وارش آمد،اما...!
روزنامه وارش پس از حدود سه هفته توقف فعالیت،از روز یک شنبه با چاپ ويژه نامه 9 دی آغاز به کار کرد/برخی همکاران معتقدند مدیریت وارش فضا را برای در اختیار گرفتن کادر حرفه ای و روزنامه نگاران مجرب،مهیا نمی کند،چرا که خبرنگاران حرفه ای و تولیدمحور فی بالایی دارند که در این روزنامه به آن نمی رسند و حق شان گاه پایمال می شود.
مازندنومه،سردبیر:پس از اشتباه بچگانه روزنامه محلی وارش در درج مطلبی که در آن سهوا" به بنیانگذار انقلاب اسلامی توهین شده بود،بعد از تذکر هیات نظارت بر مطبوعات و کسب تعهد،این روزنامه از روز یک شنبه 10 دی ماه روی کیوسک مطبوعات استان قرار گرفت.
در دوره تازه انتشار،تغییر خاصی در صفحه آرایی و مطالب این روزنامه دیده نمی شود.وارش امروز دو تیتر اول دارد:تیترِ"ويژه نامه روزنامه وارش به مناسبت حماسه 9 دی" و این تیتر :"یوسفیان ملا:دولت قوی ترین وزیر خود را از دست داد"که با عکس این نماینده همراه است.
مدیرمسئول روزنامه مطلبی نیز نوشته که با این جمله شروع می شود:"گاهی حوادث به ما خیلی چیزها می آموزد.22 روز پیش بود که روزنامه وارش را به درخواست خودمان و در پی یک حادثه و اشتباه سهوی و البته تلخ یکی از پرسنل مان موقتا" تعطیل نمودیم،تازه فهمیدیم در میان مردم،نمایندگان،مدیران و...از چه پایگاهی برخورداریم."
لیلا وریجی در این مطلب گفته:"تعدادی نیز از فرصت استفاده کردند و شروع به انتقاد از روش روزنامه کردند که مثلا" شیوه انتقادهای شما از دولت و مسئولین گاهی تند است!"
وی افزود:"افرادی معلوم الحال نیز از فرصت سوء استفاده کرده و با تعطیلی وجدان شان هر کاری توانستند کردند تا وارش برای همیشه نبارد و هم تا توانستند به ما اتهاماتی را نسبت دادند..."
در شماره امروز مطلبی نیز با امضای پرسنل دفتر مرکزی وارش در صفحه دو انتشار یافته با این تیتر:"خم شدیم اما نشکستیم" که بخش قابل توجهی از آن به تمجید کارکنان وارش از مدیرمسئول می پردازد و در سطری از آن آمده که:"وی بانویی خداترس و باوجدان است که همواره تلاش می کند حق کسی به گردنش نیفتد!"
علاوه بر 8 صفحه روتین،4 صفحه هم ویژه نامه 9 دی ضمیمه این روزنامه است.
گفتنی است مازندنومه از روز نخست توقف فعالیت های وارش با انتشار چندین یادداشت همواره تاکید کرد که نباید از مدار قانون خارج شد و به خاطر اشتباه سهوی برخوردی مغرضانه و سیاسی داشت،چرا که بروز این گونه اشتباهات برای هر نشریه ای از جمله رسانه های موافقان تعطیلی همیشگی این روزنامه هم ممکن است.
به ادعای مطالب آرشیومان،شاید ما تنها رسانه ی مجازی(از نشریات مکتوب خبر ندارم) در استان بودیم که تلاش کردیم واقع بینانه از وارش حمایت کنیم و تاکید داشتیم که قانون بالاتر از هرچیزی است و دیدیم که قانون صرفا به یک تذکر بسنده کرد.
حال که وارش دوباره آغاز به کار کرده،نکته هایی وجود دارد که تاکنون زمان را برای انتشار آن مناسب نمی دانستیم اما الان فرصت خوبی برای گفتن آن هاست:
1-وارش مانند بسیاری از نشریات مکتوب استان،تولید محتوا ندارد و از فقر مطالب تولیدی در رنج است.بیشتر مطالب روزنامه یا کپی خبرهای سایت ها و خبرگزاری هاست،یا رپرتاژ و اخبار ارسالی روابط عمومی ها که این خبرها نیز به گونه ای رپرتاژ محسوب می شود.عیب بزرگ تر این که وارش منبع اصلی خبرها و عکس ها را اغلب حذف می کند.همین مورد اخیر اگر منبع مطلب عماد رام یعنی ویکی پدیا ذکر می شد ،شاید از فشارها اندکی کاسته می شد.
