تعداد بازدید: 10222

توصیه به دیگران 9

جمعه 1 مهر 1390-11:49

دمل چرکیني به نام ترک محله

...،اينجا 300 متري ميدان امامه و از نظر جغرافيايي جاي خوبيه اما ملک اینجا هیچ ارزشی نداره! اینجا معتادا در ملاء عام بی شرمانه لباس هاشون رو در میارن و به خودشون تزریق می کنن! مسایل غیر اخلاقی چنان عادی رواج داره که انگار این آدما از یه سرزمین دیگه اند و اصلا این منطقه در روی زمین قرار نداره!» (يادداشتي از ربابه حسين پور،خبرنگار-ساري)


مازندنومه:گزارشي را به تاريخ 26شهريور ماه سال جاري،با عنوان"وقتي همه خوابند!"درباره اوضاع نامناسب ترک محله ساري انتشار داديم.در آن گزارش آمده بود که با سهل انگاري مسئولان،اين محله،مکان خريد و فروش و مصرف مواد مخدر صنعتي شده است.در همين راستا همکار خبرنگار ما يادداشتي را نوشته که البته زاويه ديد آن متفاوت از آن گزارش است.در اين نوشته اشاره شده که اگر مسئولان به پاکسازي و اخراج بزهکاران ترک محله اقدام کنند،اين خلافکاران در سطح شهر پخش و اوضاع به مراتب بدتر نخواهد شد؟!اصل يادداشت را بخوانيد.

***

چند سال پيش كه گفته مي شد وضعيت ترك محله ساري با حضور برخي از مسوولان طراز اول كشور بهتر شده، جرات به خرج دادم و به همراه يكي از همكاران به اين محله پر خطر رفتم!

هر قدمي كه پيش مي رفتم همكارم به اصرار دستم را مي كشيد و مي گفت:«تو رو خدا از اين گزارش صرف نظر كن، اينجا محله بد ناميست، فكر مي كنن اومديم دنبال مواد! يا اصلا در بهترين حالت سرنگ ميره تو پامون، ايدز مي گيريم و گرفتار می شیم و ....حالا تو گوش نكن!» اما من که بسیار کنجکاو بودم ،مي گفتم: «وضعيت بهتر شده ، ميريم همين اول محله و گزارش مي گیرم و مشاهدات عيني رو مي نويسم!» ...

 رسيديم به ابتداي محل. فضاي سبز زيبايي در كوچه عریض سمت راست توجهم را جلب کرد.گفتم :«ببين اينجا چقدر قشنگه، ما تو دل شهر يه همچين كوچه اي نداريم!» همينطور كه مي رفتیم ناگهان همكارم دستم رو كشيد و داد زد : «مواظب باش سرنگ نره تو پات!» خداي من ! روي زمين، كنار بوته هاي زيباي گل و درختچه های سرسبز ، مملو از سرنگ هاي خوني بود، چفیه خونی هم روی شاخه بید مجنونی مقابل منزلی آویزان بود.

همين لحظه در منزل باز شد،زني ميانسال بيرون آمد.با تعجب نگاهی براندازانه به ما انداخت و شروع کرد به بد و بیراه گفتن ! « خدا لعنت تون کنه ،خدا شر شما و همه اون آدم های بی درد و خدا نشناس رو از سرمون کم کنه ،آسایش نداریم از دست شما کثافت های اراذل و ...

با خودم گفتم تا ترکش های این همه بد و بیراه به ما نخورده خودمان رو معرفی کنیم. زود رفتم جلو و سلام كردم و گفتم:« فكر بد نكنين حاج خانم، ما دنبال مواد نيومديم، خبرنگاريم و می خوایم از مشكلات محله تون گزارش بگيريم!»

لبخندي بیرنگ روي لبان زن نقش بست و با دست سرنگ ها و چفیه خونی را نشان مان داد و گفت: «اينه وضعيت مون! ما جرات نداريم از خونه بیایم بيرون، هميشه بايد مواظب جلوي پامون باشیم تا سرنگ ها به ما آسيبي نرسونه،اين كه خوبه! اكثر اوقات سرنگ هاي آلوده و خوني رو میندازن تو خونه هامون!»

در حين گفتگو زن جواني از كنارمان رد شد و پس از سلام و عليك با همسايه اش، وقتي فهميد خبرنگاريم نيشخندي زد و گفت: « فکر می کنین مسوولین از وضعیت محله ما بی خبرن؟! نه! هیچکس حتی رده بالاهای نیروی انتظامی هم جرات ندارند با این اراذل و اوباش درگیر بشن! این اراذلا چنان درسی به نیروی انتظامی دادند که .....»

