تعداد بازدید: 4645

توصیه به دیگران 48

يکشنبه 21 مهر 1392-16:20

مرگ در سیلاب!

یادمان اولین سالروز سونامی سیل بزرگ بهشهر


مازندنومه؛ محمد رضا زمانی درمزاری (فرهنگ)، وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی(واحد مطالعات حقوق شهروندی و حقوق محیط زیست موسسه حقوقی و بین المللی زمانی):

*بخش نخست:شبانگاه بامدادی شنبه،مورخ 22/7/1391 ، سیل ویرانگر بهشهر که خود، " سونامی سیلی در مازندران و کشور" گردید، تمام خانه و کاشانه و زندگی مردم سیل زده را در نوردید.

چندین کشته و صدها مصدوم و تخریب هزاران منزل و تاسیسات و بی خانمان شدن مردم در ماه آغازین فصل پائیزی و سرمای بارانی منطقه و نیز ورود میلیاردها تومان خسارت و از بین رفتن هزاران املاک، باغات و احشام، اتومبیل ها و سرمایه های شهروندان و روستائیان، کمترین دستاورد آنی آن بود و بعد از گذشت یک سال از آن تاریخ، هنوز آثار ویرانگر و تبعات مادی و معنوی آن در منطقه و عدم مدیریت موثر بحران در منطقه و عدم تحقق وعده های غیرواقع دولتی در آنجا مشهود است!.(2)

 در اثر تخریب بی رویه جنگل ها و منابع طبیعی و عدم کارایی مدیریت دولتی در حفظ محیط زیست و مدیریت حقوق محیط زیست منطقه، که از پیامدهای تاسف بار سوء مدیریت  زیست محیطی دولت نهم و دهم  نیز بوده و برای دولت یازدهم به مانند سایر میراث نابه هنجار دولت قبل به ارث گذارده شده است؛ شاهد روند رو به افزون از بین بردنِ عالمانه و عامدانۀ محیط زیست منطقه ای و تکرار مکرر و مستمر آثار حاصل از آن، به مانند سونامی سیل تاریخی بهشهر در سال 91 در منطقه بوده و با ورود فصل پائیز و زمستان و بارش های پیاپی شمال کشور- سیل و سونامی های سیل مرگبار شمال در سال جاری نیز در راه هست و نشان از تداوم تخریب محیط زیست و نبود و ناکارآمدی مدیریت زیست محیطی مناسب و موثر منطقه ای و نیز عدم ارائه برنامه ها و راهبردهای موثر برای حفظ حقوق محیط زیست شمال کشور و بی توجهی به سلامت عمومی و امنیت روانی و حفظ حقوق شهروندی مردم دارد! (3)

نظر به مسئولیت سازمان محیط زیست بعنوان یکی از معاونت های ریاست جمهوری و مسئولیت نهایی رئیس جمهور بعنوان مجری قانون اساسی، حافظ مال و جان مردم و مسئول صیانت از میراث ملی و طبیعی کشور، بر ضرورت توجه جدی و فوری به وضعیت تاسف بار محیط زیست منطقه- احترام به حقوق شهروندی و اساسی مردم و حقوق محیط زیست- جلوگیری از ادامۀ هرگونه تخریب و بهره برداری از جنگل ها و منابع طبیعی شمال کشور- تدوین و راهبری برنامه جامع مدیریت حفظ حقوق محیط زیست منطقه و کشور- پیشگیری از وقوع حوادث طبیعی مشابه- ضرورت ایجاد نظام یکپارچه مدیریت بحران در مازندران و کشور- تعقیب قانونی مسئولیت حقوقی مجرمین و ویرانگران محیط زیست منطقه و اطلاع رسانی مستمر و شفاف به مردم و جامعه تاکید گشته و ضمن تذکر به رئیس جمهور محترم و ریاست محترم سازمان محیط زیست و دوائر مربوطه، بر لزوم پیشگیری از وقوع سیلاب های مرگبار در شمال کشور و ضرورت جبران کلیه خسارات مادی و معنوی حاصل از وقوع سیل های ویرانگر و مکرر سال گذشته و جاری در شمال و بهشهر مازندران هشدار داده و بر توجه به این مهم به عنوان یک حقوقدان به آنها قویاً، تذکر داده می شود.

نگاهی به سونامی سیل تاریخی بهشهر و پیامدهای آن : 

 شيون هايي كه در آغازين روز 22 مهر ماه در كوچه پس كوچه هاي بهشهر پيچيد، شروع فاجعه اي بود كه در گمان هيچ كس نمي گنجيد كه تبديل به بارش اشكهاي غمبار شهر شود. باراني كه هميشه نماد رحمت و آباداني است، اين بار، به پاسخ ستم هايي رفت كه به طبيعت شده است!

 شهر صفوي بهشهر با شيب طبيعي خود و اختلاف سطح آشكاري كه از دامنه هاي شمالي و دامنه هاي پيشكوه جهان آمورا آغاز و به سمت خليج ميانكاله سرازير مي شود، هرگز نمي بايست امكان حضور سيل و بروز فاجعه انساني را به باراني چند ساعته مي داد!. بارش هاي شديد چند سال اخير در بهشهر موجب آسيب و خسارت هاي فراواني به شهروندان شده بود و هشداري بود تا دست اندكاران امور به علت يابي و رفع موانع موجود بپردازند.(4)

سیل اخیر بهشهر با وجود مراتب یاد شده، متاسفانه؛ برای سومین بار پیاپی در سال گذشته محقق گشت و دگر بار، در سطحی کاملاً متفاوت و وسیع، فاجعه آفرید و ضمن فوت و مصدومیت صدها نفر و از هم پاشیدن هزاران خانه و خانواده، میلیاردها تومان خسارات فراگیر به تاسیسات شهری و روستایی و اموال مردم و زمین ها و باغات کشاورزی و احشام مردم وارد ساخت.

