تعداد بازدید: 4836

توصیه به دیگران 13

سه شنبه 15 فروردين 1391-23:3

حکایت مار و چوپان و آن کمیته ایکس!

...چوپان گفت:چون آن موقع من داغ بودم و هنوز کمیته ایکس را کشف نکرده بودم! الان بعد از کشف کمیته ایکس دو کمیته دیگر را هم کشف کردم:یکی کمیته"ایگرگ" که برادرزاده ایکس هست و دیگری کمیته "ضد" که پسردایی ایکس هست و من دارم روی کمیته "ان" هم کار می کنم که به زودی کشف می شود!(طنز مازندنومه)


مازندنومه،سردبیر:یکی بود،یکی نبود.روزی و روزگاری چوپانی بود که هر روز گله اش را به چرا می برد و شب برمی گشت به ولایت خودش.این چوپان کمی سیاست می دانست و برای خودش داخل صحرا،زیر درخت هلو(توضیح نگارنده:این هلو با آن هلویی که رییس جمهوری گفت فرق دارد) تحلیل سیاسی می کرد و از آن جور چوپان های بی سواد نبود.

یک روز که گله را برده بود صحرا،بعد از آن که خوب گله را چراند و سیر کرد،آن ها را جمع کرد زیر درختی و نی هفت بندش را درآورد و بنا کرد به یک حالت سوزناکی نی زدن(توضیح نگارنده:البته مرد چوپان ، موسیقی کاملا" داخلی و مجوز دار را با سازش اجرا می کرد تا مبادا مثل آن دو فیلم بی ناموسی و بی خود، او و گوسفندانش را توقیف کنند!)

او همین طور که داشت در دستگاه شور نی می زد و غنا می کرد،یک دفعه ماری از پشت درخت بیرون آمد،به این درازی(به این درازی:واحد اندازه گیری طول در زمان قدیم بوده است معادل 6 و نیم متر!)

باری،مار آمد و آمد تا به چوپان رسید.

-سلام مشدی چوپان-مار گفت.

-و علیک السلام مارجان،اگر آمده ای مرا نیش بزنی بهتر است به خودت زحمت ندهی،چون در این زمانه ما آن قدر هوای سربی و همبرگر و پیتزا و پفک خوردیم که هیچ نیش و زهری در ما کارگر نیست.تازه من نیش زبان عیال و مادر عیال را هم تحمل می کنم،چه برسد به تو.خودم هم به این و اون نیش می زنم.-مرد چوپان گفت.

مار گفت:ای آدمیزاد بدان که من پادشاه تمام مارهای جهانم و آن زمان که سه هزار میلیارد تومان اختلاس شد من بودم و آن زمان که چمدان های پر پول از خارجه رسید من بودم و آن زمان که رای خرید و فروش می شد من بودم،اما الان دیگر پیر شده ام و دندان هایم ریخته است و به پول و گنج علاقه ای ندارم.حال اگر تو جواب سئوال هایم را بدهی،همه گنج ها و پول هایم را دو دستی تقدیم تو می کنم و یارانه ام را با 28 هزار تومان اضافه که در حسابم هست،می دهم به تو و بعد خودم می روم کانادا در سوراخ ویلای آن مدیر فراری لانه می کنم یا می روم یک مدرک دکترا می گیرم و تدریس می کنم و مطالب آتشین می نویسم!

چوپان گفت:باشد،بپرس.

مار گفت:سئوال دوم من این است که مفلوک ترین موجود جهان کدام است؟

چوپان گفت:آن من هستم که حکم شترمرغ را دارم و نمی دانم از انتخابات گذشته دفاع کنم یا به آن حمله کنم! و آن هم دلیلش این است که من دوست داشتم همه نامزدها دست جمعی با اتوبوس ته دره می رفتند و هیچ کس به مجلس نمی رفت و فقط برادرم می رفت!

مار گفت:مرحبا!سئوال سوم این است که علت بالای طلاق در جامعه چیست؟

چوپان گفت:تمام تقصیرها به گردن کمیته ایکس باشد و من بی تقصیرم.این ایکس از خارجه پول می گیرد و فتنه انگیز است و به برادرم دشنام می دهد و بین زن و شوهرها هم اختلاف ایجاد می کند.

