روایتي دیگر
... مجبورم کرد یکی از همان پیراهنهای چروک شدهی داخل ساک را که فقط آستینشان بلند بود درآوردم و به جای آستینکوتاه ملعون پوشیدم. قیافهای داشتم دیدنی و اعصابی دیدنیتر!(يادداشتي از محمد فاضلی، مدرس جامعهشناسی و انسانشناسی دانشگاه مازندران)
سالهاست که وقتی عبارت «امر به معروف» را میشنوم، خیلی زود یاد برادری میافتم که یقهاش را مثل خودم تا زیر گلو بسته و ... دارد به خواهری توضیح میدهد که خواهرجان حجابت را رعایت کن. البته یاد خاطرهی آزاردهندهای هم میافتم.
سال 1375 بود و دانشجوی مهندسی دانشگاه صنعتی امیرکبیر بودم. اتوبوس از اراک که به سمت تهران راه میافتاد، به قم که میرسید گرما غوغا میکرد. ترجیح دادم پیراهن آستین کوتاه بپوشم و کمی از ضرب گرما بکاهم. همهی لباسها را تا کردم و داخل ساک گذاشتم.
تهران که رسیدم چیزی به ساعت شروع کلاس نمانده بود. از شمالی دانشگاه در خیابان رشت وارد دانشگاه شدم که نگهبان دانشگاه امر به معروفاش گل کرد. خلاصه مباحثهی ما به جایی نرسید، مجبورم کرد یکی از همان پیراهنهای چروک شدهی داخل ساک را که فقط آستینشان بلند بود درآوردم و به جای آستینکوتاه ملعون پوشیدم. قیافهای داشتم دیدنی و اعصابی دیدنیتر، آنقدر خوش که حتی یک ثانیهی آن کلاس را نیز به خاطر ندارم.
نمیدانم تجربهی شما از این امر به معروفها و نهی از منکرها چیست، اما این روزها با روایت دیگری از امر به معروف و نهی از منکر آشنا شدم که اگرچه پیشتر به آن باور داشتم، اما از باب دلیلورزی و احتجاج به سخن بزرگان برای تأیید اعتقاداتم، ذکر آنرا مناسب میدانم.
آیتا.. ناصر مکارم شیرازی ضمن شرح مختصر آیهی 110 سورهی آل عمران (قرآن کریم، ترجمه و شرح آیات منتخب توسط آیتا... ناصر مکارم شیرازی، چاپ نقش و نگار) به روایتی از امام باقر (ع) استناد کردهاند:
«امر به معروف و نهی از منکر، واجب بزرگ الهی است که بقیهی واجبات بهوسیلهی آن بر پا میشود، و بهوسیلهی آن، راهها امن، کسب و کار مردم حلال، و حقوق افراد تأمین میگردد و در سایهی آن، زمینها آباد میشود و از دشمنان انتقام گرفته میشود و در پرتو آن، همهی کارها سامان مییابد»
من، ما و شما حق داریم و موظفیم از خود بپرسیم کدام سخن است که:
راهها را امن میسازد
کسب و کار مردم را حلال میگرداند
حقوق افراد را تأمین میکند
زمینها را آباد میسازد
از دشمنان انتقام میگیرد
پنج مقولهای را که امام باقر (ع) به سامان شدن آنها را در گرو امر به معروف و نهی از منکر قرار داده است، میتوانیم در سه مقولهی کلیتر جا دهیم. امنیت راهها، کسب و کار حلال، و آبادانی زمینها از جنس اقتصاد و معیشت مردماند. تأمین حقوق از جنس روابط اجتماعی، قضا و به تساهل، سیاست داخلی است. انتقام گرفتن از دشمنان از جنس امنیت و سیاست خارجی است.
امر به معروف و نهی از منکر ناظر بر رفتار کسی است که عامل به فعلی است. حال میتوانیم بپرسیم عاملان به افعالی که قرار است اقتصاد و معیشت، روابط اجتماعی و امور قضایی، و امنیت و سیاست خارجی را به سامان کنند چه کسانی هستند؟ با این اوصاف از آنها که بر مسند مدیریت اقتصاد، جامعه و سیاست هر جامعهای نشستهاند، کسی را میشناسید که باید در حق آنها امر به معروف و نهی از منکر را ادا کرد؟
اما جنس این امر به معروف و نهی از منکر متفاوت از گفتههای همان برادر مثالی و آن نگهبان دانشگاه امیرکبیر است. این امر به معروف همان نقد آزادانه و عالمانهی دنیای مدرن است. امر به معروف و نهی از منکر آنچنان که من از کلام امام باقر (ع) میفهمم، مسبوق به آزادی است، نه وسیلهای برای تحدید آزادی؛ و از جنس بیان است، نه ابزاری برای قطع ابزار بیان. برترین صورت امر به معروف و نهی از منکر آنچنان که از کلام امام پنجم شیعیان برمیآید، مخاطباش حاکمان است و صاحب منصبان، نه مردمانی که خطاها و گناهانشان نه دردی بر دردهای جامعه میافزاید و بزرگی خطاهاشان در پیشگاه بخشش و مغفرت الهی به چشم نمیآید.
- شنبه 13 شهريور 1389-0:0
جالب بود .خوشم اومد.
- پنجشنبه 11 شهريور 1389-0:0
مازند نومه سلام نمی دونستم کدوم قسمت سایت میتونم نظر آزاد وبدون ارتباط با مطلب خاصی را درج کنم بنابراین تصمیم گرفتم در اولین مطلب درج شده نظرم را بنویسم مازند نامه از شما بعید بود که اینقدر بی توجه باشید که در ایام شهادت حضرت علی ع ولیالی قدر هنوز آهنگ پادکست سایت را عوض نکنید من خودم خیلی علاقه به این آهنگهای منتخب از شما ،دارم ولی این چند روزه واقعا از این حرکت و سهل انگاری شما متاسف شدم انتظار داشتم نواها یا آهنگهایی که مرتبط با این ایام باشد را گذاشته باشید باتشکر
- چهارشنبه 10 شهريور 1389-0:0
واقعاً تعجب کردم که فردی مدعی استادی دانشگاه، فقط به یک بعد از تفسیر این حدیث توجه کرده و نتیجه خودخواسته بگیرد که مخاطب امر به معروف مدیران جامعه اند ومردم برای هر کاری آزادند!!
بله شاید بخش سنگین تر آن به مدیران برگردد، اما این به معنای تجویز لاقیدی افراد معمولی به بهانه نقد برخورد آن نگهبان نیست!چرا باید به بحث هایی ورود بکنیم که سواد تفسیر آن را نداریم؟!مگر مشائی شده ایم؟!