بازی شروع شد/نمایندگان مازندران در کجا قرار دارند؟
روحانی چون توان چالشگری فراوان را ندارد،احتمال عقبنشینی او از مواضع انتخاباتیاش هم بیشتر میشود/ فرق روحانی با احمدینژاد در این است که روحانی آن جسارت را ندارد که بتواند یکتنه در مقابل همه بایستد/اگر مردم انتخابات 24خرداد با روحانی هستند، ولی مجلس آن رنگ و بوی همفکری با آقای روحانی ندارد/کل آرای نمایندگان مردم مازندران که الآن در مجلس نشستهاند 710314 رأی است،در حالی که کل آرای آقای روحانی یک میلیون و 80هزار و 727نفر است/ نمایندگان مازندران رأیای را به صندوق ریختند که با آرای یک میلیون نفر دیگر از مازندرانیها تفاوت داشت.
مازندنومه،رسول معصومی:چه بخواهیم و چه نخواهیم اکثریت مردمی که در انتخابات خردادماه شرکت کردند، در برگه انتخاباتیشان نام روحانی را نوشتند.
روحانی در حالی وارد پاستور میشود که اگر یکی-دوماه قبل از نامزدیاش آمار میگرفتند،مطمئناً در زمره چهرههای ناشناخته قرار میگرفت.
شاید آن روزها مردم رضایی، قالیباف، حدادعادل و ولایتی را بیشتر از دیگران میشناختند و به همین دلیل نام این افراد یقیناً در صدر آشنایی مردم قرار میگرفت.
البته در این زمینه آمارهای فراوانی هست که خوانندگان میتوانند به آن رجوع کنند. اما روحانی وقتی وارد رقابت انتخاباتی شد و آیتالله هاشمی- به هر دلیل از رقابت باز ماند- شانس در خانه او را زد و مردمی که میخواستند رأی بدهند، به گمان اینکه شعارهای انتخاباتی آقای روحانی با شعورهای شان همخوانی دارد، به او رأی دادند.
بیانصافی است که بگوییم روحانی فقط با یکی دو-درصد آرا به دور دوم نرفت. اگر هم به دور دوم میرفت، آیا فاصله نفر دوم انتخابات با او کم بود و میشد این رقابت را عادلانه دانست.
چیزی که برخی از مخالفان روحانی مدام تکرار میکنند، ولی این نکته را نمیگویند که هزینه تبلیغات انتخاباتی روحانی با نفر دوم یعنی آقای قالیباف بیاغراق از زمین تا آسمان بود و هر در و دیواری را در شهرها و روستاهای کشور و خصوصا مازندران که میدیدید، چهره سردار قالیباف خودنمایی میکرد، اما فاصله این مرد در و دیواری با آقای روحانی باز هم نجومی بود.
اگر در هزینه تبلیغات آقای قالیباف گوی رقابت را از همه نامزدهای طول تاریخ انتخابات ریاستجمهوری ربود، ولی بازی را به آقای روحانی بسیار بد باخت.
با این حال برخی از مخالفان روحانی از سر بدانصافی ادعا میکنند که وی باخوششانسی در دور اول پیروز شد. باز هم میگویم چه قبول کنیم و چه نکنیم، دروازه پاستور به روی آقای روحانی باز شد.
اما مخالفان او چه کسانی هستند؟ آیا نمایندگانی که مخالف آقای روحانی هستند، واقعا از طرف مردم خود سخن میگویند و آنها سخنگوی مردمی هستند که به روحانی رأی دادهاند یا سخنگوی منویات شخصی خود هستند؟
چالش روحانی در آینده
شک نباید کرد که چالش روحانی در فردای نزدیک، بیش از همه با مجلس خواهد بود. روحانی چون توان چالشگری فراوان را ندارد، احتمال عقبنشینی او از مواضع انتخاباتیاش هم بیشتر میشود.
فرق روحانی با احمدینژاد در این است که روحانی آن جسارت را ندارد که بتواند یکتنه در مقابل همه بایستد، کاری که احمدینژاد کرد.
او به راحتی با مجلس و مجلسیان بازی میکرد. در خانه نمایندگان سر آنها خراب میشد و حتی رئیس،لاریجانی را به چالش میکشید. برای احمدینژاد تخریب هر کس با هر ابزاری جایز بود و این کار را در مجلس کرد.