2-این روزنامه به تیم قدرت مند و حرفه ای نیاز دارد،در حالی که اکنون این گونه نیست و توسط مدیرمسئول،شوهرش و یکی دو نفر دیگر که چند کاره اند و غیر از خبرنگاری(که در این حرفه هم حرف چندانی برای گفتن ندارند که اگر داشتند می فهمیدند مطلب عماد رام را نباید کار کنند)کارهای دیگر دفتر را نیز سامان می دهند،اداره می شود.
می دانیم که هزینه های چاپ روزنامه کمرشکن است اما این گونه کار کردن(خانوادگی و حلقه ای)بدون سردبیر،شورای سردبیری،تحریریه،سرویس های مختلف و...در عصر تعدد رسانه ها محلی از اعراب ندارد.
نمی دانم تیراژ وارش چقدر است اما مطمئنم کم تر کسی حاضر می شود 300 تومان بدهد و از میان این همه نشریه استانی و کشوری،وارش 8 صفحه ای را بخرد که یادداشت و تحلیل ندارد،خبر تولیدی ندارد،بیشترخبرهایش را روز قبل یا حتی دو روز قبل در رسانه های مجازی خوانده ایم و....
وارش با تک فروشی اداره نمی شود و با آگهی و موارد دیگر چرخ آن به گردش درمی آید.اگر رسانه ای بدون درج آگهی و با تک فروشی توانست سرپا بایستد هنر کرده است.
3-برخی همکاران معتقدند مدیریت وارش فضا را برای در اختیار گرفتن کادر حرفه ای و روزنامه نگاران مجرب،مهیا نمی کند،چرا که خبرنگاران حرفه ای و تولیدمحور فی بالایی دارند که در این روزنامه به آن نمی رسند و حق شان گاه پایمال می شود.
گواه مطلب همین یادداشت امروز مدیرمسئول است که نبود نظارت کافی و سهل انگاری خود را به عنوان نفر اول روزنامه فراموش کرده و نوشته:" اشتباه سهوی و تلخ یکی از پرسنل مان" و "قربانی اعتماد به یکی از کارکنان"و این گونه تمام قصور را برگردن یکی از پرسنل انداخته و خود به بهانه ی بیماری و درگذشت یکی از بستگانش،از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده است.
یا مطلب دیگر امروز که به ظاهر از طرف پرسنل نوشته شده و چیزخاصی جز مجیز مدیرمسئول نیست و خواننده را به شگفتی وا می دارد که چه لزومی به چاپ آن وجود داشت و آیا واقعا"خانم مدیرمسئول این گونه است که در این مطلب آمد؟!
به هرحال بزرگی هزینه دارد و وارش اگر بخواهد خارج از ادعای گزافه پرسنل خودش"یک مجموعه موفق"،"شجاع"،"مسئولیت پذیر"و "توانمند"باشد و "حق دیگران را تضییع نکند"و"به امید درآمد بیشتر از این شاخه به آن شاخه نپرد" باید هزینه کند و فقط به فکر دخل نباشد و خرج کند.
- چهارشنبه 13 دی 1391-0:0
بور معافی خدارو شکر هاکن مسایل شخصی مخصی نکن باواش همه چی ره
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
حق ،گرفتنی است .کسی که ادعا می کنه خانم وریجی حقشو خورده چرا نمی ره مستقیم روبروش حقشو نمی گیره وفقط پشت سر حرف می زنه. اگه واقعاحقشو خانم وریجی خورده اون خودش هم به اندازه خانم وریجی گناهکاره که نرفته حقشو بگیره وپشت سرش غیبت می کنه.در مورد اسامی که از وارش ر فتند تحقیقاتتون کامل نبود از همون ها بپرسید چند تا شون همچنان با وارش وخانم وریجی ارتباط خوب دارند هرچند دیکه با هم کار نمی کنند.من خودم از افرادی هستم که دیگه با وارش کار نمی کنم ولی هیچ مشکلی با خانم وریجی ومحیط کارم نداشتم وتنها به خاطر مسایل شخصی از اونجا اومدم بیرون وکلیه حق وحقوقمو هم گرفتم .به خداشایسته نیست اینقدر پشت سر یکی حرف نادرست بزنید.
