تعداد بازدید: 4124

توصیه به دیگران 2

دوشنبه 18 مهر 1390-15:48

پليس مورد علاقه من

بسيار تاسف خوردم از اين همه صلابت كه در جايي مثل ترك محله ساري به كار نمي رود! كاش مانورهاي نيروي انتظامي در اين محله و مناطقي چون عباس آباد نكا-كه فقط طي يك روز 70 نفر مجرم دستگير مي شوند-اجرا مي شد تا ترس را در دل مجرمان بيدار كند!(يادداشتي از ربابه حسين پور،خبرنگار-ساري)


بعد از ظهر يکي از روزهاي پاييزي،حوالي ميدان ساعت رسيده بودم كه ناگهان غرش چندين دستگاه موتور و بعد هم صداي آژير خودروي پليس توجهم را جلب كرد!

 ابتدا گمان كردم عمليات تعقيب و گريز پليس و مجرمان است.ماموران انتظامي با لحني بسيار تند و تحكم خاص از تردد خودروها از ابتداي ميدان ساعت جلوگيري و بقيه خودروها را هم به سرعت از محل دور كردند.

 مردم هاج و واج مي پرسيدند: چي شده؟ مي خوان اعدام كنن؟ اعدام رو كه صبح زود انجام مي دن؟ شايد مي خوان آدم هاي شرور رو بگردونن تا درس عبرتي براي بقيه باشه! شايد هم مي خوان دختراي بي حجاب رو جمع كنن! راستي چه خبره؟!...

كمي فكر كردم، متوجه شدم هفته نيروي انتظامي است و مانور اين نيرو(!) تا صلابت و اقتدارشان را به مردم و دشمنان نشان دهند و بگويند ما هستيم و مردم هم از اين حضور مقتدرانه احساس امنيت كنند و تخم ترس در دل دشمنان و مجرمان كاشته شود.

ايستادم و به اجراي اين مانور خيره شدم.مردم زيادي جمع شده بودند. همه از هم علت تجمع را مي پرسيدند،عده اي مي ايستند و عده اي هم به راه شان ادامه مي دهند.

در حين فراهم شدن مقدمات اجراي مانور، جواني با تلفن همراهش به دوستانش خبر مي دهد كه خودشان را زودتر برسانند.

 جوان ديگري به همراه دوستانش در حال رد شدن مي گويد: ببينيد با باتوم آمدن و دارن مانور اجرا مي كنن! يكي از تماشاگران هم خودش را نزديك موتور نيروي انتظامي مي رساند و از مامور مي پرسد: قيمت اين موتور چنده؟خيلي شيك و قشنگه! اسمش چيه؟ مامور جوان در حالي كه شيشه كلاه ايمني خود را بالا مي زند با دست به پشت موتور اشاره مي كند و مي گويد: اسمش نوشته، قيمتش هم1 ميليون و 700 هزار تومنه!

 در همين حين يكي از همكاران صدا و سيما را مي بينم كه سخت مشغول تصويربرداري از صحنه مانور و مردم حاضر است: لبخندي مي زنم و پس از خسته نباشيد مي گويم:چه خبره شلوغ كردين؟! مي گويد: رو به دوربين همين جمله رو بگو!

در اين بين پيرزن روستايي كه هميشه گوشه اي از خيابان مشغول فروش محصولات باغش است از فرصت و شلوغي استفاده كرده و مدام مي گويد: بياين انار و نارنگي ببرين! جمعيت حاضر هم نيم نگاهي به پيرزن و ميوه ها مي كنند و در ميان حاضران گم مي شوند!

مانور كم كم شروع مي شود،حركات رزمي نمايشي كه جوانان و نوجوانان را مجذوب مي كند.

تعدادي از خانم ها هم از اينكه خيابان بسته شده و بايد زودتر به منزل شان برسند ناراحت هستند و مدام مي گويند: خوب بسه ديگه، حالا راه رو باز كنين مي خوايم بريم به كارامون برسيم، مگه خيابون جاي اين كاراست؟!

كم كم كه به ساعات پاياني روز نزديك تر مي شويم، مانور هم رو به پايان است و مردم در حالي كه هر كدام به تحليل اين گونه عمليات مي پردازند محل مانور را ترك مي كنند.

