تعداد بازدید: 2197

توصیه به دیگران 2

شنبه 18 خرداد 1392-20:52

فیلمساز این جا «رانده» و در استان های دیگر« مانده»می شود

در نامه سرگشاده یک فیلمساز مازندرانی مطرح شد:یک فیلمساز که سال ها زحمت کشیده و فیلمنامه ای را مکتوب ساخته،حال باید آواره نهادهایی شود که بتواند بودجه ای را برای ساخت اثرش فراهم کند/سالهاست در استان هیچ معیار و پارامتری برای حمایت از فیلمسازان زبده و ساخت فیلم های ارزشی وجود ندارد.


مازندنومه:آن چه در پی آمده نامه سرگشاده علیرضا صبوری-هنرمند فیلم ساز مازندرانی-است که در انتقاد از وضع موجود سینما در استان(به تبعیت از اوضاع نامرتب فیلم و سینما در کشور)نگاشته شده است.بخوانید.

***

باسلام؛غرض از نگارش این سطور توجه شما عالیجنابان به خطری است که سال ها چون موریانه بر پیکره ی هنر استان رخنه کرده و پایه های آن را سست و چه بسا متلاشی نموده است.

 قطعا این نامه ی تاریخی که در برهه ی حساس انتخابات ریاست جمهوی و شوراها برای شما نگارش می یابد،خواسته های به حق و مشروع بخشی مهمی از نخبگان استان است.

 در استان زیبای مازندران،مردانی هستند که زیبا می اندیشند ، زیبا عمل می کنند و زیبایی را به تصویر می کشند .

 این قشر که به آنها « فیلمساز » گفته می شود ، مثال سنگر سازان بی سنگری هستند که با وجود تمام سختی ها و مصائب گوناگونی که در اجتماع و زندگی شخصی با آن دست به گریبان هستند ، اما هیچ هنگام عرصه کار و فعالیت را رها ننموده و عاشقانه در پی کشف و شهود و به تصویر کشیدن ظرافت های پنهان جهان هستند .

یک فیلمساز سال ها درس می خواند ، سال ها تجربه می کند ، سال ها فیلم می بیند ، سال ها کتاب می خواند و دود چراغ می خورد تا از دل طبیعت نگاه تازه ای را به مردم بنمایاند تا آنها از کشف آن نگاه برتر برای لحظاتی از روزمره گی زندگی رهایی یابند و از باوری سرخوشانه لبریز شوند .

 امروز هنر فیلم از جهاتی بسیار ابزار مهمی در جهان محسوب می شود . کشورهای استعماری همچون آمریکا و انگلیس با ساخت فیلم های سیاسی و سفارشی در جهت نیل به همسویی افکار عمومی جهانیان برای سیطره ی بیشتر و به حق جلوه دادن خوی دیکتاتوری خود گام برمی دارند .

 در کشوری چون هند میلیون ها نفر از طریق فیلم امرار معاش می کنند و به کار فرهنگی مشغولند . کره و چین از فیلم در جهت جلب توریسم و توسعه گردشگردی و ساخت شهرک های سینمایی گام های بلندی برداشته اند . در زمان جنگ تحمیلی فیلمسازان ما با ساخت فیلم هایی ماندگار ، شور حماسی و میل به مقاومت را در مردم برانگیختند .

در استان خودمان هستند فیلمسازانی که در سطح ملی و فراملی با حرکت خودجوش آثار ماندگاری را در تاریخ ثبت کردند، اما متاسفانه تمام این تلاش ها و افتخارات از چشم بزرگان مغفول مانده است .

 سال هاست نبود ِ یک تشکل سازمان یافته و نهاد متولی در جهت حمایت اقتصادی از ساخت فیلمنامه های قوی و فاخر ، هنرمندان استان را به نابودی و انزوا کشانده است .

یک فیلمساز که ماه ها و چه بسا سال ها زحمت کشیده و فیلمنامه ای را مکتوب ساخته ، حال باید آواره نهادهایی شود که بتواند بودجه ای را برای ساخت اثرش فراهم کند .

 سالهاست در استان هیچ معیار و پارامتری برای حمایت از فیلمسازان زبده و ساخت فیلم های ارزشی وجود ندارد.

 سال هاست که گوش فیلمسازان از شنیدن این جمله ها پر است : مدیر کل ارشاد: بودجه تخصیص پیدا نکرده ... همچین اعتباری نداریم.