میزان روحیه درگیر شدن در آقای روحانی بسیار پایینتر از رئیس جمهور دهم است. احمدینژاد میدانست که چه میخواهد، برای او مهم نبود که چه کسی خواست و نظر او را قبول ندارد.
تنها رئیسجمهوری که در ایران بیشترین چالش را با مجلس داشت احمدینژاد بود. باوجودی که آدمهای مجلسنشین همخط و همرأی او بودند. تفاوتهای ظاهری و باطنی فکری با او نداشتند. اما احمدینژاد مجلسی میخواست که در مقابل طرحها، لوایح و حتی قانونی را که به مجلس میفرستاد رد نشود.
تفاوت روحانی با احمدینژاد اما روزگار آقای روحانی بهتر از احمدینژاد نخواهد بود. مجلس نهم، مجلس روحانی نیست.
اگر مردم انتخابات 24خرداد 92 با روحانی هستند، ولی مجلس آن رنگ و بوی همفکری با آقای روحانی ندارد.
شاید آقای لاریجانی پشت سر روحانی بایستد، اما علی لاریجانی نمیتواند چندان اعمال نفوذ کند. فقط باید خوشبین بود. اما واقعبینی مخالف خوشبینی موجود است.
مشکل دیگر آقای روحانی این است که وی عقبه قوی حزبی یا جناحی ندارد. گرچه او با شعار اعتدال وارد میدان شد، ولی خودش نیک میداند مردمی که به او رأی دادند دلفریب شعار اعتدال او نشدند، بلکه به دیگر حرفهای او دل بسته بودند.
گمان نمیکنم که خود آقای روحانی نداند که چه کسانی به او رأی دادند و چه عواملی باعث شد که شاهین بخت روی شانههای او بنشیند.
اگر میداند،اما آنها را جدی نمیگیرد، کاری سختتری در پیش خواهد داشت و چه بسا در سال 96خودش مهمترین رقیب خود خواهد بود و از تکیه مجدد به صندلی پاستور ناکام خواهد شد.
به هر حال واقعیتی که امروز وجود دارد فشارهای جناحهای مختلف قدرت است که برنامههای خود را در مجلس و به مجلسیان دیکته میکنند.
نمونه آنها تعیینتکلیفهای پیدرپی، پیغام،پسغامهایی که روحانی چه کند و چه کار نکند. اینها رفتارهایی است که روی شانه آقای روحانی سنگینی میکند.
واقعیت دیگر این است که در مجلس معلوم نیست و نبود که چه کسانی اعتدالگرا هستند. اگر یک گروه مشخص «اعتدالیون» در ایران و خصوصاً در مجلس وجود میداشت، میشد به کارآیی آقای روحانی بیشتر امیدوار بود، اما جامعه سیاسی ایران نمیتواند ویژگی اعتدالی داشته باشد.
یا باید راست بود و اصولگرا یا باید چپ بود اصلاحطلب. پس خبری از اعتدالیون نیست. نمایندگانی که اصلاحطلب باشند و بتوانند وزن شاخصی هم داشته باشند، در مجلس دیده نمیشوند.
افرادی مثل آقای مطهری که برخی مواقع مواضعاش حتی از اصلاحطلبها جدیتر است، در زمره اصلاحطلبها قرار نمیگیرند.
از آنجا که اصلاحطلبها بعد از انتخابات 88 دچار رکود رفتاری شدند و به هر دلیلی توان عرض اندام حتی در مجامع عمومی را نداشتند، نتوانستند در انتخابات مجلس نهم سهمی بگیرند و کرسیهای قابلتوجهی را تصاحب کنند.
آنهایی که سر سوزن سمپاتی و علاقهای به اصلاحطلبها داشتند – به هر دلیلی- یا نمیتوانستند و یا نمیخواستند خود را اصلاحطلب معرفی کنند.
فقط در کوران انتخابات ریاستجمهوری بود که با روحانی شدن فضای انتخابات کشور، بارش رحمت در زمینهای کویری اصلاحطلبها بارید و برخی از دانهها سبز شدند؛ به گونهای که حتی نامزدهای شوراها توانستند جرئت کنند و خود را طرفدار این یا آن لیدر اصلاحطلبها اعلام کنند.
