تعداد بازدید: 4091

توصیه به دیگران 6

جمعه 29 دی 1391-21:2

خبرنگاران گذشت نکنند/مسئولان ارشد و نماینده ها پیگیر شوند

در محکومیت ضرب و شتم خبرنگاران و عکاسان رسانه های مازندران/زدن خبرنگاران و عکاسان رسانه ها، اخذ امضای اجباری، اتهام آنها به شکار قو و از این دست اقدامات جعلی،نخ نما و سوخته در تالاب بین المللی شهر سرخرود مازندران از توابع شهرستان محمودآباد،از جمله شگردهای کهنه ای است که با توجه به هوشمندی قضات محترم، هرگز محکمه پسند جلوه نمی کند و امروز دیگر هیچ قاضی در مازندران نیست که سلامت اجتماعی و رفتاری این افراد مضروب را نشناسد و بخواهد صحنه سازی آقایان را باور کند.


مازندنومه؛یادداشت مهمان،صادقعلی رنجبر:فقط مجرمان از قلم و زبان و دوربین خبرنگاران می هراسند و فقط خائنان، حضورشان را برنمی تابند!

 کسانی که دارای خطای عملکرد، ضعف نظارت، ناهمترازی هزینه ها و درآمدها، حیف و میل و بریز و بپاش بیت المال، اختلاس و ارتشا، تبانی و حق سکوت، معامله های پنهان و کلاً خطاهای مشهود و یا عدول از وظایف معهودند، از شفافیت، نور، روشنایی و انتشار حقایق می ترسند و خفقان را بر آزادی بیان ترجیح می دهند.

کسی تردید ندارد که از سالهای دور تا کنون، همواره در حوزه های ماموریتی محیط زیست، اتفاقات زیادی می افتد که انتشار واقعی آن حوادث به مزاج برخی از آنها ناخوشایند است، زیرا بر این باورند که انتشار حقایق، یا بر ضعف عملکرد آنها صحه گذاشته و یا بر مسائل حاشیه ساز دیگر متمرکز می شود و در هر دو حالت، اوضاع کلی و آرامش کذایی را به هم می ریزد و از این رو خبرنگاران و عکاسان هم می توانند، برای این دسته از افراد، ممنوع الورود به محیط ریست محسوب شوند تا واقعیات امر به مدیران مافوق انعکاس نیابند.

شکار بی رویه حیوانات کمیاب و نسل ها و گونه های در حال انقراض، چیزی نیست که بتوان آن را با خبرنگارزنی و عکاس زنی انکار کرد و بر آن سرپوش گذاشت و به آن نپرداخت و از این رو باید تاکید شود که اتفاقاً مقابله فیزیکی با آنها به رسوایی هر چه بیشتر متخلفان و یا محیط بانان ضعیف منجر شده و حوزه انتشار آن را کشوری نیز خواهد کرد.

زدن خبرنگاران و عکاسان رسانه ها، اخذ امضای اجباری، اتهام آنها به شکار قو و از این دست اقدامات جعلی،نخ نما و سوخته در تالاب بین المللی شهر سرخرود مازندران از توابع شهرستان محمودآباد که توسط سایت هایی همچون مازندنومه تبیین شده است، از جمله شگردهای کهنه ای است که با توجه به هوشمندی قضات محترم، هرگز محکمه پسند جلوه نمی کند و امروز دیگر هیچ قاضی در مازندران نیست که سلامت اجتماعی و رفتاری این افراد مضروب را نشناسد و بخواهد صحنه سازی آقایان را باور کند.

اگر زدن خبرنگاران در مراکز دولتی و عمومی مثل اتفاقی که در قائم شهر و چند شهر دیگر افتاده، به طور جدی و نتیجه بخش پیگیری می شد، امروز ما شاهد تکرار جسارت دیگران به خبرنگاران، تا این اندازه مضحک و تاسف بار نبودیم و مطمئن باشید که اگر این مورد هم به طور جدی پیگیری نشود و شخص نماینده ولی فقیه در مازندران، استاندار محترم، رئیس کل دادگستری مازندران و مدیرکل ارشاد اسلامی مازندران پشت قضیه پیگیری قرار نگیرند، یقیناً این پرونده نیز مشمول مرور زمان شده و در آینده اراده ای برای به نتیجه رساندن آن شکل نمی گیرد.