 رعد و برق های مهیب و وحشتناک، همراه با بارش شدید و رگبار باران و وقوع سیل زودهنگام و گسترده و آوردن تنه ها و میلیون ها راس درختانان بی زبان قطع شده از سوی سوداگران چوب و جنگل!!، با سنگ های بزرگ و گل و لای فراوان در نیمه شب و بامدادان روز شبنه مورخ 22/7/1391، در حالی که؛ مردم بهشهر و مناطق اطراف در خواب آرمیده و خود را برای فردایی نو و هفته نوین آماده می کردند، به ناگهان امان همگان را ربود و سیلاب سهمگین را ارزانی خانه و کاشانه  و رختخواب شبانه آنان و فرزندان بی پناه و پیران و زنان و مردان بی سلاحی نمود که از شدت به هم ریختی و وحشت، خود سر درگم بودند و به در تکافوی حیات خویش و خانواده خود به این سو و آن سو می رفتند و تا صباحی از بامداد نگذشته بود که حاضر و ناظر، شاهد و حافظ، در کمال ناباوری شاهدِ فقدان همسران، فرزندان و پدران خویش و درگذشت آنها و مفقودی بسیاری از آنان و از بین رفتن تمام زندگی و منازل خود شدند و در میان گل و لای و بوی ماتم و عزا و خسارت و دعا، چشم براه خورشیدِ شرمسار و پنهان شده از بی مهری انسانی نسبت به میراث طبیعی و درختان بی شمار افکنده و قطع شده در دامان جنگلی خود بودند!

 سونامی سیل بهشهر بدون هرگونه سابقه تاریخی مشابه، خود سیل تاریخی و مخرّبی گردید و جان و مال و سرمایه و زندگی مردم را به خاک و خون و نابودی کشاند؛ سیلی که خود ریشه در تخریب بی رویه منابع طبیعی و جنگلی جنگل های باستانی و ملی مازندران و شمال کشور داشته و پیام آور تخریبِ تاسف بار محیط زیست و عدم کارآمدی دولت در حفظ حقوق محیط زیست بود.

 سیل بهشهر برخلاف اطلاع رسانی های رسمی نادرست و اعلام نشده ، بنا به اظهار شهروندان بهشهری، بیش از 20 نفر را صرفاً، به کام مرگ کشاند و از سرنوشت صدها نفر نیز بدون اطلاع بوده و وضعیت مرگ و میر روستاها و آبادی ها، خود حکایت تلخ دیگری دارد که اساساً، بنا به دلائل نامعلومی از سوی مراجع دولتی انعکاسی نداشته است.

 تمامی وسایل و لوازم زندگی مردم و شهروندان آن نیز طعمه خشمِ تخریب طبیعت و قهر حقیقتِ تلخِ تعرض به دامان سبز آن از سوی سوداگران منابع طبیعی و جنگلی گردید و غرق در گل و لای و آب و خاک و فاضلاب های شهری و لجن های انتقالی به منازل مردم و خیابان ها و کوچه های شهرو اطراف شد.

 گرد و خاک، آسمان آبی شهر سبز و زیبای بهشهر را به آسمانی خاکی و گردریزان مبدّل کرد و نفس و حیات مردم را در فضای غباری و خاکساری آن در سینه حبس کرد.

 بوی تعفّن حاصل از مُردار احشام، پرندگان، شهروندان، سیل زدگان و یکی شدنِ فاضلاب منازل و ساختمان ها با سیلاب خروشان و گشت و گذارِ غلطان در حریم و کاشانه شهروندان، همراه با خاک و خُل مزبور، حالت ویژه و تعقیب و گریزِ حیات و مماتِ شهروندان و تجاوز به سلامت آنان و بهداشت فردی و عمومی آنها را به آسانی و با سرعت، رقم زد.

 آب شهری غیرشُرب گردید، گاز مصرفی سیل زدگان قطع و حریم خانه شان با تخریب ساختمان ها و بناها و دیوارهای مجاور ، بدون حریم و ایمن واقع شده و منازل خالی از سکنه و فاقد لوازم و امکانات اولیه- شهر را به شهری ویرانه و توام با خاک و آه در مناطق سیل زده تبدیل کرد!

 مردم متاسف و متاثر از نابودی تنها سرمایه زندگی و خانه و کاشانه شان که در کمتر از چند ساعت با بی تدبیری مسئولان دولتی و مدیریت شهری و کشوری و ناکارآمدی غیرقابل بخشش آنها در مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از حقوق زیست محیطی منطقه، اینگونه دستخوش تخریب و سوداگری برخی از سازمانها  و نهادها و اشخاص سودجو و متنفذِ قانون گریز واقع گردید و با تغییر کاربری طبیعت و تخریب سوداگرانه و غیرقابل توجیه آن، موجبات تکرار سومین سیل بهشهر و اطراف در چهل روز اخیر در سال گذشته را در بهشهر فراهم آورد و صد البته، سیل اخیر و مورخ 22/7/1391 آن، با وضعیت موصوف، سونامی تاسف باری را در بهشهر و شمال کشور رقم زد. (5)

