تعداد بازدید: 17663

توصیه به دیگران 15

چهارشنبه 27 دی 1391-18:57

جهنمی به نام سرخرود/این جا انسان شکار می کنند!

شرح کامل ماجرای مضروب شدن 4 عکاس خبری استان در  سرخرود+عکس/تلفن زدیم به دوستان مان که برگردند و بعد گفتیم خودمان می رویم با آن ها برمی گردیم.در راه عکس می گرفتیم و کمی معطل شدیم.مرد تحمل نکرد و با موتور نزد ما آمد و بعد شروع کرد به زدن دو تن از بچه ها که جلوتر از ما رفته بودند.


مازندنومه،مصطفی کاظمی:حدود ساعت 8 صبح چهارشنبه من و میثم محسنی-عکاس ایرنا-از ساری به سمت قائم شهر رفتیم و آن جا حمیدصالحی-عکاس جام جم آنلاین- و محسن رضاپور-عکاس مهر-به ما ملحق شدند و حدود ساعت 9:30 به سرخرود رسیدیم.هدف ما از این سفر،عکاسی از قوهای فریادکش بود.

تالاب بین المللی در بخش سرخرود در 15 کیلومتری غرب محمود آباد همه ساله میزبان هزاران قطعه پرنده مهاجر زمستان گذران است.

در ابتدای ورود تابلوهایی نصب شده بود که به بازدیدکننده ها آگاهی می داد به قوها آسیب نرسانند.

با توجه به اعلاناتی که روی بنرها نوشته شده بود،تصور اولیه ما از فضا این بود که وارد مکانی شده ایم که برخوردها فرهنگی و محیط زیستی خواهد بود،اما دقایقی بعد متوجه شدیم تصورمان اشتباهی بیش نیست و این جا انسان شکار می شود و چوب و چماق و خشک مغزی حرف اول را می زند!

پیرمردی که حدود 60 سال می نمود و کت و شلوار بر تن و چکمه به پا داشت،از ما پرسید چه کاره ایم و چرا این جا آمده ایم؟توضیح دادیم که عکاس هستیم و در خبرگزاری و سایت کار می کنیم.

هر جا می رفتیم او همراه مان می آمد.دو تا از دوستانم جلوتر رفتند.مرد از ما خواست به دوستان مان گوشزد کنیم برگردند و جلو نروند.

مردپرسید:من نمی دانم شما از کجا آمده اید.کارت های مان را نشان دادیم و تاکید کردیم خبرنگار و عکاسیم،اما او گفت:حق ندارید عکس بگیرید!

حمید صالحی اولین نفری بود که مورد حمله قرار گرفت ولبش پاره شد

تلفن زدیم به دوستان مان که برگردند و بعد گفتیم خودمان می رویم و با آن ها برمی گردیم.در راه عکس می گرفتیم و کمی معطل شدیم.مرد تحمل نکرد و با موتور نزد ما آمد و بعد شروع کرد به زدن یکی از بچه ها(صالحی) که جلوتر از ما رفته بود.

به او گفتم:حاجی این ها همسن بچه های خودت هستند،چرا می زنی؟اگر ماموری کارت ات را نشان بده،تازه اگر مامور هم باشی حق زدن مردم را نداری!

گفت:الان زنگ می زنم ماموران بیایند و شما را ببرند.گفتیم:هر کاری دلت می خواهد بکن. او سوار بر موتورش شد و رفت و کمی جلوتر تلفن زد.صدایش را می شنیدیم که به دروغ می گفت:این جا چهارنفر مرا تنها گیر آورده اند و دارند می زنندم! دقایقی بعد چند نفر با چوب و چماق سر رسیدند و بی درنگ شروع به زدن ما کردند.

سرم چند سانتی متر زخم برداشت و تمام تنم کوفته شد

در این اثنا متوجه شدیم سه مامور محیط زیست که لباس مخصوص بر تن داشتند به ما نزدیک می شوند.خوشحال شدیم که آن ها حداقل جلوی وحشی گری این افراد را می گیرند،اما زهی خیال باطل!

ماموان محیط زیست نیز به محض رسیدن،همپای آن چند نفر شروع به کتک زدن ما کردند.در این لحظه چوبی بر سرم خورد و بیهوش شدم و دیگر نفهمیدم چه بر سر بقیه آمد.

ناگفته نماند آن ها پس از مضروب ساختن ما،برگه ای را آوردند و به زور از ما امضا گرفتند.خواستم متن کاغذ را بخوانم اما با چوب کوبیدند روی سرم و ناگزیر نخوانده امضا زدم!

چند قطعه قوی کشته شده را هم آوردند و گفتند این ها را شما شکار کردید،اگر حرفی از ماجرا بزنید،می گوییم شما پرنده شکار کرده اید و آن وقت برای تان گران تمام می شود!

نمی دانم چه ارتباطی بین این افراد که شاید شکارچی بودند و محیط بانان وجود داشت که همگی در آزار و مضروب کردن ما همداستان شده بودند! شاید تخلفی وجود داشت و فکر می کردند ما با عکس های مان مستندسازی کرده ایم!

میثم محسنی(سمت راست)او هم مشت و لگد و سیلی خورد،هم چوب!

به هرحال دوستانم مرا به درمانگاه انتقال دادند .چند سانتی متر از سرم زخم برداشته بود.لب حمید صالحی پاره شد و بیچاره محسن رضاپور که خودش کم توان جسمی است و معلولیت دارد؛او را هم بی نصیب نگذاشتند!

