مازندنومه:صبح روز شنبه ، 29 مردادماه ،در حالي که ساعات کار اداره ها به خاطر مراسم شب احيا يک ساعت ديرتر شروع شده بود و شهر هم عاری از ترافیک بود،راس ساعت 8:30  میهمان معاون عمرانی استانداری مازندران در دفتر وی بودیم.

 سید عیسی هاشمی حیدری، متولد 12 اسفند سال 1338 بابل است. 31 سال سابقه خدمت دارد و در حدود 20 استان کار کرده است.او عضو سپاه پاسداران بوده و اکنون حدود چهار سال است که در سمت معاون عمرانی استانداری مازندران فعالیت می کند.

 وی دارای مدرک تحصیلی کارشناسی عمران و کارشناسی ارشد مدیریت است. حاصل زندگی خانوادگي هاشمی یک فرزند دختر و سه فرزند پسر است.

 دختر معاون عمرانی مدرک کاردانی دارد و خانه دار و داراي 2 فرزند است. پسران وی به ترتیب دارای مدرک کارشناسی ارشد سازه و کارشناسی ارشد سازه های هیدرولیکی بوده و پسر آخر وی هم در سال سوم دبیرستان تحصیل می کند. همسر عیسی هاشمی هم خانه دار است.

هاشمی 58 ماه سابقه حضور در جبهه دارد.او  یک میلیون و 500 هزار تومان از سپاه حقوق می گیرد و حدود 300 هزار تومان هم از استانداری.گفت و گوي ما را با او بخوانيد.

----------------------------------------

-شما همواره از ورودی نازیبای شهرها انتقاد کره اید اما هیچ اقدامی در این راستا صورت نگرفته است!پس چه وقت ورودي شهرهاي ما درست مي شود؟

*از زمانی که وارد استان شدم نگاهم بر این بود که فرآیند توسعه مرکز استان تندتر شود؛با اجرای کار ویژه که به صورت نمادين در مرکز استان مطرح شود و با نگاه متوازن توسعه به سایر شهرها.

 باید کمک شود به فرآیند توسعه در بحث مبلمان شهری و زیبایی های موجود شهر ، توسعه معابر ، کم کردن ترافیك سطح شهر و همه عناصری که می توانند در پیشرفت شهرهاي استان موثر باشند خصوصا ساري به عنوان نماد و تجلي استان. بر همین اساس در مرکز استان کمربندی ها در دستور کار قرار گرفته.

در مسیر سمسکنده پل کابلی بر اساس مصوبه وزارت راه و ترابری طراحی شد ، کلنگ زنی انجام شد و بسیار خوشحال بودیم که می توانیم در ورودی ساری و همه شهرها کار نمونه ای انجام دهیم اما متاسفانه در فرآیند وزارتخانه و حوزه راه سازی شمال ، آن زمان به دلیل بسیار تخصصی بودن این پروژه با هم توافق می کنند و بدون اطلاع ما طرح پروژه را تغییر می دهند و حجم زمخت و سنگینی که الان می بینیم مورد تایید آقایان قرار مي گيرد.

 در آن مقطع عنوان کردند تهیه کابل مشکل بود و دلیل دوم گران بودن پروژه مطرح شد. مابه التفاوت 2 طرح ،یک میلیارد تومان بود که گفتیم استان می توانست این مبلغ را پرداخت کند.

طرحی که انجام شد حجم پردردسر دارد و سنگین و بسیار بزرگ است که برابر شاخص های فنی و توسعه در کشورهای پیشرفته ، این حجم را نمی پذیرند و حجم کمتر ، زیبایی و راندمان دارد و طرحی است که زمین های کمتری را به عنوان پرت مصرف مي کند و اين مد نظر است. با توجه به اینکه کار شروع شده بود این ورودی اکنون در حال ساخت است.

-ما منظورمان از طرح سئوال،ورودي هاي شهرهاي مختلف استان بود،اما چون بحث به مرکز استان کشيده شد،احساس نمي کنيد پروژه کمربندي شمالي کند پيش رفته است؟

*بله،کمربندی شمالی ساري هم تاریخی شده و دیگر کارکردهای لازم را نخواهد داشت. باید المان هایی در مسیر کمربندی به وجود آوریم که هم به عنوان فضای داخل شهری ، کارکرد مبلمان شهری داشته و هم مشکل ترافیک شهر را حل کند.

