تعداد بازدید: 3544

توصیه به دیگران 1

دوشنبه 24 تير 1392-0:10

ادامه فعالیت دانشنامه؟!/ابراهیمی:در سفر بودم،نمی دانم

مدیرکل فرهنگ و ارشاد مازندران گفت:دانشنامه فعالیت کاری خود را ادامه می‌دهد/همکاران من با استاد انوشه صحبت کرده بودند و فضایی هم در اختیار وی قرار دادند/همکاران من با استاد انوشه صحبت کرده، فضایی هم در اختیار وی قرار داده بودند+گزارش تحلیلی مازندنومه از ماجرای دانشنامه مازندران


مازندنومه،کلثوم فلاحی:حجت‌الااسلام عباسعلی ابراهیمی در نشست خبری خود در پاسخ به سوال مازندنومه مبنی بر اینکه با توجه به کنار رفتن استاد انوشه از تیم دانشنامه نویسی مازندران، تکلیف دانشنامه چه می‌شود، گفت: دانشنامه فعالیت کاری خود را ادامه می‌دهد.

وی با بیان اینکه در این مدت با مشکلاتی مواجه بودیم و استاد انوشه پذیرفته بود به فعالیت در تدوین دانشنامه ادامه دهد، تصریح کرد: اکنون استاد انوشه کار فیش‌برداری دانشنامه را انجام می‌دهد.

 مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در پاسخ به سوال دیگر مازندنومه مبنی بر این که استاد انوشه بازگشت خود به تیم دانشنامه نویسی مازندران را تکذیب کرده است، اظهار داشت: من در سفر بودم و این را نمی‌دانم، همکاران من با استاد انوشه صحبت کرده بودند و فضایی هم در اختیار وی قرار دادند.

 ابراهیمی ادامه داد: استاد انوشه می‌خواهد دانشنامه با مسئولیت کسی نوشته شود، سازمان و تشکیلات و اساسنامه‌ای باشد اما نیازی به سازمان و تشکیلات نیست و ما هم تاکنون زیر بار این مسئله نرفته‌ایم.

*چرا انوشه بر نمی گردد؟

مازندنومه،محمدعلی پاسندی:حسن انوشه پژوهشگر تاریخ و زبان و ادبیات فارسی و سرپرست گروه مؤلفان "دانشنامه ادب فارسی" است.

 او تحصیلاتش را در دانشگاه تهران در رشته ی ادبیات به انجام رسانده ‌است. وی عضو هیأت امنای بنیاد فردوسی نیز می باشد.

 حسن انوشه در مورد خود می گوید:«بنده به سال 1323هـ .خ در شهر بابل متولد شدم. تحصیلاتم را در همان جا گذراندم. سپس وارد دانشگاه تهران شدم و تحصیلاتم را تا مقطع دكترا در رشته ادبیات ادامه دادم. حدود پانزده جلد كتاب ترجمه كرده ام و بیشتر از 2500 مقاله برای دایره المعارف ها، به خصوص دایره المعارف تشیع نوشته ام.

در سال 1372 به دعوت آقای احمد مسجد جامعی شروع به تدوین كتابی در مورد ادب فارسی كردم كه به نام "دانشنامه ادب فارسی" شناخته شده است. تاكنون هفت جلد آن به چاپ رسیده است و جلد هشتم و نهم آن نیز تقریباً به پایان رسیده است».

 انوشه همچنین در 25 مهر ماه 91 ، به عنوان پژوهشگر برگزیده و چهره ی فرهنگی منطقه اکو انتخاب شد. این عنوان به خاطر پژوهش در زمینه ی تاریخ و زبان و ادبیات فارسی به او اعطا شد .


پیش از آن که روزهای پر حادثه و خبر خرداد 92 از راه برسد، انوشه بی سر و صدا استان مازندران را ترک و کار دانشنامه ی مازندران را نیمه تمام رها کرد.

