جایی برای زندگی
دو یادداشت/شاید این اسب ها هنوز می ترسند!می ترسند که نکند دوباره از میدان فرح آباد هم تبعید شوند و صبح یک روز عابران با تعجب ببینند اسب ها در این میدان نیز جایی برای زندگی ندارند/همه چیز در ماه های اخیر دو،سه برابر شده،مسئولان بیمه هم نخواستند از قافله عقب بمانند
مازندنومه،اعظم کردان:خرداد سال قبل،خبر ناپدید شدن مجسمه های اسب میدان امام ساری همه را متحیر کرد و برای رسانه های مجازی و مکتوب،بمب خبری شد.
از هر شیوه ای استفاده می کردند تا به مسولان نشان بدهند اسب ها که گناهی ندارند و صاحبنظران نیز مطالب زیادی در مورد آن نوشتند.
بعد از گذشته نزدیک به یک سال و نیم،این مجسمه ها در میدان فرح آباد ساری جانمایی شدند،البته کمی متفاوت! این 9 اسب در سه قسمت مجزا بر روی سکوهایی تعبیه شدند که متصل به ارابه است. درون این ارابه ها هم کمانداری ایستاده که گویی می خواهد فریاد بزند:دیدید ما دوباره برگشتیم!
اگه دقیق تر به این اسبها نگاه کنید هرکدام قصه هایی از زمان اخراج از میدان امام تا نصب در میدان فرح آباد، برای گفتن دارند؛داستان آن شبی که آنها را بدون سر و صدا از میدان بیرون کردند، داستان روزهایی که در خرابه ای رهای شان کردند،داستان روزهایی که افرادی می آمدند و سعی می کردند تکه ای از بدن برنزی شان را بدزدند و بفروشند و.... قصه روزی که به یادشان افتادند و آنها را تعمیر کردند و رنگ زدند و با احترام تمام برای آنها جایگاهی درست کردند و دوباره برشان گرداندند.
شاید هم این اسب ها هنوز می ترسند!می ترسند که نکند دوباره از این میدان هم تبعید شوند و صبح یک روز عابران با تعجب ببینند اسب ها در این میدان نیز جایی برای زندگی ندارند.
*همیشه مردم بدهکار دولتند
چند روز پیش برای پرداخت حق بیمه به یکی از شعبه های تامین اجتماعی رفتم، وقتی متصدی مربوطه فیش جدید را به دستم داد، چند ثانیه ای مات ماندم ، افزایش حق پرداخت بیمه در سه ماهه سوم سال!
کسانی که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند می دانند معمولا اول سال، مبلغی را تحت عنوان مابه التفاوت هزینه درمان و دفترچه و دستمزد و... به حساب تامین اجتماعی واریز می کنیم و تا پایان سال که چهار نوبت حق بیمه را باید پرداخت کنیم هزینه اضافه ای دریافت نمی شود،البته جدا از آن درصدی که هر ساله افزایش می یاید.
این که در سه ماهه سوم سال افزایش پرداخت داشته باشیم جای تعجب است!به روابط عمومی تامین اجتماعی مازندران زنگ زدم. آقای شیرزاد علت افزایش حق بیمه را اعلام نرخ جدید سرانه درمان دانست و توپ را به زمین بخش درمانی انداخت و گفت:وزرات بهداشت قیمت جدید سرانه درمان را دیر اعلام کرده و بیمه شدگان هم باید با نرخ های جدید حق بیمه خود را پرداخت کنند.
همه چیز در ماه های اخیر دو،سه برابر شده،مسئولان بیمه هم نخواستند از قافله عقب بمانند و بر مبلغ افزودند!لابد پرداخت پایان سال هم داستان دیگری برای خود خواهد داشت و سال آینده هم باز همین ماجرای افزایش قیمت های حق بیمه تکرار خواهد شد. همیشه مردم بدهکار دولتند!
ایمیل نویسنده: (karez_60@yahoo.com)
- پنجشنبه 2 آذر 1391-0:0
ما از اول با این اسب های زبان نفهم مشکل جدی داشتیم. توی میدان امام که بودند بعضی از آدما زبون نفهمی می کردند و حالا هم که به میدان فرح آباد آمدند بعضی های دیگر زبان اسب ها را نمی فهمند و یا اصلاً ذاتا زبان نفهمی عادتشان شده است. غلط انداز که در فهم زبان اسب ها زبانزد خاص و عام است میداند که حرف دل اسب ها چیست؟ حالا به خودتون نگیرید ولی حرف دل اسب ها این است که گناه ما چیست که خدا ما را اینجوری ساخته که در خدمت بشر باشیم و به آنها سواری بدهیم و برای آنها کارهای بزرگ انجام دهیم و تازه خیلی هم با تربیت و مودب باشیم و پا رو از گلیم خودمون دراز تر نکنیم و بیجا لگذ نباندازیم و حرف صاحب خودمون را با جان ودل گوش بکنیم و به کسی که آب و جو ما را تامین می کند نهایت احترام را بگذاریم و در برابر فرامین او بی نهایت خاضع باشیم و ناسپاسی نکنیم. البته توی ما هم برخی اسب های نا سپاس هستند که دست صاحبشون را گاز می گیرند و لگد حواله صاحبشون می کنند و زبان نفهمی می کنند ولی خودمونیم توی شما آدمها که از این موارد بیشتر هستش. ما هر روز شاهدیم که برخی از شما آدما می آیید نه تنها به ما بلکه حتی به خودتون چه توهین ها که نمی کنید. ما بعضی وقت ها فکر می کنیم که از برخی از شما آدما تربیت پذیر تر هستیم و افتخار می کنیم که خوب تربیت می شویم ولی شما با نا سپاسی تمام دست کسانی را که به شما خدمت می کنند را گاز می گیرید و چه توطئه ها علیه همدیگر که نمی کنید. آیا تا الآن شنیده اید که یک اسب پشت سر اسب دیگه حرفی زده باشه و علیه اون توطئه ای کرده باشه و توی همین مازندنومه جا رو برای اسب دیگه ای تنگ کرده باشه یا از تعریف و تمجید برای اسب دیگه حسودیش شده باشه؟ ولی شما آدما از موفقیت همدیگه ناراحت میشین و به جای تبریک سعی می کنید یک جایی حالش رو بگیرید و هر روز پشت سر همدیگه هزار ها غیبت و تهمت به راه میندازین. ما هرگر از مال همدیگه دزدی نمی کنیم و هر چه که داریم با هم می خوریم ولی شما هی مال جمع می کنین که چی بشه؟ با هزار دوز و کلک و دغل و حق خوری مال روی مال میگذارین و فکر هم می کنین که همه اش مال خودتونه ولی غافل از اینکه وارثاتون برای سهم بیشتر بردن دعواشون می شه و براتون جز بدبختی و فحش و ناسزا چیزی باقی نمی مونه. ببینید یک پیشنهاد دارم این غلط انداز حداقل اینو خوب گوش بده اگه راست می گین بیایین از ما اسب ها این درس های خوب و هزاران درس خوبتر از این ها رو یاد بگیرین و بعد ببینین بین ما چقدر صفا و صمیمیت و مهر و وفا و نجابت و لطف و رفاقت هست و توی شما چقدر ... واقعاً که حیف!!!!
گزارش کنگره زبان‌شناسی اوراسیا 
نخستین نمایش فیلم مستند کارگردان مازندرانی در سینما حقیقت؛ 
دربارۀ استاد «فردوس مجیبی» 
نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه مطرح کرد: 
