آموزه هايي از حكمروايي خوب شهري/چرا شهرهای ما زیبا نیست؟
سایه بدقوارگی و آشفتگی چنان بر شهرهای ما سایه افکنده که رها شدن از آن یک بینش علمی حساب شده و نیروی انسانی به واقع شهرساز را طلب می کند/جایگاه سیما و منظر شهری متأسفانه در ایران چندان در خور توجه نبوده است/وجود فضاهای مبهم، مغشوش روح خاطره انگیزی را از شهروندان دور نموده است.
مازندنومه؛یادداشت مهمان،مهندس کاوه زال نژاد، پژوهشگر و کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری: شهر پدید آمده از تفکرات نوگرایانه و نظریات نوگرایان شهریست، مکانی که انسان آن را برای بقا و آرامش طراحی و تدوین کرده است.
فرهنگ گریان شهری، شهر را معمولاً کانون سر و صدا، تنهایی، گمنامی، جرم، بدنامی، مادی گرایی و غیره می نامند.
شهر ثمره میراث ماندگار از نسل های ما است. امروزه داشتن شهر زیبا و زیباشناسی شهری، به نوعی تبلور تاریخ و هنر و آمیزه ای از هنر قرن که با آراستگی خودنمایی می کند.
بهره مندی از دستاوردهای علمی در یک شهر در گروی ناظران و تصمیم گیرنده های آن شهر هست. در واقع آنچه که ما با ورود به یک شهر ادراک می کنیم همان تجربه حسی است که ناظر آن را دریافت می نماید، خواه عینی یا خواه ذهنی.با این وجود آنچه که شهروند در شهر می بیند و تجسم می کند وام دار عملکردهای دیگران است.
شهر یک اثر هنری بزرگ است، اما سال هاست که از این شعار می گذرد و گام مطلوب در جهت نیل به این مهم برداشته نشده است.
شهر زیبا به روایت تکنوکرات ها، پدیده ای است که بیش از یک سده از عمر آن می گذرد. این مفهوم مولود پلشتی شهرهای دوران اروپایی بوده است، اما زیبایی محمل خود را در هنر مدرن یافت.
با همه این بحث ها صرف نظر از آنچه که گفته شد در شهرهای ایران کیفیت در فضای شهری معنای وجودی نداشته و همواره عامل کمیت پیش قراول این بحث بوده است.
سایه بدقوارگی و آشفتگی چنان بر شهرهای ما سایه افکنده که رها شدن از آن یک بینش علمی حساب شده و نیروی انسانی به واقع شهرساز را طلب می کند.
در دهه های اخیر انتقادات زیادی از سوی اندیشه گرایان شهری درباره کیفیت سیما و منظر شهری ارایه شده است که شاید بتوان گفت همگی آنها به نوعی مثمر ثمر نبوده است.
در واقع شهرهایی که ما امروزه شاهد آن هستیم لبه تیز انتقادات آن را می توان به سوی متولیان این شهر نشانه گرفت.
با توجه به آنچه در شهرهای ایرانی پیرامون آن به کنکاش در آمده است، می توان این گونه بیان کرد که جایگاه سیما و منظر شهری متأسفانه در ایران چندان در خور توجه نبوده است. یکی از عمده دلایل آن را می توان ضعف متولیان شهرها دانست.
جایگاه و ارزش های زیباشناسی به حدی در شهرهای ما رو به افول گراییده که برای عامه مردم بی اهمیت و ناچیز تلقی می شود.
ترجیحات مردم به فضای بیرون چندان رغبت انگیز نبوده است. وجود فضاهای مبهم، مغشوش روح خاطره انگیزی را از شهروندان دور نموده است.
با مروری اجمالی بر یافته های مذکور حاکی از جایگاه والا و ارزشمند زیبایی در سیما و منظر شهری است.
رشد فزآینده جمعیت و گرایش مردم به شهرنشینی بعد از سال های 1330 و به پشتوانه آن «شهر نشینی سریع» تقاضای شهروندان را را برای استفاده از فضای شهری به چالش کشانده، و در پس آن مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه فضای شهری به وجود آورده است.
ناتوانی در پاسخگویی به این مهم روح خاطره انگیزی را برای شهروندان به عنوان ابتدایی ترین سوال به وجود آورده که « چرا شهرهای ما زیبا نیستند؟»
وجود و قوت بخشیدن به فضای سواره در قرن 21 و کم رنگ شدن فضای پیاده به نوعی زشتی و کج دهنی را برای شهروندان به ارمغان آورده است.
از طرف دیگر مؤلفه ای بنام« وندالیسم و ساختار شکنی» چهره شهرها را زشت و زشت تر می نماید. فارغ از این بحث که کدام یک از مباحث یادشده منطقی تر است، دیالکتیکی است نامفهوم.
به نظر می رسد امروزه، شیرازه فضای شهری بهم ریخته است و عصر زیبایی، و بازپیرایی شهر، به انگاره فراموشی و دست نیافتنی تبدیل شده است.
ایمیل نویسنده: (kaveh_zalnezhad@yahoo.com)
- چهارشنبه 26 مهر 1391-0:0
شهر های شمالی ایران که باید دارای بیشترین و بهترین امکانات رفاحی و تفریحی برای زیبایی شهر باشند ، با کمال تاسف فاقد حداقل ها میباشند . به نوعی که اگر سرسبزی های خدادادی موجود را از شهر های شمالی بگیریم ، این شهر ها با شهر های کویری فرقی نمیکنند .