 او اتمام حجت کرد و گفت دیگر حاضر نیست به مازندران برای دنبال کردن کارش در مورد دانشنامه برگردد. شاید نصیحت نیما(یوشیج) به برادرش که در دیار غربت می زیست شامل حال این روزهای انوشه شود .

نیما یوشیج که همزادگاهی هایش او را "علی خله" می نامیدند از دیار خود رفت تا دیگرگونه زیستن خود را در پایتخت تجربه کند.

 او حتی اگر از اهالی دیارش دلزده نبوده باشد، اما چندان دلخور بود که در مجموعه نامه های خود که توسط پسرش شراگیم و به همت سیروس طاهباز جمع آوری شده، در بخشی از نامه ای که به برادرش که بنا به دلایلی در شوروی سابق بود به او توصیه می کند که اگر در آن کشور، از اهالی و نزدیکان دیار خود کسی را دید از مراوده با آنها دوری کند

. اما دلیل این دوری گزینی هرچه بوده باشد توصیه ی یک مازندرانی به مازندرانی دیگر بوده و می تواند دلیلی صرفا شخصی داشته باشد .


رفتن انوشه نیز هر دلیل گفتنی یا نگفتنی که داشت، او خود به زبان اشاره این دلیل را گفته بود: افراد کوتوله!

انوشه در روز خداحافظی غیر منتظره از پروژه ی دانشنامه ی مازندران از افرادی به نام کوتوله نام برد که جای نام آنها را باید به اجبار نقطه چین گذاشت تا جوینده خود یابنده شود.

 حسن انوشه اگر نامی از این کوتوله ها برده(...) اما در زمان وداع خود از استاندار مازندران-علی اکبر طاهایی- کوتوله ها را علت اصلی جدا شدن از پروژه ی دانشنامه ی مازندران می نامد:«من با ایشان[استاندار مازندران=طاهایی] خداحافظی کردم و گفتم دیگر بر نمی گردم. استاندار مرا بوسید و خواست بمانم و ادامه دهم اما دیگر نمی توانستم.کوتوله ها دورم را گرفته بودند.»


او رفت در حالی که نیاز مالی نداشت و می توانست به مدد تجدید کتاب هایش امور زندگی بگذراند. او در همین رابطه گفته بود:«همین الان اگر بروم در خانه بخوابم و کار نکنم، حداقل ماهی دو میلیون تومان بابت تجدید چاپ کتاب هایم به من می دهند. من آمدم کار کنم اما کسی نیامد، فراخوان هم داده بودم. من چند روز پیش داشتم حساب می کردم دیدم 56 جلد کتاب تا حالا نوشته ام یا ترجمه کرده ام. بعضی از کتاب هایم در دوره دکترا تدریس می شود» .