اگر روحانی میتوانست این طیف را به طور آشکار همراه خود داشته باشد، تردیدی نیست که هنگام چانهزنی و گرفتن امتیاز میتوانست دست بالا را بگیرد و مجبور به امتیاز دادن نباشد.
با این حال نمیتوان باور کرد که نمایندگان بگذارند روحانی بتواند به راحتی کار کند و حتی وزرای دلخواه خود را معرفی کند؛چون علاوه بر آنکه گمانهزنیها این واقعیت را نشان میدهند، رفتارهای نمایندگان هم بر این حقیقت صحه میگذارد.
وزن آرای نمایندگان
واقعیت این است که اگر بخواهیم کل آرای نمایندگان مجلس را با آرایی که آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری کسب کرد، کنار هم بگذاریم وزن آرای آقای روحانی بیشتر است.
اگر نمایندگان – فقط کمی- وزن آرایی را که مردم به آنها دادند با وزن آرای خود قیاس میکردند شاید کمتر روحانی را دچار چالش کنند. امیدواریم که نمایندگان به آرای مردم احترام بگذارند و روحانی را در ادامه کار یاری کنند.
برای قیاس وزن آرا،ما میتوانیم مازندران را مثال بزنیم. البته بیش از همه این را یادآوری کنم که طبق شواهد موجود هیچیک از 11نماینده مردم مازندران در مجلس به آقای روحانی رأی ندادهاند.
بگذریم از اینکه – به هر دلیل- در روز بعد از انتخابات و در مراسم تقدیر و تشکر حاضر میشدند، اما مازندرانیهایی که در بهارستان بودند، آقای روحانی را ندیده بودند.
حضور نمایندگان ساری و چالوس و بابلسر و حتی قائم شهر در رکاب آقای قالیباف کاملاً واضح بود. نمایندگان مازندران رأیای را به صندوق ریختند که با آرای یک میلیون نفر دیگر از مازندرانیها تفاوت داشت.
گرچه چندی پیش یکی از نمایندگان ساری- آقای شجاعی- دلیل آرای بالای آقای روحانی در مازندران را علاقه مردم مازندران به روحانیت اعلام کرده ولی معلوم نیست که چرا این علاقه در میان نمایندگان مازندران دیده نمیشد!
با این وجود حتی تعداد آرای کل 12نماینده مازندران در مجلس کمی بیشتر از 300هزار رأی با رأی آقای روحانی اختلاف دارد.
کل آرای نمایندگان مردم مازندران که الآن در مجلس نشستهاند 710314 رأی است، در حالی که کل آرای آقای روحانی یک میلیون و 80هزار و 727نفر است.
برای آنکه خوانندگان یک بار دیگر نسبتهای رأی نمایندگان خود را بدانند، عین آمار اعلام میشود تا شکوشبههای در این زمینه دیده نباشد.
مقیمی57177، دامادی 93771، شجاعی 62174، علیپور57449، هادی حسینی56517، نیازآذری 83384، ناصری 103711، نجفنژاد48388، ملایی88377، احمدیلاشکی58968، شریعتنژاد 52058
به هر حال تردیدی نیست که این نسبت را میتوان در میان نمایندگان استانهای دیگر هم دید. خوب است نمایندگان دیگر استانها نیز این واقعیت را بدانند و با روحانی براساس خواست مردم عمل کنند.
- جمعه 11 مرداد 1392-0:0
برادر خوبم اقای معصومی کسی که کلید داره که نیاز نداره درارو با جنگ و دعوا باز کنه!!!! فقط باید بدونه کدوم کلید ماله کدوم قفله که ایشون می دونن خوبم می دونن پس قاعدتا چلنج مدل احمدی نژاد نخواهد داشت و درستشم همینه.یه سیاستمدار واقعی کارو با یه جمله پیش می بره ،جنگ و جدال نشاندهنده اینه که اون فرد اصلا دیپلمات نیست. درمورد رای نماینده ها راستشو بخواین من سر درنیاوردم ممنون میشم یکی برام ساده ترش کنه.
- پنجشنبه 10 مرداد 1392-0:0
درود بر سیدهادی حسینی که تنها نماینده مدافع روحانی بود.
- پنجشنبه 10 مرداد 1392-0:0
56000 رای قاطع فیاضی یادتان رفت
- پنجشنبه 10 مرداد 1392-0:0
سلام. بر خوانندگان يادداشت اين حقير.