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
یک بار نظر گذاشتم برای نمایش نگذاشتید جراتش را نداشتید .مازند نومه ایها، شما اگر طبیب بودید سر خود دوا می نمودید برای دیگران نسخه پیچی نکنید . شما بروید همان سنگتان را بمکید تا سنگگ شود
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
سبحان امیری، محسن هدایتی هم جزء فراری های وارش هستن
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
به اسامی زیر خانم غلامی و خانم سنگ و خانم منوری رو هم اضافه کنین. البته از نظر وارش همه اینا رو خودش اخراج کرده، یه وقت فکر نکنین این افراد خودشون اومدن بیرون و از وارش فرار کردنا، اصلا، مدیونین از این فکرا کنین. وارش اینا رو اخراج کرده
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
خانم یا آقای ساروی به این اسامی حسن عبدالهاشم پور،حسین برزگر،عباس مهدوی و....را هم اضافه کنید
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
بنظرم خانم فلاحی نباید وقت داشته باشه سرشو بخارونه چه به اینکه بیاد برا وارش درپیت توطئه کنه. اسامی زیادی باوارش شروع کردند و بخاطر همه ی مسایلی که خودتان می دانید در این روزنامه وجود دارد ادامه ندادند مثل؛کوروش غفاری، مهدی روحی ،الهام حسینیان،سینا رویگریان،رقیه طالبی،زهرااسلامی،کلثوم فلاحی و...
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
چقدر تاسف بار است که فضای فرهنگی جامعه ما را افراد بی فرهنگ پر کرده اند جای تعجب ندارد که مازندران را استانی نسبی از نظر فرهنگ در نظر بگیریم . آیا واقعا ضرورت دارد بر سر یک روزنامه این همه جار و جنجال کنید . روزنامه ای با مشکل مواجه شد و دوباره کارش را شروع کرد به شما ها چه ربطی دارد که این همه گردو خاک بلند می کنید . خواهران و برادران مثلا فرهنگی استان آیا مطالب شماها در یک ماه اخیر پشیزی می ارزید.آیا استان و جامعه ما بجز این مشکل عاری از مشکلات دیگراست که چند روزی است همه تان میدان کارزار راه انداخته اید . خجالت بکشید و کمی به کارهای بچگانه و بی فرهنگی تان در خلوت فکر کنید. راست می گویند که هرچه را که بگندد نمکش می زنند - وای به روزی که بگندد نمک واقعا امروز نمک مطبوعات مازندران گندیده است زیرا افراد بسی بی فرهنگ این حوزه را در تصرف خود درآوردند.
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
کارها و نوشته های روزنامه وارش هم یکی از موضوعات جامعه و شهرو استان ماست بنابراین پرداختن به آن اشکالی که نداره هیچ خوب هم هست
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
سلام دوستان
مدیرمسئول وارش داره تاوان خوردن حق دیگران رو پس می ده پس به خودتون زحمت ندید و به همدیگه تیکه نندازید ........ - سه شنبه 12 دی 1391-0:0
عزیزم کدام روزنامه محلی سراغ دارید که کپی برداری نمی کنه که وارش این کار و انجام میده سراغ هر روزنامه ای که برید پرسنل آن یا پسر و عروس یا خواهرزاده و برادرزاده کلا دوربری هاش و اعضای خانواده شان هستند این درست نیست یکی با یکی دیگه کار کنه و بعد از این که رابطه شان شکرآب شده اسرار محل کار فاش کنه می دانم موقع دعوا نان و حلوا خیرات نمی کنن درسته ولی شما قشر فرهنگی جامعه ما هستید و باید یه فرقی با خاله زنکها داشته باشین یا نه حتما خودتون با کمال تر از اون دیدید ونخواستین ادامه دهید ولی با این نوشتنهاتون یا الان فکر می کنین بهتر از خانم وریجی هستین صحبت از روزنامه و صحبت از فرهنگ و هنر نه زمین گود و انتقام ورزی بیشتر فکر کنید شما که قلم زیبای تان را می توانید در جای مهم تری بکار ببریدچرا این کار رو نمی کنید چرا نمی نویسید بیشتر مدیران ما با یک عکس معرف می شنن و هیچی بارشون نیست چرا در سطح شهرتان یک ساعتی نمی تابید خیلی سوژه هست کوکان خیابانی که در سرما زمستان اول صبح همه جا ولو هستند که کسی مسولیت جمع کردن آنها را به عهده نمی گیره ویا دختری که به خاطر یک شارژ موبایل دست به هرکاری می زنه و....
