تعداد بازدید: 5861

توصیه به دیگران 17

شنبه 29 بهمن 1390-0:3

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

ویژه نامه درگذشت مهندس موسی خان اشرفی،چهره ماندگار علم و فرهنگ، عمران و رفاه بهشهر


مازندنومه،محمد رضا زمانی درمزاری(فرهنگ)،نویسنده،حقوقدان و رییس مرکز مطالعات بهشهرشناسی:

قدرت اندیشه انسان های برتر در جامعه، نیروی محرّک زندگی و توانمندی جوامع انسانی است. انسان هایی برترند که حرکت و پویایی را در مسیر رشد مادّی و معنوی می آفرینند و با نبوغ ذاتی و کوشش و تلاش دایمی خویش در راه اصلاح افراد- که در مجموع، جامعه را تشکیل می دهند- لحظه ای درنگ نمی کنند.

آنچه مسلّم است انسان های برتر، منابع مادّی را با نیروی دانش و قوّه وجودی خویش شناسایی می کنند و از آن در سیر تکاملی معنویّت- که در حقیقت هدف مقدّس خلقت است- بهره می جویند.

ملّتی که فاقد چنین سرمایه های معنوی دینی، انسان های برتر باشد و به زبان دیگر، این
رادمردان آسمان آشیان در میانشان نباشد، سخت فقیر است و مانند فردی است که نیروی تفکّر و قوّه عاقله خود را از دست داده است.


مهم این است که در طول تاریخ، بزرگان سازنده تاریخ انسانیّت را بشناسیم. تاریخ، بدون فهم تاریخ بزرگان و انسان های سرآمد، چراغی بی نور است.

به زبان دیگر، تاریخ بدون فهم تاريخ، ستاره ای خاموش و ساکن است ؛ چشمی به سوی آن گشوده نمی شود و پرتوی بر حیات آدمیان باز نمی تابد.

انسان ها بدون اطّلاع از زندگینامه فرزندان روزگار ساز خود، رهروان کویر بی راه و بی راهنمای دیار عمرند. مهم این است که ما تاریخ تفکر و اندیشه و حاصل گذشت ها و جانبازی های بزرگان تاریخ روزگارانمان را بدانیم و درد کُشنده و دیرپای بی توجّهی به فرزندان جامعه خود را درک و درمان کنیم.

فقر این تاریخ نداری و این تاریخ ندانی، نسل های ما را رد روزگاری دراز چشیده و عمری دردش را تحمّل کرده ایم.

بسیار ناظر آن بوده و گاه هستیم که یک جمله از گوینده ای بیگانه و گاه بی مایه برای مان سندیّت می یابد.
این است که همواره گفته ایم و بار دیگر می گوییم که امروز، معرفت و شناخت بزرگان و متفکران سرزمین پرافتخارمان، برای ما نسیمی حیات بخش است و در پناه تصویر کار و عمل و همت و ایثار پاکدلان گذشته ملت و جامعه مان، ذوق رسیدن و انسان شدن در قلوب آیندگان- که به حکم طبیعت جای گیر مظروف زمان حال اند- بیدار می شود.

تاریخ زندگی و حیات و شرح اعمال و رفتار این نیک مردان- که در عبور ما از دشت و دِمن و کوه و بیابان زمان با جلوه های شادی و غم خودنمایی می کند- کاربردی آینده ساز دارد و ما از آن سخت غافل مانده ایم. این گونه زندگی نامه ها توان آن را دارد که فردا و فرداها را معیاری دقیق و ترازویی نسیم سنج باشد؛ وجه تمایز نیک از بدی و زیبایی از زشتی و تصویرگر کینه ها، طمع ها، حیله ها، فریب ها، قساوت ها، بی رحمی ها و خودخواهی ها، در کنار عشق ها، محبّت ها، گذشت ها و فداکاری ها در راه خیر و صلاح ما و جامعه بشر باشد (1)


با این حال، مشاهیر و معاریف به جرم معاصر بودن و برخورداري ازگفتمان های نظری و رهیافت های کارکردی ویژه و غير رايج و متعارف، قربانی فرایندهای زمانه و پندارهای سنت مأبانه ای هستند که با فوت آنها، مجوز پرداختن و مطالعه اجمالی در احوال و وضعیات آنان، صادر و پس از انجام مراسم مربوطه نیز به بوته فراموشی و نسیان گذارده می شوند!

گویی که تاریخ منتظر و ملزم خواهد بود با به بند کشیدن گذشته آنها، رهآوردی عالمانه شان را در زورق های گذشتِ زمان ثبت و به عنوان امینی متعهد، برای آیندگان به ارمغان آورد. معهذا، تنها مایه خوشدلی بسیاری از بزرگان ما این است که ببینند وفاداری و حق شناسی هنوز از این سرزمین رخت برنبسته است و هنوز هستند کسانی که بزرگان خود را قدر می دانند و بر صدر می نشانند:بیان شوق چه حاجت که حال آتش دل / توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد.


از این رو، پاسداشت صاحبان اندیشه و قلم و هنر و ارج گذاردن بر بزرگان و دانشمندانِ تمدن انسانی و بشری و چهره های ماندگار فرهنگی و انسانی، خود مقدمه ای است در این خصوص :گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت / که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد.(2)

***

مهندس موسی خان اشرفی، بزرگ مردِ عمرانی و آبادی و رفاه و سلامت بهشهر مازندران در روزهای پایانی بهمن سال جاری درگذشت.

نام نیک و یاد نکوی وی نشان از اندیشه والا و عزم بالای این پدر نیکنام شمالی در توسعه روزافزون علمی، فرهنگی، اقتصادی و درمانی مردم و احترام به همنوعان خود داشته و دارد، به گونه ای که همگان، از پیر و جوان، عالِم و عامِل و خادم و مخدوم، با احترام از فرهنگ نکوکاری پدر بزرگ معنوی بهشهر در راه عمران و آبادانی شهر و محال اطراف و تامین روافزونِ زیرساخت های علمی و فرهنگی، مدنی و سلامت آن یاد کرد و وی را به سان نگینی بر پهنه سواحل خزر به درستی و شایستگی می ستایند...

به خاطر دارم دو هفته پیش، در جلسه ای با حضور یکی از دوستان و اعضای محترم شورای اسلامی شهرستان گلوگاه و مسئولان سیاسی و فرهنگی منطقه ، بر لزوم " نکوداشت مشاهیر و مفاخر علمی و فرهنگی و معنوی بهشهر و منطقه در زمان حیات ایشان" و قبل از حصول به ممات آنها تاکید مبرم داشته ام.

" مهندس موسی خان اشرفی و استاد علی بابا عسگری"، مولف کتاب وزین و ارزشمند " اشرف البلاد/ بهشهر" در سال 1352 ؛ از زمره افراد پیشنهادی نگارنده در لزومِ نکوداشت شان و جایگاه و خدمات علمی و فرهنگی آنها بوده اند که متاسفانه، در کمتر از دو هفته، شاهد تحقق پیش بینی نگارنده و از دست رفتن یکی از چهره های پُر افتخار عرصه خدمت به علم و دانش و فرهنگ و آبادی و رفاه بهشهر و کشور؛ استاد مهندس موسی اشرفی شده ایم.

