تعداد بازدید: 5531

توصیه به دیگران 4

پنجشنبه 21 دی 1391-8:54

رد ادعاها/انوشه:نخستین حکومت شیعی جهان در مازندران تاسیس نشد

نخستین حکومت شیعی جهان در مازندران، تاسیس نشده است،بلکه حکومت شیعی ادریسیان در مراکش، نخستین حکومت شیعی در جهان بوده که هنوز هم در حکومت هستند و متاسفانه حکومت علویان در مازندران برافتاد. (گزارش+گزارش تصویری+حاشیه نگاری مازندنومه از نشست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اصحاب فرهنگ و هنر در زمینه تدوین دانشنامه مازندران)


مازندنومه،کلثوم فلاحی:نشست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اصحاب فرهنگ و هنر در زمینه تدوین دانشنامه مازندران در حالی برگزار شد که سیدمحمد حسینی به اندازه زمان یک بازی فوتبال،با تاخیر حاضر شد و استاندار مازندران علت این تاخیر را نقص فنی هواپیما عنوان کرد.

پیش از حضور وزیر، سردار باقرزاده در حوزه پارک موزه دفاع مقدس مازندران و هادی ابراهیمی معاون سیاسی امنیتی استانداری مازندران وتنی چند از استادان دانشگاه‌های مازندران به بیان نظرات خود در زمینه تدوین دانشنامه پرداختند.

در این جلسه استاد حسن انوشه در واکنش به سخنان یکی از حاضران در نشست که پیرامون تاسیس نخستین حکومت شیعی در جهان صحبت کرده‌ بود، خاطرنشان کرد:‌ نخستین حکومت شیعی جهان در مازندران، تاسیس نشده است،بلکه حکومت شیعی ادریسیان در مراکش، نخستین حکومت شیعی در جهان بوده که هنوز هم در حکومت هستند و متاسفانه حکومت علویان در مازندران برافتاد.

 مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در این نشست به کتابچه مشکلات فرهنگی مازندران اشاره کرد و افزود:‌این کتابچه را در اختیار رئیس جمهوری قرار دادم.

 مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران خواستار رسیدگی به 19 منطقه نامطلوب در مازندران شد و ادامه داد: برای این مناطق از واژه ناامن و پرخطر استفاده نمی‌کنم اما این مناطق نامطلوب هستند.

 آیت ‌‌الله نورالله طبرسی در این نشست گفت:‌مازندران فقط آن چیزی نیست که در برخی فیلم‌ها به نمایش درمی‌آید.

نماینده ولی فقیه در مازندران ادامه داد:‌ نمی‌گویم از ابتدای آن که خطیب جمعه بودم اما حدود 10 سال پس از آن، دغدغه تدوین دانشنامه را در سر داشتم و در این خصوص با علامه حسن زاده و جوادی آملی هم صحبت کرده بودم.

 استاندار مازندران بر ضرورت تدوین دانشنامه اشاره کرد و گفت: این نشست، مجال خوبی است تا نظرات نخبگان را بشنویم.

 سید علی‌اکبر طاهایی یادآور شد:‌ پروژه مجتمع فرهنگی کردان که مدتی درگیر چالش‌های بودجه‌ای بود، اکنون در دست اقدام است.

در حالی که ساعت 23 نیمه شب را نشان می‌داد، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نفر آخری بود که به سخنرانی پرداخت و در صورتی که یکی از حاضران در سخنان خود گفته بود که دکتر انوشه را نمی‌شناسد و بهتر بود که پیش از شروع جلسه وی معرفی می‌شد، وزیر ارشاد به رونمایی از آخرین کتاب دکتر انوشه "فارسی نانوشته" و سایر آثار استاد انوشه اشاره کرد و حضور او را در تدوین این دانشنامه مغتنم شمرد.

 سید محمد حسینی گفت‌: سرعت در کار تدوین دانشنامه، نباید فدای کیفیت شود.

 وزیر ارشاد ادامه داد:‌پروژه مجتمع کردان را از مواردی می‌دانیم که تا پایان امسال و یا ابتدای سال آینده باید به بهره برداری برسد.

وی با بیان اینکه فرهنگ تحت‌الشعاع سیاست قرار نگیرد، گفت: چراکه سایه سیاست همیشه بر سایر امور وجود داشته است و امیدوارم از مقوله فرهنگی به این مقوله بپردازیم.

حسینی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به انتخابات پیش رو، خاطرنشان کرد: انتخابات همواره وجود داشته و مردم هم بر اساس شناخت انتخاب می‌کنند نه بر اساس تاثیر تبلیغات.

 ‌ هادی ابراهیمی در این نشست، پیش از حضور وزیر گفت: تدوین دانشنامه مازندران از کارهایی است که پس از سه دهه در دست اقدام است.

وی با بیان اینکه تدوین دانشنامه کار بزرگی است که با همت استاندار مازندران عملیاتی می‌شود، تصریح کرد:‌ مجری این کار اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با همکاری معاونت سیاسی ،فرهنگی و اجتماعی استانداری مازندران است.

 ابراهیمی با اشاره به اینکه کار رسمی تدوین دانشنامه از 2 ماه قبل آغاز شده، گفت:‌ جمعی از نخبگان استان به سرپرستی دکتر انوشه در دانشگاه فرهنگیان مازندران، در این زمینه مشغول کار و تلاش هستند.

وی با بیان اینکه دانشنامه، پیوندی میان نسل‌های گذشته، حال و آینده است، ادامه داد: تدوین دانشنامه متکی بر اسناد و مدارک است.

 معاون سیاسی استانداری مازندران با اشاره به اینکه وقفه‌ای در کار تدوین دانشنامه ایجاد شده بود، گفت:عزم دست‌اندرکاران این مجموعه جدی است و از تمام ظرفیت‌ها هم استفاده می‌شود.

 وی با بیان اینکه تدوین دانشنامه باعث ارتقای فرهنگی استان است، خاطرنشان کرد: اعتقاد داریم مردم دارای حقوق فرهنگی هستند و دانشنامه هم می‌تواند یک نمونه از حقوق فرهنگی مردم باشد.


  • هواداران علی اکبر صفریپاسخ به این دیدگاه 1 0
    دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

    شاید اولین حکومت علویان در ایران تشکیل نشده باشد اما آمل اولین پایتخت علویان ایران بود...

    • غفار محمدیپاسخ به این دیدگاه 1 0
      جمعه 29 دی 1391-0:0

      با سلام و تشکر فراوان از مخالفان و موافقان نظریه بنده.
      باید عرض کنم یکسری از مسائل در اینجا در رابطه با بنده مطرح شد که لازم به توضیح است.بنده تا بحال هیچیک از مطالب این سایت و نظرات آن را نخوانده بودم و هیچیک از سروران گرامی در این سایت و همچنین نظر دهندگان را نمیشناسم. جز آنانکه همه بخاطر جایگاه علمی ویژه شان در استان آنها را میشناسند. همچون استاد اسلامی و ...
      نه به تدین معروفم و نه به تعصب. یک پژوهشگر ساده و مدرس جوان دانشگاههای استان هستم که نه کسی مسئولیت قلمی بنده را بر عهده دارد و نه به تدین و تعصب اشتهار دارم. از بزرگی پرسیدند دینت چیست؟ گفت خدایت آزاد آفرید و آزاد باش.
      صرفا از باب عشق به فرهنگ و تاریخ خاک مقدس تبرستان تحقیقات مستندی را در این حوزه دارم که بنابر مناسبت هایی ارائه می دهم.
      به هر حال از اینکه می بینم جریانهای فکری و اندیشه ورزی مازندرانیان به هر روی و به هر وجهی جریان دارد خوشحالم. و از اینکه می بینم گاهی تضارب آراء هم وجود دارد این را به فال نیک میگیرم. چون تضارب جزئی از تعامل و نقد است و نقد لازمه اصلاح و تکامل . امیدوارم با کمک دوستانی که در اینجا حضور دارند و اغلب را اهل دغدغه ی فرهنگی و علمی دیده ام برای اعتلای جایگاه مازندران و مازندرانیان تلاش کنیم. از استاد اسلامی عزیز هم که همواره خواننده ی ایشان می باشم کمال تشکر را دارم و راهنمایی و سفارش ایشان را به گوش دل خواهم سپرد و در اولین فرصت مقتضی پیگیر خواهم شد. متشکرم..

      • ابوالحسن سلیمانیپاسخ به این دیدگاه 0 0
        جمعه 29 دی 1391-0:0

        من ابوالحسن سلیمانی تپه سری هستم و مسولیت قلمی هیچکس را به عهده ندارم و هرگز نان به نرخ روز نخوردم و اصولا اهل حاشیه نبوده و نیستم ولی جویای دانش و حقیقتم و دربیان نظر آزاد و مستقل هستم.آقای بیطرف روی چه حسابی بنده را مسول قلمی آقای غفار محمدی دانستند والله اعلم باالصواب. من نام اقای محمدی را اول بار همینجا در صدر مقاله اشان دیدم.منصف باشیم.نام مستعار هم ندارم.