اين را هم بگويم که در چند نقطه دیگر از ساری هم تقاطع غیر همسطح داریم ، از جمله احداث تقاطع غیرهمسطح در مسیر سه راه جویبار كه مصوب شده اما مشکل آزادسازی زمین در مازندران خودنمایی می کند و در ساری هم به طریق اولی،مسیر 2 و نیم کیلومتری که باید آزاد شود و به تقاطع کمربندی شمالی و جنوبی در منطقه بین منابع طبیعی و آب منطقه ای برسیم.

 این تقاطع برابر نظر ما 13 گردش باید داشته باشد ، طرحی را وزارت راه و شهرسازی پیشنهاد داده بود که ما نپذیرفتیم ، طرح اصلاح شد و دبیر شورای ترافیک استانداری را مامور کردیم که این تقاطع همان گونه که مصوب شده اجرایی شود اما وجود راه آهن هم معضل است ، از خود راه آهن بایدچهار گردش به تقاطع غیر همسطح داشته باشیم.

 شهرداری در آزادساری زمین آنچه که مربوط به حوزه خودش بوده به خوبی عمل کرده و از این نظر از شهردار و اعضای شورا تشکر می کنم که عنایت ویژه داشتند تا ورودی شهرها که مد نظر ما است بتوانیم در شهر ساری به صورت نمادين داشته باشیم.

در بحث شهرسازی باید از نگاه فنی وارد موضوع شد و از گفته های جانبی و غير تخصصي پرهیز کنیم.اقدامات فنی را در قالب نکات فنی باید متذکر شده و پیگیری کنیم.

 -حالا که به اين قسمت بحث رسيديم بفرماييد که از منظر شما ویژگی های شهر ایده آل چیست و آرمان شهر قابليت اجرايي دارد يا نه؟

*بحث آرمان شهر را سازمان های مختلف جهانی تعریف کرده اند ولي ضوابط آن از یک اصول خاصي پیروی می کند. آرمان شهر ، شهری است که شهروند در آن احساس امینت ، شادی و آرامش می کند و احساس می کند در آن شهر براي خصوصیات و ویژگی های فردی و انسانی ارزش قائل می شوند.

 شهری توام با ایجاد یک زندگی خوب ، امنیت ، نداشتن ترافیک ، معابر عریض، فضای سبز و زیبا ، شهری امن که هر شخص فارغ از نوع جنسیت و در هر شرایط سنی در هر زمان از شب و روز بتواند آزادانه تردد داشته باشد.

شهری که میزان امید به زندگی را در نهایت افزایش قرار می دهد و در حقیقت و در یک جمله شهر آرمانی ، شهری است که در آن به انسان ، احساس آدمیت و انسانیت دست دهد و همه خوبی ها ، زیبایی ها و نیازهای انسانی را فراهم کند.

در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا آرمان شهر وجود دارد اما آرمان شهری که مد نظر ما است بعضا در این کشورها دچار نقص است و باز می بینیم که فرهنگ زیست اجتماعی مناسب را ندارند. آرمان شهر ، شهری است که مردم همدیگر را دوست دارند و در رفاه کامل به سر می برند،شهری است عاری از اعتیاد و نزاع و دعواي انسان ها.

در ایران اسلامی دارای یک انگیزه بسیار قوی انسانی و نوع دوستی هستیم که اگر بتوانیم شرایط فیزیکی لازم را برای مردم فراهم کنیم می توانیم بسیاری از خواسته های مردم در شهر آرمانی را فراهم بیاوریم و در این راستا در مازندران در ابتدای راه هستیم.

 آرمان شهر حدود 38 مشخصه دارد و بسیاری از این خصوصیات با معیارهای اسلامی ما هماهنگ است.

-روند برخی کارها و پروژه ها در مازندران کند است و کاغذبازی های بسیاری بر سر راه سرمایه گذاری وجود دارد، علت چیست؟ آیا مردم مازندران خودشان مانع توسعه هستند؟

*در بسیاری نقاط به دلیل شرایط خاص رودخانه و جنگل باید تمهیدات ویژه ای برای اجرای پروژه داشته باشیم و اين موضوع هزینه پروژه ها را افزایش می دهد و شرایط اجرایی ، کار را هم سخت تر می کند.

 در مازندران از بچه ای که حرف زدن را یاد گرفت اعتراض می کند تا پیرمردی که می تواند حرف بزند و بعضا هم این اعتراض ها بحق است.