خوب نیز به خاطر دارم؛ نگارنده 20 سال پیش به مدد نفس پاک و نگاه هماره مُثبت جناب استاد، علی بابا عسگری به مهندس موسی خان اشرفی معرفی شد و توفیق زیارت مستقیم این بزرگ مرد در منزل شخصی وی در تهران برای نخستین بار حاصل آمد؛ چهره ای آرام و جذاب و سیمایی پُر درد و غم بار، همراه با آرزوهای فراوان در راه نیل به اندیشه های خیریه و نکوکاری وی در نگاهش مشهود بود.

در نهایت احترام و ادب، پذیرای این جوان دانشجوی بهشهری بود که در راستای " طرح بوستان دانشوران" ؛ طرح نگارنده، مبنی بر شناسایی و نکوداشت مشاهیر و معاریف کشور و منطقه ( چهره هایماندگار) در زمان حیات آنها به دیدارش شتافت(3).


بی آنکه گلایه ای از برخوردهای تاسف بار دهه های پیشین برخی از افراد غیر مسئول و بی فرهنگ نسبت به خود و خانواده اش و ورود به عنف به حریم زندگی و اموال خود نماید، در تلاش جهت تبیین طرح ها و برنامه ها و آرزوهای دور دست خویش در راه اعتلای روزافزون علمی و فرهنگی و رفاهی مردم بهشهر و مناطق افراد برآمد و به آرامی و کراراً، به نگارنده فرمود : " ... که تنها آرزویم این است با تاسیس بنیاد خیریه ای در بهشهر، تمام اموال و سرمایه ام را وقف امور خیریه و نیازمندان و تحصیل دانش آموزان و دانش جویان بی بضاعت و امور درمانی و رفاهی مردم نمایم، اما بیم این دارم که این آرزو را به خود به گور ببرم ؟!

14 سال در راه تحقق این آرزو سپری کردم، اما متاسفانه تشکیل آن بنیاد محقق نشد، زیرا یکی از مسئولان قدیمی و متنفذ شهر مانع از آن و طرح این موضوع در بین مردم بود و می خواست که آن بنیاد را به وی و به مدیریت او واگذار کنم و من هم نظر به عدم اعتماد به وی ، چنین ننمودم..." ؟!


در همان جلسه، مهندس موسی خان اشرفی به " طرح تاسیس شهر دانشگاهی کشور" در بهشهر در دوره پهلوی دوم اشاره کرد که در دستور کار مجلس آن زمان بود.

نظر به آشنایی و مناسبات نسبی برخی از مسئولان وقت پایتخت با ایشان- موضوع مزبور تلفنی به وی منعکس گردید و مهندس اشرفی نیز بی درنگ، مراتب آمادگی کامل خویش را برای اختصاص و تصویب مصوبه مزبور به نام بهشهر و تاسیس شهرک دانشگاهی در آن اعلام کرد و برای همین منظور، 40 هکتار از املاک خویش را برای تصویب طرح جهت اجرا در بهشهر به آموزگار به تنهایی، پیشنهاد و اعلام نمود.

گرچه، نمایندگان یکی دیگر از شهرهای غربی مازندران در رقابت با مهندس اشرفی در این بین و انتقال شهرک دانشگاهی کشور به شهر خویش را داشتند، اما با همه تلاش های خویش نتوانستند به میزان زمین های پیشنهادی مهندش اشرفی، مراتب آمادگی خویش را اعلام کنند.

با این وجود، پس از سال 1357، موضوع فوق، به کلی فراموش شد و مهندس اشرفی نیز به رسم زمانه مورد بی مهری مردم و دست اندرکاران وقت قرار گرفت و آن طرح، سر از سرایی دگر درآورد!

گذشت زمان و ظهور همه بی مهری ها و کارشکنی ها مانع از تحقق اندیشه های بشری و برنامه های انسانی مهندس اشرفی در راه عمران و آبادانی علمی و فرهنگی بهشهر نشد و به تنهایی نیز در راه ایجاد شهری دانشگاهی و فرهنگی با هدف تبدیل بهشهر به " شهری آباد، آزاد و دلشاد " ، به شرح آتی گام برداشت.(4)

مهندس موسی خان اشرفی در یک نگاه


مرحوم موسي خان اشرفي، نیکوکار بزرگ بهشهری فرزند اشرف الملك، حاكم و رئيس توپچيان اشرف (5) و سرحددار ميانكاله در عصر قاجاري و نواده عباسعلی خان سرتیپ( سرحددار) اشرفی و ندیده حاج مهدی اشرفی و از اخلاف يوسف اشرفی، مستوفي الممالك آغا محمد شاه قاجار بود.

وی از خاندان گرجی مهاجر در زمان شاه عباس صفوی و از ملاکان و خوانین و سرمایه داران بزرگ منطقه بوده است.

در دومین سفر ناصرالدین شاه به اشرف و بازدید ازمیانکاله و صفی آباد و ناصرآباد ( امیرآباد) در اواخر تابستان 1292 ق.- وی و همراهان مورد استقبال عباسقلي خان اشرفي سرحد دار"، پسر حاج مهدي اشرفي قرارگرفت و واقعه مزبور در سفرنامه ناصرالدین شاه به مازندران نیز منعکس گردیده است ( 6 )


موسی خان ، پدر موسی خان به عنوان رئیس توپچیان اشرف ( بهشهر کنونی) از سوی محمد علی شاه و حکمران مازندران به حکومت این منطقه منصوب گردید و حکومت بلاده اشرف و توابع سوای گرجی برابر حکم صادره در غرۀ ذیقعده الحرام سال 1326 ق. به وی واگذار شد و مسئول وصول مالیات و منال دیوانی و حکومتی شد.

در همان سال، طی حکم صادره از سوی محمد علی شاه و در پی تائید و توصیه سردار مفخم، حاکم استرآباد- به لقب " اشرف الملک" مفتخر شد و از این پس، بعنوان " موسی خان اشرف الملک" معروف و مشهور شد.


سپس، در 12 ذیقعده همان سال برابر حکم دیگری از سوی سپهسالار اعظم بعنوان " سرتیپ اشرف الملک" مسئولیت فوج و توپچی اشرف و منطقه درآمد.

در دوم شوال 1329 ق. حکومت اشرف و توابع و ریاست فوج اشرف از سوی شاهزاده عظام السلطنه، حکمران مازندران به اشرف الملک واگذار شد. وی در سال 1296 توسط ترکمنان مهاجم به قتل رسید.

موسی در آن ایام در دامان مادر نکوکارش به سر می برد و هنوز به دنیا نیامده بود. از این رو، نامش را موسی نامیدند تا نامدار پدر گردد و یادآور او شود.