تامین امنیت و ایجاد مصونیت نسبی برای خبرنگاران و عکاسان رسانه ها، یک درخواست بین المللی و وظیفه ملی نهادهای امنیتی مثل شورای تامین و دیگر نهادهای تامین کننده امنیت مثل قوه قضائیه، نیروی انتظامی و سایر اعضای شورای تامین است و هیچ نهادی نباید خود را کنار کشیده و آن را از وظایف ذاتی دیگر نهادها بداند!

نکته مهم این است که اگر این ضرب و شتم به از دست دادن جان خبرنگاری منجر می شد، چقدر می توانست موجبات وهن نظام و نهاد مربوطه را فراهم آورده و برای رسانه های مغرض نظام سلطه جهانی، تهیه خوراک می کرد و از این لحاظ باید این اتفاقات را کاملاً جدی گرفت و به نتیجه رساند؟

 به عنوان یک عنصر فرهنگی و فعال رسانه ای از مسئولان ارشد و ذی ربط استان و نیز از نمایندگان محترم مازندران در مجلس شورای اسلامی انتظار دارم تا با بالابردن حساسیت پیگیری قضائی و اداری، نگذارند که ضاربان متخلف اصحاب رسانه ها به همین آسانی ها از جنگال عدالت بگریزند تا در آینده باز هم شاهد تکرار صحنه هایی باشیم که اگر در گذشته با نمونه هایش برخورد می شد، هرگز تجلی مجدد نمی یافتند.

در پایان از عکاسان محترم مضروب و رسانه های ذیربط نیز انتظار می رود تا با عدم گذشت حق و حقوق خویش، زمینه های تقویت امنیت عمومی خبرنگاران و کلاً اصحاب رسانه را که به طور مکرر مورد اهانت قرار می گیرند، فراهم آورند.


  • سه شنبه 3 بهمن 1391-0:0

    خانم پریسای عزیز و محترم. سیگار یک بهانه است. از دست این زمانه است! به گفته نماینگان کشور بیش از 70 در صد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند! حال سئوال اینجاست خانم عزیز چه کسانی باید به چه کسانی دیگر غذا دهند! مردم فقیر و گرسنه به قوها غذا دهند؟! یا قوها به مردم فقیر گرسنه؟ دوستهای اورپایی که شکمشان از گوشت مرغ و ماهی و خاویار ازون برون دریای کاسپین و خوک و آهو و گوزن پر است و کوکانشان از تغذیه رایگان در مدارس برخوردارند! می گویند هر زمان قوه های مهاجر می خواهند از آسمان ایران عبور کنند می بایست صدها قو خود را فدایی و مالیات و دهند!!!

    • زمانی- تهرانپاسخ به این دیدگاه 1 0
      دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

