تعداد بازدید: 7307

توصیه به دیگران 3

دوشنبه 17 بهمن 1390-2:8

شعر مازندران از چرخه ی ادبی کشور حذف شده است

گفتگوي لیلا مشفق با مريم رزاقي


مازندنومه:آن چه در پي آمده،گفت و گوي دو بانوي فرهيخته مازندرانيست.ليلا مشفق-شاعر و نويسنده-با مريم رزاقي-پژوهشگر،استاد دانشگاه و شاعر برجسته معاصر-گفت و گو کرده است.از خانم مشفق جهت ارسال اين گفت و گو سپاسگزاريم.

--------------------------------
مریم رزاقی- متولد 1354- سواد کوه
قبل از مدرسه سوادِ قرآنی داشت. ماهی سیاه کوچولو، دن کی شوت، نیک و نیکو یار مهربان قبل از مدرسه اش بودند. دایه اش شاعر بود و مدام شعرهای خودش را می خواند و از او می خواست که با او همراهی کند و این اولین جوانه های شعرش شد.

بعد از رحلت امام شعر برایش وجهه ی جدی تری گرفت و زیر چتر آموزش شاعر مجرب، ذبیح الله ذبیحی طبع آزمائی نمود.

از اعضای اولیه دفتر شعر جوان بود. آن زمان که قیصر امین پور، سیدحسن حسینی و دیگر بزرگان ، دغدغه ی شعر جوان کشور را داشتند. بعد از خواندن رشته ریاضی در دانشگاه، رشته ادبیات را تا کارشناسی ارشد ادامه داد.
کارنامه ی مریم رزاقی آن قدر پر بار هست که در این مجال اندک نتوانیم به تمام آنها بپردازیم اما در نیم نگاهی می توان در این زمینه ها فعالیت هایش را دسته بندی نمود:

کتاب ها:
مجموعه شعر اندوه مهربان ( 1379)- مجموعه شعر عصر یک اردیبهشت ناگهان ( 1386) - مجموعه شعر حق با تو بود (1389)- مجموعه شعر خواهر آواز های سرخ / اشعار زنان شاعر استان مازندران در حوزه دفاع مقدس (1389)

پژوهش ها:
بررسی اشعار شاملو و تطبیق آن با ساختار نثر تاریخ بیهقی (1388) - پژوهش غذاهای سنتی استان مازندران با تاکید براصلاح الگوی تغذیه (1389)- توانمندی های اقتصادی استان مازندران با تاکید با برسال جهاد اقتصادی(1390)- نیشکر یادگار اجداد کشاورز مازندرانی (1390 )

سوابق فرهنگی:
داور جشنواره شعر سراسری علوی 1387 و 1388 و 1390- داور جشنواره بین المللی شعر فجر1387- داور جشنواره نامه ای به امام رضا(ع) 1390- داورجشنواره استانی اشک انار1386 تا 1388- شاعر برگزیده انقلاب سال 1386- نفراول جشنواره قرآن و عترت و دانشجویان و طلاب سراسر کشور1384- برگزیده چند دوره جشنواره شعر علوی- خبرنگار برتر در جشنواره تولیدات مراکز صدا و سیما 1388- مستند برتر خبری در حشنواره بین المللی امام رضا(ع) 1388- خبرنگار برتر در جشنواره تولیدات مراکز صداو سیما سال 1385- شاعر برتر در سومین همایش سوختگان وصل یادمان شهید ابوترابی - فصل صبوری - شعر انتظار- شعر نخل¬های بی سر- شعر جوان بندرعباس و جشنواره شعر دفاع مقدس


ناگفته نماند رزاقی در ساخت بیش از سی و پنج آهنگ از ترانه های مربوط به حوزه های اجتماعی ، دفاع مقدس وفرهنگی و... در سازمان صدا وسیما نیز مشارکت داشته است.