مهندس موسی خان از اعضای انجمن شهر بهشهر در قبل از انقلاب و نماینده اسبق مردم بهشهر در مجلس شورای ملی بود.

تحصیلات وی در رشته مهندسی کشاورزی بود و ضمن علاقه فراوان به امور کشاورزی و باغداری، مروّج خوبی برای توسعه فعالیت های کشاورزان و باغداران منطقه بود و " هندوانه موسی خانی " ، منتسب به ایشان در منطقه بسیار معروف و زبان زد می باشد. (7) و علی رغم اینکه بخش فروانی از اراضی و تیولی خاندان اشرفی در عصر پهلوی اول توسط رضا شاه مصادره شد، با جسارت و نامه نگاری مادر وی، بانوی اشرف، توانستند بخشی از اموال خود را بازپس گیرند (8)

خدمات علمی، فرهنگی، عمرانی و رفاهی مهندس موسی اشرفی


الف- خدمات علمی و فرهنگی :
1- ساخت و تاسیس دبستان دارای شش کلاس در روستای کلاک بهشهر در سال 1332 در ملک شخصی خود و تقدیم آن به اداره فرهنگ. مدرسه مزبور، نخستین مدرسه رسمی در آن زمان در منطقه در عصر مکتب خانه ها بود و اولین گام مهم و موثر در راه ایجاد امکان آموزش رسمی در بهشهر توسط مرحوم اشرفی فراهم گردید و می توان وی را " بنیانگذار آموزش نوین در بهشهر و محال اطراف" دانست.

مرحوم اشرفی از خیّرین مدرسه ساز و مشوّق اصلی فراگیری علم و دانش و مبارزه با جهل و بی سوادی در منطقه بود.در همین زمینه، بر این باور بود : "...من عقب افتادگي منطقه را از زمان جواني در زمينه كمبود علم و
دانش احساس كردم و به خاطر همين مسأله اقدام به ساخت مدرسه كردم. من معتقدم عبادت جز خدمت به خلق نيست و نيز تمام موفقيت هاي خود را مديون تلاش و تربيت مادرم مي‌دانم ..." (9).

2- ساخت و بنیانگذاری اولین کتابخانه عمومی و مجهز بهشهر.


3- تخصیص و واگذاری میزان 3400 متر مربع در مجاورت منزل مسکونی خویش در خیابان گرگان به آموزش و پرورش بهشهر برای ساخت دبیرستان دخترانه.


4- اهدای زمین در مجاورت روستای رباط خلیل محله ( خلیل شهر کنونی) جهت ساخت دانشگاه پیام نور بهشهر در طی سه مرحله به میزان حدود 15 هکتار و راه اندازی و فعالیت این دانشگاه و جلب و جذب هزاران دانشجو در رشته های مختلف در طی سالیان اخیر و اشتغال به کار آن در حوزه های گوناگون و مسئولیت های مختلف، از دیگر دستاوردهای اقدام خیرخواهانه مهندس موسی خان اشرفی می باشد.

دانشگاه مزبور بعنوان یکی از قدیمی ترین دانشگاههای پیام نور در کشور بوده که به ترتیب مزبور، در سال 1366 تاسیس گردید و علاوه بر مقطع کارشناسی دارای مقاطع کارشناسی ارشد در رشته های
حسابداری، الهیات ( فقه و حقوق) و شیمی و فیزیک نیز می باشد.


5- تامین و حمایت مادی و معنوی از هزاران دانش آموز و دانشجویان بی بضاعت و کم بضاعت و نیازمند به مساعدت مالی در منطقه، تهران و خارج از کشور و ایجاد شرایط ادامه تحصیل آنها در نهایت ادب و احترام و ایمان به این مهم و نسبت به آنان و رسیدن بسیاری از آنها به درجات بالای علمی، فرهنگی، مدیریتی و سیاسی کشور و خارج از آن و تربیت صدها دانش آموز و دانشجوی با واسطه از سوی آن دانشجویان و ارتقای آنها به مشاغل مهمی چون وزارت آموزش و پرورش ایران مانند دکتر نجفی، وزیر اسبق آموزش و پرورش ، از شاگردان استاد علی بابا عسگری گلوگاهی. (10)


6- تهیه و تامین هزینه های خدمات علمی و فرهنگی و دانشگاهی دانشجویان و محققان منطقه و خارج از آن و حمایت بی شائبه از آنها، از جمله تامین هزینه چاپ و نشر کتاب معروف و ارزشمند " اشرف البلاد: بهشهر"، اثر تحقیق و نگارش دانشمند فرزانه، استاد علی بابا عسگری (گلوگاهی ) که همواره با نیک و نکویی و احترام از مهندس موسی خان اشرفی و خدمات بی بدیل ایشان به حوزه فرهنگ و دانش و رفاه منطقه و مردم یاد کرده و می نمایند (11).


7- اهدای زمین برای ساخت دانشگاه علم و صنعت بهشهر ( شعبه بهشهر) در ابتدای جاده ساحل آرام و چهار فصل بهشهر (ذیل راه بند) و ایجاد امکانِ توسعۀ زیرساخت های علمی و دانشگاهی مجدد در بهشهر و جذب هزاران دانشجو در رشته های مختلف علمی و مهندسی، به نحوی که می توان از مهندس اشرفی به عنوان " پدر آموزش نوین و دانشگاهی بهشهر و منطقه" به درستی، یاد کرد و نام برد.

مهندس اشرفي در مراسم افتتاح این دانشگاه فرمود : " اين مقدار زمين را به نيت مادرم كه رنج بزرگ كردن مرا متحمل شد، هديه كرده ام تا ثواب علم اندوزي دختران و پسران بهشهر و مازندراني و ايران اسلامي توشه
آخرتش باشد..." (12)

ب- خدمات مذهبی و دینی

برخلاف تبلیغ و باور برخی از افراد سودجو و مغرض و متهم ساختنِ ناروای مهندس موسی خان اشرفی به بی دینی یا کم دینی و عدم تعهد وی به آموزه های دینی و نماز و روزه و حتی، اشاعه عالمانه و عامدانه این کذبِ خلاف واقع- باورها، رفتارها، خدمات و شخصیت عالی و نامی ایشان در طول حیات طولانی و گُهربار استاد اشرفی نشان از تعهد عینی و التزام عملی ایشان به "خدمت به خلق" به عنوان بالاترین عبادت و تامین رفاه و آسایش مردم بعنوان نماد" تعمیرالبلاد و تامین العباد" (13) و ایجاد فرصت های متعدد علمی، آموزشی، دانشگاهی، رفاهی و مذهبی برای مردم منطقه و خارج از آن و پرهیز از هرگونه تزویر و ریاکاری، به سان رفتارهای بسیاری طبق عرف جاری و متعارف داشته و دارد، به نحوی که حتی، کودکان و نوجوانان منطقه به ماننند بزرگان و کهنسالان با احترام و ستایش از این رادمرد علمی، فرهنگی و انسانی یاد کرده و با نیکی و نکویی او را مورد ثنا و سپاس قرار می دهند.