این را هم بگویم که دوریبن ها و تجهیزات مان هر کدام حدود 20 میلیون تومان ارزش دارد و بخشی از مضروب شدن مان به خاطر حفظ همین تجهیزات با چنگ و دندان بود،هر چند دوربین رضاپور در این میان آسیب دید.

بعد از پانسمان و مداوای سرپایی به فرمانداری منطقه رفتیم.در راه بخشدار را دیدیم.خیلی تاسف خورد و ابراز ناراحتی کرد.او پیشنهاد داد که نزد دادستان برویم.دادستان هم با ناراحتی،ضمن بیان این که مگر پرنده مهم تر از انسان است،قول داد پنج شنبه مسئولان مربوط را برای ادای توضیح بخواهد.

گفتنی است بیش از 3 هزار قطعه قو تاکنون به تالاب بین المللی سرخرود محمود آباد کوچ کردند و پیش بینی می شود امسال شمار پرنده های مهاجر از مرز 4 هزار قطعه بگذرد.

 این تعداد قوی فریاد کش به همراه 30 گونه اردک آبحر و کنار آبحر ، غاز ها و باکلان از سرزمین های شمال اروپا و روسیه وارد تالاب بین المللی سرخرود محمود آباد شدند.


  • جمعه 17 مرداد 1399-12:58

    دروغ و شایعه پراکنی ممنوع دادستان کل استان سرخرودی است اگه سرخرودی ها بد بودن همچین موقعیتی به آنها نمیدادن آنجا طالاب بین المللی است که از حیوانات محاجر محافظت می کنن چرا از آقا زاده هایی که جنگل را قطع میکنن و کوه خاری میکنند تا برای خودشون ویلا بسازند و هیچکس حق گفتن این حرف را ندارد اسم نمیبرید سرخرود در آینده قطب گردشگری استان میشود و بخاطر قلعه هایی که در این شهر هست به گفته کارشناسان میراث فرهنگی تاریخ تمدن این شهر معلوم نیست طالاب این شهر بخاطر پرندگان مهاجر شاهد مردمی است که از کل کشور برای دیدن این حیوانات زمستان گزران به این شهر می‌آیند امید وارم به این شهر بیایید و همه چیز رو از نزدیک ببینید

    • چهارشنبه 4 بهمن 1391-0:0

      سلام خسته نباشید. بعنوان یه هنرمند عکاس از خوندن این خبر دلم به درد اومد. البته من خودم کار عکاسی مستند انجام میدم و محل آمد و شد من معمولا پر از قاچاقچیان چوب و مواد مخدر هست و صد البته با مشکلات این چنینی روبرو بودیم که البته این مشکلات رو حل کردیم جسارتا اینجا بیان میکنم بلکه مورد توجه سایر عزیزان هنرمند قرار بگیره .این آدمای گردن کلفت فکر میکنن می تونن همه چی رو با زور حل کنن من قبل از اینکه برم به سمت عکاسی و هنر مدت چند سال بطور حرفه ای در میان وزن و سنگین وزن به ورزش کشتی می پرداختم با قد 190 و وزن حدود 115 کیلو گرم البته چندیست بخاطر مشکلات هیئت کشتی در حال حاضر به ورزش MMA( ورزشهای رزمی مختلط مبارزات آزد )میپردازم و تاکنون در چند مورد مشابه به لطف خدا توانستیم این این اسان های زبان نفهم و متعرض به حقوق انسانی دیگران را به حدود خویش آشنا ساخته و به سزای اعمالشان برسانیم. امیدوارم دیگر در خبر ها اخبار اینچنینی را شاهد نباشیم. با تشکر و تقدیم احترام

      • سرخ رودیپاسخ به این دیدگاه 10 1
        سه شنبه 3 بهمن 1391-0:0

        من خودم از اهالی محلی هستم جا داره به خاطر این رفتار ازتون عذر خواهی کنم این آقایی که به عنوان مامور محیط زیسته دو کلاس هم سواد نداره این چه می دونه محیط زیست یعنی چی این همه تحصیل کرده و دلسوز محیط زیست اینا که خودشون شکارچی هستن رو میشن مامور محیط زیست مشکل مملکت ما اینه که هیچی سر جاش نیست با این حال واقعا متاسفم