زن اولی اما همچنان حرف مي زد: «ما از خانواده اي اصيل هستيم و همه فرزندان و خاندان مان از افراد تحصيلكرده و خارج رفته هستن، به خدا هيچ كجاي دنيا اينجوري نيست!كاش برخی از مسئولان خودشان اينجا زندگي مي كردن و رنج ما را مي كشيدن! معتادا از خماری شيشه منازل مون رو می شکنن ، اما جرات نمي كنيم حرف بزنیم و اعتراض کنیم! حتی نمی تونیم مهماني بریم و خونه رو تنها بذاریم! دزدي ، فحشا ، قاچاق مواد و هر گونه فسادي كه فكرش رو بکنین در اين محله اتفاق مي افته ،اينجا 300 متري ميدان امامه و از نظر جغرافيايي جاي خوبيه اما ملک اینجا هیچ ارزشی نداره! اینجا معتادا در ملاء عام بی شرمانه لباس هاشون رو در میارن و به خودشون تزریق می کنن! مسایل غیر اخلاقی چنان عادی رواج داره که انگار این آدما از یه سرزمین دیگه اند و اصلا این منطقه در روی زمین قرار نداره!»

 از زن خداحافظي كرديم و برای تهيه ادامه گزارش راه افتاديم. چند متر جلوتر دو مرد كه اعتياد از سر و رويشان مي باريد وسط كوچه ايستاده بودند.با كنجكاوي نگاهي به آنها انداختم.ديدم به راحتي بسته اي را رد و بدل می کنند، آنها نگاه معنا داری به ما انداختند و با هم پچ پچ کردند ، خواستم جلوتر بروم اما دوستم ديگر همراهي نكرد . با اصرارش اين محله بدنام را ترك كرديم ، متاسفانه بنا به دلايلي آن سال گزارش مان را انتشار ندادند!

***

اخيرا اين دمل چركين چند باره سر باز كرد؛ رنجنامه اهالي به صورت توماري سرگشاده براي رييس جمهوري ارسال شد و در رسانه ها نیز انعكاس يافت. با خود انديشيدم به واقع مردم اين كوي از مسئولان چه مي خواهند،اينكه ترك محله را جمع كنند تا 10 ترك محله ديگر در ساري درست شود!؟

معتاد و موادفروش كه فرهنگسازي سرش نمي شود!چگونه مي خواهند از كار شنيع خود دست بردارند؟ اين همه كمپ ها و NGO ها در زمينه ترك اعتياد فعاليت مي كنند اما فايده اي داشته است؟ 

البته منکر اقدامات مثبت برخی تشکل ها مانند NA نيستم و از نزديك با چندين معتادي كه در اين تشكل پاك شده اند برخورد و نشانه هاي ترك و بهبودی واقعي را در آنها مشاهده کردم.

 در برخي کشورهاي اروپايي مكان هاي خاصي را براي معتادان در نظر گرفته اند كه بدون مزاحمت براي ديگران به آن محل مي روند و كارهاي شان را انجام مي دهند.

در ايران نيز با الگو برداري از سوييس مدتي دستگاه هاي خودپرداز سرنگ در نقاط پر خطر پايتخت تعبيه شده بود .

تیر ماه 88 بود که اقطار -سرپرست دفتر پيشگيري از اعتياد سازمان بهزيستي- در گفتگو با فارس خبر از نصب دستگاه خودپرداز سرنگ داده و گفته بود: 5 دستگاه خودپرداز سرنگ در مناطق پر خطر پایتخت به صورت پایلوت طی سه ماه نصب شده و هزينه دريافت هر سرنگ 50 تومان است،که این کار موجب كنترل موج سوم ابتلا به عفونت ايدز و هپاتيت و همچنين تعداد مبتلايان به اين بيماري‌ها خواهد شد.

یعنی یک معتاد با انداختن سکه 50 تومانی ناقابل می توانست سرنگ نو بگیرد و حتی اگر یک سرنگ آلوده در دستگاه بیندازند در ازای آن یک سرنگ نو دریافت می کند و می تواند کارش را در کمال پاکیزگی و رعایت بهداشت انجام دهد که البته این دستگاه ها به اعتقاد لنکرانی-وزير وقت بهداشت- رضایت معتادان را در پی داشت و بیش از 90 درصد معتادان از ایجاد چنین امکانی اعلام رضایت کرده بودند.

