تعداد بازدید: 2334

توصیه به دیگران 2

شنبه 6 آبان 1391-23:11

انجمن آقایان فوق العاده!

درباره دستاورد سفر چین بعدا" بهتر می توان نوشت و شاید الان قضاوت زود باشد،لیکن تجربه مسافرت های پیشین نشان داده که چیزی از درون این سفرها در نمی آید که هیچ،داستان های دیگری نیز پیش می آید!مثلا" شنیده ایم در برخی از این سفرها برخی از بازرگانان برای خوشآمد مدیران سوغاتی های گران بهایی برای آن ها می خرند!


مازندنومه،ربابه حسین پور:حرکت برخی مقامات مازنی و سفرشان به کشور چین،در فضای رسانه ای استان با انتقاداتی همراه بود.

انتقاد و تذکر ماهیت کار رسانه ای و خبرنگار است، اما همیشه در نظر مسوولان و کاربدستان این مهم مداخله و از کاه کوه ساختن تلقی می شود و آن دسته از مدیرانی را که می خواهند بی دغدغه به برنامه های مهم خود بپردازند،عصبانی می کند.

اواخر بهار پارسال بود که ماجرای سفر تعدادی از مدیران استان به ترکیه جنجال آفرین شد،به طوری که بازتاب آن به بخش خبری 20:30 دوشنبه 30 خرداد 90 هم کشیده شد و در بخش زیر ذره بین این بخش خبری، طی گزارشی با عنوان « به نام کار به کام تفریح» حکایت مدیران خوش سفر مازندرانی و زوایای پنهان سفر دسته جمعی 40 تن از مدیران مازندران به کشور ترکیه برای افکار عمومی منعکس شد که البته بعدها وقتی مدیران پرتلاش و خسته از رنج سفر به دیار خود بازگشتند مقصد سفر را تکذیب کردند که سفر به استامبول تركيه بوده نه شهر معروفش آنتاليا!

اکنون در حالی که سیل ویرانگر،صدها نفر از مردم شرق مازندران را دچار آسیب های اقتصادی و نیز تالمات روحی کرده و بسیاری هنوز در سوگ عزیزان شان نشسته اند و برخی از مدیران اعلام می کنند با بارندگی های شدید نیمه دوم آبان ماه احتمال وقوع سیل دوباره در شرق استان می رود، مدیر ارشد استان به همراهی چندین نفر از مسوولان بی ربط و با ربط بار سفر به چین را بستند؛ سفری که هنوز اهداف و برنامه هایش به مردم نرسیده و راوی اخبار هم بنا به دلایلی جا مانده است!

با وجودی که گفته می شود این سفر از قبل پیش بینی شده و در تقویم علامت زده شده بود،علاوه بر رسانه ها برخی شخصیت های سیاسی نیز نسبت زمان و دستاورد این سفر انتقاد کردند؛از جمله سید رمضان شجاعی- نماینده مردم ساری در مجلس- با بیان این که با وزیر کشور صحبت می کند،گفت:"نمی دانم این سفر چه قدر ضرورت داشت؟!"

در همین راستا و در سکوت فرماندار بهشهرِ سیل زده که همه چیز را گل و بلبلی می بیند،فرماندار میاندرود لب به شکوه گشود و با اذعان به کوتاهی مسئولان در واقعه سیل‌های مازندران تصریح کرد:"مردم بهشهر با گذشت چندین روز از سیل این شهرستان و حجم گسترده امداد رسانی‌ها، به دلیل عمق مشکلات به وجود آمده و خرابی سیل، هنوز به زندگی عادی باز نگشته‌اند که این مساله جای تاسف و البته مسئولیت‌پذیری بیشتر برای همه دارد."