سیل مزبوردر چهلمین روز از وقوع دو سیل قبلی بهشهر و مناطق اطراف در تاریخ 12/6/1391 و 8/7/1391 یعنی، وقوع 3 سیل مخرب در طی چهل روز در منطقه و ورود میلیاردها تومان خسارات مادی و معنوی به مردم و منطقه علی رغم اخطارها و گزارشات مکرر منتشره و بی توجهی مستمر مسئولان دولتی و مدیران شهری مربوطه، به ترتیب مزبور  اتفاق افتاده است و به منزلۀ سیل آخر و پایانی در منطقه نیز نخواهد بود و با قرار گرفتن در فصل پائیز و زمستان و بارش های مستمر منطقه ای در سال جاری و تدوام همان مدیریت ناکارآمدِ دولتی در حوزه محیط زیست منطقه ای، باید شاهد تکرار همان سونامی های سیل ویرانگر و تاسف بار در منطقه و رفتار غیر مسئولانه مدیران دولتی و شهری در فصل جاری و آتی بود...!

 مشاهدات مستقیم نگارنده و دوستان گروههای مردم نهاد و تصاویر، ویدئوهای مستند و منتشر شده و مستندات موجود و مضبوطِ کوچه ها و خیابان ها، با وجود گذشت روزها از وقوع سونامی بهشهر، سرشار از گل و لای بود و بوی تعفّن و خاکروب های گلی انتقالی به منازل مردم، رفت و آمد ها و ورود آنها به خانه و مامنِ سابق خویش و رسیدگی به ویران سرای خود را مُختل کرد و مردم و شهروندان و انجمن های مردم نهاد و برخی از نیروهای نظامی و انتظامی و امدادی، دست به دست هم در غیاب مسئولان و مدیریت غیرمسولانه آنها، سعی در خروج گندابِ سیلاب از منزل و محفل زندگی و اتاق های خواب و سالن های پذیرایی و زیر زمین های پیش از این رویائی خویش داشته، تا بلکه، با وجود نیست و نابودی منازل خود، راهی برای ورود به این ویرانۀ سرای تاسف بار خویش و نیم نگاهی به گذشته های نه چندان دور آن بیافکنند! (6)

  صدای لودر ها و بولدوزرها، فریاد کامیون ها و بیل و کلنگ ها و حرکت فورقن های حامل اشغال و گنداب ها، پرواز گل و لای و آه و فغان مردم و پیر و جوان و زن و مردِ زندگی از دست رفته شهری و روستایی، همراه با بوی نامطبوع فاضلاب های شهری و لجن های انتقالی و سیلابی، دیگر هیچگونه نشان و نویدی از شهر رویایی و زیبای صفوی و مازندرانی( بهشهر) نمی دهد! (7) و مردم، هراسان از تکرار بارش و سیل مکرر و مجدد! چاه های منازل و خیابان ها پُر از گل و لای، دیوارها فروریخته، حیاط ها و خانه ها، پناهگاه آب موّاج و سیلاب خروشان و بی نام و نشان که با تخریب هر دیوار و منزل، راه خویش به منزل دیگر و مجاور هموار ساخته و گویی، مجوز ورود به " طرح تخریب هستی مردم و تبدیل آن به نیستی آنها و دگران" را داشته و مرگ و نابودی آنها و زندگیشان را به ارمغان آورده است؟! (8)

 به نظر، مردم در گِل و مسئولان در گُل و مردم در خواب و گل و لای، غلطان و به پیشواز زمستان، آرام و آرام در خوابِ ناب و آه و فغانِ نالان در چشمان گریان کودک و کهنسالی که جویای نام و نان اندکی و آبرومند خانوادگی خویش است و نه نشانی از زندگی یافت دارد، نه رمقی از برای یافتن زندگی بر باد رفته و نه حضور موثر مسئولی و مدیری که با امیدی به زندگی آتی، دل خویش بیاساید و رنج خود، نیز اندکی بکاهد...!

 مردم در سیلاب فکنده بهشهر به سان زلزله زدگان آذری و بمی و سیل خوردگان نکایی و کلاله ای، چه خوب یافتند حرف و شعار مسئولین و لیک، ندیدند همت عالی و نشان از عزم ملی، ولو منطقه ای و شهری خویش را در مهار آثار سیلابی شهر ویرانی و مازندرانی خود...! سفر فرمایشی و تشریفاتی معاون اول دولت دهم و استاندار وقت مازندران و هیات همراه  در روز چهارم سونامی و از بین رفتن تمامی زندگانی آنان در این مدت، به مانند برخی دیگر از مسئولین منطقه ای، نه دستاوردی برای مردم داشت و نه اثر بخشی در بدبختی و نیستی خانه و کاشانه سیلابی و سیلابی آنها و نه نشان از رضایت مردمی و آسیب دیده سیلابی و بهشهری ...! (9)

صدا و سیما و رسانه های محلی و ملی و مراجع رسمی با سانسور شدید خبری ، گویا در عمل، نقش و مسئولیتی در این باره نداشته و با پرداختن به حواشی و مسائل انحرافی، دغدغه ای در اطلاع رسانی و وضعیت بحرانی مردمان بهشهری و این سونامی مازندرانی و تاریخی نداشته و ندارند...!(10 )

وضعیت محیط زیست بهشهر و مازندران :

علی رغم اخطارها و توجهات مکرر کارشناسان و خصوصاً، اخطارهای منتشره در گزارشات مستمر و مکرر کانون دیده بان زمین با عنوان " تراژی تاسف بار تخریب جنگل های باستانی شمال کشور" و پیش بینی وقوع سیل های ویرانگر در شمال (11)- متاسفانه، دولت و مسئولان دولتی وقت، خود را فارغ از توجه به این مهم و اتخاذ هرگونه تدبیر مقتضی در این زمینه دانسته و در اثر سوء مدیریت دولتی و اهمال آن- شاهد وقوع سیل ویرانگر مورخ 22/7/1391 بهشهر و عدم اطلاع رسانی مناسب از سوی رسانه ها بوده ایم!