طرح راه‌اندازی دستگاه‌های خودپرداز سرنگ نخستین بار در سال 1386 از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر مطرح شد و قرار بود با همکاری وزارت بهداشت آن را دنبال کند، اما در همان آغاز کار و دقیقا مانند ماجرای شربت تریاک، این وزارتخانه ناگهان با آن مخالفت کرد با این حال، طرح پس از کش و قوس‌های فراوان با گذشت مدتی در سطحی محدود به اجرا در‌آمد و قرار شد دستگاه‌ها، در مواقعی مانند نیمه‌شب‌ها که مراکز کاهش عوارض سوء‌مصرف (دی.آی.سی) کار نمی‌کنند به نیاز‌های معتادان پاسخ دهند.

 طرح پايلوت در سال 88 انجام و مقرر شد پس از مدتی نتایج اجرای طرح گزارش شود و در صورت رضایت مردم و مصرف کنندگان در دیگر استان ها نیز به مرحله اجرا درآید، اما هنوز از نتایج وگسترش طرح خبری نیست!

 با تمام این تفاسیر موضوع اعتراض اهالی ترک محله ساری،ترک محله قائمشهر،عباس آباد نکا و... که هر بار چون آتشفشانی فوران می کند و سپس به سردی و بی خیالی مسوولان می گراید،اقدامی کارشناسانه و عمیق می خواهد.

عده ای معتاد هم هستند که اقدامات درمانی بر آنها تاثیرگذار نیست، حداقل مسئولان باید مراکزی برای گرد آمدن آنها و نیز ارائه خودپردازهای سرنگ در نظر بگیرند تا این جمعیت همانند« بز گر »، نسل جوان خام و کنجکاو را به این بیماری لاعلاج اما کنترل شونده مبتلا نکنند و عامل شیوع انواع بیماریهای پرخطر در جامعه نشوند.

 محله های بدنام چون دمل چرکینی بر پیکره برخی شهرها باعث رنج و عذاب شهروندان است و خانواده های ساکن در چنین محله هایی دچار رنج مضاعفی می شوند،لذا باید برای خشکاندن این دمل چاره اندیشی کرد،دملی که یافتن مقصر برای آن نه آسان است و نه اساسا معقول، بلکه باید آن را به عنوان عارضه ای که بر اثر یک سهل انگاری جمعی بروز کرده،تحت درمان قرار داد.

ايميل نويسنده:(heyran55@yahoo.com)


  • سه شنبه 3 مرداد 1391-0:0

    Duste aziz az inke daghdagheye masaele ejtemai ro dari mamnunam, amma ye nokte i hast ke bayad kami tavajjoh dashte bashid, tork mahalleye ghaemshahr ye mahalle ghadimi ke tush adamaye xubi zendegi kardano mikonan, un ghesmati ke koliha budan o masaelele marbut be unha ba gostaresh biraviyyeye shahrneshini oshahrsazi be tork mahalle chasbide va una bara inke ye hoviyyati bara xodeshun besazan az tork mahalle maye mizaran, man adam e nejad parast ya moteassebe nistam vali nemixam intor tu mahalli ke ye omr zendegi kardam, va hatta
    ye bar kuchektarin masalei nadashtam intor yad beshe

    • سه شنبه 17 آبان 1390-0:0

      آنچه که شما در ابتدا از آن یاد می کنید،چیزی جز یک داستان نیست.حتی داستانم نیست(مواظب باش سرنگ توی پات نره)یعنی چه؟دمل چرکین ؟منظورتان چیست؟محیط یا اهالی اون محله یا شرایطی که این مسله رو به وجود می آورد.
      در نگرشتون به این مسله لطفا تجدید نظر نمایید.

      • دوشنبه 4 مهر 1390-0:0

        بنده با نظر آقای پناهی کاملا موافقم
        در راستای حرفهای ایشان درمورد تبل های منم منم انتخاباتی،سری به آدرس همین سایت بزنید ولی به جای ir،com قرار دهید،ژستها و شعارهای تکراری و عوام فریب رو توجه فرمایید....درآخر از متولیان این خبرگزاری تشکر میکنم که به این قضیه اسفناک ترک محله مورد توجه قرار میدهند و از اینان خواهش دارم گزارشی در سطوح
        رسانه های کشوری نیز انتشار دهند.