فهرست اجمالی خدمات متعدد استاد اشرفی در زمینه های موصوف و باور عمومی مردم منطقه به سلامت نفس و ایمان و اخلاق ایشان و باقی بودن آثار خدمات نکوکارانه مهندس اشرفی در زمان حاضر و آتی، خود کمترین دلیل و گواه در بطلانِ تهمت های بی اساس و مغرضانه برخی از دین نمایان و عاملین سنتی عقب ماندگی منطقه در طول سال های اخیر بوده و به سان آفتاب آمد، دلیل آفتاب عمل کرده است.

گرچه، استاد اشرفی و خانواده محترم وی در 4 دهه پیش، به شدت مورد بی مهری و تعرض غیراخلاقی و بلا وجه از سوی برخی از افراد و دست اندرکارانِ فاقد هرگونه تعهد عملی بومی، منطقه ای، ملی و حقوق بشری قرار گرفته و از هرگونه تهمت و افترا و تعرض ادبی و استعمال الفاظ ناشایست نسبت به ایشان ابایی نداشتند،با گذشت زمان، سره از ناسره کشف و چهره و هویت پنهان آنان، به درستی و واقعیت برای مردم و همگان رنگ باخت و نمایان شد و برخی از آنان نیز با وجود طی درجات عالیه از قِبَل این خوش خدمتی ها و رفتارهای ابن الوقتی خویش، فاقد هرگونه وجاهت و باور مردمی در منطقه، علی رغم انتساب به آن شهر و فقدانِ هرگونه خدمات قابل طرح نسبت به مردم منطقه و شهر خود بوده و برخلاف آنها، استاد؛ مهندس موسی اشرفی که به سان ستاره ای، بدرخشید و ماه مجلس شد، روز به روز، منویات انسانی و شخصیت ایمانی و مورد انکارِ غیر واقع ایشان توسط آنان بر مردم جلگه و کوهپایه آشکار گشته و مورد احترام و سپاس آنها و دیگران واقع شده و در گذر زمان می شود : "....دستم بوی گُل می داد، مرا به اتهام گُل چیدن دستگیر کردند، غافل از آنکه بوی گُل دستم از برای گُل کاشتن بود، نه گُل چیدنِ مورد ادعا....".

در همین ارتباط، به ذکر چند نمونه از خدمات مذهبی و دینی ایشان، به اجمال بسنده می گردد :

1- تهیه و تامین هزینه های مراسم مذهبی و حسینی در حسینیه قتلگاه و مسجد گرجی بهشهر و حمایت مادی و معنوی از هیات های مذهبی و دینی در طی چند دهۀ مستمر.


2- تخصیص و اهدای زمینی در خیابان گرگان، جنب منزل مسکونی اش در بهشهر جهت ساخت مسجد دامغانی های بهشهر.


3- تهیه و تامین هزینه های خرید تجهیزات و ملزومات هیات های مذهبی و دینی در بهشهر و منطقه.


4- تامین نیازهای مالی مساجد و تکایا و حسینیه های بهشهر و محال اطراف جهت توسعه آنها و...

ج- خدمات رفاهی و عمرانی

1- احداث جاده بهشهر به زاغمرز با فعالیت های مستمر و حمایت های مالی فراوان مهندس اشرفی.


2- ایجاد و تاسیس اولین سیستم مکانیزه آب شُرب بهشهر در دوره پهلوی دوم با خرید و ورد دستگاه تصفیه آب از آلمان از محل سهم الارث مادری خویش و بنا به توصیه و وصیت آن بانوی خیّر به منظور ایجاد رفاه و آساییش مردم منطقه در برخورداری از آب سالم و بهداشتی با ظرفیت 13000 انشعاب (14).


3- تعریض و شن ریزی جاده مال رو و نامطلوب عباس آباد بهشهر. جاده مزبور متعاقباً، آسفالت گردید و " منطقه تفریحی و توریستی بین المللی عباس آباد"، جدای از ثبت در میراث فرهنگی کشور، در سال گذشته( 1389) از سوی سازمان یونسکو در "فهرست جهانی میراث فرهنگی" در پاریس فرانسه ثبت شده است و در حال حاضر، محل رجوع و بازدید مسافران و توریست های داخلی و خارجی و استقبال فراوان مردم و مراجعان از جاده زیبا و جنگلی مزبور قرار دارد که به همت والای این خادم عمران و آبادانی بهشهر صورت پذیرفت.

4- احداث و تکمیل جاده گلوگاه به روستای ییلاقی نیالا در مجاورت توسکا چشمه با هزینه مهندس اشرفی و همت مردم منطقه و مسئولان مربوطه و قرار گرفتن آن در امتداد جاده دامغان در استان سمنان.

5- لوله کشی آب سید علی چشمه خلیل محله ( خلیل شهر) رباط ، علمدار محله و کلاک با هزینه مهندس اشرفی و کمک اهالی محلی.


6- لوله کشی آب افرا چشمه به روستای التپه بهشهر در مسیر جاده منطقه توریستی و بین المللی عباس آباد و برق آن روستا با کمک اهالی منطقه.


7- خرید و واگذاری میزان 2000 متر مربع زمین به اداره کار بهشهر برای ساخت و تاسیس صندوق کارآموزی ( فنی و حرفه ای) به منوظر آموزش جوانان منطقه و ایجاد زمینه اشتغال آنها در مشاغل زود بازده و تامین معاش آنها و خانواده های آنان به عنوان یکی دیگر از خدمات " چهره ماندگارِ کارآفرین بهشهر".


8- تخصیص و واگذاری زمین بسیار مرغوب و گران قیمت به مساحت 1000 متر مربع در سال 1380، به منظور تاسیس سازمان انتقال خون بهشهر در مسیر جاده بهشهر- گرگان در مجاورت میدان قدس و افتتاح آن در 18 بهمن سال 1383.


9- تخصیص و واگذاری زمین بسیار ارزشمند و ذی قیمت در مسیر جاده منطقه توریستی و بین المللی عباس آباد بهشهر در ورودی روستای التپه به مساحت 25000 متر مربع برای ساخت بیمارستان نوین بهشهر و انتقال تنها بیمارستان دولتی و محدود شهرستان به آن منطقه و ایجادِ امکان برخوردای مردم از خدمات به روز بهداشتی و درمانی و تامین سلامت هرچه بیشتر مردم منطقه.

در همین ارتباط، به همت سازمان نظام پزشکی بهشهر و برخی از اطبای با فرهنگ و دانش دوست بهشهری، در مراسم نکوداشتی از مهندس موسی خان اشرفی به همراه تنی چند به عنوان " چهره ماندگار" در 29 مرداد 1388 تجلیل به عمل آمد.(15) مهندس اشرفی هدف از این اقدام بزرگ را " توسعه فرهنگ آموزش و سلامت جامعه و شهر خود" اعلام کرد. (16)

10- ایجاد مرکز بیماران تالاسمی بهشهر با تامین هزینه و مساعدت مالی فراوان.