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
از همه این چیزها گذشته خدا پدر مادر خانم وریجی ووارش رو بیامرزه تو این وانفسای بی موضوعی ایه مازندنومه خوراک چند هفته شمارو تامین کرد.از این گذشته کی گفته که چه کسی کارشناسه و چه کسی یا چه چیزی موضوع نقد وکارشناسی.تورو خدا اول یه سوزن به خودتون بزنید بعد یه جوالدوز به دیگرون .
- سه شنبه 12 دی 1391-0:0
وارش یه تایپیست داره و یه تلفنچی، یه صفحه آرا داره که کارگره چاپخونه شونم هست با یه مسئول وصول پول . ایضا خرید خونه خانم رئیس رو هم انجام میدن. اگه از وریجی باشه همین 3/4 تا نیرو رو هم اخراج می کنه و روزنامه ببخشید روزی نامه رو کنترات میده دست یه عمله بنا که کمتر پول بده و بیشتر سهم ببره. اصلا اینا ارزش حرف زدن ندارن
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
متاسفم برای همکاران وارش که دوغ و دوشاب را تشخیص نمی دهند.من تمام یادداشت های مازندنومه را که برای وارش نوشتند خواندم از جمله مطلب افشین رشیدی و عرب و خود آقای صادقی را.همه شان در حمایت از این روزنامه بود.شما واقعا" با این درک و فهم دارید روزنامه منتشر میکنید که فرق دوست و دشمن را نمی فهمید؟وارشی محترمه برو ببین کدام مدیر روزنامه رفته دم امام جمعه را دیده تا وریجی را بندازن زندان!برو بپرس چه کسی اس ام اس فرستاده که شما منافق هستید و باید بروید زندان! الان فکر میکنم که شما خیلی ساده لوح هستید و مطمئن هستم با این درک پاین تان باز گاف خواهید داد.خیلی زود.چون قوه تشخیص ندارید و نمی دانید نقد چیست؟شما واقعا" مردم را چه فرض کرده اید؟
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
آ نوری، اسا ته خورنگار وارش بیی؟ همین ته نیی وشونه جا اعلام برائت هکردی و ؟
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
برادر صادقی کافی است اسامی افرادی را که در وارش در مقاطعی همکاری داشتندو بناچار فراری شدند را قید کنید
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
آقای بازنشسته اصفهانی کاش صبرکنید روزنامه های بشیرو... هم گاف بدن و دوباره منتشر بشن اونوقت آقای صادقی براشون تحلیل می نویسه بعد بخونید.بی خیال بابا....
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
بچه ها بی خیال بشید توروخدا،واقعاهدف آقای صادقی ارتقا سطح کیفی نشریاته.چرا اینطوری بهم می پرید.وارش و مدیرمسوولش را همه ی بچه های مطبوعات می شناسنددیگر گفتن ندارد؛چه آنهایی که با وارش کار کردند و چه آنها که از دور شنیدند.من با وارش کار کردم و با آگاهی حرف می زنم.مطمئن باشید جزو روزنامه نگاران باسابقه استان هستم.
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
من میدونم که این درد بی درمون مازند نومه برای چیه ؟ بگم ... بگم ...بگم ...
از اونجاست که کلثوم خانم مازندنومه از وارش اخراج شده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مگه نه ؟!
وگر نه این چه مطالب زنجیره ای بود که برای تخریب وارش منتشر کردید . حالا طلبکار هم هستید که دفاع کردیم . گفتید و ما باور کردیم.
شما مردم و افکار عمومی و رسانه ای ها را چه فرض کردید ؟
یعنی با چند مطلب سفارشی چند سفارشی بنویس مثل ایرج خان فکر می کنید باید به حسن نیت شما پی برد ؟ یا ...
