تعداد بازدید: 2972

توصیه به دیگران 3

جمعه 8 دی 1391-10:18

از قهر طبیعت تا قهر عکاسان!

مراسم پایانی نمایشگاه عکس سیل بهشهر با عنوان "قهر طبیعت" با انتقاد و ابراز گلایه عکاسان شرکت کننده پایان یافت/این برنامه به مراسم تبلیغ نماینده بهشهر در مجلس تبدیل شد.


مازندنومه؛متن:مصطفی کاظمی/عکس:بهروز خسروی+محسن رضاپور:پنج شنبه گذشته مراسم اختتامیه نمایشگاه عکس 5 تن از عکاسان مازندرانی که از حادثه سیل بهشهر گرفته شده بود(قهر طبیعت)،برگزار شد.

این نمایشگاه از 3 تا 7 دی در بهشهر برپا شد.

خبر نمایشگاه: http://www.mazandnume.com/?PNID=V14623

گزارش تصویری نمایشگاه: http://www.mazandnume.com/?PNID=V14659

از طریق میثم محسنی در جریان برگزاری نمایشگاه قرار گرفتم.قرار شد از من و میثم و سه نفر دیگر از دوستان عکاس-محمد رضایی و ابوطالب ندری و بهروز خسروی-هر کدام ده عکس مربوط به واقعه سیل در این نمایشگاه به معرض دید گذاشته شود،ولی از من 5 عکس و از ندری و خسروی هر کدام 2 عکس و از رضایی 8 عکس به نمایش گذاشته شد و 25 عکس هم از محسنی!

نمایشگاه مراسم افتتاحیه نداشت اما آیین اختتامیه که تعداد جمعیت به 50 نفر هم نمی رسید،به مراسم تبلیغ و قدردانی از نماینده بهشهر تبدیل شد.

استاندار مازندران که وارد شد،تنها دو،سه تصویر را دید و خطاب به نماینده بهشهر گفت:آقای مقیمی این عکاسان باید تجلیل شوند و بعد راه افتاد به سمت صندلی ها و بیشتر عکس ها را تماشا نکرد.

مهمانی از وزارت کشور هم آمده بود که او هم چند تعریف و تمجید از نماینده بهشهر کرد و چیز خاص دیگری نگفت!

محمد رضایی به مراسم نیامد و ما هم که رفته بودیم حسابی تجلیل شدیم!یک لوح تقدیر خالی به ما دادند و یک تابلو از عکس خودمان را از سیل که به ابعاد 70*50 روی تخته قاب بودند!زیر تابلو هم نوشته شده بود:"اهدایی از طرف احمد مقیمی"!انگار صاحب اثر او بود که عکس ما را به خود ما پس داد!

تصور کنید عکس سیل را توی اتاق مان نصب کنیم و با نگاه کردن به آن هر لحظه روحیه و انرژی مثبت بگیریم!

من و دوستان عکاسم همان ساعت های اولیه وقوع سیل،بی چشم داشت و توقع خاصی و تنها برای انجام وظیفه در منطقه حاضر شدیم(چند روز پشت سر هم) و با لباس گلی و حالت نامناسبی هم برگشتیم،در حالی که هنوز بسیای از مسئولان نیامده بودند و بعضی ها اصلا" نیامدند.

حضو ما در این نمایشگاه نیز تنها به خاطر احساس مسئولیت و ابراز همدردی مجدد بود و نیامدیم که مورد بهره گیری تبلیغاتی نماینده مجلس واقع شویم و از ما استفاده ابزاری شود.

در پایان مراسم چهره همه دوستان عکاسم درهم و گرفته بود و از این که به ما بی مهری شد ناراحت بودیم.اعلام کردند که قرار است این نمایشگاه را در متروی تهران هم برپا کنند که ما به خاطر این بی مهری و مورد سوءاستفاده قرار گرفتن،راضی به انجام چنین کاری نیستیم.


