تعداد بازدید: 2954

توصیه به دیگران 1

يکشنبه 22 بهمن 1391-16:55

این ادعا که انتخابات آزاد نیست باید به سطل آشغال برود-ابراهیمی

معاون سیاسی،امنیتی استاندار مازندران گفت:هر انفلابی که می خواهد سرپا بماند باید آسیب شناسی شود و انقلاب ما نیز باید آسیب شناسی شود تا اتفاقاتی که بر سر انقلاب های دیگر در طول تاریخ آمده ، انقلاب ما را دچار مشکل نسازد/ویروس اختلاف می تواند صفوف نظام را تهدید کند.


مازندنومه:هادي ابراهيمي در جمع مردم مياندرود اظهار داشت : راهپیمایی شما پیام های زیادی هم برای مسولان و هم برای دشمنان و کینه توزان و بدخواهان داشت.

 وي گفت : ما در سی و چهارمین سال انقلاب شکوهمند اسلامي هستیم و باید با آرمان های امام و انقلاب تجدید میثاق كنيم و اتفاقات آن روز هاي انقلاب را در قلب و ذهن خود بار دیگر مرور کنیم.

 به گزارش خبرنگار مازندنومه،معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندارن اضافه کرد : شما مردم اثبات کردید که پای نظام و آرمان های انقلاب ایستاده اید.

وی ابراز داشت : هر انفلابی که می خواهد سرپا بماند باید آسیب شناسی شود و انقلاب ما نیز باید آسیب شناسی شود تا اتفاقاتی که بر سر انقلاب های دیگر در طول تاریخ آمده ، انقلاب ما را دچار مشکل نسازد.

وي ادامه داد : ما در کجا بوده ایم و الان کجا هستیم ، مقدرات ما را آمریکا واسرائیل به وسیله سرمایه داران و کمپانی های خود تعیین می کردند اما امروز با توجه به افقی که برای انقلاب ما ترسیم شده بود ما بر فراز قله ها قرار داریم اما هنوز هم این مورد مطلوب ما نیست.

سخنران راهپیمایی 22 بهمن شهرستان میاندرود تصریح کرد : اولین آسیبی که ممکن است انقلاب ما را دچار چالش کند عدم حضور روحانیت و اندیشمندان در جامعه است ، حضور روحانیت بارها در طول دوران انقلاب ، نظام را از تهدید ها دور کرده است .

 ابراهیمی آسیب دیگر را ورود و نفوذ نامحرمان و فرصت طلبان در بدنه انقلاب عنوان کرد.

معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران چالش و آسیب دیگری که نظام را تهدید می کند را اختلافات دانست و گفت : ویروس اختلاف می تواند صفوف نظام را تهدید کند و این چالشی اساسی است و نظام را نباید دچار دو دستگی و اختلاف کرد.

 وی گفت : آسیب های دیگر نظام نظیر فراموش شدن اهداف انقلاب ، دور شدن از اصل مترقی ولی فقیه و تضعیف ارزش ها و نهاده های انقلاب اسلامی است که باید هوشیار باشیم.

 این مسول در بخش دیگر سخنان خود با طرح این پرسش که مذاکره با چه کسی ؟ مذاکره با چه نظامی ؟ به مذاکره با آمریکا اشاره کرد و گفت : مذاکره با کسانی که از یک طرف اسلحه می گیرند و از طرف دیگر حرف مذاکره می زنند چه منطقی دارد؟

 وی به سوال یک خبرنگار از زوگانوف رئیس سابق مجلس شوروی که پرسیده چه چیزی باعث فروپاشی شوروی شده است اشاره کرد و گفت : زوگانف در پاسخ به اين سوال گفت، چند نصیحت به ملت و مسولان ایران دارم اینکه اولا فرهنگ ملی خود را حفظ کنید چرا که حکومت های غربی تلاش می کنند فرهنگ خود را به شما تحمیل کنند،ثانیا" سلاح تبلیغات قوی تر از بمب و سلاح های جنگی است و مطبوعات و رسانه هم می توانند موثر باشند و هم مخرب و نگذارید رسانه های مخرب در کشور کار کنند و ثالثا"به اندازه کافی و به حد ممکن هوشیار باشید و فریب نخورید و آمریکایی ها غیر قابل اعتماد هستند و می خواهند بر کشور های جهان سلطه داشته باشند.

 هادی ابراهیمی ابراز داشت: ما هرچه و هرجا مقاومت کردیم موفق بودیم و در کنار آن الطاف و اعجاز الهی در بخش های مختلف شامل نظام ما شد.

 سخنران راهپیمایی 22 بهمن میاندرود تاکید کرد : ما چه رابطه ای داریم با آمریکا برقرار کنیم ؟ آمریکایی که همواره به دنبال نفوذ و سلطه در کشور ما بوده است از سال 1952 بعد از کودتا 28 مرداد و ساقط کردن دولت قانونی دکتر مصدق تا حمایت بی چون و چرا از خاندان پهلوی و بعد از انقلاب هم همواره تلاش کردند به گونه ای نظام ما را براندازی کنند.

به گزارش خبرنگار ما معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران تئوری های آمریکایی ها را مقابل کشور ما برشمرد و گفت : تضعیف کردن موقعیت ایران در جهان ، حمایت از مخالفان و ضد انقلاب در خارج کشور از توطئه های امریکا است تا نظام ما را دچار استحاله کنند.

وی اضافه کرد : آمریکایی ها در صدد هستند تا دستاورد های نظام و انقلاب را نفی و در مقابل مشکلات و مسائل کشور را بزرگ نمایی کنند.