      ضمن تقدیر و سپاس از اعلام نظر کلیه خوانندگان موافق و مخالف و احترام به دیدگاهها و نظرات همه خوانندگان محترم؛
      1- شایان ذکر است تاکید بر مسئولیت قانونی رئیس جمهور از حیث مسئولیت وی بر اجرای قانون اساسی و نقش و مسئولیت وی بعنوان مجری قانون اساسی در تامین امنیت و اجرای قانون مزبور و حقوق شهروندی مردم و نیز از حیث سیادت عالیه بر سازمان محیط زیست و دوائر دولتی مربوطه است.
      2- کسی منکر خدمات پیدا و پنهان و شبانه روزی محیط بانان ساعی و محترم نبوده و ضرورتی به این مهم نیز نیست. با فرض نقض قانون و تعرض به خبرنگاران از سوی چند محیط بان خاطی یا اهالی محلی- نمی توان و نباید این موضوع را به همه محیط بانان یا همه اهالی محترم سرخرود تعمیم داد و بر آن تاکید کرد.
      3- نظر به تخصصی بودن حوزه محیط زیست و الزامات علمی و دانشی آن و لزوم برخورداری سازمان محیط زیست و کانون محیط بانان از استانداردهای جهانی محیط زیست وآشنایی و فراگیری آموزش های برنامه سازمان ملل متحد برای محیط زیست(unep) و مرکز آموزش و تحقیق سازمان مزبور(UNITAR) جهت آموزش و تربیت نیروی متخصص در رشته های مرتبط با محیط زیست- ضرورت دارد محیط بانان محترم و مسئولان مربوط به محیط زیست ضمن آشنایی با آموزش و دوره های تخصصی مربوطه، مسئولیت و خدمات سازمانی و حرفه ای خویش را در مراقبت از محیط زیست و حیات وحش حیوانات با استانداردهای علمی و بین المللی هماهنگ و منطبق نمایند و از جلب و جذب نیروهای غیر حرفه ای و ناآشنا با محیط زیست و اصول و استاندارد های علمی مربوطه قویاً خودداری کنند.
      3- اقدام مسئولیت زای برخی از محیط بانان و مردم محلی تاثیری بر جایگاه بومی و احترامات مردم نسبت به اهالی محترم سرخرود نداشته و ذره ای از فرهنگ مهر و راستی و طبیعت دوستی آنها و مهمان نوازی همیشگی آنها از مردم و حیات حیوانات در طبیعت نخواهد کاست.
      4- بهتر است با رعایت ادب و احترام نسبت به یکدیگر و مردم و خوانندگان محترم صحبت کرد و قضاوت نمود. به باور اینجانب، مردم حق انتقاد نسبت به هم را دارند، اما حق بی احترامی نسبت به یکدیگر را ندارند. به کار بردن برخی از الفاظ موهن و منتسب نمودن ناروای اطلاع رسانی حاضر یا قضاوت های خوانندگان محترم به این و آن در شان خوانندگان محترم و مردم محترم ایران و شمال نخواهد بود.
      5- هدف از نگارش و انتشار نوشتار حاضر، نه از حیث محکوم ساختن بلاوجه محیط بانان محترم یا کم رنگ نمودن نقش و خدمات آنها، بلکه از حیث آگاهی دادن به اهمیت و ضرورت حفظ حقوق شهروندی، امنیت مردم و خبرنگاران و ضرورت حفظ و مراقبت توامان از محیط زیست و حیات وحش آن در چهارچوب قانون و جلوگیری از تکرار این وقایع تاسف بار و مسئولیت زاست.

      • زمانی- تهرانپاسخ به این دیدگاه 0 0
        دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

        سلام و پاسخی به خانم پریسا. شما صراحتا در کامنت های خویش در ذیل نوشتار حاضر و دیگر سایت های مختلف در این رابطه، به عدم حضور خویش در روز واقعه اذعان و اعتراف نموده اید. پس مبنای قضاوت بدون دلیل و غیر واقع شما نسبت به این موضوع و نقد غیر منصفانه تان چیست و با چه هدفی مطرح شده است؟
        اگر خبرنگاران محترم بنا به ادعای شما و همان محیط بانان محترم با ارائه دلائل اثباتی، با نقض قوانین مربوطه، موجبات مرگ قوهای مورد ادعا را فراهم کرده اند، در مسئولیت قانونی آنها تردیدی نیست و باید برابر قانون، پاسخگوی اقدام مسئولیت زای خویش باشند، اما فراموش نفرمائید این اظهار شما به مانند انها صرفاً یک ادعای بدون دلیل است و فاقد وجاهت حقوقی و اثر قانونی و واقعیت عینی است. با این وجود، با فرض صحّت ادعای غیر واقع شما بعنوان یک فرض محتمل- نقض احتمالی قوانین محیط زیست و تالاب ها از سوی خبرنگاران و عکاسان محترم طبق ادعاهای غیر واقع مطروحه- موجبی برای ایراد ضرب و جرح عمدی آنها و تخریب عامدانه و عالمانه ادوات و تجهیزات عکاسی و خبرنگاری آنها نبوده و همین مهم نیز برابر قانون مستوجب مسئولیت محتوم کیفری و الزام مرتکبین آن به جبران کلیه خسارات حاصل از جرم می باشد که قابل توجه شما نیز خواهد بود. مازندنومه و اینجانب بر خلاف ادعای شما یک طرفه به قاضی نرفته و نظرات مخالفین نیز محل توجه واقع شده است. حتی، نظر یکی از اعضای محترم هیات مدیره محیط بانان نیز صراحتا در مقاله منتشره اینجانب در این باره، گرچه مقرون به واقع و حقیقت نبوده و دارای تعارضات و تناقضات غیر قابل انکاری نیز هست، در نوشتار مزبور منعکس شده است. ایشان هم از زبان خود و هم به لسان محیط بانان متعرض به خبرنگاران طبق اظهارات آنها- به موضوع پرداخته و نظر ایشان نیز در شمال نیوز هم منعکس شده است. لذا، شایسته است کمی با انصاف و دقت مقاله حاضر را مطالعه فرموده و تحت تاثیر عواطف و هیجانات مطروحه قضاوت نفرمائید. همواره موفق باشید.