11- تامین آب شُرب مردم منطقه از طریق سیستم لوله کشی روستایی در التپه و عمارت چشمه عمارت و استفاده رایگان مردم از آن.


12- تاسیس و حفر نخستین چاه عمیق آرتزین در بهشهر جهت ترویج و توسعۀ روزافزون کشاورزی و باغداری و تشویق مردم و کشاورزان به این مهم.(17)


نتیجه و پیشنهاد

نوشتار حاضر، کوتاه نگاهی اجمالی به شرح زندگی و خدمات بی شائبه و انسان دوستانه فقید سعید، روان شاد، استاد مهندس موسی اشرفی بهشهری؛ پدر آموزش نوین بهشهر و چهره ماندگارِ علم و فرهنگ و عمران و رفاه منطقه و منویات بشری و انسانی ایشان در راه تامینِ روزافزون نیازمندی های علمی، فرهنگی، عمرانی و رفاهی مردم بهشهر و محال اطراف بوده است.

به راستی، این سوال مطرح است که چرا هیچ یک از دانشگاه ها، مدارس، بیمارستان و موسسات علمی، فرهنگی، درمانی و مدنی تاسیس یافته با همت و هزینه و اقدامات خیرجویانه مهندس اشرفی یا خیابان های شهر به نام و یاد ایشان نام گذاری نشده است؟! و چرا مدیریت و مسئولان کلان شهری خود را فارغ از هرگونه توجه لازم نسبت به پاسداشت استاد اشرفی در زمان حیات ایشان یا نکوداشت محترمانۀ آن روان شاد بعد از فوت ایشان دانسته و می دانند؟!

بودیم و کسی پاس نمی داشت که بودیم / باشد که نباشیم و بدانند که بودیم


فراموش نکنیم که ؛ تاریخ ، چراغ راه آینده است و افکار عمومی و مردم نسبت به عملکرد مُثبت یا منفی ما و خدمت یا خیانت احتمالی افراد و دست اندرکاران مربوطه قضاوت خواهد کرد و باید به وجدان عمومی مردم و تاریخ پاسخ داد.

در زمانی که تحت تاثیر تعصبات وَهن آمیز و رفتارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی، منزل این پدر معنوی و بزرگ مرد فرهنگ و ادب و عمران بهشهر را به آتش کشیده و اموال وی را به غارت بردند، مهندس اشرفی در هیجان های ابتدایی آن ایام فدا شد تا نسلی متولد شود در خاکسترهای احساسات و باور به سلامت فکر و اندیشه مبتنی بر نوع دوستی و خیر خواهی براساس منویات انسانی و رفتارهای ایمانی. (18)

اما با گذشت زمان و به زودی، باز هم به منزل آن مرحوم رفتند و دست نیاز به کرامات و سعه صدر وی دراز کردند و البته، چه نیکو و زیبا با گسترش روزافزونِ اقدامات عام المنفعه و ماندگار خویش در حوزه علم و فرهنگ و عمران و رفاه منطقه و مردم، نام نیک و نیّات خیرخواهانه خویش را بر خلاف القائات منفی متعصبان بی منطق و مهاجمان بی مسئولیت به منزل و حریم خصوصی خود پاسخ داد....

درگذشت این نکوکار بهشهری و شمالی، درگذشت اندیشه های والای ایمانی و انسانی وی و شهروندان بهشهری نبوده و نخواهد بود.

گرچه، ضایعه فوت ایشان باعث تاسف و تاثر شد، اما راه نیک و باور نکوی استاد و خدمات بی شمار ایشان در گذر زمان، نام و یاد ایشان را همیشه و هماره در ذهن ها و دل های مردم و کودکان مان جاودان ساخته و با احترام و سپاس از شخصیت انسانی و خدمات بشری ایشان برخلاف تبلیغات کذب و ریاکارانه برخی ها یاد خواهد شد .

شایسته است به همت مردم و مسئولان شهر، تندیس ایشان به عنوان " پدر عمران و آبادی شهر" و " چهره ماندگار بهشهر" در دانشگاه ها و مراکز علمی و فرهنگی شهر نصب و " کرسی/ بورس مهندس اشرفی" از محل ماترک ایشان برای بهره مندی و رقابت مُثبت علمی و فرهنگی دانشجویان منطقه در دانشگاه های آن تاسیس شده و مراکز علمی، فرهنگی و عمرانی و رفاهی شهر و حداقل، یکی از خیابان های اصلی شهر نیز به نام ایشان مزیّن گردد و " بنیاد خیریه اشرفی " در راستای تحقق آرزوهای دیرینه آن مرحوم با مدیریت هیات امنایی دانشگاهیان و معتمدین محلی و مردمی ( بدون هرگونه وابستگی سیاسی، حزبی و رسمی) با عضویت دو پزشک، دو مهندس، دو عضو هیات علمی دانشگاههای بهشهر، دو معتمد محلی، دو حقوقدان و وکیل بهشهری و سه دانشجوی در حال تحصیل در شهرستان و دو عضو منتخب وراث آن مرحوم از محل ماترک ایشان در جهت نیل به منویات خیرخواهانه استاد اشرفی در بهشهر( منزل استاد) تشکیل و تاسیس گردد.

باشد تا نکوداشتی در احترام به منویاتِ خیرخواهانه و بشردوستانه ایشان لااقل، پس از ممات استاد باشد، حال که در زمان حیات شان ، حدّشان دانسته نشد و قدرشان نیز به خوبی درک نگردید و به درستی، مورد تقدیر واقع نشده است : این شرح بی نهایت کز حُسن یار گفتن / حرفی است از هزاران، اندرحکایت آمد...

نظر به برنامه تدوین تاریخ زندگی استاد موسی اشرفی از سال ها پیش، مزید امتنان خواهد بود اطلاعات، اسناد، تصاویر و خاطرات و تاریخ شفاهی دوستان و علاقه مندان و مطلعان محترم به آدرس اینترنتی behcenter@hotmail.com ارسال فرمایند .

من در دل دارم از دو کس سپاس / یکی حد شناس و دگر، قدر شناس

منابع و پی نوشت ها


1- دکتر علی مدرسی اسفه، فیض گل، صص 26 و 38 .


2- محمد رضا زمانی درمزاری ( فرهنگ )، سالها باید....، انتشارات کلک سیمین، 1389، صص 5-7


3- " بوستان دانشوران " ؛ عنوان طرح مطالعاتی کلان و وسیعی در جهت ثبت و ضبط بیوگرافی، خاطرات، آثار و پاسداشتِ یادمان های جاودانه اساتید، هنرمندان و بزرگان علم و اندیشه و چهره های ماندگار در حوزه ها و رشته های مختلف در سراسر ایران و در زمان حیات آنان است که از سوی نگارنده در مژسسه فرهنگی ارغوان مهراندیش در تهران تهیه و تدوین شده و در آن ايام ( 1374) به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ارائه شده است و برنامه " چهره هاي ماندگار" مطروحه در سال هاي اخير در صدا و سيما، بخشي از آن بوده است !