مار گفت:احسنت!سئوال چهارم این است که چرا در بهار،درختان شکوفه می دهند؟

چوپان جواب داد:آن دلیلش دوم خردادی های نامرد بی ناموس هستند که شاید الان خودشان نباشند اما ما و داداش مان که هستیم!و من هر شب خواب دوم خردادی ها را می بینم و هر وقت از خواب بیدار شدم سه بار به آن ها فحش می دهم و در سایتم افشاگری می کنم!

مار گفت:آفرین!حالا سئوال پنجم و آن این که چرا در کشور،سالانه 25 هزار نفر در اثر تصادفات جاده ای می میرند؟

چوپان گفت:علتش این است که در انتخابات ، رای خریداری شده و ما سند کافی داریم و باید انتخابات به هم بخورد تا خان داداش ما به مجلس برود که اگر او می رفت ما این قدر تصادفات نداشتیم.

مار گفت:حبذا!حال به سئوال ششم پاسخ بده و بگو چرا لیست شما در انتخابات رای نیاورد و مفتضحانه شکست خوردید؟

چوپان گفت:چون آن موقع من داغ بودم و هنوز کمیته ایکس را کشف نکرده بودم! الان بعد از کشف کمیته ایکس دو کمیته دیگر را هم کشف کردم:یکی کمیته"ایگرگ" که برادرزاده ایکس هست و دیگری کمیته "ضد" که پسردایی ایکس هست و من دارم روی کمیته "ان" هم کار می کنم که به زودی کشف می شود!

حالا بعد از این کشفیات و اختراعات من، اگر مرد هستید دوباره انتخابات بگذارید ببینید خان داداش رای می آورد یا نه!(توضیح نگارنده:اگر دوره قجر یا آل بویه بود حتما" به خاطر کشفیات این کمیته ها ، لقب کاشف الدوله به این چوپان ساده دل اعطا می شد!)

مار گفت:احسنت!واقعا" که حق امثال تو را خورده اند و تو نباید چوپانی کنی و باید قبای وزارت بپوشی و حکمرانی کنی!حالا به سئوال هفتم پاسخ بده و آن این که آن چیست که اولش قند بود و بعد شکر شد و عاقبت سرکه؟

چوپان فی الفور گفت:آن دولت احمدی نژاد است که اول قند صادراتی به بنگاله و ونزوئلا بود و بعد که به من پست معاونت داد شکر شد و عاقبت که مرا عزل کرد ، سرکه شد!و من گمان نکنم این سرکه تا 7 سال بماند،مگر این که دوباره به من پست بدهند که در این صورت من برای شان ويژه نامه می نویسم مثل همان ويژه نامه ای که برای هاشمی رفسنجانی و خاتون نوشتم و الان روزی دوصدبار به خودم فحش می دهم که ای مرد چوپان،آن چه کاری بود که تو کردی!

مار گفت:مرسی!حالا سئوال هشتم و این که...

*

ده سال بعد:

مار گفت:بارک الله!حالا سئوال نوزده هزار و دویست و دهم...

*

و ما از این داستان نتیجه می گیریم که آدم نباید هیچ وقت به سئوال های یک مار خوش خط و خال جواب بدهد و کماکان برود در سایتش بد و بیراه و دروغ بنویسد بهتر است.


  • سه شنبه 22 فروردين 1391-0:0

    طنزی زیبا،دلپسند،باکلاس و امروزی بود.مرحبا به این قلم.باز هم در مورد مسایل دیگر طنز بنویسید.لذت میبریم

    • جمعه 18 فروردين 1391-0:0

      مطلب رو كم كني براي آقاي ز... بود دمتون گرم

      • میرعمادیپاسخ به این دیدگاه 0 0
        پنجشنبه 17 فروردين 1391-0:0

        من که میگم اینمتنو بی بی سی براتون تهیه کرده یا یه بی بی سی چی دارینا

        • محمدرضادرویشیپاسخ به این دیدگاه 0 0
          پنجشنبه 17 فروردين 1391-0:0

          حالا که انتخابات ساری تایید شده پس یک مطلب و تحلیل بنویسید و اشتباهات کاندیدای شکست خورده را تذکر دهید تا دوره بعدی تکرار نکند.

          • پنجشنبه 17 فروردين 1391-0:0

            خبر فوري : انتخابات ساري تائيد شد و تائيديه به استانداري فكس گرديد .