-------------------------------
س: خانم رزاقی با توجه به سابقه ادبی شما می دانیم که نسبت به غزل نگاه تخصصی و حرفه ای دارید . به نظر شما وضعیت غزل امروز در مقایسه با دهه¬ی 70 و 80 تقلیل یافته یا جلو رفته است؟


ج: حبسامد قالب غزل درهمه ی ادوار ادبی بالا بوده. جریان غزل که از رودکی آغاز شد همواره دچار فراز و فرودهایی شد که تنها بعد از گذشت قرن ها قابل ارزیابی بود.

مثلا غزل مشروطه مانند دیگر قالب-های این عصر، امروز چندان کارا ارزیابی نمی شود ، در حالی که شاعران آن عصر شاید گمان دیگری غیر از این داشته اند.


رودخانه ای که سرچشمه های آن را از دوره ی رودکی تخمین زده اند تا به امروز در حرکت بوده است و از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است حرکتی که بعد از انقلاب آغاز شد، ورود و وفور کلمات و واژگانی بود که ساختار را تحت تاثیر خود قرار داد و بی شک در همین راستا محتوا نیز دچار دگرگونی شد.

اتفاقاتی که در حوزه ی غزل امروز رخ داد مرهون اتفاقات اجتماعی ایران است. جریان انقلاب که شعر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد و هشت سال دفاع مقدس و پیامدها و نتایج آن همه و همه سبب شد تا غزل امروز در هوای دگرگونه ای از تغزل نفس بکشد، ببالد و قد بکشد.

حتی روایتی در غزل باب شد با نام شعر انتظار که تریبون گلایه های شاعرانه از زمانه شده است. به خصوص شاعران جوانی که سعی کرده اند با موضوع انتظار، اندیشه های شاعرانه ی خود را بسرایند.

به نظر من نقطه عطف شعر انقلاب همین شعر انتظار است که بدون نگرانی شاعر را به سرودن اطراف خود و آنچه که می بیند وا می دارد. دیگر گونه دیدن و دیگر گونه سرودن شاعران امروز شاید به بنیه های قوی ادبیات کشور باز می گردد آنگاه که در اشعار قیصر امین پور، سیدحسن حسینی و شاعر دیار ما سلمان هراتی متجلی شد.

شما شاعران هم نسل ما را سراغ نخواهید داشت که اشعار قیصر، حسینی و سلمان را نخوانده باشند و با آن نزیسته باشند.

من به تاثیر ترجمه شعر شاعران غرب برغزل امروز باور دارم والبته که سبب شد تا مضامین تازه و بکر در غزل امروز جای خود را پیدا کند، اما آنچه که سبب می شود نگران باشم حضور عناصر غیرشرقی است که سعی می کند نجابت این نوع قالب دیرپا را با مقوله ای به نام جهانی شدن به چالش بکشد.

البته که ما دیگر حافظ نخواهیم داشت زیرا زبان حافظ متعلق به قرن هشتم است و او زبان زمانه ی خود بود و امروز برای اینکه بفهمیم شاعر زمانه ی ما چقدر توانسته به رسالت خود عمل کند و زبان زمانه ی خود باشد و یا این نوع شعر در جای خودش پیشرفت داشت یا پسرفت باید بگذاریم آیندگان قضاوت کنند دو دهه ، زمان کمی برای مقایسه است.

زیرا معیاری که باید در نظر گرفت تا جلو رفتن یا نرفتن غزل امروز را با آن ارزیابی کرد وجود ندارد و اگر امروز اظهار نظرهایی می شود سلیقه ای و ذوقی است ومبنای علمی ندارد.

به اعتقاد من غزل با وجود درخشش دیگر قالب های نوپا همچنان حضور موثر خود را در عرصه ادبیات ادامه می دهد و هنوزهم سکان دار جریان شعر امروز است.