آثار انوشه

برخی آثار مهم انوشه عبارتند از :
1- تاریخ ایران کیمبریج: از ظهور اسلام تا آمدن دولت سلجوقیان (از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان)، حسن انوشه (مترجم)، ر. ن. فرای (گردآورنده)، ناشر: امیرکبیر
2- تاریخ ایران کیمبریج: از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان: بخش اول،حسن انوشه (مترجم)، احسان یارشاطر (گردآورنده)، ناشر: امیرکبیر
3- تاریخ ایران کیمبریج: از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان،حسن انوشه (مترجم)، جان اندرو بویل (گردآورنده)، ناشر: امیرکبیر
4- ایران و تمدن ایرانی، کلمان هوار، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: امیرکبیر
5- تاریخ غزنویان (جلد اول و دوم)، کلیفوردادموند بازورث، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: امیرکبیر
6- ایران در سپیده دم تاریخ، جورج گلن کمرون، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱
7- گزیده نوروزنامه حکیم عمرخیام نیشابوری: همراه با شرح دشواری‌ها و گفتاری درباره نوروز، محمدشریف ملک زاده، جعفر جوان بخت اول، حسن انوشه (مقدمه)، ناشر: ایرانیکا
8- دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آناتولی و بالکان،حسن انوشه (ویراستار)، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
9- دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در جهان عرب، حسن انوشه (ویراستار)، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
10- دانشنامه ناشنوایان (دانا): حسن انوشه و...(زیرنظر)، ناشر: موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم
11- دانشنامه ناشنوایان (دانا): جامعه شناسی - قوانین ناشنوایان در امریکا، حسن انوشه و...(زیرنظر)، ناشر: موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم
12- دانشنامه ناشنوایان (دانا): کاتلین - یهود، حسن انوشه و...(زیرنظر)، ناشر: موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم
13- افغانستان در غربت، زندگینامه و نمونه سروده‌های شاعران تبعیدی افغانستان، حسن انوشه، حفیظ ا... شریعتی، ناشر: نسیم بخارا، ۱۳۸۳
14- تاریخ تمدن: عصر ولتر، ویلیام جیمز دورانت، آریل دورانت،حسن انوشه (ویراستار)، ناشر: علمی و فرهنگی
15- تاریخ ایران کیمبریج: از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان: بخش اول، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: امیرکبیر
16- تاریخ سیستان: از آمدن تازیان تا برآمدن دولت صفاریان، کلیفوردادموند بازورث، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: امیرکبیر


 قصه ی دانشنامه ی مازندران

اگرچه از ماه ها قبل تر از دی ماه 91 مراحل اجرایی شدن تدوین دانشنامه ی مازندران فراهم شده بود، اما در دی ماه 1391 بود که انوشه به نشست سیاسیون دعوت شد.

 او در جلسه ای که در عمارت استانداری با حضور وزیر ارشاد(حسینی) و ... برگزار شد، نکته ای را نظر نگرفت و آن هم اینکه آن جلسه سیاسی بود، نه دانشگاهی و علمی.

او ناخواسته، در آن جلسه در جواب کسی که تشکیل اولین حکومت علوی را در مازندران دانسته بود گفت:«نخستین حکومت شیعی جهان در مازندران، تأسیس نشده است، بلکه حکومت شیعی ادریسیان در مراکش، نخستین حکومت شیعی در جهان بوده که هنوز هم در حکومت هستند».

 و انوشه شاید نمی دانست همین گفته ی او حتی اگر از نظر او علمی و ناشی از پژوهش و مدرک و سند بوده باشد اما به مذاق بسیاری خوش نمی آید از جمله برخی از دوستان و همکاران سابقش .


انوشه در مورد آن شب در عمارت استانداری می گوید:«ما اهل قلمی که کمک کار دانشنامه مازندران باشد، ندیدیم و هرچه دیدیم چهره های سیاسی بودند و مسئولانی که خیلی این کاره نیستند».

البته خود انوشه معتقد است نخستین حکومت در جهان در ایران نبوده، ولی نخستین حکومت علوی در ایران در تبرستان بوده است .

دانشنامه ی مازندران که قرار بود حسن انوشه و تیمش آن را تدوین کنند از همان اول کار با سیاست گره خورده بود چرا که مجری این کار اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با همکاری معاونت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی استانداری مازندران بود.

دو ابراهیمی بر تدوین این دانشنامه، انوشه را همراهی می کردند و انوشه باید با این دو ابراهیمی همکاری می کرد، یکی ابراهیمی فرهنگ و ارشاد مازندران(حجت الاسلام عباسعلی ابراهیمی) و دیگری معاون سیاسی، امنیتی استانداری مازندران( هادی ابراهیمی) .

 دانشگاه فرهنگیان،مرکز تألیف این اثر دو جلدی انتخاب شد. محل تألیف دانشنامه و دفتر مرکزی آن دانشگاه فرهنگیان(به ریاست دکتر علی رمضانی پاچی) است(پیش تر تألیف دانشنامه به دانشگاه مازندران واگذار شده بود)، مسئولیت پروژه هم بر عهده ی هادی ابراهیمی(1353- روستای کیاپی ساری)- معاون سیاسی،امنیتی استاندار- و سرپرست کار نیز حسن انوشه انتخاب شد.