        • خطاب به پریسا هاپاسخ به این دیدگاه 0 0
          دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0


          من نمیدونم شما کی هستی ولی میدونم هرکی هستی پریسا نیستی. تو یعنی انقدر بیکاری که بشینی مطلب بنویسی . انقدر بیکاری بری اونجا سرک بکشی تا از ماجرا خبر دار بشی. ولی میدونم هرکی هستی اون روز اونجا بودی و الان احساس خطر کردی. صرفا جهت اطلاع خدمت عرض کنم یک مدرک از جنایات اون روز آقایون محیط بانان در دست داریم که فقط روز دادگاه رو میشه . اون روز مشخص میشه کی دروغ میگه . اون روز مشخص میشه مامور محیط زیست چه طوری سمت خبر نگار ها حمله میکرد و چک و لگد میزد با لباس محیط زیست. اون روز مشخص میشه کی خبر نگار رو پرتاب کرد توی آب کی با چوب دستی که سلاح سر محسوب میشه زد تو سر خبرنگار. جرم سلاح سرد هم که میدونید چیه و از همه مهمتر و بزرگترین دروغی که عزیزان گفتند که مامور ما اونجا نبود . اینم معلوم خواهد شد.. حالا شما کاسه چه کنم چه کنم دست نگیر دروغ ردیف نکن. آبرویی که ریختید و جمع کنید نه عزیز من خبر نگار مظلوم نمایی نمیکنه . خبر نگار حقش و میگیره به آقای... مامور قوی هیکل محیط زیست سلام برسونید.

          • جواب پریساپاسخ به این دیدگاه 0 0
            دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

            من اطمینان دارم پریسا یکی از همین آدمهایی است که در زدن بچه های خبرنگار نقش داشته یا دوست یا رییس آنهاست.بعد هم اینکه عکاسها که رفتند آنجا حتی یک پرنده پر نزد.اتفاقا خبرنگارها دلشان می خواست پرنده ها پر بزنند که از پرواز آنها هم عکس بگیرند اما از شانس شان حتی یک پرنده هم پر نزد.لطفا دروغ نگویید.نکته بعدی اینکه آن پیرمرد چکمه های گلی به پا داشت.شاید از روی موتورش افتاده بود وشاید ...نمی دانیم.کلا" اعصاب نداشت.دلش می خواست دعوا بیفتد.بدون هیچ دلیلی هم شروع به کشیده زدن یک خبرنگار کرد و بعد زنگ زد نیرو چجمع کرد و فامیلهایش آمدند و انها هم شروع کردند به زدند.دروغ آخرتان هم این است که عکس قوهای مرده را همین مازندنومه زده: http://www.mazandnume.com/?PNID=V14765 برو ببین و مظلوم نمایی نکن. این قو به برق خورده یا با تیر آش ولاش شده!این قوها را از نتوی کانکس درآوردند و به خبرنگارها نشان دادند و برگه ای هم اوردند و به زور امضا گرفتند.ان برگه چی؟باز دروغه؟! یک کلمه بگوئیید اشتباه کردیم.تندروی کردیم خلاص.تمام رسانه های این وری وآن وری خبر را کار کردند.یک سرچ بزن تو گوگل.رادیو و تلویزیون و روزنام های سراسری هم با این خبرنگارها گفتگو کردند.دیگه آبرو واسه شما نمانده.دروغ هم تعطیل.خبرنگار غیر از دوربین و قلم هیچی نداره.خبرنگار اگر قرار بود اهل دعوا و بزن بزن باشه نمی شد خبرنگار می شد محیط بان!!

