ونگ وا،بدون ونگ،بدون وا!
به بهانه انتشار"ونگ وا"، آلبوم جدید موسیقی مازندرانی/ آلبوم"ونگ وا" در ادامه آثار پیشین گروه رمضانی است،با همان فضا سازی ها و رنگ آمیزی و مدولاسیون تکراری/ شعرهای این آلبوم بسیار ضعیف است و ظرفیت قرار گرفتن روی آهنگ ها را ندارد.
مازندنومه،سردبیر:تازه ترین آلبوم موسیقی مازندرانی با عنوان"ونگ وا" به خوانندگی سید کاظم حسینی-هنرمند بابلی-و موسیقی رجب رمضانی-هنرمند قائم شهری- و به تهیه کنندگی شرکت نسیم مهرآوا منتشر شد.
در این آلبوم 7 قطعه باکلام گنجانده شده است:بهارون،لالایی،بلاره،اساره سو،دل آرزو،دو به دو و کتولی.
باید گفت "ونگ وا" نخستین آلبوم مستقل سیدکاظم حسینی است.او پیش از این اجرای تک قطعه هایی را در صداوسیما و نیز محافل و جشن های خصوصی و دولتی تجربه کرده بود.
حسینی متولد 1335 بابل و معلم بازنشسته است که از سال 1368 خواندگی را آغاز کرد.نخستین قطعه باکلام حسینی"نارنج بو" بود که برای برنامه رادیویی گلبانگ ساحل اجرا شد.
باید گفت آلبوم"ونگ وا" در ادامه آثار پیشین گروه رمضانی است،با همان فضا سازی ها و رنگ آمیزی و مدولاسیون تکراری.
تقریبا بیشتر آهنگسازان در مورد اینکه باقی ماندن در یک تنالیته در طول یک قطعه یا آلبوم از نظر زیبایی شناسی نامطلوب است،توافق دارند.
عمل مدولاسیون یعنی تغییر تنالیته، یکی از مهم ترین منابع تنوع در موسیقی است که متاسفانه در آلبوم های محلی سال های اخیر،به جز یکی دو مورد از جمله آلبوم "رونما"ی استاد خوشرو-که تنظیم آن به جوان تر ها سپرده شد-رعایت نشد.
در "ونگ وا" این نوازندگان هنرنمایی کرده اند:تنظیم موسیقی و نی و سه تار:سیاوش طالبی،دوتار:رجب رمضانی،بم تار وسه تار:عرفان عزیزی،سنتور:نغمه رمضانی،دف و دهل و نقاره:صبا رمضانی،کمانچه:مازیار منصوری،دف:حسین حسینی،لله وا:محمد قدیر،تار:سرمه طالبی و تار و بم تار:پویا تاجر مشایی.
رجب رمضانی
شعر تعدادی از قطعات،پیش از اجرا به وسیله ابوالقاسم عبدالهی-مجری پیشکسوت رادیو مازندران-دکلمه شده است.
حضور سازهای ایرانی در کنار سازهای مازندرانی و حتی دکلمه شعرها سبب نشده ضعف بزرگ اثر-شعر-پنهان بماند. شعرهای این آلبوم بسیار ضعیف است و ظرفیت قرار گرفتن روی آهنگ ها را ندارد.(هر چند آهنگی خاص و ماندگار که در حافظه بلند مدت شنونده باقی بماند و خاطره انگیز شود،در این مجموعه وجود ندارد.)
شاعر "ونگ وا" مرضیه بابایی است که پیش تر چند مجموعه چاپ شده از آثار شعری او را دیده بودم و دانستم در عرصه شعر حرف خاصی برای گفتن ندارد،هر چند 15 جلد کتاب شعر بیرون داده است!
او متولد 1337 بابلسر است و حدود 15 جلد کتاب شعر(دو مجموعه مازندرانی و 13 مجموعه فارسی) به چاپ رسانده است.