 زمین در مازندران سانتی متری است، در بعضی از استان ها کیلومترها زمین تملک می کنی و کسی نمی گوید چه می کنید.

 در سیستان و بلوچستان پروژه راه آهن کرمان – زاهدان را کار می کردم ، که از افتخاراتم این است که از فهرج تا زاهدان را خودم ساختم ، 90 درصد پیشرفت فیزیکی داشت که به مازندران آمدم.

 آنجا بعضي وقت ها آرزو می کردیم کسی غیر از خودمان را ببینیم ، یک انسان دیگر ، حیوان خاص ، موجود خاص ، کار در منطقه با آن شرایط جغرافیایی و امنیتی ،بسیار طاقت فرسا بود اما خستگی نداشت. می دانستیم نتیجه کار را به زودی خواهیم دید.

 در مازندران هر برنامه ریزی که می کنیم در مسیر اجرای پروژه فردی می گوید اینجا مسیر من است.

سیستم تملک کننده با ضوابط قانونی تملک در بودجه پروژه هم مشکلات خاص خودش را دارد ، تا به پرونده هم رسیدگی شود می بینیم که 2 سال از زمان اجرای پروژه گذشته و دستگاه قضایی هم باید ضوابط خاص پرونده را پیگیری کند.

در مازندران این کار از مشکلات اساسی است که اگر پروژه ای ملک شخصی افراد باشد دچار مشکل می شویم.

سعی می کنیم تملک را بر اساس توافق انجام دهیم . وقتی پروژه به محاکم قضایی می رود سال های سال پروژه متوقف باقی می ماند.

 -مي خواهيم موضوع را به معضل زباله استان بکشانيم.سرانجام معضل زباله در مازندران به کجا ختم خواهد شد؟چراهميشه در نقطه شروع هستيم؟

 *چهره مازندران به صورت خدادادی زیباست و به نظر من باید خیلی هنر کنیم که این صورت زیبا را زشت جلوه ندهیم. زباله از موضوعاتی است که صورت زیبا را به زشتی فراوان می تواند نمایان کند و خاطر مردم را آزار دهد.

در استان برای زباله با دو موضوع تهیه فضای مناسب برای دفع بهداشتی زباله و تنش های اجتماعی روبه رو هستیم. ما زباله را در جلگه و کنار ساحل تولید می کنیم اما نمی توانیم در همین محدوده جغرافیایی معدوم کنیم،لذا زباله را باید در مناطق بالادست معدوم کنیم و مردم بالا دست هم معترض هستند که زباله را شما تولید می کنید چرا مشکلات آن را ما باید تحمل کنیم؟

 همه ما در تنش های اجتماعی مقصر هستیم و شاید اگر در محله من هم چنین اتفاقی بیفتد از کسانی باشم که مانع شوم.

 در برنامه پنجم توسعه ، بحث ورمی کمپوست را در قانون برنامه داریم که شامل تولید کرم هایی است که زباله را مصرف کرده و تا حجم قابل قبولی آن را برای معدوم کردن کاهش می دهد.

 کمپوست تجربه ناموفقی در مازندران بوده ، انتظار ما از کمپوست تنکابن تا سقف 250 تن زباله در روز بود که به 100 تن بسنده شد آن هم به صورت ناقص، کمپوست قائم شهر هم هنوز به بهره برداری نرسیده و تا هفته بسیج راه اندازی می شود.

 در کنار این موضوع ، بحث زباله سوز را پیگیری کردیم و برای کارخانه زباله سوز ساری و نوشهر با شرکت TTS قرارداد بستیم .

 شرکت SWT از مالزی هم وارد کار شده و درخواست زمین پنج هکتاری کرده با حداقل روزانه 500 تن زباله و خرید تضمینی برق تولیدی این شرکت توسط ما که در قانون برنامه پنجم هم اشاره شده است.

موافقت نامه اولیه در این راستا امضا شده و این شرکت در حال بررسی است و ظرف 2 ماه آینده نتیجه بررسی هایش را اعلام می کند و در صورت مناسب بودن در آمل ، فریدونکنار و محمودآباد با محوریت آمل و در بابل و بابلسر با محوریت بابل زباله سوز احداث خواهد شد.

آنچه مهم است باید نگاه واقع بینانه به زباله داشته باشیم. امروز در دنیا زباله به صورت ماده کثیف مطرح نیست و به واقع هم همین است.

