تعداد بازدید: 4402

توصیه به دیگران 7

جمعه 14 مهر 1391-21:32

تاریخ نیازمند سخن تازه است

گفت و گو با سیروس مهدوی،پژوهشگر،مورخ و ادیب مازندرانی


مازندنومه،کلثوم فلاحی:محمدعلی(سیروس)مهدوی علاوه بر این که پژوهشگر و نویسنده ای تواناست،در حوزه نشر کتاب و مجله نیز فعالیت دارد و از بزرگان نشر استان مازندران محسوب می شود.

او مدیرمسئول و سردبیر فصل نامه«اباختر» است که در زمینه پژوهش های ایران شناسی و مازندران شناسی فعال است و این مجله بین ادیبان و محققان کشور نام آشناست.

مهدوی مدیریت انتشارات پژوهش های فرهنگی را نیز بر عهده دارد و سال هاست که مرکز مطالعات ایرانی را برای اجرای برنامه های فرهنگی و پژوهشی مهیا کرده است.با سیروس مهدوی گفت و گو کردیم.
-------------------
تحلیل شما از پژوهش‌ها و تحقیقاتی که در سال‌های اخیر در زمینه تاریخ و فرهنگ مازندران انجام شده،چیست و این تحقیقات را تا چه اندازه کافی و کامل می‌دانید؟

 مهدوی: این تحقیقات نه کافی است و نه کامل. به عقیده‌ام سوال باید این گونه باشد که این پژوهش‌ها تا چه اندازه به سمت جلو پیش رفته است و در پاسخ به این سوال باید بگویم که روند رو به جلوی تحقیقات، روز به روز در حال بهتر شدن است و هر آن که می‌گذرد می‌بینیم که پژوهش‌های جدیدی صورت گرفته است.

 گرچه برخی پژوهشگران بر اساس باورهای غلط، پژوهش‌های نادرستی انجام می‌دهند و گاهی موضوع تحقیق اصلا اصالت ندارد اما عده‌ای به دنبالش رفته، تحقیق کرده و مطلب می‌نویسند در حالی که فرضیه از پایه غلط است.

 وضعیت تحقیقات و پژوهش در مازندران نسبت به 20 سال قبل، یعنی زمانی که خودم از سال 60 کار تحقیقاتی انجام می‌دادم و تمام زندگی‌ام تحقیق و پژوهش بود، بسیار بهتر شده است. زمانی یادم هست پژوهش‌ها بسیار ناچیز و در سطح زندگی‌نامه‌های ناقص و بدون سازمان، انشای خوب و واژه‌های پسندیده بود. در مازندران جایگاهی برای انتشار و انعکاس مطالب نداشتیم و باید برای چاپ، به "گیلان ما" می‌فرستادیم.

 در سال 73- 74 وقتی مقالاتی را برای "گیلان ما" فرستادم، به فکر راه اندازی یک مجله علمی پژوهشی افتادم و اکنون 17 سال است که مجله "اباختر" را منتشر می‌کنم. در این مدت هر روز دامنه تحقیقات مازندران شناسی از لحاظ ژرفا و عمق افزایش یافته است.

 نخستین مسائلی که باید پژوهش حول آن انجام شود، داشته‌های مان است نه زیرخاکی‌ها؛ دریا، جنگل و نعمت‌های خدادادی را باید بیاموزیم که از درون آن ،چه به دست آوریم و به آیندگان بدهیم.

 در زمینه زیست گیاهی و دریایی، جنگل‌های مازندان و مسائل حوزه شیلات کارهای کمی انجام شده است. در رابطه با استفاده‌های صنعتی از جنگل‌ها به صورت تخصصی، من چیزی ندیدم ،اگر پژوهشی انجام شده باشد. شیلات اقداماتی انجام داده اما به فرجام زیبا که باعث درخشش و آویزان کردن طلا به گردن مازندران باشد، من ندیدم.

 اکنون مقالاتی داریم که در رابطه با سکه‌های یافته شده از دوره اشکانیان و ساسانیان است. مازندران در زمینه کارهای پژوهشی پیشرفت داشته اما نه کافی بوده و نه پهنای فراوان داشته است ولی به نسبت دهه 60 رشد چند صد درصدی را شاهد هستیم. در آن دوره مازندران مهجور بود و هیچ چیز قابل تحقیقی نداشت و داشته‌های مان زیر تل خاک بود.