        • حسین اسلامی سارویپاسخ به این دیدگاه 0 0
          جمعه 29 دی 1391-0:0

          جناب غفار محمدی
          عالی بود،حرف حساب زدی، اما فقط راجع به مرزن آباد _ باید عرض کنم که سعیدآبادکلار، که امروز مرزن آباد می نامیم، قدمگاه نخستین علویان است ، حساب مرزن آباد که پیشانی تشیع مازندران و علویان است با تبریز و ... قاطی نشود.
          اما در مورد آمل - من ساروی ، بارها رسما اعلام کردم که آمل پایتخت همیشگی فرهنگی جهان اسلام است. ما همه باید روی این اصل مسلم کار کنیم، زودتر آمل شناسی را راه اندازی کنید.آمل صد البته سناسنامه مازندران است. ساری شناسی تنهاست کمک کنید.

          • باز هم بی طرفپاسخ به این دیدگاه 0 0
            جمعه 29 دی 1391-0:0

            از حضرت اقای غفار محمدی بخاطر تحقیق و تحریر مرقومه ی شان متشکریم که تیر خلاص را بر ارای جماعت سفسطه گر زدند و ایضا از جناب اقای سلیمانی که گویا مسئولیت امور قلمی ایشان را عهده دار هستند . در واقع هیچکس به وضوح سخن این املی مرد متدین و متعصب نمیتوانست اسید بر ارای اهالی مغلطه بریزد که خیال اقای انوشه و حضرات ونوشه بگیر تا هویج و اب هویج و جناب اقای حسین اسلامی ساروی ( که شنیدم دکتر هست و ادعائی هم دارد )را راحت کند که اری ، حکومت شیعی اول بار در مازندران تشکیل نشد....!
            انچه بنده بی طرف در این بگو مگو ها شنیدم حز بد و بیراه جماعت حرفکی بود که اقای اسلامی - دکتر - زده بود و مربائی رامیمانست بی هیچ ادرس و ارجاعی به منابع و مراجع ! جناب اقای محمدی خیال همه را راحت کردند که ادریسیان اولین قیامگر بودند برای خروج ازدایره دولت عباسیان ( من از استاد هومند هم پیشتر شنیده بودم ) و پس بقیه اظهارات بغض الود بروند به سبد باطله که بقول برخی و بعضی همینان نمیگذارند چهره حقیقت اشکار شود....!
            بنده اقای دکتر انوشه را نمیشناسم - یعنی میشناسم ولی نه به قرابت جغرافیائی و عقیدتی که قشقرق بپا کنندگان ازو گفتند اما بالاخره یکی بود نظیر همین اسلامی یا درگاهی یا مهدوی یا هومند که از هر خراب ابادی بوده باشد امد و کاری فرهنگی را عهده دار شد و خواست چیزی بگوید....اما مگر گذاشتید ! شما میخواهید به همیشه مان بر رخش احساسات سوار باشیم و بتازانیم اما به این صورت رخش ها را بر میگردانند در حالیکه سوارش به هلاکت رسید - بخوان به شهادت رسید !!!!
            باز هم از جناب اقای محمدی متشکریم که روشنگری با مستندات کردند و ایضا از مازند نومه که چنین فرصتی دادند .

            • جمعه 29 دی 1391-0:0

              ما هم منتظریم آقای انوشه اگر استنادی دارند که اولاً ادریسیان دارای مذهب تشیع محض بودند و دوما اساس احکومت آنها ایدولوژی شیعی بود و سوما هنوز هم حومت شیعی ادریسیان بر اساس آیین تشیع ادامه دارد بیان کنند. بر اساس مدارک مستندی که مستنداتی که در رد نظر ایشان در نظر پایین آمده را رد کند. نه بر اساس فرض و گمان. چرا که ما مازندرانی ها حاضر نیستیم بر اساس حرف غیر مستند افتخارات تاریخی خود را گرفته و به بیگانگان بفروشیم.

              • ابوالحسن سلیمانیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                جمعه 29 دی 1391-0:0

                مدیر محترم سایت لطف کنند و این جوابیه را به اطلاع آقای انوشه برسانند تا اگر پاسخی دارند بدهند و ابهامها برطرف شود.

                • در رد نظر آقای انوشه - غفار محمدیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                  پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                  آمل پایتخت بلامنازع اولین حکومت مستقل تمام عیار شیعی در جهان اسلام.
                  ----------------
                  متاسفانه برخی از جریانها در گوشه و کنار کشور بر علیه تاریخ درخشان شیعی و علوی مازندران وجود داشته و علی رغم وجود مستندات تاریخی داشته های فرهنگی مارا به نام خود ثبت و ضبط می نمایند.

                  اما موضوع زمانی غم انگیز تر می شود که این اتفاقات در درون مازندران نیز اتفاق بیفتد.من تعجب میکنم از کسانی که اینگونه در داخل خاک مقدس مازندران مستندات تاریخی ما را زیر سوال می بردند.
                  داستان بر می گردد به اظهارات اخیر آقای دکتر انوشه که خبرش در همین سایت آمده در مورد اولین حکومت شیعی مستقل در جهان که آن را از آمل گرفته و به مراکش نسبت داده اند.

                  اگرچه نمی توان منکر تلاشهای ابن ادریس در آفریقا برای تاسیس حکومتی مستقل از بنی عباس شد ولی باید در نظر داشت اساسا گرایش ها، اهداف و شاکله ی التقاطی عقیدتی ادریسیان با آنچه که ما مذهب تشیع می نامیم فاصله ی زیادی داشته است.

                  صرف تقدم زمانی در تلاش برای تشکیل حکومت مستقل را نمی توان دال بر وجود آنچه که ما حکومت شیعی می نامیم دانست.

                  چرا که تاریخ اثبات کرده است ادریسیان را نمی توان حکومتی مبتنی بر آموزه ها و ایدئولژی شیعی محض دانست.

                  در مورد ادریسیان اگر بخواهیم با تسامح سخن بگوییم می توانیم تنها به این نکته اشاره کنیم که حکومت ادریسیان در آفریقا اولین حکومتی بود که نظام سیاسی ـ اجتماعی ـ دینی خودرا مستقل از نظام خلافت سنی مذهب پایه ریزی کرد، با این وجود عمده تلاش ادریسیان بر گسترش وهمگانی نمودن اسلام در میان توده های قبایل بربر بود تا ترویج ایدئولوژی شیعی در شمال آفریقا.

                  این نظام خود زاده ی نزدیکی دوجریان فکری زیدی ـ اعتزالی بود که با کمک عصبیت قبیله اوربه به تکامل رسید . بنابر این مقایسه ی راهبردی که علویان در پیاده کردن ایدئولوژی شیعی در آمل و مازندران پی ریزی کردند و تلاشهای استقلال خواهانه ی صرف ادریسیان- حال به هر قیمتی که امکان داشت- مقایسه ای است که مطمئنن کفه ی ترازو را به نفع علویان به عنوان اولین حکومت شیعی مستقل بر اساس بنیادهای نظری و فکری مستقل شیعی- و نه التقاطی- سنگینی خواهد کرد و هرگز نمی توان حکومت التقاطی ادریسیان را یک حکومت شیعی خالص فرض کرد.

                  علوم ،مبانی اقتصادی و فقهی، مسائل عبادی و حتی هنر و ادبیات شیعی مستقل در جهان اسلام مدیون و مرهون اولین حکومت شیعی علوی در آمل می باشد..

                  اینجانب در سخرانی ام در همایش ملی مازندران وتبرستان و طی مقالاتم در رابطه با علویان تبرستان به کرات به مسئولان متذکر شدم که نگذارید دیگران ( همچون تبریز، مرزن آباد، چالوس، گرگان، ری و …) عنوان اولین پایتخت حکومت شیعی را به خود نسبت بدهند اما کو گوش شنوا؟ چندی پیش تبریز خود را اولین پایتخت شیعی در ایران معرفی کرد.

                  بعد هم ری بعد هم مرزن آباد این عنوان را از آمل گرفت و مسئولان فرهنگی و دست اندر کاران پژوهشی آمل دست روی دست گذاشتند و تماشا کردند.
                  یادمان نرود . شهر آمل و حکومت شیعی علویان مازندران اولین حکومتی بود که انتخابات را در قرن ها پیش تجربه کرد. یادمان نرود شهر آمل اولین شهری بود در جهان اسلام که به زنان حق رای و امور سیاسی داد.

                  یادمان نرود شهر آمل اولین مدارس فقهی مدرن جهان اسلام را در دامن خود پرورانید.

                  اولین بیمارستان ها بر اساس آموزه های طبی اسلامی و شیعی.. اولین نظام مالیاتی و اقتصادی شیعی.. و…
                  نگذاریم هویت تاریخی و فرهگی ما را از ما بگیرند. نگذاریم آمل را از آمل بگیرند.