 در برخی نقاط استان پرونده زباله را بسته و کنار گذاشته ایم اما می بینیم که باز هم تنش ها و مسائلی وجود دارد و مخالفت هایی داریم که در سطح یکی از شهرستان ها قوی تر است. باید عزم استانی داشته باشیم که به صورت واحد ، یک نگاه داشته باشیم.

-شما در جايي عنوان کرده اید که علی رغم اشرافیت کامل بر پروژه های عمرانی اما به اعتبارات اشراف ندارید و در شورای برنامه ریزی هم عضو نیستید. چه راهکار قانونی برای این مساله وجود دارد؟

* این مساله ، موضوعی کشوری است. البته عجیب و بعید بود و خودمان هم به نتیجه نرسیدیم و اعتراض همه معاونان عمرانی کشور به صورت مکتوب به معاونت محترم نظارت راهبردی رئیس جمهور و وزیر کشور مطرح شد.

 در برنامه چهارم معاونان عمرانی به عنوان جانشین شورای برنامه ریزی بودند اما در برنامه پنجم حتی عضو هم نیستند.

استاندار می تواند حسب مورد از معاون عمرانی برای حضور در شورای برنامه ریزی دعوت کند . معاون عمرانی رئیس چهار کارگروه تخصصی است که باید در شورای برنامه ریزی از برنامه های خود دفاع کند.

در برنامه چهارم توسعه معاون عمرانی رئيس کمیته تخصيص بود اما در برنامه پنجم اصلا عضو نیست. لذا دعوت به جلسه می شوند اما نه به عنوان عضو اصلی .

-شما گاهي در جلسات مواضع تندي اتخاذ می کنید که در رسانه ها هم بازتاب مي يابد،مثلا" در خصوص پروژه روگذر امام حسین(ع) آمل تهدید کردید که مردم خسته شده اند و اگر این پروژه تا شهریور به پایان نرسد ، خودتان وارد عمل می شوید. درآستانه شهریور هستیم آیا این تهدید عملی می شود؟

* این پروژه اکنون پیشرفت فیزیکی 90 درصدی دارد. قبل از اینکه اين مسئوليت را داشته باشم می دیدم که در این محدوده جاهایی را کنده کاری می کنند و جای سوال بود که علت چیست. چون مسئولیت نداشتم کسی پاسخ نمی داد ، بعدها متوجه شدم به دنبال احداث زیرگذر هستند.

 خود مشاور در بررسي ها به این نتیجه رسید که اشتباه کرده و زیرگذر قابل اجرا نیست و دوباره مجبور شدند هرچه کندند پر کنند و تبدیل به روگذر شود. جلوی ضرر را از هرجا بگیری فایده است.

 برخی شهرداری ها روگذرهای مشابه را ظرف 10 ماه ساختند اما چرا باید در راه و ترابری سابق سه سال به طول بینجامد؟!

 9 ماه قبل به پیمانکار پروژه تذکر دادیم و هفته ای یکی 2 بار هم بازدید می کردیم. ترافیک تقاطع امام حسين در زمان پیک مسافرت بسیار نامطلوب است. عتاب و خطاب کردیم تا آقایان حساب کار را بکنند و پروژه تا پایان شهریور هم افتتاح می شود.

 -چه راهکار قانونی برای تغییر پیمانکاران ضعیف وجود دارد؟

*مشاوران ، پیمانکاران و کارفرمایان سه ضلع مثلث اجرای کار هستند و هر کدام به تنهایی اگر درست کار نکنند می توانند مانع اجرای صحیح پروژه شوند.

 رویکرد ما توانمندسازی این گروه ها است که برنامه هایی در این راستا در دست اجراست. ماده 46 شرایط عمومی پیمان ابزار بسیار سختی در دست کارفرما است که با پیمانکار ضعیف برخورد کند و ماده 48 هم ابزار خوبی است که هم در دست کارفرما و هم در دست پیمانکار ، بنابراين بايد نگاه مديريتي اجرايي قوي داشته باشيم. ابزار قانونی برای تغییر پیمانکار ضعیف داریم اما برای اجرا فرد توانمند می خواهیم.