            • دوشنبه 2 بهمن 1391-0:0

              می توانید به جای گریستن بخندید واقعاً کارمان از گریه گذشته ....
              دوست عزیز تورهای کار گذاشته شده در تمام منطقه دیده می شوند این تورها مربوط به شکار سنتی زمستانه در این مناطق است که فقط مربوط به سرخرود نیست اگر از جاده کمربندی فریدونکنار گذر کنید می بینید که در سرتاسر مسیر دامهایی برای شکار توسط محلی ها کار گذاشته شده و شکارچیان محلی که این شکار را جزو سنت قدیمی منطقه می دانند در اتاقهای کوچکی به نام کیمه در کمین پرندگان به انتظار می نشینند تا آنها را شکار کنند.در منطقه شالیزاری که 8000قوی مهاجر در آن فرود آمده اند فقط 3 محیطبان 24 ساعته مشغول محافظت و غذا دادن به قوها هستند تا قوها به دنبال غذا طعمه شکارچیان و سیمهای برق نشوند.دوست عزیز من امروز هم آنجا بودم عکسبرداری از قوها ممنوع نیست و مردم زیادی برای دیدن قوهای مهاجر می آیند و مشکلی هم پیش نمی آید اما قوها پرندگان حساسی هستند اگر از یک حدی به آنها نزدیکتر شویم وحشت می کنند و همه با هم پرواز می کنند اطراف منطقه هم پُر است از سیمهای برق فشار قوی.محیطبانان مدام برای اینکه خطری قوها را تهدید نکند تلاش می کنند.در عین حال من باز هم می گویم باید بروید از مردم منطقه بپرسید چه پیش آمده. خبرنگاران هنگامیکه به آنها تذکر داده می شود که طوری رفتار کنند که سبب وحشت قوها نشوند به محیط بان فحشهای رکیک می دهند و حتی به او حمله می کنند و ایشان که سنشان هم بالاست سرتا پا گِلی می شوند.مردم هم که این صحنه را می بینند عصبانی می شوند.سوال من این است آیا خبرنگار اجازه دارد برای تهیه یک خبر زیبا و عکسهای قشنگ اینطور غیر انسانی رفتار کند؟من خودم قوهای مرده را دیدم و باور کنید هیچ نفعی هم در نوشتن این سطور ندارم اما می دانم که این محیط بانان و محبتشان است که قوها را به منطقه کشانده از 5 صبح تا 24 ساعت از قوها محافظت می کنند و با کمک مردم به 8000 هزار قو غذا می دهند. ایکاش در رسانه ها اعلام می کردند که قوها گرسنه هستند و محیطبانان چقدر دارند تلاش می کنند تا این پرندگان که نسلشان در روی زمین در حال نابودی است از گرسنگی گرفتار نشوند .متاسفانه خبرنگاران نه تنها کمکی نکردند و هیچکس تشکر هم نمی کند که هیچ به آنها فحش هم می دهند.اگر شما عکس سرو کله شکسته خبرنگاران را می گذارید ایکاش عکس قوهای زیبایی را هم که در اثر برق گرفتگی مرده اند را می گذاشتید تا مردم ببینند.کدام معصوم ترند؟به کدام بیشتر ظلم شده؟و ما انسانها چرا فکر می کنیم جانمان از همه موجودات عزیزتر است؟دوست عزیز شما که محیط بانان شریف سرخرود را اینطور محکوم می کنید می دانید که در ایران روشهای زیادی برای کسب در درآمد هست چرا آنها باید تورها را کار بگذارند؟ بروید از دامها فیلم تهیه کنید متوجه می شوید که محیطبانان نیستند که آنها کار گذاشته اند.اینها همان مردمی هستند که با دیدن قوهای زیبا فقط به خوراک مجلل سفره ها و قیمت این پرندگان توجه می کنند .خواهش می کنم بروید ببینید در دوما چه اتفاقی دارد می افتد سرتاسر شمال ایران پر است از دامهایی که پرندگان نایاب و رو انقراض در آنها صید می شوند.به جای حمله به محیط بانان یک فکر اساسی را برای این جنایت دردناک بکنید.

              • اسکاندیناویپاسخ به این دیدگاه 0 0
                يکشنبه 1 بهمن 1391-0:0

                خبرنگاران و عکاسان دیگرتشریف بردند! این قوها احساس آرامش و دوستی می کردند و با ژستهای گوناگون اجازه عکاسی به عکاسان دادند و هیچگونه اتفاقی نیفتاد!!! ( نکنه اتفاق افتاد و آقایان صداشو در نیاوردند!!! ). اما زمانیکه عکاسان و خبرنگاران مازندنومه و ... رفتند عکس بگیرند، به ناگه بوی دشمن و اضطراب و نگرانی و استرس به مشام قوها خورد و سراسیمه هر یک فرار را بر قرار ترجیح دادند و به کابلهای فشار قوی برق خوردند و دار فانی را وداع کردند!!! جایی بسی تعجب است چرا هر پرنده ایی که وارد تالاب های ایران می شود، شیفته و عاشق خودکشی می شود!!! اما در کشورهای پیشرفته جهان عاشق زندگی کردن؟!!!

