تغییرات مدیریتی یکی از لوازم بهبود روند اداره امور به شمار می آید،مشروط بر این که با نگاهی درست و منطقی و از طریق مبادی مرتبط صورت گیرد چرا که در غیر این صورت نمی توان آن را صد در صد در مسیر مثبت ارزیابی کرد .

چه بسا عزل و نصب هایی که چون با نگاه سیاسی و با اثرگذاری افراد ذی نفوذ صورت گرفته نه تنها کمکی به بهبود امور نکرده، حتی پس رفت هایی را نیز موجب شده و ناخرسندی هایی را در جامعه ایجاد کرده است.

برخی نمایندگان مجلس از جمله عناصری هستند که به لحاظ حضور در کانون های قدرت و تصمیم گیری ، بعضا ردپایی در عزل و نصب ها به جای می گذارند؛ اگر چه ممکن است تلاش شماری از نمایندگان برای تاثیرگذاری در تغییرات مدیریتی را نوعی احساس وظیفه و مسئولیت و در جهت پاسخگویی به مطالبات هر کلان و ساماندهی امور حوزه انتخابیه تلقی کرد اما گاهی هم مواضع بعضی از نمایندگان در مورد یک مدیر و لزوم تغییر یا عدم تغییر او ولو اینکه به ظاهر در راستای مطلوب ساختن بازدهی حوزه مسئولیت آن مدیر عنوان شود به دلایل عدیده دارای بازخوردهای منفی خواهد بود .

 نمونه ی این مسئله را در مورد موضع برخی نمایندگان مازندران پیرامون مدیریت آموزش و پرورش استان و پافشاری آنها برای تغییر این مدیر ، شاهد هستیم؛ مدیری که خود از جانبازان سرفراز جنگ تحمیلی و برادر شهید والا مقام و از بيت روحانیت است.

 در شرایطی که اکثریت نمایندگان استان طرفدار ثبات مدیریتی در این نهاد حساس و مهم بوده ، دو نماینده در تلاش برای فراهم سازی زمینه عزل و تغییر مدیریت آن هستند که بی شک یکی از پیامدهای بارز آن اختلال در روند امور این اداره کل و عوارض ناشی از بی ثباتی مدیریتی خواهد بود .

 این موضوع صرف نظر از پیامدها و بازخوردها ، از منظر دیگری نیز قابل توجه است به این معنی که عزل و نصب در شرح وظایف نمایندگان جایی ندارد و بدیهی است تمرکز یک یا چند نماینده روي این قبیل مسائل ، انجام وظایف اصلی نمایندگی را تحت الشعاع قرار خواهد داد.

تغییرات مدیریتی در حوزه مسئولیت دولت در صورت لزوم از سوی خود دولت اعمال می شود و عناصر فعال در تشکیلات نظارت و ارزیابی و سایر دستگاه های نظارتی دولت طبعا بیکار ننشسته و چنانچه تغییرات لازم را ضروری بیابند ، مستندات آن را به مسئولان فرادستی ارائه و زمینه ی آن را فراهم خواهند کرد و لذا بر دوش کشیدن این مسئولیت از سوی برخی از نمایندگان ضمن بازتاب های نامطلوبی که خواهد داشت،موجب بر زمین ماندن بعضی وظایف و ماموریت های نمایندگی آنها می شود.

 اگر چه رئیس جمهوري به این گونه کنش های غیر مسئولانه توجهی ندارد ، اما از آنجا که تحقق برخی تغییرات مدیریتی و شخصا در اداره ای که نام برده شد ، ضررهایی به مراتب بیش از فواید متصور در پی خواهد داشت ، درخور نقد است و بر رسانه هاست که تلاش های این چنینی از سوی بعضی نمایندگان را مورد انتقاد قرار دهند .

 آنچه مسلم است اهتمام نمایندگان مردم در کانون تصمیم گیری کشور برای تامین نیازها و رفع مشکلات شهروندان امری بایسته و پسندیده است اما چون پیگیری خارج از قاعده و عرف نمایندگی برای تغییر یک مدیر ، دون شأن نمایندگی مجلس شوراهای اسلامی بوده و در این مورد خاص باعث بروز چالش هایی در روند امور نهاد تعلیم و تربیت در استان خواهد شد ، توصیه می شود نمایندگان مورد نظر از این نوع پافشاری ها دست بردارند.

 این عده قلیلی که فشارهای وارده بر مسئولان را پس از تصویب استانی شدن انتخابات مجلس شوراي اسلامي بیشتر نموده اند به بهانه اینکه"فلان مدیر قصد کاندیداتوری در مجلس دارد بنابر این باید عوض شود" بر وزارتخانه مورد نظر فشار آورده و نیروهای مد نظر خود را جایگزین می کنند.

سوال اینجاست اگر مدیری خوب کار می کند و برابر دستور العمل وزارتخانه انجام وظیفه می نماید به بهانه تلاش مضاعفش مورد سوء ظن بعضی نمایندگان قرار گیرد پس امنيت شغلی افراد چه می شود؟

چنانچه وزیر نیز بخواهد تلاش مضاعف داشته باشد به بهانه کاندیداتوری ریاست جمهوری باید عزل شود؟!

 آیا این برازنده خدمتگزاران واقعی نظام است؟ اما اين موضوع حسني براي موكلان دارد و آن تجديد نظر در نوع انتخاب وكلاي خود در مجلس است.

(امضا محفوظ)