تعداد بازدید: 2888

توصیه به دیگران 4

شنبه 30 مرداد 1389-9:59

نيتي که خيرخواهانه نيست

...مدتي است كه رسانه ملي به جاي اينكه منادي وحدت در جامعه فوتبال و فضاي رواني آن بشود به دليل دسترسي به دوربين و رساندن صداي خود به گوش مردم تبديل به ابزاري شد كه بر شيپور اختلافات مي دمد و نان خود را در ملتهب كردن اوضاع جستجو مي كند(يادداشتي از غلامعلي رنجبر فرح آبادي،استاد دانشگاه-ساري) 


پنجشنبه شب 29 مردادماه،برنامه 90 از آقاي علي دايي به عنوان سرمربي اسبق تيم ملي براي ارائه مدارك و توضيحات دعوت کرد تا براي يك دفاع شخصي از پرونده اي كه به حق يا ناحق براي آن راي صادر شد توضيحاتي را داشته باشد.

روز جمعه بعد در برنامه ورزش و مردم بخش هايي از مصاحبه تلفني آقاي شاه حسيني در مورد غلط بودن برداشت هاي حقوقي و قضاوت كميته انضباطي و شوراي استيناف سازمان تربيت بدني و محق بودن آقاي علي دايي اختصاص داشت.

 اصل مسئله پرداختن رسانه ملي و اختصاص بيش از دو الي سه ساعت وقت بر روي اين مسئله از جيب بيت المال و به نفع افراد ذي حق است. اختلاف حقوقي آقاي دايي با فدراسيون فوتبال يك دعواي شخصي است و مثل هر فردي بايد در خارج از قيل و قال هاي رسانه اي بر ميناي عدالت و با تشخيص قضات و بر مبناي اصول و مواد حقوقي با آن رفتار شود و لازم نيست اوقات رسانه ملي كه براي تبليغات آن به ازاي هر دقيقه ميليون ها تومان محاسبه مي شود و ظاهراً اين بخشي از هزينه هايي است كه اين رسانه براي پخش هر دقيقه از برنامه دارند به توضيحات فردي و دفاع يا رد آن اختصاص پيدا كند.

 اگر ملاك گردانندگان رسانه دفاع از حقوق افراد است و يا اينكه به صرف مصاحبه آقاي دايي مبني بر خواستن وقت براي ارائه توضيحات به آن اجابت نموده و بدون حضور مستقيم عناصر حقوقي به آن به صورت يك طرفه پرداخته شد به نوعي زير سوال بردن تصميمات كميته انضباطي و شوراي استيناف را كه مرجع رسيدگي به دعوا بودند را دنبال مي كرد.

 حال سوال اينجا است كه گردانندگان رسانه ملي در استفاده ابزاري از اين رسانه براي ذي حق جلوه دادن آقاي دائي و به زير سوال بردن نهاد هاي بررسي كننده مرتكب خلاف و جرم نشده است؟

 آيا به صلاح است كه داوري حقوقي يك پرونده را به اين صورت رسانه اي نمايند تا يكي از دو نتيجه ممكن حاصل آيد؟

يعني يا آقاي دائي بر اساس مداركي كه همه آنها را به كميته انضباطي و شوراي استيناف ارائه داده بودند و وكيل حقوق دان ايشان هم براي دفاع حتماً سنگ تمام گذاشته بودند، با سماجت هاي رواني خود را در انظار مردم محق مي نماياندند و يا توضيحات تلفني آقاي صالحي قانع كننده تر مي نمود و از دائي به عنوان يك عنصر طالب پول و مادي و كسي كه براي كار نكرده مطالبه حق مي كند ساخته مي شد كه در هر دو صورت نقش رسانه نقش مثبتي نبود.

مدتي است كه رسانه ملي به جاي اينكه منادي وحدت در جامعه فوتبال و فضاي رواني آن بشود به دليل دسترسي به دوربين و رساندن صداي خود به گوش مردم تبديل به ابزاري شد كه بر شيپور اختلافات مي دمد و نان خود را در ملتهب كردن اوضاع جستجو مي كند و با ايجاد تنش ها و نقل اخبار تنش زا اين التهاب را زيادتر كرده و سپس با دعوت از افراد يا بر اين مطلب و آتش اختلافات مي افزايد و يا اينكه آن را تا حدي آرام مي كند كه در اين دومي توفيق كمتر داشته است.

هيجان در گزارش ها و پخش برنامه ها امر بسيار خوبي است كه جامعه بدان نيازمند است ولي در صورتي مي توان آن را مثبت تلقي نمود كه بر خورد تحريك آميز نداشته و با عرض و آبروي افراد بازي نكند. پرداختن هزينه هاي هيجان براي ابراز نظرات شخصي و التهاب آور از رسانه ملي كه از جيب مردم است كار شايسته اي نيست كه توسط رسانه ملي بدان اهتمام شود.