        • نيستان پناهيپاسخ به این دیدگاه 0 0
          يکشنبه 3 مهر 1390-0:0

          با سلام و عرض ادب خدمت تهيه كننده ي اين گزارش. بايد به اطلاع جنابعالي برسانم مگر در توانايي دولت شك داريد كه نتواند با جمع آوري اين اراذل و اوباش راه درماني برايشان بيابد؟
          آيا اين مدعي صحيح است كه با جمع آوري آنها اعتياد گسترش مي يابد؟ شما گويا آن رنجنامه را درست مطالعه نفرموده ايد ... مردم ساري هرگز نخواسته اند تا با جمع آوري اين معتادان، پاتوق هاي بيشتري را بر شهر تحميل كنند بلكه خواسته اين مردم خسته از ناشي گري هاي مسئولين اين است كه آنان را جمع كرده و يا سامان دهند و يا اگر بر جرم بودن آن صحه مي گذارند مكافات درخور قانون را برايشان اعمال نمايند.
          گزارشگر عزيز مي دانم شما هم زحمتي را متقبل شده ايد و براي دلسوزي اين گزارش را نوشته ايد اما بايد اين نكته را هم مد نظر قرار بدهيد كه مسئولين در اين خصوص خيلي كم كاري كرده اند به حدي كه از كنترل خودشان خارج شده است.
          آيا فكر نمي كنيد درخت اين معتادان در اين محله ريشه اي عميق پيدا كرده؟
          فكر نمي كنيد بودجه هاي زايد و ميلياردي در همين شهر ره به هيچ جايي نبرده و از اين كار زيربنايي غافل مانده اند؟
          دوست عزيز و همشهري بزرگوارم ضمن احترام به ديدگاه متفاوت شما بايد بگويم اين جريان ديگر واقعا رنجي بس طاقت فرسا بر مردم منطقه تحميل كرده و ديگر نايي براي فضاي اجتماعي آنجا باقي نگذاشته .
          اميدوارم مسئولين بدانند كه اين محله جاي كاسبي اين باندهاي سياه شده در صورتيكه اين معتادان با اعمال خلافشان در جاهاي ديگر شهر خانه هاي مجلل و لوكسي را خريده اند.
          اين معتادان چنان احساس امنيت مي كنند كه در روز روشن از تجاوز به حريم مردم منطقه هيچ ابايي ندارند ... مردم هرگز نمي توانند چنين مصيبتي را تحمل كرده و دم برنياورند.
          قريب به دو هفته فرياد مردم منطقه براي حل اين معضل هنوز به گوش هيچ مسئولي اثر نكرده ، اين است آن ادعاهاي انتخاباتي ؟ آيا اين است آن وعده هايي كه امثال آقاي معاون سياسي امنيتي استاندار داده بودند؟
          آيا واقعا از مردم شرم نمي كنند؟
          حرف بسيار است عزيز ولي اميدوارم مسئولين از اين خواب غفلت برخيزند و در اقدامي جدي فكري اساسي براي اين منطقه بكنند.
          در انتها باز هم تاكيد مي كنم .... مسئولين اگر دغدغه اشاعه روحيه ايثارگري و رشادت مي كنند؛ خودشان بايد در عمل به آن پيشتاز باشند.

          • يکشنبه 3 مهر 1390-0:0

            فکر کنم دیگه نامه به رییس جمهور هم اثری نداشته باشه،باید به مولایمان امام عصر عج درددلمون را بهش بگیم،به خدا خجالت میکشیم
            بچه های محله به کنایه به ما میگن:آقا چرامسئولین
            کاری نمیکنند؟ آقا نکنه اینا خودشون همدستند......
            توروخدا ما تا کی بگیم:نه انشالله میخوان یه کارهایی انجام دهند.

            • بچه فارس محله پاسخ به این دیدگاه 0 3
              شنبه 2 مهر 1390-0:0

              سلام کاش مسئولین هم کمی به خودشون جرات بدن و سری به محله مابزنند شما که چند سال قبل اومدی حال بیا و ببین چه خبره دور از شان یک دولت اسلامیه......
              اگر خواستی اطلاعات جدیدتری بگیری بیا فارس محله چون اونجا بسیار امنتره برای کارهای خلاف و تزریق و مردم بچاره هم دستشون بجایی بند نیست مثل همین نامه که بیش از یک هفتست که توسایتهای مهم کشور درج شده و درغ از یک پاسخ......واقعا دیگه نامید شدیم.........حتی از رییس جمهور

              • شنبه 2 مهر 1390-0:0

                واقعا مسئولین نمیدونند یا خودشون رو به ندونستن میزنند؟
                یا شاید مسایل مهمتری مثل جمع آوری مجسمه ها
                وقتشون گرفته؟


                ©2013 APG.ir