 مدیرکل صدا و سیما: ( فیلمنامه ات باید بره سیمای استان ها) و بعد از ماه ها و سال ها می بینی که هیچ اتفاقی برای فیلمنامه ات نیفتاده ...

رئیس حوزه هنری : ( با یه میلیون می تونی این فیلمو بسازی؟) که دو سه سال اخیر این هم حذف شده .

عالیجنابان و سروران گرامی : فیلمسازها انسان های فرهنگی و فرهیخته ای هستند که با اقتصاد رابطه ای ندارند و کار آنها تولیدات فرهنگی است.

 آنها نباید برای خلق زیبایی دست گدایی به سوی نهادها و سازمان ها و افراد خیّر دراز کنند . تمام سازمان ها و ادارات استان بودجه های آزاد برای بخش فرهنگی و یا فعالیت های جنبی شان دارند، اما حاضر نیستند ریالی از آن را برای تولید فیلم و کمک به فرهنگ و هنر استان اختصاص دهند.

 سالهاست که عده ای از فیلمسازان استان مایوسانه عطای این کار را به لقایش بخشیدند و جذب فعالیت هایی شدند که باب دل شان نیست. یا به پایتخت مهاجرت کرده و با هزاران مشقت و دشواری مسیرشان را ادامه می دهند.

عده ای دیگر هم کژدار و مریز کنج عزلت گزیده و به انتظار کور سویی نشسته اند. در هنر فیلمسازی عوامل متخصص فراوانی دست اندرکارند که اگر تهیه کننده و کارگردانی نباشد تا حرکتی صورت بگیرد، تمام این تخصص ها به قهقرا خواهند رفت .

 سروران گرامی : چطور ممکن است در استان برای هر اداره و سازمان و صنفی بودجه و ردیف و اعتباری باشد، اما نوبت به فیلمساز که می رسد، این قشر مظلوم به طرز شگفت انگیزی نادیده گرفته می شوند و ریالی برای فعالیت های آنها اختصاص نمی یابد؟

 هر سال بر تعداد فیلمسازانی که از گردونه ی فعالیت هنری خارج می شوند افزوده می شود و اگر تعداد اندک باقیمانده از لحاظ اقتصادی درک نشوند، بخش مهمی از نیروی انسانی این رشته که سرمایه ی فرهنگی استان محسوب می شوند، به اجبار برای تامین هزینه های زندگی به کارهای سخیفی که در شان و منزلت آنها نیست خواهند پرداخت.

چند سال دیگر طول خواهد کشید که هنر استان بتواند جایگزین مناسب و درخوری برای هنرمندان طراز اول و جشنواره پسند خود پیدا کند؟

 آیا مگر فیلمسازان چه توقع کمرشکن و سنگینی از لحاظ اقتصادی دارند که شما آنها را به آسانی از چرخه ی بودجه و اعتبار خارج می سازید؟

 یک فیلمساز که کوچکترین پس انداز مالی ندارد، ماه ها برای خود نه کفشی می خرد و نه لباسی، به یک سفر خارج از استان نمی تواند برود، مگر جشنواره ای باشد و رویدادی و ... خودتان که فیلمسازان را بهتر می شناسید. آیا در طول این سالها به غیر از «اطاعت و خدمت هنری » چیزی از آنها دیدید ؟ پس چرا حداقل ها را برایشان مهیا نمی سازید ؟

 آیا فیلم که بخش مهمی از پیکره ی فرهنگ است، در سند چشم انداز بیست ساله استان جایی ندارد؟

استان ما به همان اندازه که نیازمند تعریض خیابان ها، ساختن بزرگراه هاست ؛ به همان اندازه نیازمند ساختن بزرگراه های فرهنگی نیز هست که بتوان افکار عمومی جامعه را با سرعت و شتاب به سوی مقاصد تعیین شده هدایت نمود. اما آیا ساختن این بزرگراه های فرهنگی با پول توجیبی یک فیلمساز حقیر ممکن می شود ؟

 آقای استاندار، بزرگان استان : ما فیلمسازان مستقل استان خواهان اختصاص یک بودجه و ردیف جداگانه جهت توسعه هنر هفتم هستیم تا بتوانیم اولویت های فرهنگی هنری را که شورای عالی انقلاب فرهنگی تبیین می نماید، با تصویر ماندگار کنیم. این امر نیازمند داشتن « درک اقتصادی» از مقوله ی « فیلم» است .