خدا رو شکر که وارش به اشتباه سهوی خود اقرار و از آن عذرخواهی کرد و قانون هم تصمیم درستی درباره اون گرفت . - دوشنبه 11 دی 1391-0:0
بگید تا روم کم شه مثل اینکه دل پری دارید فکر نمی کنم جرم باشه که با نشریه ای که بیش از 6 سال سابقه همکاری با مدیر مسئولش رادارم ( روزنامه دیار سبز) همکاری کردن زمان توقف چاپ وارش جرم باشه لطفا واضح صحبت کنید همگی همکارن جناب ص هم نماینده سابق روزنامه در این 8 ماه نبود بنده بودند باز هم چیزی مانده ؟؟
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
خانم سکینه نوری، اگه تو فعال مطبوعاتی هستی خو من چی هستم؟ اگه داری سنگ وارش رو به سینه می زنی چرا صبر نکردی که کارش درست بشه و زود دوییدی و رفتی با یه روزنامه دیگه کار کردی؟ با آقای... هم که درگیری داری. بازم بگم یا ...؟ - دوشنبه 11 دی 1391-0:0
بقیه نشریات اگر کپی پیست هستند لااقل منبع خبر را می زنند و مثل وارش خبر را نمی گیرند که به اسم خبرنگار وارش کار کنند! ما که می دانیم جریان چیست!
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
با سلام
پس از آغاز چاپ دوباره وارش نمی دانم چرا هنوز بعضی از ما یک طرفه به قاضی می رویم البته نظر هر شخصی برای خود محترم است همکار گرامی بنده خبرنگار و فعال مطبوعاتی با بیش از ده سال سابقه خبری در مازندران و تهران افتخار می کنم که به صورت حرفه ای به کار خبرنگاری مشغولم و از خبرنگاران روزنامه وارش می باشم اگر چه در مازندران و تهران نیز با روزنامه ها و نشریات و خبرگزاریهای دیگر همکاری داشته ام و برای من جای بسی تعجب است که چرا شما اینقدر از یکدیگر دل پری دارید!!! در حالیکه هیچکدامتان در شرایطی ایده آل از همدیگر به سر نمی برید همه ما از دردی مشترک رنج می بریم .
کاستی ها درهمه نشریات استان وجود دارد و ما نباید انتظار ایده ال را در جامعه خود که هنوز جامعه ایده الی نیست داشته باشیم . باید بپذیرید هر چند پذیرفتنش برایتان تلخ باشد که روزنامه وارش از پر مخاطب ترین روزنامه های شمال کشور است جانی دوباره به مطبوعات استان داده است و اینجانب افتخار می کنم که همچون نشریات دیگر با این روزنامه همکاری می کنم بهتر است با دیدی مثبت به هم قشران خود بنگریم. سربلند باشید. - دوشنبه 11 دی 1391-0:0
از اهالی رسانه که منشا انتشار فرهنگ و ادب و الگوی سایر افراد جامعه هستند انتظار بیشتری می رفت که حداقل نسبت به هم از کلمات و جملات اینگونه سخیف ودور از ادب و نزاکت استفاده کنند با این وضع باید برای اصحاب رسانه در بکارگیری چنین پرسنل اندیشمندی تاسف خورد!!
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
دست شما درد نکنه آقای صادقی،اینکه بلاخره یک نفر شجاعت به خرج داد و گفت واقعا جای تشکر دارد.ممنون برادر
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
سلام
کپی پیست درد اغلب نشریات مازندران است، یادداشت سردبیر مازندنومه را وقتی در کنار حمایتهای قبلی اش از وارش می گذارم می توانم بگویم بسیار برادرانه نوشته شده است...
شناخت زیادی از خانم وریجی ندارم ولی بعنوان یک برادر کوچک از ایشان می خواهم از این گونه نقدها بهترین بهره برداری را انجام دهند...به شخصه هر از چندگاهی وارش را مطالعه می کنم...احساسم این است که باید درهای این نشریه به روی اهالی قلم باز شود و بار تولیدی وارش بیشتر شود...
البته الان هر که نشریه ای منتشر می کند جهاد کرده و ایثار گر است...به واسطه تجربه سالها کارهای مختلف در مطبوعات می دانم هزینه های کمرشکنی دارد...ولی بهتر است با تشکیل شوراهای راهبردی، تحریریه خلاق به سمت و سویی بروید که وارش زیباتر از گذشته بر آسمان این دیار ببارد...
به عنوان یک منتقد رسانه ای وقتی حمایتهای مازندنومه و شخص علی صادقی را از وارش به یاد می آورم شک ندارم که قلمی کردن این نگارشش هم برای بهسازی است...
دوستی می گفت که خانم وریجی زنی زرنگ است...امیدوارم از قدرت هوش خود استفاده کرده و از نقدهای اینچنینی سکویی برای رشد بسازد...