راستش وقتي امروز ديدم مطلبم روي سايت هست و اينهمه مورد لطف موافقان و مخالفان قرار گرفت، خرسند شدم. اگر بگويم انتظار نداشتم، گزاف است، چون در يادداشتهاي قبليام مانند «در گذرگاه پاستور» كه 3 قسمت بود يا «عبور از احمدينژاد يا عبور از ميراث او» ديدم كه مازندرانيهاي گرامي چقدر خوب ميخوانند و چقدر خوب ميدانند. از اين كه انتخابم مازندنومه بود، اشتباه نكردم.
يك نكته را دوستان تذكر دادند و متأسفانه نام آقاي «فياضي» هنگام تايپ جا افتاد.هم از ايشان و هم از خوانندگان معذرت ميخواهم. كاش آقاي صادقي ترتيبي اتخاذ بفرمايند كه اين مطلب مدت زمات بيشتري در برابر خوانندگان باشد. چون با آمدن يك مطلب يا خبري بعد از آن، خودبه خود اين مقاله هم از تيررس نگاه منتقدان دور ميماند. به هر حال اين همه كليك روي مقاله و اين همه نظر نشاندهنده هوش بالاي مازندرانيهاي فهيم است و نشان ميدهد كه مازنيها اگر گاهي خاموشاند ولي اهل جوشش و دانايي و تحليلاند. من سر تعظيم در مقابل خوانندگان- از موافقان و بالاخص مخالفان ديدگاههايم- فرود ميآورم. به هر حال ما سرنوشت خودمان را خودمان مينويسيم. هر چه سواد ما بيشتر باشد، متن بهتري انتخاب ميكنيم و اگر سواد كمي داشته باشيم، شايد متني را بنويسيم كه به ضرر سرنوشت ما باشد.
انتخاب تيتر «بازي شروع شد» از سوي آقاي صادقي هوشمندانه بود، دست مريزاد.اما در باره نظرات دوستان خصوصا مخالفان در آينده نزديك مينويسم. الآن فقط آمدم عرض ادب كنم و برخي چيزهايي كه شايد كمتر نيازمند فرصت بيشتر است را توضيح دهم.
كاش نمايندگان مازندران هم اين يادداشت را ميديدند و نظر ميدادند. از اين كه اين فرصت در اختيارم قرار گرفت از آقاي صادقي سپاسگزارم. در عين حال از آنهايي كه متن مرا نميپذيرند و احتمالا خاطر آنها را مكدر ميكند، عذر ميخواهم. اعتقاد دارم بياييم در فضاي مجازي، مجاز باشيم كه دروغ نگوييم و راستي پيشه كنيم و اگر اشتباهي كرديم اشتباه همديگر را براي اصلاح آينده خود اصلاح كنيم. موفق باشيد. - پنجشنبه 10 مرداد 1392-0:0
اولا خوب کردی اسم فیاضی و ننوشتی اخه اون 15000رای داشت بقیه شو...دوما مقاله ت بسیار عالی و واقع بینانه بود. سوما با وجود ناطق اقای روحانی به مازندران توجه وافی خواهدداشت.....
- پنجشنبه 10 مرداد 1392-0:0
بسيار عالي بود البته يك موضوع مهم اينكه اگر چه 11 نماينده مازندران به روحاني راي ندادند اما بعضي ها مثل هادي حسيني از همه زودتر تغيير رفتار نشان دادن و حتي پس از گرزين در مراسم تجليل از ستاد روحاني در قائم شهر چند دقيقه اي سخنراني كرد كه متاسفانه و يا خوشبختانه مردم هم همان جا با صوت و هو كردن جواب رنگين كموني اين نماينده را دادند . واسه همين ياد آوري كردم كه بعضي از نمايندها استاد چرخش هستند .
- چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
فیاضی نماینده مردم شهرستانهای نور و محمودآباد با 56680 رای رو تو آمار نمایندگان ذکر نکردید تازه ایشون که دبیر ستاد جلیلی در مازندران هم بود ..
چرا اسم نماینده جدید استان رو گذاشتی ولی فیاضی نه!× - چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
آقای رنجبر همه ما می دونیم تعرفتون از صیرت چیز دیگه ایه.