  • يکشنبه 10 دی 1391-0:0

    یوسف خان بازم که بی اطلاع هستی. یه کم حواستون رو جمع کنید... من کی گفتم که از من تقدیر نکردن .. زیاد سخت نیست کامنت قبلیم هست بهش مراجعه کن . من دقیقا این و گفتم (کل حرف عکاسان مطبوعات این نبود که چرا با وجه نقد از ما تقدیر نکردند.. ) حالا شما چه طوری برداشت کردی که من گفتم از امین تشکر نکردن جای سوال داره.. شما راست میگی .. آقای X ما اصلا از تبلیغ خوش نمیاد . اصلا دنبال این چیز ها نیستند. ولی چیزی که برام خیلی جالبه اینه که با وجود اینکه خودت میگی زندگی مارو آب برد و هیچ پولی هنوز نگرفتیم بازم سنگ آقای X رو به سینه میزنی. در صورتی که به جرات میتونم بگم اگه 4 تا دونه کنسرو هم به دستون رسید از خیر سر همین خبرنگاران بود. چرا نباید از خبر نگاران تجلیل بشه چرا نباید از عکاسی که سه برابر از آقای X رفته توی گل تجلیل بشه . شما میگی هیچ جای دنیا از این کار ها نکردن . درسته ما هم قبول داریم. دلیلش اینه هیچ جای دنیا مهمتر از رفع درد مردم چیز دیگه ای نیست. هیچ جای دنیا رسم نیست از درد مردم به نفع خودشون تبلیغ کنن. شمایی که میگی هنوز بهمون پول ندادند. به نظر شما همین همایش قهر طبیعت چقدر بوجه براش رفته. چاپ بنر . چاپ عکس . چاپ هزار چیزه دیگه. رفت و آمد . ببر و بیار . برادر من همه اینها هزینست که صورت گرفته. اما در رابطه این مطلب که شما گفتی. (وقتی می خواستن نمایشگاه بزارن مگه از شما اجازه نگرفتن ؟ ) لازم به ذکر است که بدانید . عکاسان فقط برای نمایشگاه عکس رضایت به انتشار عکس دادند. البته به شما حق میدم که این چیز هارو ندونید . چون اصلا تو این حوزه نیستید و نمیدونید کار حرفه ای یعنی چی. دوما این آقا حق این رو نداشت تا زیر تابلو ها بنویسه اهدایی از طرف فلان. من خودم اون روز در اون همایش بودم و دیدم.مگه این آقا صاحب اون اثر بوده که اون کارو هدیه کرده؟ لطفا کمی بیشتر به دنبال اطلاعات باشید . در ضمن من امین هستم بهادری دانشجوی ارشد رشته مکانیک دانشگاه فردوسی مشهد. اهل بهشهر هستم . دائی من در سیل جان داد . منزل ما هم در خیابان امام هست کاری اگر دارید در خدمت هستم. امیدوارم جسوریت من مورد رضایت شما قرار گرفته باشه در آخر تشکر ویژه از مدیر محترم سایت تحلیلی خبری مازند نومه دارم به خاطر انتشار این خبر