                  آمل. غفار محمدی

                  جهت صحت ادعات فوق می توانید به این منابع مراجعه کنید:
                  برخی از منابع برای ادریسیان:
                  ۱- استانلی لین پل، و.و بارتولد، خلیل ادهم و احمد سعید سلیمان. تاریخ دولتهای اسلامی و خاندانهای حکومتگر جلد اوّل. ترجمهٔ صادق سجادی. چاپ اوّل. تهران: نقش جهان، تابستان ۱۳۶۳٫

                  ۲- کلیفورد ادموند بوسورث. سلسله‌های اسلامی. ترجمهٔ فریدون بدره‌ای. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی(پژوهشگاه)، ۱۳۷۱.
                  ۳- صفحات ۳۱ تا ۴۶ کتاب ارزشمند «مقدمه ای بر تاریخ مغرب اسلامی» اثر دکتر عبدالله ناصری طاهری .
                  ۴- المسعودی، أبو الحسن على بن الحسین بن على، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة ۱۴۰۹م، چ دوم، ص۲۰۸ ؛ بغدادی، ابی منصور عبد القاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق و بیان فرقه ناجیـه منهم، همان، ص۲۵٫
                  ۵٫ شفق خواتی، محمد، امامت از دیدگاه زیدیه و امامیه، مجله طلوع، بهار ۱۳۸۶، شماره۲۱، ص۲۳
                  ۶ . مسعودی، همان، ج۲، ص۲۱۱ ؛ محمد بن نعمان شیخ مفید، المسائل الجارودیه، تحقیق محمد کاظم مدیر شانجی، بیروت: دار المفید، ۱۴۱۴ هـ ق/۱۹۹۳ م، ص۱۳-۱۴

                  برخی از منابع برای علویان آمل:
                  ۱- آملی ، محمد بن حسن اولیاء الله(۱۳۸۳) تاریخ رویان، تصحیح : منوچهر ستوده، ، تهران،اقبال، چاپ اول.
                  ۲- ابن اثیر، عزالدین علی( ۱۳۶۶ش) تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه عباس خلیلی، تهران،انتشارات علمی.
                  ۳- ابن اسقندیار، بهاء الدین محمد بن حسن، (بی تا) تاریخ طبرستان رویان و مازندان ،تهران، نشر خاور.
                  ۴- این ندیم ، محمد بن اسحاق (۱۳۵۰ش- ۱۳۹۳ ق) الفهرست فی اخبار العلماء المصنفین من القدماءو المحدثین و أسماء کتبهم، تحقیق رضا تجدد، تهران، بی نا.
                  ۵- ————– ( ۱۳۶۶) الفهرست،ترجمه محمدرضا تجدد، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم.
                  ۶- بهار، محمد تقی، سبک شناسی ( یا تاریخ تطور نثر فارسی) ج۱، تهران، بی نا.
                  ۷- حکیمیان، ابولفتح(۱۳۶۸) علویان طبرستان، تحقیق در آثار و عقائد فرقه ی زیدیه ایران،تهران، انتشارات الهام.
                  ۸- حسینیان مقدم، حسین –داداش نژاد ، منصور و..( ۱۳۸۶)تاریخ تشیع (۲) دولتها ، خاندانها و آثار علمی و فرهنگی شیعه، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
                  ۹- الخزاعی‌، دعبل‌بن‌ علی( ۱۹۸۹- ۱۴۰۹) الدیوان‌ ، تصحیح‌: محمد یوسف‌ نجم‌، بیروت، دارالثقافة‌.
                  ۱۰- رابینو،هـ ل (۱۳۶۵) مازندران و استراباد، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ،چاپ سوم.
                  ۱۱- زیدان، جرجی (۱۳۳۶)تاریخ تمدن اسلام، ج دوم، ترجمه: علی جواهری کلام، تهران: امیرکبیر.
                  ۱۲- سید کباری ، سید علیرضا (۱۳۷۸) حوزه های علمیه شیعه در گستره ی جهان،تهران، نشر امیر کبیر.
                  ۱۳- شوشتری ، قاضی نورالله (۱۳۵۴) مجالس المومنین،تهران، نشر اسلامیه.
                  ۱۴- صمدی، حسین( ۱۳۷۰) در قلمرو مازندران، بابل، چاپ نقش جهان.
                  ۱۵- قهرمانی نژاد شائق،بها الدین( ۱۳۷۸)علویان طبرستان پرچمداران امربه معروف، قم،نشر نور السجاد،چاپ اول.
                  ۱۶- مرعشی، سید ظهیر الدین( ۱۳۶۱) تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، به کوشش محمد حسین تسبیحی، تهران، نشر شرق.
                  ۱۷- مهجوری، اسماعیل( ۱۳۴۲) تاریخ مازندران، ساری.
                  ۱۸- مهرآبادی، میترا(۱۳۸۷) تاریخ سلسله های محلی ایران، تهران، دنیای کتاب ، چاپ اول.
                  ۱۹- میر ابولقاسمی ، محمد تقی ( ۱۳۶۹) گیلان از آغاز تا مشروطیت ،رشت، نشر هدایت.
                  ۲۰- نجاشی ، ابولعباس( ۱۴۰۸)رجال نجاشی ، بیروت، نشر دار الاضواء .
                  ۲۱- وکیلیان، منوچهر( ۱۳۷۶) تاریخ آموزش و پرورش در اسلام و ایران، دانشگاه پیام نور، چاپ چهارم.

                  • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 0 0
                    سه شنبه 26 دی 1391-0:0

                    حیف است بحث مهم دانشنامه مازندران به این صورت مختومه شود. اگر امکان آن وجود داشته باشد افراد وارد روی آن بدون پرداختن به احساسات تند و جدل های بی نتیجه به اصل دانشنامه و ضروریاتی که باید در آن مورد توجه قرار گرفته و لحاظ شود پرداخته شود. فهرستی از کارهایی که باید صورت گیرد در هر رشته می تواند کمک بزرگی در آینده به نویسندگان و تنظیم کنندگان بنماید. به جای بزرگ کردن افراد بیایید دست به دست هم بدهیم دانشنامه کاملی بنویسیم. به یاد داشته باشیم که همه ما فانی هستیم و بعد از خداوند آثار ما است که باقی می ماند (البته فقط تا زمان محدود) و باید این مهم خوب در بیاید. هزار مدعا با یک عمل برابری نمی کند.

                    • سه شنبه 26 دی 1391-0:0

                      آقا هویج یا خانم هویج،
                      خودت نوشتی آقا هستی، خودت گفتی هویج هستی، بعد خودت گفتی که خانم هستی، خودت گفتی که دانشنامه نوشتی سه جلدی چاپ نشد، حالا هم خودت می گوئی پهلوان پنبه هستی، حالا می فرمائی رند و نظر باز و عاشق هم هستی، آخر سر هم فرمودی خبرنگاری، حالا هوس مناظره هم کردی. قدیما می گفتند که این آدم ویار دارد. به مازند نومه هم گیر دادی،ضمناً مردم شریف قلب( غرب) مازندران توجه کنند که هرگز چنین جسارتی به همولایتی ها ی قلب مازندران که پهلوان پنبه هستند نشد. این هویج خانم دارند لشکر جمع می کنند، پهلوان پنبه های غرب و شرق و همه جای مازندران آنهائی هستند که بر طبل جدائی می کوبند، دو جفت و یک پا آدمی هستند که دنبال رأی سازی هستند. یعنی همان کوتوله های سیاسی ، پیام ها را شرافتمندانه بخوان . چرا به همه گیر می دهی، دیدی کامنت بازی؟؟

                      • پهلوان پنبه پاسخ به این دیدگاه 0 0
                        دوشنبه 25 دی 1391-0:0

                        بادرود فرا وان و عرض خسته نباشید به مدیریت محترم سایت وزین مازند نومه با سلام و عرض ادب ،اعلام می دارم که من همان هویج سابق هستم .با کمال تأسف پاسخ اینجانب را به جناب آقای اسلامی نیاوردید .ایشان عده ای انبوه از غرب مازندران را« پهلوان پنبه» خطاب فر مودند حال که لابد خود را رستم دستان یا اسفندیار رویین تن می پندارند بار ی دیگر ایشان را با داوری جناب آقای صادقی مدیریت محترم سایت مازند نومه دعوت به مناظره می کنم تا ثابت شود چه کسی پهلوان پنبه است .اولا خواهش می کنم آن پاسخ را لطف کنید بیاورید چون مدعای آقای اسلامی را آوردید آقای اسلامی گویا از حق «وتو»و رانت رسانه ای بر خور دار است که این گونه در میدان خالی از سوار می تازد وبه در وازه ی بی دروازه بان گل میزند. آقای اسلامی !من هویجم،من پهلوان پنبه ام ،من کامنت بازم من خبر نگارم که ایشان تا کنون ندانسته اند که خبر نگار چکاره است و...و
                        عاشق و رند و نظر بازم و می گویم فاش تابدانی که به چندین هنر آراسته ام . متشکر مناظره فراموش نشه.