تدوین کتاب سالها باید....؛ در شرح حال، دیدگاه ها و مکاتبات استاد محمد مهدی فولادوند- گوهر سبز(ستاره كوير) ؛ تاریخ زندگی دکتر محمدحسن گنجی، بنیانگذار جغرافیای نوین کشور ؛ از زمره آثار مزبور بوده است.

نگارنده و مؤسسه یاد شده در قالب طرح « یادمان دانشوران» هدف فوق را در خصوص اساتید، هنرمندان و بزرگانِ فوت شده علم و اندیشه و هنر ایران پی گرفته است که از جمله، آثار این طرح می توان از کتاب های زیر نام برد : الف- محمدرضا زمانی درمزاری. گوهر اندیشه؛ تاریخ زندگی استاد ابوالقاسم سحاب تفرشی، مؤسسه جغرافیائی و کارتوگرافی سحاب، چاپ بهمن 1378، ب- محمدرضا زمانی درمزاری. جغرافیای عشق؛ ویژه نامه درگذشت استاد عباس سحاب، پدر جغرافیای کشور (1300-1379)، مؤسسه جغرافیائی و کارتوگرافی سحاب، چاپ اول، فروردین 1379، ج- مهندس موسی اشرفی، چهره ماندگار عمران و آبادانی بهشهر ( در دستور انتشار) ، د- سایر.


4- محمد رضا زمانی درمزاری ( فرهنگ)، تاریخ شفاهی بهشهر؛ مرکز مطالعات بهشهر شناسی، 73-1370


5- مازندران که سابقاً ، طبرستان نام داشت، قسمتی از ایالت قدیمی" فرشوادگر/ پشتخوارگر" و طبق مفاد مذکور در نامه معروف تنسر،" دارمسته تر/Darmester " به شمار می رفت و از قرن 7هجری(13م)، مقارن با حمله مغول،نام طبرستان متروک و عنوان "مازندران" معمول گردید ومنطقه "اشرف / بهشهر" نیز یکی از ایالت آن محسوب می شد. " اشرف البلاد/ بهشهر"،از زمره شهرها و بلادِ تاریخی و تمدنی ایران و منطقه خاور میانه است که دارای تاریخِ پرفراز و فرودِ فراوانی است.

شهرستان بهشهر در 12 کیلومتری جنوبی دریای خزر و در کنار سلسله جبال البرز،ازشرق به گلوگاه(، کردکوی و گرگان)، از جنوب به دامغان و از غرب به نکاء و ساری محدود است. نام آن قبل از صفویه، " پنج هزار، پنج هزاره"، "خرگوران"و سپس،" آسیاب سره"، جزء قلمرو اسپهبد کبودجامه گان بود و در عصرشاه عباس صفوی به " اشرف/ا شرف البلاد/ اشرف الملوک" و در دوره پهلوی اول(رضا پهلوی) به "بهشهر" تغییر نام یافت.


اشرف در سال1021ق. به امر شاه عباس صفی بنا گردید و به صورت شهرِ مدرن درآمد و بعنوان پایتخت دوم ایران در عصر زمامداری صفویان قرار گرفت، به نحوی که مکتوبات "اسکندر بیک ، منشی مخصوص شاه عباس" در کتاب " تاریخ عالم آرای عباسی "، مؤید این مهم می باشد. .وی از اشرف بعنوان "دارالسلطنه و دارالخلافه" یاد کرده که به ترتیب فوق به دستور شاه ایران ساخته شد و " اشرف البلاد" نام گرفت . بعدها،این شهر بعنوان مقرتابستانی سلطنت صفویه و شاه عباس در آمد. مردم اشرف البلاد، جدا از ساکنان بومی،از تیره های مختلفی که عمدتاً ، از سرزمین های مجاور به این منطقه کوچانده شده اند، تشکیل شدند.

درسال1023ق.پانزده هزار خانواده از شیروان ، ارامنه(تیره های مسیحی)و گرجی از قفقاز(تیره های گرجی) به فرمان شاه عباس به اشرف منتقل گشته و در جشن نوروزسال1028ق.در " کاخ باغ خلوت اشرف" در حضور شاه به اسلام گرویدند و برخی دیگر ، در سالهای بعد،به علت ناسازگاری آب و هوا در گذشتند و پاره ای از آنها به جلفای اصفهان و دسته ای نیز در منطقه گرجی محله اشرف ( بهشهر کنونی) و روستای گرجی محله کوسان ساکن شده اند. "پیتردلاواله" ، جهنگرد ایتالیایی زمان شاه عباس صفوی که در جشن نوروز مزبور در اشرف حضور داشت ، مراتب مذکور را نیز در سفر نامه خود تائید نموده است.

اشرف/ بهشهر در گذر زمان از قرون وسطی، دوره قبل از ظهور اسلام، پس از ظهور اسلام، عصر صفوی، زندیه، قاجاریه، پهلوی و دوره حاضر دارای تاریخ پُر فراز و فرود و قابل توجهی بوده و همواره در طول تاریخ خویش در عرصۀ مناسبات داخلی و بین المللی تاثیر گذار بوده است. اشرف ( اشرف البلاد) یا بهشهر کنونی که به ترتیب مزبور در سال 1021ق . به دستور شاه عباس صفوی ساخته شد ،بعنوان پایتخت بهاره و دوم صفویان ، بعد از اصفهان قرار گرفت . از آن هنگام به بعد ، علاوه بر تاسیس و راه اندازی بناهای دولتی و دوایر حکومتی ، ساختمان ها و کاخ های متعدد و زیبایی در اشرف ایجاد گشت و در واقع ، باشکوه ترین تاریخِ دورة اشرف در عصرصفویه بوده است.

به نظر لردکرزن انگلیسی ، " اشرف (مازندران) که زادگاه شاه عباس بود درنظر شاه مرتبت و منزلت خاص داشت و در آنجا ، قصر های متعدد و باشکوه ساخت . شاه عباس درصدد برآمد که اصفهان تازه ای در شمال بسازد که قصرها و عماراتش به پایتخت جنوبی (اصفهان) برابری کند" .