سونامی سیل ویرانگر بهشهر و شمال کشور، نشان از عمق فاجعه و دامنه عمیق پیامدهای حاصله دارد. با روند روبه تزاید و گسترده تخریب جنگل ها و تغییر کاربری آنها ، کاشت نهال های سریع الرشد در شیب های کوهستانی، سد سازی های  رو به گسترش، جاده سازی های بسیار در شیب های تند مناطق کوهستانی  ارتفاعات  البرز ، تخریب مراتع ،  معدن کاوی، سوء مدیریت  رودخانه ها و منابع طبیعی و نبود سیستم فاضلاب و دفع آب مدرن و کارشناسی در منطقه و ... ، در مجموع  شرایطی را ایجاد کرده است که  با بارش چند ساعت باران، سیل های هول انگیز اتفاق می افتد و خود، عامل دیگری می شود در سرعت و شدت بخشیدن به سیل های بعدی!

 نگاهی به سیل های اتفاق افتاده در این طی سالهای اخیر، بویژه در شهریور و مهر ماه سال  1387 و پائیز سال 1390 و سیل های اخیر سال 1391 در شمال که خسارت های جانی و مالی بسیار برجای گذاشته است، خود بزرگترین گواه جنگل تراشی ها و تغییر کاربری، خصوصاً در  طی چهار سال اخیر است.

 با تخریب و قطع بی رویه و غیر اصولی جنگلها در  کوهستان های  بسیار شکننده  البرز از بعد توپوگرافی ،  زمین ساختی و خاکشناسی و بدون توجه به شرایط اقلیمی (بالا بودن شدت باران های 24 ساعته)  و ...، آیا باید انتظار کاهش سیل ها را داشت یا افزایش آن ؟!

  این سیل ها، برآیند سوء مدیریت در کوههای سرسبز و آسمان نمای البرز است ! خاک شویی و فرسایش خاک در استان های شمالی بیداد گر بوده و غیر قابل توجیه و بخش است.

 ميزان فرسايش خاك تنها در استان گلستان سالانه به  ۲۵تن در هكتار  رسیده است ؛ رقمی که حتی، از متوسط فرسایش خاک کشور  بیشتر شده است.! و مازندران و گیلان نیز در وضعیت مشابهی قرار دارند! (12)

رنج و سوز و درد و سختی های حاصله بر این روستائیان و شهروندان سیل زده و ماتم خورد را نمی توان با وعده و وعید و طرح  شعارهای بدون پشتوانه و غیر کارشناسی جبران کرد و به اصطلاح، " مدیریت بحران " نمود، بلکه باید "بحران را در مدیریت دولت و مدیران منطقه ای و کشوری در برخورد با منابع طبیعی و میراث باستانی، ملی و جهانی جنگل های شمال کشور" و عدم کارآمدی بدون شک و تردید آنها در این ارتباط دانست و تا قبل از تعیین تکلیف این مهم و عدم حل آن، باید مردم شمال کشور به مانند مردم مناطق زلزله کشور، همواره شاهد نبودِ " امنیت در کار و زندگی" و " ابهام و سردرگمی در سرنوشت و آتیه خویش" باشند تا بلکه، روزی " بحران مدیریت در کشور و دولت، مدیریت شود " و " دولت یازدهم بعنوان وارث ناکارآمدی دولت مدعی نهم و دهم در حوزه محیط زیست- ضمن تاسی به قانون و احترام به حقوق مردم و ملت، در چهارچوب قانون اساسی و موزاین حقوقی و قانونی پاسخگوی مسئولیت های قانونی و نبود کارآمدی موجود و مشهود از حیث تخریب منابع طبیعی و حفظ حقوق محیط زیست به افکار عمومی و رسانه ها"  گردد.(13)

  زخم های وارده به مردم شمال کشور و آسیب های حاصله و ناشی از عدم کارآمدی دولت و تخریب بی رویه جنگل ها و منابع طبیعی و زمین های حاصل خیز شمال و خسارات فراوان مادی و معنوی وارده بر اموال و املاک مردم و درد جانگداز ناشی از مصدومیت و فوت عزیزان خویش، با هیچ وعده و نصیحت و پرداخت وجه ناچیزی از سوی دولت و مسئولان قابل جبران نخواهد بود.

 اینها  و بسیاری مصائب دیگر که بیش از یک دهه است بر سر مردم شمال ارزانی گشته و به سرا و کاشانه آنها درآمده و به یقین، نیز خواهد آمد،  تاوان چوب بری های شرکت های کوچک و بزرگ چوب و نیز سوء مدیریت های دولت در عدم مدیریت صحیح و قانونی نسبت به منابع طبیعی و جنگلی شمال کشور و فقدان برنامه لازم و کافی جهت پیشگیری از بلایای مزبور و مدیریت علمی، اصولی و کارشناسی و متعهدانه نسبت به آن، واقعیتی غیر قابل انکار است.(14)

  مبرهن است، وقتی سیل ها، این چنین مکرر و فاجعه بار  شده و وقوع آن به دلائل مطروحه، اجتناب ناپذیر است، باید مسئولین نسبت به سوء مدیریت خود در این ارتباط برابر قانون پاسخگو باشند! و تنها به اعلام این حوادث و اعلام غیر واقعی و غیرکارشناسی میزان خسارت ها اکتفا نشود!. خسارت و مصیبت را مردم  لمس کرده، خانه و منزل خویش را از دست داده، عزیزانشان از کف رفته، ماتم و عزا بر قلب و فکرشان لانه افکنده و دیگر، بیش از این یارای مقاومت و جبران خسارت را باوجود بیمِ تکرار زودهنگام آن در منطقه خویش ندارند!

