نقد خودمان
ما اهالی مطبوعات در مسیر جذب مخاطب راه مان راگم و به جای پیدا کردن مسیر درست،گاهی اوقات دیگران رامتهم به کم کاری کرده و به اصطلاح توپ را درزمین حریف انداخته و خودمان را بی گناه معرفی می کنیم! (يادداشتي ازسید روح ا... شجاعی کیاسری،روزنامه نگار-ساري)
در ابتدا لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که این یادداشت به مناسبت روز خبرنگار نگاشته شده بود که بنا به دلایلی موفق به انتشار آن نشدم؛اما مرور محتویات آن نشان می دهد که با گذشت چند ماه از تاریخ نگارش آن، موضوعات مطرح شده دراین یادداشت همچنان باعث دل نگرانی بسیاری از همکاران مطبوعات بوده و هست.
به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران خبرنگاران جزو اقشار مظلوم جامعه محسوب شده و علی رغم مخاطرات شغلی از مزایای مشاغل سخت برخوردار نیستند. امنیت شغلی ندارند،بیمه کمتر زیر بار تعهدات مالی این قشر از جامعه می رود و...
اینها بحث های تازه ای نیست. بارها و بارها از طریق یادداشت ها،نشست های تخصصی و حتی کوچه و بازار به گوش می رسد یعنی حتی بقال سر کوچه هم می داند که خبرنگار امنیت شغلی ندارد.
دوستی می گفت: شما که تریبون در اختیار دارید چطور کسی حرف شما را نمی شنود؟ مگر شما اجازه ی نوشتن ندارید؟! شما که نمی توانید مشکلات خودتان را رفع کنید چطور مسايل را حل می کنید؟حتما شما همکار خبرنگار نیز با این دست سوالات مواجه شدید،چه پاسخی برای آن دارید؟
استان مازندران با قریب به 3 میلیون نفرجمعیت و ظرفیت های فراوان موجود، همواره می تواند یک قطب بزرگ سیاسی، اقتصادی فرهنگی و اجتماعی در سطح کشور به شمارآید.
دراین استان قریب به 70نشریه مجوز انتشار دارند که متاسفانه بیش از نیمی از آن ها چاپ نمی شود و مابقی نیز به طور نامنظم چاپ می شوند.
سابقه تاریخی این استان نشان می دهد مازندران همواره مهد ظهور و بروز عالمان فرهیخته ای بوده که تاریخ کهن این مملکت را رقم زدند.
در سال های اخیر نیز بزرگانی از مازندران سکاندار اداره امور کشور شده اند که اینها همگی حکایت از ظرفیت بالای نیروی انسانی در این استان دارد.
نشریات مازندرن نیز همپای سایر نقاط کشور شروع به رشد کردند به طوری که در حال حاضر 4روزنامه و چندین هفته نامه دراین استان مشغول چاپ هستند اما به نظر می رسد آنطور که باید وشاید نتوانستند نظر مخاطبان شان را جلب کنند.
به نظر می رسد ما اهالی مطبوعات در مسیر جذب مخاطب راه مان راگم کرده و بجای پیدا کردن مسیر درست،گاهی اوقات دیگران رامتهم به کم کاری کرده و به اصطلاح توپ را درزمین حریف انداخته و خودمان را بی گناه معرفی می کنیم!
چه کسانی باید اهالی مطبوعات را نقد کنند؟ به واقع بهترین منتقدان، مخاطبان رسانه ها یعنی افکار عمومی هستند. این مردم هستند که میزان علاقه شان به مطبوعات و رادیو تلویزیون می تواند ملاک ارزیابی قرار گیرد.
تیراژ سه رقمی مطبوعات در استان گواه این مدعاست که مدیران مسوول نشریات و به طبع آن خبرنگاران رسانه مکتوب، راه خوشان را گم کرده اند و در پاسخ به افکار عمومی راحت ترین کار را انجام می دهند.
آن ها در پاسخ به برخی نارسایی ها در امر اطلاع رسانی می گویند: « آزادی بیان نداریم»!!
پاسخ به این سوال نباید فراموش شود که با تیراژ سه رقمی چطور می توان به مطالبات بیش از 3میلیون مازندرانی پاسخ گفت؟!
13میلیون مسافری هم که ازمازندران دیدن می کنند حتما خواسته هایی دارند. به خواسته های آن ها چطور باید پاسخ گفت؟!