بر اثر همین تمایل شاه عباس به توسعه آبادانی اشرف بود که سیاستِ مطلوب مهاجرپذیری را در این منطقه ، به ترتیب فوق به اجراء درآورد . و خاندان مهندس موسی خان اشرفی نیز از زمرۀ همان مهاجران گرجی کوچانده شده به این منطقه در آن زمان بوده اند. شرفیابی سفرا و جهانگردان کشورهای اروپایی و ملل غربی به حضور شاه عباس در اشرف / بهشهر مانند پیترو دلاواله / Pietro dellavalleh (994 – 1062 ق / 1586 – 1652م) - دون گارسیای اسپانیایی(Don Garsia) - لرد ادمور کاتن(D.Cotton)، سفیر انگلیس و فرستاده"چارلز اول" ، پادشاه انگلستان به دربار ایران در دربارصفوی ( در اشرف / بهشهر) ، روبرت شرلی و آنتونیو شرلی- سر رابرت و تامس هربرت، نویسنده و دانشمندِ همراه سفیر انگلیس از نقاط عطف تاریخی منطقه محسوب می گردد . حاصل حاصل مشاهدات آنها که در قالب کتب و سفرنامه های تاریخی و تحقیقی گرد آوری شده و بیشتر آنها به زیور چاپ در آمده است ، از منابع اصلی تاریخ عصر صفوی و پس از آن در خصوص مازندران و به ویژه ، اشرف می باشد .


شاهان قاجار ، به ويژه " فتحعليشاه ، محمد شاه قاجار و ناصرالدين شاه" به جهت منشاء اوليه خاندان خود(گرگان)، علاقه زيادي به مازندران و اشرف نشان مي دادند . ناصرالدين شاه درسفر اول خود به مازندران در 13ذي الحجه1283ق. به اشرف آمد و در باغشاه ، مستقر گرديد.

در اين سفر" عضدالملك، صنيع الدوله و حكيم طولوزان"، پزشك فرانسوي دربارشاه" وي را همراهي كردند. بعد از انقراض قاجاريه و روي كارآمدن " سردارسپه،ميرپنج" به عنوان سلطنت-"رضاپهلوي" به مانند شاه عباس ، توجه و تمايل ويژه اي به اشرف نشان مي داد.

وي معمولاً ، دو دفعه در سال (15ارديبهشت و 15مهر) به مازندران و اشرف سفر مي كرد و عموماً ، دركاخ صفي آباد مستقر مي گرديد . آخرين سفر او نيز در سال1320ش. بود. اشرف در سال 1315 توسط وي به "بهشهر" تغيير نام يافت.

بهشهردرسال1316جزء شهرستان ساري در استان دوم مازندران محسوب مي شد . محمد رضا پهلوی بر خلاف پدر خويش(رضا پهلوي) علاقه كمتري به بهشهر نشان مي داد. وی سه مرتبه به ترتيب ، در خرداد 1319(بعد از ازدواج با فوزيه مصري:1318) ، فروردين1329و فروردين1333به همراه " ثريا اسفندياري" ، همسر دوم خود به بهشهر سفر كرد و در باغشاه و صفي آباد مستقر شد.

به هنگام ریاست جمهوری " ترومن " در آمریکا ، " سیاست سد نفوذ" برای مقابله با جهان سوسیالیست و بویژه ، اتحاد جماهیر شوروی از سوی وی و همکارانش تعریف و تبیین گردید و بر این اساس ، " کاخ صفی آباد بهشهر"بعنوان مرکز کنترل اطلاعات ضد جاسوسی آن کشور در ایران درآمد و متعاقب تاسیس فرودگاه نظامی و تاسیسات هوایی در آن ، بعنوان پایگاه کنترل شوروی در منطقه قرار گرفت و بدین ترتیب ، بهشهر در عصر پهلوی دوم در چهارچوب سیاست جهانی آمریکا و نظام بین المللی قرارداشت .

پس از سال 57، بهشهر در مسیر توسعه روزافزون علمی و فرهنگی با تاسیس دانشگاههای متعدد چون
پیام نور، علم و صنعت، آزاد اسلامی و ....، خصوصاً با اقدامات خیرخواهانۀ پدر عمران و آبادنی شهر، روانشاد مرحوم مهندس موسی خان اشرفی قرار گرفت و مجدداً، با ثبت میراث فرهنگی و تمدنی آن در مانند مجموعه تاریخی و توریستی عباس آباد، شبه جزیره و تالاب بین المللی میانکاله در فهرست جهانی یونسکو و کنوانسیون بین المللی رامسر و کشف آثار باستانی گوهر تپه و دیگر میراث تاریخی و تمدنی شهر و محال اطراف، جایگاه ویژه و مهمی در مناسبات فرهنگی، تاریخی، مطالعاتی و تمدنی داخلی و جهانی یافته است.

( برای اطلاع بیشتر ر.ک : اشرف البلاد : بهشهر در آئینه تاریخ، محمد رضا زمانی درمزاری (فرهنگ)، مرکز مطالعات بهشهر شناسی، منتشره در سایت مازندنومه مورخ 11/11/1389 و دو هفته نامه بهنگر، شماره های مکرر، 1386).


6- سفرنامه ناصرالدین شاه به نقل از تاریخ مازندران،مهجوری ج2 ص189.


7- دکتر منوچهر ستوده، از استارا تا استرآباد، صص24، 28 و 37- عبدالعلی حیدری گرجی، تاریخ گرجی های ایران، صص 415- 419)- محمد رضا زمانی درمزاری ( فرهنگ)، تاریخ شفاهی بهشهر؛ مرکز مطالعات بهشهر شناسی، همان


8- محمد عظیمی، پس از زندگي/موسي خان اشرفي درگذشت، سایت مازندنومه، 25/11/1390

9- وبلاگ التپه : www.altappeh.blogfa.com

10- محمد رضا زمانی درمزاری ( فرهنگ)، تاریخ شفاهی بهشهر؛ مرکز مطالعات بهشهر شناسی، همان.

11- عبدالعلی حیدری گرجی، تاریخ گرجی های ایران، همان، صص 12-411 و محمد رضا زمانی درمزاری ( فرهنگ)، تاریخ شفاهی بهشهر؛ مرکز مطالعات بهشهر شناسی، همان.

12- وبلاگ التپه : www.altappeh.blogfa.com

13- این عبارت منتسب به شهید حسن مدرس است. برای اطلاع بیشتر ر.ک : قانون و نظام قانون در اندیشه مدرس، محمد رضا زمانی درمزاری، نشریه مجلس و پژوهش مجلس شورای اسلامی، شماره 21، سال 1375

14- عبدالعلی حیدری گرجی، تاریخ گرجی های ایران، همان و محمد رضا زمانی درمزاری ( فرهنگ)، تاریخ شفاهی بهشهر؛ مرکز مطالعات بهشهر شناسی، همان.

