ناری ناری ناری کا...
گزارش تصویری از جشن محلی فردینه ما شو در کجور-12 مرداد ماه 91
مازندنومه،محمد حسین ملایی کندلوسی:جشن محلی فردینه ماشو شامگاه پنج شنبه 12 مردادماه، پس از افطار در روستای کندلوس کجور برگزار شد.تصاویر برگزیده ما را از این جشن تماشا کنید.
- يکشنبه 15 مرداد 1391-0:0
بسمه تعالي
رسانه ها و كار
كار رسانه ها انعكاس واقعيتهاي جامعه است ؛آگاهي بخشي است؛ به نقد كشيدن كار مسوُلان و مقامات است؛ تحسين خدمات شايسته و تقبيح اعمال ناروا . رسانه ها همچون دماسنج اند كه اگر سالم باشند حرارت و برودت جامعه و حكومت را به خوبي نشان مي دهند و اما اگر خدشه و خللي در آن پديد آيد ميزان الحرارهّ اش در هنگام نشان دادن درجه دما در جاي درست نمي ايستد و اين يعني تصرف و دخالت نابجا در نحوه عمل آن . در چنين صورتي چنانچه بيماري و علتي در فضاي جامعه و سياست ايجاد شود فقدان سلامت دماسنج، مانع درك درست افكار عمومي از سطح سلامت جامعه و حكومت خواهد شد . مع هذا جايگاه رسانه ها به عنوان ركن چهارم مردمسالاري آنقدر مهم است كه در صورت كاركرد صحيح آن همگان موظف به كار درست خواهند بود . آنها كه كاركرد خوب دارند سعي خواهند كرد بهتر شوند و آنان كه نقص و كاستي و ضعفي در كار دارند در صدد رفع آن معايب بر آمده و براي استقرار در جاي مطلوب و مطبوع، كيفيت كار خود را ارتقا خواهند داد . بنابراين رسانه هاي سالم نخستين ، و ثمر بخش ترين اثر خود را بر روي كار كساني مي گذارند كه نتيجه ي عملكردشان پيوسته در معرض نگاه و در ترازوي نقد و داوري قرار دارد . در سال توليد ملي وحمايت از كار وسرمايه ي ايراني ،رسانه ها بيش از هميشه وظيفه دارند به اين مهم تمركز نموده ضمن صيانت از شاُن خود در مقابل دخالت و تصرف سود جويان، به دفاع از ارزش كار واقعي در جامعه و تقويت فرهنگ كاربپردازند . درك اين امر براي اصحاب جرايد دشوار نيست؛ حركت در اين راه روحي سالم مي خواهد و اراده اي استوار ، اميد كه سال كار با پويايي و سلامت كار رسانه ها به بهبود وتقويت فرهنگ كار در جامعه بينجامد. نگارنده : اسحاق كشاورز - يکشنبه 15 مرداد 1391-0:0
اين جشن به همت "تني چند از جوانان كندلوس" بر محور "حيات و سعادت انساني" طراحي شد و هدف آن ايجاد ارتباط انساني بهتر و عميقتر بود تا با شكل گيري گروههاي خيريه از دل آن بتوان گره ايجاد شده در مسير جويبار زندگي يك همولايتي را بگشاييم اما متاسفانه خود اين جشن در سير حركتي اش از انديشه متعالي محروم نگاهداشته شده است! و از عقب ماندگي نسبت به آرمان راستين خود رنج مي برد. اين سالهامراسم بدون توجه به رويكرد بنيادين خويش و خيلي سطحي ،فقط و فقط خودش راتكرار مي كند و اما نكته جالب اينست كه بعد از اين خودش را در جاي جاي ديگر مازندران البته با نامهاي مختلف نيزتكرار مي كند!!و در واقع كپي برداري شده است! البته بدون آنكه پايه فكري جشن فردينماشو را مورد تامل قرارداده باشند. و اكنون جاي سوال دارد كه بپرسيم حتي به فرض اگر اين جشن به رهن و اجاره مديران مناطق و يا هر نهاد وشخصيتي در آيد حاصل فرهنگي آن چيست؟ به فرض جشن در تسخير يتان در آمدبدون پشتوانه آن چه تصور براي پيشرفت فرهنگي آن تصور مي كنيد! يا نگارنده در اشتباه است ياشما؟!