 این مسول به توطئه های امریکا اشاره کرد و گفت : امریکایی ها تلاش می کنند تا کشور ما را منزوی کنند ، تلاش می کنند ما را ناقص حقوق بشر و صلح بشری نشان دهند ، اما واقعا ما کجا این کارها را انجام دادیم ؟

ابراهیمی یاداور شد : چه کسی بمب خوشه ای درست کرد و بر سر مردم بی گناه ریخت ؟ امریکایی ها در افغانستان و عراق و ویتنام چه کردند ؟

معاون استاندار مازندران تحمیل فشار های اقتصادی بر ملت را توطئه امریکایی ها دانست و گفت : آنها در این برهه عقبه اقتصادی ما را هدف گرفتند و فکر می کنند اگر چندتا کالا را تحریم کنند می توانند مردم ما را از انقلاب و نظام دور کنند .

 وی تاکید کرد: اگر برخی در داخل کشور فکر می کنند با ارتباط با آمریکا مشکلات اقتصادی حل خواهد شد من صراحتا از این تریبون می گویم این یک نوع خوش بینی افراطی است.

 وی اضافه کرد : آنها در هر کشوری وارد شدند و ارتباط برقرار کردند ثروت نفت و گاز و سرمایه های دیگر را به غارت بردند.

 ابراهیمی در پایان این بخش از سخنان خود تنها راه ایستادگی ملت ایران در برابر قلدران بین المللی تاسی به آرمان های امام ،انقلاب و شهدا دانست و گفت : ما تا آخر در کنار رهبری و نظام خواهیم ایستاد و از ارزش های نظام صیانت می کنیم.

سخنران راهپیمایی 22 بهمن میاندرود در ادامه به انتخابات پیش رو اشاره کرد و گفت : شرکت در انتخابات آینده میزان اقتدار نظام مار نشان می دهد و هر اندازه میزان شرکت بالا باشد اقتدار ملت ما بالا خواهد رفت.

 معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندارن در خصوص اینکه برخی می گویند انتخابات در ایران آزاد نیست موضع گرفت و گفت : کدام کشور سیاسی را سراغ دارید که در طول 34 سال بیش از 34 انتخابات برگزار کرده باشد به گونه ای که چرخش نخیگانی سیاسی هم از اصولگرایان هم اصلاح طلبان را در کشور تجربه کردیم و این ادعا که انتخابات آزاد نیست باید به سطل آشغال برود.


  • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 0 0
    سه شنبه 1 اسفند 1391-0:0

    عنوان بکار برده توسط من نهروانی ها بود و شما آن را به تهرانی ها تغییر دادید.

    ملاحظه فرمائید «عنوان تهرانی یا اهالی تهران آمده باشد؟»

    • دوشنبه 30 بهمن 1391-0:0

      جناب اقای رنجبر، ضمن احترام به نظر شما و اظهار تاسف از بکار بردن این عبارت از سوی جنابعالی :"...راه نادرستی که در نقد حاشیه ای و جسارت به اخلاق پیشه شده است ..."،- نظر اینجانب در تائید استنباط شما نبوده و بر موارد مطروحه در قبل از سوی اینجانب تاکید دارد. اینجانب نیز در مقام تمکین یا الزام شما به دیدگاه های خویش نبوده و لزومی بدان نیز نمی بینم! نظر هر فرد برای خویش و دیگران ، ولو بعنوان نظر مخالف محترم است.

      نیازی به زحمت و تکرار و نمایش اظهارات اینجانب نبوده که به خود زحمت داده اید. مراتب مورد انکار اینجانب قرار نگرفته بود که نیازی به تکرار یا استناد بدان باشد!

      این را بر خلاف نظر خویش منکرید که جمله ذیل عبارت شماست: "

      گاهی انسان های لجوج با گذشت یک عمر هم به حقیقت و ضرورت رعایت برخی مصلحت ها نمی رسند و گاه به بهانه حقیقت تبدیل به اهالی نهروان می شوند که در یافتن حقیقت خود را از علی (ع) هم جلوتر می بینند و هیچ مصلحتی را برای حفظ و بقاء دین و نظام قبول نمی کنند..."؟!!!

      . با این وجود- سلام بر شما و سپاس بر مهرتان

      • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 0 1
        يکشنبه 29 بهمن 1391-0:0

        جناب آقای سکوت،

        می خواهم راه نادرستی که در نقد حاشیه ای و جسارت به اخلاق پیشه شده است را خاتمه بدهم و حتی به قیمت دست بالا کردن و سلام گفتن به حضرتعالی اختلاف نظری که معلوم نیست ریشه در کجا دارد را یکطرفه تمام کنم.

        من هر چه در متن خود گشتم چنین جمله ای را نیافتم که «نمی دانم منظورتان از اهالی تهران مدعی حقیقت چیست ...» من بحثی راجع به اهالی تهران به میان نیاوردم و نمیدانم شما اشاره به کدام جمله است.

        در ضمن بیانات و اتهامات ارزشمند جنابعالی را بار دیگر تکرار می کنم:

        1- اینکه تفاوت اینجانب با جنابعالی فضیلتی برای بنده بوده یا خیر، مضوعی است که به اینجانب مربوط است و جنابعالی مجاز به تعیین تکلیف نسبت به اینجانب در این باره نخواهید بود! بنده نیز نسبت به شان و جایگاه شما نیز در این باره جسارت ننموده و فقط به این تفاوت اشاره داشته ام.