    • محسن رضاپور پاسخ به این دیدگاه 0 0
      يکشنبه 10 دی 1391-0:0

      وظیفه من نبود که بیام شهر شما رو تمیز کنم .. مگه دوستان عکاس من چی گفتن که اول اینطوری نوشتی؟منت سر تو نمی ذارم .. تو چیزی که نمی دونی رو هیچ وقت در موردش قضاوت نکن .. همون روز سیل وظیفه سیلزاده بود که زیر گوش دوست عکاس سیلی بزنه یا به یه عکاس دری بری بگن؟اونا وظیفه خودشونو انجام دادن .. شما وظیفه نداری اینطوری با کسی که برای شهرتون اومد زحمت کشید اینطوری بگی .. ما هم خیلی متاسفیم که اون اتفاق افتاد .. مگه کاری از ما عکاسا بر میومد؟دوست من عکس گرفتن .. اون اقای x که شما می فرمایی باید جواب شما رو می داد .. مگه ما باید پاسخگو باشیم که این حرفا رو به ما می زنی؟در ضمن من مسئول سیلزدگان نبودم که باید بودم و اما خواب بودم ..وظیفه شهر شما رو همون مسئولان شهر و استان و کشور داشتن که خوب یا بد انجام میدن .. حرف ما عکاسا داغ دل تو رو چرا تازه کرد؟مگه شما دم به دم طرف داریه اقای x رو کردی و می کنی چرا ازش نمی خوای برای داغ تو مرهم بذاره...این هم فکر می کنی عکاسا باید انجام بدن؟در مورد نمایشگاه.. مگه ما نمایشگاه ندیده هستیم که خیلی خوشحال شیم که وااااااای نمایشگاه برای ما زدن.. بهتر بود نمایشگاه نذارن با این رفتار .. الان شما مدعی هستی که عکاسا چرا عکاسی کردن و چرا نمایشگاه گذاشتن فکر کنم ... نامه تمام

      • عکاس بی توقعپاسخ به این دیدگاه 0 0
        يکشنبه 10 دی 1391-0:0

        تا حالا کجا دیده بودید که از عکاس تقدیر بشه بدون اینکه مسابقه ای برگزار بشه؟
        من که نه بهشهر بودم و نه تو مراسم، اما به نظر من همینکه یکی پاشده اومده و از عکاسها تقدیر کرده (حتی با یه لوح تقدیر خالی) باید تشکر کرد ازش، نه اینکه رفتاری انجام بشه که دیگه تکرار نکنه این حرکتشو.
        شماهم اگه نقدی به مراسم داشتی فک کنم جاش تو رسانه نبود، چون مطمئنا با این رفتار شما، این آدم از کارش پشیمون میشه.
        درضمن من چیزی که میدونم اینه که نماینده یک مدیر اجرایی شهری نیست، وظیفه تقدیر از عکاس جزو وظایف فرماندار و رئیس ارشاد یک شهرستانه.

        • يکشنبه 10 دی 1391-0:0

          محسن عزیز!
          بهم گفتی موقع سیل کجا بودم . میتونی خودت بگی کجا بودی ؟ اون موقعی که سیل داشت خونه و زندگی منو می برد فکر کنم شما داشتی خواب دختر شاه پریان رو میدیدی . اون موقعی که تا سقف خونه منو آب گرفت و خواهرم صبح عروسکاشو از گل و لای جمع می کرد شما هنوز خواب بودی . اون موقعی که پدر و مادرم تو لجن ها دنبال تمام سرمایه زندگی شون می گشتن شما هنوز خواب بودی . شما چرا ایراد میگری از من که تمام هستیمو توی سیل از دست دادم؟ منت رفیقای عکاستو سر من می زاری ؟ دستشون درد نکنه ولی از اون دوستات بپرس تا حالا توی چند حادثه سیل عکاسی کردن و کجاها همین مراسم تقدیر نصف نیمه رو براشون برگزار کردن . خیلی رو می خواد وقتی ما هنوز داغدار سیل هستیم و هنوز پولی نگرفتیم شما دنبال جایزه تون باشین . میگی منظور دوستات این نبود که بهشون پول بدن . آره ؟ منظورت این بود ؟ ولی من از متنی که دوستت نوشت این برداشتو نکردم . از یه طرف میگه ازمون تجلیل نکردن از طرف شما میگی پول نمی خوان . ای کاش ما رو با مصیبتمون تنها می ذاشتین . لطفا با این حرفا داغ دل ما رو تازه تر نکنین .
          به آقای x انتقاد کردی که واسه کارهای شخصی خودش این نمایشگاه رو برگزار کرد . یه ذره ، فقط یه ذره انصاف چیز بدی نیست . هیچ کدوم از مسوولینی که وظیفه داشتن ، این کارو نکردن حالا که این بنده خدا پیشقدم شد و یه کاری کرد شما این طوری میگی ؟
          یه صحبت هم با امین عزیز دارم
          اولا جسور باش و اسم خودتو بنویس میگی از ما تقدیر نکردن در حالی که من توی اسم عکاسا ،اسم امین ندیدم .
          دوما گفتی آقای x برای خودش تبلیغ کرد . این آقا که تازه چند ماه انتخاب شد و هنوز 4 سال دیگه سر کار هست . فکر نمیکینی برای تبلیغ یه کم زودباشه .
          سوما گفتی چرا کارامون به خودمون هدیه دادن در حالی که اجازه این کارو ندشتن . وقتی می خواستن نمایشگاه بزارن مگه از شما اجازه نگرفتن ؟ حتما گرفتن . پس شما خودت اثرت رو دادی . جای گله نیست .
          می بینی ! اطلاعاتم رو جمع کردم و نظر دادم .