دولت باید در خصوص " بحران در مدیریت خود نسبت به منابع طبعی کشور و تخریب بی اساس و رو به تزاید جنگل های شمال و تحقق زمینه های بروز و ظهور سیلاب های موصوف و تخریب اموال و املاک مردم و آسیب های مادی و معنوی وارده به آنها" پاسخگو باشد و صِرف اظهار تاسف و تالّم و اعلام آمارهای نادرست و غیر واقعی و متناقض و گزارش خسارات ها و تاکید بر جلساتِ بی حاصل و غیر کارشناسی مدیریت بحران منطقه، تکافوی مسئولیت همه جانبه دولت و دوائر دولتی نبوده و فرافکنی مسئولیت محتوم و قانونی خویش و وقوع این همه مصائب زیانبار و منتسب کردن آنها به عوامل طبیعی نیز توهین آشکار به شعور و حقوق ملت و شانه خالی کردن و فرار بلاوجه از زیر بار مسئولیت  قانونی و اعمال و رفتار خود و مدیران و مسئولان دولتی خویش است که خود نشان از همان سوء مدیریت و بحران در مدیریت دولت و مسئولیت حقوقی دولت در این رابطه دارد.(15)

نزدیک به 4 دهه سوء مدیریت پسماند ها و انتخاب جنگل و رودخانه به عنوان مخازن رایگان زباله و فاضلاب و آلوده سازی آب، خاک و جنگل در  سطح و زیر زمین، واقعیت و تاسفی وَهن آمیز است!

واقعاً چه زمانی مسئولین، زباله و فاضلاب را در دستور  جدی و فوری کار های خود قرار خواهند داد؟  بيماري هاي عفوني انگلي ، گوارشي، پوستي، تنفسي، انواع سرطان ها و مرگ هاي زود رس مشکوک و...،  دستاورد فاجعه بار اين سوء مديريت در شمال و دیگر مناطق کشور است  که هزينه هاي هنگفت درمان آنها، بار مالي سنگين و دیگری بر مردم تحميل کرده است. عدم ارائه آمار شفاف وزارت بهداشت و درمان دليل  بر سلامت مردم نيست! واقعاً، آیا  حفظ سلامت مردم، حفظ میراث طبیعی و  محیط زیست اینقدر بی ارزش است؟

تخریب جنگل های شمار کشور و بهره برداری بی رویه از آنها از سوی بهره وران و سوداگرانِ میراث طبیعی و باستانی شمال کشور و بدون مسئولیت و تعهد نسبت به سرمایه  ملی و جهانی شمال و مردم منطقه و کشور ، جدا از اسناد و تصاویر و ویدئوهای موجود و مستند، با مراجعه هر مسافری یا عابری، این مهم نیز قابل احراز است. حمل تنه ها و کنده های درختان قلع و قمع شده جنگلی در سیل های مختلف شمال و اخیراً، در سیل بهشهر و گلوگاه و مناطق هزارجریب و تخریب اموال و املاک و اتومیبل های مردم به نحو وحشتناکی، خود، دلیل دیگری بر این مدعاست...(16)

لزوم اطلاع رسانی شفاف نسبت به عملکرد سودگران میراث طبیعی و جنگلی شمال کشور :

  هزاران سال نیاکان ما در مناطق شمالی کشور سکنی گزیده و با وجود نبود سوخت امروزی گاز و برق و مانند آنها، از مواهب طبیعی و چوب های جنگلی برای ساخت منازل و اماکن خود و تامین سوخت مورد نیاز روستایی و شهری خویش اقدام کرده اند، اما هیچگاه نظر به تخریب جنگل ها و از بین بردن طبیعت پاک، زیبا و بکر و باستانی و هیرکانی اجداد خویش نداشته و آنرا نیز به فرزندان و نوادگان خویش آموزش نداده اند.

هزاران سال است که نواحی شمال و جنگلی کشور به اقتضای طبیعت خویش از بارش الهی و مواهب طبیعی برخوردار است و حتی، سیل های متعددی بر رودخانه ها و دره های آن جاری شده است، اما هیچ یک از مردمان منطقه و تاریخ، این همه تخریب و بهره برداری غیر اصولی از جنگل ها و منابع طبیعی و میراث ملی و جهانی و آثار مخرّب وارده بدان و به زندگی مردم و نیز  وقوع سیلاب های خانه مان برافکن به مانند سیل اخیر بهشهر و نواحی اطراف را به خود ندیده و به یاد ندارد!

از این رو، مردم، شهروندان و روستائیان که در طول تاریخ متناسب با نیاز خویش از جنگل ها و آن هم از چوب های خشک و افتاده بر دامان زمین استفاده می کردند، نمی توانند عامل تخریب و بهره برداری های غیر اصولی و مسئولیت زای مزبور باشند! پس، عاملین و نهادهای بهره بردار این میراث طبیعی و ارزشمند در شُرف انقراض جنگ های هیرکانی کیانند و به چه اهداف و مقاصدی در جهت گسترش روزافزون و غیر مسوولانه این تجارتِ تاسف بار بر آمده و می آیند.

