درسی از یک الاغ!
الاغی که درس عبرتی به نلسون داد و قطب نمایی که پدر اینشتین هدیه داد توانستند سرنوشت یک کشور و حتی مرزهای علم در جهان را دستخوش تغییر قرار دهند/در یک جهان انسانی، حتی یک الاغ را هم نباید نادیده گرفت.
مازندنومه؛یادداشت مهمان،محمدعلی پاسندی،ساری: نلسون ماندلا (-1918 ) در کتاب "راه دشوار آزادی" (چ سوم ؛تهران، اطلاعات ، ص 22) به نقل خاطره ای از دوران کودکی خود می پردازد:
«یک روز یک الاغ سرکش درس خوبی به من داد . آن روز ما به نوبت سوار الاغ شدیم و وقتی نوبت به من رسید و روی آن پریدم، الاغ به طرف یک بوته ی خار در آن نزدیکی دوید و سرش را خم کرد و سعی کرد مرا به پایین بیندازد که موفق هم شد . خارها به دست و پای من فرو رفتند و آن را خراشیدند و بدتر از همه جلوی دوستانم خجالت زده شدم. آفریقایی ها مانند مردم مشرق زمین دارای نوعی غرور هستند که چینی ها آن را آبرو می خوانند . آبروی من پیش دوستانم ریخته بود ، من این درس را آموختم که تحقیر دیگران موجب رنج بیهوده ی آنها و متحمل شدن سرنوشتی نافرجام می شود» .
از این نکته نیز نباید دور شد که تجربه های دوران کودکی می تواند در شکل گیری رفتارهای دوران بزرگسالی مؤثر واقع شود .
در مورد اینشتین (1955-1879) هم ماجرای درخور توجهی وجود دارد . او چندان علاقه ای به ویژه به درس های حفظ کردنی نداشت . بر خلاف باور عموم که اینشتین را فردی با ضریب هوشی بسیار بالا می دانند ، باید گفت که او از هوش متوسطی برخوردار بوده است.
او حدود 12 ساله بود که پدرش به او یک قطب نما هدیه داد. این قطب نما اگرچه هدیه ای کوچک و کم بها بود، اولین جرقه های تحقیق و پرسشگری را در درون اینشتین روشن کرد .
او مردی پر تلاش بود ، چنان که ادیسون و سایر پژوهشگران بودند . این قطب نمای کوچک توانست از اینشتین چنان اندیشمندی بسازد که اصول موضوعه ی مکانیک نیوتنی را اصلاح کند و جهان بینی جدیدی بنا نهد.
الاغی که درس عبرتی به نلسون داد و قطب نمایی که پدر اینشتین هدیه داد توانستند سرنوشت یک کشور و حتی مرزهای علم در جهان را دستخوش تغییر قرار دهند.
استیفن هاوکینگ( - 1942 ) روزی گفته بود: پروانه ای با به هم زدن بال هایش در توکیو می تواند باعث ریزش باران در پارک مرکزی نیویورک شود» (جهان در پوست گردو؛ ترجمه :رضا راهدار، چ1؛ تهران: برجیس، 1384 ، ص113) .
این نشان دهنده ی اهمیت توجه به نکته های کوچک در مسیر زندگی است . و این یعنی : در یک جهان انسانی، حتی یک الاغ را هم نباید نادیده گرفت.
- دوشنبه 28 اسفند 1391-0:0
جناب مازندنومه. اگر به اکثر نظرات این پست یا پست های دیگر توجه کنید می بینید که اکثر نظرات مربوط به کَل کل نظردهندگان است، که اغلب هم بی ربط به مقاله ارائه شده بیان می شود.
گویا کسی اصل مطلب مندرج در مقاله را درک نکرده و افراد اغلب دوست دارند فقط سر به سر هم بگذارند.
در مطالبی که ذیل جدایی غرب استان از شرق هم نظراتی که اعلام شد نشان از درگیری زبانی و عدم سازگاری مازندرانی ها با هم دارد. حتی مطلبی که در مورد سوادکوهی ها و پیوستن آنها به تهران درج شد هم شامل نظرات غیرکارشناسی است و وقتی به بخش نظرات نگاه می کنید حجم زیادی از مطالبی غیر مربوط را می بینید.
البته این عیب مازندنومه نیست. نظر بنده این بود که مازندرانی ها در فضای اینترنتی با هم درست رفتار نمی کنند. بیایید این را بپذیریم.
البته از شما ممنونم که نظرات را بی کم و کاست درج می کنید تا ما از نظر اجتماعی و رفتار اجتماعی هم استانی های خود را بیشتر بشناسیم - يکشنبه 27 اسفند 1391-0:0
خوب برای عادل لا اقل یک خونه 15 میلیاردی باقی مونده و کلی پول توی حساب بانکی اش که هر وقت اراده کند سفرهای خارجی اش رو به راه است. ولی خوش انصاف ناقلا تا دم در خونه اش را هم با ترس و لرز بیرون میاد و از این بابت در آمدی که ندارد هیچ ضررهای هنگفتی هم می کند.
پشتیبان ناقلا و امثالهم کیستند که در مواقع حساس هوایش را داشته باشند.