س: درباره کتاب های شعرتان خصوصا شعر زنان در ادبیات مقاومت بگویید، چرا به این نوع گردآوری دست زدید؟

ج: گاه با خود می اندیشم انتشار مجموعه غزل چه کمکی می تواند به مخاطبان من بکند. با وجود رغبتی که در مردم به خوانش شعر نیست آیا به چاپ رساندن دفتر غزل ضرورت دارد؟

اما در مقابل گاه اتفاقاتی می افتد که جواب سوالم را می دهد مثلا شاعری که در قم اشعار مرا می خواند و وقتی می آید شمال مرا پیدا می کند و به من می گوید با اشعارم ارتباط خوبی دارد یا اینکه در سایت شخصی من پیام می گذارد که اندوه مهربان - دفتر غزل اولم - را بیشتر از بقیه آثارم دوست دارد یا اینکه تازگی ها متوجه شدم تعداد زنانی که از سایت من دیدن می کنند بسیار است و این شاید نشان دهنده آن باشد که درغزل هایم احوال خود را جستجومی کنند، به همین دلیل مجاب می شوم که به درخواست ناشران برای چاپ کتاب پاسخ مثبت دهم و هنوز هم نمی دانم آیا پس از مجموعه شعر جدید که در دست انتشار است بازهم به نشر کتاب معتقد باشم یانه؟


البته درباره کتاب «خواهر آوازهای سرخ» این داستان فرق می کند، زیرا این مجموعه شعر روایت هشت سال خون و آتش وحوادث اجتماعی پس از آن از زبان زنان شاعر استان است که باید رسالت خود را در زمینه ی رخدادهای اجتماعی دهه ی شصت به انجام می رساندند و می رساندم که من کمترین کار را در این زمینه انجام دادم ، گردآوری آثار زنان شاعر مقاومت سرای استان.

حتی زمانی که برای تجلیل از نخبگان فرهنگی در این حوزه دعوت شدم نتوانستم بروم وجایزه ام را بگیرم به قدری شرمنده بودم که زمان اهدای جوایز گذاشتم و رفتم زیرا حس می کردم که من در مقابل شهدا کاری نکردم که لایق باشم.


س: همیشه در جشنواره سراسری شعر علوی به گونه ای حضور موثر داشته اید و حتما حرف هائی در این باره دارید که دوست دارید مخاطبان تان بشنوند.

ج: جشنواره شعر علوی آبروی شعر مازندران است. فرصتی برای هم اندیشی شاعران در حوزه ی ادبیات دینی و زمینه ای بس گرانقدر برای رشد شعر مازندران .

برگزاری مناسب این جشنواره می تواند یکبار دیگر کِشتی به گِل نشسته ی ادبیات مازندران را به حرکت درآورد و بار دیگر به محافل ادبی دیارعلویان رونق ببخشد.

به گمان من بی توجهی به جشنواره شعر علوی، بی توجهی به شاعران این دیارست که شاهد رخداداد مهمی در استان نیستند.

مدتی است که شعر مازندران از چرخه ی ادبی کشور، اگر بگوییم حذف نشده، ولی چندان هم کارنامه قابل قبولی را ارائه نداده است واین ادعا با تعداد شاعرانی که به جشنواره-های شعر کشور دعوت می شوند یا کتاب هایی که در حیطه ی شعر ایران تاثیرگذار باشند، قابل اثبات است.

زمانی آرزوی بسیاری از شاعران کشور دعوت شدن به جشنواره شعر علوی بود زیرا این گردهمآیی شاعران دینی سرا، در ادبیات دینی کشور جریان ساز بود ولی به مرور، این حرکت توفنده، راکد و ساکت ماند و جای خود را به دیگر جشنواره ها در دیگر استان ها داد.

یادم هست که بسیاری از شاعران جوان شرکت کننده در جشنواره شعر جوان هرمزگان، درسالهای 80 تا 83 و برخی از جشنواره های دیگر مثل جشنواره های شعر پایداری مدام از من سراغ فراخوان شعر علوی را می گرفتند و این نشان از جایگاه و شأن این جشنواره بین دیگر جشنواره های کشور بود.

بی شک هنوز هم می توان، با برگزاری مناسب جشنواره شعرعلوی، یکبار دیگر جریان دینی شعر مازندران را پررنگ کرد و بار دیگر این استان را با پیشینه ی قوی ادبی و با بنیه های تنومندی چون نیما و سلمان به جریان ادبی کشور پیوند داد.

س: اطلاع پیدا کردیم که مستندي بومی با گرایش اجتماعی و معنوی ساخته اید که جوایزی هم به آن تعلق گرفته است.