                • يکشنبه 1 بهمن 1391-0:0

                  خانم بریسا یک سوال از شما.چرا محیط بان ها نمیرن سراغ اون تورها که اطراف اون محل کار کذاشته شده؟اصولا شاید اون تورها مال همون محیط بان ها باشه.ممکنه.نیست؟
                  شاید اونایی که شما بهشون میگید محیط بان مهربان نگران دام هاشون هستند که مبادا کسی ازشون عکاسی کنه.نه شما خطری برای اون ها دارید ونه ما.ولی دوربین ها چرا.اونا خیلی خطر دارن.چون محلی ها بدون تیر حق شکار دارن و از این راه کسب درآمد میکنند اونجا حیاط خلوتشونه.شما رو میبذیرن.چرا نبذیرند؟
                  عکاسی از برندگان حساسه ولی شما از کجا میدونید دوستان بلد نبودند عکاسی کنند؟چون محلی ها به شما گفتند؟
                  ببخشید قوها شما رو دیدند فرار کردند که عکاسو ببینند فرار کنند؟
                  اصولا شما فرق محیط بان رو با شکارچی میدونید که حرف از تخصص میزنید.

                  • يکشنبه 1 بهمن 1391-0:0

                    خوردن پرنده به سیم برق هم از آن حرفهاست!خنده دار تر سریال پایتخته!! باباجان بچه گیر آورده اید!!اصلا" این پرنده ها با دیدن انسان پرواز نمی کنند.تازه به برق بخورند که خشک می شوند و خونی نمی شوند که در عکس سایت ما دیدیم!آن پرنده ها را با تیر از قبل کشتند نه توسط عکاس ها که کارشان را انجام دادند.همه از این پرنده ها بازدید میکنند اما چه شد که به این دوربین به دستها شک کردند جای سئوال دارد!!حتما خلاف داشتند

                    • يکشنبه 1 بهمن 1391-0:0

                      سلام من امروز به دیدن قوها رفتم و محیط بانان و مردم منطقه رفتار بسیار دوستانه ای داشتند.قوهای مهاجر که به شالیزارهای سرخرود آمده اند نیاز به غذا و تعداد بیشتری محیطبان دارند.لطفاً بروید با محیط بانان زحمتکش منطقه هم مصاحبه کنید و یکطرفه قضاوت نکنید.عکاسی و فیلمبرداری ازپرندگان وحشی نیاز به تخصص دارد.خبرنگاران با بی دقتی سبب ترس قوها شده و پرندگان به سیمهای برق برخورد کرده و مرده اند.به نظرم هر نوع جو سازی در شرایط موجود نه تنها به وضعیت پرندگان کمکی نمی کند بلکه سبب می شود تعداد اندکی هم که در منطقه دارند کمک می کنند دچار مشکل شوند.خبرنگاران عزیز چرا نمیروند از تورهایی که در اطراف محل قوها کار گذاشته شده فیلمبرداری کنند در تمام منطقه تورهای شکار کار گذاشته شده و هنگام شب که قوها پرواز می کنند در این تورها گرفتار می شوند.با کمال تاسف باید بگویم اگر واقعاً این خبرنگاران قصد کمک داشتند می توانستند کمی دورتر از محل قوها از تله هایی که برای پرندگان کار گذارده شده خبر تهیه کنند نه اینکه حالا بیایند از همین چند محیطبان دلسوز سوژه تهیه کنند و اصل قضیه یعنی شکار قوها و همه پرندگانی که نسلشان در حال نابودی ست به فراموشی سپرده شود .

                      • شنبه 30 دی 1391-0:0

                        فقط مجرمان از قلم و زبان و دوربین خبرنگاران می هراسند و فقط خائنان، حضورشان را برنمی تابند!