 به واقع، اگر دولت قبلی و فعلی در ایفای مسئولت قانونی خویش دارای حُسن نیت مردمی بوده و صدا و سیما و رسانه های دولتی و غیر دولتی، دارای چنین حُسن نیت مسئولانه می باشند، کمترین توقع و انتظار در پاسداشت حقوق مردم و ملت و رعایت حقوق منابع طبیعی و زیست محیطی در ارائه " گزارش مستند، مستدل و منطبق با واقع و کامل روند بهره برداری از جنگل ها و مراتع و بهره برداران پیدا و پنهان آن و تخریب وارده نسبت به محیط زیست منطقه و کشور" و شفا سازی درست و واقعی موضوع برای افکار عمومی داخل و خارج از کشور می باشد که همین حداقل، برای حُسن نیت آنها، بس! (17)

پی نوشت ها و منابع بخش نخست:

1-     برای اطلاع بیشتر نسبت به چگونگی، ابعاد و خسارات سونامی سیل تاریخی بهشهر و شمال کشور ر.ک به مقالات منتشره گروه مطالعات بهشهر شناسی و موسسه حقوقی و بین المللی زمانی درباره سیل بهشهر دررسانه ها و سایت های مختلف :

 سونامی سیل و مسئولیت حقوقی دولت- بخش مقالات، 26/7/1391  :http://www.mazandnume.com/?PNID=V14315- چنین نبوده و چنین نیز نخواهد ماند- بخش اخبار، 26/7/1391: http://www.mazandnume.com/?PNID=V14314-  مردم در گِل و مسئولان در گُل،سایت مازندنومه : بخش اخبار، 28/7/1391 : http://www.mazandnume.com/?PNID=V14323 -http://www.mazandnume.com/?PNID=V14323 - مردم دست به کار شوند/به وعده های دولت اعتمادی نیست: http://www.mazandnume.com/?PNID=V14338- چنین نبوده و چنین نیز نخواهد ماند http://www.mazandnume.com/?PNID=V14314- واکاوی مدیریت بحران در سیل  تاریخی بهشهر در مازندران : 28/7/91- مسئولیت مرگ قربانعلی محمد زاده، ربابه باقری، نگین افغانژاد و دیگر قربانیان سیل بهشهر با کیست؟، سرویس جامعه، حوادث، محیط زیست، وبلاگ، 27/7/1391-  سیل در کشور و مسئولیت حقوقی و قانونی دولت در تخریب منابع طبیعی و ناکارآمدی دولت در حفظ حقوق محیط زیست- خبر آنلاین، سرویس وبلاگ، 27/7/1391 : http://www.khabaronline.ir/detail/253061/weblog/zamanidarmazari : - http://www.khabaronline.ir/detail/251528/society/environment - حقیقت تلخ و تلخی حقیقت: http://www.khabaronline.ir/detail/255154/weblog/zamanidarmazari : و مقالات متعدد منتشره در صفحه نخست و مقالات سایت ونگ نیوز، 26 و 28/7/ 1391  - مقالات منتشر شده در وب سایت راه مقصود و.....-  گل ریزان هنرمندان مازندرانی و تهرانی با استاد داوود رشیدی در مازندران: -http://www.khabaronline.ir/detail/255918/weblog/zamanidarmazari-  کنسرت هنرمندان و موسیقی دانان مازندرانی در حمایت از مردم سیل زده بهشهر در ساری مازندران http://www.khabaronline.ir/detail/254173/weblog/zamanidarmazari  :  و.... 

2-     محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، سونامی سیل تاریخی بهشهر و مسئولیت حقوقی دولت، http://www.mazandnume.com/?PNID=V14315 و خبرآنلاین : http://www.khabaronline.ir/detail/251528/society/environment- http://www.khabaronline.ir/detail/253061/weblog/zamanidarmazari

3-     محمد عظیمی، http://www.mazandnume.com/cms/print.asp?PNID=14395          

4-     محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، سونامی سیل تاریخی بهشهر و مسئولیت حقوقی دولت، همان.

5-     محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، بهشهر، شهر ویرانه، خاک و آه( ویژه نامه سونامی سیل بهشهر)، همان.

6-     همان.

7-     زمانی درمزاری، محمد رضا ( فرهنگ)، اشرف البلاد ( بهشهر) در آینه تاریخ، گروه مطالعات بهشهرشناسی، تهران، 1387. برای اطلاع بیشتر ر.ک: زمانی درمزاری، محمد رضا ( فرهنگ)، اشرف البلاد ( بهشهر) در آینه تاریخ، سایت مازندنومه،11/11/1389 :  http://www.mazandnume.com/?PNID=V11760

8-     همان.

9-      محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، واکاوی مدیریت بحران در سیل تاریخی بهشهر در مازندران : http://www.khabaronline.ir/detail/253061/weblog/zamanidarmazari- محمد رضا زمانی درمزاری(فرهنگ)، مردم در گِل و مسئولان در گُل،سایت مازندنومه : http://www.mazandnume.com/?PNID=V14314

10- محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، سونامی سیل تاریخی بهشهر و مسئولیت حقوقی دولت، همان.

11- گزارش کانون دیده بان زمین : www.earthwatchers.org

12-   محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، حقوق بین الملل محیط زیست و حقوق محیط زیست ایران، موسسه حقوقی و بین المللی زمانی، 1391

13- گزارش دیده بان زمین، همان.