          • محسن رضاپور پاسخ به این دیدگاه 0 0
            شنبه 9 دی 1391-0:0

            به به اقای یوسف .. نه داداش...سانسور نمیشه..برای منم سانسور نمیشه تو اصلا درک می کنی تو اون سیل عکاسی کردن یعنی چی ؟ اصلا تا حالا سیل دیدی ؟ تا حالا چند بار تو بارون راه رفتی که متوجه شی سیل چیه ؟ چند بار تو سیل و گل رفتی عکاسی کردی؟ اون زمان که شما توی خونه راحت لا لا بودی و یا پای تلویزیون نشسته بودی. دوستان من تا کمر در گل و لای بودن و از مردم سیلزده عکاسی می کردن. که یکی مثل شما بفهمه چه اتفاقی برای بهشهر و مردم و خونه هاشون افتاد .. در ضمن من خودم تو تجلیلشون بودم و دیدم .. حضرت عباسی به خود شما عکس خودت و بدن و بگن از شما تجلیل کردیم چه حسی بهتون دست میده؟ در عجبم چه طور وجدان شما به شما اجازه داد تا همچین مطلبی رو بنویسید .در ضمن تو اون تجلیل اگه می خواستن تجلیل کنن همون لوح کفایت میکرد .اون عکاس مگه برای تجلیل و قدر دانی رفت عکس گرفت؟نه جناب برای تجلیل نبود برای مردم خودمون بود ... برای برادر و خواهر خودمون بود که قرق آب شدن برای پدر و مادری بود که شب تو خیابون آواره شدند. برای نو عروسی بود که سیل خانه بخت او را سیاه بخت کرد . برای کودکی بود که شب وقتی میخوابید عروسکش تو بغلش بود .اما صبح عروسکش زیر گل بود و خودش زیر آب جان داد.واقعا درکش انقدر سخت بود که شما به بی راهه رفتی . ولی جناب X کارها برای شخصه خودش کرد . به نا عکاس به کام خویش
            شما برای بهشهر و مردم شون چیکار کردی که الان به خودت همچین اجاز رو میدی که به این شکل قضاوت کنی .. نامه تمام

            • امین :: جهت اطلاع آقا یوسف پاسخ به این دیدگاه 0 0
              شنبه 9 دی 1391-0:0

              آقا یوسف شما مثل اینکه یکم دیر مطلب رو میگیری...؟
              کل حرف عکاسان مطبوعات این نبود که چرا با وجه نقد از ما تقدیر نکردند.. حرفشان این بود چرا جناب X توسط عکاسان برای شخص خودش تبلیغ کرد . و از همه مهمتر این که کار خودمون رو به خودمون هدیه کرد؟ در صورتی اصلا اجازه همچین کاری رو نداشتند . چون ایشان صاحب اثر نبودند.
              جناب یوسف یه مقدار دو طرفه بهموضوع نگاه کن . اول اطلاعات جمع کن بعد نظر بده.

