شايد تاکنون این شایعه به گوش شما هم رسیده و از این بابت متاثر و غمگین شده اید،خبر مجعولي که علی رغم سپری شدن دو ماه هنوز هم بازار داغی دارد و تب و تابش فروکش نکرده است. شایعه تصادف و فوت «سید کاظم حسینی » همان «عمو نوروز» معروف سریال های طنز شبکه طبرستان!

مدتی است این شایعه در هر کوی و برزن ،کوچه و خیابان ،اتوبوس و تاکسی ، صف نانوایی و...بحث داغ محافل شده و حتی با سرعتی عجیب در تمام کشور انتشار یافته و تا جایی پیش رفته که عمو نوروز هم در گفتگو با مازندنومه ضمن اظهار دلخوری،گفت: «نمی دانم این شایعه بر چه اساس و مبنایی ساخته شده ! اما اوضاع زندگی مرا مختل کرده و تمام دوستان و آشنایان از سراسر کشور زنگ می زنند و در خصوص این شایعه پرس و جو می کنند!»

 سيد کاظم حسینی افزود: سر ضبط فیلمبرداری بودم که تلفنم زنگ خورد و یکی از آشنایان این شایعه را به من رساند ولی پس از آن تعداد زنگ ها و پرس و جوها زیاد شد. البته این مساله برای من عادی بود، چون می دانستم شایعات در مورد هنرمندان زیاد است اما خانواده ام باورشان شده بود.

حسيني ادامه داد: اقوام و آشنایان و حتی مردم به منزل زنگ می زدند و در مورد شایعه می پرسیدند. هنگامی که همسرم با من تماس گرفت به دلیل اینکه اکثرا سر ضبط فیلمبرداری بودم ،نمی توانستم جواب دهم برای همین شایعه برای شان به باور تبدیل شد و خیلی بی تابی و گریه کردند.

 این هنرمند مردمی ادامه داد:البته مردمی که من تمام عشق و علاقه ام بعد از هنر به آنهاست و بدون آنها هیچم،حق داشتند نگران باشند؛ برای همین چند بار در مصاحبه های تلویزیونی این شایعه را تکذیب کردم ولی جالب بود، باز مردم اصرار داشتند آخرین مصاحبه ام را پخش کنند.

حسيني هم اکنون در حال ضبط يک سريال براي شبکه طبرستان است که بعد از محرم و صفرپخش می شود.شايد آن وقت مردم شايعه مرگ او را فراموش کنند!

*نوروز مردم!

سید کاظم حسینی متولد 21 خرداد 1349 است. او از 18 دی 67 وارد گروه تئاتر فخر ارشاد اسلامی مازندران به سرپرستی محمد جونیان شد و به محض ورود با توجه به سابقه اجرای برنامه های طنز در مدرسه ،اجرای تکه نمایش های طنز را به سيد سپردند.

 او تاکنون در 6 جشنواره کشوری شرکت کرده که 2 بار بازیگر اول کشور و 2 بار نیز به عنوان چهره برتر استان انتخاب و معرفی شد.

  شایعه تصادف و مرگ اين هنرمند معروف استان، در میان مردم کوچه و بازار بازتاب های متفاوتی داشت و چنان در میان شان نفوذ یافت که برخی از آنان تکذیب فوت «عمو نوروز»و زنده بودنش را باور نمی کنند،برخی هم نذر کرده و به امام و ائمه متوسل شده اند! بالاخره همه منتظرند تا بار دیگر این شخصیت جذاب را روي صحنه تماشا کنند.

به میان مردم رفتیم تا عکس العمل شان را در این رابطه جویا شویم: علی خزایلی 65 ساله گفت: من پیگیر تمام برنامه های «نوروز» هستم و خیلی به وی علاقه دارم،شاید باورتان نشود ولی با شنیدن خبر فوتش شوکه شدم و آن قدر پیگیری کردم که بالاخره فهمیدم وی زنده است،البته قانع نشدم تا اینکه وی در مصاحبه ای تلویزیونی ظاهر شد و گفت : به زودی دوباره برنامه اجرا می کند.

