عاطفه سهاله دختري كه در تاريخ 25 مرداد 83 در شهرستان نكا اعدام شد ، علي رغم آنكه سن قانوني اش در حكم اعدام و گواهي فوت 22 ساله نوشته شده ، 16 سال بيشتر نداشت.
صفرعلي سهاله ، پدر عاطفه با نشان دادن شناسنامه خود كه درآن سال تولد دخترش عاطفه 1366ثبت شده ، از تنظيم شكايتي عليه حكم اعدام عاطفه خبر مي دهد.
همچنين در رونوشت وفات عاطفه كه در سازمان ثبت احوال كشور باشماره (348635 9/ف) ثبت شده ،سال تولد وي 1366 عنوان شده است.
حكمي كه توسط شعبه يكم دادگستري شهرستان نكا صادر ،در دادگاه تجديد نظر تاييد و بر اساس آن عاطفه به مجازات اعدام محكوم شد ، حاكي است كه عاطفه چندين فقره سابقه محكوميت كيفري با حد جلد داشته و براي بار چهارم به زناي غير محصنه اقرار كرده است.
ماده 90 قانون مجازات اسلامي مي گويد: هرگاه زن يا مردي چند بار زنا كند و بعد از هر بار ،حد بر او جاري شود ، در مرتبه چهارم اعدام خواهد شد.
اما شادي صدر كه وكالت پدر عاطفه را براي تنظيم شكايت نسبت به حكم اجرا شده عاطفه و تقديم آن به دادگاه کیفری استان تهران پذيرفته است، مي گويد: " ما تحقيقاتي را در باره پرونده هاي قبلي و احكام صادر شده قبلي انجام مي دهيم تا يقين پيدا كنيم كه حكم عاطفه همه شرايط تصريح شده در قانون را دارا بوده است." و ادامه مي دهد : با توجه به اين كه عاطفه اعدام شده و متاسفانه فرصتي براي تجديد نظر خواهي نیست، تنها راه باقي مانده اين است كه از قاضی پرونده شکايت کنيم. چون ما فكر مي كنيم كه ممكن است قاضي در اين باره اشتباه كرده باشد.
وي در پاسخ به اين كه دليل اين كه فكر مي كنيد قاضي اشتباه كرده چيست، مي گويد: چند دليل براي اين منظور وجود كه به نظر مي رسد قاضي به چند نكته توجه نكرده و متاسفانه نه در دادگاه بدوي و نه در مرحله تجديد نظر به آن توجه نشده است."
نكته اولي كه صدر به آن اشاره مي كند شناسنامه عاطفه و پدرش و گواهي سند ثبت احوال است كه همگي حكايت از 16 ساله بودن عاطفه دارند. در حالي كه رويه موجود قضايي اين است كه معمولا اعدام افراد زير 18 ساله اي را كه به اعدام محكوم مي شوند، تا بعد از 18 سالگي آنها به تعويق مي اندازند.
نسرين ستوده ( حقوقدان ) نيز روز 17 شهريور به سايت ايسنا گفته است: دولت جمهوري اسلامي ايران در مذاكرات بين المللي خويش در پاسخ به اعتراض مجامع بين المللي و مبني بر در نظر نگرفتن سن كودكي در زمان ارتكاب جرم به اين موضوع اشاره كرده است كه حكم اعدام اين كودكان پس از رسيدن آها به سن 18 سال تمام ، اجرا مي شود.
اما شيرين عبادي وكيل دادگستري انتقاد را متوجه قضات و قوه قضاييه نمي داند. او در مصاحبه اي كه روز 17/5 در ايسنا منتشر شده با انتقاد از مسووليت كيفري موجود در قوانين مدون گفته است : با توجه به قوانين موجود اگر دادگاه ها حكم اعدام براي افراد كمتر از 18 سال صادر مي كنند، كاري خلاف قانون انجام نداده اند. زيرا قوه قضاييه جز اجراي قانون كار ديگري نمي تواند و حق ندارد انجام دهد.
و اضافه مي كند :البته شيوه دادرسي در دادگاه هاي اطفال اين است كه با رانت با كودكان بر خورد كرده و براي آنها مجازات جايگزين اعمال مي كنند. اما متاسفانه چون اين مجازاتهاي جايگزين در قانون پايگاهي ندارد، همگي در دادگاه تجديد نظر يا در اجراي احكام شكسته مي شود.
عبادي تصريح مي كند: " مجازات جايگزين، زماني اعتبار پيدا مي كند كه در سيستم قانوني ايران وارد شود."
البته در مورد پرونده عاطفه سهاله اعدام او در سن 16 سالگي موضوع دوم گزارش است زيرا مساله اول اعلام و انتشار خبر 22 ساله بودن اوست .