خود حسن انوشه در مورد دانشنامه نویسی و به ویژه نوشتن دانشنامه ادب فارسی در جایی گفته بود :«من معتقدم كه بهترین دایره المعارف های جهان ، دایره المعارف های درجه دو هستند نه درجه یك . یعنی اصلاً دایره المعارف درجه یك وجود ندارد . حتی اگر شما بریتانیكا و آمریكانا را هم نگاه كنید، غلط های فاحشی در آنها می بیند.

اینها به این دلیل مشهور شده اند كه به دفعات اصلاح، ویرایش و چاپ شده اند نه دانشنامه ادب فارسی كه به استثنای یكی، دو جلدش بقیه جلدها فقط یك دفعه چاپ شده است. به هر حال هیچ دایره المعارفی كامل نیست. دایره المعارف باید یك ویژگی داشته باشد و آن این كه بدون غلط باشد. اگر ناقص بود اشكالی ندارد، این نقص در چاپ های بعدی می تواند كامل شود» .

آغاز مخالفت ها

هنوز آفتاب فردای این شب سخنرانی انوشه در عمارت استانداری ندمیده بود که حجمی از انتقادها به گفته ی انوشه سرازیر شد.

 از جمله نوشتند:«حضرت استاد انوشه ما می گوییم که پیشتاز تشیع در جهان هستیم. حرف ما این است که مازندران پیش از علویان شیعه شد. یعنی طرفدار امام علی (ع) شد و بر همین اساس به دنبال علویان رفتند، حالا که علویان را آوردیم هنوز امام دوازدهم نداشتیم. پس ما شیعه علوی شدیم، در اواسط حکومت علویان اطروش که روی کار آمد امامیه شد.ولی این بدان معنی نسیت که مازندران فقط منتظر فرمان اطروش شد.

 به همین دلیل مازندرانی خیلی زود دل از همین حکومت علویان کند و علویان بر افتادند اما راه و رسم علی در مازندران ماندگار شد. اما ادارسه یا ادریسیان یا همان آل ادریس که از 172 تا364 در مراکش بودند، ادریس به فاصله سه نسل از طرف امام حسن (ع) به امام علی (ع) می رسد.

 پس70 سال پیش از حکومت علویان مازندران، ما سلسله علوی ادریسیان را در شمال آفریقا داریم که بربرها را حکومت می کردند، در این مدت نه ادریسیان شیعه امامیه شدند و نه بربرها به مذهب امامیه در آمدند. و امروز هم از قبایل بربرها شیعه امامیه نیستند. و در تاریخ هم ادریسیان را شیعه امامیه نمی دانند، و امروز آنچه که در مراکش است حکومت علویان نیست، و آنچه که در مازندران هست حکومت و یا سلسله علوی نیست اما مردم ما همچنان علوی هستند» .

البته یکی از منتقدان نیز سال ها پیش گفته بود که بازار بازیگران مخالف خود را به هم خواهد زد:«بازار بازیگران را نه به کسادی که، به اندازه توان خودم به تعطیلی خواهم کشاند، من یک ایرانی هستم، از اینکه مازندران پاره تن ایران است و من مازندرانی هستم، افتخار می کنم» .


اگر حتی کار انوشه را به کسادی کشانده باشند(حتی به اندازه ی توان خود!)، یا حتی اگر او خود دیگر توان ادامه ی کار را نداشته، باید دید سرانجام این دانشنامه به کجا خواهد رسید.

 انوشه رفت و به گفته ی خودش دیگر برای کار روی پروژه ی دانشنامه ی مازندران بر نمی گردد. او شاید این روزها به نصیحت نیما به برادرش می اندیشد.شاید .

