گدايان معتبر!
...واضح است كه متكديان شهر ما از طرف گروه يا باندي پشتيباني مي شوند و خودم شاهدتخلیه این افراد در بلوار امیر مازندرانی بوده ام و گفته می شود اين ها در چند نقطه از گذرگاه های پرتردد توسط یک دستگاه مینی بوس از منطقه ای در شرق مازندران به مرکز استان گسیل می شوند.(يادداشتي از لیلا مشفق،روزنامه نگار-ساري)
اين روزها كه بوي بهار نارنج همه جا را گرفته و هي غروب هاي بهاري قلقلكت مي دهد كه بزني بيرون و كمي نفس بكشي و بعد هم كمي آرامش، مي بيني كه در هر گذری زن يا مردي ژنده پوش نشسته و با انواع دعا و ادا و ترفندها و راه های مختلف دست دراز مي كند که ...
گويا اين اواخر به دامن گرفتن كودكان هم دستاويز تازه اي ست. ناشکری اگر نباشد شاید بگوئیم لعنت به بهار نارنجي كه اين همه هواي آدم را مسموم مي كند!
با چشم پوشی از عوامل پشت پرده و سودجویانی که برده وار از محرومان فرهنگی و بعضی از بیماران روانی و جسمی و معتادان سوء استفاده کرده و چهره شهرها را به زشتی تکدی گری می آلایند، نمی توان این مبحث بسیار مهم و مورد توجه جامعه شناسی را ندیده گرفت که علاوه بر تاثیر منفی مستقیم بر اجتماع، ارتباط نزدیکی با برنامه های اقتصادی دارد. متکدیانی که منظره های ناخوشایندی در جامعه ایجاد می کنند، تابلو و نشانه های بارز محرومیت مادی و روانی یک اجتماع هستند که بر نوعی از فقر فرهنگی گواهی می دهد.
گرچه یکی از دلایل مشخص تکدی گری فقر و نیاز مالی ست،افرادی که به تکدی گری می پردازند یقینا از نظر خصوصیات فردی نیز مشخصات ویژه ای دارند . چون انتخاب شغل پیامد برقراری تعادل بین تصویر از خود و توقعی ست که فرد از نقش اجتماعی خود دارد. به نظر می رسد کسانی که با شکستن حریم ها خفت تکدی گری را می پذیرند برای به دست آوردن سودی بیشتر مستعد جنایت های بزرگتری نیز باشند.
خوشبختانه در كشوري زندگي مي كنيم که نه در آئين و نه در قاموس حکومتی آن تعريفی انسانی براي دست نياز دراز كردن به معنی تكدي گري ، وجود ندارد و همه از همان ابتدائي ترين كتاب هاي تعليمات اخلاقی و حتی در حکایت ها خوانده ايم و آموخته ايم كه بايد براي معيشت تلاش كرد و نظام جمهوري اسلامي هم در همین راستا با تاسيس كميته امام (ره) و تقویت سازمان بهزيستي اهداف خود را در روياروئي با اين پديده كاملا تبيين كرده است. حتی در سال هاي اخير و در مقاطعی شاهد بوديم كه مسئولين همت كرده و برخورد مناسب و نسبتا موفقی به اين پديده اجتماعي داشتند .
اما آنچه كه حداقل 2 سال اخیر با فرا رسیدن بهار خیابان ها و معابر شهر ساري را مبتلا می کند ، واقعا تاثرآور است. از تكثير بي رويه اين گونه افراد در سطح شهر كاملا واضح است كه اين متكديان از طرف گروه يا باندي پشتيباني شده در سطح شهر پخش مي گردند ، که خود به عینه شاهد تخلیه این افراد در بلوار امیر مازندرانی ، سه راه رودکی ( شهبند ) بوده ام و گفته می شود در چند نقطه از گذرگاه های پرتردد توسط یک دستگاه مینی بوس از منطقه ای در شرق مازندران به مرکز استان گسیل می شوند. حالا اين سوال مطرح است كه آيا مسئولان مربوطه شاهد اين جريان نيستند؟ آيا باني اي براي حمايت از كودكاني كه در چنين وضعيتي در گوشه و كنار خيابان با بدترين شكل مورد سوء استفاده قرار مي گيرند وجود ندارد؟
موکدا باید گفت اشاعه مفلس بودن و تامين معيشت از راه تحريك احساسات دیگر خواهانه و انسان دوستانه ي مردم موجب آن مي شود كه:
1- روحيه تلاش و كار كردن در افراد كم بضاعت و گاه كم توان كاهش يابد و اين يعني از بين رفتن نيروي انساني
2- گروه هاي مافيائي در جهت استثمار اين گونه افراد تشكيل گردند كه اين خود خطرات و بازتاب هاي اجتماعي و فرهنگي وسيعي را پشت سر خواهد داشت
3- مردم دچار سوء نظر نسبت به ارگان هاي دولتي مسئول خواهند شد
4- كودكاني كه با اين گدايان همراه اند خود منشا جرياني منفي متفاوت در اجتماع خواهند بود كه البته يونسكو و انعكاس هاي جهاني آن را هم نمی توان نادیده گرفت.
در پایان باید گفت از آنجا که این گونه فعالیت ها در رو در روئی با هنجارهای جامعه بوده و از دسته جرائم سازمان یافته و یا فردی بر علیه ساختارهای اخلاقی و ... محسوب می شود برخوردی متناسب با اهمیت آن ضروری و الزامی ست . اینگونه جرائم موجب اختلال در امر نوع دوستی و کمک به انسان های نیازمند خواهد شد چراکه میزان لجام گسیختگی دستجات تکدی گری در شهر به حدی مشمئزکننده است که قدرت تمایز بین نیازمند واقعی و این گونه پدیده های خلق الساعه را سلب می کند.
لذا انتظار می رود مواجهه با آن بر پایه ی قانون باشد تا این افراد زندگی خود را مطابق منافع اخلاقی اجتماع، تنظیم کنند.