 -شما جايي ادعا کرده اید می توان در زمین لجنزار هم ساختمان 100 طبقه ساخت.منظورتان از اين جمله چه بود؟ 

* منظور این است که امروز علم و تکنولوژی مهندسی و ساخت و ساز به اندازه ای پیشرفت کرده که در هر شرایط و محیطی می توانیم هر کار مهندسی را انجام دهیم . حرف درستی نیست که بگوییم در زمینی نمی توانیم کار کنیم؛ اما توجيه اقتصادی پروژه ، موضوعی است که نبايد از آن غافل شد و اگر از نظر اقتصادی توجیه داشته باشد در هر زمینی حتی لجنزار هم می توان ساخت و ساز انجام داد و در صورت نداشتن توجیه اقتصادی ، هیچ عقل سالمی این موضوع را تایید نمی کند.

-مي خواهيم بحث را به موضوعي که در افکار عمومي ابهام ايجاد کرده ببريم.یک بار برای همیشه در خصوص فعالیت های اقتصادي پسرتان توضيح دهید. گفته شده در برخی پروژه ها که فرزندتان برنده مي شود تشریفات مناقصه صورت نمی گیرد يا او از رانت شما استفاده مي کند.تاييد مي کنيد؟

*به نظر من طرح این مساله ، طرح مناسبی نیست. هر فرد در جامعه این فرصت را باید داشته باشد که توانایی هایش را بروز داده و زندگی کند. آیا اگر فردی به دلیل اینکه در راس نگاه های مردم قرار دارد باید از زندگی ساقط شود؟

 انسان های نالایق نباید از فرصت هایی استفاده کنند که جزء حق و حقوق شان نیست . پسر من هم مانند همه افراد دیگر تحصیلات عالی دارد و با سه نفر از فرزندان متخصص ساروی شرکت مشاوره راه اندازی کرده و مشغول فعالیت است و شاید در استان هاي دیگری هم فعالیت کنند.

همه شرکت ها مشاوره اي موظف هستند مطابق شرایط قانونی فعالیت کنند ؛ اگر منظور شما این است که تخلفی صورت گرفته دستگاه های نظارتی باید رسیدگی و برخورد قانونی کنند، اما اگر کسانی مشغول تخلف كردن هستند و شرایط ناامنی را برای جوانان این مملکت درست می کنند-که کار فني و صادقانه انجام می دهند- با این افراد هم باید برخورد شود . متاسفانه در مورد دوم برخوردها بسیار ضعیف و کمرنگ است.

اعتقادم این است که کلیه نخبگان مازندران را که در سایر استان ها فعالیت می کنند باید فراخوان دهیم تا به استان بیایند و از وجود آنها استفاده کنیم.پسر من هم جزء لایتناهی این گروه و کار و تلاش است و باید وفق ضوابط کار کند. ايشان تنها نيست كه بگوئيم رئيس شركت است و بس بلكه يك تيم مشاوره هستند و تا حالا عملكرد مناسبي داشته اند.

-آقاي مهندس،صمیمی ترین دوستان شما چه کسانی هستند؟ اگر مي شود نام ببريد.

*صمیمی ترین دوست انسان ، خودش می تواند باشد. در جامعه ای که پیچیدگی های مختلف دارد ، صمیمی ترین دوست انسان می تواند اخلاق ، رفتار و نوع نگرش انسانی اش به جامعه باشد.

علی (ع)در بسیاری موارد سر در چاه فرو می کرد و با چاه سخن می گفت، هیچ دوست صمیمی نداشت که مکنونات قلبی خود را با او مطرح کند. خلوت و تنهایی انسان می تواند دوست صمیمی او باشد.

 -مهمترین کاری که انجام داده اید کدام است؟کاري که هميشه در ذهن شما ماندگار شده است.

 کارهای مختلفی انجام داده ام اما یک لحظه حضور در جبهه را نمی توان با هیچ جیز عوض کرد. حضور در سیستان و بلوچستان و اجرای پروژه راه آهن کرمان به زاهدان بهترین کاری بود که انجام دادم؛ کاری که برای مردم انجام شد و بی نظیر بود.

 -حالا بفرماييد مهمترین کاری که انجام نداده اید کدام است.کاري که پس از بازنشستگی حسرت انجام ندادنش در دل تان باقي بماند.

* فرصت های خدمت به مردم،موضوعی است که نصیب هر کسی نمی شود، دلم می خواهد به گونه ای کار کنم که فردای بازنشستگی ، حسرت از دست دادن فرصت ها را نخورم و از این فرصت خدمت رسانی در حد بهینه استفاده کنم.