 من هم به راه مي افتم،ذهنم سخت درگير مي شود، به فكر رنجنامه اهالي ترك محله ساري مي افتم كه چندي پيش گزارشي هم در اين رابطه نوشته بودم.(نگاه کنيد به مازندنومه:http://www.mazandnume.com/?PNID=V12659)

پس از انتشار اين گزارش تعداد زيادي ايميل دريافت كردم كه خواسته بودند بيشتر در اين خصوص بنويسم و حتي مي گفتند: مستنداتي داريم كه بي تفاوتي مسوولان را نسبت به اين دمل چركين نشان مي دهد!

بسيار تاسف خوردم از اين همه صلابتي كه در جايي مثل ترك محله ساري به كار نمي رود! شايد پليس در پي آن بود تا در شلوغ ترين منطقه مرکز استان اقتدارش را به رخ بکشد؛اماكاش چنين مانورهايي در مناطق پرخطري چون ترک محله و مناطقي چون عباس آباد نكا كه فقط طي يك روز 70 نفر مجرم دستگير مي شوند، اجرا مي شد تا ترس را در دل مجرمان بيدار كند!

 اين همه صلابت و اقتدار بايد در برخورد با متهماني كه ترك محله را به ميداني براي به تباهي كشاندن جوانان نا آگاه،سست اراده و بيمار تبديل كرده اند، به كار گرفته شود!

شعار امسال نيروي انتظامي اين جمله پر معناست «سهم من در امنيت و آرامش؟» اما اهالي مناطقي مثل ترك محله هم چنان در رنج و عذابند و آرامش در چنين محله هايي نمود چنداني ندارد! تا جايي كه اهالي دست به دامان رييس جمهوري شده اند!

 ما به هيچ وجه منكر و نافي خدمات ارزنده اين نيروي خدوم كه در مبارزه با سوداگران و نابهنجاران ايثارگري مي كنند،نيستيم، ليكن واقعياتي وجود دارد كه نمي توان كتمان كرد و به آساني از كنارش گذشت! واقعياتي تلخ و دردناك كه آسايش را در درون شهرهاي مان، در دل مركز استان از شهروندان گرفته است و چهره برخي از جوانان شهرمان را رقت بار كرده است!پليس مورد علاقه من چشم به اين واقعيات دارد.

ايميل نويسنده:(heyran55@yahoo.com)


  • اهالی ترک محلهپاسخ به این دیدگاه 0 0
    سه شنبه 26 مهر 1390-0:0

    از نامه سرگشاده 1ماه میگذره کو جواب؟

    • معجزه خاموشپاسخ به این دیدگاه 0 0
      چهارشنبه 20 مهر 1390-0:0

      سلام. تشكر بابت مقاله فوق.
      همه مي دانيم كه واقعيت اينه كه:
      " به همه ي شغل ها،عناوين و مسئوليت ها فقط در زمان و موعد تقويمي پرداخته ميشود ! ! ! مثلا در روز معلم معلمها ميشوند قشر فرهيخته كه شغل انبياء را دارند و . . . در روز كارگر هم همه ميگن قشر زحمتكش و . . . همينطور روز درختكاري همه مسئولين درخت ميكارند و بحث محيط زيست و آلودگي و . . ميشه و خلاصه به همين شكل تا آخر . . . در ساير ايام سال هم همه چيز تعطيله و . . .

      • سه شنبه 19 مهر 1390-0:0

        از زحمت پلیس برای ایجاد امنیت تشکر میکنم.اما باید منتقدان به انکانات پلیس هم توجه کنند و اعتباراتی که دارند.آنان با این اعتبارات همین کارها را فقط میتوانند بکنند.باید بودجه سالانه نیروی انتظامی را افزایش داد تا بهتر خدمات ارایه کنند

        • قائمشهریپاسخ به این دیدگاه 0 0
          سه شنبه 19 مهر 1390-0:0

          بروید در کلانتری قائمشهر ببینید آنجا یک خط تلفن دارند؟یک دستگاه کامپيوتر وجود دارد؟خیلی پلیس سنتی عمل میکند.به نظر من باید مال خود را آدم خودش مراقبت کند و منتظر نماند

          • سه شنبه 19 مهر 1390-0:0

            این همه سال مانور اجرا شد چه فایده ای داشت؟لااقل برخورد پرسنل را درست کنند.بعضیی جاها بد برخورد میکنند.در کلانتریها معلوم نیست کی به کیه.معطلت میذارن.تند برخورد میکنند انگار مجرمی.


            ©2013 APG.ir