ج: پیش از این مستندی خبری ساخته بودم با نام «تا سرچشمه خورشید» که در جشنواره ی تولیدات رضوی حائز مقام اول شد و این بهانه ای شد تا سعی کنم با نگاهی بومی مقوله های اجتماعی را به تصویر بکشم.

مستندی که مورد نظر شماست با نام «چوپل /choopel » به تازگی ساخته شده و جشنواره فیلم پروین اولین جشنواره ای بود که این مستند در آن شرکت داده شد و از برگزیدگان این جشنواره بود.

چوپل روایتگر اندوه توام با افتخار مادر و پدر شهیدی است که هر چهار سال یکبار پلی را که فرزندشان بانی ساخت آن بود در روستایشان نوسازی می کنند.

این مستند با تصویربرداری آقای جواد رزاقی، تابستان امسال در روستای «گردشی» ساری ساخته شد و سعی شد که به آن رنگ نمادین داده شود.

همچنین مستند دیگری در دست ساخت است که تصویربرداری آن از بهار امسال آغاز شد و دیگر مراحل پایانی تصویربرداری خود را پشت سر می گذارد.

روایت زحمتِ کشاورزان شالی کار از کاشت، داشت تا برداشت و بهره گیری از چهار فصل بهار، تابستان ، پاییز و زمستان مازندران از مهمترین شاخصه های این مستند است.


  • وحید وحدت نیاپاسخ به این دیدگاه
    دوشنبه 28 بهمن 1392-11:5

    با سلام
    در صورت امکا شماره تلفن یا ایمیل خانم مریم رزاقی سوادکوهی را برای تهیه یک نسخه از مستند زیبای خاتون ددا می خواستم. در صورت امکان همکاری لازم را مبذول بفرمایید.
    vahid.vahdatnia@gmail.com

    مازندنومه: درود، شماره تان را بدهید تا در اختیاز خانم رزاقی قرار دهیم.

    • سه شنبه 24 مرداد 1391-0:0

      بفرمایید این خانم مشفق چند می گیرند که مصاحبه کنند
      مصاحبه با پروانه خانم و مریم خانم کاملا رو و لو رفته است
      خدا به داد ادبیات رنگ و رو رفته ی این دیار برسد درضمن خانم مصاحبه کننده لازم است قدری اصول مصاحبه را یاد بگیرند و اجازه ندهند فقط به رسم رفاقت و یا آشنایی و یا قحط الرجال هر دروغی در سایه ی پرسش های آبکی ایشان طرح شود

      • شنبه 21 مرداد 1391-0:0

        مریم خانم حال که تریبونی به دست شما رسیدقرار نیست هر دروغی را به خورد مخاطب از همه چیز بی خبر بدهید از همکاری شما به حوزه ی هنری گرفته تامباحثی که یک در میان دروغ و مبالغه است
        دعوت شما به جمع شاعران دربار هم دلایل عدیده ای دارد که رندان می دانند و در ضمن نمی تواند افتخاری باشد
        این که شعر مازندران از چرخه خارج شد یعنی چه
        به عنوان کسی که بنابه دلایلی فعلا مورد عنایت مسولان استان هستید صداقت را فراموش نکنید
        تا آن جا که من سراغ دارم شما در حوزه ی شعر مازندران جز بافتن شال و کلاه از پشم به هم ریخته ی کاری نکردید
        یعنی افتخارات کذایی شما برتلی از حق کش ها بنا شده است بپذیر خواهر خوبم

        • پروانه دلاورپاسخ به این دیدگاه 1 0
          يکشنبه 3 ارديبهشت 1391-0:0

          مریم مهربان، شاعر زن وشالی و غمهای شیرین! پیروز باشی.

          • سه شنبه 15 فروردين 1391-0:0

            دوست عزیز بارن
            منظور آقای مؤدب این بود که خانم رزاقی از ضمیر من خیلی استفاده می کند و این را در مقام نقد بیان کرد نه برای تعریف و تمجید.
            البته این از ارزش کار رزاقی به عنوان شاعر زن مازندرانی کم نمی کند. رزاقی در مازندران نمونه است!