دولت باید حتماً نظرات اکثریت نمایندگان مجلس را تامین نماید و راهی غیر از این ندارد. این جمله اتون حقیقت تلخیه.مجلس محقر یا تحقیر شده را باید همسو با خود کرد. - چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
اقاي معصومي نويسنده محترم ايا با اين نمايندگان ضعيبف مازني ميشه در بازي سياسي رقابت كرد؟ اين نمايندگان از قبل بازنده اند من كه در ساري اينطوري ميبينم
- چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
اااین آقای نویسنده، احمدی نژاد را به خاطر ایستادن در برابر مجلس مذمت می کند اما از آن طرف دقیقا کلمات احمدی نژاد را بکار می برد! مگر احمدی نژاد نگفته بود آرای من از آرای کل نمایندگان مجلس بیشتر است حال چه شده که همان استدلال حامیان احمدی نژاد را حامیان روحانی مطرح می کنند؟! نتیجه اینکه حسن روحانی همان محمود احمدی نژاد است اما با کمی تفاوت. شاید الان این جمله را نپذیرید اما کمی صبر و حوصله می تواند شما را به همین نتیجه برساند بنابراین فکر نکنید با انتخاب دکتر روحانی خوش بحال اصلاح طلبان شده است.
- چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
زمان رقابت گذشته . الان وقت همکاری و رفاقت هست.
- چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
کی گفته.قالیباف بیشترین تبلیغات راداشت,عکس های رضایی,جلیلی ودیگران راندیدید.
درستاد قالیباف کمترین هزینه انجام می شد ,درحالی که ستاد دکتر روحانی از کتاب هایی با جلد رنگی که از ویزگیها وسوابق دکتر نوشته بود استفاده می کرد .ستاد قالیباف از کاغذهای سیاه وسفیداستفاده می کرد,روزنامه قارن هم که مخصوص دکتر بود ,پس نتیجه این است که می توانیم بگوییم روحانی هم خرج کرد تازه قالیباف که دست تنها بود یک حامی قدرتمند مانند هاشمی نداشت ,اگر داشت الان اون رییس جمهور بود.مردم به روحانی رأی ندادند به هاشمی وخاتمی رأی دادند وای به حال روزی که پشیمان شوند ,دیگر همه چیز زیر سوال می رود......... - چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
اقاي برنجستانكي لطف كنند دو نماينده فعال قايمشهر را بفرستند ساري. چون ما ساروي ها از نمايندگان خود خيري نديديم حز شعار
- چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
من با نظر دكتر رنجبر موافقم. نمايندگان ضغيف و نابلد نميتوانند در تحقق خواسته مردم موثر باشند. شما نمايندگان ساري و بابل را ببينيد مخالف مردم عمل كردند فقط شعار ميدهند
- چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
مقاله دوبخش دارد بخش اولش مربوط به چالش روحاني با مجلس است كه من مخالف ديدگاه نگارنده هستم اتفاقا من فكر مي كنم مجلس همكاري لازم را با روحاني خواهد كرد اونجايي كه قرار است مجلس مخالفت و مقاومت كند مبحث ديدگاه ها و نظرات سياسي اصلاح طلبانه روحاني است كه بعيد مي دانم در دو سال اول روحاني به سمت بازي هاي سياسي برود مطمئن هستم روحاني بيشتر در اين دوسال كار اقتصادي خواهد كرد تا سياسي در مجلس فعلي هم نماينده اصولگراي اقتصادي قوي و داراي ايده هاي اقتصادي نمي بينم كه بخواد جلوي برنامه هاي روحاني مقاومت كند.
