من دلم در یوش،توی کوچه هاست
همه چیز درباره روستای یوش بلده،زادگاه نیمایوشیج
مازندنومه:آن چه در پی می آید گزارشی است که آن را تهمینه اسدی،کارشناس ارشد جغرافیای توریسم و مدرس دانشگاه نوشته است.
این مطلب در شماره نخست ماهنامه ارمون منتشر شد که زهرا اسلامی-مدیرمسئول ارمون-آن را برای بازپخش در مازندنومه در اختیار ما قرار داده است.شماره نخست ماهنامه ارمون آبان ماه امسال روی کیوسک مطبوعات استان قرار گرفت.
تیتر مطلب نیز وامی است از شعر معروف"در کوچه های یوش"افشین علا:من دلم در یوش،توی کوچه هاست/تا بپرسد خانه نیما کجاست؟
روستاي يوش، از توابع بخش بلده شهرستان نور، با مختصات جغرافيايي 51 درجه و 43 دقيقه طول شرقي و 36 درجه و 11 دقيقه عرض شمالي واقع شده است. روستاي مذكور از شمال به منطقه كجور (نوشهر)، از جنوب به روستاي كام، از غرب به روستاي اوز و از شرق به شهر بلده محدود مي گردد. راه دسترسي به اين روستا از طريق بلده ـ پل زنگوله بوده و فاصله آن با شهرستان نور 90 كيلومتر و با شهر بلده 8 كيلومتر مي باشد.
اين روستا، در درهاي گسترده و زيبا استقرار يافته و گرداگرد آن را رشته کوه البرز در بر گرفته است و از شمال به کوههاي سرنو، مازوبند و علي چال و از جنوب به کوههاي سرخبند و اشلي محدود ميگردد.
ارتفاع آن از سطح دريا 2 هزار و 230 متر است و تحت تأثير اقليم کوهستاني، زمستانهاي سرد و بهار و تابستانهاي معتدل و مطبوع دارد. ميزان متوسط بارندگي ساليانه آن به طور متوسط 778 ميليمتر گزارش شده است. رودخانه روستاي يوش (يکي از شاخههاي بزرگ رودخانه هراز) در ميان روستا جريان دارد.
توپوگرافي یوش
روستاي يوش در ميان رشته كوههاي البرز مركزي جاي گرفته و از چهار جهت در محاصره كوهها و ارتفاعات است. بافت روستا در جهت حركت چشمههاي آن گسترده شده و در حد فاصل ارتفاعات، چون نگيني خودنمايي ميكند. در جنوب روستاي يوش، رودخانه اوز جاري است كه عمده باغات و مزارع روستا، در پيرامون آن جاي گرفتهاند. روستاي يوش در گذشته داراي پنج چشمه بوده كه تعدادي از آن ها به علت خشكساليهاي پياپي خشك شدهاند. چشمههاي مهم روستا عبارتند از: گلِ بنِ چشمه و بندبن چشمه كه مردم روستا با ساخت دو حوضچه در جلوی چشمه ها، از آن ها استفاده می کردند.
وضعيت اقليمي
روستاي يوش، در تقسيمات جغرافيايي و اقليمي در پهنهُ مناطق سرد واقع شده است.ارتفاع زياد روستا نسبت به سطح آب هاي آزاد و محل استقرار روستا در ميان رشته كوه هاي البرز مياني، نوع ويژه اي از اقليم را براي اين روستا به ارمغان آورده است .اين اقليم به صورت مستقيم بر بافت و نوع معماري روستا تاثير گذاشته و از اصول خاصي پيروي مي كند. چرخه سالانه اقليمي منطقه؛ تركيبي است از زمستان بسيار سرد، طولاني و توأم با ريزش برف سنگين و هم چنين تابستان خنك و معتدل و به نسبت كوتاه است.
اقليم طبيعي و پوشش گياهي
يوش داراي تابستان هاي گرم و خنك و زمستان هاي بسيار سرد است. گاهي تا ارتفاع يك متر، در اين ناحيه برف مي نشيند. از يوش؛ كوه هاي سرنو، مازوبند و علي چال را در شمال و كوه هاي سرخ بند و اشلي را در جنوب مي توان ديد. پوشش گياهي منطقه عبارت است از: گون، اسپند، مورد، گلپر، خاكشير، پونه، و گزنه و انواع درخت و درختچه ها ي جنگلي، چون: اوجا، سپيدار، بيد، تبريزي، ازگيل و وليك.