        2-دیگر استنباطات خلاف واقع و نادرست شما نسبت به سئوالات مطروحه از سوی اینجانب نیز مقرون به واقع نبوده و کاملاً نادرست است.شعارگرائی بر خلاف نظر شما پیشه اینجانب نیست والا، نام بنده "سکوت" نمی بود و شهرتم "فریاد " نمی شد؟!

        3-بهتر است به جای استفاده از الفاظ وهن آمیز به مانند گذشته که در پیام های قبلی بدان اشاره شد با رعایت ادب و احترام نسبت به اینجانب و دیگران قضاوت کرده و از استفاده از الفاظ نامناسب و تاسف بار خودداری نمائید.

        4-تعجبم از این است نسبت به " سکوت" و " اسلام" از یک واژه یکسان با عنوان " موجود" استفاده کرده اید؟ نه اسلام برخلاف نظر شما موجود است و نه سکوت! و بکار بردن عجولانه و شتابزده واژگانی اینچنینی بدون توجه و آگاهی نسبت به مفاهیم و معانی آنها توهینی وهن آمیز نسبت به ساحت مقدس اسلام بوده که از یک مدعی ولائی چون شما بسیار بعید است؟!

        5-نمی دانم منظورتان از اهالی تهران مدعی حقیقت چیست و مصلحت ارزشی مورد نظر شما کدام است؟ باید بدانید؛ کره زمین، وطن انسان هاست است و نیکی و نکوئی ، آئین آنها. به خاطر ندارم در پسوند نام بنده : سکوت؛ عنوان تهرانی یا اهالی تهران آمده باشد؟!

        6-بهتر است قبل ا هرگونه اعلام نظر یا طرح شعارهای مکرر و مصلحت گرائی های مفرط خویش، اندکی نسبت به مفاهیم، معانی و کاربردهای آن عنایت و مطالعه فرمائید

        7-تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد....بدرود

        از اینکه با اینهمه ادب مرا مورد لطف قرار دادید متشکرم. والسلام

        • يکشنبه 29 بهمن 1391-0:0

          جناب رنجبر ضمن تشکر از شما، دگر بار نیز استنباطهای خویش را به اینجانب نسبت داده و به زعم خویش نسبت به بنده و اظهار نظر اینجانب اعلام نظر نموده و حکم صادر فرموده اید که نادرست است!

          چرا تصور می کنید نام " سکوت" نام مستعار است؟ مگر نام "رنجبر" نیز این چنین است؟

          چرا باید قصد مخفی شدن در پناه نام سکوت باشد؟ مگر نه آنست که: ان بعض الظن اثم!

          اینکه تفاوت اینجانب با جنابعالی فضیلتی برای بنده بوده یا خیر، مضوعی است که به اینجانب مربوط است و جنابعالی مجاز به تعیین تکلیف نسبت به اینجانب در این باره نخواهید بود! بنده نیز نسبت به شان و جایگاه شما نیز در این باره جسارت ننموده و فقط به این تفاوت اشاره داشته ام.

          دیگر استنباطات خلاف واقع و نادرست شما نسبت به سئوالات مطروحه از سوی اینجانب نیز مقرون به واقع نبوده و کاملاً نادرست است.شعارگرائی بر خلاف نظر شما پیشه اینجانب نیست والا، نام بنده "سکوت" نمی بود و شهرتم "فریاد " نمی شد؟!

          بهتر است به جای استفاده از الفاظ وهن آمیز به مانند گذشته که در پیام های قبلی بدان اشاره شد با رعایت ادب و احترام نسبت به اینجانب و دیگران قضاوت کرده و از استفاده از الفاظ نامناسب و تاسف بار خودداری نمائید.

          تعجبم از این است نسبت به " سکوت" و " اسلام" از یک واژه یکسان با عنوان " موجود" استفاده کرده اید؟ نه اسلام برخلاف نظر شما موجود است و نه سکوت! و بکار بردن عجولانه و شتابزده واژگانی اینچنینی بدون توجه و آگاهی نسبت به مفاهیم و معانی آنها توهینی وهن آمیز نسبت به ساحت مقدس اسلام بوده که از یک مدعی ولائی چون شما بسیار بعید است؟!

          نمی دانم منظورتان از اهالی تهران مدعی حقیقت چیست و مصلحت ارزشی مورد نظر شما کدام است؟ باید بدانید؛ کره زمین، وطن انسان هاست است و نیکی و نکوئی ، آئین آنها. به خاطر ندارم در پسوند نام بنده : سکوت؛ عنوان تهرانی یا اهالی تهران آمده باشد؟!

          بهتر است قبل ا هرگونه اعلام نظر یا طرح شعارهای مکرر و مصلحت گرائی های مفرط خویش، اندکی نسبت به مفاهیم، معانی و کاربردهای آن عنایت و مطالعه فرمائید: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد....بدرود

          • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 0 1
            يکشنبه 29 بهمن 1391-0:0

            دوست گرامی جناب آقای سکوت یا به قولی فریاد ولی ناشناخته و پنهان. از اینکه اعلام فرمودید برداشت های بنده از منظور حضرتعالی آنهایی نبود که بنده اعلام نمودم خوشحالم. مهم در نوشتجات آنست که طوری بنویسیم که بتوانیم همان برداشتی را که در ذهن داریم به خواننده منتقل کنیم یعنی برداشت خواننده مهمتر از ذهنیت نویسنده است. نمی شود گفت من از فلان جمله این مقصود را که خواننده برداشت کرد نداشتم وسوء برداشت را بر خواننده تحمیل کنیم. این که نویسنده از کلمات و جملات ما چه برداشتی می کند بسیار مهم است و باید از سجع گویی و کنایه زنی و ایهام و ابهام پرهیز شود تا مقصود آنطوری که در ذهن هست به خواننده انتقال یابد. اینکه با سکوت یا فریاد بیگانه ام یا آنها را نمی شناسم چرا باید عجیب تر باشد؟ وقتی از نام مستعار استفاده می شود قصد مخفی شدن در پناه آن می باشد و خودبخود و تعمداً ناشناخته گی و ابهام در داشتن تصویر صحیح از نویسنده دامن زده می شود و حدسیات هم برای تطبیق نوشته و سیاق آن با نویسنده کاری عقلانی و منطقی نمی باشد.