سایر مطالب مرتبط:

- تکذیب انوشه/آقایان خودشان دانشنامه را تمام کنند http://www.mazandnume.com/?PNID=V15676

-انوشه:دیگر برنمی گردم http://www.mazandnume.com/?PNID=V15278

-رد ادعاها/انوشه:نخستین حکومت شیعی جهان در مازندران تاسیس نشد  http://www.mazandnume.com/?PNID=V14733

- ارزش افتخار http://www.mazandnume.com/?PNID=V14724

- آن جلسه مرا عصبانی کرد http://www.mazandnume.com/?PNID=V14772


  • جمعه 28 تير 1392-0:0

    ابراهيمي بس كن شعار نده عملكرد شما ومناسب وضعيف بود انجمن ها نابود شدند

    • جمعه 28 تير 1392-0:0

      آقای نویسنده ! تهمت زدن چرا؟ شاید آقای استاد انوشه اشتباه کرده باشد و یا مسئله ای دیگر در کار بوده .من جناب آقای حجت الاسلام ابراهیمی را می شناسم، انسان باسواد و شریف و خطیبی توانا است و دین خود را به تعصبات کوری که در بعضی جاهای استان و کشور دیده می شود نمی فروشد.

      • پنجشنبه 27 تير 1392-0:0

        خدا کنه جناب ابراهیمی و دوستان قادر مطلق در عزل و نصبهای استان!! اسیر تعصبات قومی نشده باشند و کاری نکرده باشند تا استاد اصالتا" بابلی را به ستوه آورده تا مجبور به ترک استان شود و عطایش را به لقایش بخشیده باشد!! انشائ الله که چنین نباشد.

        • چهارشنبه 26 تير 1392-0:0

          چه صحنه جالبی است ....وقتی حرف ازصداقت میشود. صداها قطع میشود .......... اهای اهالی محترم ارشاد صادق باشید ادرس بدید ما بریم کجا کار استاد شروع شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!

          • کیجا سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 0 0
            چهارشنبه 26 تير 1392-0:0

            کامنت مهدی،سپاس ازینکه کامنتمو خوندید. درابتدا یاداور میشم برداشت هرکسی از یه مقوله شخصیه ، همینطور نظرش. از دید من اصل مقاله اقای پاسندی به طور غیر مستقیم این بود که، این عادت مردم مازندرانه که قدر نیروهای فرهیخته خودشو نمیدونه!!!!! و از پند نیما به برادرش مثال زد، و اگر بیشتر دقت میکردید متوجه منظور من می شدید که می خواستم بگم این خصلت اگه باشه در تمام ایرانه نه فقط مازندران !!!! که نشانه فقر فرهنگی مردم کل جامعه اس که در نتیجه رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی بسیار پایین افراده. تو چنین جماعتی چون دسترسی به شرایط بهتر شانسی و بسیار کم و موقته افراد مدام به فکر اینن که کسی رشد نکنه تا جا برای اونا باشه،و همیشه اظطراب از دست دادن موقعیت خودشونو دارن گاهی حتی مدام توهم زیرابزنی دارن. بنابراین شاید با این توهم خودش پیش دستی کنه!!! در چنین حالتی هرکی به فکر خودش و بچه های خودشه غافل از اینکه اگه من رشد کنم ولی همسایم نه ،منه مثبت تو محیط منفی حل میشم و رشدم محدود میشه. لی شما میتونید اصل مقاله رو اینطور برداشت کنید چون استاد با عقیده تشکیل اولین حکومت علوی در مازندران با عده ای هم رای نبود ، هدف تیرها قرار گرفت چون اونا کسیو می خواستن که هی تبلیغ کنه که مازندران گل سر سبد تشیع علوی در کشوره لابد یه چیزی بهشون میرسه ، یا اینو دانشنامه واقعی میدونن در غیر اینصورت دانشنامه یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟و هزاران برداشت و نقد. متاسفانه بعضیا فک میکنن کامنت هر فرد یعنی نظر کارشناسی در حالیکه کامنت هر فرد از دید من صرفا نظر شخصیه اون فرده و ما میتونیم بگیم نظر من به این دلیل و اون دلیل با تو یکیه یا نه ،همین. در ضمن یکی از کامنت من اینو برداشت میکنه که این اینقدر نشر غیرفرهنگی استان ندین همه جای ایران کمو بیش اینه گاهی تکرار بیش از حد یه رفتار ناروا قبح اون خصلت زشتو میریزه در حالیکه برداشت شما اینه که من کاراگهم!!!. اتفاقا در مورد رفتارم باید بگم هرجا باشم چه ایران چه خارج از ایران دقیقا برعکس پند نیما ی بزرگ عمل میکنم و اتفاقا بازخوردهای خیلی خوبی هم دریافت میکنم. چون معتقدم هر کس باید فرهنگ سازی مثبتو اول از خودش شروع کنه . با سپاس

