*مازندنومه:يادداشت مطايبه آميز و طنز زير را يکي از مخاطبان باريک بين، با امضاي غلط انداز براي ما ارسال کرده است.در اين مطلب نويسنده با زبان کنايه و طنز به ادعاهاي ارضي و مسايل مربوط به تشکيل استان جديد در همسايگي مازندران اشاره کرده است.بخوانيد ولذت ببريد.

-------------------------

يك پيشنهاد بكر به ذهنم آمد كه در راستاي پيشرفت و توسعه مازندران مي تواند بسيار كارآمد باشد.سرفصل هاي اين پيشنهاد-كه كلي روي آن كار كارشناسي شده- به قرار زير است:

1- غرب مازندران شامل شهرستان هاي رامسر، سادات شهر، تنكابن، عباس آباد، نشتارود، متل قو، كلارآباد، خرم آباد راساً به يك استان مستقل تخت عنوان استان زيباي تنكرام(مرکب از تنکابن و رامسر) تبديل شوند.

اين مسئله باعث پيشرفت شديد اين استان زرخيز و زهردار خواهد شد. مردم آن در اثر اين تبديل وضع آن چناني پيدا خواهند كرد و فرهنگ آنها هم از رشد بالايي برخوردار خواهد شد.

 تعداد مسافران آن در حدود سه تا چهل برابر وضع فعلي رشد خواهد کرد و جنگل هاي آن در راستاي رشد و توسعه متوازن پاكتراشي شده و با توسعه اماكني نظير جواهرده، اشكورات، دو هزار و سه هزار بدون نياز به جنگل درآمد زايي مافوق تصوري براي ساكنين آن خواهد شد كه نگو و نپرس!

 در صورت تحقق چنين امر خطيري پيشنهاد ويژه اي دارم كه الساعه در كمال ادب و با رعايت تمام آداب يك جايزه صلح نوبل براي استاندار محترم و معزز و خوش بيان و زيباكلام تدارك ديده و ايشان را به عنوان اولين استاندار مادام العمر در اين استان منصوب کنيد!

 2- استاني متشكل از چالوس، نمك آبرود، كلاردشت، مرزن آباد، دشت دلير، دشت نظير، كندلوس، نوشهر، خيرود كنار، سي سنگان، كجور، رويان، نور، جمستان، بلده شهر، ايزد شهر، محمود آباد و سرخرود به مركزيت تابستانه نوشهر و باقي سال نور تحت عنوان نوچالستان تاسيس شود.

 مزيت اين استان طلاخيز اين است كه مردم شريف آن از بلاي رفتن به سمت تنكابن به جاي ساري در امان خواهند ماند و كلي وقت اضافي گيرشان خواهد آمد و شايد در وقت هاي اضافي بتوانند جبران مافات كرده و عقب ماندگي هاي تحميلي را جبران نمايند.

مضافاً اينكه قابليت هاي فوق العاده اي كه در اين استان وجود دارد در هيچ كجاي دنيا وجود ندارد علاوه بر فرودگاه و مركز كشتي راني و نيروي دريايي و در مسير آزاد راه بودن و دارا بودن بهشت گمشده كشور، بحث توريسم آن به قدري ارزش افزوده مي آورد كه جا دارد كل مناطق جنگلي آن به نفع دريا لخت شده و درختان آن با آموزش ويژه شنا با سرمايه گذاري دولتي يا خصوصي كه دومي ارجحيت دارد ولي براي تشويق مي توان از تسهيلات بانكي استفاده كرد!

هم چنين مي توان بخشي از بودجه هاي بيكار دولت كه ناشي از فروش مازاد نفت و درآمدهاي حاصله از هدفمندكردن (گران فروشي خدمات دولتي و حامل هاي انرژي) كاملاً‌استفاده بهينه كرد و نسبت به واگذاري اراضي آن به تفريح كنندگان تهراني با قيد سه فوريت اقدام كرد.

