از تبار کوهستان مازندرانم
معرفی کتاب "قصه هایی از دره زیراب"،تازه ترین اثر پروفسور عطاءالله قبادیان/این کتاب برای علاقه مندان تاریخ بومی به ويژه سوادکوهی های متعصب به زادبوم جالب توجه است/قبادیان عاشق زبان و فرهنگ و موسیقی بومی است و می گوید:یکی از وظایف تشکلهای مردمی،حفظ فرهنگ بومی است، اما نه به آن صورت که دچار تعصب شوند.(ويرايش عکس)
مازندنومه،سردبیر:پروفسور عطاءالله قبادیان متولد سال 1313 زیراب سوادکوه است که جزو استادان پیشکسوت علوم زمین و علوم کشاورزی کشور محسوب می شود.
او سال ها در اتریش(عضو هيئت علمي دانشگاه وين) و کشورهای دیگر اروپا تحصیل و تدریس و زندگی کرد و اینک چندسالیست که عطاءالله عطای فرنگ را به لقای سوادکوه بخشیده و در وطن به آموزش و تحقیق و تالیف مشغول است.
پروفسور قبادیان سال ها در جنوب کشور از جمله استان های خوزستان(عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز) و یزد تحقیق و تدریس داشت.جامع ترین کتاب در مورد سیمای طبیعی استان یزد توسط او تالیف شده است.او بعدا"عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي تهران شد.
دکتر قبادیان دلسوز مازندران و طبیعت و میراث باستانی آن است. او زمانی در مقاله ای از کاهش قدرت بازسازی در جنگل مازندران خبر داد و نوشت:جنگل هاي شمال به ويژه مازندران قدرت بازسازي ندارند.
وی می گوید:مسئولان و مردم بايد پوشش سبز جنگلي در حال انقراض مازندران را در يابند.اروپا به عنوان سبزترين منطقه توانسته بدون تخريب جنگل از آن بهره برداري کند اما در مازندران به علت استفاده و بهره برداري بي رويه، جنگل در حال نابودي است.
دکتر قبادیان باور دارد که گروه های مردم نهاد باید در زمینه حفظ طبیعت و میراث فرهنگی پیش گام باشند:" سابقه تشکلهای اروپایی نشان میدهد که مردم برای حل مشکلات خود بیش از آن که بخواهند به دولت وابسته باشند، با ارائه طرحها و شرکت در کارهای جمعی مشکلات همدیگر را رفع میکردند."
او عاشق زبان و فرهنگ و موسیقی بومی است-البته بدون تعصب کورکورانه- و می گوید:"یکی از وظایف مردم،حفظ فرهنگ بومی است، اما نه به آن صورت که دچار تعصب شوند.حفظ زبان مادری مهم است و زبان تبری را باید اشاعه داد،اما زبانهای بومی در کنار زبان مادر احساس هویت میکنند و نباید زبان اصلی را که فارسی است، برای زبان بومی فراموش کرد و به اعتقاد من زبانهای محلی زبان فارسی را زیباتر میسازند."
پروفسور قبادیان برای رفع برخی تنگناهای منطقه ای از جمله رفع خطر میدان زیراب پیشنهادهای کارشناسانه ای داده است، اما گوش شنونده ای پیدا نکرد!
*دره زیرابم،از تبار کوهستان مازندرانم
به تازگی کتاب"قصه هایی از دره زیراب(در گذر یک قرن اخیر)"نوشته دکتر عطاءالله قبادیان در قطع رقعی و در 128 صفحه چاپ و پخش شده است که به بیان وقایع سیاسی-اجتماعی یک قرن اخیر دره زیراب می پردازد.
کتاب که دو ناشر دارد-انتشارات رهپویان خرد تهران و انتشارات شلفین ساری- با این شعر آغاز می شود:دره زیرابم،از تبار کوهستان مازندرانم / از سوادکوه،سنگرگاه سلحشوران و مرزدارانم...
قصه هایی از دره زیراب شش فصل دارد:
فصل1:دره زیراب به عنوان پایگاه استراتژیکی منطقه عشایرنشین گذشته زیراب(در 6 بخش)
فصل 2:ساختار و ویژگی های اجتماعی گذشته دره زیراب در چارچوب نظام زیستی منطقه عشایرنشین سوادکوه(در 6 بخش)
فصل3:دره زیراب و حاکمیت امیرموید سوادکوهی بر مازندران(در 7 بخش)
فصل4:دره زیراب در تحولات تاریخی عصرجدید(در 3بخش)
فصل5:دره زیراب و از سرگیری فعالیت نصرالله خان یاور در سوادکوه(در 9بخش)
فصل6:دره زیراب در شکل دهی مجدد عشایر سوادکوه(4دربخش)
کتاب نقشه هایی نیز دارد که استاد خودش ترسیم کرده است.