14- زمانی درمزاری، محمد رضا ( فرهنگ)، حقوق بین الملل محیط زیست و حقوق محیط زیست ایران، همان.

15- گزارش دیده بان زمین، همان.

16- محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، سونامی سیل تاریخی بهشهر و مسئولیت حقوقی دولت، همان.

17-    همان.
 

*بخش دوم: مسئولیت حقوقی و قانونی دولت در تخریب جنگل ها و ذخائر جنگلی و محیط زیست و وقوع سیلاب های زیانبار و آثار حاصل از آنها :

    مفروض اصلی این مقاله آن است که دولت و عوامل دولتی مرتبط با موضوع فعالیت در حوزه های جنگلها، مراتع، محیط زیست دارای مسئولیت مستقیم نسبت تخریب جنگل ها و ذخائر جنگلی و محیط زیست و وقوع سیلاب های زیانبار و آثار حاصل از آنها از حیث حقوقی و قانونی بوده و مسئولیت کیفری و جزایی مسئولان و دست اندرکاران ذیربط نیز در این زمینه قابل تعمّق، مداقّه و طرح است و به باور نگارنده، متعهد و مکلف به جبران کلیه خسارات مادی و معنوی به مردم بهشهر و گلوگاه و محال اطراف و دیگر مردم زیان دیده از سیل های منطق شمالی کشور، به شرح آتی خواهند بود :

مسئولیت قانونی رئیس جمهور و هیات دول نسبت به تخریب محیط زیست و آثار زیانبار آن : 

   طبق به موجب اصل 45 آن قانون، ؛ " انفال و ثروت های عمومی، از قبیل زمین های موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه ها....جنگلها، نیزارها، بیشه های طبیعی....در اختیار حکومت اسلامی است تا طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید. تفصیل و ترتیب استفاده از هر یک را قانون معین می کند".

در همین ارتباط، وفق ماده 1 قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخائ جنگلی کشور، مصوب 5/7/1371؛ " از تاریخ تصویب این قانونی گونه های درختانی از قبیل شمشاد، زربین، سرخدار، سروخمره ای، سفید پلت، حرا و چندل، ارس، فندق، زیتون طبیعی، بنه ( پسته وحشی)، گون، ششم، گردو (جنگلی)، و بادام وحشی( بادامک) در سراسر کشور جزء ذخائر جنگلی محسوب و قطع آنها ممنوع می باشد".

 طبق تبصره 1 آن ماده؛ " وزارت جها کشاورزی موظف است مناطق استقرار گونه های یاد شده را مشخص و حفاظت نموده و متخلفین را به مراجع قضائی معرفی نماید " . همچنین، برابر تبصره 2 ذیل ماده مزبور ؛ " در مواردی که قطع این گونه ها بر اساس طرح های مصوب و بنا به ضرورت و مسائل فنی و توسعه گونه های دیگر لازم باشد با تائید وزارت جها کشاورزی مجاز خواهد بود". نظر به مراتب مزبور ؛

1-     گونه های مزبور از باب تمثیل بوده و صرفاً، محصور به آنها نبوده و قطع مطلق آنها جز، به ترتیب مزبور ممنوع و غیر قانونی خواهد بود.

2-      با این وجود، وفق بند 5 ذیل اصل 43 قانون اساسی، " منع اضرار به غیر و انحصار و..."،  از زمرۀ مبانی و ضوابط حاکم بر اقتصاد جمهوری اسلامی برشمرده شده است. 

 طبق اصل چهلم قانون اساسی : " هیچکس نمی تواند اعمال خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.  صرف استفاده و بهره برداری از منابع و ذخائر جنگلی، ولو به تجویز مقرر در تبصره 2 ذیل ماده 1 قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخائر جنگلی کشور (طرح های مصوب وزارت جهاد کشاورزی)، مجوزی برای تخریب این میراث ملی و طبیعی نخواهد بود و بهره برداری و جایگزینی گونه ها صرفاً باید در چهارچوب قانون و با رعایت استانداری های فنی و اصولی مربوطه صورت گیرد.

3-     در همین ارتباط و مستنبط از اصل 50 قانون اساسی که مقرر می دارد ؛ " در جمهوری اسلامی، حفاظت از محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید درآن حیات اجتماعی روبه رشدی داشته باشند، وظیفه ای عمومی تلقی می گردد". از اینرو، فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی های محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا می کند، ممنوع است"، هرنوع فعالیت و اقدام مخرّب نسبت به محیط زیست به هر شکل و نوعی و توسط هر شخص یا سازمانی با مجوز و بدون مجوز ممنوع بوده و غیر قانونی است و مستلزم مسئولیت محتوم قانونی و حقوقی مربوطه و تعهد به جبران خسارات حاصله به تجویز ماده 1 قانون مسئولیت مدنی و قواعد عمومی مسئولیت  از یکسو و مسئولیت محتوم حقوقی و قانونی دولت و وزارت خانه تابعه در نظارت و مدیریت در اعمال مراتب قانونی و جلوگیری از نقض آشکار آنها خواهد بود.

