دامدار،گوسفند،رياضيات
...يك دامدار مازندراني 187 گوسفند داشت آن ها را به پسرانش بخشيد،به طوري كه نصف آن ها به پسر اولش ، ثلث آن ها به پسر دوم و 9/1(يكنهم) به پسر سوم برسد. اما شرط كرد كه هيچ گوسفندي نبايد كشته شود ، چه طور چنين چيزي ممكن است؟(يادداشت شهرام حلاج درباره يکي از سئوالات پيک نوروزي اول راهنمايي استان مازندران)
در تعطيلات نوروز، مسألهي جالبي را در نشريهاي آموزشي با نشان وزارت آموزش و پرورش و اداره كل آموزش و پرورش مازندران مشاهدهكردم.
اين مسأله در فصل «رياضيات» (صفحهي 16) از «پيك اول راهنمايي» 1390 دانشآموزان مازندران درج شدهاست و بهصورت دقيق (دقيقا با رعايت نكات نگارشي آن) به شكل زير است:
«يك دامدار مازندراني 187 گوسفند داشت آن ها را به پسرانش بخشيد ، به طوري كه نصف آن ها به پسر اولش ، ثلث آن ها به پسر دوم و 9/1(يكنهم) به پسر سوم برسد. اما شرط كرد كه هيچ گوسفندي نبايد كشته شود ، چه طور چنين چيزي ممكن است ؟»
نشريهي حاوي اين مسآله (پيك نوروزي) عليالاصول براي آموزش دانشآموزان تهيه شدهاست؛ در «ليست مؤلفان پيك نوروزي» نام شانزده نفر (همگي آقا) و در «شناسنامه» آن نيز عناويني مثل «مديرمسؤول»، «گروه نظارت» و «ويراستار» به چشم ميخورد.
براي آنكه خوانندگان محترم، فرصت تأمل و تفكر مستقل داشتهباشند و مبادا نظر و تحليل من موجب نوعي پيشداوري يا جهتگيري خاص در ذهن خواننده بشود، فعلا از نقد و بررسي محتوايي موضوع خودداري ميكنم و تنها به نقد نحوهي نگارش آن ميپردازم:
از نظر نگارشي، قابل تأمل است كه در سطر نخست، ميان «داشت» و «آنها» هيچ نشانهي سجاوندي وجود ندارد. قبل از «اما» نقطه گذاشتهاند و در سطر آخر بعد از «كشتهشود» ويرگول گذاشتهاند. اين موارد همگي به معني نفي آموزههاي دروس نگارش در اين متن آموزشي است.
البته مشكل اساسي و دليل اصلي من در جلب توجه به اين مسأله، «محتوا» و «مفاهيم» مندرج در اين مسأله از فصل «رياضيات» پبك نوروزي دانشآموزان است. از خوانندگان دانشمند و دقيق دعوتميكنم كه مسألهي مذكور را از نظر رياضي نقد و نظر خود را اعلامفرمايند.
به نظر شما، آيا آموزش و پرورش استان مازندران با آگاهي و تحليل دقيق و عميق اين مسأله را در پيك نوروزي دانشآموزان اول راهنمايي درج كردهاست؟
از اين مهم تر، آيا براي آموزگاران محترم پايه و درس مربوطه، آمادگي و اطلاع لازم تأمين و تمهيد شدهاست تا بتوانند موضوع را به درستي براي دانشآموزان تشريح نمايند؟ اين را بايد از مسؤولان آموزش و پرورش پرسيد.
تکمله:در کتابي که مربوط به قضاوت هاي مولا علي(ع)بود،خواندم که مردي عرب درگذشت و 17 شتر خود را به سه پسرش بخشيد.نسبت تقسيم شتران هم اين گونه بود:نصف به پسر بزرگ تر،ثلث به پسر دوم و يک نهم هم به پسر سوم.
از آن جايي که عدد 17 قابل تقسيم به نصف و ثلث و يک نهم نيست،به اميرمومنان مراجعه کردند تا مشکل شان را حل کند.
آن امام نيز شتر خود را به شتران آن سه نفر اضافه کرد و جمع شتران به عدد 18 رسيد.بعد از تقسيم 9 شتر به پسر اولي،6 شتر به دومي و 2 شتر هم طبق وصيت به پسر سومي رسيد.در مجموع 17 شتر بين آن سه عرب تقسيم شد و شتر هجدهمي نيز که به اميرمومنان تعلق داشت براي ايشان ماند!
اين حکايت جزو قضاوت هاي مولا علي(ع) است که البته ربطش را در سئوال پيک اول راهنمايي نديدم و نمي دانم عدد ارايه شده چگونه قابل تقسيم است؟!
- دوشنبه 29 فروردين 1390-0:0
پاسخ و شرح اين مغالطه را در نشاني زير بخوانيد http://halaj.blogfa.com/post-58.aspx