دريغ از خوان نوروزي
...بي مهري سازمان ملي جوانان و نبود همكاري و كمك مالي باعث شد،بر خلاف دو سال گذشته، جشن خوان نوروزي امسال برگزار نشود.(يادداشتي از عليرضا صادقي اميري،دبير انجمن جوانان سپيد پارس و رييس كارگروه ميراث فرهنگي-طبيعي جوانان مازندران)
سال 1387 خورشيدي بود كه هم وندان انجمن جوانان سپيد پارس، برآن شدند براي پاسداشت و گرامي داشت شكوه و بزرگي جشن فرخنده ي «نـــوروز» برنامه اي با نام "خوان نوروزي " برگزار کنند.
در آن سال نخست با وجود همه ي كمي و كاستي ها ( كمبود بودجه، همكاري نکردن برخي از دستگاه ها و ...) برنامه اي باشكوه برگزار شد.
در برنامه ريزي انجمن، باشندگي بيشينه 500 تـَن از همشهريان پيش بيني شده بود، كه نزديك به 1200 تــَن از همشهريان (بابل) و دگر شهرهاي پيرامون آمده بودند.
انجمن جوانان سپيد پارس توانسته بود پس از 40سال نوروزخوان، عمو نوروز و حاجي فيروز را به آغوش مردم بازگرداند.
در آن جشنواره سفره ي 36متر مربعي به بلنداي 7 متر (به گونه پلكاني) برپا و كارگاه هاي ويژه كودكان و نمايشگاه عكس زيست بوم و برنامه هاي موسيقي زنده سنتي و بومي گنجانده شده بود.
در سال 88 نيز براي بزرگداشت ثبت جهاني "نوروز" پس از 5ماه برنامه ريزي پي در پي و كوشندگي بسيار دومين جشنواره "خوان نوروزي" برگزار شد.
در سال 1389 خورشيدي همان شور ها و كوشش ها براي برگزاري سومين جشنواره در دل هم وندان موج مي زد، اما اين بار بي مهري سازمان ملي جوانان و نبود همكاري و كمك مالي براي برگزاري و همچنين بدهي شش ماه گذشته به انجمن (در پيوند با دومين جشنواره "از زبان سفالينه ها") و نداشتن بودجه و پول كافي از سوي هم وندان انجمن،سبب شد جشن سوم برگزار نشود.
اين دِين بزرگ بر گـُرده ي هم وندان مهرورز به فرهنگ ايراني سنگيني مي كند،گرچه سازمان جوانان مازندران چندين بار در شش ماه گذشته پيمان كرده است كه بدهي هاي پيشين را تسويه كرده و براي برگزاري اين جشنواره كمك خواهد كرد، همچنان اين موضوع بلاتكليف مانده است.
پاسخ سازمان جوانان مازندران اين است كه نزديك به شش ماه است هيچ بودجه اي براي اين سازمان در نظر گرفته نشده و هيچ گونه وجهي به حساب اين سازمان از سوي مديريت كشوري (سازمان ملي جوان) واريز نشده است.
فرجام اين همه نابساماني ها اين است كه سازمان هاي مردم نهادي همانند انجمن جوانان سپيد پارس كه هيچ پشتوانه و جايگاه ثابت و نيرومند مالي و معنوي در خور كارشان در ميان دستگاه هاي حتا هم پيوند ندارند، نتوانند برنامه هاي خود را برگزار نموده و اين كار شـُوَند آن مي شود كه هم وندان و حتا مديران ارشد سمن ها دلسرد و ناچار به گوشه نشيني شوند.
باشد كه مديران و پاسخگويان دستگاه ها و نهاد ها بيش از پيش احساس مسئوليت نموده و وامي را كه به اين آب و خاك دارند، به كمك سازمان هاي مردم نهاد هم راستا ادا کنند.