مهم ترین ضعف‌ها و ایرادات پژوهش‌های مربوط به مازندران را در چه مسائلی می‌دانید؟


مهدوی: ابتدا ضعف در خود پژوهشگر است، تحصیلات و نگاه پژوهشگرانه ندارند و فقط آمده‌اند نمره‌ای برای دانشگاه بگیرند از مرحله‌ای عبور کنند. این پژوهش‌ها ارزش‌های تحقیقاتی ندارد. بحث بعدی در زمینه ضعف پژوهش‌ها این است که منابع تحقیقاتی به اندازه کافی وجود ندارد.

 در رابطه با مازندران نخستین تاریخی که داریم مربوط به سال 612 و ابن اسفندیار است و پس از آن در نیمه اول قرن هفتم دوباره جای پایی از مازندران دیده می‌شود و اثر بعدی مربوط به 150 سال پس از این تاریخ است.

بخش اول کتاب تاریخ رویان هم برگرفته از کتاب ابن اسفندیار است و سپس عصر مرعشیان، از آن زمان تا دوران معاصر، شکاف عمیقی در زمینه منابع وجود دارد. رویدادهای مازندران را باید از درون رویدادهای ایران پیدا کنیم، محقق باید تاریخ کل کشور را از نظر بگذراند و بر اساس واقع نگاری، در این زمینه کار انجام دهد.

از آثار و بناهای تاریخی مازندران مانند برج‌ها کمتر تحقیقاتی داریم و این نوعی معضل است، تحقیقات به معنای نوع معماری، جنس مصالح، تاریخچه کاشی‌کاری‌ها و ... نه اینکه متراژ بنا را به عنوان تحقیق ارائه دهیم، از مسجد فرح‌آباد باید مطلب بسیار نوشته می‌شد، کتابچه‌ای که موزائیک به موزائیک آن را تعریف کند، تصویر بدهد و شرح حال آن دوران را به دست ما بدهد، چنین چیزی هم اکنون نیست.

در رابطه با اماکن دینی هم کوتاهی کردیم، در حالی که تاریخ اعظم ما در بناهای دینی ما است، طرح‌ها و بناهایی که مربوط به 800 سال قبل است. تمام آمریکا 400 سال بیشتر تاریخ ندارد و ما در بخشی تاریخ 800 ساله داریم و اعتنا نمی‌کنیم. در باب تحقیقات، رها کرده و بی اعتنا هستیم و جدی نگرفتیم.

پرداختن بیش از حد به تاریخ باستان آیا مانع از آن نمی‌شود که از مباحث تاریخی معاصر غافل شویم؟

مهدوی: تاریخ آن چیزی است که می‌گذرد شامل معاصر نیست. معاصر تاریخ نیست بلکه رویداد است و معاصر، تاریخ ندارد. رسانه‌ها همه رویدادها را منتشر می‌کنند ضمن اینکه در جلسات استانداری و ... هم نت برداری می‌شود و بعدها تاریخ‌نگاران از آن استفاده کرده و تاریخ آن را می‌نویسند امروز هنوز حال است و بدل به تاریخ نشده است.

 نظر شما راجع به برخی تحلیل‌های زبان شناسی و تاریخی که بیشتر استنباط و استنتاجات شخصی بعضی افراد است، چیست؟ مثلا اینکه مازندرانی‌ها را از نژاد هندی‌ و زبان مازندرانی را زبان سانسکریت می‌دانند.

مهدوی: مازندران هیچ ربطی به هند ندارد، هند همان اندازه به مازندران ربط دارد که تهران، گیلان، آذربایجان و ... هندی‌ها در تاریخ با ما ارتباط داشتند ولی ارتباط آنها با چینی‌ها بیشتر بوده و هیچ چینی اعلام نمی‌کند که نسل ما از هندی‌ها است.

 در دوران انوشیروان،هندی‌ها شطرنج را آوردند و از چین به ایران کتاب آمده و از ایران به هند کتاب رفته و این دلیلی بر هندی بودن ما نیست. زبان مردم مازندران زبانی است از پارسی میانه و مشابه این زبان در سراسر کشور همچنان بر سر زبان‌ها جاری است.

 در زبان مردم گیلان و لرستان واژه‌هایی عینا مازندرانی وجود دارد، به طور مثال مازندرانی‌ها به لباس سیاه می‌گویند "سیو جومه" و لرستانی هم همین لفظ را به کار می‌برند، "جامه" واژه پارسی است و ما آن را "جومه" تلفظ می‌کنیم و تبدیل کردن این واژه‌ها به معنای آن نیست که بگوییم زبان ما از جای دیگری آمده است.