            اینکه با من و امثال بنده بسیار متفاوت باشید نه فضیلتی برای شما محسوب می شود و نه فضیلتی برای ینده و نه موجب حقارت بنده.

            گاهی انسان های لجوج با گذشت یک عمر هم به حقیقت و ضرورت رعایت برخی مصلحت ها نمی رسند و گاه به بهانه حقیقت تبدیل به اهالی نهروان می شوند که در یافتن حقیقت خود را از علی (ع) هم جلوتر می بینند و هیچ مصلحتی را برای حفظ و بقاء دین و نظام قبول نمی کنند. اگر خدای منان هم هیچ مصلحتی را برای بشر قبول نمی کرد و بی گذشت با افراد برخورد می کرد احدی بر روی زمین باقی نمی ماندند. اما باید دانست در عین گذشت بین افراد خطاکار مستحق گذشت با افراد بی خطا و یا حتی کم خطا تفاوت وجود دارد. وزن خطا هم ایجاد تفاوت می نماید.

            خود استفاده از جملاتی نظیر «چه نیازی است که در مقام متهم کردن شما برآیم؟ چه ضرورتی دارد که از ادبیاتی وهن آمیز به مانند جنابتان استفاده کنم» صرفاً به منظور از بین بردن استدلال متصل به آن و تحقیر نویسنده مدعی بکار برده شده است و این خود می رساند که شما برای استقرار خودتان به آن نیاز داشتید و ضرورتی حتمی برایتان وجود داشت که از این شیوه برای کوبیدن حریف استفاده فرمودید.

            از نصیحت شما در مورد اینکه اینچنین شعارگرایی پیشه خود نسازم ممنون و متشکرم و امیدوارم جنابعالی هم عامل بدان باشید و مصلحت اندیشی منطقی و گاه فداکارانه را به جای شعار گرایی بنشانید و توجه داشته باشید که در هر حال اصل بر حفاظت از موجود عزیزی به نام اسلام است و خطای افراد را نباید به پای اسلام نوشت و به بهانه اضمحلال افراد با انتساب تفاوت در جهان بینی و دیدگاه خود را مجاز به هر گونه بیان تندی بدانیم.

            شما بیان نرم و لین و انشائی بنده را در مورد موجود موهوم و ناشناخته ای به نام «سکوت» نمی توانید تحمل بفرمائید و با ادبیات ویژه ای به انتساب بی منطقی به اینجانب مبادرت می ورزید ولی این حق را برای دیگران قائل نیستید که از نیش و کنایه های شما دلخور باشند و قدرت دفاع از خود را داشته باشند.

            اینکه بنده اعتقاد دارم هر انتقادی را باید در جای درستش و با نوجه به نتایجی که به بار می آورد مطرح کرد و نباید چشم ها را بست و دهانها را باز گذاشت و هر چه دلمان خواست نثار حریف بنماییم واقعاً بر خود می بالم، هرچند اعتراف می کنم در پاره ای از موارد خود نیز از این مسئله صحیح انحراف داشته و به کژراهه متمایل می شوم.

            از اینکه مرا تحمل فرمودید بسیار متشکرم و امید که مرافقات را قوی تر و دیدگاه ها را به همدیگر نزدیکتر و همدیگر را به سوی صلاح و ثواب و صواب رهنمون شویم.

            • جمعه 27 بهمن 1391-0:0

              جناب رنجبر چه راحت و آسان از برخی از شعارها و الفاظ استفاده کرده و آنرا برخلاف واقع نسبت می دهید؟! واژگانی مانند "مدعای پر از ناراستی- ناشایسته ترین کار- گمان های بی پایه-دامن زدن وهمیات- عقده های مطلق-خرابکاری- تخریب عزت و شخصیت افراد-عناد در برخورد-سیاسی کاری-بی مهری های بلاوجه-رسوای خاص و عام، حرص و ولع و تندی در لجن مال کردن ...."، اینها بخشی از منطق مورد ادعای و شعارهای مطروحه از سویتان نسبت به نظرات اینجانب بوده که بسیار مایه تاسف و تاثر است؟!

              عجیب تر آنکه شما با " سکوت " و " فریاد" بیگانه اید و آنها را نمی شناسید!

              من با شما و مانند شما بسیار متفاوت بوده و اینگونه شعار نداده و نخواهم داد و به حکم مصلحت گرائی های زمانه نیازی نیز بدان ها نخواهم داشت؟

              گذشت زمان در طی بیش از سه دهه گذشته فرق بین حقیقت و شعار و حقیقت خواهی و مصلحت گرائی را روشن ساخت. مسیر من و شما جداست و جهان بینی من و شما متفاوت و منطق و ادبیاتمان نیز تفاوت آشکار دارد.چه نیازی است که در مقام متهم کردن شما برآیم؟ چه ضرورتی دارد که از ادبیاتی وهن آمیز به مانند جنابتان استفاده کنم که اینچنین فرموده اید: "...آنقدر با حرص و ولع و تندی و عصبانیت به نقد و لجن مال نمودن حقیر اقدام فرمودید...."؟! به راستی، این ادبیات نه در شان بنده بوده و نه اینجانب ضرورتی به توسل و استفاده از این عبارات یا منویات بی حاصل و باطل به مانند شما دارم؟!یادمان باشد زنگ تفریح دنیا همیشگی نیست. زنگ بعد حساب داریم.