پراكندگي جانوري
در محدوده روستاي يوش؛ انواع جانوران غيراهلي از قبيل :بز كوهي، خوك، پلنگ، خرس، گرگ، جوجه تيغي، خرگوش، شغال، سمور و گربه وحشي، يافت مي شوند.
تاریخچه یوش
روستاي يوش، با قدمتي هزار ساله، يکي از قديميترين روستاهاي استان مازندران است. بنابر روايتي، اين روستا بين سالهاي 515 تا 538 هجري قمري توسط استندار شهر «يوش بن هزار اسب» يکي از نوادگان پادوسپانان؛ فتح و به نام خود او يوش خوانده شده است. برخي عقيده دارند که نسبت قوم يوش به انوش پسر قباد ساساني ميرسد. ولي يوش همان يوشيج با پسوند ايج است که نام شاعر پرآوازه و نوپرداز ايراني به آن منسوب است.
هم چنین از شواهد و قراین موجود، قدمت این روستا تا دوره ساسانیان برآورده میشود که آتشکده رو به ویرانی کیا داود منسوب به آن دوران است. ناصرالدین شاه قاجار نیز برای تفریح و شکار در این روستا اقامت داشته است و از این روستا به عنوان مکانی مفرح و خرم نام برده است. مردم روستاي يوش، به زبان مازندراني و با لهجه يوشي سخن ميگويند و مسلمان و پيرو مذهب شيعه جعفري هستند.
وجه تسميه يوش
به گفته اهالي، چند روايت از وجه تسميه يوش نقل شده است:
عده اي بر آنند كه يوشي ها از طايفه سلسله ساساني هستند . قباد دو پسربه نام انوش و كيایوش داشت كه از مادر جدا بودند. پس از فوت پدر، بين دو برادر نزاعي در گرفت و كيایوش در اين جنگ كشته شد. پس از اين توفيق انوش، خانواده ی برادرش را به منطقه ييلاقي مورد بحث ما تبعيد كرد و اين ناحيه به ياد كيایوش به يوش مسمي شد.
معمرين روستا؛ هم چنين نقل مي كنند كه؛ نام قديم روستا يواش بود و يوش تغيير يافته يواش است . آنان مي گويند كه نيروهاي حكومتي روستا، جلوي كساني را كه براي اولين بار وارد آبادي مي شدند را مي گرفتند و آنان را آهسته و آرام به داخل روستا هدايت مي كردند.
جمعيت، مذهب، زبان و طوايف
این روستا در دهستان شیخ فضل، قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۱۵۴نفر (۵۷ خانوار) بوده است.
يوش؛ جمعيتي بالغ بر 300 نفر دارد. شغل اصلي اهالي دامداري، كشاورزي و باغداري است. ساكنان آن مسلمان و پيرو مذهب شيعه اثني عشري هستند. آنان به زبان مازندراني و لهجه محلي(يوشي) و زبان فارسي تكلم مي كنند. امروزه بيشتر افراد ميانسال و مسن، بازمانده از چهار طايفه اسفندياري، داوودي، كريمي، و جمشيدي، در روستا به سر مي برند. نسب طوايف مذكور به شرح زير است:
طايفه اسفندياري: آنان جدشان را جيل بن جاماس بن بهمن ابن اسفنديار روتين تن مي دانند. جيل؛ زماني فرمانرواي گيلان و مازندران و دارای دو پسر به نام دابويه و پادوسبان بود . اسفندياري ها خود را از نوادگان پادوسبانان مي دانند. آنان حدود 800 سال در اين منطقه تا زمان يورش مغولان فرمانروايي كردند.
طايفه داوودي: اين طايفه در زمان فتحعليشاه قاجار از گرجستان به اين منطقه آمدند.
طايفه كريمي: آنان نسب شان را به كريمخان زند مي رسانند. اين طايفه از شهر شيراز به اين ناحيه كوچ كردند.
طايفه جمشيدي: مانند طايفه كريمي در زمان كريمخان زند از شيراز به اين ناحيه كوچ كردند. آنان نسب شان را به جمشيد پادشاه ايران نسبت مي دهند.
الگوي معيشت و سکونت
براساس سرشماري سال 1375، روستاي يوش 250 نفر جمعيت داشته است که در سال 1385 به حدود 400 نفر افزايش يافته است.
اقتصاد روستاي يوش بر پايه فعاليتهاي زراعي، دامداري، باغداري، صنايع دستي و پرورش زنبور عسل استوار است. زمينهاي زراعي روستا به صورت آبي و ديم کشت ميشود و آب مورد نياز آن از رودخانه و دو قنات تأمين ميشود.