 در نزدیکی تلفظ واژه‌های برادر، پسر، دختر، خواهر، مادر و ... با زبان انگلیسی، چرا نمی‌گوییم ایرانی‌ها، انگلیسی هستند و یا برعکس و یا اینکه همه انگلیسی‌ها از مازندران رفته‌اند. این نگاه‌ها بسته است و به نمی‌رسد و اصالت ما را از بین می‌برد. ما مردم اصیل هستیم که در اینجا زاده شده و زیسته‌ایم و درختان خود را به ثمر رسانده‌ایم.

 کتاب‌سازی در یکی دو دهه اخیر در حوزه مازندران شناسی رونق زیادی پیدا کرده است، چرا این گونه شده؟ آیا دلیلش این است که پژوهشگران توانمند و قدرتمند کنجی نشسته‌اند و به گونه‌ای توان پرداخت هزینه انتشار را ندارند و کسانی که شرایط چاپ را دارند وارد میدان شده‌اند؟


 مهدوی: اداره کل فرهنگ و ارشاد باید در دادن مجوز بسیار سخت‌گیرانه عمل کند. کتاب‌هایی که مجوز انتشار می‌گیرند باید دارای محتوای تکراری نبوده و همچنین از نثر پخته و استاندارد برخوردار باشد.

 اگر فقط این دو اصل رعایت شوند، دچار کتاب سازی نمی‌شویم. ما کتاب نویس زیاد داریم اما نویسنده نداریم، ما برای نویسنده نون‌والقلم داریم و کتاب سازان مشمول این آیه نیستند. نویسنده چیزی را که می‌نویسد باید بر اساس تخیل ادراکی، ابداع کرده باشد نه اینکه نوشته بر اساس تخیل اختراعی باشد.

 تخیل اختراعی به معنای آسمان و ریسمان بافتن است مانند کسانی که در تیمارستان‌ها هستند و هر چیزی را تصور می‌کنند و مدام در حال بافتن هستند، اگر اینگونه پیش رود صنف نویسندگان ما مانند تیمارستان خواهد بود.

 یک میلیون نفر در انجمن‌های ادبی سراسر کشور حضور می‌یابند، تیراژ کتاب یک شاعر هزار نسخه است و به فروش نمی‌رود، یعنی این یک میلیون نفر هم کتاب یکدیگر را نمی‌خرند حالا حساب کنید که چند نفر این تعداد، گلستان می‌خوانند؟!

 حافظ استثنا است و در همه خانه‌ها وجود دارد اما مطالعه گلستان بسیار کم است در حالی که سعدی از همه شاعران معاصر ایران بزرگ‌تر است و این بسیار عجیب است که هنوز یکی مثل سعدی نیامده است؛ یعنی این شاعران شعر نگفتند بلکه تقلید کردند.

 آسمان بالای سر شاعران ما، آسمان تصنعی است و از آسمان تصنعی گفتن هنر نیست. شعر گفتن فقط به معنای رعایت اصول و ترکیبات نیست و به قول شفیعی کدکنی شعر نباید جدولی باشد.

 وظیفه رسانه‌ها در مقابل این افراد و کتاب‌سازی‌ها چیست؟

مهدوی: همچنان که در قدیم نداف‌ها پنبه‌ها را می‌زدند تا باز شود اینک رسانه‌ها باید پنبه این نویسندگان را بزنند و از هم باز کنند و میزان انتقاد شکننده، خرد کنند و بی تعارف را افزایش دهند. اگر در باب انتقاد، تعارف کنیم کار پیش نمی‌رود، باید حقیقت را ببینیم و به سنجش بپردازیم، اگر چنین روندی باشد دیگر کسی بی‌جهت به خود شهامت نوشتن نمی‌دهد. نوشتن کار مقدسی است.

شما به عنوان یک ناشر پژوهش‌های فرهنگی، وضعیت نشر کتاب را در مازندران در حوزه‌های مختلف چگونه می بینید؟

مهدوی:برخی پژوهشگران مازندرانی در رابطه با موضوع مورد تحقیق، هیچ نگاهی به کتاب‌های منتشر شده در این حوزه ندارند. اکنون در حوزه نشر کتاب در مازندران شاهد کتاب‌سازی هستیم، افرادی که کتاب‌های دیگران را گرفته و از روی آن می‌نویسند و بعد به نام خود منتشر می‌کنند، در حالی که هیچکدام محتوای ژرف و عمیقی ندارند و پنبه اینها را باید زد. دست هم را نگاه کرده و نوشته‌اند که به درد تاریخ هم نمی‌خورد.