نكته دوم از چالش هاي احمدي نژاد و جسارتش در مقابل مجلس ياد كرديد و اينكه روحاني مرد جنگ و دعوا نيست پس عقب نشيني ميكند باز هم بايد بگويم تعبير شما اشتباه است روحاني عقب نشيني نخواهد كرد بلكه با تدبير كار ها رو پيش خواهد برد(البته اميدوارم) جايئيكه احمدي نژاد با جسارت پيش نبرد مثل فاز دوم هدفمندي يارانه ها و غيره
اما در مورد نماينده هاي مازندراني اولا نماينده هاي فعلي خيلي برجستگي و تمايز چنداني نسبت به نماينده هاي قبلي استان ندارند يعني اين دوستان نتيجه انتخابات هستند كه خود ما انجام داده ايم و هميشه هم نماينده هامون در يه سطح هستند من يادم نمي آيد هيچوقت نماينده هاي استان مازندران رئيس كميسيومني رئيس فراكسيوني رئيس اپوزيسيوني عضو هيئت رئيسه اي چيزي باشند هميشه نماينده هاي معمولي بوده اند پس انتظار خيلي كارهاي بزرگي نبايد ازشون داشت تواناي هاشون در همين سطح انتخاب فرماندار و بخشدار و... البته به ديد مثبت نگاه ميكنم و اعتقاد دارم هدفشان هم در تعيين استاندار و بخشدار خدمت به مردم استان هست ولا غير من از نماينده هاي سايذ شهر ها خبر ندارم ولي از دورا دور ازدو نماينده شهرمون حسيني و عليپور خبر دارم ميدانم در حد توانشون دارند براي شهرمون زحمت مي كشند و كار ميكنند مشكلا قائم شهر خيلي پيچيده تر و سخت تر است كه انتظار حل آن را از اين دو عزيز بخواهيم - چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
به زودی گذار از فصل شعار به سمت فصل عمل برای دولت آقای دکتر روحانی فرا می رسد.
در فصل عمل قضاوت ها بر مبنای کارکردها و توانمندی در حل مشکلات و رفع نگرانی های زندگی و دفع شر گرانی ها و مهار غول بیکاری و تولید اشتغال واقعی صورت خواهد گرفت و باید منتظر ماند که آیا به دنبال طوفان سیاسی و خلق حماسه سیاسی توسط مردم ، حماسه اقتصادی هم خلق خواهد شد یا خیر. بصیرت گوهر ارزنده ای است که معمولاً مردم و توده های سخت کوش و زحمت کش دارای آن هستند و خواص و دولتمردان فاقد آن. بصیرت در بخش قوه مجریه به انواع موضعگیری هایی که به دنبال آن منافع دراز مدت ملی را در بر داشته باشد اطلاق می شود. دولتمردان زمانی بصیر خواهند بود که بتوانند بدون تحمیل تحقیر بر ملت و دولت خود و بدون تقبل القائات شیطانی سازش با استکبار و تسلیم در برابر شیطان مشکل حاد تحریم و مسئله هسته ای را حل کنند.
اگر صرف عقب نشینی و تسلیم در برابر در خواست های غیر قانونی و ذلت آور غرب مطرح باشد، هرگز تحریم ها برداشته نخواهد شد و از آن به عنوان ابزار فشار برای در اختیار گرفتن حاکمیت ایران استفاده خواهند کرد.
اصولاً ما باید بپذیریم که در زیر فشار تحریم ها راه حل برون رفت را ارائه کنیم و اثرات آن را از بین ببریم. هنر این نیست که یا دادن امتیاز به قلدرها و عقب نشینی صورت مسئله تحریم را پاک کنیم و شاهد تحولی در اقتصاد خود نباشیم. انتظار کشیدن برای اینکه با دفع تحریم ها مشکل اقتصادی را حل کنیم نشان از فقدان برنامه برای اقتصاد کشور دارد و تیم اقتصادی کشور را ضعیف تر از تصور واقعی معرفی خواهد کرد.
اگر دولت بتواند مردانه در مقابل زیاده خواهی ها ایستادگی کند و جلوی رانت خواریها را بگیرد و از فربه شدن بی دلیل عده ای مفت خور در هماهنگی بین قوه قضائیه و قوه مقننه جلوگیری کند، بسیاری از مشکلات خود بخود حل خواهد شد.
کاری که رئیس بانک مرکزی در انتهای دولت دهم اعلام کرد باید از ابتدای دولت سازندگی شروع می شد و آن اینکه تفاوت نرخ ارز باید برای کالاهای وارداتی حساب شده و به بیت المال برگردانده شود تا عده ای از طریق تفاوت نرخ ارز بی جهت پولدار نشوند.
باید کلیه ارزهای دولتی دریافتی توسط افراد را طی چند ساله اخیر بررسی و درآمد حاصل از اختلاف ارز را از صاحبانش گرفته و به بیت المال بازگشت داد. با توجه به واردات میلیاردی این رقم بسیار درشت خواهد بود و بخش قابل توجهی از مشکلات کاهش فاصله فقر و غنا را حل خواهد نمود.
