تعداد بازدید: 2185

توصیه به دیگران 3

سه شنبه 12 مهر 1390-21:13

همه چي آرومه...براي سارقان!

سرقت های سریالی در فریدونکنار تمامي ندارد؛يک مال باخته:در شش سال اخير سه بار از من سرقت شده است که آخرين مورد آن موتوسيکلتم بود که چند روز پيش به سرقت رفت!/همسايه ام مي گفت:شب قبل موتور برادر خانمم را که تازه خریده بود به همراه وسایل و مرغ داخل یخچالش دزدیده بودند!


سرقت های سریالی و به تعبيري سونامي سرقت در فریدونکنار مردم را خانه نشين کرده است.انگار پليس توانايي مبارزه با باندهاي سرقت را در ين شهرستان ساحلي ندارد.همکار خبرنگاري که در روزهاي گذشته براي سومين بار از او سرقت شده است،ماجراي خود را نوشته و براي ما ارسال کرده است:

نیمه شب دوشنبه 28شهریور بود. با صدای آيفون منزل از خواب بیدارشدیم.ساعت سه و چهل دقیقه صبح را نشان می داد. سریعا"گوشی را برداشتم. مردی از پشت آیفون مودبانه گفت: من همسایه شما هستم، شما موتوسیکلت دارید؟

در حالت خواب و بیداری با تعجب گفتم:بله،مگه چی شده؟!

-آقا موتور شما را دزدیدند و در منزل شما را باز گذاشته و فرار کرده اند!

 موضوع را به همسر و فرزندم خبر دادم و سریعا"به حياط رفتم.همسایه روبه رويي ام را دیدم که داشت موتور سیکلتش را از حیاط منزلش بیرون می آورد تا دزدان را تعقیب کنیم.

او بعد از روشن کردن موتور،مرا هم سوار ترکش کرد و به طرف خیابان اصلی رفتيم.سارقان از آن طرف سوار بر موتور من و یک موتور دیگر گریخته بودند.

 همسایه ام در راه ماجرا را شرح داد.مي گفت: در خواب و بیداری بسر می بردم که صدای برخورد آهن بر آسفالت سرد، توجه ام را به خودش جلب کرد. از رختخواب برخاسته و به سمت پنجره رفتم تا صدای را پیگیری کنم.

پشت پنجره رفتم.دیدم سه نفر یکی با قد بلند و مو های فر و بلوز آبی و دیگری با قد کوتاه و لباس تیره و سومی که روی موتور قرمز رنگ سوار بود،در انتهای کوچه نگهبانی می داد.

سومي به تدریج به دوستانش پیوست.خیال می کردم شماييد که در حال تعمیر یا درست کردن "گارد" یا سپر موتور سیکلت هستيد.

همسايه ام ادامه داد: بعد از اینکه آنها با یک میله گرد 20 فرمان قفل شده موتور را شکستند،سوييچ را باز کرده و بلافاصله از محل دور شدند. در خانه شما باز بود. تا آن لحظه فکر می کردم شما یا دوستان تان هستند، ولی بعد گفتم صاحب خانه که در خانه اش را باز نمی گذارد و نمي رود!

مرد همسايه گفت:شک کرده بودم. شب قبل موتور هونداي برادر خانمم را که تازه خریده بود به همراه وسایل و مرغ داخل یخچالش دزدیده بودند!

ما در حال گشتن بودیم.نزديک يک ساعت دور زديم. در طول مسیر یک مامور پلیس و یا حتی در مرکز شهر خودرو گشت پلیس را مشاهد نکردیم.

 سرخورده به سوی منزل برگشتيم.دختر کوچکم چند بار شماره 110 را گرفته اما کسی گوشی را بر نداشته بود! مي گفت:بابا شب ها که ما خوابيم آقا پلیسه بیدار نیست؟!

 سمت تلفن رفتم و دکمه REDIAL(تکرار) را زدم.بعد از5-4  بوق یا بیشتر ماموري با صدای گرفته که معلوم بود من بی موقع مزاحمش شده ام، گوشی را برداشت. موضوع را آرام آرام برایش توضیح دادم و بعد هم آدرس منزل را بیش از 3 مرتبه برایش شمرده شمرده بیان کردم .

من و آقاي همسایه در پارکینگ منزلم منتظر پلیس بودیم.حدود 15 دقیقه گذشت. باران شروع به باریدن گرفت. 5 دقیقه ديگر هم صبر کردیم.پليس نيامد.به سر کوچه رفتم و  زیر درخت نارنج پناه گرفتم تا خیس نشوم.

 حدود 5 دقیقه ديگر گذشت. از زیردرخت بیرون آمدم وکنار پیاده رو 2 دقیقه ای ایستادم. کمی خیس شدم. در این لحظه چراغ گردون قرمز خودرو سمند پلیس از دور نمایان شد.

