تعداد بازدید: 2154

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 10 ارديبهشت 1392-1:37

مثلث اندیشه ها/آرایش سیاسی در انتخابات 24 خرداد

تحلیل انتخاباتی/آنچه این دور از انتخابات را متفاوت از انتخابات ادوار گذشته می سازد این است که در انتخابات پیشین تکثر افراد در قالب اصلاح طلب و اصولگرا شکل می پذیرفت اما پس از انتخابات 88 و مجلس نهم دیگر این تکثر افراد جای خود را به تکثر گفتمانی و ساختاری داده است و خود پیدایش زیر مجموعه ها و شاخه های دیگر در دو جریان اصلی شده است.


مازندنومه؛یادداشت مهمان،حسن قمی:هرچه زمان انتخابات 24 خرداد و ریاست جمهوری پیش تر می آید تلاش های جریان ها و شکل گیری آرایش سیاسی کشور برای سهم گیری از این رقابت،رنگ و بوی متلاطم تری به خود می گیرد.

درحالی که هر روز می گذرد و زمان برای انتخابات 92 کوتاه تر می شود،چهره های سیاسی متنوعی به عرصه رقابت انتخاباتی پا می گذارند اما در این میان نبود احزاب باعث شده که شاهد آن باشیم تا چهره ها و شخصیت ها به جریان های سیاسی و قطب تبدیل شوند.

مطمئناٌ تبدیل شدن چهره ها و شخصیت ها به جریان های سیاسی ضعف بزرگ در فضای سیاسی کشور قلمداد می شود، چراکه کشور بیشتر از آنکه نیازمند این گونه چهره ها باشد نیازمند آن است تا با متکی بر احزاب و تفکرات و برنامه های مدون مسیر پیشرفت و توسعه را طی سازد.

هرچند در این مجال بررسی ضرورت شکل گیری احزاب در کشور مورد بحث و گفتگو نیست اما نباید فراموش شود که وجود احزاب و مدنیت سیاسی نقش موثری در معرفی نامزدهای برنامه محور دارد.

به هر روی در نبود احزاب، بررسی و شناخت آرایش سیاسی و چگونگی دسته بندی های سیاسی در صحنه انتخابات92 هم می تواند بخشی از این مسیر را سپری کند.

تاکنون 10 دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شده و در هریک از این انتخابات، معمولاٌ رقابت ها به صورت دو قطبی بوده است.

پس از حذف لیبرال ها به دلیل رویکرد ضد انقلابی در انتخابات اول، رقابت در درون نیروهای خانواده انقلاب به پیدایش دو جناح موسوم به چپ و راست شد.

هرچند در ورطه زمانی انتخابات مجلس پنجم همگرایی برخی چپ گراها با ملی گرایان، لیبرال ها و روشنفکران غربگرا رگه هایی از چند قطبی شدن را نمایان ساخت،پس از 76 این صورت بندی ها دچار تغییر شد.

با پیدایش دو جریان اصلاح طلب و اصول گرا در انتخابات هشتم، نهم و دهم ریاست جمهوری در ایران آرایش سیاسی و رقابت انتخاباتی دوباره دو قطبی شد.

در انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم برخلاف سی سال گذشته که همواره رقابت دو جناح اصلی سیاسی یعنی اصولگرایان( محافظه کاران راست گرا) و اصلاح طلبان( رادیکال های چپ گرا) توامان بوده به نظر می رسد در فضای مه آلود سیاسی کشور شاهد رقابت سه جریان سیاسی با زیر مجموعه های کوچک با یکدیگر برای کسب کرسی رییس جمهوری در اولویت اول و کرسی های شوراها در اولویت های دوم باشیم.

آنچه این دور از انتخابات را متفاوت از انتخابات ادوار گذشته می سازد این است که در انتخابات پیشین تکثر افراد در قالب اصلاح طلب و اصولگرا شکل می پذیرفت اما پس از انتخابات 88 و مجلس نهم دیگر این تکثر افراد جای خود را به تکثر گفتمانی و ساختاری داده است و خود پیدایش زیر مجموعه ها و شاخه های دیگر در دو جریان اصلی شده است.