        • جواب محمدعلی الله قلی پاسخ به این دیدگاه 8 1
          سه شنبه 3 بهمن 1391-0:0

          جناب محمدعلی الله قلی واقعا برای اون دسته از افرادی که شما رئیسشون هستی متائسفم.
          کمی مطالعه داشته باشید بد نیست حداقل یاد میگیرید که در یک فضای عمومی چه طوری باید کلام باز کرد. برخورد کارمندان شما با خبرنگاران و عکاسان شریف استان مربوط شخص خود شما میشه. من اصلا کار به خبرنگار و عکاس ندارم . در درجه اول میگم انسان .. شما اول فرهنگ برخورد با انسان رو به مامورین خودت آموزش بده بعد روی منبر سخنرانی کن و دم از رشادت مامورین خود بزن . فرض بر مثال میگیریم که عکاسان مقصر 100% روز حادثه هستند و مامورین شما بهشون تذکر دادند و این عزیزان توجه نکردند. من یه سوال دارم .. شما مرد که هستی؟ اگه هستی جواب بده. شما اگه وظیفه خودت رو بلد بودی همون مامور شما باید زنگ میزد به نیروی انتطامی تا از راه قانون وارد عمل بشه عوض اینکه بره بزنه زیر گوششون و پرتابش کنه توی آب اگر این کار رو میکردین عکاسان برابر با قانون مجازات میشدند و شما عامل این همه بی آبرویی نمیشدین. البته به ماند که شما به دروغ خیلی راحت اعلام میکنید که هیچ یک از مامورین ما اونجا نبودن ولی شواهد نشون میده که مامور شما اونجا بوده یک آقای قد بلند هیکلی به نام (...) . مگه مملکت قانون نداره. مگه شما رو از سر چهار راه آوردن رئیس کردن که این چیز های خیلی ابتدایی رو بلد نیستی . خیلی دوست دارم بدونم شخص شما در جایگاه ریاست چند کلاس سواد خواندن و نوشتن دارید؟ من همشهری خوتون هستم شما رو خیلی بهتر از خودتون میشناسم . من روز حادثه اونجا بودم و به عینه شهادت میدم که مامور شما اونجا بوده الان درست نیست که فامیلیشو اعلام کنم .. ولی مطمعن باش روز دادگاه رو بدونم میام تو دادگاه شهادت میدم .. مطمعن باشید خورشید پشت ابر نخواهد ماند.
          من رسما از مدیریت محترم سایت تحلیلی خبری مازند نومه به خاطر انتشار خبر ضرب و شتم خبرنگاران تشکر میکنم.. امید وارم یک مسئولین محترم نظام مقدس جمهوری اسلامی دلی بسوزاند. هم برای خبرنگاران که واقعا بی مورد خونی مالی شدن و هم برای خودشان که همچین زیردست هایی دارند که به این گونه موجب آبرو ریزی نظام می شوند.
          رضا ضیائی – محمود آباد

          • زمانی- تهرانپاسخ به این دیدگاه 3 0
            سه شنبه 3 بهمن 1391-0:0

            جناب آقای محمد علی الله قلی،
            1- ادب؛ بازندارنده است! بهتر اسن با نزاکت و احترام نسبت به خبرنگاران محترم و خوانندگان گرامی و اراد و سایت های محترم پیگیر موضوع نقض قانون و تعرض به خبرنگاران محترم برخورد کرده و از استفاده از ادبیات وهن آمیز و مغایر با ادب و اخلاق و مستوجب مسولیت قانونی قویاً خودداری فرمائید.
            2- شما که با همنوعان و هموطنان خویش اینگونه و با ادبیات موهن برخورد و قضاوت می کنید چگونه مدعی عضویت در هیات مدیره کانون محیط بانان و حفاظت از حیات وحش و تالاب ها را دارید؟! بهتر است اندکی نسبت به مطالعه اصول و استانداردهای منطقه ای و بین المللی محیط زیست و توجه به جایگاه انسان و بشر در محیط زیست التفات نمائید. در همین رابطه، لااقل مطالعه منشور جهانی طبیعت، اعلامی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورخ 28 اکتبر 1982 ، اعلامیه محیط زیست و توسعه، مورخ 14 ژوئن 1992( اعلامیه ریو) و اعلامیه 1972 استکهلم به شما، سازمان محیط زست منطقه و کشوری و نیز کانون محیط بانان توصیه و پیشنهاد می گردد.
            3- برخلاف ادعای غیر واقع جنابعالی، هیچ گونه تعارضی در اظهارات خبرنگاران محترم وجود نداشته و طرح این موضوع از سوی شما، در جهت انحراف از اصل موضوع و حاشیه ساختن مراتب می باشد، گرچه، صلاحیت احراز این مهم نیز از حیث قانونی با جنابعالی یا کانون محیط بانان نبوده و برابر قانون در صلاحیت مرجع محترم قضائی است.
            4- ضمن تکذیب اظهارات و گزارش بی اساس و خلاف واقع جنابعالی و تاکید بر مسئولیت قانونی شما و عوامل مربوطه- ضرب و شتم عالمانه و عامدانه تعدادی خبرنگار مجاز و فعالان عرصه رسانه و خبر و نقضِ آشکار و غیر قابل انکار حریم قانونی و حرفه ای آنها و تعرض به حقوق شهروندی، حرفه ای و قانونی آنان، به ترتیب یاد شده فاقد هرگونه توجیه حقوقی و قانونی بوده و علاوه بر مسئولیت قانونی و جزائی عوامل رسمی و محلی مربوطه- استمرارِفعالیت محیط بانی و فعالان مزبور با توسل به روشهای موصوف فاقد هرگونه وجاهت حقوقی و قانونی بوده و از منظر مردم، افکار عمومی و رسانه ها نیز مطرود و محکوم به بطلان است. بدیهی است عوامل محیط بانی و مردم محلی متعرض به خبرنگاران باید ضمن پذیرش مسئولیت محتوم جزائی و قانونی خویش و تحمل مجازات های قانونی مقرر، در مقام جبران خسارات مادی و معنوی وارده به این خبرنگاران محترم نیز برآمده و از هیجان و تنش به وجود آمده در طبیعت و در بین مردم و رسانه ها، از طبیعت، مردم، رسانه ها و خبرنگاران محترم و خبرگزاری های متبوعه آنها نیز رسماً عذرخواهی نمایند. خبرنگاران مزبور نیز حق قانونی خویش را در تعقیب رسمی و قانونی مراتب در مراجع قضائی و قانونی و استفاده از ظرفیت های کامل رسانه ای برای حصول به نتایج نهایی و مجازات عاملین مزبور و ناقضین به قانون و شکنندگان حریم مردم، قانون و طبیعت برای خویش محفوظ خواهند داشت.
            5- نیازی نیست شما به جائی تشریف ببرید، قانون و نظامات حقوقی از حیث مسئولیت قانونی شما و محیط بانان و افراد یاد شده قضاوت خواهد کرد.
            6- چگونه است بنا به ادعای شما بیش از 500 نفر در هفته از تالاب بازدید می کنند اما مزاحمتی ندارند و صرفا حضور چند خبرنگار و عکاس رسمی رسانه ها موجب ایجاد مزاحمت برای قوها و تالاب ها می گردد؟ اساساً این سئوال مطرح می گردد دلیل وحشت محیط بانان از حضور حرفه ای چند عکاس و خبرنگار در منطقه چه بوده و چرا و با چه هدفی- چند قوی از قبل کشته یا احتمالاً شکار شده طبق گزارشات منتشره از پستوی محیط بانی به ناگهان درآمده و بطور غیر واقعف محمول به برخورد با برق فشار قوی شده است؟ اصولاً] مستند قانونی و رسمی برخورد قوهای مزبور با سیم های فشار قوی چیست و مرجع احراز آن کدامست؟ نکند؛ کانون محیط بانی، صلاحیت معاینه پزشکی و تخصصی حیوانات کشته شده را دارد!
            6- بهتر است به جای حاشیه سازی و انکار غیر واقع- با توجه به دلائل و شواهد متعدد و موجود- به قانون تمکین کرده و از ایجاد مسئولیت هر چه بیشتر برای خود و محیط بانان و محیط زیست خودداری نمائید.