              برادر ارجمند، در نگارش رودپی و میان رود، اشتباهی سهوی و تایپی بوده است نه از سر حرص و ولع و تندی و تلاش برای....شما؟!:

              زندگی رقص واژگان است: یکی به جرم تفاوت تنهاست ، یکی به جرم تنهایی، متفاوت! ا

              ینها مهم نیست، مهم آن است که به نیکی و احترام و بر اساس حقیقت و واقعیت قضاوت کرده و اینچنین، شعارگرائی پیشه راه خویش نسازید. اگر احیاناً برداشت بد یا سوء تفاهمی از سوی شما حاصل شد، اینجانب با همان سکوت پیدا و فریاد پنهان خویش پوزش خواسته، گرچه قویا تاکید می نمایم برداشت ها و قضاوت های شما نسبت به نظرات اینجانب کاملا اشتباه و نادرست بوده و مبتنی بر نیت و قصد بنده به هیچ وجه نبوده است،لیکن به نظر شما هم احترام می گذارم، اگرچه واجد اوصاف یاد شده باشند.و من الله توفیق

              • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 1 1
                جمعه 27 بهمن 1391-0:0

                راستی آزمایی مدعای پر از ناراستی کار سختی نیست. متهم کردن بلاوجه افراد بر خلاف فکر و فعل و کارکرد و سابقه افراد ناشایسته ترین کاری است که می توان به آن اقدام نمود. بسیاری از گمانهای بی پایه هم دامن زن وهمیاتی است که در ذهن تصور شده و بر قلم جاری می شود. اینهمه که فرمودید هیچکدام متعلق به بنده نبوده و عقده های مطلق در مخالفت علیه افراد را هم نمی پسندم که تمام نابسامانی ها را به آنان مرتبط بدانم و چوب بر سر آب بکوبم که ای وای چرا چنین است. منطق با خرابکاری و تخریب عزت و شرافت و شخصیت افراد سر ناسازگاری دارد و عناد در برخورد با افراد با سازندگی و خیرخواهی فاصله ای بس زیاد دارد. من بارها عرضه داشتم که فرق است بین سیاست فهم و سیاسی کار و این دو را نباید با هم مخلوط کرد. آنقدر با حرص و ولع و تندی و عصبانیت به نقد و لجن مال نمودن حقیر اقدام فرمودید که بین رودپی و میان رود فرقی قائل نشده و دوبار به جای رودپی از میان رود ذکر نام فرمودید. جناب سکوت انصاف نیست یکطرف با نام و نشان حقیقی حرف بزند و رسوای خاص و عام باشد و تمام ملاحظات را هم رعایت کند و طرف دیگر با عنوان ناشناخته ای همانند "سکوت" و در زیر سپر حمایتی ناشناخته بودن هرچه خواست بگوید و وصله ها بر بنده حقیر ببندد و اتهام پشت اتهام نصیبم فرماید. این بی مهری های بلاوجه از ناشناختی نسبت به خصوصیات و خلقیات همدیگر است و ملاقات رو در رو می تواند بسیاری از توهمات را مرتفع سازد. برایتان در درگاه حق تعالی آرزوی خیر و سعادت و سلامت می نمایم.

                • جمعه 27 بهمن 1391-0:0

                  جناب رنجبر، نقد اینجانب برخلاف زعم نادرست جنابعالی مبتنی بر هدایای وهن آمیز نبوده است و با ادبیاتی معترضانه و منتقدانه بیان شده است. اینجانب اصلاً راجع به میان رود صحبت نکردم که فرمودید؟! این نشان از عدم مطالعه جنابعالی نسبت به نظر اینجانب دارد! میان رود بخشی از ایران و شمال بوده که مردم محترم آن نیز شایستگی استفاده از خدمات و منابع مختلف و استفاده از فرصت های برابر را داشته و خواهند داشت و کسی نباید منکر این مهم باشد. ا

                  نتقاد اینجانب نسبت به حمایت متعصبانه شما از ادبیات ... معاون استاندار مازندران و استفاده مجدد و تاکید مکرر از همان ادبیات و نیز نقد حمایت بلاوجه شما از مسئولان استانی و منطقه ای بدون توجه به واقعیات منطقه ای و کارکردهای ضعیف دولتی آنها بوده است؟