در هر دو جریان، ظهور جریان های نوگرا موجب شده تا تکثر فعلی حاکم در فضای سیاسی کشور به جای حضور دوگانه با حضور چندگانه گرایی و چند قطبی شدن مواجه شود. به همین دلیل هم اکنون سه اردوگاه اصولگرایان، اصلاح طلبان و دولتی ها براساس گرایش های اقتصادی، سیاست خارجی و داخلی همراه با کش و قوس ها و کمیت و کبفیت های متفاوت از یکدیگر در کشور برافراشته شود.

الف-طیف اصولگرایان: این طیف برگرفته از راست گرایانی است که در دهه های گذشته همواره به طور منسجم در برابر اردوگاه اصلاح طلبان صف آرایی کرده اند اما به دلیل طیف بندی های درونی ظرف سه سال اخیر دارای نوعی رقابت درون جریانی شده اند.

تشکیل ائتلاف سه گانه، پنج گانه، پایداری، مستقل مهمترین تقسیم بندی طیف اصولگرایان در رقابت های ریاست جمهوری است.

ائتلاف سه گانه یا پیشرفت از چند ماه پیش با چهره هایی متشکل از علی اکبر ولایتی، محمد باقر قالیباف و غلامعلی حداد عادل به طور یکباره وارد کارزار انتخاباتی شدند؛ ائتلافی که به نظر می رسد هیچگاه دوام و قوامش به سرانجام روشنی نرسد. ائتلاف نانوشته ای که در راستای رفع دغدغه انشقاق میان اصولگرایان شکل پذیرفت.

در بخش دیگر از اردوگاه اصولگرایان ائتلاف جبهه پیروان خط امام و رهبری و جامعتین یا ائتلاف 5 گانه با حضور پنج چهره محمدرضا باهنر، یحیی آل اسحاق، منوچهر متکی، مصطفی پورمحمدی و محمد حسن ابوترابی فرد تشکیل شده است. به نظر برخی از تحلیلگران این ائتلاف شانس چندانی برای رای آوردن ندارد و تنها از یک سو با هدف انگیزه های فردی و در حمایت از ائتلاف سه گانه وارد عرصه انتخابات شده است و از سوی دیگر سهم خود را از دولت بعدی نشان خواهند داد.

بدون شک رقابت اصولگرایان با دو ضلع دیگر یعنی اصلاح طلبان و دولتی ها فضای ائتلاف 5 نفره و 3 نفره را با یکدیگر نزدیکتر خواهد کرد. جبهه پایداری نیز به عنوان یکی از جریانهای اردوگاه اصولگرایان که تا قبل از 89 از حامیان پر و پا قرص احمدی نژاد بشمار می رفتند و در مجلس نهم نیز حدود 100 کرسی از 290 کرسی را در تصرف خود دارند در نشست اخیر کامران باقری لنکرانی را به عنوان گزینه نهایی معرفی کرده است تا همچنان اردوگاه اصولگرایان از تعدد کاندیداها رنج ببرد.

همچنین در نهایت نیز جبهه به ظاهر مستقل اما اصولگرا که پر سابقه ترین کاندیدای آن محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه در ایام جنگ است تلاش می کند تا راهی به سوی پاستور باز کند.

تجربه شکست های چند دوره ای در دهه 70 نشان می دهد که اردوگاه اصولگرایان سنتی با فراخوان گروه ها و چهره های شاخص سنتی اصولگرا در لوای ائتلاف تلاش می کند تا از شکست های ادوار گذشته عبرت بیاموزد و نگذارد چرخه طبیعی تغییر 8 ساله قدرت به طیف اصلاح طلبان و یا حامیان دولتی(احمدی نژاد-مشایی) تکرار شود.