            • دوشنبه 15 اسفند 1390-0:0

              با باران موافقم.

              • شنبه 13 اسفند 1390-0:0

                این که شاعر مطرحی چون "علی محمدمودب" می گوید شعر مریم رزاقی شعر من است، به خاطر باور عمیقی ست که به شعر ایشان دارد. مریم رزاقی آن قدر در شعر کشور جایگاه مطلوبی دارد که مسئولان فرهنگی مازندرانی نظر و توصیه ی ایشان را جدی بگیرند و دست به خانه تکانی جدی در عرصه شعر بی سر و سامان مازندران امروز بزنند. این بی صاحب ماندن شعر و مدعی های فراوان و کوچک داشتن اصلا به صلاح شعر مازندران نیست. کاش ما در استان خودمان امثال مریم رزاقی داشتیم تا شعرمان -حداقل در حوزه ی زنان- در کشور حرفهایی برای گفتن داشته باشد. آقایان و خانم های برافروخته از این گفتگو چقدر شعر های مریم رزاقی را خوانده اند و به بلندی نگاه و آثارشان واقفند؟....چرا متعصبانه و ناصواب در برابر حرف حق جبهه می گیریم؟...پاسخ نقد خردمندانه را با خردمندی بدهید که...حرف حساب جواب ندارد.

                • سه شنبه 9 اسفند 1390-0:0

                  چرا مثل افرادسیاسی القاب من دراوردی میدهید!؟خانم رزاقی کی مدرک دکترا گرفت ؟چرا تکذیب نمیکند!!

                  • عرب خزائليپاسخ به این دیدگاه 1 0
                    شنبه 6 اسفند 1390-0:0

                    اگر به اسامي چند كامنت اخير دقت نماييد متوجه مي شويد كه جريان افسرده اي كه هر از چند گاه يك گوشه ديده مي شدند الان نشستند و فقط دارند عيب جويي مي كنند
                    آثارشان به كلي سفارشي است يا اصلا آثاري ندارند
                    من محمد عرب خزائلي هم مي دانم كه ادبيات كه شرق و غرب و مرد و زن ندارد ولي از آقاي صادقي خواهش مي كنم كامنت هايي كه شخصي است حذف كنند
                    اگر حيات دارند و زنده اند بشود به حرفشان پاسخ داد
                    وگرنه فهميمه و ياسمن و ميرزا كسايي ميستند كه شهامتي درآنها باشد
                    خداحافظ

                    • احسان مهديانپاسخ به این دیدگاه 0 0
                      شنبه 6 اسفند 1390-0:0

                      سلام و با احترام به كسي كه به اسم ميرزا كامنت گذاشت
                      درج مطلب در سايت به فرصت و برنامه هاي جناب آقاي صادقي بر ميگردد نه خواست يك نويسنده !
                      من هم درگير كارهايي بودم كه با تماس استاد رزاقي با خبر شدم اين را خود خانم رزاقي تاييد مي كند حالا چطور اين همه زور زديد و كشف كرديد نميدانم ....
                      اما اين خاله زنك بازي ها را كه در كامنت داني به راه انداختيد جالب نيست نقد علمي كنيد و پاسخ بگيريد
                      هنوز م بر حرف هاي ابتدايي ام پا فشاري مي كنم و معتقدم ادبيات ما به چنين مباحثي سخت نيازمند است اما خانم رزاقي نه ذوق زده بلكه دقيقا به خاطر اينكه ميخواست خواننده اش به اين نوشتاد نگاهي منتقدانه داشته باشد بنده هم هر وقت مطلبي را منتشر مي كنم از افراد ديگر و از دوستاني كه ميشناسم دعوت مي كنم و مي خواهم به خواندنش بروند متاسفم كه شما با ادبيات اينترنتي نا آشناييد و نميدانيد كه الان خودتان را لو داديد

                      دست مريزاد

                      • پنجشنبه 4 اسفند 1390-0:0

                        چه سری چه دمی عجب پایی !!