                  ظاهراً شما عملکرد آنها را نسبت به وضعیت صنایع استان، اقتصاد و تولید، فرهنگ و اجتماع، حوادث طبیعی مانند سیل های اخیر مازندران و خصوصا بهشهر و غرب مازندران ، نابسامانی های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ....فراموش کرده اید یا نیازی به دیدن بدان ندارید؟ در جایی که در روز روشن متعرض خبرنگاران به ظاهر مورد حمایت جنابعالی می شوند، معاونت امنیتی استاندار ... صحبت می کنند، نسبت به تامین امنیت استان و منطقه چه پاسخی باید داشته باشند؟ ایشان و استاندار مورد حمایتتان چه پاسخی نسبت به تخریب روزافزون جنگل ها و منایع طبیعی- تصرف اراضی ساحلی و ملی- بیکاری و نابهنجاری های مستمر و روزافزون اجتماعی، تعطیلی مستمر و روزافزون مراکز تولیدی و صنعتی و افزایش بیکاری و معضلات اقتصادی و اجتماعی و کاهش شدید امنیت اجتماعی مردم و منطقه خواهند داشت؟! نکند اینها هم از پیامدهای تهاجم فرهنگی امریکاست!!بهتر است به فرمایش شما خود نیز بر این باور باشید که : دو صد گفته چو نیک کردار نیست...؟! شاید به نگاه درست، واقع بینانه و منطبق یا منطق و انصاف- از این پس، به خود اجازه استفاده از این ادبیات و حمایت های نامبرده از مسئولان منطقه ای را ندهید؟ ضمن آنکه تعارض مطروحه در پیام اینجانب نسبت به عملکرد شما پاسخ داده نشده است؟

                  طوری مطرح می فرمائید که انگار در مازندران و ایران فقط یک نفر مدافع حقوقی مردم و ملت و حق جوئی است و شما هزینه های آنرا پرداخته اید؟ خیر! اینگونه نیست! بسیاری هستند که با سکوت مبتنی بر فریاد خویش و با فریاد مبتنی بر سکوت خود، هماره در مقام دفاع از حقوق مردم، فرهنگ سازی و نقدی عینی و عملی ناکارآمدی مسئولان منطقه ای و دولتی و دفاع مستمر از حقوق مردم و جامعه برآمده اند اما به مانند شما و برخی دیگر ادعائی ندارند و نامشان، سکوت است و جهتشان، فریاد است...... باقی را خود بهتر می دانید. موفق باشید

                  • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 1 1
                    جمعه 27 بهمن 1391-0:0

                    از دوست عزیزی که با عنوان همان رودپی سابق کامنت گذاشتند تشکر می کنم و قصد حقیر هم نیت خوانی نبود و خداوند همه ما را بیامرزد و در دنیا و عقبی اهل گرداند و شما که یادگار گرانبهایی از ترکش های زجر دهنده را حامل هستید و قطعاً عزیزتر از حقیر در درگاه خداوند می باشید انشاء الله دعایی مقبول برای حقیر پر تقصیر بفرمائید و برای همه مسئولان هم دعای عاقبت به خیری عنایت فرمائید. اگر کلامی در تکدر خاطر حضرتعالی از بنده صادر شد عذرخواه هستم و الحمدلله هر دو همراه ولایت و عزت و سلامت هستیم و خطای مسئولان را نه توجیه گر که منتقد و تدکر دهنده هستیم. شاید در بین دوستانی که با ادبیات منطقی بخواهند سیاستی را نقد کنند رتبه پائینی نداشته باشم و قلمم موجبات دلخوری بسیاری را برانگیخته است و گلایه های زیادی را به جان خریده ام. اما عمل به حق و فعل نیک و عدالت محورانه باید موجب تشکر باشد و این به معنای تائید همه اعمال بالکل نیست و به دوست عزیزی که با عنوان سکوت مرا اهل حزب باد قلمداد فرمودند و فرمودند که مسیر وزش باد از کجاست و آفتاب وی کجاست و چندین مورد وهن آمیز را نثارم فرمودند اولاً با سلام استقبال می کنم و ثانیاً معروض می دارم که بله با شما هم عقیده ام که ادب مرد به ز دولت اوست ولی اعتقاد دارم که دوصد گفته به ز نیم کردار نیست. من در این مسئله از کارکرد مبتنی بر عدالت در مورد بخش رودپی شمالی حمایت کردم و تا آخر هم پای آن ایستاده ام و اعتقاد دارم و در روز معارفه بخشدار هم در میان جمع عرض کردم که این کف خواسته های ما بوده و سقف خیلی فراتر از این ها است. نه حق ما که عددی نیستیم و به قول برادر سکوت شاید نان به نرخ روز می خوریم ولی عدالت را در مورد خاص فرح آباد به این صورت می بینیم که حق مرکز بخش برای رودپی شمالی و جنوبی هر دو مال فرح آباد بود و با این کار نصف حق فرح آباد بزرگ به آن داده شد. این امر تشکر از مورد خاص بوده و چشم را بر روی واقعیات دیگر به هیچ وجه نبستم و این تهمتی بیش نیست. انشاء الله خداوند شما و ما همه را ببخشاید که بر اساس گمانها و ظن ها روی همدیگر قضاوت های عجولانه و احساساتی می کنیم و خود را در پیشگاه خداوند به دهکار همدیگر می کنیم. قضاوت شما از ریشه نادرست است و موقعیت حال من بیانگر پرداختن جریمه های مربوط به حقگویی و دفاع از مواضع حقیقت و عدالت است و در این مسیر یاران زیادی را از دست دادم و به قول امیر بیان و اهل ایمان "حقیقت حتی یک دوست هم برایم باقی نگذاشته است. من این مواضع تند و ادبیات کوبنده آقای سکوت را به حساب بخشی از جریمه هایی که در راه حقگویی باید پرداخته شود قلمداد می کنم و از آن استقبال می نمایم.

                    • پنجشنبه 26 بهمن 1391-0:0

                      این آقای رنجبر بالاخره کدوم طرفیه؟ در قضیه تعرض به خبرنگاران در سرخرود فریاد وای قانونا، وای چنین و وای چنان سر داد، اما الان در مقام تعریف و تمجید همان مسئولان دولتی و قانونی و تائید ادبیات موهن آقای ماون استاندار برآمده اند؟ مسیر وزش باد از کجاست و آفتاب وی کجاست؟ از ایشان بعید است از همان ادبیات معاون استاندار ... استفاده کنند؟! ادب مرد، به ز دولت اوست...؟!