به امید اینکه هیچ نشریه ای دچار مشکل نشود از همه صاحبنظران عذرخواهی می کنم... - دوشنبه 11 دی 1391-0:0
درود بر اقاي صادقي
ملک آن توست و فرمان مملوک را چه درمان
گر بیگنه بسوزی ور بی خطا بگیری
گر من سخن نگویم در وصف روی و مویت
آیینهات بگوید پنهان که بینظیری - دوشنبه 11 دی 1391-0:0
درود و سپاس از نقد منصفانه اتان ! همانطورکه فرمودید مازندنومه برخلاف بسیاری دیگراز رسانه های مجازی و مکتوب درمدتیکه وارش به مرخصی اجباری رفته بود جشنی راه نیانداخت و تنها رسانه ای بود که از دید انصاف به موضوع نگریست و اینک باید این حق را داشته باشد تا نقدی دوستانه کند و وارشی های عزیز هم اگر با دیدی مثبت بنگرند بجای دلگیرشدن باید خوشحال شوند که دوست و همکاری دلسوز چون شمادارند که بدون دغدغه رقابت و دشمنی ، نقدی دوستانه در جهت پربارترشدن وارش ارائه نمود! البته اگر به دیگرمطبوعات و رسانه های مکتوب استان نگاهی گذرا بیاندازیم متأسفانه باید گفت اکثریت قریب به اتفاق به بولتنی تبلیغاتی تبدیل گشته اند و به جز رپرتاژ و چند مطلب کپی شده چیز دیگری درآنها پیدا نمی شود! و مشکل اصلی و اساسی هم در سکوت اختیارنمودن بسیاری از پیشکسوتان و استادان این حرفه دراستان است! پیشکسوتی نه از منظر سن و سال بلکه از لحاظ حرفه ای و سابقه کاری و علم رسانه ای ! متأسفانه جوانان پر کار و با اندیشه بسیاری در این عرصه مقدس در استان وجود دارند که به دلیل عدم بینش درست مدیران مسئول و سردبیران عطای این حرفه را به لقایش بخشیده اند و به کناری نشسته و نظاره گر این بازار آشفته مطبوعات مکتبوت هستند! در پایان به هیأت محترم نظارت برمطبوعات پیشنهادداده می شود در صدور مجوز کمی سختگیرانه تر عمل فرمایند و اجازه ندهند هرکسی نام مدیرمسئول را به خود نهد و بازهم اجازه ندهند تا مدیران مسئول هرکسی را که دلشان می خواهد به سردبیری بنشانند! کسیکه نمی تواند در بره موضوعی ساده در اندازه یک پاراگراف مطلب بنویسد و تجزیه و تحلیل کند و تنها هنرش این است که مقالات مختلف ا تیکه و پاره می کند و ازهرمقاله یه پاراگراف و چند جمله و سطر را می دزدد و با کنارهم قراردادن اینها مقاله تازه تولید می کند چگونه می تواند به عنوان سردبیر بردیگران دبیران نشریه نظارت داشته باشد؟!متأسفانه دنیای مطبوعات استان مازندران اینگونه است و بسیاری از سردبیران رسانه های مکتوب ما هم اینچنین هستند!
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
به همکار محترمی که نظری را در زیر بیان داشتند عرض می کنیم که:ويژه نامه مجلس وارش در تهران بسته می شود و ارتباطی به دفتر این روزنامه و کارکنان آن در ساری ندارد،که اگر قرار بود این جا و با نیروهای دفتر مرکزی بسته شود،چیز دندان گیری درنمی آمد.مطلب بالا نقد روزنامه نیست و تنها به بهانه آغاز کار دوباره وارش،چند نکته بیان شده،این به معنای ایرادات دیگر روزنامه ها نیست و اصلا" این مطلب تلاش ندارد مطبوعات استان را آسیب شناسی کند.شما می توانید همین الان به ستون گزارش مازندنومه مراجعه کنید و نظرات سردبیر این سایت را راجع به آسیب های نشربات استان در آن ستون و در مطلبی با عنوان:شجاعت ژرونالیستی وجود ندارد"بخوانید.و آخر این که ما در 22 روز گذشته حمایت های خود را از وارش انجام دادیم و الان بگذارید به ضعف های مهم این روزنامه اشاره کنیم،آن هم برای بهبود اوضاع.