                        • پنجشنبه 4 اسفند 1390-0:0

                          به ادبیات آقای مهدیان دقت کنید!انگار متولی شعر مازندران است!!نگاهی پدرسالارانه و از بالا به پایین در نگاه ایشان موج میزند.ضمنا آقای مهدیا ! باوجود خانم مشفق باید خانم رزاقی به شما خبر بدهد و ذوق زدگی خود را از درج مطلبش به سمع و نظر شما برساند !!؟؟

                          • پنجشنبه 4 اسفند 1390-0:0

                            مدتی است که شاعران !مرکز و شرق مازندران شروع کردند برای هم نوشابه باز کردن و نون قرض دادن و حذف چهره های مطرح شعر غرب مازندران که شعر امروز مازندران را در کشور به اعتبار آنها می شناسند.برخی از شاعران آن سوی مازندران که گرفتار مناسبت زدگی و محفل گردانی شدند برای آن که اگر در کنار شاعران بلند قامت استان قرار بگیرند جز سایه ای از انها نمیماند ،متاسفانه جشنواره ها و همایشها را قبضه کردند به این خیال که خود را در جامعه ادبی به رخ خواهند کشید!

                            • دوشنبه 1 اسفند 1390-0:0

                              خانم رزاقي؟ ممكنه يك اطلاعاتي در باره علي رضا حكمتي بدهيد. اين شخص را هيچ شاعري در استان نمي شناسد دهرويه - بهرام پرور - حسن پور ... هيچ كسي نمي شناسد. بياييد اين شخص را معرفي كينيد

                              • علی رضا حکمتیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                پنجشنبه 27 بهمن 1390-0:0

                                با سلام!
                                شایدحرکت های این چنینی(گفتگوی همراه با نقدوموشکافی)دررابطه با شعرمازندران،می تواند سبب بروزحرکت های جدی تری در شعرامروزمازندران شود.
                                البته این گفتگوبا توجه به روحیه ی خاص جسارت خانم رزاقی می توانست مفصل ترباشد.
                                خیلی ازمباحثی که برای بازبینی شعرمازندران درسالهای اخیرباید مدنظرقراربگیرد،مباحثی فراترازشعرزنان یامردان بایدباشد.
                                بانگاهی کلی تربه شعرمازندران دراسلهای اخیرحضورموثرشاعران خانم در شعرمازندران ازبسامدبیشتری نسبت به استان های دیگر برخورداراست.البته منظورم،حضورشاعرانی که حرفی برای گفتن داشته اند.
                                باآن قسمت ازحرف خانم رزاقی هم دررابطه باکنگره ی علوی خیلی موافقم.دربعضی ازاستان هاهنوز شاهدرویدادادبی بزرگی چون کنگره ی "علوی"نیستیم.امادوستان ارشادمازندران بایدباوسواس بیشتری دراین زمینه،همت داشته باشند.که ان شاء ا.. حضورشاعران وبازخوردخبری این کنگره بیشترازچیزی باشد که الان هست.
                                درهرصورت امثال بنده که اگرچه دورازمازندران هستیم واماباوسواس خاصی شعرامروزمازندران را با همه ی دغدغه هایش داریم دنبال می کنیم،بی شک حضورشگرف شعرجوان مازندران رابسیارقوی ارزیابی می کنیم.
                                امیدواریم بحث های این چنینی وگفتگوهای نقدبرانگیز این چنینی ادامه یابد.
                                باآرزوی موفقیت برای همه ی هم استانی های مازندرانی
                                ارادتمند:
                                علی رضا حکمتی

                                • دوشنبه 24 بهمن 1390-0:0

                                  آقاهادی هم ازعملکردکوتاهش در اداره ارشاد راضی بود

                                  • دوشنبه 24 بهمن 1390-0:0

                                    از خانم دكتر رزاقي بخاطر حساسيت و اصالتشان نسبت به شعر مازندران ممنونيم

                                    • يکشنبه 23 بهمن 1390-0:0

                                      من عاشق اجرای زیبای خانم رزاقی هستم

                                      • شنبه 22 بهمن 1390-0:0

                                        ای کاش قیصر امین پور و سید حسن حسینی امروز جزو درگذشتگان ادبی کشور نبودند تا پیرامون توضیح " دفتر شعر جوان " این قدر بی پروا عمل نمی شد . البته گروس عبدالملکی شاید توضیح بهتری ارائه دهد . الله اعلم