            • محمدعلی الله قلی پاسخ به این دیدگاه 1 3
              سه شنبه 3 بهمن 1391-0:0

              از این همه اظهارات ... براستی انسان به وجد میاید! در ابتدا که آقایان در خبرها اظهار کرده اند در جریان عکاسی به دلایل نامعلومی مورد ضرب و جرح محیط‌ بانان و برخی افراد محلی قرار گرفتند که خود به سادگی نمایانگر غیر واقعی بودن و غرض ورزانه بودن خبر بوده است و سپس با نوشتن موهومات مختلف در وب سایت های خبری به هر شکلی سعی در مظلوم نمائی و وارونه جلوه دادن وقایع و همینطور زیر سوال بردن تلاشها و زحمات بدون کوچکترین چشمداشت مامورین حفاظت محیط زیست منطقه سرخرود را داشته اند.
              این منطقه به جز مدیر اداره تازه تاسیس حفاظت محیط زیست محمود آباد فقط ٢ نفر مأمور دارد که آقایان میگویند ٣ مأمور ایشان را کتک زده اند.
              خود ایشان بهتر از هرکسی میدانند که درگیری بین این افراد با مردم محلی هیچ ارتباطی با مأمورین این منطقه نداشته ولی همواره با تلاشی مذبوحانه فقط تلاش در بد نام کردن مأمورین اداره محیط زیست محمود آباد را دارند که حتی در آن ساعت در آن محل حضورهم نداشته اند.
              روزانه به طور متوسط ١٠٠ نفر و در دو روز آخرهرهفته بیش از ٥٠٠ نفر از این محل بازدید میکنند و تاکنون هیچکس هرگز نه مورد حمله کسی قرار گرفته و نه فردی از این بازدید کنندگان و عکاسان فهمیم که از سراسر ایران برای بازدید به این محدوده میایند با کسی درگیرشده است.
              کم نبوده اند افرادی که اقدام به نزدیک شدن به قو ها و عکاسی از فاصله نزدیک از آنها را در هر زمان بازدید کرده اند اما به هیچ عنوان حتی مشابه مورد درگیری این آقایان با مردم محلی و مأمورین دراین چهار سال حضور این پرندگان مهاجر اتفاق نیفتاده است .
              با این وجود امسال برای جلوگیری از نزدیک شدن بیش از حد مجاز افراد به قو ها و در نتیجه پروازا ناگهانی و برخورد آنها با کابل های برق فشار قوی، بنرهای اطلاع رسانی متعددی هم در اطراف این محدوده نسب شده است که آقایون محترم عکاس یا سواد خواندن نداشته اند یا برایشان گرفتن چند عکس بی ارزش ارجح تر از حفظ و حراست از این پرندگان حمایت شده بین المللی بوده است، علاوه بر تذکرات حضوری حامیان محیط زیست که کلا نادیده گرفته اند.
              به هر شکل ایشان مختارهستند شکایات کنند ما هم جائی نخواهیم رفت تا زمانی که قو ها زمستان گذرانی سالیانه خود را به پایان ببرند.
              مزاحمت این آقایان هم صرفا اندکی بر بار فعالیت های ما میافزاید و بس.
              این را نیز باید بگویم که بسیار باعث تأسف و ناامیدیست که این آقایان محترم ! عکاس که مدعی فرهنگ سازی و انتشار اخبار و دانستنی ها هستند بستری در رسانه ها فراهم کرده اند که عده ای معلوم الحال به هر شکلی انواع اتهامات و توهین ها را نثار مامورین شریف اداره محیط زیست محمود آباد کنند گرچه امنیت این محدوده و حضور هرساله و رو به افزایش قو ها در این چهار سال که در نوع خود در سراسر زیست گاه های تالابی ایران بی نظیر" میباشد به وضوح نمایانگر وظیفه شناسی و فعالیت مثبت مأمورین این منطقه میباشد.