              • شنبه 9 دی 1391-0:0

                جناب آقای ناصر زارع، جناب عکاس می دونن منظور من از کت و شلوار چیه، در واقع این یک نشونی بود که بدونه چه کسی این نظر رو نوشته، حالا شما چرا قاطی کردی؟

                • ناصر زارع . خطاب به کت شلوارپاسخ به این دیدگاه 0 0
                  شنبه 9 دی 1391-0:0

                  آقا یا خانمی که حاضر نشدی هویت خودت رو بگی . شاید به تمسخر گرفتن افراد برای شما ساده ترین و کوتاه ترین راه برای رسیدن به خواسته هایتان باشه.
                  هر مجلسی و هر مکانی لیاس مخصوص به اون فضا رو میطلبه. شما که با واژه کت و شلوار داری خود شیرینی میکنی. همین آدم روز سیل با چکمه تا کمر توی آب و گل داشت برای سیل زده ها عکس میگرفت .تا امروز دوستان بتوانند از همان عکس ها برای خودشان تبلیغ کنند . در صورتی که مسئولان ما با کت شلوار از پشت شیشه های ماشین های اداری در منطقه از ترس این که کت و شلوارشون کثیف بشه و نتونن در مصاحبات مطبوعاتی آراسته جلو دوربین برن حاضر نشدن از ماشین پائین بیان. پس بدانید که خبرنگاران و عکاسان ما میدانند کی و کجا چه لباسی باید پوشید و کی و کجا چه لباسی نباید پوشید.

                  • شنبه 9 دی 1391-0:0

                    ممنونم از مطلبتون که باعث شد متوجه بشیم کار شما فقط برای سیل زده ها نبود و پول هدف مهمتره شما بود . واقعا ممنون که فهمیدیم دل شما برای ما نمی سوزه و چشم انتظاری برای دریافت پوله که شما رو این ور و اونور می بره . ممنون که باعث شدید بفهمیم . . .
                    بی خیال
                    ( امیدوارم مشمول سانسور نشم )

                    • زهرا عباسی پاسخ به این دیدگاه 0 0
                      شنبه 9 دی 1391-0:0

                      ...فقط الان نمیدونم خوشحال باشم یا نارحت .. ای کاش هیچ وقت دوربین به دست نمیرفت

                      • کارمند شهرداری بهشهرپاسخ به این دیدگاه 0 0
                        شنبه 9 دی 1391-0:0

                        تو رو خدا ببین یک نفر برای ... چه طور بندگان خدا رو ...من خودم یکی از حاضران در جمع بودم اون لحظه که این عزیزان رو برای مثلا تجلیل فرا خواندن تا برن روی سکو تا جوایز بگیرند . وقتی دیدم تابلو های خودشان به خودشان هدیه شد . باور کنید به عنوان یک بهشهری دلم میخواست زمین دهن باز کنه و من در زمین فرو برم و همچین صحنه ای نبینم...از کدوم همایش شما الگو برداری کردی و این عزیزان رو به این شکل مسخره کردین... دوستانی که این خبر رو میخونید تو رو خدا به سادگی از این موضوع نگزرید.... اگه یک کار فرهنگی بود .. اصلا لزومی نداشت تو در رو دیوار اسم خودت رو میزدی . ویژه نامه دادی آخرش اسم شما بود . تابلو دادی اسم شما بود . به خرج کی؟ عکاسان ؟ به نام کی؟ واقعا اگر برای این کارتون توضیح ندید و از عکاسان واقعه سیل عذر خواهی نکنید من شخصا... من به عنوان عضو کوچک شهرداری بهشهر از عکاسان محترم عذر خواهی میکنم و دست تک تکشون رو میبوسم. هرچند جبران زحمات این عزیزان نمیشه ولی واقعا دست مریزاد.