تعدادی از مسئولان به همراه صنعت گران به چین رفته اند.گیریم هزینه سفر توسط بخش خصوصی تامین شده است اما آیا در این شرایط بحرانی تخریب شهرهای مان و احتمال وقوع مجدد سیل،سفر خارجه ضرورتی داشت؟ یا بهتر نبود هزینه سفری را که نتیجه و بازخورد درخوری نخواهد داشت،به همین سیل زده ها می بخشیدیم؟

خیابان های کدام شهرمان در پی سفرهای قبلی عریض تر شده و زباله کدامین شهر استان به خوبی بازیافت می شود و بر سر مردمان مظلوم و بی کس حاشیه شهرها و دل کوه ها آوار نمی شود؟

شهرسازی اصولی که برخی از مدیران ما رنج سفر به چین و ماچین را متقبل می شوند در کدام گوشه ای از شهر نمود عینی یافته و مردم از قِبَل این همه رنج مسوولان،طعم آسودگی را می چشند؟

درباره دستاورد و هزینه-فایده سفر چین بعدا" بهتر می توان نوشت و شاید الان قضاوت زود باشد،لیکن تجربه مسافرت های پیشین نشان داده که چیزی از درون این سفرها در نمی آید که هیچ،داستان های دیگری نیز بعضا" پیش می آید!

مثلا" شنیده ایم در برخی از این سفرها برخی از بازرگانان برای خوشآمد مدیران سوغاتی های گران بهایی برای آن ها می گیرند تا پس از بازگشت به کشور هوای شان را داشته باشند و مشکلات و درگیری های اداری و مالی شان در سایه چنین سوغاتی های گران قیمتی رفع شود!

ابهام دیگر آن است که چرا سفرهای خارجی؟ اگر قرار به تجربه اندوزی و درس گرفتن از اندیشه دیگران برای رسیدن به اهداف خودمان است،در همین ایران خودمان در بسیاری از شهرهای بزرگ(مانند تهران و تبریز و مشهد و اصفهان) اقدامات ارزنده ای صورت گرفته که می توان از این تجارب با صرف هزینه و وقت بسیار کمتر بهره گرفت.

از آن گذشته جهان امروز، دنیای ارتباطات است و می توان با استفاده از شبکه های گسترده اینترنتی و امکانات دیجیتالی و ....از شهرهای مهم کشورهای خارجی به صورت مجازی بازدید کرد .

ظاهرا همه چیز برعکس شده و این مردم هستند که باید متحمل مشقات و رنج ناشی از بی تدبیری مدیران شوند تا آنها با آرامش خیال به گشت و گذار خود بپردازند.

نمی دانم،درخواست زیادی باشد که همه دغدغه و فکر مسوولان به بخشی از مردم معطوف شود؟مگر مازندران فقط بهشهر،نکا و میاندرود است؟این آقایانِ فوق العاده باید به فکر همه مردم باشند و این گونه سفرها هم در راستای رسیدگی به احوال و آینده بقیه مردم استان ضروری و واجب است!


ایمیل نویسنده: heyran55@yahoo.com

عکس از:محمدرضا زمانی درمزاری

تیتر یادداشت وامی است از فیلمی به همین نام به کارگردانی استیو نارینگتن


  • زمانی- تهرانپاسخ به این دیدگاه 0 0
    چهارشنبه 10 آبان 1391-0:0

    درود بر شما سرکار خانم ربابه حسین پور، خبرنگار محترم و نویسنده توانا و درد آشنا. شاید تصاویر مزبور، نقاشی باشد و یا با فتوشاپ کار شده و واقعیت ندارد...؟! اما تصاویر مزبور، تصاویر روزهای پنجمین و ششمین روز وقوع سیل در بهشهر بوده که خود گویای همه چیز و نقش مدیریت مورد ادعای مسئولان دولتی و شهری است...؟!

    • يکشنبه 7 آبان 1391-0:0

      ببخشید ! مگه بهشهر فرماندار داره؟!!!!
      چه جالب! تا حالا نمیدونیستم!!!!!!!!!!!!!!!

      • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 0 0
        يکشنبه 7 آبان 1391-0:0


        اینهمه پشت سر مسافران عزیز حرف نزنید و ذائقه آنها را تلخ نگنید و مزه سفر را به کام آنها زهر مار نکنید. خوب هرچه بود این سفر انجام شد و نباید توقع داشت مسافران از دیوار چین بازدید نفرمایند وبرای جلوگیری از تخریب آن به کشور مستضعف چین پیشنهاداتی ارائه نکنند. یک خبر خوش از سوی مسافران به عنوان بزرگترین دستاورد که هزار تا از این سفرها را مثل آب خوردن توجیه می کند این است که طرف چینی طی مذاکرات طولانی قانع شد در پروژه بزرگ بزرگراه تهران شمال مشارکت فعال داشته باشد منتهی تنها مشکل باقیمانده قانع کردن آنها در سرمایه گذاری زیربنایی و زیرسازی جاده است. آنها پذیرفتند که پس از آماده سازی جاده در بخش آسفالت به شرطی که پول طرف ایرانی نقد باشد و لوازم آسفالت آماده و تمام آن هم از چین وارد شده باشد و اصلاً خود آسفالت را هم از چین وارد کنند در قسمت های پایانی پروژه که خیلی هم شیرین است مشارکت فعال داشته باشند. خوب سرکار خانم حسین پور شما بفرمائید این دستاورد کمی است؟ در مورد کارخانه های تبدیل زباله به سرمایه های ارزشمند و تولید طلا از آن هم با طرف چینی مذاکراتی انجام شد و با وجودی که زیر بار نمی رفتند با خواهش و درخواست به خاطر پیشنهادات ارزنده ای که در مورد جلوگیری از بروز سیل در چین دادیم بالاخره قبول کردند که به شرط پرداخت پول پیش برای تعداد 20 واحد کارخانه مبدل زباله (طلای کثیف) به طلای تمیز و مسب مجوزهای لازم از عموسام و شورای امنیت سازمان ملل و عبور از زنجیره تحریم (البته بعد از برقراری آتش بس در مسئله تحریم) طی قراردادی که بهره برداری از آن را تا آخر عمر کارخانجات در اختیار طرف چینی قرار می دهد و تمام مراحل کار از نصب تا پایان مراحل بهره برداری کاملاً مخفی باقی می ماند و امنیت کار را برای طرف چینی فراهم می سازد انشائ الله بعد از طی کردن دوران تحریم آنها دست بکار خواهند شد و ظرف 20 سال آینده مشکل زباله نه تنها به خودی خود حل خواهد شد بلکه مشتری های جدیدی هم پیدا خواهد کرد. مثلاً ژاپنی ها ما را کلافه کردند که بابا به جای چین یک سفری به ژاپن برنامه ریزی شود تا پیشنهادات شما مشکل زلزله را هم برای ما حل کند و ما در عوض کارخانجات مدرن تری را به شما پیشنهاد خواهیم کرد. شما سفر را برنامه ریزی کنید ما در خدمت هستیم. غصه نخورید که چینی ها خصیص هستند و اصلاً‌مهمانداری سرشان نمی شود، در عوض ما خوب بلدیم که سوغات همراه مسافر را خودمان در چمدانهایشان جاسازی کنیم و از خجالت مصوبات شما بیرون بیاییم. البته فکر نکنید اینها پورسانت هستند نه اینها بخشی از بذل و بخشش های بیکران ما هستند که اصلاً به حساب نمی آیند و قابلی ندارد. پورسانت به جای خودش باقی است و بعد از چشیدن اولین طعم موفقیت در قالب کردن چندتا کارخانه دو دستی تقدیم می شود. سرکار خانم حسین پور این مقدار بس است یا بازهم از مواهب سفر و خدمات همراه آن برایتان بنویسم. اصلاً شما واسطه شوید و از این مدیران و تجار خوش سفر بخواهید حال که مشکل شوهر برای برخی از خانم های پا به سن گذاشته های ما توسط افغانی ها قابل حل شدن نیست، تعداد زیادی را از چین وارد بکنند تا مشکل مازندران با عدم تمایل جوانانش به ازدواج به بهانه های واهی نبود شغل و درآمد حل شود...خوب این هم مشکل سوم که حل شد حالا بفرمائید دیگه چه مشکلی باید حل شود تا چند تا سفر دیگر برایش برنامه ریزی کنیم. اینهمه نتایج خوب را چرا چشم دیدنش رو ندارید؟


        ©2013 APG.ir