مهمترين محصولات کشاورز روستا شامل: گندم، جو، لوبيا، عدس، باقلا و سبزيجات است. فندق، گردو، آلبالو، سيب ترش، زردآلو، گيلاس و سيب گلاب، از محصولات باغي آن است. پرورش گوسفند و طيور خانگي در روستا رواج دارد. محصولات عمده آن؛ شیر، سرشیر، پنیر، کره، ماست، قره قوروت، گردو، زردآلو، گیلاس، فندق، سیب، آلو، لواشک و عسل میباشد.
بافت روستا
بافت روستاي يوش بافتي ارگانيك با پيروي از شيببندي زمين و مسير جويهاي عبوري است. اين بافت؛ نمادي از تأثيرپذيري از نحوه زندگي مردم و ويژگيهاي اقتصادي و معيشتي ساكنين و استفاده گسترده از مصالح بومآورد و سنتي ميباشد. بافت روستا در پيرامون جويها و بر اساس آفتابگيري دامنه كوه شكل گرفته است.
محل ساخت خانهها و بافت روستايي به شكلي است كه حداكثر استفاده را از گرماي خورشيد در زمستان و تابستان داشته باشد. دامنهاي كه بافت روستايي در آن واقع شده در زبان محلي «خورتاب» ناميده ميشود كه به معناي محلي است كه در آن آفتاب ميتابد و زمينها و باغات روستا در دامنه كوه و پيرامون رودخانه جاي گرفتهاند كه به آن «نَسِمْ» يا جايي كه آفتاب نميتابد، ناميده ميشود.
بافت روستاي يوش در قسمتهاي غربي روستا، متراكم و درهم تنيده است و عوامل اقليمي، توپوگرافي و شغل ساكنين در شكلگيري آن مؤثر بوده است. اين گونه ساخت و ساز بيشتر در قسمت غربي روستا و كردمحله، ديده ميشود.
اغلب ساكنين اين بخش، به فعاليت دامداري و رمهگرداني مشغول هستند. از سوي ديگر، كيفيت نامناسب زمين، شيب بسيار زياد آن، سرماي هوا، ارتفاع بيشتر اين بافت نسبت به ساير نقاط روستا و وزش بادهاي سرد در آن، سبب تراكم هر چه بيشتر بافت شده است. در قسمت مركزي و محور روستا و هم چنين قسمتهاي شرقي آن به علت كيفيت مناسب زمين، وجود باغات متعدد در بافت و پراكندگي نسبي ساختمانها، بافتي متفاوت به وجود آمده است.
در اين بافت، خانهها در ميان و يا در گوشه باغات ساخته شدهاند. مرغوبيت زمين، شيب ملايم و نورگير بودن اين مناطق، سبب شكلگيري بافت پراكنده در روستا شده است. از اين رو، دو گونه بافت در روستاي يوش، قابل تمايز است.
اصول كلي رعایت شده در معماري بومي روستای یوش بر اساس اقلیم منطقه
1- قرارگيري روستا در حد فاصل برآمدگي طبيعي (دره) براي حفاظت در مقابل عوامل اقليمي و جوي
2- استفاده از گونههاي كالبدي متراكم و فشرده
3- به حداقل رساندن سطح خارجي در برابر حجم مورد پوشش
4- استفاده از مصالح با ظرفيت و عايق حرارتي مناسب (كاهگل، خشت و سنگ(
5- انتخاب بامهاي مسطح و نگهداري برف بر روي بامها بهعنوان عايق حرارتي
6- بافت پراكنده و غيرمتراكم
شناخت جزييات بافت یوش
روستاي يوش؛ داراي بافت ارگانيك است و عواملي چون فرهنگ، اقليم و ويژگي هاي جغرافيايي در شكلگيري آن نقش انكارناپذيري دارند. نحوه استقرار ابنيه در طول يك محور، با تبعيت از اختلاف ارتفاع بين نقاط و حركت جويهاي آب مشخص ميشود.
شكل و نحوه دسترسيها و قرار گرفتن خانهها به صورت قطعات بههم پيوسته و ايجاد بلوكهاي مسكوني با تبعيت از شيب زمين، مردم واري، سازگاري با محيط پيرامون و استفاده بهينه از محيط طبيعي، ميتواند از مهم ترين ويژگي هاي بافت روستاي يوش باشند. بازشوهاي اغلب خانهها رو به خورشيد و بادهاي مناسب و به شكل چهار ضلعي به ابعاد مختلف است تا بيشترين استفاده را از تابش داشته باشد.