 مگر واگذاري اراضي موسوم به ده هكتاري بين رويان تا نوشهر موجبات توسعه وسيع اين شهرستان ها را فراهم نكرده است؟! اگر موافقيد كه بيشترين توسعه در گراني اراضي منطقه ناشي از سرمايه گذاري هاي خارجي (غير استاني و ترجيحاً تهراني) بر روي اين زمين ها بوده است حال از اين الگوي ناب بايد استفاده كرده و كل اين مناطق را با همين روال به تهراني ها واگذار نمود. گور پدر جنگل و مرتع! حال چه در مناطق ذكر شده باشد و چه در منطقه جنگلي و مرتعي واز.

 به هر حال اينجا هم بايد يك استانداري داشته باشد كه ايضاً قوي تر از آقايان فعلي باشد و مي توانيد از تجربه موفق و قدرتمند استاندار سابق استفاده ها كنيد. ايشان در راستاي شهرك مسكن مهر اراضي متعلق به دانشگاه تربيت مدرس نور و دانشگاه نيروي دريايي نوشهر را قاطعانه مصادره كرده و عن قريب و في الفور پروژه عظيم مسكن سازي را كه به نوعي مُسكّن سازي نيز هست اجرا خواهد كرد.

 3-شهرستان آمل به دليل ويژگي هاي خاص مي تواند به استان تهران واگذار شود تا از رشد و توسعه بهتري برخوردار شود.

 تهراني هاي لطيف بسيار بيشتر به مناطقي نظير پلور، لاسم، رينه، گزنك، ارا، لاريجان، بريجان، چلاو، امامزاده عبداله، و ... نياز دارند و مضافاً اينكه قدرت سرمايه گذاري بالاتر آنها باعث صنعتي تر شدن و بهره دهي و بازدهي بالاتر براي مردم آن خواهد بود.

 اين چه تعصبي هست كه در شما مازندراني هاي سابق وجود دارد كه مي خواهيد به قيمت عقب نگهداشتن اين شهرهاي پر قابليت آن را متصل به مازندران و دور از تهران نگهداريد؟!

 تصورش را بكنيد جاده استراتژيك هراز پس از اتصال به تهران در ظرف يكسال چند بانده و اصلاً با مستقيم كردن بسياري از گردنه هاي خطرناك و تونل هاي زير زميني و با استفاده از مترو فاصله دو ساعت و نيمه تهران آمل به كمتر از يك ساعت تقليل خواهد يافت و تهراني قبل از اينكه از ميدان امام حسين (ع) به شهرك اكباتان برسد مي تواند به آمل برسد! شما چي از اين بهتر مي خواهيد؟!

 تهراني هاي عزيز به تفرجگاه هاي زيادي نياز دارند و در اين راه نياز به سرايدار و خدمتكار زيادي دارند كه در راستاي توليد فرصت هاي شغلي مي توان آن را به صورت نقدي حساب كرد و به حساب دولت كريمه دهم كه بسيار مردم مازندران و علي الخصوص آمل را دوست دارند و چون دوست دارند مي خواهد در سايه نوكري مردم تهران رشد اقتصادي لازم و كافي را در حد بخور و نمير داشته باشند و اين فرصت هاي عظيم شغلي را مفت از دست ندهند.

 آبگرم هم از جمله نيازهاي ضروري تهراني هاي عزيز است كه مي تواند بهينه سازي شده تا شايستگي خدمات رساني به آن عزيزان را داشته باشد وگرنه بهداشتي نبوده و ارزشي نخواهد داشت.

در بسياري از مناطق پيست هاي جديد اسكي زده و فعاليت هاي ورزش فرح بخش زمستاني را نيز زياد كرده و كل جنگل هاي آمل را به نفع صنعت و تفرجگاه و بسياري از فعاليت هاي سود آور تغيير كاربري خواهند داد تا كور شود هر آنكه نتواند ديد.

 4- مجموعه بابل و بابلسر و فريدونكنار و بهنمير، اميركلا، كله بست هم استعداد يك استان به نام بابلستان را دارند و با شهرهايي نظير گتاب و ... كه اخيراً‌ با همت والا و در راستاي اهداف والا به صورت قارچ روئيده و شهر شدن خود را جشن گرفتند كمي بزرگتر از يك استان هستند و از استعداد عجيبي هم بر خوردارند و به همراه بندپي شرقي و غربي حرف اول را در منطقه خواهند زد.