                        • آبهويج بستنيپاسخ به این دیدگاه 0 0
                          دوشنبه 25 دی 1391-0:0

                          باسلام، ضمن همدردي با جناب (ناظر) و محكوم كردن اين حركت ناشاياست از مازندنومه تقاضا دارم ، شخص خاطي را معرفي كرده تا او را به اشد مجازات برسانيم.مازندنومه عزيز خواهشمندم قبل از متواري شدن و خارج شدن فرد خاطي از مرزهاي كشور اقدام نمائيد.و من الله توفيق

                          • ناظر حقیقیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                            دوشنبه 25 دی 1391-0:0

                            نهضت دانشنامه نویسی قرنها پیش در اروپا شروع شده و حالا چندین قرن بعد اینجا دعواست. به نظر من نباید شتابزدگی کرد که حتما در این چند ماه باقیمانده این دولت کار تمام شود. بعد اینکه فقط کسانی که اهلیت دارند اظهار نظر کنند.

                            • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 0 0
                              دوشنبه 25 دی 1391-0:0

                              حرفم این است که دانشنامه نویسی برای مازندران برای طرح افراد نباشد بلکه برای ایجاد یک اثر ماندگار تلاش شود. شخصیت پردازی یا ازاله شخصیت هر دو بد است و افراط و تفریط به شمار می رود. هر کسی که ادعا دارد مطلبی از قبل آماده برای اینکار دارد می تواند آن را در قالب متون قابل بررسی در دانشنامه مطرح نماید و به عنوان بخشی از دانشنامه پس از جرح و تعدیل های لازم و تصحیح و تخلیص با امکانات دانشنامه چاپ نماید. شخصاً اعتقاد دارم امثال استاد مهدوی، دکتر رمضانی، دکتر درگاهی، دکتر هومن، و صاحبان قلمی که جزء کمتر شناخته ها هستند در مازندران فراوانند و این بر عهده امثال ما است که باید آنها را معرفی نماییم. دانشنامه از نگاه من فقط تاریخ یا تاریخچه نویسی نیست که رشته های خاص با مهارت های خاصی را در بر بگیرد. اگر بنا باشد به دنبال آدم دانشنامه نویس بگردیم باید از آثار امثال جناب آقای دکتر انوشه هم این قضیه مشهود باشد. شخصاً نمی دانم جنا استاد تاکنون مصدر امر دانشنامه نویسی بوده اند یا نه ولی اعتقاد دارم دانشنامه نویسی یک حوصله است نه یک فن و تیم مربوطه باید با وقت گذاشتن و البته مبتنی بر علم و آگاهی و سلیقه و زیبا نگاری و ساده نویسی و جامعیت دادن به مطالب مربوطه در تکمیل موضوعات سهم داشته باشد. کینه توزی و دشمنی افزایی نتیجه ای جز اتلاف وقت بیشتر ندارد.

                              • يکشنبه 24 دی 1391-0:0

                                - جای گله از مازندنومه هست به دلیل درج حرف های دروغین شخصی که نام کاربر « ناظر » را مصادره کرد . پی بردن به کار زشت و غیر اخلاقی این آدم ! کاری دشوار نبود . سخیف بودن حرکت او مرا واداشت تا این جملات را در همدردی با « ناظر » و در اعتراض به مازندنومه بنویسم .متاسفم .

                                • يکشنبه 24 دی 1391-0:0

                                  خانم مازندرانی لطف کنید از یوسفی نیا در تناکابن،از دکتر بینایی در نور،از استاد هومن در آمل ،از خانم یوسفی در سوادکوه ،از دکتر معلمی در جویبار ،از دکتر رمضانی در پریم و..... هم بفرمایید،مردان سیاسی ما در جعبه کوچک سیاسی خودشان جایی را نمیبینند .هنوز در دانشگاه های ما بزرگان اهل قلم هستند ،این سیاسیون چه کار دارند میکنند ؟

                                  • يکشنبه 24 دی 1391-0:0

                                    آقای دباغیان
                                    قطعا آقای انوشه بزرگ هستند و کاری بزرگ خواهند کرد.همه دلواپسی استاد اسلامی هم همین است که راه را باز بگذاریم که مشکل حل شود. بهانه ای نباشد که اگر می گذاشتند، ما چنین وچنان می کردیم. همه ی دلواپسی استاد را اینطور متوجه می شویم که زمینه ی بهانه جویی نباشد. آقای انوشه تا اخر محکم کار خودشان را بکنند ،جای خودشان باشند. دیگران هم در جای خودشان ، استاد اسلامی کارش دانشنامه نویسی نیست .حالا اگر مثلا استاد مهدوی بود البته ایشان استاد در این زمینه هستند. هر کدام از این استادان کار خودشان را دارند . فقط میدانیم امروز گذشته فردا ها می شود.

                                    • ناظر حقیقیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                      يکشنبه 24 دی 1391-0:0

                                      آقا یا خانم مربع شکلی به این اسم ما هم رحم نکرد و اونو مصادره کرد. متاسفم. هرچه نوشته وصف الحال خودش بوده. اون اینقدر نمیفهمه که فلسفه وجودی ناظر در اینه که همه جا حاضر باشه تا هشدار بده و نقد کنه.

                                      • خانم مازندرانیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                        يکشنبه 24 دی 1391-0:0

                                        استاد رنجبر عزیز، پس گوش کنید.
                                        - چرا یک خانم که اینگونه چشم بسته به همه می تازد تا از استاد انوشه دفاع کند و بعد خود را هویج می نامد؟
                                        - چه شد که صد ها جلد کتاب درباره مازندران نوشته شد و سیاستمداران اصلاً خبری ندارند، اصلاً در این وادی نیستند، امّا هنوز برای این کودک دنیا نیامده چندین جشن تولد گرفتند و صد ها میلیون تومان خرج کردند؟
                                        - چرا اینهمه کتاب راجع به مازندران نوشته شد امّا چاپ نشد، اگر هر کدام مثلاً پنج میلیون تومان کمک می شد مشکل حل می شد، امّا این دو جلد کتاب بیرون نیامده، صد میلیون تومان گرفت، آشپز، ماشین، مهمانسرا، راننده، و...و...وتشکیل جلسه شورای فرهنگی عمومی استان در خدمت استاد انوشه!!!!!!!!!!!!!!
                                        چرا بزرگترین دانشنامه نویس مازندران که به نوعی سمت پیشکسوتی با آقای انوشه هم دارد یعنی استاد سیروس مهدوی که دهها سال قبل نزدیک به یک میلیون فیش برگه راجع به مازندران دارد باید بایگانی شود پس استاد نصری اشرفی که دست اندرکار این مسائل است کجاست! پس دکتر درگاهی چکاره است !باز هم بگویم مازندران آدم نداشت! البته استاد انوشه مازندرانی هستند و ایکاش از همان ابتدا هم سیاسی نبودند همیشه این سیاسی کاری استاد کار دستشان می داد، چرا و به چه دلیل امروز مازندران باید بسیج بشود که یک نوزادی را استاد انوشه بدنیا خواهند آورد! چند بار باید برای این نوزاد بدنیا نیامده جشن تولّد بگیرند! کار فرهنگی وقتی اینهمه سیاسی بشود خوب نیست. با خانم هویج و آقای ناظر و امثال اینها آتش تهیه درست کردن هم خوب نیست. چرا تا دیروز از این خبرها نبود در استانهای دیگر چرا این خیمه شب بازی نیست! اگر راست می گویند کارهایی را که در استانهای چپ و راست مازندران با کمک استانداری و ارشاد بی سر و صدا انجام دادند نمایش بدهید تا معلوم شود که این آش چقدر شور است.

                                        • يکشنبه 24 دی 1391-0:0

                                          چرا همه به من گیر می دهید. من تا دیپلم درس خواندم. توی تمام سایت ها هستم، با همه آدم بزرگا روبرو می شوم. دوست دارم بزرگ بشوم. حوصله خواندن کتاب را ندارم.توی این سایتها می روم بهتر باسواد می شوم.من کامنت بازی را دوست دارم، خیلی هم با ادب هستم. فقط سوادم کم است.

                                          • يکشنبه 24 دی 1391-0:0

                                            سلام علیکم
                                            بر خود تکلیف دیدم مطلبی عرض کنم ، بنده زمانی با بیشتر این نخبگان دور همین میز استاندارای شماره یک بابت جلسات مختلف حضور بهم رساندم بدون حتی یک جلسه غیبت . با صدای زنانه و ظریفم حتی هشدار دادم این جمع کاری جز حفظ میز ریاست و خوردن کیک و شیرینی کاری انجام ندادن ؛ حتی با تماس خود به دستگاه مربوطه از مسئول ارشد خواستار کندن بال و پر من شدن ( از کی انسان خلیفه خدا ؟ از نظر مسئول مورد نظر، انسان پرنده شده !! باید از این جمع نخبگان سئوال کرد)آیا با این طرز تفکر میشه به این جمع دل بست. ومن الله توفیق.