بافت كلي روستاي يوش به صورت مجتمع و توده اي، در قسمت جنوب غربي روستا متمركز است. خانه ها به صورت پلكاني در پاي كوه بنا گرديدند و جهت آن ها رو به قبله و يا امام رضا(ع) (جنوب وشرق) است.
خانه ها بر فراز كرسي و يا سكويي به ارتفاع حدود 50 سانتيمتر، به جهت جلوگيري از نفوذ رطوبت، احداث مي شوند. در قديم؛ با مصالح خشت و گل و امروزه با بلوك، آجر و سيمان، ديوار هاي ساختمان را مي چينند. در گذشته؛ سقف ها تخت و با تيرهاي چوبي و كاهگل پوشانده مي شد. اما امروزه با استفاده از حلب و آلمينيوم، پوشش سقف به صورت شيرواني احداث مي شود.
بافت روستاي يوش از این محلات شكل گرفته است:بندبِن، پايين محله، لاله وِي، كِرد محله، سي سَر، چشمه سر، سر آسياب و سواد بُن.
مبادلات
بخش بلده؛ نزديك ترين بازار و مركز داد و ستد بوده و هست. روستایيان؛ مازاد محصولات دامي و كشاورزي خود را عرضه و مايحتاج خود را تهيه مي كردند. از راه پل زنگوله نفت و از راه محمود آباد، نور و كجور؛ برنج را بار قاطر كرده و به روستا مي آوردند. در گذشته، تنها مركز خريد و دادو ستد روستایيان؛ خارج از شهرستان نور، تهران بود. معمولا يك نفر به عنوان قاصد، هر چند ماه يك بار، به تهران عزيمت كرده و مايحتاج اهالي را خريداري مي كرد. كالاهايي كه از يوش براي عرضه به تهران مي بردند، عبارت بودند از: عدس، پنير، كشك، پشم، سيب زميني، گندم، جوراب پشمي و دست بافته هاي سنتي زنان.
مراكز آموزشي
يوش، در گذشته؛ داراي مكتب خانه و نيز به شهادت اهالي، حدود 50 سال پيش، داراي مدرسه ابتدایي بود. امروزه در مدرسه روستا تا مقطع راهنمائي آموزش داده مي شود و دانش آموزان ناگزير براي ادامه تحصيل به شهرهاي آمل و نور مي روند. در سابق دانش آموزان براي ادامه تحصيل به تهران مي رفتند.
مسیر دسترسی
از قديم الايام راه هاي خاكي و مالرو، يوش را به روستاه هاي همجوار، تهران نور و آمل مر تبط مي كرد. اين راه ها با ذكر طول مسافت آن ها، عبارتند از:
- از يوش به روستا هاي منطقه: حدود 18 كيلومتر
- از يوش به بلده: حدود 7 كيلومتر
از يوش به روستاي بل: حدود 10 كيلومتر
حدود 20 كيلومتري يوش، در روستاي نسون، كاروانسرايي وجود داشت. در مسير لواسان، در روستاي كه هو نيز كاروان سراي شاه عباسي، محل اتراق مسافران بود.
از يوش به شمال: روستاي ني تل حدود 14 كيلومتر و سپس نور و محمود آباد که در اين مسير، در روستاي نه رودبار، كاروانسرايي جهت مسافران وجود داشت .
در حال حاضر، را ه يوش به تهران، از راه پل زنگوله و يوش به بلده، آسفالت است.
جاذبههاي گردشگري طبیعی
مناظر ارتفاعات روستاي يوش، باغهاي ميوه و مراتع غني اطراف آن، به همراه سرسبزي مزارع، جلوة بسيار زيبايي به روستاي يوش بخشيده است.
رودخانه يوش از شاخههاي رودخانه هراز با عبور از ميان آبادي، علاوه بر ايجاد زيبايي و طراوت، آب مورد نياز مزارع روستا را تأمين ميکند. اطراف اين رودخانه، مکان بسيار مناسبي براي گذران اوقات فراغت روستاييان و گردشگران است.
کوههاي با شکوه سرنو، علي چال و مازوبند در شمال و کوههاي سرخبند و اشلي در جنوب، جملگي از سلسله جبال البرز، جلوه و چشمانداز خاصي به روستا بخشيدهاند. کوه سرچشمه در 2 کيلومتري شمال و کوه سرچال در يک کيلومتري جنوب شرقي روستا از ديگر جاذبه هاي طبيعي روستاي يوش است.