              • زمانی- تهرانپاسخ به این دیدگاه 3 0
                دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

                ضمن تقدیر و سپاس از اعلام نظر کلیه خوانندگان موافق و مخالف و احترام به دیدگاهها و نظرات همه خوانندگان محترم؛
                1- شایان ذکر است تاکید بر مسئولیت قانونی رئیس جمهور از حیث مسئولیت وی بر اجرای قانون اساسی و نقش و مسئولیت وی بعنوان مجری قانون اساسی در تامین امنیت و اجرای قانون مزبور و حقوق شهروندی مردم و نیز از حیث سیادت عالیه بر سازمان محیط زیست و دوائر دولتی مربوطه است.
                2- کسی منکر خدمات پیدا و پنهان و شبانه روزی محیط بانان ساعی و محترم نبوده و ضرورتی به این مهم نیز نیست. با فرض نقض قانون و تعرض به خبرنگاران از سوی چند محیط بان خاطی یا اهالی محلی- نمی توان و نباید این موضوع را به همه محیط بانان یا همه اهالی محترم سرخرود تعمیم داد و بر آن تاکید کرد.
                3- نظر به تخصصی بودن حوزه محیط زیست و الزامات علمی و دانشی آن و لزوم برخورداری سازمان محیط زیست و کانون محیط بانان از استانداردهای جهانی محیط زیست وآشنایی و فراگیری آموزش های برنامه سازمان ملل متحد برای محیط زیست(unep) و مرکز آموزش و تحقیق سازمان مزبور(UNITAR) جهت آموزش و تربیت نیروی متخصص در رشته های مرتبط با محیط زیست- ضرورت دارد محیط بانان محترم و مسئولان مربوط به محیط زیست ضمن آشنایی با آموزش و دوره های تخصصی مربوطه، مسئولیت و خدمات سازمانی و حرفه ای خویش را در مراقبت از محیط زیست و حیات وحش حیوانات با استانداردهای علمی و بین المللی هماهنگ و منطبق نمایند و از جلب و جذب نیروهای غیر حرفه ای و ناآشنا با محیط زیست و اصول و استاندارد های علمی مربوطه قویاً خودداری کنند.
                3- اقدام مسئولیت زای برخی از محیط بانان و مردم محلی تاثیری بر جایگاه بومی و احترامات مردم نسبت به اهالی محترم سرخرود نداشته و ذره ای از فرهنگ مهر و راستی و طبیعت دوستی آنها و مهمان نوازی همیشگی آنها از مردم و حیات حیوانات در طبیعت نخواهد کاست.
                4- بهتر است با رعایت ادب و احترام نسبت به یکدیگر و مردم و خوانندگان محترم صحبت کرد و قضاوت نمود. به باور اینجانب، مردم حق انتقاد نسبت به هم را دارند، اما حق بی احترامی نسبت به یکدیگر را ندارند. به کار بردن برخی از الفاظ موهن و منتسب نمودن ناروای اطلاع رسانی حاضر یا قضاوت های خوانندگان محترم به این و آن در شان خوانندگان محترم و مردم محترم ایران و شمال نخواهد بود.
                5- هدف از نگارش و انتشار نوشتار حاضر، نه از حیث محکوم ساختن بلاوجه محیط بانان محترم یا کم رنگ نمودن نقش و خدمات آنها، بلکه از حیث آگاهی دادن به اهمیت و ضرورت حفظ حقوق شهروندی، امنیت مردم و خبرنگاران و ضرورت حفظ و مراقبت توامان از محیط زیست و حیات وحش آن در چهارچوب قانون و جلوگیری از تکرار این وقایع تاسف بار و مسئولیت زاست.

                • دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

                  چرا به اصطلاح " محیط بانان " بی کفایتی خودشان را بر جسم و روح عکاسان که در واقع محیط بانان واقعی هستند فرافکنی میکنند ؟

                  • "شاکی اوّل پرونده"پاسخ به این دیدگاه 0 2
                    دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

                    امنیت...
                    کلمه مسخره ایه برای یک عکاس...
                    کسی که حتی تو آتلیه هم داره کار میکنه ،به یه نوع دیگری احساس امنیت نمیکنه... (که حتی در دنیا بی نظیره)! دیگه چه برسه به کسی که داره عکاسی خبری و مستند اجتماعی میکنه... ماها واقعا حتی توی خیابون هم میترسیم که دوربینمونو درآریم وعکاسی کنیم... هر کسی به خودش اجازه دخالت و تفتیش عکاس رو میده...حتی یه شخص عادی و بی ربط...! یک معنی این رفتار خودآگاه و بعضآ نا خودآگاه اینه ( یک جامعه آلوده و فاسد هست که دوربین عکاسی رو مانند اسلحه خطرناک می بینه)
                    به امید اون روز که شعور اجتماعی،و رعایت حریم شخصی تو این کشور به تدریج به رسمیت شناخته بشه...که ضامن تحقق این مسآله شناخت کامل! که رعایت اون از طرف تمام افراد جامعست،از عالی ترین مسئولین گرفته که اثرگذار هستند... تا افراد عادی...