                        • شنبه 30 دی 1391-0:0

                          استاد حاج صادق رنجبر
                          به امید روزی که با وجود شما استاد دانشمند و برادر بزرگوار شما واستادانی چون استاد اسلامی و ... دراین استان ،برخی از مشکلات فرهنگی - اجتماعی ورفاهی مازندران از بین برود.
                          صد البته بایاری خداوند منان

                          • محمد رضایی / عکاس خبرگزاری فارسپاسخ به این دیدگاه 1 0
                            شنبه 30 دی 1391-0:0

                            درود بر شما آقای رنجبر و احسنت به نگاه و نقد مشرفانه و موشکافانه تان - متاسفانه معضل عدم شناخت مسولین از حوزه رسانه و اهتمام به پاسداشت مقام خبرنگار و عکاسان مطبوعاتی سبقه ای طولانی دارد و تا فرهنگ اجتماعی و اخلاقی ایشان اصلاح نشود جامعه رسانه کماکان باید شاهد چنین رفتارهای غیر اخلاقی باشد...
                            حال تا چقدر حال مزاجی آقایان بر وفق مرادشان باشد تا باد از قبقبشان بیرون رود و نگاهی با آینه عملکرد خویش بی اندازند جای بسی تحمل دارد...
                            قطعا این بار اول نبوده و آخرینش هم نیست ، عکاسان مطبوعاتی نه در اطاق خود مینشینند تا واقعه یا اتفاقی را گزارش یا روایت نمایند بلکه باید در دل اتفاق یا در میدان واقعه حضور فیزیکی داشته باشند که این ویژگی حرفه ای ایشان است...
                            اما نکته اینجاست ؛ که حمایت و تامین امنیت جانی عکاسان از سوی مسئولین و دوستان و بزرگوارانی که تکیه به صندلی خود داده اند و دارند این مطلب را با خاطری آسوده پس از صرف چای در این هوای سرد می خوانند و پکی هم به سیگار خود میزنند، خواسته زیادی است!!!

                            • خبرنگار فارس در بهشهرپاسخ به این دیدگاه 0 0
                              شنبه 30 دی 1391-0:0

                              آقای کاظمی مگه نمیدونی شکار قوها توسط لنز دوربین هم اخیراً در فهرست جرائم محیط زیست اومده، اونم قوهای حفاظت شده؟!چرا بدون اطلاع رفتی شکار!!؟؟شما که می دونی قدرت تصاویری که میگیری چندین برابر گلوله و تفنگه، یه کمی مراعات کن گناه دارن این برو بچه های محیط زیست، بذار راحت به کارشون برسن!!؟؟

                              • شنبه 30 دی 1391-0:0

                                آقای رنجبر مطلب خوبی نوشتند.اینقدر تندی لازم است تا آقایان بهوش شوند که فکر نکنم بهوش شوند.می مردند هم کسی ککش نمی گزید.

                                • محمدرضا بهرامیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                  جمعه 29 دی 1391-0:0

                                  درود بر رنجبر

                                  • زمانی- تهرانپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                    جمعه 29 دی 1391-0:0

                                    درود بر شما جناب رنجبر و سپاس مجدد از مازندنومه. بنا نیست موضوع مسکوت مانده و مشمول مرور زمان و یا بی مسئولیتی قرار گیرد!. تبعات این اقدامات مجرمانه و غیر قانونی، نقض آشکار حقوق مردم، خبرنگاران محترم و جامعه رسانه ای کشور بوده که برابر قانون مستوجب مسئولیت محتوم قانونی ناقضان حقوق و امنیت شهروندان و خبرنگاران محترم خواهد بود. هنوز برخی از مضروبین از درد و تالم حاصل از سرگیجه و درد فراوان در سر پُر مهر و تعهد خویش اظهار تالم داشته و ممکن است پیامدهای غیر قابل جبران بر سرنوشت و حیات این عزیزان مترتب باشد که باید جدی گرفته شود.
                                    امروز، ضرب و شتم خبرنگاران، فردا؛ ضرب و شتم قضات و وکلا، دگر روز، تعرض به حریم مسئولان و سرانجام، نقض حریم مردم؛ دستاورد بی توجهی به این اعمال مجرمانه و وهن آمیز بوده که با نگاه مسئولانه و مجدانه دستگاههای محترم قضایی و امنیتی باید به درستی و منطبق با واقع و دلایل موجهه برابر قانون برخورد گردد تا از این پس، هم حریم سرخرود برای قوهای مهاجر ایمن باشد و هم مردم و خبرنگاران و دوستان طبیعت، هماره خود را در آرامش و حیات پرندگان مهاجر به مانند گذشته و همیشه سهیم ببینند.


                                    ©2013 APG.ir