                                            • يکشنبه 24 دی 1391-0:0

                                              با سلام هرچی گشتم دکتر رمضانی میزبان این دانشنامه رو ندیدم بنده خدا چون با شما نیست دعوتش نکردید ولی بعنوان یک مورخ میتوانستید دعوتش کنید خیلی نمک نشناس هستید

                                              • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                بحث دانشنامه این حساسیت ها را هم دارد. تبلیغات بی مورد در چیزی که هنوز متولد نشده تبلیغات زودرس و خسارت بار است و اصل کار و فعالیت را زیر سوال می برد. بهترین کار کمک کردن است و لزومی به طرح ادعاهای ماورایی نیست. وقتی همه آقای انوشه بابلی یا اسلامی ساروی و آن سرکارخانم که خود را هویج صدا می زنند و سایر واردین به موضوع دانشنامه را قبول دارند خوب بهترین کار دست در دست هم دادن است و همراهی کردن. بعضی وقت ها لجاجت ما از حد بیرون می شود و خیلی وقت ها هم برای بیان موضوعات حد و مرزی برای خارج نشدن از دائره آداب قائل نیستیم. تند مزاجی و تند خویی در نوشتن چندان جالب نیست و برای چیزی که هنوز شروع به کار نکرده اینهمه سر و صدا کردن و پالس منفی فرستادن غیر طبیعی به نظر می رسد. پیشنهادم این است که تیم آقای انوشه دائره کار را به صورت موضوعی وسیع تر کرده و از نظران صاحبنظران بیشتری استفاده بفرمایند. یادم می آید برای نگارش فرهنگ تخصصی توسط شورای انقلاب فرهنگی از هر رشته ای تعدادی از صاحب نظران را مامور به جمع آوری و تطبیق دقیق معانی با توضیح تفضیلی آن توسط سه الی چهار متخصص ممتاز رشته مربوطه کردندو در نهایت هر کدام علاوه بر چاپ شدن به عنوان مجموعه به شکل جداگانه و موضوعی هم چاپ شد. مثلاً در رشته کشاورزی چندین جلد فرهنگ چاپ شد که یکی از آنها فرهنگ زراعت و اصلاح نباتات بود که با تخصص ما همخوانی داشت و انصافاً از آن استفاده های زیادی شده است. در دانشنامه هم باید چنین سعه صدری وجود داشته باشد و متولیان و کارگردانان باید به توسعه رشته ای مسائل دانشنامه فکر کرده و افراد صاحب قلم و بصیر و بی طرف در هر رشته را شناسایی و مورد استفاده قرار دهند. در این صورت ما از غرب تا شرق استان همه را خواهیم دید و با فضایی که از طریق اینترنت به وجود آمده به راحتی می توانیم بین متخصصان ارتباط برقرار نموده و تبادل نظر نمائیم. اگر بودجه ها و نحوه خرج کردن آن شفاف باشد و عده ای از این سفره آماده به فکر رسیدن بیشتر به دور و بری ها و دوست و آشناها و رفیق و همشهری بازی بر نیایند حتماً شاهد موفقیت در کار خواهیم بود. آرزوی موفقیت برای همه زحمتکشان را دارم.

                                                • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                  جناب استاد اسلامي از لحن توهين آميز دست برداريد من آقا نيستم خانم هستم ... آقاي انوشه بابلي هستند ولي انسان شريف و با سواد و با تجربه هستند ...

                                                  • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                    شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                    به نوبه ی خودم از دل مشغولی های بزرگان فرهنگ مان تشکر می کنم و نیز از مازندنومه ای که ارائه دهنده ی این علاقمندی هاست وامیدوارم این دل مشغولی ها بیش ازپیش،عملی شود و به حرف،اکتفا نکنیم.
                                                    ضمناگلایه مندی ای دارم از صداوسیمای ساری که دیدیم بارها خواسته یا ناخواسته،گویش محلی را به تمسخرگرفت (وآن رامخصوص افرادپایین اجتماعی استان مطرح نمود) و وقتی هم که دربرخی
                                                    برنامه های جدی به مازندرانی سخن
                                                    می گویند،فقط ازصرف فعل ها می فهمیم که زبان آن برنامه ، مازندرانی ست!!!

                                                    • رستمی کوهستانپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                      شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                      برای تمام کسانی که قلبشان برای ایران عزیزوتبرستان می تپددرودمی فرستم.
                                                      اماچندسوال درذهنم است،پاسخ می خواهم.
                                                      1-چرابین پژوهشگران مازندران اینهمه اختلاف است؟
                                                      2-آیاانوشه قادربه تفاهم وهمدلی بین پژوهشگران است؟
                                                      3-آیادانشنامه همه تیپ پژوهش گردرآن است؟
                                                      4-دوستان انوشه دردانشنامه یارغاراویندیااهل تحقیق؟
                                                      5-چرااسلامی دراین مبحث واردشده؟آیا موافق انوشه است یاخیر؟
                                                      6-انگیزه انوشه ازاین مطلب تفرقه افکن چه بود.وچه کسانی ازآن سودمی برند؟
                                                      7-چرادانشنامه شیوه نامه ارائه نداد؟یامدخل هااطلاع رسانی نشد؟
                                                      8-حضورخانم هادردانشنامه چقدردیده شد؟
                                                      9-علت ترک انوشه ازمازندران چه بود؟انگیزه وروداوچیست؟

                                                      • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                        آقاي دكتر اسلامي ساروي از انتهاي فاميليتون ساروي برداريد همه باهاتون خوب ميشن يا حداقل بيطرفانه قضاوت ميكنن.

                                                        • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                          همه با هم برای فرهنگ مازندران حرف استاد اسلامی را بفهمیم که دعوا ونزاع نکنیم ،حرف بد بهمدیگر نزنیم ، اما حرف حساب بزنیم. سرمایه اصلی مازندران همین دانشمندان ما هستتد.

                                                          • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                            جناب استاد انوشه
                                                            شما مازندرانی هستید، چندین سال در مازندران تشریف نداشتید. مازندران سیاسی با مازندران فرهنگی خیلی فرق دارد .مازندران فرهنگی را جدی بگیرید. اینجا شیر خفته اند. ازقالب سیاسیون بیرون بیایید متوجه خواهید شد.



















































                                                            • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                              مازندران ظرفیت داشتن شناختنامه ها - دانشنامه ها و... را دارد. مگر انواع واقسام دائره المعارف نداریم ؟ حالا در مازندران هم باید اینگونه بشویم . دست نویسندگان درد نکند.

                                                              • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                                آقايان آقايان اينجا طوري كه در خبرها آمد جلسه نخبگان مازندران بود . نخبگان حتما ميدانند چطور كار كنند مثل :
                                                                مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در این نشست به کتابچه مشکلات فرهنگی مازندران اشاره کرد و افزود:‌این کتابچه را در اختیار رئیس جمهوری قرار دادم.....
                                                                جناب مدير كل ارشاد مازندران!! از وقتي شما آن را به دست ايشان داديد در ماه دهم در يك سخنراني فرموديد هنوز بودجه ارشاد به استان نرسيده است . حتما تاثير آن دفترچه بود .
                                                                ----------
                                                                جناب وزير فرمودند : پروژه مجتمع کردان را از مواردی می‌دانیم که تا پایان امسال و یا ابتدای سال آینده باید به بهره برداری برسد........... جناب وزير محترم كاري كه مي شود در عرض 5 ماه تمام شود چرا 5 سال است روي دست پيمانكار مانده است اين بار يا معجزه شد يا اينكه ماست مالي مي كنند .
                                                                ---------------
                                                                دكتر اسلامي از كساني است كه دتغدغه دارند اما به آن بزرگي كه مي گوييم نيست توان بر عهده گرفتن كارهاي بزرگ را ندارد البته جناب انوشه مي توانند بنده ايشان را قبول دارم ولي عده اي اين اطراف مثل پيشكسوتان پرسپوليس هستند مگر ميگذارند آقاي انوشه موفق شود !!؟ انشا الله همه مديران كل و معاونان و دستياران و كمك كارانشان جزو محققان هستند جايي براي بقيه نيست و ما خدا نگاهدار مي گوييم

                                                                • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                                  آقای انوشه سابقه چندین سال فرهنگ نویسی دارند و احاطه ایشان بر دانشنامه نویسی بر اهل فرهنگ و ادب پوشیده نیست.اهل جوسازی و هوچیگری هم نیستند. خدا کند که از پذیرفتن سرپرستی دانشنامه پشیمان نشود.نکته ای خطاب به آقای اسلامی: آن چند جلد کتابی که زیر نظر آقای درگاهی چاپ شد دانشنامه نیست شما که باید بدانی سبک دانشنامه نویسی چگونه است.اینکه عدد را بزرگ کنیم بر محتوا نمی افزاید.