واقعاً حيف نيست كه اين همه استعداد را مورد استفاده بهينه قرار نداده و حجم عظيمي از كارخانجات و كارگاه هاي اقتصادي كشور و دانشگاه هاي مختلف را به آن اختصاص ندادند؟!

 چه خيانت بزرگي در كشور صورت گرفته كه دانشگاه هاي معروفي نظير تهران، شريف، اميركبير، شهيد بهشتي، علم و صنعت و ... را الكي در تهران محبوس كرده و آن را به اين شهرستان منتقل نكردند؟!

 چه خيانت بزرگي كه كليه كارخانجات ايران خودرو، سايپا، پارس خودرو و ... را به اين استان منتقل نكردند؟!

اساساً‌همه اين عقب ماندگي ها مربوط به اين بود كه اينجا استان تشكيل نشده و نيروهاي پر استعداد و هماهنگ اين استان مجبور بودند كه كل استان مازندران و گلستان و بعضاً گيلان و تهران را در تيول خود داشته باشند.

 5- شهرستان قائمشهر، جويبار، كياكلا، سوادكوه بايد به استان تهران واگذار شود. هي خبث باطن به خرج ندهيد و از من دليل نخواهيد. اين يك ضرورت ملي است و كلي كار كارشناسي بر روي آن انجام گرفته است.

تنها راه نجات اين منطقه اين است كه تهراني هاي عزيز كه دسترسي به دريا ندارند از طريق اين انتقال بتوانند احساس امنيت كنند.

 فوائد فوق العاده زيادي در اين امر نهفته است. من خودم با تعدادي از سرمايه گذاران شريف تهراني صحبت و مذاكره كردم و آنها حاضرند در صورت محقق شدن اين امر از اين منطقه يك بهشت جديد درست بكنند كه همه انگشت به دهان بشوند.

باور نمي كنيد از فردا اعلام كنيد و تابلو استان تهران را يكي در نزديكي استان مازندران حاضر كه چسبيده به ساري است و يكي در نزديكي استان بابلستان كه چسبيده به بابل است نصب كنيد تا آثارش را در كمتر از چند ماه ملاحظه نمائيد.

 البته اگر سواحل بهنمير تا فرح آباد و گهرباران را هم به حيطه واگذاري به تهران اضافه بكنيد قطعاً در رشد پديده توريسم و اكوتوريسم تحول واقعي صورت خواهد گرفت.

اين منطقه به قدري با استعداد است كه سرمايه گذراران تهراني حاضرند در نقطه به نقطه مناطق كوهستاني و دشتي آن پروژه هاي سنگيني را اجرا كنند. شما اين را به تهران بدهيد كل مشكل اشتغال و درآمد را من به شما قول مي دهم كه در ظرف يكي دو سال به نحو معجزه آسايي حل كنم.

 6- شهرستان ساري كه مركز استان مازندران سابق بود هم به تنهايي داراي استعداد خوبي است. اگر به همراه قائمشهر به استان تهران واگذار شود كه شرط را برده است وگرنه پيشنهاد مي شود آن را تخريب كرده و نوسازي نمائيم.

 از لخاظ سياسي نيز مي توانيم از آن به عنوان مركز يك استان جديد تحت عنوان ساريستان شامل شهرهاي كياسر، سورك، كليجان رستاق، سمسكنده، فرح آباد، گوهرباران و ... نام ببريم.

 البته با توجه به اينكه سابقاً‌مركز استان بوده زيرساخت هاي خوبي از نظر فرودگاه و راه آهن و نهادهاي اداري در آن وجود دارد ولي به دليل فقدان نيرو بايد دستور داده شود كليه نيروهاي غير بومي سابق از اين شهر اخراج و نيروهاي بومي نيز بازنشسته شوند چون ديگر به درد هيچ كاري نمي خورند.