شادي صدر وكيل دعاوي پدر عاطفه سهاله معتقد است كه چون در حكم اعدام ، عاطفه 22 ساله معرفي شده است ، در حالي كه باقي سجل احوال او را 16 ساله مي داند، بنابراينبايد مشكلي در اين باره وجود داشته باشد و ادامه مي دهد: من احتمال مي دهم اگر مراجع تجديد نظر علم به 16 سالگي عاطفه داشتند ، ممكن بود كه اجراي حكم به تعويق بيفتد.
جنون ادواري
نكتته دوم قابل پي گيري در پرونده عاطفه ادعاي مكتوب عاطفه در زندان در اعتراض به حكم نخستينش است كه در آن خود را مبتلا به جنون ادواري مي داند.
شادي صدر در اين باره مي گويد : تحقيقات محلي نيز نشان مي دهد كه عاطفه از سلامت عقلي كامل بر خوردار نبوده است در حالي كه متاسفانه دادگاه چه در مرحله بدوي و چه در مرحله تجديد نظر به اين مساله توجه نكرده است .در غير اين صورت بايد گزارش پزشكي قانوني و نتيجه معاينات پزشكي و در حكم نوشته مي شد.در حالي كه حكم فاقد اين توضيح است.
عاطفه سهاله در اعتراض به نخستين حكم خود نوشته است: " مدارك پزشكي [ موجود] است كه ثابت می كند عصب و روان ضعيفي دارم و در دقايقي از شبانه روز مختل المشاعر مي شوم كه هرگونه عمل مثبت يا منفي ممكن است از اينجانب بروز پيدا كند."
در بخش ديگر اين لايحه اعتراضي آمده است : " همه اهالي محل مي دانند كه ثبات رواني ندارم.آيا جنوني كه بعضا ادواري است و اينجانبه را در بر مي گيرد و در آن لحاظ مجنون مي شوم نمي تواند مانع تصميم گيري عقلاني ام باشد؟"
عاطفه در پايان اين اعتراض مكتوب كه خطاب آن به "رياست محترم ديوان عالي كشور" است ،نوشته است: " علي هذا سابقه ام با توجه به ناقص بودن عقل و فكرم كه از اينجانبه سوء استفاده شده خراب است .فقط مي توانم ادعايم را با شهادت گواهان محلي و تست پزشكي قانوني ثابت كنم."
صفرعلي فرزند نعمت
پدر عاطفه سهاله كه به همراه پسرش محمدعلي براي دادخواهي به تهران آمده است مقابلم نشسته است و برايم از زندگي خانوادگي اش و دربدريهاي عاطفه مي گويد.و بالاخره اينكه: در سه ماهي كه دخترم در زندان بود من فقط ده دقيقه او را ديدم.
البته صفرعلي كهنه فروشي دوره گرد است و حتا در شب اعدام عاطفه از اعدام دخترش با خبر نشده تا با او وداع كند يا در صحنه اعدام دخترش حضور يابد: شب اعدام عاطفه در خيابن زرندي كارگري مي كردم .
اما خواهر و پسر خواهرم در وقت اعدام او حاضر بودند .
صفرعلي همچنين درباره شايعه دستكاري شدن قبر عاطفه بعد از دفن ، مي گويد: ما رسم داريم تا براي مرده مراسم سوم و هفتم نگرفته ايم ،سر خاكش نمي رويم. براي عاطفه هم وقتي بعد از سوم سر خاك رفتيم ،ديديم قبر به هم ريخته است و آن را كنده اند .به پليس خبر داديم .گفتند : ما بررسي مي كنيم .
خودشان بررسي كردند و به ما گفتند جسد سالم است. ما چيزي نديديم .
صفرعلي براي احقاق حق خود نامه اي نيز خطاب به قوه قضائئه نوشته و در آن دادخواهي كرده است.
آخرين برگ
بر ميزي كه مقابل من است كارنامه هاي زمان تحصيل عاطفه را چيده ام .
از معدل 16/17 شروع مي شود به 67/14 و3/12 و 6/11 و ....مي رسد.درهمه آنها نمره انضباط عاطفه كمتر از 17 نبوده است و البته مي دانم كه اين ، متاسفانه سند محكمه پسندي در هيچ دادگاه بشري نيست.
عاطفه سالهاي بعد از كودكي ديگر هرگز دليلي براي نمره انضباط خوب داشتن پيدا نكرد.نه خانه ، نه مدرسه ونه هيچ سقف ايمني او را به زيستن جز آنچه شنيديم ترغيب نكرد.
آخرين حرفي كه پيش از اعدام به عمه اش گفت اين بود كه:اگر زنده ام بگذارند ديگر هرگز به چشم مرد نا محرم نگاه نمي كنم.
و خودش هم ندانست چرا اين فرصت هرگز به او داده نشد!