تعداد بازدید: 2514

توصیه به دیگران 4

يکشنبه 8 خرداد 1390-0:16

يک موضوع،چند پرده

...هنوز چند خطی بیشتر ننوشته بودم که یکی از نگهبانان استانداری مازندران به سمت من و همکارم آمد و گفت" از اینجا برین ، مگه اینجا جای خبر نوشتنه، اگه نرین زنگ می زنم مامور زن بیاد شماها رو ببره"/آقای استاندار،مديران استان را مجاب کنيد تا با خبرنگارها همکاري کنند و نگويند"شکايت مي کنيم"يا"ضرورتي به پاسخگويي نمي بينيم!"(يادداشتي از کلثوم فلاحي،خبرنگار-ساري)


-پرده نخست

چندی قبل یکی از همکارانم در همين پايگاه خبري، برای انجام مصاحبه و کسب توضيح کوتاهي درباره يک خبر با مدیر درمان تامین اجتماعی استان تماس گرفت که البته جوابی نشنید و تهدید به شکایت هم شد! اين مقام مسئول جواب سوال همکارمان را نداد و ضمن بيان اين که من از کجا شما را بشناسم،افزود: هرچه که بنویسید از شما شکایت می کنم.همکار ما نيز پس از چند بار پيگيري تلفني و گذشت چند روز،در نهايت با پادرمیانی مسئول روابط عمومی استانداری مازندران ،توانست  تنها با مسئول روابط عمومي اين مديريت گفت و گوي کوتاهي انجام دهد.

 -پرده دوم

باز هم يکي از همکاران در همين سايت،دیگر روز با روابط عمومي اداره کل بازرسی استان و در ادامه به دفتر مديرکل محترم بازرسي تلفن کرد تا موضوعي را پيگيري کند که پس از چندين بار تماس تلفني و گذشت چند هفته، مجددا" پاسخ شنید که:"ضرورت نمي بينيم به شما پاسخ دهیم".البته پيش از ارايه اين جواب دليل آورده بودند که مدير ما تازه دوماه است که آمده و مصاحبه نمي کند.( مدت حضور ايشان در اين سمت بيشتر از اين زمان گفته شده است.تازه پاسخگو بودن به ماه و سال نيست و مدير در همه حال و در همه زمان ها بايد پاسخگوي افکار عمومي باشد. )

پرده سوم

خود من بارها برای پرسیدن سوال از یک مقام مسئول ، با محافظ آنها برخورد داشته ام که همچون سدی در مقابلم ایستاده و مانع پرسیدن سوال شده اند و البته گاهی از هل دادن هم دریغ نکرده اند.اما الان مي خواهم به تازه ترين مورد بپردازم که در جلوي استانداري مازندران روي داد.

چند روز قبل با مطلع شدن از تجمع کارگران نساجي در مقابل استانداری مازندران-که برای ماه های طولانی دستمزدی دریافت نکرده اند- به میان کارگران رفتم.

 مشغول نوشتن اظهارات يکي از کارگران بودم .او مي گفت چند ماه است حقوق نگرفته،اما علی رغم این ، 150 نیروی جدید وارد کارخانه شده و بسیاری از بازنشستگان هم دوباره دعوت به کار شده اند.

هنوز چند خطی بیشتر ننوشته بودم که یکی از نگهبانان استانداری مازندران به سمت من و همکارم آمد و گفت" از اینجا برین ، مگه اینجا جای خبر نوشتنه، اگه نرین زنگ می زنم مامور زن بیاد شماها رو ببره".

 در پاسخ به این مامور چيزي نگفتم و البته همکارم خطاب به وی گفت:"اين چه طرز صحبت کردن است ، مگر تخلفی کرده ایم؟"

 همزمان معاون سیاسی امنیتی استانداری مازندران هم وارد جمع شد و همکارم به وی گفت:" آقای ابراهیمی مگر نوشتن خبر جرم است که این مامور،خبرنگاران را این گونه خطاب می کند؟ " و معاون سیاسی استاندار هم از خبرنگاران حاضر دفاع کرد.

پرده آخر

همواره به عنوان یک خبرنگار اصل را بر بی طرفی قرار داده و تلاش کرده ام يک طرفه به قاضی نروم، مدیران و مسئولان کم کار را نقد کرده و البته مسئولان پرتلاش را هم معرفی کرده ام.