            • پنجشنبه 17 فروردين 1391-0:0

              اگر مازندنومه نبود چی میشد؟کی می خواست جلوی هوچیگری و فتنه بازیهای اینها بایستد؟ماشا الله.مسئولان استان به مازندنومه بیش از اینها بدهکارند که همه جا از آنها حمایت سالم میکند و در جایش هم نقد میکند

              • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                ای اقا اینها که ادعا کردند ما مدرک داریم مردان پرتلاش شورای نگهبان انان را قابل ندانستند و شکایت انان رابررسی نکردند و حتی یک صندوق را بازگشایی نکردن و همگی زدند زیر خنده ای بابا بگ بگ مدرک دارم یا ایه الناس این بود مدرکت ای بابا برادرتان که قاضی هستند قبل از عمل با انان مشورت میکردید اخه برادرمون به ما گفتند این مدرک محکمه پسند نیست اما ما گفتیم مدرک سیاسی و حرف کوچیکه درست است اخه چند سال تو وزارت کشور بوده درست میگه بلدکارشو ببین حالا رفتند برادرها با همدیگه در کانون فرهنگی کیاپی نشسته اند کنار همون تلویزیون و یخچال و میز ...و درکنار شعار مینوشتند پاک باش خدمتگزار نمیدونستند ای بابا... گفتند ولش کی میدونه اما دل دل غفل افرادی با ایمان بودند که از اون اموال عکس گرفتند و بخاطر بعضی از صداقتشان انرا برملانکردند و انان زهی خیال باطل که ما بیت المال میشناسیم و نشستند وتحقیق کردند چرا مادر پایگاه مردمی خودرای نداریم تا ظهر نشتستند بردر خانه و کنار مسجد گفتند برویم با اتوبوس ...زهی خیال باطل که از داخل اتوبوس فیلم برداری کردند و حرفهای انان است تاسر صندوق عجب معرفتی داشتند که این رافیس بوک انتشار ندادند مرحبا به غیرتشان و امدند در مسجد سخنان اتشین کردن و گفتند ما فلانیم و فلان از قضا خودش در حلقه ایکس بوده و برادرش را یک شبه فرماندارکرد و خودش معاون وزیرشده و چون اونها را گرفتند حال مخالف حلقه ایکس شدند چه بگ بازم کمه اقا معرفت چیز خوبیه اقای استاندار یک موضوع را به برادرگفت و به او اعتماد کرد این اقا که پروژه انا رای نیاورد برملاکرد سخنان و درد دل استاندار فقیه مارا اقا تو که راز دارنبودی پس اعتمادنداشتی تورا از کار برکنار کردند و خبر جالب انکه بعدا میگم -

                • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                  سرشمادردمیکنه برا اینکارها . کی وبازی میدید...
                  جواب پشت جواب

                  • همکار مطبوعاتیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                    چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                    سلام من نفهمیدم !!
                    از سردبیر سایت وزین کمی بیشتر انتظار داشتیم
                    کمی تا حدودی مطلب ضعیفی بود!
                    مطالب خیلی قوی تر از جناب سردبیر خوانده بودم
                    راستش خورد تو ذوقم!!!

                    • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                      من دلم می خواد به عضویت کمیته ایکس دربیام.دم کی رو ببینم!!!؟

                      • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                        خيــــــــــــــــــــــلي عالي بــــــــــــــــود . سپاس


                        هــــه هـــه هــه

                        • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                          بعضی مواقع نیش و کنایه طنزآمیز از صدتا مطلب جدی بیشتر جواب میدهد

                          • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                            طنز زیبایی بود.چند وقتی می شد که مازندنومه طنز نمی نوشت.ما به نوشته های شما عادت کردیم.تشکر

                            • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                              آيا باز هم مديران خام و ساده لوح استان با چنين سايتي مراوده خواهند داشت....تاييد ميكند اين نوشته را/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

                              • رضا وطندوستپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                                چرا به خودتان زحمت می دهید و مطلب می نویسید؟مگر می فهمند جریان چیه؟

                                • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                                  طنز و جدی در کت آقایان نمی رود.کمیته ایکس را خوش است!کلی خندیدیم

                                  • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                                    ... خداراشاكر باش كه امروز سايتي وجرياني بر شما مي تازدكه ريشه در تاريخ نداردريشه در جنبشي داردكه بوي بد تعفن پوسيدگي شان از امريكا و انگليس به مشام ميرسد

                                    • چهارشنبه 16 فروردين 1391-0:0

                                      ایول داداشی


                                      ©2013 APG.ir