حتي افشا كردن مسائلي كه انتشار آن از لحاظ شرعي حرمت دارد و از لحاظ حقوق جرم شناخته مي شود و از نظر اجتماعي باعث بدنامي فرد و موجب انتشار نگاه منفي جامعه به بازيكنان فوتبال مي شود و از طرفي اين افراد جوان و بي خبر از قوانين حقوقي و احكام شرعي را وادار به اعترافات مجرمانه اي مي كند كه در صورت پيگيري مدعي العموم بايد مشمول جريمه ها و محروميت ها و جاري شدن حد شرعي بشوند.

مديرعامل محترم و متشرع كه خود از عدم مراعات شرايط روزه داري توسط بازيكنان خود و اكثر بازيكنان كشور آگاهي و وقوف كامل دارند چرا ابتدائاً با فراخواني بازيكن به زعم ايشان خاطي به دفتر خود در خفا به او تذكر لازم را ندادند و با كشاندن ايشان و همه بازيكناني كه اقدام به روزه خواري نمودند به كميته انضباطي باشگاه مسئله را در آنجا طرح نكردند و آن را بدون هيچ دليل قانع كننده اي رسانه اي كردند؟

 نيت پشت پرده اين رسانه اي كردن موضوع نمي تواند مربوط به تعصبات ديني باشد و انتشار يك امر مذموم توسط بازيكناني كه تحت فشار مسئولان خود باشگاه در مسابقات بايد سنگ تمام بگذارند و نسبت به رقبا كه آنها هم قطعاً شرايط مشابه با اين بازيكنان را دارند، آنهم در يك بازي سخت و نفس گير بايكي از تيم هاي مدعي قهرماني، كم نياورند نمي تواند خيرخواهانه تلقي شود.

 بايد در مديريت فوتبال ظرفيت سازي شود تا هر باشگاهي در حيطه مديريتي خود وارد موضوعات به صورت خصوصي شده و از انتشار بي مورد مسائل داخلي كه همه بدان مبتلا هستند و مردم غير از حدس و گمان اطمينان كامل از صحت آن نداشتند، اين گونه چهره كليه بازيكنان فوتبال در تمام باشگاهها را به زير سوال ببرند.

حتي اظهار به امر خلافي را هم ما حق نداريم به صحنه رسانه ها منتقل كنيم و براي دفاع از تصميم خود دست به رسوا سازي بازيكنان بزنيم و بدتر اينكه بر آن به عنوان يك خدمت و وظيفه و تكليف شرعي اصرار بورزيم. مشكل ديگري كه رسانه ها سعي در ايجاد التهاب در جامعه دارند اين است كه با اصرار و سماجت در القاء يك نظر در مصاحبه شونده دارند تا از آن براي به زير سوال بردن فرد ديگري كه احتمالاً اختلاف نظري در جلسات با فرد مذكور داشته و اين اختلاف نظرات امور طبيعي نيز مي باشند، نسبت به تحريك اذهان اقدام مي كنند كه كار شايسته منادي وحدت بودن نيست و پرهيز از آن عقلاً ضروري است.

 موضوعات زيادي در اين مسئله وجود دارد كه جهت جلوگيري از اطاله از توضيح آنها پرهيز و به همين تذكر بسنده مي شود تا گوشي براي نيوشيدن پيدا شود.

جواني خبرنگاران هم توجيه گر ورود مجرمانه به صحنه هاي التهاب افزايي نخواهد بود و نبايد با آبروي جامعه شريف خبرنگاران ناجوانمردانه بازي کرد.

ايميل نويسنده:(ali.ranjbar@gmail.com)


  • سه شنبه 2 شهريور 1389-0:0

    rastesh ameh shabekeh 5 hem hamen teyeh ke bazey moderan dar payaneh mmodereyeteh kareeshon berayeh borden be majleso shoraha be anaveneh moktalef dar shabekeh 5 zaher voneh ya ba karj hakerdeneh koli poleh mardem chand barnameh abekey bee kefeyet ke baz she veneh deleh seruoneh saetha vagt mardemeh gereneh.semeh kenabedon

    • يکشنبه 31 مرداد 1389-0:0

      نمي دونم اين فوتبال چيه که صغير وکبير رو به خود دنبال تحقیق و شاگردپروري!فوتبال چيه!يه مقاله درباره مشکلات کشاورزي استان بنویس.


      ©2013 APG.ir