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
شما اگه مردی یک روزنامه را بگو که کپی پیست نمی کنه حالا تو دم از کارشناسی می زنی برو به فکر نون باش که.....تا چقدر حسد ؟؟؟؟؟
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
مطلب علی را نپسندیدم و فکر میکنم ایشان جزو پرسنل وارش نیست که اینگونه تند و بی منطق اظهار نظر کرده شاید خواسته رابطه وارش و مازندنومه را خراب کند. بنده بعنوان یک مطبوعاتی بازنشسته اصفهانی با 32 سال سابقه در سطح کشور که از ابتدای امسال مقیم مازندران شده ام وارش را بعنوان یک روزنامه عالی تایید نمی کنم و تا رسیدن به جایگاه کاملا حرفه ای فاصلا دارد هرچند معتقدم با داشته های مالی و نیروی انسانی خود به این سمت و سو - هرچند آرام- در حال حرکت است. به نظرم الحق و الانصاف حداقل از سه روزنامه دیگر استان در همه زمینه ها و آیتم های یک روزنامه خوب بالاتر و بهتر کار می کند از جمله فرم صفحه آرایی بخصوص صفحه اول، عکس ها، تصاویر و تیترهای انتخابی در صفحات، ویژه نامه های تولیدی و … .هرچند جای یادداشت و سرمقاله های روزانه در بعضی روزها در این روزنامه خالی است و همیشگی نیست. نگاهی به صفحات روزنامه وارش نشان می دهد که حداقل در هر روز چندین مطلب تولیدی در قالب مصاحبه اختصاصی با نمایندگان مردم در مجلس و مدیران وجود دارد. ولی این را در سایر روزنامه های استان ندیدم. ضمنا ویژه نامه های مجلس و نقره وارش را بسیار پسندیدم که در مطلب شما اصلا اشاره ای به دو ویژه نامه تولیدی و خوب نشده و این یکی از ایرادات مطلب شما بو که نقاط قوت وارش را اصلا" ندیدید. مدیر و سردبیر محترم مازندنومه پاسخ دهند چرا فقط وارش رو نقد میکنند و به روزنامه های دیگر استان کاری ندارند؟ قبول کنید ظرفیت استان شما در همین حد است و فعلا بیشتر از این نیست که نشریه ای کاملا حرفه ای داشته باشد مثلا" اکثر قریب به اتفاق مسئولین استان شما و حتی مسئولین روابط عمومی هایشان اهل تمجید و مجیزگویی هستند حال شما چگونه می خواهید با توجه به وابستگی شدیدمالی روزنامه هااز طریق آگهی و … از آنها انتقاد کرده و یک مطلب حرفه ای را تهیه و چاپ کنید.آیا می دانید مسئولین ادارات شما تحمل یک پیام در ستون تماس های مردمی را هم ندارند و این مورد را خودم در مدت یک ماهه ای که با یکی از نشریات مازندران همکاری می کردم مشاهده کردم. حال شما چگونه در این فضا می توانید کار کنید. شما در مازندران روزنامه ای دارید به نام «بشیر مازندران» که در زیرلوگوی خود عنوان« 25 سال سابقه مطبوعاتی» را درج میکند و این اگر یک تبلیغات باشد که هست می بایستی توخالی نباشد.آیا کسی پیدا می شود به این روزنامه با 25 سال سابقه مطبوعاتی که ادعایش را دارد با ارفاق هم لقب یک روزنامه نسبتا" خوب را بدهد؟ شما چه چیز مثبتی در بشیر مازندران می بینید؟ روزنامه های حرف مازندران و دیار سبز هم که بدتر از آن. صحبت دوروزنامه فجرخزر راهم که نمیتوان کرد. از هفته نامه های استان هم که چیزی نگوییم سنگین تریم.آیا در این روزنامه ها مطلب تولیدی غیر از رپرتاژآگهی می بینید؟ امیدوارم مازندنومه عملکرد سایر روزنامه های استان را نیز نقد کند تا شائبه گیردادنش به وارش و تسویه حساب شخصی با این روزنامه از بین برود. منتظر نقدهای شما از سایر روزنامه های استان هستم. موفق باشید
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
متاسفم علی!
مازندنومه تنها رسانه ای بود که از در این مدت جشن نگرفت آرشیوش موجود است!