اکنون روی سخن من با استاندار است تا پاسخگوی رفتار ناشایست این فرد در مجموعه تحت مدیریت خود باشد.

 آقای استاندار آیا شما خبرنگار آگاه به رسالت خود می خواهید یا خبرنگار یک طرفه نویس؟ کدام قانون ما را از نوشتن خبر اجتماع آن روز کارگران منع کرده است؟و مگر حرفه ما جز بازتاب مسايل روز جامعه است؟ 

 مساله بسیار ساده است؛کارگرانی که حقوق نگرفته اند آن هم نه یک روز و یک ماه،بل 10 ماه ، نمی توانند پاسخگوی نياز معیشتي خانواده خود باشند،همان گونه که معاون سیاسی شما هم آن روز گفت"اگر من هم یک ماه حقوق نگیرم قادر به ادامه زندگی نیستم" 

 خبرنگاری در جمع حضور داشت برای انعکاس فریاد حق طلبی کارگرانی که به دور از هرگونه جناح بندی سیاسی ، دست استمداد به سوی شما و معاون تان دراز کرده بودند تا پاسخگوی همسر و فرزند باشند.

 بر اساس کدام قانون ، نوشتن خبر در خیابان ممنوع است که این نگهبان اصرار داشت "اینجا (مقابل استانداری و در میان کارگران) جای خبر نوشتن نیست"؟

خبرنگار مجرم نيست،اما کاش با خاطیان و مجرمان هم به همین شدت برخورد می شد تا راه تکرار جرم بر آنها بسته شود.

 اطمینان خاطر دارم که شما از این رفتار مطلع نیستید و اجازه نمی دهید کسی با نماینده افکار عمومی این چنین برخورد کند. به همین جهت از شما انتظار رسیدگی به این موضوع را دارم تا از تکرار این برخوردها جلوگیری شود و دوستان و همکاران من بدون دغدغه تهدید ، به ادامه فعالیت و رسالت خود بپردازند.

در ضمن مديران استان(برخي نه همه) را مجاب کنيد تا با خبرنگارها همکاري کنند و پاسخگوي سئوال هاي تلفني و حضوري آن ها باشند و نگويند"شکايت مي کنيم"يا"ضرورتي به پاسخگويي نمي بينيم!"


  • سه شنبه 10 خرداد 1390-0:0

    ای بابا خانوم خانوما شما که یک زن هستید شاید واقعا خبرنگار باشید برید قائمشهر خبرنگار...اصلا نمیدونم از و وز خبرچیه . توی مراسم ها که میاد یا داره می خوره که انگار شوهرش چیزی بهش نمیده بخوره یا بدنبال کادو گرفتنه و وقتی بهش کادو می دند بیا بیین خانوم چه گلی از گلاش باز میشه سر آخر هم میره خبر از جلسه ... که توی فرمانداری قائمشهر برگزار شد ... و یا اینکه جلسه رای گیری .... که داد از نهاد... درآورد بخاطر این بی اطلاعی و ندانم کاریش در خبر. بابا خبرنگاری این چندساله شده مغازه بقالی که هر کی از راه میاد میگه خبرنگار بشم. جالب به اینه این رسانه ... بارها و بارها از سوی مسئولان شهرستان قائمشهر بخاطر اخبار کذب مواخذه شده ولی مسئول این مجموعه بجای اینکه براساس قانون مطبوعات و خبرگزاری بدلیل اشتباهات خبری باید تکذیبیه بزنه از این کار خودداری میکنه . البته قضیه این خبرنگار ... از سوی مسئولان مربوطه اداری در حال پیگیری است

    • نرگس خاتونپاسخ به این دیدگاه 0 0
      دوشنبه 9 خرداد 1390-0:0

      تقصیر شما زنان است که خبرنگار شدید.باید تو منزل می نشستید و غذا می پختید و شلوار شوهر اتو میکردید.شما را چه به کار در بیرون

      • نعمت کمالیپاسخ به این دیدگاه 0 0
        يکشنبه 8 خرداد 1390-0:0

        به نظر من اگر مدیران پاسخگو نبودند اسم شان را بنویسید تا مردم آنها را بشناسند

        • يکشنبه 8 خرداد 1390-0:0

          آخه بچه زدن داره!!

          • يکشنبه 8 خرداد 1390-0:0

            واه!یعنی چی که محافظ هلت داده؟محرم نامحرم پس کجا رفت؟جای ننجون ما خالی که مشت مال شون بده


            ©2013 APG.ir