 هاجر ابراهیمی 40 ساله ،خانه دار، هم که به گفته خودش هر شب تلویزیون را به بهانه دیدن برنامه «نوروز»روشن می کند به مازندنومه گفت: شنیدم «عمو نوروز» با دخترش تصادف کرده و در کماست ،حالش هم خیلی وخیم است ،پس از شنیدن این خبر آن قدر ناراحت شدم که برای سلامتی و زنده ماندنش نذر کردم و حالا که قرار است دوباره برنامه اجرا کند، خیلی خوشحالم و باید نذریم را هرچه زودتر ادا کنم .

 محمد، دانشجوی 20 ساله، در پاسخ مان با لبخند ملیحی گفت : راستش من شنیدم عمو نوروز تصادف کرده ، اما پس از تحقیق فهمیدم فقط شایعه بوده و خوشبختانه صحت ندارد.

 طاهره زن میان سالی که به همراه دخترش مشغول خرید بود،در خصوص این شایعه در حالی که باورش شده بود،گفت:حیف شد عمو نوروز مرد،ما هر شب با دیدن برنامه اش کلی می خندیدیم و به یاد گذشته های مان می افتادیم!

رقیه خاتون، پیر زن روستایی، هم وقتی خبر سلامتی عمو نوروز را از ما شنید باورش نمی شد! انگار خبری از فرزندش باشد ،هر بار قسم مان می داد و با اصرار از ما می خواست راستش را به او بگوییم!

*چرا شایعه؟

 شایعه، کوششی جمعی برای تفسیر یک موقعیت مبهم ولی جذاب است و هنگامی که افراد به شدت مشتاق کسب خبر درباره چیزی هستند، اما نمی‌توانند اطلاعات موثقی بدست آورند، مستعد پذیرش شایعه‌ها می‌شوند و چون شایعه اعتبار خود را از تواتر و شیوع می‌گیرد، بنابراین شونده برای پذیرش آن مطلب کمتر به دنبال دلیل و مدرک واقعی می رود و معتقد است« چون همه می‌گویند پس صحت دارد »

 دکتر عباسی- استاد جامعه شناسی دانشگاه- در خصوص شایعه پردازی باور دارد:شایعه یک رفتار و کنش اجتماعی است که می تواند در روابط اجتماعی افراد نقش جدی ایفا کند و به کم آگاهی ،ناآگاهی و نقص اطلاعات افراد بر می گردد و معمولا در شایعه عناصری از واقعیت وجود دارد ولی مسیر تولید و تکثیر اطلاعات جهت گیری خاصی می یابد و افراد بنا بر میل و ساختار فکری و تحلیل های فردی به پردازش شایعه سوق می یابند.

دکتر پهلوان-استاد جامعه شناسی دانشگاه بابل- نیز معتقد است:شایعه در شرایطی که فضای فرهنگی ابهام و ایهام داشته و پوشیده گویی و رازگویی درآن وجود دارد و معمولا شفاف سازی حاکم نیست، روی می دهد.

به گفته وی در شایعه پردازی بیشترین فشار روی مطالبی است که سندیت ندارد و به صورت کلامی بیان می شود و با هیجان بیشتر تکثیر می یابد.

 دکتر عباسی در خصوص شیوع شایعه معتقد است:بخشی از شایعه پردازی به میزان رضایت مندی ،خوشحالی و تمایلات روانی افراد در جامعه بر می گردد، به طوری که اگر افراد از زندگی رضایت خاصی داشته باشند معمولا کمتر به شایعات دامن می زنند ولی اگرنوع ادبیات غیر رسمی برای شان مهم باشد به سوی این مسائل روی می آورند و به دیگران انتقال می دهند.

 به گفته وی اصل شایعه از کم اطلاعی و ضعف اطلاع نشات می گیرد و تمایل و گرایش به شنیدن اخبارغیر رسمی و انتقال آن موجب تکثیر شایعه می شود و راه کمرنگ شدن این معضل اجتماعی هم به عقیده وی گسترش نظام عقلانی و تزریق سیستم عقلانیت در جامعه است تا افراد در پی هر گفته ای به دنبال دلایل منطقی بروند و به شایعه کم توجهی کنند.