                    • جواب محمد و آقایی که ترک محمد نشستپاسخ به این دیدگاه 1 0
                      دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

                      از فرهنگ و ادب و شخصیت و ادبیات گفتاری مردمان سرخ رود خوشمان آمد .
                      مثل اینکه در تمام سرخ رود این تفکرات بدین شکله. یاد ضرب المثل نرود میخ آهنی در سنگ افتادم

                      • يکشنبه 1 بهمن 1391-0:0

                        محمد ناز شصت كمه،ناز هفتاد هشتاد نود صد اصلا شونصد هزار

                        • يکشنبه 1 بهمن 1391-0:0

                          ای کاش همان جا دفنت میکردند که باعث از بین رفتن قوها نمی شدین ناز شصت محلی ها سرخ رود دروود

                          • مازندرانیپاسخ به این دیدگاه 4 0
                            شنبه 30 دی 1391-0:0


                            باسلام و ابراز تأسف ازرویدادی که تشریح شد واقعأ جای تأسف دارد....... پرواضح است بیکفایتی وعدم نظارت درست در حوزه حفظ محیط زیست شهرستان منجربه برخوردهای غیرانسانی... عده ائی سودجو شده وفرصت طلبانی هستندکه به نحو احسن ازاین موقعیت ها بهره برداری میکنند. خالی از لطف نیست بدانیم مأموران ومتخلفان ومحیط بانان... هستند که ... بدست میآورند یادآورمیشود: نبود امنیت جانی نمایندگان رسانه های گروهی درجای جای کشور وعدم رسیدگی به شکایات مضروبات ویابیتفاوتی مسئولان، دال برنداشتن فرهنگ درست وعقب افتادگی اجتماعی درجهان میباشد جای سوال باقیست مسئولان فرهنگی دراستان که دم از فرهنگ ناب میزنند کجایند وچه تدبیری می اندیشند

                            • محسن دامیرپاسخ به این دیدگاه 5 0
                              شنبه 30 دی 1391-0:0

                              سرخ رودی .. مگه شما جکی جانی/ یا فکر کردی جومونگی؟ ها واقعا فکر کردین کی هستین؟ مگه مملکت بی قانونه که قورباغه هم هفتیر کش بشه؟
                              پس مدیران محترم ارشد استانی کجارفتند؟
                              آقای استاندار؟
                              آقای مدیر کل ارشاد؟
                              آقای هادی ابراهیمی شما که همیشه حامی هنرمندان بودین ولی الان کجایی؟
                              آقای دامادی نماینده این بچه های عکاس تو مجلس شما کجایی؟
                              قربون خانه مطبوعات استان برم که فقط در بازی کاغذ رستم دارد در حمایت از گرو های خود هیچ ندارد.
                              درست زمستونه ولی الان وقت خواب زمستونی نیست . بیدار شید لطفا

                              آی آدمها مسئول که بر ساحل نشسته شاد و خندانید/ چند تا عکاس در آب تالاب سرخرود دارد می سپارد جان.

                              • جمعه 29 دی 1391-0:0

                                منم بودم چشو چالتونو در می آوردم.!!! آقای سرخ رود...مگر اینجا قبیله سرخ پوستان است؟!!! صد رحمت به سرخ پوستان! این کشور متمدن ایران است سال 1391 و 2013 و مازندران هم با فرهنگ ترین استان ایران! آیا سرخ رود جزو مازندران؟!!! آیا آدم نماهای شبیه این آقا از جای دیگری وارد سرخ رود شدند؟ ما که وحشت می کنیم این چیزها را می خوانیم! آدم هیچ احساس امنیت نمی کند در این کشور!!!

                                • جمعه 29 دی 1391-0:0

                                  دادستان جعفري... خواهشن اين بچه هم برات مهم باشه

                                  • محمد رضایی / عکاس فارسپاسخ به این دیدگاه 3 0
                                    جمعه 29 دی 1391-0:0

                                    با ابراز تاسف از واقعه مذکور و سپاس از مازند نومه محترم به جهت پیگیری
                                    لازم میدانم چند نکته را متذکر شوم:
                                    1- مامور محیط زیست به چه دلیل پست خود را ترک کرده حال آن که آن منطقه از چند محیط بان که نیروی سازمان محیط زیست می باشند!! برخوردار است که بصورت شیفت پست خود را تعویض می نمایند..
                                    2- ظاهر عکاسان آن هم مطبوعاتی با حجم تجهیزاتی که به همراه دارند کاملا گویای شخصیت و موقعیت حرفه ای و اجتماعی ایشان میباشد و حتی یک کودک سرخرودی هم می توانست تشخیص دهد که آنها عکاس هستند نه شکارچی!!
                                    3- قوهای مهاجر در تالاب بدلیل حضور سالیان در این منطقه آنقدر به انسان عادت کرده اند که تا احساس خطر کامل نکنند به هیچ عنوان از روی ترس پرواز نمیکنند... و یکی از علل عمده مرگ و میر قوهای سرخرود سرعت حرکت و صدای ناگهانی و ناهنجار موتور شکارچیان / دامگاه داران و حتی مامورین محیط بان است که در اثر آن پرواز کرده و با سیمهای فشار قوی برق برخورد میکنند و باعث مرگشان می شود ؛ نه حضور چند عکاس... که اگر چنین بود پس می بایست در روزهای قبل بخصوص ایام تعطیل که جمعیت زیادی برای دیدن از قوها به تالاب می آمدند چیزی از قوها باقی نماند... این در حالی است که آنقدر این پرندگان با انسان خو گرفته اند که افراد به فاصله نزدیک برایشان غذا میریزند..
                                    4- حتی اگر هم تخلفی صورت گرفته باشد از طرف خبرنگاران مامور محیط بان موظف است با مراجع انتظامی جهت دستگیری و رسیدگی تماس بگیرد نه اینکه با یک عده اهالی به ضرب و شتم بپردازد... ماموری که ظاهرا نیروی سازمان محیط زیست می باشد و آموزش دیده!!!
                                    5-حتی اگر مدعی باشند که حضور عکاسان باعث مرگ قوها شده!! نمیدانم شاید بشود با تاییدیه زمان و چگونگی مرگ قوها از مراجع قانونی این مورد را هم پیگیری اصلح قرار داد..
                                    6- عمل شنیع و غیر اخلاقی و غیر قانونی خفت گیری !! آنهم در شرایط کنونی کشور که مراجع قضایی بشدت با اینگونه رفتارها برخورد میکند.. آنوقت ما شاهد هستیم مامور سازمان محیط زیست به همراه چند نفر که رفتارشان دست کمی از شرارت ندارد دست به این عمل خلاف قانون و مجرمانه زده اند که جای بسیار تامل دارد...
                                    در پایان ضمن تشکر از بعضی از اهالی محترم روستای وزرا محله که مهربانانه لطف خاص به برخی عکاسانی که برای عکاسی به تالاب می رفتند داشتند.. از مقامات استانی ، کشوری ، دستگاهها و سازمانهای مرتبط با این پرونده خواستار پیگیری مجدانه جهت احقاق حق خبرنگاران محترم و رسیدگی به رفتار ناپسند افراد مذکو که ایشان را مورد بی حرمتی و ضرب و شتم قرار دادند می باشم