خودرو پلیس فقط با یک راننده پشت سرم وارد کوچه شد. کنار همسایه ام ایستادم ولی انگاری خودرو پلیس قرار نبود بایستد. داشت ما را زیر می گرفت.با سر و صدا راننده را متوجه کردیم که ما را ببیند.

مامور پلیس پیاده شد و عذرخواهی کرد و گفت: ببخشد ندیدم تون،برف پاکن ماشین خراب است و ما هر چه می گوئیم شیشه پاک کن را درست کنید می گویند پول نداریم!

 همسایه ام پرسید چرا تنهائی؟ مامور گفت: مهم نیست،نیرو نداریم.تازه این موضوع که 2 یا چند نفر مامور لازم ندارد. 

او گزارشش را نوشت و از ما خواست کپی مدارک موتور را به کلانتری یا افسر نگهبان تحویل دهیم. من هم همه مدارک لازم را به همراه بازجوئی ضمیمه پرونده کردم.

حدود 6حدود سال پیش موتور ديگر من به سرقت رفته بود.حدود 4سال پيش هم دفتر کارم به وسيله سارقان تخلیه شد و بیش از 6 میلیون تومان وسايل کارم شامل دوربین تصویر برداری سونی DSR170 وچند دستگاه دوربین تصویربرداری وعکاسی حرفه ای دیجیتال به سرقت رفت که با وجود اثر انگشت کامل دزدان تا به امروز هیج سارقی توسط نیروی انتظامی منطقه دستگیر نشده است.

سرقت های متعددی از این دست هر شب در این فريدون کنار صورت می گیرد ولی پلیس تاکنون نتوانسته جلوي اين سارقان پرتلاش و ساعي(!) بايستد و آرامش و امنيت شهروندان فريدون کناري را به طور کامل تامين کند.


  • شنبه 16 مهر 1390-0:0

    از سرقتهای سریالی منازل مسکونی در خیابان سلمان فارسی ساری هم بنویسید که حدود 9 ماه است مداوم ادامه دارد و نیروی انتظامی در خواب !!!!!!!!

    • پنجشنبه 14 مهر 1390-0:0

      نیروی انتظامی که حتی نمی تواند با شماره همراه یک شاکی تماس بگیرد انتظار دارید که مشکل مردم را پیگیری کند !! اخیرا هم در بابل شاهد بودید که پلیس جوان بابلی را با ضرب و شتم زدند و هنوز هم خبری از سردار مسکنی و غیره نشد که نشد و به جای اینکه مشکلی را برطرف کنند خودشان عامل هرج و مرج شدند واقعا متاسفیم این معضل اجتماعی کی برطرف خواهد شد و کی این خبرنگاران که جزو مشاغل سخت هستند و مدام پیگیر رفع مشکلات مردم و انعکاس اخبار مسئولین هستند امنیت می یابند و کی خبرنگاران که رکن چهارم دمکراسی در کشور محسوب می شوند به مسئولین اعتماد کنند در حالیکه ...........

      • پنجشنبه 14 مهر 1390-0:0

        تعامل پشت پرده ، ضعف مدیریت ، نزدیکی با سر دسته مافیاهای متخلف مانند م/ ج در جزر شهر ، دریافت گمگ برای ساخت و سازهای ستاد فرماندهی از شرکت های متخلف و همچنین افراد متخلف عاقبتش همین می شود که در فریدون کنار شاهد هستیم و نکته مهم تر اینکه آمارها و گزارشات جعلی برای آرام نشان دادن این شهر می تواند بدترین لطمات را وارد کند .
        راستی مهمترین شخصی که آمار می دهد به استان چرا سکوت و یا لا پوشی می کند ؟

        • پنجشنبه 14 مهر 1390-0:0

          وقتي مأموران در اداره ها مشغول شوند و كسي در پي رفع مشكل كلانتري ها و پاسگاه ها نباشد و از تجهيزات الكترونيكي مانند دوربين هاي مدار بسته براي كشف جرم استفاده كافي نشود همين مي شود!

          • پنجشنبه 14 مهر 1390-0:0

            آقا این ...فقط اهل بلوف است او ما را یاد سرگروهبان فیلم صمدبه مدرسه می رود می اندازد که همیشه می گوید با پولوتیکی جدید دزدها را دستگیر می کنیم / اما فکر کنم تا چند ماه دیگر شما یک فریدون کناری نبینید در خیابان از ترس سرقت به منازلشان!!!؟

            • چهارشنبه 13 مهر 1390-0:0

              برادران عزیز نیروی انتظامی پس کجا هستند؟احتمالا درگیر توقیف ماهواره ها هستن.اونم با استقبال شدید مردمی که با پخش شیرینی و شربت همراهه.


              ©2013 APG.ir