 -آخرین فیلمی که از تلويزيون تماشا کردید کدام بود؟

*فیلم هایی که همه می بینند ، نه وقت می کنم و نه فرصت دارم تماشا کنم.فقط زمان افطار آخرين قسمت پخش شده فیلم ستایش را دیدم.

 -آخرین بار چه وقت به سینما رفتید و کدام فیلم را تماشا کردید؟

*وقتی بچه ها کوچک بودند و در شهر دیگری بودیم برای تماشای فیلم کلاه قرمزی به سینما رفتیم. یادم نیست چه سالی بود.

 -حالا نام آخرین کتابی را که خواندید، بگویید.

 *یک سری کتاب های فنی که اطلاعات مان به روز باشد. بهترین کتاب قرآن و نهج البلاغه است که سعی می کنم بیشتر بخوانم.

 - و خوشمزه ترین غذایی که دوست دارید.

* فسنجان

 -جناب مهندس،برای واژه هایی که عنوان می کنم بی درنگ ، واژه ای به کار ببرید:

 طاهایی : مردی وزین و خوش اخلاق

 پروژه خوابیده : بسیار زشت

 رحیم مشایی: مرد سیاست

ترافیک: بسیار گیج کننده

زباله: نمی خواهم هیچ وقت ببینم

همسر: مهر و وفا

 مازندنومه: اطلاع رسان عادل

-چه نقد یا پیشنهادی برای ادامه کار مازندنومه دارید؟

*دستگاه های اطلاع رسانی باید دارای ویژگی هایی مانند امانت داری و صداقت در انتقال گفتار باشند و به حل مشکلات مردم کمک کنند و به موضوعاتی بپردازند که مسايل مردم را حل می کند وگرنه اگر به دنبال بازاریابی بوده و بخواهند کار تجاری انجام دهند از رسالت خود دور می شوند.

 مطمئنا رسالت مازندنومه این نيست.حق حیات را برای همه قائلم و اعتقاد دارم انسان ها با شخصیت وجودی و در حد بضاعت خوب اقتصادی در جامعه به خوبی زندگی کنند.

-حرف هاي پاياني شما رو مي شنويم.

*توصیه ام این است که همه در کنار هم برای ساخت ایرانی آباد ، مستقل و توسعه یافته کار کنیم و در پی آن بحث ساختن مازندرانی آباد و توسعه یافته که به نظر من حق طبیعی آن طی 32 سال گذشته ادا نشده چون عده ای فکر می کردند ظرفیت های بالای طبیعی دارد و نیاز به حمایت ندارد.

 در درجه نخست ، نیروی انسانی مازندرانی باید وارد کارزار سازندگي شود و طلسم توسعه نیافتگی مازندران را بشکند اما در قالب یک تفکر واحد سازندگی و تفکر اینکه این ساروی است و آن بابلی و این یک آملی و ... باید کنار گذاشته و مطرح نشود و در این خصوص از بعضی دوستان تعجب می کنم كه بر طبل چند دستگي مي كوبند. صحبت های این چنینی به چه قیمتی خواهد بود؟ به قیمت از دست رفتن هویت و ارزش مازندران.

 اگر توانستیم شهر و استان مان را با حفظ هویت بسازیم کار درستی انجام داده ایم اما اگر غیر از این باشد و روی شانه و سر همدیگر لگد کنیم و بالا برویم کار صوابی نیست.

 انتقاد سازنده لازمه ی پیشرفت است اما با احترام به شخصیت های حقیقی و حقوقی همه افراد حاضر در صحنه سازندگی.

 این صحبت ها از باب گلایه است ، گلایه برادری که هیچ دغدغه ای جز توسعه استان ندارد ؛ فکر می کنم دوستان باید مقداری آداب و معاشرت متکی به اخلاق انسانی و اسلامی به ویژه اخلاق خوب مازنی را رعایت کنند. اگر هم پیشنهادی دارند می توانند مراجعه کنند و مطرح مي كنند.

 از هیچ کدام از برادران و بعضا خواهران مازنی گلایه ندارم. معتقدم شخصیت افراد در منازعات مختلف باید حفظ شود و اگر شخصیت افراد حفظ نشود توسعه ما پایدار نخواهد بود.به اميد داشتن مازندراني توسعه يافته آن هم از نوع پايدار.