 فیلمساز مازندرانی برای فعالیت در عرصه ی هنر هفتم، نباید از استان خود «رانده» و در استان های دیگر « مانده» شود. استان مازندران پتانسیل و ظرفیت های بالای هنری دارد که فقط با حمایت های اقتصادی درخت آن ریشه می دواند.

چه زیبا گفت امیرکبیر در فیلم «ناصرالدین شاه آکتور سینما»: « اگر نیت صد ساله دارید، آدم تربیت کنید، سینما توگراف آدم تربیت می کند.» قطعا تصمیم گیری های امروز شما سروران عزیز، نتایج مثمر ثمر و سازنده ای در سرنوشت و آینده ی بخش مهمی از نیروهای انسانی استان دارد که تاریخ آن را به قضاوت خواهد نشست.

 یک ضرب المثل چینی می گوید : « یک تصویر برابر با ده هزار کلمه است .» فیلم معلم مهربان و ارزان قیمتی است که بدون حضور فیزیکی، تمام کلاس های جهان را در نوردیده و پیام انقلاب و مردم ما را به گوش مخاطبان جهانی خواهد رساند. این همان انقلاب و رنسانس فرهنگی است که حضرت امام (ره) آرزویش را داشتند .

آرزوی ما باروری هنر و هنرمندان استان است. پیروز و پایدار باشید .

علیرضا صبوری 16/3/1392

رونوشت:

- استاندار محترم مازندران

- نماینده محترم ولی فقیه در استان

- نمایندگان محترم شهرستان ساری در مجلس شورای اسلامی

-مدیر کل محترم فرهنگ و ار شاد اسلامی

- مدیر کل محترم شبکه طبرستان

- ریاست محترم بسیج هنرمندان استان مازندران


  • سه شنبه 28 خرداد 1392-0:0

    متاسفانه هنر هفتم در استان ما به شدت مهجور باقی مانده و علی الظاهر هیچ متولی، مسئول سروسامان دادن به آن نیست . آقای صبوری فعلا از دوست و آشنا قرض بگیر و یا وام بگیر و به فیلم ساختن خود ادامه بده . هیچ مسئولی ریالی کف دست تو نخواهد گذاشت . خدایت صبر دهاد.

    • سایه خیالپاسخ به این دیدگاه 1 0
      يکشنبه 19 خرداد 1392-0:0

      در زمانه ای که هوا بس ناجوانردانه سرد است.

      در زمانه ای که رویاها رنگی جز تیرگی ندارند.

      در زمانه ای که واژه غم رنگین تر واژه است.

      در زمانه ی ما که رنگین کمانی نیست صحبت از آسمانی است که آرمانی است و روشن. و این در شعر و شاعری بیشتر درک می شود و نه در صفحه روزگار.

      نیم نگاهی به اطراف بیندازید! کجای محیط پیرامونتان را رنگها فرا گرفته اند ؟ همه چیز ابری و گرفته است. نازنینا دل پردرت را پیشکش محجوران ندار که همانان صاحبان بی رنگی اند.

      شرم باید از این فصل سرد

      شرم باید از این رنگ سرد

      شرم باید از این همه درد

      • سوادكوهي كيجاپاسخ به این دیدگاه 0 0
        يکشنبه 19 خرداد 1392-0:0

        محمد عزيز اونچه كه شما نوشتيد ترجمه اش اينه "يك تصوير بهتر است از هزار تصور" .اصل ضرب المثل اينه

        A picture is worth a thousand words

        "يه عكس مي ارزه به هزار كلمه". قصد اشكال گيري نبوده فقط تصحيح

        • يکشنبه 19 خرداد 1392-0:0

          one picture better than thousand pictures . این ضرب المثل مربوط به امریکاست با این معنی:«یک تصویر از هزار کلمه ارزشمندتر است».

          جناب آقای صبوری سال هاست در حوزه ی هنر فعالیت می کنند. امیدوارم همیشه موفق باشند. ایشان هم باید تکلیفشان را با هنر مشخص کنند ، چون ظاهرا هنوز نمی دانند مسئول فیلم و فیلم سازی کیست تا برایش "رونوشت" بنویسند. البته شاید ایشان هم بی تقصیند. در هر حال امیدوارم سیاست پایش را از حوزه ی هنر بکشد بیرون و یک هنرمند مجبور نباشد برای رساندن صدایش به سیاسیون نامه بنویسد


          ©2013 APG.ir