بیشتر مطالب کتاب مشاهدات و شنیده های مستقیم نویسنده است.در صفحه 68 کتاب،زیر عنوان"دره زیراب و جنگ جهانی اول"آمده:
"از حضور ارتش تزاری در دره زیراب مطالب زیادی از بزرگان خانواده شنیده ام.از این که روس ها مازندران را اشغال کردند،گرگان و مشدسر یا مشه سر-بابلسر-گذرگاه ورودی آن ها بود.موقعی که قشون روس به خارخون-شیرگاه-نزدیک شدند،پیش قراولان محدوده سوادکوه خود را به دره زیراب رساندند.در آن موقع اولین اقدامی که صورت می گفت،این بود که زن و بچه ها را به پناهگاه می بردند.
عمه من تعریف می کرد که ما را داخل جنگل در آلاچیق هایی به عنوان گاوسرا انتقال و اسکان دادند.پدر و عموهایم تعریف می کردند ما به بسیج نیروها پرداخته و خود را برای مقابله آماده کردیم که البته منتظر دستور و کمک امیرموید سوادکوهی که آن وقت حکومت مازندران را در دست داشت،بودیم...."
کتاب قصه هایی از دره زیراب با توضیح کوتاهی درباره دره زیراب و انقلاب اسلامی به پایان می رسد.این کتاب برای علاقه مندان تاریخ بومی به ويژه سوادکوهی های متعصب به زادبوم جالب توجه است؛چه خودم در نمایشگاهی که هفته کتاب امسال در ساری برگزار شده بود دیدم یک سوادکوهی تمامی کتاب های موجود غرفه را خرید و همراه خود برد و می گفت:در روزهای بعد دوباره می آید تا چند جلد دیگر از"قصه های دره زیراب" بخرد.
- چهارشنبه 27 دی 1391-0:0
گرچه نتوانستیم قدرشناس زحمات بی دریغ شماباشیم،لیکن سرتعظیم درمقابل همه صبوری هایتان فرو می آوریم.پرفسورقبادیان افتخارمازندران هستند،وبه جامعه بشریت خدمت کردند..بوسه براندیشه پاک ومقدست...جویای سلامتی شماازطریق مهندس امین هستم..باتشکرازمازندنومه.خواهشابیشترازایشان مطلب بگذاریچراکه پرفسورتکیه گاه ماجوانان هستند.
- سه شنبه 26 دی 1391-0:0
خداوکیلی عطا خان اگه تبریزی بود ترک ها پدر مارو درمیاوردند -اینقدر به ما فخر میفروختند ولی خیلی ها داخل خود مازندران این مرد بزرگ را نمیشانسند-تازه برام خیلی حضمش سنگینه اینه که غرب مازندران ،خیلی هاشون نمیدونند شیرگاه -زیراب -پل سفید -ورسک کجاست اما سرین را همه میدونیم کجاست-جالبه مگه نه !!!
- سه شنبه 26 دی 1391-0:0
درودبرمازندنومه که درراستای اعتلای فرهنگ این مرزوبوم تلاش میکند..کاش قدرچنین افرادبزرگ وخدوم و،وطن پرست رابدانیم.که زندگی خودشان رابرای سربلندی ایران وقف کردند...پرفسورقبادیان:درقلب ماجاداری.
- دوشنبه 25 دی 1391-0:0
خداوندسایه این مردبزرگ گمنام رابرسراستان مازندران مستدام بدارد،که بدون ادعاودرکمال متانت وبه دورازهیایوی سیاسی به جامعه بشریت خدمت میکنند....وصدحیف که چنین افرادی منزوی شده وکسانی روی کارآمدندکه غیرت ملی ندارند.
- يکشنبه 29 دی 1392-9:11
راستش من شاگرد آقای دکتر قبادیانم ومدتی هم مسئول کار خانه شیر گاه بودم واین مرد بزرگ بدون تکبر به دیدن من آمد و محبت کرد از خداوند برای او آرزوی طول عمر می نمایم .ضمنا تا عمر دارم به مردم با فرهنگ سواد کوه که از آنها بسیا