را به نفع خود درآورید، در مقابل توهین های دولت و رئیس دولت سکوت می کنید و ... همه اینها را غیر منصفانه نمی دانید اما حرفهای مرا که بیشتر جنبه پرسشی دارد دور از انصاف می پندارید؟

نماینده: من چنین جسارتی نکردم منظورم این بود که در بیان مطالب کمی بیشتر باید دقت کرد تا حق کسی پایمال نشود.

من: به هر حال احساس من این است که نقش نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی باید بیشتر از اینها باشد، شما از مردم رای گرفتید و باید در خدمت مردم باشید نه در خدمت غیر مردم. ممکن است خیلی ها از شما انتظاراتی داشته باشند و انتظاراتشان در تضاد با منافع مردم باشد شما باید مقاومت کنید و از حق مردم محافظت کنید و از هیچ کس و هیچ چیزی هراس نداشته باشید.

مردم با شما خواهند بود نباید امید آنها نسبت به شما نمایندگان به یاس و نا امیدی تبدیل شود چون این وضعیت بسیار خطرناک است. یکی از راههای تثبیت بیشتر نظام، نزدیکی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی با مردم حوزه انتخابیه خودشان است و بهتر است نمایندگان مردم در این باره از تجربه هشت سال دفاع مقدس استفاده کنند.

اگر قبول داشته باشید افرادی که در جبهه های جنگ حضور داشتند دارای انگیزه های متفاوتی بودند که ما در اینجا به آنها اشاره ای نمی کنیم اما مدیریت جنگ همه این افراد دارای انگیزه های متفاوت را در یک جهت و برای دست یابی به یک هدف قرار می داد و چه بسا در فعل و انفعالات جنگ وقایعی رخ می داد که بسیاری از انگیزه های کم ارزش به انگیزه های با ارزش و با ارزش تر تبدیل می شد که به نظر من هر یک از ما، در این باره تجربه ای داریم.

صحنه های فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی مردم ما نیز بی شباهت با جنگ و دفاع مقدس نیست، چرا که برای محافظت از ارزشهای موجود باید در مقابل تهاجمات دفاع کرد و با عوامل تهدید کننده و مخرب جنگید و همه مدیران باید تلاش نمایند تا مردم را در یک صف و برای رسیدن به یک هدف مشترک قرار دهند که به نظر می رسد در این باره نقش موثر نمایندگان مردم چه در شورای اسلامی و چه در شوراهای شهر و روستا غیر قابل انکار است.

نماینده: این مسئله بیشتر برایم روشن شد و من کاملا با شما موافقم و همینجا این موضوع به ذهنم خطور کرد که شما با این عقاید خوب و مفید چرا خودتان وارد بحث نمایندگی نمی شوید؟

 من: یکی از مشکلات مردم ما این است که فکر می کنند هر کسی می تواند وارد هر نوع کاری شده و در آن کار موفق شود در صورتی که چنین نیست، برخی افراد تنها قادر خواهند بود یک نیروی فکری خوبی برای جامعه باشند نه نیروی اجرایی و در مورد خودم هم این اعتقاد را دارم که من ایده پرداز،برنامه ریز و ناظر خوبی برای طرح های سازنده می توانم باشم و باید سعی کنم خود را در این حد حفظ کنم زیرا ورود به حوزه های اجرایی می تواند توان فعلی ام را هم از من بگیرد و این موضع شامل حال افراد دیگر هم می شود. خیلی از افراد اجرایی نیروی فکری نیستند و باید نیروهای فکری را در کنار خود داشته باشند تا کارها با منطق پیش برود.

نماینده: چگونه می توان این مباحث را نهادینه کرد؟

من: در این باره به دفعات پژوهش انجام داده ام و تنها راهی که می توان برای این منظور انتخاب کرد، ایجاد و برقراری ارتباط بیشتر و معنا دارتر قوای سه گانه و دستگاههای تابعه آنها می باشد. وقتی این موضوع هدف اصلی قرار گیرد محتوای آن نیز بدست خواهد آمد. جزئیات بیشتر باید در یک وقت جداگانه مطرح شود ولی باید بدانیم که با گذشت 31 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران هنوز آن هماهنگی و همکاری مورد نظر بین قوای سه گانه به وجود نیامده است. 

ايميل نويسنده: (drmohaqeq@gmail.com)


  • ناله رامسریپاسخ به این دیدگاه 0 0
    جمعه 9 مهر 1389-0:0

    هر که از مردم خود رای گرفت ، رفت نشست!...
    عهد و پیمان خودش را ، همه یکباره شکست!...

    نه غـم مـردم خود ، بلکه غـم خود را خورد!!...
    بی خیــال ، از همه پیمــانی که با مـردم بست!...

    قـــــول همگــــــامــــی بـا مـردم خود را داده!...
    اول ره ، ز ره مـــــــردم خـــود نیز گسســـت!...

    رای پُــــــر درد گرفت از دل پـــر درد همــــــه...
    لیک بی غیرت و درد ، از سر بی دردی مست!...

    تکیـــه بـر جـــای بلنــد ، از ســر لطــف مـردم...
    پست گـردد و بخواهـد ، همــه مــردم را پست!...

    آن قَــــدَر در ره نـامــــردمـــــــی اش گــام زنـد...
    تا بـبیـنـی ، هر چه گفتم ، همه در واقـع هست!...

    بر چنیـن آدم نالایــــــق و نامــــــرد و زبــــون...
    بـدتــریـن حـکــم و لقــب داده شود باز کـم است.


    شعر از : « ناله رامسری »

    • محمود سفلاپاسخ به این دیدگاه 0 0
      يکشنبه 19 ارديبهشت 1389-0:0

      مرا در خانه سروی هست کاندر سايه قدش فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
      گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمين سازند بحمد الله و المنه بتی لشکرشکن دارم
      سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سليمانی چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم

      ((من عرف نفسه فقد عرفه ربه))
      برخی افراد تنها قادر خواهند بود یک نیروی فکری خوبی برای جامعه باشند نه نیروی اجرایی و در مورد خودم هم این اعتقاد را دارم که من ایده پرداز،برنامه ریز و ناظر خوبی برای طرح های سازنده می توانم باشم و باید سعی کنم خود را در این حد حفظ کنم زیرا ورود به حوزه های اجرایی می تواند توان فعلی ام را هم از من بگیرد و این موضع شامل حال افراد دیگر هم می شود. خیلی از افراد اجرایی نیروی فکری نیستند و باید نیروهای فکری را در کنار خود داشته باشند تا کارها با منطق پیش برود.
      ((آقای دکتر موفق باشید ))

      • شنبه 11 ارديبهشت 1389-0:0

        نماینده فقط رای می گیره،چهار سال بعد سر و کله اش پیدا میشه تا دوباره رای بگیره!!

        • شنبه 11 ارديبهشت 1389-0:0

          چقدر قصه تعريف مي كني ، اهـــــــــــــــــــــــــ

          • شنبه 11 ارديبهشت 1389-0:0

            نمایندگان عزیز بدنشان داغ است و متوجه گذشت زمان چهار ساله نمی شوند و تا می خواهند به مردم خدمت کنند دوره چهار ساله تمام می شود.
            بهتر است که مردم بدنشان را سرد نگه دارند تا این اتفاق حادث نشود.البته طوری که سرمازده هم نشوند.


            ©2013 APG.ir