                                    • دوستدار طبيعتپاسخ به این دیدگاه 5 0
                                      جمعه 29 دی 1391-0:0

                                      واقعا براي سازمان حفاظت محيط زيست متاسفيم. اگر اين آقايان محيط بان بودند مي بايست با توجه به كارت خبرنگاري اين عكاسان، شرايط را براي عكسبرداري و انعكاس آن در رسانه ايجاد مي نمودند. اگر به فكر حفاظت از پرنده و محيط زيست طبيعي يودند مي بايست شرايط حضور را توضيح مي دادند نه اينكه يا ضرب و شتم خبرنگاران و دروغ پردازي و گرفتن امضا، كار غلط خود را توجيه نمايند. بيش از آنكه پرندگان و طبيعت توسط مردم مورد تعرض قرار گيرند توسط همين آقايان به ظاهر محيط بان در حال نابودي و غارت است. مسئولين ارشد استاني بايد بدون مماشات افراد متخلف و دلسوزنما را مجازات نمايند.

                                      • جمعه 29 دی 1391-0:0

                                        آقایون به اصطلاح محترم وقتی بهتون میگه نرو نرو دیگه .منم بودم چشو چالتونو در می آوردم.پس برا خودتون متاسف باشین که چند تا پرتده دیدین مثل اوسکلا از خود بی خود شدین.حتی فرهنگ پرنده دیدن هم ندارین شما.اونوقت مردم رو مقصر میخونین

                                        • حمید صالحیپاسخ به این دیدگاه 2 1
                                          پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                          با تشکر از همدردی شما با گردن شکسته ما
                                          الان که سرگیجه داره دست از سرم برمیداره یادم اومد که رو بازوی لباس اون آقایی که مامور محیط زیست بود و بنده برتاب کرد 3متر اونورتر وسط آب و لجن نوشته بود حفاظت محیط زیست نه محیط بان.فکر کنم اینا باهم فرق دارن.

                                          • زمانی- تهرانپاسخ به این دیدگاه 2 0
                                            پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                            ضمن تکذیب اظهارات و گزارش بی اساس و خلاف واقع عضو هیات مدیره کانون محیط بانان در سایت شمال نیوز و تاکید بر مسئولیت قانونی وی و همراهان نامبرده- ضرب و شتم عالمانه و عامدانه تعدادی خبرنگار مجاز و فعالان عرصه رسانه و خبر و نقضِ آشکار و غیر قابل انکار حریم قانونی و حرفه ای آنها و تعرض به حقوق شهروندی، حرفه ای و قانونی آنان، به ترتیب یاد شده فاقد هرگونه توجیه حقوقی و قانونی بوده و علاوه بر مسئولیت قانونی و جزائی عوامل رسمی و محلی مربوطه- استمرارِفعالیت محیط بانی و فعالان مزبور با توسل به روشهای موصوف فاقد هرگونه وجاهت حقوقی و قانونی بوده و از منظر مردم، افکار عمومی و رسانه ها نیز مطرود و محکوم به بطلان است. بدیهی است عوامل محیط بانی و مردم محلی متعرض به خبرنگاران باید ضمن پذیرش مسئولیت محتوم جزائی و قانونی خویش و تحمل مجازات های قانونی مقرر، در مقام جبران خسارات مادی و معنوی وارده به این خبرنگاران محترم نیز برآمده و از هیجان و تنش به وجود آمده در طبیعت و در بین مردم و رسانه ها، از طبیعت، مردم، رسانه ها و خبرنگاران محترم و خبرگزاری های متبوعه آنها نیز رسماً عذرخواهی نمایند. خبرنگاران مزبور نیز حق قانونی خویش را در تعقیب رسمی و قانونی مراتب در مراجع قضائی و قانونی و استفاده از ظرفیت های کامل رسانه ای برای حصول به نتایج نهایی و مجازات عاملین مزبور و ناقضین به قانون و شکنندگان حریم مردم، قانون و طبیعت برای خویش محفوظ خواهند داشت.
                                            زمانی، وکیل دادگستری و وکیل سایت مازندنومه