                      مگر از رئیس جهمور و دولت وی کم شاهد استفاده از ادبیات وهن امیز نسبت به مردم و جامعه و مسئولان و دیگر کشورها بوده ایم و یا نخواهیم بود؟! بهتر است به جای این همه مصلحت اندیشی های بی حاصل و بدور از انتظار مردم و منطق، اندکی چشمان خویش را به روی واقعیات و معضلات مازندران و کشور باز کرده و وضعیت ناکارآمدی مسئولان دولتی و این دولت را به راستی و درستی و بر اساس اسناد و مدارک کارشناس، نه آمارها و وعده های غیر واقع دولتی ارزیابی نمائید؛ دولتی که صدای همگان اعم از مردم، مراجع عظام، مسئولان قضائی و قانونی کشور و....را درآورده است. استاندار و معاون وی نیز در راستای منویات و مصالح سیاسی همان دولت عمل می کنند! آقای رنجبر و معاون محترم استاندار، حکایت شما و همگان جز این نبوده و نخواهد بود :

                      به گورستان گذر کردم کم و بیش

                      بدیدم حال دولتمرد و درویش

                      نه درویشی به خاکی بی کفن موند

                      نه دولتمرد بُرد از یک کفن بیش...!؟

                      اینهمه شعار و مصلحت گرائی برای چه و کی و تا کجا؟؟!!!

                      • همان اهل رودپیپاسخ به این دیدگاه 1 1
                        پنجشنبه 26 بهمن 1391-0:0

                        حاج غلامعلی عزیز - برادر مومن من

                        بخدا هیچکس از شکر التفات مسئولین کوتاهی نمیکند و احسنت بر شما برادر عزیزم که شکرگزار حتی یک مورد عمل خوب اقایان هستید ولی موضوع اهانت و هتاکی من به معاون محترم نبود که خدا نیامرزد مرا اگر چنین نیتی داشته باشم و خدا از هز هتاکی نگذرد اما خودمانیم - مرد مردانه - ایا این حرف از یک مسئول قابل قبول است که جواب توهم یا تردید یا سخن درست کسی را اینطوری بدهد و با ادبیات دور از شئونات اسلامی از ( ازادی ) حرف بزند ؟ مازند نومه بخش اساسی پیام مرا سانسور کرد (خدا اورا نیامرزد اگر همین اشاره را هم سانسور کند ) ولی من که گفتم دلم نمیاید جنابعالی که دم از دیانت و ولایت میزنید به روی خود نیاورید که سخنانی انطور پرخاشگرانه زیبنده مسئول اسلامی وولائی نیست و بیخودی همه چیز را گردن استکبار و فتنه و غیره نیندازیم . اقایون وقتی بقول حضرت اما (ره )گرفتار منیت میشوند و میخواهند برای بقائ برسر قدرت شکم همدیگر را پاره کنند و گوش به اندرزهای حکیمانه رهبر عزیز نمیدهند ایا در خط ولایتند؟ بر من لعنت اگر قصد متلک گوئی داشته باشم و ناچارم بگویم که این چند عدد ترکش بافی به اندام زخمی من نخواهد گذاشت که من از ولایت دور بشم اما بهمین دلیل نمیتوانم ببینم و دم نزنم...!

                        • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 1 1
                          پنجشنبه 26 بهمن 1391-0:0

                          به برادری که فرمودند همان بهتر که حاج غلامعلی ها موید شما باشند عرض سلام دارم و توضیحاً عارض می شوم که این حقیر در برابر خدمت بزرگی که ایشان کردند تقدیر نمودم و مصدق و مجری شریفه لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق شدم که باید در برابر خدمت شاکر بود و این تشکر باید شامل مخلوق بشود تا رضایت خالق حاصل شود. حال اگر حاج غلامعلی به زعم برادر بزرگوار از ارزشی برخوردار نیست شما با بزرگواری و ارزش والایی که به لحاظ اخلاقی و تدین و نیک اندیشی و زبان لینه مورد تاکید اسلام دارید حقیر پر تقصیری همانند حاج غلامعلی ها را مورد عفو و بخشش قرار دهید تا شاید خالق متعال هم از او راضی باشد. آنچه مورد تائید قرار گرفت فرمایش درر بار مقام شامخ ولایت مبنی بر فتنه انگیز بودن کاربرد کلید واژه انتخابات آزاد است و حاج غلامعلی آن را به برنامه مدون و قابل عملیاتی کردن رسانه های استکبار با پشتوانه سیا و ام آی سیکس قلمداد می کند و نظری هم به نیروهای داخلی و کسانی که بر اساس احساسات آن را بکار می برند ندارم. مطمئن هستم که با همین کلید واژه و یا با تغییراتی می خواهند خیلی ها را در دام بیندازند و هشدار دادن برای افزایش آگاهی مردم و جلوگیری از در دام افتادن جوانان و اهل علم و حلم وظیفه هر نویسنده و قلم به دستی است. اگرچه مورد عتاب و خطاب و سرزنش و متلک و هتک قرار گیرد. انشاء الله خداوند من و شما هر دو را ببخشاید و اهل بهشت گرداند و عاقبت همه ما ختم به خیر بشود. بار دیگر از مرحمت و زحمات مقامات استانداری در اجرای حداقل های مربوط به عدالت در مورد فرح آباد و جلوگیری از وقوع یک ظلم تاریخی و زشت و بازگرداندن اتحاد و وحدت به مردم منطقه علی الخصوص از استاندار محترم و آقای هادی ابراهیمی از صمصم قلب تشکر می نمایم. برادر شما حاج غلامعلی یا همان غلامعلی رنجبر.