چشمه هاي بالا محله، پايين محله و چشمه سر، هر يک در محله هايي به همين نام قرار دارند و زيبايي خاصي در محلات ايجاد کرده اند.
جاذبه های فرهنگی
روستاي يوش، ضمن برخورداري از ويژگي هاي طبيعي منحصر به فرد، آثار تاريخي و فرهنگي بسياري را در خود جاي داده است و زادگاه مفاخر ملي است.
گنبد کيا داود
بر روي تپه اي مشرف بر گورستان بالاي يوش قرار دارد. کيا داود از فرزندان کيا جمال الدين، حاکم منطقه به سال 1050 (ه.ق) بوده است. کياجمال الدين سه پسر ديگر نيز داشته است. آرامگاه چهار برادر در چهار گوشه روستاي يوش قرارداشته است که امروزه فقط آثار آرامگاه کيا داود، در شمال غربي روستا باقي مانده است.
مقبره سيد امين و سيد جلال
قبور سيد امين و سيد جلال، دو تن از بزرگان روستا که بين مردم احترام و ارزش مذهبي دارند، در يکي از قبرستان هاي قديمي يوش، قرار دارد.
سنگ سياه رنگ
سنگ سياه رنگي به نام اسب زين، در کنار رودخانه قرار دارد، که تصوير زين و اسبي بر کنار ديواره سنگ، حجاري شده است.
خانه ميرزا مهدي خان و باغ شاه
خانه ميرزا مهدي خان و باغ شاه، از ديگر جاذبه هاي تاريخي روستا به شمار مي رود. گفته ميشود که ناصرالدين شاه، در يکي از سفرهاي خود، چند روزي در اين باغ زيبا اتراق کرده و با دو خواهر از اهالي يوش ازدواج کرده است که از آن تاريخ، به باغ شاه معروف شده است.
خانه نیما یوشیج
خانه نیما یوشیج، توسط پدربزرگ وی در استان مازندران، شهرستان نور، بخش بلده، روستای یوش ساخته شده است. این خانه از جمله آثار دوران قاجاریه به حساب میآید و هم چنین به لحاظ این که یکی از شعرای مشهور کشورمان در آن میزیسته، از ارزش فرهنگی بالایی برخوردار است.
این خانه دارای پلان معمولی تیپ قاجاریه است. سردر ورودی این بنا به تاریخ 1128 است. اما در شیر سرنمای قسمت شمالی آن، تاریخ 1136 قید شده است. جبهه شمالی این خانه، دارای یک ارسی پر ارزش با طرح گرهچینی پرکار است و اتاق های طرفین ارسی و دارای 6 نورگیر مشبک چوبی با طرحهای جالب است.
عمده مصالح به کار رفته در این بنا، خشت و گل و چوب است و روکار نما نیز گچبری میباشد. این خانه یک بار در سال 1370 مورد مرمت قرار گرفت و در سال 1373 توسط سازمان میراث فرهنگی خریداری شد و مجددا در سال 1375 مرمت اساسی شد. علی اسفندیاری، مردی که بعدها به «نیما یوشیج» شهرت یافت، در سال 1276 در این خانه متولد شد. وی در خصوص این خانه گفته است: «پدر بزرگ من؛ برای من، قصر و قلعه ساخته است، نه خانه. باروهای بلند، دیوارهای منقش، سقفهای منبتکاری شده و ...»
این شاعر بزرگ، در حالی که به علت سرمای شدید یوش، به ذاتالریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد. معالجات تاثیری نداشت و در تاریخ 13 دی ماه 1338 درگذشت. او را در تهران دفن کردند تا این که در سال 1372 طبق وصیت او، پیکرش را به یوش برده و در حیاط همین خانه که محل تولدش نیز بود، به خاک سپردند. خانه نیما یوشیج در سال 1375 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 1802 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
جاذبه های معنوی
آداب و رسوم
مردم روستاي يوش، همانند ساير ايرانيان، در اعياد مذهبي، به جشن و سرور و در ايام محرم و وفات و شهادت ائمه به عزاداري مي پردازند. استقبال از عيد نوروز و اجراي مراسم نوروز خواني، چهارشنبه سوري، شب يلدا، باران خواهي، آفتاب خواهي، چاووشي خواني و تيرماه سيزده شو، در روستا رواج دارد.