                                            • پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                              نمی دانم چه ارتباطی بین این افراد که شاید شکارچی بودند و محیط بانان وجود داشت که همگی در آزار و مضروب کردن ما همداستان شده بودند! شاید تخلفی وجود داشت و فکر می کردند ما با عکس های مان مستندسازی کرده ایم!!! درست می فرمایید. کارهایشان بسیار مشکوک به نظر می رسد! قوهای قطعه شده از کجا آمد؟!!!این موضوع را به همه رسانه ها حتی صدا و سیمای استان برسانید تا همه مردم با خبر شوند، شکایت کنید و پیگیری تا چنین ا... و ا... نتوانند همین برخورد وحشیانه و برباری را بر سر انسانهای فرهیخته و با درایت و دلسوز دیگر این جامعه در آورند! تعداد عوام در ایران:
                                              آمار سال 1391: 10 میلیون بی‌سواد مطلق
                                              10 میلیون زیر 4 کلاس سواد
                                              85 درصد از 3 میلیون دانشجویی که هرگز مطالعه غیردرسی ندارند.
                                              میلیون‌ها باسوادی که هرگز مطالعه ندارند. حداکثر در هر 10 سال یک برگ کتاب.
                                              این لشگر و این خیل برای هر کاری زمینه دارند!!!

                                              • پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                دادستان استان وارد عمل شود . مگر دوران ماموت است که هر کسی سنگ و چوب بگیرد بیفتد به جان مردم؟

                                                • پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                  بچه ها، جاهای خطر ناک تنها نرین!

                                                  • پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                    عجب مهمان نوازی گشت میثم!،
                                                    رضاپور و حمید و مصطفی هم/
                                                    چنان برخورد شد با عکسبردار،
                                                    که با صدام نشد بر حلقه ی دار/
                                                    محیط زیست شد دشمن به انسان،
                                                    حفاظت کس ندیده تا بدینسان/
                                                    شما را جان قوهای مهاجر،
                                                    به جان این پلیکان مسافر/
                                                    قسم بر چکمه های پیرِ تالاب،
                                                    به چوب و به چماق مرد مرداب/
                                                    به این دوربین و این عکاس رحمی-
                                                    کنید، اینان چو ما دارند سهمی/
                                                    چرا بر داد این اقشار پردرد،
                                                    نمی آید یکی از راه؟ یک مرد/
                                                    شبیه جنگ های عصر سنگ است،
                                                    عجب این ماجرا جای درنگ است/
                                                    کماکان قصه ای دنباله دار است،
                                                    مصیبت های یک خبرنگار است...

                                                    • علی رفیقیپاسخ به این دیدگاه 3 0
                                                      پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                      اگر هر کس دیگری این موضوع رو تعریف می کردشاید یک لحظه فکر می کردیم که تحریف شده ولی مصطفی کاظمی کسی نیست بخواد مظلوم نمایی کند . واقعا جایی تاسف هست که انسانهایی شریفی که اینجور از خودشون ایثار می کنند بعد هم اینطور ضرر جانی و مالی می بینند . متاسفانه قصدشون این بوده که دست هنر رو آلود کنند.

                                                      • پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                        از دلايل عمده اي كه نمي شه تو مازندران كارخونه زد همين آقايون محيط زيستن

                                                        • همکار مطبوعاتیپاسخ به این دیدگاه 4 1
                                                          پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                          حالا دوستان استانداری واکنش شان دیدنیه مخصوصا هادی ابراهیمی!!!

                                                          • پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                            آقایان تو را به خدا شکایت کنید و تا آخر پیگیری کنید و هرگز رضایت ندهید تا عدالت اجرا شود. باید بدانید که نیروهای حفاظت محیط زیست در بین همه کارکنان دولت از سطح سواد کتری برخوردارند.دلم سصوخت و متاسفم که در این استان زندگی میکنم.

                                                            • پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                              چنین برخورد فیزیکی وحشیانه ایی، بر علیه شریف ترین انسانها، خبرنگاران عزیز این مملکت که همه جان و زندگیشان را صرف غنی کردن فرهنگ و آگاه کردن مردم جامعه در همه زمینه ها و به ویژه بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه را محکوم می کنیم! ما همه چیزمان را مدیون این عزیزان هستیم! چنین بی قانونی در جنگلهای آمازون یافت نمی شود چه رسد در با فرهنگ ترین استان ایران!!!

                                                              • حمید صالحیپاسخ به این دیدگاه 4 0
                                                                پنجشنبه 28 دی 1391-0:0

                                                                سلام.وممنون که به این موضوع میبردازید.هر بلایی که سر ما آمد یک طرف و مشکلاتی که از این به بعد قطعا بوجود خواهد آمد طرف دیگه.من شخصا به مسعولین محیط زیست التماس میکنم قبل از اینکه جان انسانی تو سرخ رود یا فریدونکنار توسط آدم هایی که معلوم نیست ثانیه ای برای توجیه شدنشون وقت گذاشته شده یا نه گرفته بشه فکری برای حل این مشکل بکنند.اونقدر به جای انجام دادن وظایفشون دنبال کارای اضافی و همایش گردانی و تملق گویی همدیگه هستن تا عاقبت دیر میشه واسه هر کاری.


                                                                ©2013 APG.ir