                          • چهارشنبه 25 بهمن 1391-0:0

                            وي ادامه داد : ما در کجا بوده ایم و الان کجا هستیم ، مقدرات ما را آمریکا واسرائیل به وسیله سرمایه داران و کمپانی های خود تعیین می کردند! درست می فرمایید.!!! اما الان مقدرات کشور به دست چین و روسیه تعیین می گردد! کشورهای کمونیستی ( بی خدا )!!!

                            • اهل رودپی از قضا!پاسخ به این دیدگاه 0 1
                              سه شنبه 24 بهمن 1391-0:0

                              بله همان بهتر که امثال حاج غلامعلی ها تائئید کننده شما باشند که یعنی دارند پوست خریزه زیر پایتون میندازند !... پس مثل همین استاندار نجیب باش تا حبیب باشی و مردم ترا دوست داشته باشن... تو از ما هستی و دلمان نمیخواد از دست بدیم اما...قربان شما

                              • دوشنبه 23 بهمن 1391-0:0

                                آقای معاون. بهتر نیست در مقام معاونت استانداری از ادبیات مبتنی بر دیپلماسی درست، محترمانه، منطبق با قانون استفاده ...کلماتی مانند " سطل آشغال- قلدران بین المللی- غارت و...."؟! ...

                                • غلامعلی رنجبرپاسخ به این دیدگاه 1 1
                                  دوشنبه 23 بهمن 1391-0:0

                                  برادر ابراهیمی خیلی زیبا فرمودید واقعاً ادعای مسخره انتخابات آزاد که کلید واژه جدید استکبار برای ایجاد و توسعه ناآرامی در انتخابات پیش رو و مسئله سازی برای نظام است فقط به درد سطل آشغال می خورد. من از این طریق می خواستم از زحمات جناب آقای استاندار و حضرتعالی برای بخش رودپی شمالی و حضور با ابهت و ارزشمند استاندار محترم و هیات همراه برای افتتاح بخش تشکر و قدردانی نمایم و از جنابعالی که زحمات زیادی را متقبل شده اید و کج خلقی های زیادی از حقیر را نیز تحمل فرمودید صمیمانه تشکر می نمایم.

                                  • دوشنبه 23 بهمن 1391-0:0

                                    *بسمه تعالی*

                                    جناب آقای دکتر ابراهیمی معاون محترم سیاسی و امنیتی استانداری

                                    جناب آقای دکتر شجاعی نماینده محترم مردم ساری در مجلس شورای اسلامی

                                    جناب آقای مهندس دامادی نماینده محترم مردم ساری در مجلس شورای اسلامی

                                    جناب آقای مهندس جواد واحدی فرماندار محترم و پرتلاش شهر ساری

                                    جناب آقای مهندس نقیبی ریاست محترم شورای اسلامی شهر ساری

                                    جناب آقای مهندس مهدی عبوری شهردار محترم و پرتلاش شهر ساری

                                    ریاست محترم شورای اسلامی شهر ساری

                                    موضوع : رفع سد معبر بخش تصادفات بیمه ایران در کوی شهید کریمیان و کوی شهید خیری مقدم بلوار آزادی ساری

                                    سلام علیکم

                                    به استحضار می رساند سرپرستی بیمه ایران واقع در بلوار آزادی در اقدام غیر کارشناسی و بی توجهی شهرداری وقت ، پارکینک اداری و پارکینک صنعتی تخلیه و بارگیری اتومبیلهای تصادفی و قطعات تعویضی را به درون کوچه باریک محله قدیمی شهید کریمیان و شهید خیری مقدم قرارداده و زندگی اهالی مومن و شهید پرور از کارگران ، کارمندان ، فرهنگیان ، خانواده شهدا و جانبازان و کسبه محل را با سدمعبر کامیونتهای جرثقیل دار حامل اتومبیلهای تصادفی دچار مشکل نمود و هرروز شاهد درگیری و فحاشی رانندگان و مزاحمت نوامیس اهالی می باشیم و به علت راه بندان و سد معبر اتومبیلهای اسقاطی قادر به تردد و حتی حضور آمبولانس و اعزام بیماران و جانبازان به بیمارستان نمی باشیم .وقتی که اهالی مومن ، انقلابی و شهید پرور این محلات قدیمی مجوز و هزینه های پروانه ساختمان و عوارض شهرداری را پرداختند آیا واحد صدور پروانه ساختمان شهرداری ساری اجازه داشت این مجوز نابجای گاراژ صنعتی را در محدوده مسکونی داخل شهرصادر کند . لطفا بررسی و رفع مشکل نمایید تا لااقل بیمه ایران بخش بازدید اتومبیلهای تصادفی را به خارج شهر منتقل نمایند . چرا بخش بازدید تصادفات را از خیابان فرهنگ به یک کوچه باریک آوردند . لطفا به داد مردم برسید .

                                    با تشکر

                                    رای دهندگان شما ، اهالی و ساکنین کوی شهید کریمیان و کوی شهید خیری مقدم بلوار آزادی ساری

                                    رونوشت : مطبوعات و رسانه ها

                                    - مدیرکل محترم بیمه ایران جهت اطلاع و پذیرش مسئولیت هرگونه عواقب قانونی ناشی از سد معبر اهالی مومن و شهید پرور


                                    ©2013 APG.ir