از آقای صادقی به خاطر نقد منصفانه صمیمانه سپاسگزاریم. - دوشنبه 11 دی 1391-0:0
با این دفاع بد که کامنت گذاری بنام علی انجام داد همان بهتر که وارش اصلا نمی آمد!!متاسفم از این گونه حق را ندیدن ها.مازندنومه اگر از سایت...دفاع میکردی بهتر از این ها جواب میگرفتی!!اینها لیاقت شان همان روزنامه...است که مدیرش دم چند تا امام جمعه را دید تا وارش را محکوم کنند و با تلفن و حضوری مدیر وارش را تا پای زندان پیش بردند.انها لیاقت روشنفکرانی مثل شما ر اندارند.پیشنهاد میکنم مطالب حمایتی تان را از از این روزنامه از آرشیو تان دربیاورید که خلایق هر چه لایق!!
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
آنهایی که همچنان قصددارندبازباادبیات گذشته ء وارش"کل"بندازندمواظب باشنداینباراگرکله شان به سنگ بخورد،خواهندفهمیداین توبمیری ازآن توبمیریها نیست!!ضمنا"نویسنده محترم "علی"مثلا"می خواهی بگوئی طرفداروارشی؟اگریکنفردنبال آدمی نفهم می گشت الان پیداکردنش زیادسخت نیست آدرس بدهی مشتری زیادخواهی داشت...درشان مازندنومه نیستی که بهت بشترازاین جواب بدهم
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
آقای صادقی، به شما گوشزد کرده بودم که این وارشیا لیاقت طرفداری و حمایت ندارن. باید مثل فلان روزنامه بودین و آب تو آسیاب می ریختین. اینا چه می دونن رسانه و حرفه ای گری یعنی چی.
- دوشنبه 11 دی 1391-0:0
قال الحسين صلوات الله عليه:
من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک.
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند
(نزهه الناظر،ص88)همچنين در (بحار الانوار،ج75،ص128) - يکشنبه 10 دی 1391-0:0
سلام سردبیر
مطلب بسیار زیبایی نگاشتید
از موضع گیری تان در زمان توقیف و در زمان انتشار مجدد این نشریه بسیار خرسندم
روزگار بکامتان باد - يکشنبه 10 دی 1391-0:0
وارش یها حرف حساب تلخه ، لطفا به خاطر خودتان تجدید نظر کنید و از کارشناسان همچون جناب صادقی و... مشاوره بگیرید.
- يکشنبه 10 دی 1391-0:0
آقای علی که در پایین نظر داده ای.در قبال جریان سازیهایی که علیه وارش ترتیب دادند این مازندنومه بود که منطقی از شما دفاع کرد.می توانی بروی و مطالب گذشته این سایت را بخوانی.بنابراین تند نرو برادر.جو گیر هم نشو و بپذیر که کارتان اشکال دارد.هر کس که اشکال کارتان را گرفت شما را دوست دارد.این رفتارتان در قبال حمایتهای مازندنومه از شما مثل رفتار...است.نمک خوردید و نکدان شکستید.فکر کنم حق با همان برادران بود که دوست داشتند شما برای همیشه تعطیل شوید و بروید پی کارتان.تحمل 4 خط انتقاد را ندارید برادر من!؟ ضعفهای تان تابلوست.من خواننده عادی هم مطالب بالا را قبول دارم.حرفه ایها که جای خود.خوش امدی داداش،اما خود شکن ایینه شکستن خطاست.
- يکشنبه 10 دی 1391-0:0
اگر وارش، وارشه باز گاف میده!!چون اینها برای تولید نیامدند،آمدند کاسبی کنند!این کاره نیستند
- يکشنبه 10 دی 1391-0:0
مطلب بجا و زیبایی بود.حق مطلب ادا شد.البته نه فقط وارش روزنامه های دیگر هم تولیدی کم دارند.شما در موقع توقیف وارش از این روزنامه دفاع کردید و حالا که آمده دارید نقد می کنید.روش تان را می پسندم.این روزنامه واقعا"یک دقیقه ای قابل خواندن است.چون کپی پیست است و چیز خاصی ندارد
- يکشنبه 10 دی 1391-0:0
آقای صادقی کاملا مشخصه که شما فلان جاتون از انتشار وارش خیلی سوخته. البته از واکنشها و مطالبتون طی روزهایی که وارش منتشر نمی شد معلوم بود. لطفا خفه شید. در مطلبتون چرت و پرت زیاد نوشتید که نشان از ناآگاهی شماست