کمیت شعرهای شاعر بابلسری می لنگد و بدجور به قطعات آلبوم، صدمه وارد کرده است.بسیاری از ابیات ترانه ها، شبیه بیت های فولکلوریکی است که به خاطر داریم.برخی بیت ها را که می شنوی احساس می کنی پیش تر نیز آن ها را شنیده ای و تکراری به نظر می رسد!
شاعر در استخدام واژه های اصیل و متنوع مازندرانی ناتوان است و فضای شعری اش دور چند واژه و اصطلاح ساده می گردد.
شعر و موسیقی هر دو هنری کاملأ مستقل اند و هر دو باید به تنهایی قادر به بیان مقصود هنرمند باشند،اما جالب این که موسیقی ایرانی به دلایل گوناگون و ممنوعیت شدیدی که از دوره ی صفویه به بعد بر آن تحمیل شد، ناگزیر برای حفظ و تداوم خود به شعر و آواز -که آزاد بود- متوسل شد و چون قادر به حضور رسمی در جامعه نبود ناچار در پناه کلام به حیات خود ادامه داد.
در واقع در این نوع موسیقی، احساس شاعر منعکس می شود نه موسیقیدان، و نوازنده در خدمت شعر قرار گرفته و کارگزار آن می شود، موسیقی عملأ فاقد بیان تعبیر و تفسیر می شود و عامل یاری دهنده و کامل کننده ی حس و حال شاعر است،در نتیجه نقش شاعر برجسته می شود تا موسیقیدان.
هم اکنون در موسیقی ایرانی آن قدر به نقش کلام اهمیت داده شده که خوانندگان موسیقی را در بیان و قالب شعر می دانند و سایر عناصر را کارگزار و سیاهی لشکر، و معتقدند موسیقی باید حول و حوش کلام باشد و بعد از ختم شعر آن را تکرار کند، به همین دلیل در کشور ما در صورت موفق بودن ترانه ای خواننده مطرح می شود نه آهنگساز و آهنگسازان که سال ها تجربه و تعلیم و آموزش را پشت سر نهاده اند.
آن چه که ما از پیوند شعر و موسیقی ایرانی می دانیم همین است که گفتیم،اما در "ونگ وا"کار بر عکس شده و این موسیقی است که بر شعر می چربد!شعر هیچ کمکی به ارتقای کیفیت مجموعه نمی کند و درجا زده است.به چند بیت توجه کنید:
لالالالا گمبه شه جوون سه / اسبه رو،ته کچیک دهون سه
لالالالا گمبه ته قد بالا / ته مار ته دتا چش فدا
لالالالا گمبه مه گل ریحون / ته مار از داغ ته بهیه مجنون
لالالالا گمبه مه گل چایی / ته پلی بخته ته جان دایی...(قطعه لالایی)
یا:
خور بیاردنه مه یار بمو / تفنگ داشته،اسب سوار بمو
خدا خدا زمبه روز بوه تاریک / مه یاره بهووین بیه مه نزدیک...(قطعه اساره سو)
یا:
امروز خامبه بورم شه یار پلی / من و وه بخوندیم گلی به گلی
اتاره من گمبه، اتاره ته بوی / من هسمه مجنون،ته هسی لیلی...(از قطعه دل آرزو)
شعر و موسيقي و كاربرد آن در زندگي مردم مازندران در اشعار مازندراني خصايص اقليمي و طبيعي منطقه ، به وضوح ديده مي شود و عناصر زنده و ملموس طبيعت ناهمواري ها ، كوه جنگل ، دريا ،كار دام داري و كشاورزي به گونه اي در تصاوير هنري آن راه دارد .
هنرمندان عامه در محافل و به تناسب ، بداهه سرايي مي كنند وشعر مي سرايند و يا ترانه هايي را به تناسب آن مجلس مي خوانند.اين دسته از هنرمندان كه در گذشته ، حضور چشم گيري داشته اند، در زبان بومي و محلي عنوان هايي هم داشته اند مانند"شعر خون" و از همین اصطلاح شعر خون می توان به اهمیت و جایگاه شعر در موسیقی مازندرانی پی برد.