در مورد آقا یا خانم زیبا عرض تشکر دارم که ناقلا را تا مرتبه استاد ناقلا ترقی دادند و بسی جای افتخار است که مسئولان استان دست به دست هم بدهند تا جایگاه شابسته و درخور ناقلا را فراهم کرده و با سلام و صلوات از ایشان تقاضا بکنند تا بر کرسی صدارت استانی جلوس فرمایند. - شنبه 26 اسفند 1391-0:0
جناب مازندنومه عزیز
پرخاشگری نیست البته بدنی !! پنهانکاری است که عمق فاجعه سنگین تر است !!!
یک طرفه به قاضی رفتن است !!
البته لازم به ذکر است در جواب ناقلا که :نلسون ماندلا از یک الاغ درس گرفت در حالی که ما با یک گله الاغ وسایر وحوش و حیوانات عمرا درس بگیریم ؟!!
خسته شدیم از بس (م.ر) و (س .ش .ک . ل.)، (الف . ب. ج . د. ر) و ....شنیدیم لطفا جرات شفاف سازی داشته باشید مثل عادل فردوسی پور که خوب حال خیلی ها را جا می آورد . سپاس - جمعه 25 اسفند 1391-0:0
جناب علیرضا؛در مورد پرخاشگری در مازندنومه با ذکر مصداق/مصادیق توضیح دهید تا پاسخگو باشیم.کجا و کی؟سپاس
- جمعه 25 اسفند 1391-0:0
با سلام و درود به آقای محمد علی پاسندی! من 1% احتمال می دهم که شاید این یک گفته طنز و تراژدیک زیبا و هشیارانه و آگاه کننده باشد و هرگز چنین اتفاقی برای این شخصیت بزرگ و معروف و محبوب دنیا نیفتاده باشد! شاید ایشان می خواهند به مردم های کشور دنیا برسانند! که الاق ها و خرها و گاوها و گوسفندها ی فهیم بعضا کشورهای باخرد و آزاد و مرفه دنیا مجانا سواری نمی دهند! باید مثل کشورهای دیکتاتوری و مستبد دنیا آرام آرام بر روی الاق نشست!! نه پرید!!!= رم کردن!
- جمعه 25 اسفند 1391-0:0
جدیدا به نکته جالب و عجیبی در سایت مازندنومه برخورد کردم. نمیدونم چرا وقتی یک یک مازندرانی یک مقاله مینویسه همه سعی می کنند ایراد بگیرن . ولی وقتی یک مقاله رو یه آدم غریبه غیر مازندرانی مینویسه کسی صداش در نمیاد.
ایراد گرفتن کار راحتیه. بهتره ما مازندرانی ها یه کم گوش دادن رو یاد بگیریم و دائم این همه از همه ایراد نگیریم.
خیلی ها توی این استان دست به قلم هستن ولی بخاطر جو نامناسبی که توی فضای اینترنتی وجود داره ترجیح میدن فقط کار کتابخونه ای انجام بدن و مطالبشون رو فقط برای خودشون نگه دارن.
به نظر باید یه کم به بی سواد ها و با سوادهامون فرصت بدیم که حرف بزنن. مردم خودشون عقل دارن و اون چیزی که لازمه رو درک می کنن.
جدیدا فضای اینترنتی توی سایت مازندنومه به پرخاشگری زبانی کشیده شده. امیدوارم مدیریت سایت برای این مساله فکری بکنه
- پنجشنبه 24 اسفند 1391-0:0
1-اگرچه نلسون ماندلا از یک الغ درس گرفت و شد نلسون ماندلا اما ما از انسان اندیشمند هم درس نمی گیریم و چه می شویم؟
2-انیشتن در تمام جنایاتی که بشر در انفجارهای اتمی انجام می دهد شریک جرم است و کشف اتم هم ربطی به او ندارد بلکه او با مسئولیتی که روزولت رئیس جمهوری وقت آمریکا به ایشان داده بود، یافته تحقیقاتی همکارش را که برای اظهار نظر به ایشان داده بود را دزدیده و با تعویض نام به نام خود تحویل روزولت داد و آن را به نام خود ثبت کرد. به هر حال خود او در عذاب ناشی از انفجار اتمی در هیروشیما و ناکازاکی به همراه یک نفر دیگر بقیه عمر خود را صرفاً به تکمیل نظریه های خود از طریق ریاضیات مشغول بود و ابراز داشت اگر دوباره متولد می شدم دوست داشتم فقط یک آهنگر باقی بمانم.
3-... در آلمان به کسی که مسئول دوشیدن گاوها است مرخصی داده نمی شود و یا اگر بخواهند به او مرخصی بدهند، لباس کاری را که او می پوشید و با آن برای شیردوشی اقدام می کرد را بر تن کارگر جدید می کردند تا در اثر استشمام بوی اولی گاو شیر خود را ندزدد و شیرش کم نشود. باید ثبات مدیریت را از گاو یاد گرفت و هی تند و تند اقدام به تغییر مدیران نکرد تا خانم وزیر به خاطر تماس با یک فردی که مورد طبع رئیس نبوده صبح فردا برکنار نشود یا طرف در سنگال حکم عزلش صادر نشود. - پنجشنبه 24 اسفند 1391-0:0
آقای محمد پاسندی عزیز
خیلی وقت است که جنابعالی میخواهی مطلبی بنویسی در بهنگر یا مازند نومه بزنی این بود آن همه تدارک دیدن؟
نمیدانم چرا بعضی ها فکر میکنند باید نصیحت به دیگران بکنند در حالیکه خود به نصایح فراوانی نیازمند هستند
خواهشا مطالب کیفی را بگذارید تو را به جان هرکی دوس دارید سطح مازند نومه را اینقدر پایین نیاورید