                                        • پنجشنبه 20 بهمن 1390-0:0

                                          لطفا به جمله خانم رزاقی توجه فرمایید :
                                          مدتی است که شعر مازندران از چرخه ی ادبی کشور، اگر بگوییم حذف نشده، ولی چندان هم کارنامه قابل قبولی را ارائه نداده است واین ادعا با تعداد شاعرانی که به جشنواره-های شعر کشور دعوت می شوند یا کتاب هایی که در حیطه ی شعر ایران تاثیرگذار باشند، قابل اثبات است.

                                          لطقا ملاحظه فرمایید جملات بالا نشاندهنده نگرانی شاعره می باشد
                                          ولیکن تیتر مدیر مازند نومه به معنی کاملا حذف شدن می باشد

                                          • میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپاپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                            چهارشنبه 19 بهمن 1390-0:0

                                            با سلام
                                            شعر مازندرانی کم کم به سوی ترقی پیش می رود و بنده که از خواندن آن لذت می برم نه تنها به شعر خودم بلکه با اشعار دیگر شاعران گرانقدر مازندران و بنده هم با وجود دوری و غربت نشینی در جنوب کشور از اولین بازدید کننده تمامی سایتهای مازندرانی هستم و خیلی هم خوشحالم از اینکه یک مازندرانی هستم و به زبان شیرین آن هم صحبت می کنم و در دنیای مجازی با اکثر شاعران در ارتباطم . پس بیاییم در حفظ و زنده نگه داشتن زبان شیرین مازندرانی گام برداریم . به امید دیدار
                                            http://www.harikandeh.blogsky.com

                                            • تعریف شعر مازندرانپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                              سه شنبه 18 بهمن 1390-0:0

                                              تعریف این آدم های شریف از شعر مازندرانی چیست ؟ شاعران مازندرانی یا شاعران مازندرانی گوی هر کدام چگونه معنی می شوند ؟ شعر در چرخه ! منظور جیست ؟ شاعران و مردمان چه نسبتی با هم دارند ؟

                                              • احسان مهدیانپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                دوشنبه 17 بهمن 1390-0:0

                                                با سلام

                                                در همین لحظه که میخوانم خانم رزاقی خبر درج این گفتگو را دادند
                                                بسیار خوشحالم که شاعران ما در این روزگار امکان گفتگو و بحث و بررسی را فراهم می کنند
                                                آقای صادقی از این فرصتی که فراهم فرمودید از شما سپاسگذارم
                                                شعر مازندران همراه با شعر کشور پوست می اندازد و طبیعتا ضمن نیاز به تلاش و تحقیق توسط شاعران حمایت های دستگاه های فرهنگی را بیش از اینها می طلبد
                                                چشنواره سراسری شعر علوی امسال با استقبال گسترده شاعران کشور روبرو شد و کار بسیار دشواری تا مراسم اختتامیه در پیش رو دارد
                                                ضمنا برنامه هایی که در مازندران اعم از شعر نیما و سلمان هراتی و شعرعلوی و طالب آملی و همچنین جشنواره های دفاع مقدس و سوگواره ها در طی این سالها بر گزار می شود نشان می دهد تحرک جدیدی در استان شکل گرفت که انشاالله به نگرانی های این شاعر محترم تا حدودی پایان خواهد داد .
                                                ضمنا پیشنهاد می کنم شاعران توانای با تجربه پایشان را از محافل ادبی کنار نکشند تا بتوان با کیفیت بیشتری به کارگاه های شعر رویکردی جدید تر داشت
                                                خانم مشفق و خانم رزاقی مجددا از این امکان گفتگویی متشکرم

                                                • محمد علویپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                  دوشنبه 17 بهمن 1390-0:0

                                                  مدیر مازند نومه شیطنت کرد
                                                  نباید این تیتر را می زدید از خانم مشفق بعید است
                                                  لطفا اصلاح کنید


                                                  ©2013 APG.ir