                                                                  • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                                    ظاهرا بحثی را که اینجورکی ( اینجورکی؟)جناب اقای حسین اسلامی ساروی مطرح کردند و خودشان هم با خلط موضوع انرا به(کامنت بازان) کشاندند خیال جناب اقای انوشه را راحت نمودند که گوشه ای بنشینند و به ریش جماعتی بخندند که در هیچ زمینه همدیگر را تحمل نمیکنند . من با دلواپسی اقای اسلامی ساروی موافقم که به هربهانه همدیگررا هتک نکنیم . انچه جناب اقای هویج ؟ میفرمایند درواقع دلتنگیهای ایشان است و گله از این و ان و جای طرحش دراینجا نیست ! وبالاخره ادرسی از اثار خود نیز دادند و به چند غلط املائی...و بماند ! ودر همینجا به ایشان اسلامی باید عرض کنم که خواننده اگاه و خردمند حتی اگر به اندازه او و اقای انوشه هم تاریخ نداند از توضیحات مشعشع او می فهمد که بقول یکی از همین کامنت بازان جز سفسطه مطلب دندان گیر علمی ارائه ندادند . استدلالی از این دست در رد نظر اقای انوشه فقط بازار کامنت بازان را گرم میکند ( ومن چقدر از این کلمه بدم می اید که اقای اسلامی خود پیش اوردند ) . و اما پای دیگری ... را میان کشیدن هم به صلاح رسانه نیست و درست است که مسئولان رسانه بعضا باید به حذف مطالب غیر مرتبط و توهین امیز بپردازند چون بحث اصلی را به بیراهه میبرد . البته با طلب مغفرت از محضر مبارک جناب اقای اسلامی ساروی نظر به اینکه شخصا معادل درک و فهم یکی از شاگردان استاد اسلامی بهره از فرهنگ و ادب برده ام ( نه دانشنامه نوشتم و نه خطی به هیچ رساله برده ام ) به حضورشان عارضم وقتی شما ردای ( استاد)ی بر قامت ...می پوشانید حق را به اساتید واقعی فرهنگ و ادب سرزمینمان میدهید که به گوشه ای بخزند و بپوسند....! ...شاید مرتکب سرودی هم بشود ولی شان و مرتبتی برای خود فراهم کرد که... خدا مرا بیامرزد که خود نیز پای از گلیم اخلاق بیرون بردم ولی خدا جمع شمارا نبخشد که به چنین کارم واداشته اید والسلام علیک....

                                                                    • حسین اسلامی سارویپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                      شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                                      آقای هویج، من نگفتم که نویسنده شناخت نامه چهار صد جلدی تبری هستم و من نگفتم که نویسنده واژه نامه بزرگ تبری هستم و ... ای آقای هویج ، من که گفتم بعضی ها فرق بین دانشنامه و هویج را نمی دانند. من گفتم در ساری شناسی این کارها و خیلی کارهای دیگر انجام می شود. آقای هویج ، شناخت نامه چهار صد جلدی هر کدام حدود 50 صفحه است که حدود 40 جلد آن منتشر شد ، آیا خبر داری ؟ اصلا فرق کتاب وهویج را می دانی؟ نویسنده آن آقای دکتر درگاهی است. ای آقاهویج ، تو که بزرگ هستی، نویسنده هستی ،چرا به دیگران توهین می کنی ،تهمت می زنی ، ادب فرهنگی شما کجا رفت؟ ایا این معرفت و انسانیت است که در فلان روز ...شعر گفت که من دوم خردادی هستم و یک سکه گرفت و اظهار خوشحالی کرد . حالا اون آقای به اصطلا ح خبر نگار چکاره است که محاکمه می کند؟ این عقده گشایی نست. باز هم می گویم که حرمت اهل قلم را حفظ کنیم. ای آقای هویج ، مردم غرب مازندران یعنی همان قلب مازندران ، کوتوله نیستند. بعضی از سیاسیون آنهاکوتوله هستند. اینجا هم ما کوتوله های سیاسی داریم .ماباید همدیگر را دوست داشته باشیم. اگر کتاب شما چاپ نشد چرا به همان پهلوان پنبه های جدایی طلب مراجعه نمی کنید؟ اما ازدور به اهل قلم سنگ می زنید ؟ اگر نویسنده هستی ومازندرانی، چرا جگرت آتش نمی گیرد که از جدایی حرف می زنند؟ شوخی می فرمایید؟ کامنت بازی؟؟؟

                                                                      • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                                        آقای هویج - اگر شما نویسنده دانشنامه هستی .حالا چرا خودت را آقای هویج می نامی . یعنی شما آمدید و با این سبک و طریقه برخورد ، تمام مسائل ومشکلات بازنویسی دانشنامه مازندران را حل فرمودید . دست شما درد نکند.!!!!!

                                                                        • شنبه 23 دی 1391-0:0

                                                                          حضرت آقای حسین آقای اسلامی ! بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد. در پیام گذشته کسی از آقای دکتر انوشه بد گویی نکرد که جنابعالی اینگونه قرار از کف دادید... و غزل خوان یک بار دیگر بحث غم انگیز کوتله های جدایی طلب را با توهین به نیمی از جمعیت استان مطرح کردید اگر جناب عالی فقط یکبار از غرب مازندران تا ساری را برای رسیدگی به مسئله ای کوچک به لحظ اداری طی مکردید آخرشم دیر می رسیدید اینگونه همه چیز را قاطی نمی کردید آری شما باید از اینگونه کتاب سازی ها دفاع کنید چراکه ...که دید عنصری از سلطان محمود انتقاد کرده باشد .اون فردوسی یه که می گه درختی که تلخیست وی را سرشت /اگر بر نشانی به باغ بهشت / سر انجام گوهر به کار آورد /همان میوه ی تلخ بار آورد . و اون ناصر خسرویه که میگه :من آنم که در پای ...نریزم...بگذریم جناب آقای اسلامی در اون دانشنامه چهارصد جلدی خود مدخل بیکاره ،کوتوله و... را چه معنی میکنید ؟از واژه نامه ی پنج جلدی تبری یاد کردید و فرمودید دارید دوازده جلدیش میکنید اما نگفتید چرا مطالب دیگران را بعضی از نویسندگان محترم شما سرغت ادبی کردند ومتأ سفانه به دلیل چسبندگی به ارشاد فریاد اعتراض صاحب مطلب اصلی از این سرغت ادبی به جایی نرسید .اگر دروغ می دانید تشریف ببرید اداره ی ارشاد بپرسین از غرب مازندران چه کسی مدعی شد عالی جنابان واژه نامه نویس مطلب آنها را سرغت کرده و آنها چرا رسید گی نکردند تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد .آقای اسلامی فاصله ه خانه ی مبارک شما تا ارشاد مگر چند متر است؟هرچه باشد رفت و برگشتش پانصد کیلومتر که نیست ؟در واژه نامهی پنج جلدی شما اون همه غلط و اشتباه در مورد غرب مازندران را چه کسی پاسخ گوست ؟چرا روستا های کجور را به جای روستاهای کلارستاق و کلارستاق را به تنکابن واین همه را باهم قاطی کردید ؟گفتید این واژه نامه بودجه دولتی نداشت دستکم به خود زحمت می دادید و در اول اولین جلدش جلدش نگاهی می کردید تا ببینید ارشاد اونجا چکاره است .راستی چرا از این بود جه ها به غرب استانی ها نمیدن دانش نامه نویس ها در این خطه هم کم نیستند .نوشته های اینا سال هاست داره خاک می خوره .اگر میل داشتید از سرغت ادبی واژه نامه ی پنج جلدی تبری بیشتر بدانید حتما از ارشاد بپرسید وجویا شوید چرا شکایت شاکی رسید گی نشد از نظر ما به این دلیل که از سرزمین به قول شما کتوله ها بود ...شما که یک شب در میون سیمای مازندران را قرق کرده داری چهار صد جلد دانش نامه... یک شب و به مدت یک ساعت شمارا در همان سیمای شبکه پنج دعوت به مناظره می کنم تا ببی نم در دانش نامه ی چهار صد جلدی سر کار عالی سرغت ادبی و کتوله را چه معنی کرده اید که .کامنت گذاران که با اظهار نظر خود ادعایی ندارن ولی شما ای چهار صد جلد دانشنامه نویس چرا به خلقی توهین کردی ؟در پای هر مطلبی از خوانندگان طلب اظهار نظر می شود و پیام دهند گان هم نظر خود را می نویسند چرا به شما بر می خورد کجای کار شما می لنگد؟توصیه می کنم بجای چهارصد جلد دانش نامه یک جلد کمتر بنویسید به جایش کمتر عصبانی شوید و توقع نداشته باشید مردم هماهنگ با شما نظر بدهند .به یاد داشته باشید که سعدی ،حافظ،فردوسی و...بیش از یکی دو جلد بیشتر ننوشتند اما آثار آنها میراث ادب جهانی و بشریت شد .مناظره فراموش نشه . چو فردا برآید بلند آفتاب /من و...میدان و افراسیاب با احترام،کسیکه دانش نامه اش فقط سه جلده اما داره خاک می خوره

                                                                          • روح الله امام زادهپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                            جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                            بسم الله ...........اين رديف آخر را ( در عكس )لطفا تماشا بفرماييد و ببينيد كدامشان محقق هستند بعد...