پوشاک سنتي چوپانان روستا، شامل کلاه، شلوار و کت پشمي در فصل زمستان است. زنان روستا، به ندرت از لباس محلي استفاده مي کنند، ولي رنگ هاي شاد و زيبايي در پوشش دارند.
بازی های محلی
دورنه بازي، تبارک، شير بارانک، شير پلنگ و بيچگو، از بازي هاي و ورزش هاي محلي رايج روستاي يوش است.
موسیقی
اجراي انواع موسيقي و آواز از ديرباز در روستاي يوش رواج داشته است. از ميان سازها و آوازهاي متداول روستا لله (ني)، اميري، طبري، طالبا و و کتولي معروف است. نواي ني چوپانان روستا نيز هماهنگ و همنوا با طبيعت، بسيار جالب توجه است.
صنایع دستی
صنايع دستي مختلف، مانند: ريسندگي و چادر شب بافي، نجاري سنتي و ساخت تنورهاي سفالي، در روستا انجام ميگيرد.
غذاهاي محلي
آب و هواي ييلاقي يوش موجب گرديد تا روستائيان با استفاده از انواع گياهان كوهي، به غذاهاي خود تنوع زيادي دهند. غذاهاي محلي، شامل: انواع خورش، پلو، آش، شيريني، نان، ترشي و مربا است. نام غذاها و به عنوان نمونه، طرز تهيه تعدادي از آنها به شرح زير است:
انواع خورش: فسنجان، خورش اسفناج، لَوِه كباب (نوعی كباب تابه اي)، هَلي بَرگه خورشت (خورش آلو قرمز و برگه زرد آلو)، آشِم، فلِوه اشكنه ( فلوه = شنبليله) ، كَشكال ويش، آهِه لو خورشت ( آهِه = تخم گياهي است كوهي، شبيه به گندم و جو)، ترشي او، شيش انداز، ماتِنجِن، پيشتِه واش
انواع پلو: گِروس پلا (= ارزن پلو)، مِجي پلا (= عدس پلو) ، باكلِِه پلا (= باقلا پلو)، كَئي پلا (= كدو پلو)، سبزي پلا (= سبزي پلو)
انواع آش: سِر جاش (= آش ترش) ، دو آش (= آش دوغ)، آش رشته، نَر مه آش، شِله زرد، حليم، فرني، شير برنج
انواع شيريني: پِشت زيك، قطاب، رشته برشته، مِشكي حلوا، گوش فيل
انواع نان: كلوا نون، توتك، لَوِه دِلِه نون
انواع ترشي: بادمجان ترشي، گورسنگ ترشي ( گورسنگ = نوعي گياه كوهي)
انواع مربا: مرباي گل محمدي، مرباي زرشك، مرباي وليك، مرباي توت
- چهارشنبه 29 خرداد 1398-11:53
ما میخایم برااولین بار ب روستای یوش سفر کنیم تموم نگرانی من از هوا وگرمی تو این فصل است (۳۰ خرداد)ممنون میشم راهنماییم کنید ک اب و هوا تو این فصل هز سال چ جوریخ؟
- چهارشنبه 12 تير 1398-19:59
سلام
آنجا جزو ييلاقات و كوهستان هست اگر شب ميخواهيد بمانيد لباس گرم همراه خود ببريد
- سه شنبه 14 آذر 1396-16:13
با سپاس فراوان از گزارش جامع و مفید شما
- دوشنبه 11 آبان 1394-20:38
vaghean jame va ali bod mamnon
- سه شنبه 22 تير 1395-0:41
من خودم یوشی هستم وبنازم به این مردمان یوش ولی عینی مش غلامحسن اصلا دریوش آدم نیست
- دوشنبه 18 فروردين 1393-19:32
خوب بود
- يکشنبه 3 شهريور 1392-0:0
مرسی واقعا اطلاعات جامعی در اختیار ما قرار دادیم
- سه شنبه 21 آذر 1391-0:0
با تشکر از خانم اسذی و مجله وزین ارمون
- شنبه 26 ارديبهشت 1394-12:6
من خودم یوشی هستم. عشق است وطنم. خاکم.
- پنجشنبه 16 آذر 1391-0:0
ارمون در شهرکتاب ها و باجه های مطبوعاتی موجوداستان موجود است.من یکی از شهرکتاب هدیه گرفتم.
- پنجشنبه 9 آذر 1391-0:0
مجله ارمون را از کجاباید تهیه کنیم؟
- چهارشنبه 8 آذر 1391-0:0
مرسی گزارش جامعی بود.