 در عوض نيروهاي تازه نفس و آموزش ديده از تهران و اصفهان به عنوان مديران نسل جديد به همراه يك استاندار تيتيش ماماني از تهران به اين استان جديد تشريف بياورند و براي جلوگيري از نفوذ مجدد بابلي ها، قائمشهري ها، آملي ها و ... يك حصار امنيتي ويژه براي آن طراحي نموده و يك قلعه و ديدباني نيز در مبادي ورودي آن تاسيس شود.

 در صورتي كه عبور و مرور سطحي از خيابان هاي آن امكان پذير نبود از سيستم عبور و مرور زير سطحي و فوق سطحي استفاده شود و براي استفاده بهينه از موقعيت هواپيماهاي شخصي در اين شهر مورد امتحان قرار گيرند.

 اين شهر اصلاً نياز به هيچ سرمايه گذاري ندارد و خداوند در آن استعداد ويژه اي قرار داده تا در خدمت مسافران عزيز قرار گرفته و از آن به عنوان زباله دان استفاده فرمايند.

اتفاقاً بوهاي مشمئز كننده از نظر بعضي ها به نظر ساكنان عادت كرده به اين بوها به صورت عطر خوشبو و رايحه بهشتي استشمام مي شود و مردم هم در مصرف مواد معطره صرفه جويي نموده و با همت و تلاش زيادي فضاي لازم براي عبور كم خرج مسافران را فراهم مي نمايند.

اگر بشود شام و ناهار مجاني هم به مسافران خواهند داد تا سنت قديمه مازندران سابق از بين نرود. در صورت كسادي كار و بازار به يك آدم مبتكر و خلاق نياز خواهد بود تا با انفجار تاج بي مصرف سد شهيد رجايي كل شهر را زير آب قرار داده تا هم خلايق از شر آن راحت بشوند و هم در آينده اصلاً اجازه بنايي به آن نداده و از استان هاي همجوار براي تامين فضا براي دفن بهداشتي زباله ها و تعبيه نمودن كارخانجات كمپوست و توليد نيرو از اين مكان بي خاصيت استفاده خواهند نمود.

 7- شهرستان هاي بهشهر، نكا، گلوگاه، به همراه شهرهاي خليل شهر و ... و بندر امير آباد و نيروگاه عظيم نكا كه استعداد فوق العاده اي براي تبديل شدن به نيروگاه هسته اي را دارد و نيز سيلوي بزرگ آن و خليج ميانكاله كه گرگاني هاي بي رحم با تبليغات وسيع از آن به عنوان خليج گرگان ياد مي كنند، استعداد يك استان به نام بهنكلوستان كه در بر گيرنده اسامي تمام شهرهاي مطرح است را دارد.

 اين شهرستان آن قدر استعداد دارد كه هر چه بگويم كم گفتم و البته سمناني هاي عزيز هم بي ميل نيستند از طريق دامغان قيمومت آن را بر عهده بگيرند و همان امكاناتي را كه تهراني ها قول دادند براي قائمشهر و آمل فراهم كنند مقدار قابل توجهي بيشترش را سمناني ها فراهم خواهند كرد.

 يك جاده براي تكميل زنجيره كريدور مربوطه بين بهشهر يا گلوگا و دامغان و سمنان خواهند زد كه در آن واحد 6 رديف كاميون و اتوبوس از هر طرف آن تردد نمايند.

 اين جاده هم در صاف ترين و مستقيم ترين شكل خودش تعبيه خواهد شد و دو ساله تحويل خواهد شد.

امكانات پذيرايي از زائران حرم امام رضا (ع) را در استان سمنان از دامغان تا شاهرود را در بهترين شرايط براي شان فراهم خواهند ساخت و براي خدمات بهتر آن را ويژه و اختصاصي تعريف خواهند نمود.

 ديگه چي مي خواهيد؟! خليج ميانكاله كه از قبل مشتري دارد و مي توانيد جهت اعلام حسن همجواري آن را دو دستي به استان گلستان تقديم نمائيد تا دل آن بندگان خدا هم به دست آورده شود. 

 زياده عرض ندارم و سلامتي همگان را مسئلت دارم. محظوظ باشيد.