                                                                            • به خبر نگار عزيزپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                              جمعه 22 دی 1391-0:0


                                                                              آقاي معاون حتما از چنين كارهايي خرسند هستند كه از ايشان خط ميگيرند . اين حضرت استاد در دوره اصلاحات شعر داشت به عنوان : اي خدا من دوم خرداديم !! بعد با همين شعر... دوره بعد رفت ستاد... و ديد هوا پس است آمد يك ته ريشي گذاشت و خط دهنده بزرگان شد !! ...از كشور و مملكت و سرزمين ديگر نمي آيند كه !! خدا عاقبت دانشنامه مازندران كه بايد در دولت دهم پايان يابد و در كارنامه ايشان بماند را به خير كند . كامنت هاي شجاعانه اي خوانده ام زنده باشيد هنرمندان از شرافت خود دفاع كنيد تا وجه المصالحه نان به نرخ روز خورها قرار نگيرد

                                                                              • جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                                دانشنامه ای که جناب استاد اعظم انوشه سرپرستی کند و بنویسد چنان که در جاهای دیگر نوشته های ایشان دیده می شود آش دهن سوزی برای مازندران می شود که نگو! ضمن آنکه شکر خدا ایشان هیح گرایش فکری به...ندارد...که بزرگانی از مقامات مازندران در برابرش زانو زده دستان مبارک ایشان را بوسیدند از وی خواستند که تو را خدا بیا در مازندران محقق و آگاهی نیست و دانشگاه مازندران با آن ید و بیضایش کسی را ندارد استادانش ناتوان و بی سوادند دانشگاه پیام نورش عرضه ندارد دانشگاه آزادش سواد ندارد محقق و پژوهشگری ندارد و ... تورا به هرکس که دوست داری و لو به جان دوستان سابقت بیا مازندران آبروی ما را بخر در دوره های بعد ما برای میز و صندلی و پست ریاست و مدیریت بدان سخت نیاز داریم. نه اصلا بیا فقط دانش نامه بنویس این همه پژوهشگر مازندرانی ما را تحویل نمی گیرند و... . خدا عاقبت دیار علویان و فرهنگش را به خیر کند.

                                                                                • کامنت باز !پاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                                  جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                                  منظور از «حکومت شیعی » روشن است . این ترکیب در درجه اول یک اصطلاح سیاسی است و آیین حاکمان را معرفی می کند . این که مردم واقعاً به چه آیینی بوده اند موضوعی دیگر است . آقای اسلامی! بیایید سفسطه و مغالطه را کنار بگذاریم .

                                                                                  • حسین اسلامی سارویپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                                    جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                                    کامنت بازان آدمهای بیکاره ای هستند که فرق دانشنامه و هویج را نمی دانند. کمنت بازان کسانی هستند که کتاب نمی خوانند. نه ارزش کتاب و نه ارزش قلم ئ نه حرمت قلم به دستان را به آنها یاد داده اند.
                                                                                    کامنت بازان تخریبچی فرهنگ و ادب جامعه هستند.کامنت بازان به اصل موضوع کار ندارند چون چیزی از آن درک نمی کنند.
                                                                                    فقط با اشخاص کار دارند، هر کس باشد!
                                                                                    آنها فقط بددهنی می کنند، تهمت می زنند. کامت بازان هستند که مثلاً به همین استاد حسن پور که یک عمر در عرصه ی فرهنگ زحمت کشیده اند، بد می گویند.
                                                                                    کامنت بازان فقط فضای فرهنگی را آلوده می کنند. کامنت بازان ستون پنجم مجانی دشمن هستند تا اهل قلم وارد عرصه نشوند.
                                                                                    کامنت بازان به مردان سیاسی هم که وارد کار فرهنگی می شوند میتازند.
                                                                                    کامنت بازان خشک و تر نمی کنند، فقط توهین، بددهنی و تهمت به اشخاص را یاد گرفته اند. یعنی دستور به آنان اینگونه است...
                                                                                    ما به مردان سیاسی، مردان فرهنگی،مردان شعر و ادب و اهل قلم هم مثل مردان اقتصاد و کارآفرین نیاز داریم. کامنت بازان بیکاره هایی هستند یا با مزد و یا بی مزد. دست و پای هر سازنده ای را در هر عرصه ای قطع می کنند. این کامنت بازان با «رجاله بازی »اجازه نمیدهند کسی وارد کار شود.
                                                                                    این کامنت بازیست که التماس من برای حفظ حرمت استاد انوشه را یک پیام رمزی برای هتک حرمت معنی می کنند.
                                                                                    کامنت بازان نمی گذارند مازندران نفس بکشد.
                                                                                    بعضی از این سایتهای محلی فقط دنبال بازارگرمی این معرکه گیران هستند.
                                                                                    آقای استاندار کمک کرد، حمایت کرد، پشتیبانی کرد، که یک اهل قلم بیاید یک کار فرهنگی تولید کند. حالا دیگر اشخاص اهل قلم در وادی گفتمان فرهنگی دارند بحث می کنند. در اینجا ادب حکم می کند که اشخاص عادی که در وادی قلم نیستند، گوش کنند. و البته حق دارند پرسش کنند. چرا باید تهمت و بی حرمتی و خلاف ادب صحبت کردن باشد؟ کامنت بازان هستند که بازار رقص جدایی طلبی کوتوله های سیاسی را گرم می کنند!!
                                                                                    اگر استاندار یا معاونش مشاور فرهنگی داشته باشند، این یعنی شعور و معرفت. اگر یک شاعر و اهل ادب مثل استاد حسن پور در کنار معاون سیاسی استاندار باشد که اتفاقاً خیلی هم خوب است. نقطه ی قوت هر دو نفر است. این که استاد انوشه وارد این کار شده اند بسیار خوب است. ما افراد اهل قلم در مازندران خوشبختانه کم نداریم. استاد انوشه جای هیچکسی را تنگ نکرده. و هنوز خیلی جا برای اهل قلم هست که دارند کارمی کنند و کار خواهند کرد. در همین ساری شناسی دست اندر کار تولید یک دوره دایره المعارف چهارصدجلدی از مازندران به نام شناخت نامه هستیم.
                                                                                    واژه نامه ی بزرگ طبری که پنج جلدی بود در دوازده جلد بیرون خواهد آمد. مشابه همین دانش نامه، دانش نامه بزرگ دیگری هم در شرف تولید است. اینها که به بودجه دولتی وصل نیست! مگر هر چیزی به بودجه دولتی وصل شد گناه است؟؟؟
                                                                                    اینجا پول و اعتبار دولتی نیست که کار ساز است، اینجا عرصه ی اندیشه و قلم است.
                                                                                    تمام خزانه ی دولت را به یک بیسواد بدهید، یک خط نمی تواند بنویسد. ما در ارتباط با این دانشنامه هنوز باید حرف بزنیم... بحث کنیم... تبادل نظر کنیم... تا کاری شایسته و بایسته تولید شود.
                                                                                    شلوغ نکنید!! آّبروی مازندران را حفظ کنید!

                                                                                    • جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                                      کسی که به خاطر یه ربع سکه از جاش بلند شه و دور خودش بچرخه نمی تونه هیچ جایگاه در ادبیات معاصر داشته باشه (این صحنه رو به چشم دیدم، توی خونه کلبادی)

                                                                                      • م.ب /خبرنگارپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                                        جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                                        جناب اقای حسین اسلامی بفرمایید که "کامنت بازان " مخفف چیست /
                                                                                        اخه برای اولین بار این واژه را شنیدم
                                                                                        قبلا کفر باز ،دختر باز و... شنیده بودیم اما این واژه را نه والله...
                                                                                        منتظر پاسخ