            • سه شنبه 25 تير 1392-0:0

              از عملكرد ارشاد استان متاسفم.

              • سه شنبه 25 تير 1392-0:0

                خانوم سوادکوهی کاش کاراگاه می شدند. توی این مقاله ایشون به جای اینکه بچسبن به خود ماجرا چسبیدن به رمزگشایی از مرگ جلال و نیما. ایشالا توی کارشون اینجوری نباشن!!!

                • سه شنبه 25 تير 1392-0:0

                  ارشاد ما عملكردش ضعيف است

                  • دوشنبه 24 تير 1392-0:0

                    اکنون استاد انوشه کار فیش‌برداری دانشنامه را انجام می‌دهد. به حق عجایب مازندران!!!استاد انوشه میگه برنمیگردم اینا میگن داره فیش برداری میکنه!!!

                    • دوشنبه 24 تير 1392-0:0

                      از این که با فرمایشات تاریخی آقا مشت محکمی بر دهان سایت های کینه توزی چون شما زده شد خیلی خوشحالم.

                      • دوشنبه 24 تير 1392-0:0

                        خانم جلال آل احمد یعنی چه؟ خانم دکتر سیمین دانشور.ایشون خودشون از قله های ادبیات و فرهنگ ما هستند.

                        • کیجا سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 0 2
                          دوشنبه 24 تير 1392-0:0

                          یاد کتاب مدیریت کوتوله ها اثر ناصر بزرگمهر افتادم، یادمون باشه کوتوله ها فقط روی کوتوله ها میتونن مدیریت کنن. آقای پاسندی نیمای عزیز فراموش کرده بود به پند برادرش اینکه به تهران هم نیا رو اضافه کنه چون دوستان تهرانیش هم کمتر از هم محله ایهاش براش حرف نساختن چون نیما کلا روحیه خاصی داشت که برای دیگران غیر قابل فهم بود این فقط به همشهریهاش برنمیگرده!!!. اخیرا مستندی دیدم از گفته های همسر جلال ال احمد که گویا دوستی نزدیکی با نیمای عزیز داشت اولا مدام شراگیم رو قاتل پدرش خطاب میکرد میگفت اون تو سرمای زمستون پدرشو برد یوش تا مریضتر شه اخرش برای همون مرد..... تو پرانتز شراگیم تو مصاحبه زنده ای که از امریکا با شبکه جام جم داشت به طور مستقیم از اقای طاهباز انتقاد کرد و گفت نمیدونم نوشته های پدرم چه طوری از طرف من توسط ایشون چاپ شده !!!!و دوما مدام در گفته هاش خانم جلال ال احمد میخواست بفهمونه نیما اداب معاشرت بلد نبود اینقدرم ما یادش دادیم دهاتی بود مثلا گفتم برای اینکه زنت (اگه اشتباه نکنم عالیه) رو خوشحال کنی براش کادویی چیزی بخر رفت براش پیاز خرید!!! پس لطفا اینقدر این جمله غیرفرهنگی رو نشر ندین جانم. پس باید می گفت کلا به ایران نیا.سپاس


                          ©2013 APG.ir