                        • محسن رضاپورپاسخ به این دیدگاه 0 0
                          شنبه 9 دی 1391-0:0

                          سلام ...
                          من هم خیلی متاسفم از رفتار و تقدیر بهشهری ها از عکاسای سیل .. عکاسای خیلی بوبی اونجا عکاسی کردن و فقط یه لوح و عکس خودشونو بهشون تحویل دادن...این واقعا یعنی تقدیر از این عکاسا؟اونایی که بی هیچ منتی اومدن کار خودشونو خیلی خوب انجام دادن و اما به نظر مردم عزیز مسئولین شهرستان بهشهر به جوبی کار خودشون رو انجام دادن و تقدیر خوبی کردن؟قضاوت با شما..نامه تمام

                          • جمعه 8 دی 1391-0:0

                            براي بهشهر و بهشهري ها متاسفم. نماينده شهر ما چه مي كند؟ هدف از برگزاري نمايشگاه چه بود؟ اين مراسم براي كمك به سيل بهشهر بود يا تبليغاتي براي نماينده شهر؟ چرا از عكاسان استفاده ابزاري شد؟ نماينده شهر ما براي كمك به سيلزدگان چه كاري انجام داده است؟ آقاي استاندار براي چه كاري به بهشهر آمد؟ در روزهاي سيل آقاي ... با كاور هلال احمر و شيك تنها در منطقه خودنمايي نمود. ... با كفايت و مدير و مدبر شهر ما كه حاصل نظارت تخصصي...است حتي از اتومبيل دولتي پياده نشد. يك عكس از ...بياوريد كه تنها چكمه اش گلي شده باشد. اگر آقايان تنها سيلزدگان بهشهر را دعوت مي كردند، سالن پر مي شد. شما نمونه آن ضرب المثل هستيد كه (خود گويم و خود خندم - پس مرد هنرمندم). برويد مناطق سيلزده و مردم درمانده اش را نظاره كنيد كه هنوز پولي براي ديواركشي حياط خانه هايشان ندارند. امروز مي گذرد ولي فرداي قيامت بايد حساب اينهمه با كفايتي را پس بدهيد. به قول امام حسين (ع) كه مي فرمايد اگر دين نداريد لااقل آزادمرد باشيد.

                            • جمعه 8 دی 1391-0:0

                              مصطفی مگه بچه ای که قهر کردی؟

                              • رضا از گلوگاهپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                جمعه 8 دی 1391-0:0


                                باسلام. از زحمات عکاسان عزیزی که بی منت کار بزرگی کردند و مصائب مردم بهشهر را به جهانیان نشان دادندتشکرکرده و تقاضادارم عملکرد نماینده بهشهر در مجلس را نقد کنید تا مردم متوجه عملکرد ایشان شوند

                                • جمعه 8 دی 1391-0:0

                                  دست شما درد نکنه که نترسیدید و گفتید

                                  • جمعه 8 دی 1391-0:0

                                    همکار عکاس عزیز شما از روزهای با لباس گلی خود می گویید ما روزهایی را دیدیم که روزهایش را در مناطق سیل زده بودیم و شبهایش رادر ستاد بحران و خبرهایمان رادر روزنامه و خبرگزاریها از قول این و آن می زدیم و کسی در هیچ کجا نامی از ما نبرد لا اقل عکسی از شما جایی به نمایش در آمد تا بوده همین نا ملایمات نسبت به اهل رسانه بوده . موفق باشید

                                    • جمعه 8 دی 1391-0:0

                                      از گزارش و تحلیل قشنگتون متشکرم.بنده به عنوان یک بهشهری متاسفم...ایشان یک روز پا در رکاب معاون اول رییس جمهور وعده بودجه و کمک های آنچنانی به سیل زدگان گرفتار می دهد و چند روز بعد در رسانه ها از عدم تحقق وعده دولت شدیدا انتقاد می کند...

                                      • جمعه 8 دی 1391-0:0

                                        واقعا متاسفم.یک با سیل آمد مختاباد به نام سیل زده ها رفت مجوز کنسرت گرفت یک ریال کمک به سیل زده ها نرسید و شورا وشهرداری تبلیغات کردند واسه خودشون.الان هم که نماینده شهر عده ای رو جمع کرده واسه تبلیغات.این یعنی چی؟


                                        ©2013 APG.ir