                                                                                        • جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                                          هر پروژه ی فرفنگی که با این آب و تاب توسط حاکمیت ها در طول تاریخ شروع به کار کرد یا مجبور شد از بسیاری از واقعیت ها چشم بپوشد یا به سر نوشت شاهنامه دوچار شود به خواطر داشته ئباشیم که شاهنامه هم در زمان خود و هنوز هم که هنوزه یک دانش نامه است .برای آقای انوشه آرزوی موفقیت می کنم و توصیه دارم انقدر به مقامات نچسبد چون بعد مجبور می شود به خورده فر مایشات غیر واقعی حضرات به ناجار تن در دهد .تجربه نشان داد که هیاهو راه انداختن پیرامون یک پروپه ی فرهنگی سرانجام ره به ترکستان می برد .مثلا همه ی آقایانی که به انبوه در میز گرد ها جمع می شوند واز آقای انوشه به به و ئچهچه می کنند لابد انتظار دارن اسامی مبارکشان در آن به عنوان شخصیت برجسته یار شود اما آیا همه چنین شایستگی را دارند ؟اگر یک واو از تعریف و توجیه آنها کم شود آیا بعد همین حضرات مانع کار و اشکال تراش از آب در نمی آیند؟لطفا آقای انوشه در یکی از این سخنرانی هایشان به صراحت بگوینددر مقابل این گونه انتظارات که حامیان دولتی ممکنه از ایشان داشته ئباشند چه موضعی دارند .مثلا اگر آبدار خانه ی محترم استانداری انتظار داشته باشد در قبال چای و شیرینیی که در سیمینار های دانشنامه توزیع می کند نام مبارک رییسش در دانشنامه بگنجد او چه خواهد کرد و آیا اگر نگنجاند در سمینار بعدی اگر مرخصی بگیرد وکسی نباشد که چای و شیرینی توزیع کند تکلیف سمیناریست ها چه می شود؟تا این جای کار که روند کار به دلیل چسبندگی به مقامات چندان مقبولیت یک طرح علمی را ندارد تا ببینیم

                                                                                          • مسگريان سارويپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                                            جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                                            جناب ابرهيمي معاون هركاري بكند بر اساس داشته هاي رحمت الله حسن پور است ابتدا جايگاه حسن پور در ادبيات معاصر و در حوزه پژوهش بايد مشخص شود بعد آقاي ابراهيمي جايگزين كند . بارها براي اهالي هنر و ادب تجربه شده است .
                                                                                            بنده اين را حق وزير محترم ارشاد يا هر وزارت و سازماني كه قرار است متولي باشد ميدانم كه اشخاص مورد نظر را خود انتخاب كنند اما واقع مطلب اين است كه نبايد با انتخاب هاي بد موجب وهن شده و هتك حرمت مازندران گردد . دانشنامه اي كه نتواند جامع باشد نه تنها بدرد استان نمي خورد بلكه مثل خيلي از كارها در دولت دهم فقط براي اين است كه بگويند ما او شروع كرديم والا پايان بردن آن با كرام الكاتبين است ضمنامدير و مسئول دولتي بودن الزاما دليل بر داشتن اطلاعات و سابقه در حوزه مازندران نيست اين جمع كه ما ديديم همه مديران دولتي بودند اين دانشنامه با اين تركيب بدرد هيچ جاي تاريخ نمي خورد مخصوصا كه آقاي اسلامي با زبان بي زباني از مردم مي خواهد به آقاي انوشه بتازند ميدانيم من بعد شرايط به ميزان اعتبارات از نظر نزديكي به استانداري و يا .... بستگي دارد . اين طرح هم به جايي نمي رسد الان گفتم با شروع دولت يازدهم اگر آقايان را بشود پيدا كرد آنوقت استيضاح خيلي دير شده است . چون در بين نخبگان مدعو رانندگان و كيف داران مديران عزيز هم حضور داشتند ولي نخبگان اصلي مازندران در خارج از گود تماشاچي هستند . نخبگان به تعداد صندلي ها بايد بيايند وقتي صندلي با اعضا و دوروبري هاي مديران ارشاد و نهادهاي نظامي و بنياد حفظ آثار و .... پر است جايي براي آدمهايي كه در اتاق هاي كتابخانه ها كارتونك بستند وجود ندارد . شما در كدام برنامه نديده ايد كه رحمت الله در آنجا نباشد ؟ سوال مي كنيم از توليدات فرهنگي اش مي بينيم بعد از 99 سال يك كتاب شعر چاپ كرد پر از اشكالات ادبي و هنري ولي همه جا خود ايشان تصميم گيري مي فرمايند به جد مي گويد من به آقاي ابراهيمي خط مي دهم !!! اگر براي دانشنامه هم بعضي ها به بعضي ها خط داده باشند فاتحه آن خوانده است . آنقدر خودم را نگاه داشتم و سانسور كردم كه واقعا چي درامده باشد خدا ميداند

                                                                                            • نجیب الدینپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                                              جمعه 22 دی 1391-0:0

                                                                                              جناب ناظر زود به کرسی قضاوت ننشینید. شاید روزی نوشته شود که آقای استاد انوشه از همان ابتدا می خواستند زیرآب داشته ها و افتخارات مازندران را بزنند و آن را در قالب انصاف علمی جا بزنند. برخلاف نظر جناب وزیر عرض می شود که این ها همه ظرفیت های نخبگان علمی مازندران نیستند و انتخاب این نخبگان هم تحت تاثیر سیاست انجام گرفته است. دانشنامه جامع باید طوری تنظیم شود که حضور جامعی از رشته های مختلف علمی را در خود داشته باشد نه اینکه فقط علوم انسانی بر اریکه قدرت باشد و برای سایر علوم نسخه بپیچد.

                                                                                              • حسین اسلامی ساروی پاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                                                پنجشنبه 21 دی 1391-0:0

                                                                                                از مازند نومه واز تمام مردم با شعور استدعا دارم در پیام رسانی عنایت کنند که حرمت استاد انوشه را حفظ کنند. استاد انوشه هم مازندرانی هستند و هم از مفاخر اهل قلم و هم صاحب آثار بسیار ارزنده وهم دست اندر کار بسیار بزرگ. حرف بزنید ،نقد کنید ،نظر بدهید اما بی حرمتی نکنید ،مازند نومه هم پیام های کامنت بازان را برای بازارگرمی نزند ،

                                                                                                • پنجشنبه 21 دی 1391-0:0

                                                                                                  استاد انوشه
                                                                                                  تمنا دارم توجه بفرمائید که دارد تاریخ مازندران باز نویسی می شود. جملاتی که می گوئیم ،حرفی نیست که در یک محفل فامیلی و دوستانه باز گو می گردد . شما را بخدا اگر نمی توانید حق مطلب را ادا کنید یا مطالعه بیشتری بفرمائید ویا کار به کاردان بسپارید. با تشکر

                                                                                                  • حسین اسلامی سارویپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                                                    پنجشنبه 21 دی 1391-0:0

                                                                                                    حضرت استاد انوشه
                                                                                                    ما می گوئیم که پیشتاز تشیع در جهان هستیم . حرف ما این است که مازندران پیش از علویان شیعه شد. یعنی طرفدار امام عی (ع) شد و بر همین اساس بدنبال علویان رفتند، حالا که علویان را آوردیم هنوز امام دوازدهم نداشتیم. پس ما شیعه علوی شدیم ،در اواسط حکومت علویان اطروش که روی کار آمد امامیه شد. ولی این بدان معنی نسیت که مازندران فقط منتظر فرمان اطروش شد. بهمین دلیل مازندرانی خیلی زود دل از همین حکومت علویان کند و علویان بر افتادند اما راه ورسم علی در مازندران ماندگار شد. اما ادارسه یاادریسیان یا همان آل ادریس که از 172 تا364 در مراکش بودند،ادریس به فاصله سه نسل از طرف امام حسن (ع) به امام علی (ع) می رسد. پس 70 سال پیش از حکومت علویان مازندران ، ما سلسله علوی ادریسیان را در شمال آفریقا داریم که بربرها را حکومت می کردند،دراین مدت نه ادریسیان شیعه امامیه شدند و نه بربرها به مذهب امامیه در آمدند. و امروز هم از قبایل بربرها شیعه امامیه نیسند. ودر تاریخ هم ادریسیان را شیعه امامیه نمی دانند،و امروز آنچه که در مراکش است حکومت علویان نیست ، وآنچه که در مازندران هست حکومت ویا سلسله علوی نیست اما مردم ما همچنان علوی هستند. ما سلسله شاهان علوی نداریم. و این به معنای بر افتادی علویان نیست . علویان مازندران یعنی همان مردم مازندران که برپا هستند ،ما قرار نداریم فقط تاریخ شاهان بنویسیم ، تاریخ مردم را هم باید نوشت. من نمی خواهم با واژه ها بازی کنم،من می خواهم عرض کنم چون امروز در قرن 21 داریم تاریخ را باز خوانی وباز نویسی می کنیم ، یک مقدار دستی به چشمان خودمان بکشیم. ادریسیان را همیشه همان آ ل ادریس گفتند. علویان اینجا بودند ،اینجا ماندند، و اینجا هستند.
                                                                                                    با احترام حسین اسلامی ساروی

                                                                                                    • پنجشنبه 21 دی 1391-0:0

                                                                                                      آقای انوشه با همین اظهار نظر کوتاه درباره اولین حکومت شیعی نشاند داد که دارای انصاف علمی است و سزاوار سرپرستی تدوین دانشنامه مازندران است.


                                                                                                      ©2013 APG.ir