دولت تدبیر و امید باید نشان دهد که روش مواجهه آن با موضوع هدفمندسازی یارانه ها چگونه خواهد بود. اگر به روال دولت سابق بخواهد عمل کند هرگز به اهداف این هدفمندی دست پیدا نخواهد کرد و چون ناتوان از اجرا آن می شود گناه آن را به راحتی به گردن نمایندگان خواهد انداخت.
دولت باید در جهت کاهش میزان برخورداری دهک های بالای درآمدی از مواهب یارانه های غیر نقدی و کنترل گرانی های تحمیلی کار کند و ظرفیت مردم را در تحمل تورم در نظر داشته باشد. در هیچ شرایطی دولت نباید راضی باشد که نرخ تورم از حد معقولی بالاتر برود.
چالش با نمایندگان هرگز به نفع هیچ دولتی نیست و باید با نمایندگان تعامل کرد. نماینده همانند رئیس جمهوری با رای مردم نماینده می شود و دارای حقوق و اختیارات مشخصی است ودر هیچ شرایطی دولت نباید به خود اجازه بدهد که گناه عدم توانمندی خود را برای رفع مشکلات به گردن لوایح مجلس بگذارد.
نماینده حق دارد از تمام ابزارها و حقوق خود در جهت منافع ملت و منطقه خود در موقع لزوم استفاده کند. دولتی که بخواهد در مقابل مجلس و نمایندگان موضع داشته باشد دولت پر تنش و ناموفقی خواهد بود. دولت باید حتماً نظرات اکثریت نمایندگان مجلس را تامین نماید و راهی غیر از این ندارد.
بزرگترین کمک سایت های طرفدار رئیس جمهوراین است که به ایجاد تنش و دلخوری بین نمایندگان و دولت کمک نکنند و سطح توقعات از دولت را بالا نبرند و تذکرها و استیضاح ها و سوال های نمایندگان را در راستای اعمال فشار بر دولت به دلیل اختلاف در دیدگاهها تفسیر و تحلیل نکنند. دولت تدبیر و امید باید نشان دهد اهل تدبیر است و درایت لازم را برای حل مشکلات دارد.
حقیقت این است که ترکیب ارائه شده اگر حقیقت داشته باشد چندان هیات دولت مطلوبی را نتیجه نخواهد داد و این دولت نمی تواند محصول تدبیر باشد و امیدآفرین نخواهد بود. حال اگر نماینده ای مانند هر عنصر تحلیل گر دیگری به این نتیجه مشابه برسد آیا باید به او نسبت ضدیت و مخالفت با رئیس جمهوری داده شود؟
به هر حال عاقلانه آن است که دولت خود را در جایگاه تعامل با قوه مقننه ببیند و مجلس را در راس امور بداند و بر اساس برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی عمل کرده و به اهداف آن نزدیک شود.
به امید آن روز - چهارشنبه 9 مرداد 1392-0:0
اقاى معصومى وقتى نمايندگان مازندران ضعيف وناتوان در پيگيرى ها هستند.چه بايد كرد ؟راى بالاى مردم در سارى و قائم شهر به نمايندگان جز پشيمانى بدنبال نداشت
- سه شنبه 8 مرداد 1392-0:0
من مطلب رادوبار خواندم،نفهمیدم از کجاش بوی تخریب نماینده آمده؟!!این محمد یا خودش نماینده است یا از وابستگان نماینده است که سینه چاک وارد گود شده!!در ضمن چه ربطی درد،چون ناینده می تواند وزیر یا رییس جمهور را استیضاح کند پس نباید نقدش کرد!!؟نماینده های اما اگر توانایی داشتند دولت بی قانون قبلی را قانونمند می کردند و 150 امضا برای قالیباف و 120 امضا برای ولایتی نمیزدند.نماینده های ما کارشان شده تعیین بخشدر و مدیرکل و اینها.در همین استان چکار برای طرح دریا کردند که این همه ادم نمیرند؟چکار برای ترافیک کردند؟کشاورزی؟و...پس الکی دفاع نکنید.شان هر کس در ید خود اوست،نماینده اگر قوی باشد خودش مشخص است،نه انکه عطار بگوید.
- سه شنبه 8 مرداد 1392-0:0
نمایندگان اگر شم داشتند که می امدند سمت روحانی،یک نفرشان به روحانی رای نداد اما الان دنبال تعیین استاندارند!نماینده که بفکر تعیین فرماندارو بخشدار و زدن فرمانداری ويژه و این جور کارهای واکسی باشه فاتحه اش خوانده شده.