موسیقی و شعر از قدیم الایام با یکدیگر توأم بوده اند. از آن زمان ها که آدمی بر اثر ترس از عوامل طبیعی، خدایان پرستی را پیشه ساخت و به منظور جلب رأفت ارباب به انواع پایکوبی و سرودخوانی پرداخت، کلام با موسیقی توأم بوده است.
شعر تسلّي بخش ناكامي ها و موسيقي مونس و غمخوار دوران تنهايي ها و سختي ها و بدبختي هاي بشر بوده است.
شعر و رقص و موسيقي زاده طبيعت و فرزند يك مادرند يا به عبارت ديگر تناسب در وزن كه به قالب الفاظ در آيد شعر است و هر گاه به صورت نغمه جلوه گر شود موسيقي و اگر به شكل حركت و جنبش خارجي بيرون آيد رقص است.
متاسفانه نخستین آلبوم سید کاظم حسینی که او برای درست خوانی و تزیین صدا تلاش فراوانی کرده است،از حیث شعر (و نیز تنظیم معمولی و دم دستی آهنگ ها) کار ماندگاری از آب در نیامده است.
گروه امیرپازواری که با اندکی تغییر در نفرات،آلبوم ونگ وا را تولید کردند
شرکت نسیم مهرآوا که آثار درخوری را در حوزه موسیقی محلی انتشار داده است و تلاشش شایسته قدردانی است،،گاه تک مضراب هایی را مثل این کار و یا آلبوم هایی نظیر "گل مازرون" می نوازد و مجموعه هایی را منتشر می کند که خوشایند ذوق و سلیقه حداقل خاص نیست.
قطعه "دل آرزو" را از آلبوم "ونگ وا" در قسمت پادکست مازندنومه قرار داده ایم که می توانید گوش کنید.
- شنبه 26 اسفند 1391-0:0
دوستان عزیز ونگ و وا نام آلبوم نخستین جشنواره شعر و موسیقی مازندرانی در تالار وحدت است که توسط پارپیرار چاپ شد.
این نام چگونه روی آلبوم دیگه ای قرار داده میشه؟!!!
- پنجشنبه 24 اسفند 1391-0:0
پاسخ به aria:
ما در کامنت ها نه شماره تلفن می خواهیم،نه نشانی و نه حتی نام و اجباری به درج این مشخصات نیست؛اما خوانندگانی که برای ما مطلب ارسال می کنند،باید با نام و مشخصات شان باشد.
حتما" به ما حق می دید که مطالب بدون نام و نشان را انتشار ندهیم.
البته عزیزانی که تمایل دارند نام شان محفوظ بماند می توانند تقاضا کنند،اسم شان کنار مطلب درج نشود،اما ما با هرگونه مطلب بدون نام و مشخصات برای درج این پایگاه خبری معذریم. - پنجشنبه 24 اسفند 1391-0:0
مدیریت مازند نومه درود بر شما ..شما در بخش ثبت نطرات دو کادر بیشتر ندارید
حالا به چه دلیل اصلا تلفن و آدرس پیام گزار را می خواهید قابل درک نیست
اگر شما به نظرات دیگران احترم میگذارید و انتقاد پذیر هستید بنا براین معنایی ندارد آ
آدرس و شماره تلفن منتقد را داشته باشید .در اصل لزومی هم نخواهد داشت مدیریت
محترم ..زنده باشی بدرود.... - سه شنبه 22 اسفند 1391-0:0
دوست نقاد،ما از انتشار مطلب بدون نام و نشان و نشانی و شماره تلفن فرستنده معذوریم.
- سه شنبه 22 اسفند 1391-0:0
مازندنومه هم نشان داد که نقد را بر نمی تابد. من بعد از اندی آمدم و نقدی راجع به سریال پایتخت در کمال ادب نوشتم ولی مازندنمه آن را سانسور کرد. برای اینکه هیچ بهانه ای برای عدم دریافت وجود نداشته باشد یکبار دیگر آن را می فرستم.