15- وبلاگ دکتر محمد تقی صالح بری، پزشک محترم بهشهری : salehtabari.blogfa.com.

www.altappeh.blogfa.com 16- وبلاگ التپه :

17 - عبدالعلی حیدری گرجی، تاریخ گرجی های ایران، همان

18 – وبلاگ التپه : www.altappeh.blogfa.com


  • زمانی- تهرانپاسخ به این دیدگاه 5 0
    سه شنبه 16 اسفند 1390-0:0

    جناب آقای لمراسکی عزیز
    با سلام و سپاس از اظهار نظر صادقانه و دیدگاه محبّانه جنابعالی ؛ شایان ذکر است :
    1- عنوان مهندسی مندرج در ویژه نامه منتشره مستند به منابع اشاره شده و اسناد مربوط به ایام نمایندگی آن فقید سعید در مجلس شورای ملی بوده است. در صورت صحّت ادعای جنابعالی، ضرورت تدقیق و اصلاح منابع مزبور قابل طرح است.2- روایت آن مرحوم نسبت به قتل پدرشان بر اساس نقل قول ها و شنیده های احتمالی به جهت عدم تولد ایشان در آن زمان و عدم مشاهده یا اطلاع مستقیم ایشان بوده و احتمالاً از حیث رعایت قبح موضوع مطرح شده است. بدیهی است که با وضعیت موصوف در ویژه نامه متفاوت باشد! ...مجدداً نیز از اظهار التفات جنابعالی و حُسن رسالت رسانه ای مدیریت محترم و سردبیر ارجمند و فرهنگ دوست سایت مازندنومه سپاسگزارم.مزید امتنان خواهد بود در صورت دسترسی به اسناد و مدارک بیشتر در باره آن مرحوم و یا آگاهی از تاریخ شفاهی و روایات محلی در این ارتباط، مراتب را جهت تکمیل کتاب شرح حال زندگی ایشان به اینجانب و مرکز مطالعات بهشهرشناسی منعکس فرمائید :behcenter@hotmail.com

    • رستمکلائیپاسخ به این دیدگاه 0 0
      سه شنبه 9 اسفند 1390-0:0

      جناب آقای دکترزمانی
      بادرود ، از یاد نامه پر بار و زیبایتان سپاسگذارم. اجازه می خواهم چند نکته کوچک را متذکر شوم:
      1- زنده یاد مدرک مهندسی نداشت. و این موضوع را صادقانه دو بار به اینجانب متذکر شد. ظا هرا سال دوم یا سوم تحصیل در رشته کشاورزی مجبور به بازگشت به ایران شده و دوره دانشجوئی را باتمام نرسانده است. اما معتقدم فارغ از اخذ مدرک ،ایشان به شهادت تاثیر مهمی که بر کشاورزی و باغداری منطقه داشته اند به در جه واقعی مهندسی کشاورزی رسیده بودند.
      2- ایشان زمینی که برای ساخت دانشگاه علم و صنعت در اختیار گذارده بودند واقع در روستای کلاک روبروی کار خانه نئو پان بوده است. که بدلیل مشکلات وقفی امکان ساخت پردیس اصلی دانشگاه در آن ممکن نشد.و زمین فوق به ایشات مسترد گردید.و زمین فعلی دانشگاه واقع در جاده منتهی به تالاب میانکاله (ساحل آرام) تو سط سازمان مسکن و شهر سازی واگذار شد.
      3- در مورد کشته شدن پدر ایشان گزارش شما با روایت آن مرحوم متفاوت است
      با تشکر
      رستمکلائی

      • حاج محمد خلیلیپاسخ به این دیدگاه 3 0
        دوشنبه 8 اسفند 1390-0:0

        واقعاااااااااااااااااااااااااااااا زیبااااااااااااااااااااااااا بود

        • دوشنبه 8 اسفند 1390-0:0

          باتشکر لطفا از موسی خان و مادرشان عکس بکذارید

          • يکشنبه 7 اسفند 1390-0:0

            بسیار عالی بود جناب دکتر

            • حسین زمانیپاسخ به این دیدگاه 5 0
              شنبه 6 اسفند 1390-0:0

              گمان میکنم همه مردم و اهالی بهشهرو نیز دانشجویان محترم دانشگاههای بهشهر و حومه مدیون این بزرگ مرد اشرفی باشند
              روحشان شاد

              • علیرضا شیرازی و زهرا خدادادیپاسخ به این دیدگاه 6 0
                جمعه 5 اسفند 1390-0:0

                نام و یادش جاودان راهش پررهرو باد.
                تشکر از مقاله خوب و مفید شما.

                • رسول عبدیپاسخ به این دیدگاه 4 0
                  چهارشنبه 3 اسفند 1390-0:0

                  با سلام خدمت جناب آقای زمانی درمزاری.
                  ضمن عرض ارادت و تشکر بابت مقالۀ کامل و مفیدتان.
                  جامعه ما داراي معضلات پيچيده اي شده است كه بخشي از آنها با تفاهم و اعانت انسانهاي خير انديش و نيكوكار قابل جبران مي‌باشد .روند حركت جامعه ماشين‌زده كنوني به سمت و سوئي حركت مي كند كه موجب دوري انسانها از يكديگر شده است ودر شرايط فعلي بسياري از انسانها اگر چه در كنار هم زندگي مي كنند اما دلهاي آنان فرسنگها از هم دور هستند و بي‌خبر از حال و احوال ديگر انسانها .
                  گاهی خداوند به بعضی آدمها توفیقاتی میدهد که آنها را نسبت به دیگران بسیار متفاوت و برجسته میکند و آنها موفق میشوند با کارهای موفق و ارزشمندشان الگویی برای همه بشوند و حجت را بر همه تمام کنند. یکی از این انسانهای برجسته و خداجوی جامعه امروز ما فردی بود با خلقیات و خصوصیات اخلاقی نیکو و ارزشمند که از سالها پیش که هرکس در هر کجا و در هر زمان او را دیده است فقط یک چیز را مشاهده نموده و آن هم شور و شوق و بی تابی برای خدمت به هم نوع خویش بوده است.اما اینک وی چشم بر هم نهاده و رهسپار خواب ابدی شده است.چقدر به جا بود که مردم در معرفی شخصیت مهندس موسی خان اشرفی بزرگ و نیک اندیش،بیش از این همت می گماشتند تا رفتارش به صورت یک الگوی موفق برای دیگر زنان و مردان جامعه ترویج می شد.
                  امید که او در جوار رحمت حق با اولیای الهی و راه سرشار از خیر و برکتش سرمشق دیگران باشد.

                  • يکشنبه 30 بهمن 1390-0:0

                    از مهندس هر چه می دانند .مطلب دارنند باید نوشت حتما بنیاد اشرفی باید تاسیس گردد تانامش زنده باشد روحش شاد

                    • مجیدهوشیپاسخ به این دیدگاه 6 0
                      شنبه 29 بهمن 1390-0:0

                      سعدیامرد نکونام نمیردهرگز مرده آن است که نامش به نکوئی نبرند. جناب آقای زمانی استاد محترم مطالب فوق هم باعث غرورملی است که چنین انسانهای در ایران عزیز زیستن وزندگی می کنندوهم باعث تاسف که چرا اینگونه افراد باید مورد بی مهری قراربگیرند.بخاطر ویژه نامه تان ازشما تشکر میکنیم


                      ©2013 APG.ir