تقویت فرهنگ بومی - محلی و شناسایی و پیگیری موانع پیشرفت استان و اطلاع رسانی در حوزه فعالیت دولتمردان در استان نیز از دیگر کارکرد رسانه استانی است. البته اغلب نشریات محلی در نقش روابط عمومی و سخنگوی ادارات به اطلاع رسانی اقدامات دستگاه های اجرایی می پردازند. البته این کار رانیز تا جایی که منافع شان حفظ شود ادامه می دهند و بدین ترتیب ازنقش های دیگر غافل می شوند.
یکی دیگر از آسیب های جدی نشریات مازندران استفاده از نیروهای آماتور در اداره بخش های مختلف نشریه است. باید از صاحبان جراید پرسید چه مقدار در بحث جذب و آموزش نیروهای حرفه ای تلاش کرده اید و یا چقدر سعی کرده اید اندک نیروهای حرفه ای را حفظ کنید؟
بیشتر این ها کار در مطبوعات را رها کرده جذب دستگاه های دولتی یا بخش خصوصی شده و دیگر حاضر به بازگشت به وضعیت قبلی شان نیستند.
بعضا از دوستان خبرنگار شنیدم خبرنگارانی با طرح سوالات بی مورد مجبور به ترک جلسه شدند!! چطور می توان انتظار داشت دوست خبرنگاری بدون طی مقدمات اولیه به عنوان نماینده یک رسانه در جلسه ی اداری در استان حاضر شده و از مدیر مربوطه سوال کند؟!
اداره کل ارشاد به عنوان متولی اصلی مطبوعات امور مربوط به آموزش را جدی نگرفته و تقصیر را متوجه خانه مطبوعات می داند. هرچند این دوستان در یکی دوسال اخیر اقداماتی در جهت ساماندهی خبرنگاران انجام داده اند، این اقدامات کافی نبوده و چندان کارساز واقع نشده است.
خانه مطبوعات نیز محلی شده یرای نزاع های درون صنفی ! بنده قریب به یک دهه است که به طور حرفه ای در مطبوعات استان مشغول ام. در این مدت بارها شنیدم که همکاران از تنگ نظری برخی مدیران سخن گفتند. چه کسی از تنگ نظری اهالی مطبوعات سخن به میان آورد؟آیا روا نیست دراین مجال خودمان رانقد کنیم؟
مدیریت ارشد استان و معاونان شان نیز هر از گاهی در محافل خبری حاضر شده و تنها به ذکر اهمیت جایگاه خبرنگار پرداخته و کمتر شاهد اقدامات عملی این دوستان در جهت حمایت از این قشر هستیم.
حضور نمایندگان مجلس نیز نتوانسته فرصتی را فراهم آورد تا از مطبوعات محلی و جایگاهش در توسعه استان بهره لازم برده شود. اینها مجموعا دست به دست هم داده تا نشریات در مازندران تاثیر گذاری لازم را نداشته باشد.
یکی دیگر از کارکردهای رسانه جذب مخاطب و افزایش ظرفیت نقد در جامعه است. مطبوعات تازمانی که محتوا نداشته باشند مخاطب هم ندارند و تازمانی که مخاطب نداشته باشند درآمد ندارند و مجبورند برای اداره ی نشریه شان به سراغ مدیران رفته وبه ثنای آنها بپردازند.
آری اینگونه می شود که مطبوعات کارکرد واقعی شان رافراموش کرده و به اصطلاح راه شان را گم می کنند و صرفا با چاپ تعداد محدودی خبرنامه و رپرتاژ دستگاه ها مشغول شده وبه این ترتیب مخاطبان شان را از دست می دهند. اما راهکار چیست؟
به نظر می رسد مدیران رسانه های استان نیاز به بازنگری اساسی در روش اداره نشریات شان دارند. درحال حاضر نشریه جزو شغل دست چندم صاحبان آن شده به طوری که کمتر دغدغه چاپ نشریه دارند و هراز چند گاهی بنا به مقتضیات زمان ( ایام انتخابات) شروع به انتشار کرده و در سایر ایام به طور نامنظم منتشر می شوند.
همانطور که در ابتدای این یادداشت نیز بدان اشاره شد مازندران دارای ظرفیت های فراوانی است که باید با کمک رسانه ها به مردم و مدیران استان شناسانده شده تا زمینه رشد و تعالی استان فراهم شود.
نظر به اقدامات دولت دهم در جهت توسعه فرهنگی باید فرصت را مغتنم شمرده با اطلاع رسانی صحیح و بالا بردن فرهنگ عمومی شاهد افزایش مخاطب در نشریات باشیم.
ايميل نويسنده:(rohollahshojaei@yahoo.com)
- دوشنبه 26 مهر 1389-0:0
افکار عمومی به چه درد مسئولان نشریات می خورد؟ این ها فقط به دنبال اسکناس هستند .