ب- جبهه اصلاح طلبان: این جبهه به عنوان ضلع دوم انتخابات ریاست جمهوری محسوب می شود،جبهه ای که از چهار گرایش متشکل می شود؛ اصلاح طلبانی که تحریم و عدم حضور را گزینه خود می دانند،مانند مجاهدین و مشارکت، اصلاح طلبانی که همانند خاتمی مشارکت مشروط را مطرح ساخته اند و از طرف دیگر اصلاح طلبانی که اعتقاد به مشارکت منفعلانه دارند (کارگزاران) و در نهایت گرایشی از اصلاح طلبان که به مشارکت مثبت و فعال معتقدند و از این بین می توان به مردم سالاری، خانه کارگر و جبهه مردمی اصلاحات اشاره کرد.

مهمترین نامزدهای احتمالی این جبهه حسن روحانی، محمدرضا عارف، مصطفی کواکبیان و محمدعلی نجفی هستند اما آمدن یا نیامدن محمد خاتمی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی مطمئناٌ این اسامی را تحت شعاع قرار خواهد داد و بالطبع وضعیت دو ضلع دیگر آرایش سیاسی کشور در اردوگاه اصولگرایان و حامیان دولت را نیز دچار تغییر تاکتیک خواهد کرد.

ج- حامیان دولت( احمدی نژاد-مشایی): طیفی که این روزها برای فرار از پاسخگویی دولت در ماه های آخر عملکرد خود، فضای مه آلود و پر تنشی را در آسمان رقابت سیاسی برپا کرده است.

طیفی که در دور دوم قدرت احمدی نژاد آرام آرام خود را از اصولگرایان، پایداری و اخراجی دولتی مجزا ساخت تا بخت خود را در جریان تداوم مسند دولت نهم و دهم در ریاست جمهوری یازدهم بیازماید.

جدی ترین گزینه این جریان که نامش از ماه ها قبل در سفرهای مختلف و نشست های دولت به گوش می رسد اسفندیار رحیم مشایی، فرد پر حاشیه دولت احمدی نژاد است.

در این میان مهمترین دغدغه احمدی نژاد در رد صلاحیت مشایی از سوی شورای نگهبان است و وی تمام تلاش و امکانات پنهان و نیمه پنهان خود را بسیج کرده تا در صورت رد صلاحیت مشایی، این تلاش ها به افکار عمومی جامعه انتقال یابد و فضای مناسب برای پیروزی کاندیدای دیگر دولت نظیر علی نیکزاد، بابایی، ثمره هاشمی و الهام آماده شود.

اگرچه، از سوی دیگر جبهه پایداری نیز تلاش می کند خود را از جبهه حامیان دولت مجزا سازد اما به دلیل اشتراکات حامیان دولت و پایداری در بدنه اجتماعی ناگریزند در یک جریان ولی پنهان حرکت کنند.

در هر روی، تغییرات و آرایش سیاسی کشور در انتخابات آینده فرصت مغتنمی است تا فراتر از بازی های سیاسی و جریانی، فضایی برای تحقق و شکل گیری احزاب در لایه های مختلف نظام سیاسی کشور میسر شود.

نکته ای که نباید فراموش شود استراتژی نظام است که در سند چشم انداز توسعه و در بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری در محورهای پیشرفت تدوین شده است هیچگاه قابلیت تغییر ندارد، بلکه این تاکتیک های مدیریتی دولت هاست که در زیر مجموعه استراتژیکی نظام سمت و سو به خود می گیرد و نباید بهانه جویی های دولت ها از ناکارآمدی برنامه ها و عدم تدبیر در برابر مطالبات مردم در واژه های نظیر" نمی گذارند" خلاصه شود.


  • سه شنبه 10 ارديبهشت 1392-0:0

    محل برگزاري مراسم ختم والده جنت مكان آقاي روحي سردبير روزنامه ديار سبز خيابان انقلاب مسجد مصطفي خان

    زمان:امروز ساعت 15


    ©2013 APG.ir