 تاریخ نیازمند سخن تازه است. متاسفانه این روزها در حوزه مازندران هیچ نکته پژوهشی وجود ندارد و هرچه هست یادکرد از نوشته‌های دیگران است. تحقیق به معنای آفرینش و باز آفرینش است که کار مشکلی است و آفرینش کار خدا است و محقق باید راهی را که خدا نشان می‌دهد را بپیماید.

 محقق خوب باید بتواند نکته‌هایی را باز کند که قبل از آن مطرح نشده باشد. در خصوص راه‌های باستانی مازندران پژوهشی نداریم و اگر هم چیزی باشد تکه پاره است اما ابن اسفندیار شعری دارد که همه مسیرها و راه‌ها را نام برده است. راه‌های باستانی مازندران، راه‌های کوه‌ها بوده است چون در زمان باران راه کوهستانی که از سنگ بود گل نمی‌شد اما در پایین دست با نخستین باران، حتی اسب تا سینه در گل می‌نشست.


  • محمد خا پورساسیپاسخ به این دیدگاه 0 0
    چهارشنبه 1 آذر 1391-0:0

    با سلام خدمت استاد مهدوی،من برای تحقیق برای تاریخ ساسی کلوم(سپاسی کلام)به کمک شما نیازمندم چون با تحقیق در این باره به نتایج جالب تاریخی رسیدم .با توجه اکتشافات و وسایل کشف شده در منطقه ازشماتقاضا دارم به من کمک کنید.احتمال اینکه این منطقه ومردمان با توجه به اثار بجا مانده از به دوران ساسانیان باشند که در کشاکش دوران علل خصوص در دوران مراعشه بعداسلام که جزو ابادترین مناطق مازندران بوده به فراموشی رود.من برنامه های شما را از طریق رادیو مازندران در 10سال پیش که پخش میشدکه چطور در باره ی تاریخ مازندران باحرارت و عشق حرف میزدید اشنا شدم باشما،وازعلاقه مندانتان شدم وبعد از چند سال جستجو شما راپیدا راکردم . باتشکر

    • علی رضا حکمتیپاسخ به این دیدگاه 0 0
      شنبه 29 مهر 1391-0:0

      باسلام...ازمصاحبه های خوب این چنینی که چاپ می شوند،بسیاربیش ازگذشته به حفظ،گسترش ومانایی فرهنگ مازندران،دلگرم می شویم.ممنون ازدل نگرانی های فرهنگ دوست مهرپرور...

      • روح اله مهدی پورعمرانپاسخ به این دیدگاه 0 0
        سه شنبه 25 مهر 1391-0:0

        باسلام وعرض ارادت به خواهرم کلثوم فلاحی .
        آفرین به صداقت شما . این نمونه ای از اخلاق نیکوی روزنامه نگاری وخبرنگاری است . موفق باشید .

        • کلثوم فلاحیپاسخ به این دیدگاه 0 0
          جمعه 21 مهر 1391-0:0

          روح اله مهدی پورعمران، با سلام
          ایرادی که عنوان کردید بر خبرنگار وارد است نه بر استاد مهدوی، اگر اشکالی وجود دارد احتمالا به دلیل آشنایی بسیار کم من با گویش مازندرانی است.

          • حسيني از بابلپاسخ به این دیدگاه 0 0
            شنبه 15 مهر 1391-0:0

            مصاحبه جالبي بود اميد همواره سلامت باشد خيلي وقت بود يه صحبت قرص و محكم درباره پژوهش نشنيده بودم.باز هم از اين مصاحبه ها با شخصيتهاي قابل احترام و توجه كه حرفي براي گفتن دارند بياريد تو سايتتون. درود بر استاد مهدوي و درود بر مدير وبسايت.

            • روح اله مهدی پورعمرانپاسخ به این دیدگاه 0 0
              شنبه 15 مهر 1391-0:0

              باسلام وتشکرازآقای مهدوی باید به آگاهی استادمان برسانم که هیچ مازندرانی به لباس سیاه ، " سیو جومه " نمی گوید . آن چه همگان تلفظ می کنند ، " سیو جمه " است .


              ©2013 APG.ir