- سه شنبه 8 مرداد 1392-0:0
دوستان فریب نخورید این کارهای ژورنالیستی پیچیده گی های شک برانگیزی دارد در حالیکه تنها یک رای می تواند یک نماینده را غالب بر رییس جمهور در مجلس کند این چه نوع رفتاریست که برای تخریب نمایندگان از طرف مازند نومه آغاز شده است؟
نمایندگان حقوقی دارند که با شمارش و مقایسه آماری نمیتوانید آن را تخطئه کنید
آقای صادقی محترم روش شما روش فراقانونی و شانتاژ است - سه شنبه 8 مرداد 1392-0:0
شاید شم سیاسی پایین نمایندگان استانمون رو داره نشون میده.هیچ کدومشون پیش بینی پیروزی دکتر روحانی رو نمی کردن یا شاید همه نمایندگان عزیز وابسته به جریان خاصی هستن
- سه شنبه 8 مرداد 1392-0:0
همیشه آبکی مطلب میزنید؟
میزان آرای آقای روحانی و رای نمایندگان چه ارتباطی با هم دارند یادتان رفت وقتی احمدی نژاد گفت من 25 میلیون رای دارم و یک نماینده با 10-15 هزار رای به مجلس میرود و در نتیجه حق خود را بیشتر دانست همین شما و دوستانتان و البته خوده بنده و اکثریت جامعه به حرف ایشان اعتراض کردیم حال شما را چه شده برد مغرورتان کرد به همین زودی
در نظام مقدس ایرا ن هر قوه وظیفه خود را دارد و میزان کسب آرای یکی بر دیگری برتری ندارد
شما به قول آقای توکلی دارید دچار استبداد حداکثری میشوید همان اتفاق که برای آقای احمدی نژاد افتاد
2 راه بیشتر ندارید یا از گذشته و تجربه دیگران درس میگیرید و همچنان اعتماد مردم را دارید و یا پایان 4 سال پایان کارتان خواهد بود
هرچند من آقای روحانی را باهوش تر از این حرفها میدانم - سه شنبه 8 مرداد 1392-0:0
مطلب بسیار بجا مخصوصا برای نمایندگان فعلی مازندران در مجلس بوده است اما چند نکته:
نمایندگان ادوار پیشین مجلس در استان مازندران که خود را همسو با روحانی میدیند و همچون اکثریت مردم مازندران به روحانی رای داده بودند نیز عملکرد چندان قابل دفاعی در راستای تبلیغ و معرفی دکتر روحانی در حوزه های انتخابیه خود نداشتند
که این مهم مقدمه ای برای رویش های جدید در آستانه انتخابات آینده مجلس در مازنران خواهد بود تا بعد از این مردم نماینگانی را برگزینند که علاوه بر اینکه از آرای واقعی مردم باشند در بزنگاه های سیاسی نیز برای پیروزی خواست و نظر مردم، اهل مشارکت و همراه و هزینه دادن باشند
پیرامون دولت و نحوه رفتار و عملکرد روحانی، مخصوصا در تعامل با مجلس نیز به نظر می رسد که شاهد دو دوره دوساله متفاوت باشیم
دولت های سازندگی و اصلاحات معمولا در دوره چهارساله اول خود دولتی سیاسی بوده و در دوره دوم چهره ای تخصصی و غیر سیاسی به خود گرفته اند
که این مسئله برای دولت روحانی برعکس خواهد بود لذا آنچه که آنان در 8 سال تجربه کرده اند را ایشان در 4 سال تجربه خواهد نمود با این تفاوت که:
با توجه به نیاز و شرایط امروز و فشار مجلسیان سهم خواه دوره 2 ساله اول ایشان شاهد دولتی تخصصی و نسبتا غیر سیاسی خواهیم بود و در دوره 2 ساله دوم با پاک شدن مجلس ار لوث حضور وکیل و الدوله ها و تشکیل مجلسی برآمده از آرای واقعی مردم شاهید دولتی با خواسته های توسعه سیاسی خواهیم بود.
به هر تقدیر نمایندگان مازندران در مجلس بهتر است در دوسال باقی مانده تا پایان وکالت خود کمیت و کیفیت آرای روحانی در مازندران را معیار رفتار و عملکرد خود قرار دهند