 این مدرس دانشگاه در خصوص واکنش مردم به شایعه فوت شخصیت طنز پرداز عمو نوروز می گوید:افرادی که بنا به دلایلی شاخص هستند و در حیطه شادمانی و نشاط کار می کنند برای مردم مهم هستند وتعداد بیشتری را درگیر می کنند ،چون آنها کد رفتاری و شناسایی قویتری را در میان مردم ایجاد می کنند لیکن واکنش مردم هم دقیق تر می شود و حتی رفتار و تکیه کلام هایشان را در کوچه و بازار تقلید می کنند،بنابر این هر چه شناخت و علاقه مردم روی آنها بیشتر باشد اخبار و وقایع مربوط به آنان برای مردم مهم تر می شود.

 اما وقتی از دیدگاه روان شناسی به این مساله می نگریم ،در می یابیم مردم شخصیت عمو نوروز را به دلیل تجدید خاطرات خوب و خوش شان در گذشته دوست دارند و با همزاد پنداری به گذشته برمی گردند و خاطرات شان را زنده می کنند.

 ذبيح الله رنجبر راد -روان شناس معروف بالینی- در این خصوص معتقد است:کسانی که باعث شادمانی و نشاط دیگران می شوند و به آنها کمک می کنند تا خود را دوست بدارند در واقع بخشی از وجودشان در زندگی می شوند و به آنها علاقه پیدا می کنند، بنابر این اگر کسی را که دوست دارند و باعث نشاط و آرامششان می شود، این جهان را ترک کند، احساس می کنند بخشی از وجودشان از دست رفته است لذا مرگ یک انسان به خصوص فردی که تاثیر گذار است برایشان به شدت سخت و تلخ است.

 وی می افزاید: تاثیر گذاری محبت آنها به گونه ای است که به گذشته برمی گردیم و یاد خاطرات خوش گذشته و دوران کودکی که دوران شادی و نشاط است در عرصه زندگی حال مان تجلی می یابد، به طور مثال از میان هنرمندان داخلی و خارجی ما آنهایی را درخاطر داریم که خاطرات با شکوهی را در ذهن مان به وجود آورده اند.

 رنجبر راد ادامه داد:همه شخصیت چارلی چاپلین را می شناسند و دوستش دارند اما چارلی چاپلین را به دلیل شهرتش به خاطر و دوست نداریم بلکه چون به ما کمک کرد شاد باشیم و نسبت به خود احساس خوبی داشته باشیم و زندگی را راحت تر تجربه نماییم،در ذهن مان و خاطرمان زنده نگه داشته ایم.

اين روان شناس بنام ساروي اضافه کرد:کسانی که در زندگی ما تاثیر مثبت دارند و موجبات شادی ما را فراهم می کنند در خاطر ما زنده می مانند حتی روزی که آنها زنده و در میان ما هم نباشند ما آنها را جز مردگان حساب نمی کنیم و با خاطرات آنان زندگی می کنیم.

وی در پایان سخنانش با اشاره به تجدید خاطرات توسط شخصیت عمو نوروز گفت:مردم با دیدن این برنامه به یاد شادی ها و خاطرات خوب و شیرین خود در گذشته می افتند و وی را بخشی از وجود خود می پندارند و دوستش دارند. 

فراگيري شايعه مرگ سيد کاظم حسيني نشان داد که او يک پديده است.اين کمدين اينک در سريالي مشغول بازي است.او همان موقع در اوج شايعات،در سکوت مشغول بازي در همين سريال بود.شايد نبود شادي بين مردم راز محبوبيت اين هنرمند باشد که دل شان همواره مي خواهد يکي آن ها را بخنداند.يکي که هرگز نميرد،حتي به دروغ!

ايميل نويسنده: ( heyran55@yahoo.com)