4-      علاوه براین، ممنوعیت، برابر اصل 22 قانون مزبور: " حیثیت، جان، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند". تخریب بی رویه جنگل ها و به خطر انداختن اموال و جان و مسکن مردم در اثر سوء مدیریت حاصل از عدم کارآمدی بر منابع طبیعی و جنگلی، خود مستوجب مسئولیت قانونی دولت و هیات وزیران و شخص رئیس جمهور می باشد. زیرا، طبق اصل 60 قانون اساسی ؛ " اعمال قوه مجریه جز در اموری که در این قانون مستقیماً، بر عهده رهبری گذارده شده ، از طریق رئیس جمهوری و وزراء است" و نامبرده برابر اصل 122 که مقرر می دارد: " رئیس جمهور در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی بعهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسوول است" نسبت به نقض آشکار قوانین و تخریب محیط زیست و تغییرات زیانبار وارده بدان نسبت به اشخاص و مراجع مزبور به ترتیب مزبور و نیز مستفاد از مفاد مندرج در سوگند اتیانی وی طبق اصل 121 آن قانون مسئول بوده و باید پاسخگو باشد.

نظر به سیادت ریاست جمهور بر سازمان محیط زیست بعنوان یکی از معاونت های خود به مانند ریاست عالیه وی بر سازمان جهاد کشاورزی، جنگلها و مراتع و منابع طبیعی کشور و توجهاً، به تکالیف قانونی مقرر در قانون مربوط به سازمان محیط زیست و سازمان های مزبور و وظایف مقرر در آن، در مسئولیت قانونی ریاست جمهور نسبت به موضوع مقاله، در صورت بی توجهی به مراتب یاد شده، به ترتیب مزبور تردیدی نخواهد بود.(3) در همین رابطه، شایان ذکر است :

1-     . وضعیت تاسف آور و خسارت بالای شگفت سیل اخیر بهشهر، حکایت از اهمال و نبود مدیریت دولتی و شهری کارآمد و قانونمند در اعمال وظایف قانونی مقرر و جلوگیری از وقوع فاجعه انسانی و طبیعی گسترده موصوف دارد.

2-     بدیهی است نمایندگان این شهرها به مانند هیات وزیران و دولت و شخص رئیس جمهور نسبت به روند رو به تزاید تخریب محیط زیست و ذخائر جنگلی و میراث طبیعی شمال کشور و جبران خسارات حاصله از آن برابر قانون مسئول بوده و باید به افکار عمومی، مردم و رسانه ها از حیث مسئولیت ها و اختیارات قانونی خویش و عدم اتخاذ تدابیر لازم در پیشگیری از سیلاب های اخیر و خسارات میلیاردی مادی و معنوی وارده به مردم منطقه پاسخگو باشند و در مقام جبران خسارات و زیان های حاصله و الزام دولت به این مهم برآیند.

3-     نبود ضوابط و قوانین منسجم و مدیریت واحد در بحران حوادث و بلایای طبیعی و ناشی از مداخلات انسانی در محیط زیست و لزوم مصوب ساختن آن از سوی مجلس و فقدان برنامه ریزی همه جامعه در پیشگیری از وقع آنها و رفع عوامل مسبب وقوع این حوادث و نیز به حداقل رساندن پیامدهای حاصله، خود یکی دیگر از جهات توجه و انتساب مسئولیت حقوقی و قانونی دولت و عدم کارآمدی آن در وقایع اخیر مربوط به زلزله آذربایجان، سیل های نکاء و بهشهر و مناطق اطراف بوده است.

4-      نظر به توجه و انتساب مسئولیت ناشی از وقع سیل فاجعه انگیز و تاریخی بهشهر به دولت و ریاست جمهور و تکلیف آنها به جبران کلیه خسارات مادی و معنوی وارده به اشخاص حقیقی و حقوقی و اموال و املاک آنها، به هر شکل و نوعی، جزئاً و کلاً و بیمه ساختن آتی کلیه اموال و املاک مزبور در جبران و به حداقل رساندن خسارات حاصله، بنا به جهات و دلائل پیش گفته، بر مراتب مزبور بعنوان آثار حاصل از مسئولیت قانونی دولت، هیات وزیران و رئیس جمهورتاکید می گردد.(4)

منشور حقوق محیط زیست در دولت تدبیر و امید :

جناب دکتر روحانی، رئیس جمهور محترم، سرکار خانم دکتر ابتکار، رئیس محترم سازمان محیط زیست ایران، همانگونه که مستحضرید؛ محیط زیست، یکی از ارزش های اساسی جوامع انسانی است. محیط زیست شامل همه یا بخشی از عناصر تشکیل دهندۀ محیط طبیعی اعم از آب، هوا، خاک در سطح زمین یا عمق آن یا محیط انسان است.  انسان، مخلوق و شکل دهنده به محیط زیست خود است و بشر، جزئی از طبیعت است که باید حیات مستمر داشته باشد و سیستم طبیعی و زیست محیطی، تامین کننده آن بوده و با تخریب آن نیز، این حیات شدیداً به خطر خواهد افتاد.  حمایت از محیط زیست انسان و بهبود آن، موضوع مهمی است که بر رفاه افراد بشر و توسعه اقتصادی در سراسر جهان ، اثر می گذارد .

 نیک، به خوبی مستحضرید؛ حفاظت از محیط زیست جهانی و نظام توسعه را باید به عنوان یک واحد مشترک در جهان پذیرفت و بر اهمیت و مراقبت از آن تاکید جدی و همیشگی داشت. وحدت نیازهای زیست محیطی و توسعه، به وسیله اصل توسعه پایدار اعلام شده است و به منظور دست یابی به توسعه مستمر، باید حفاظت از محیط زیست، جزء جدانشدنی از توسعه به حساب آید.

  باید " کره زمین را به عنوان وطن خویش" تلقی کرده و جهانی پاک و به دور از هرگونه تخریب یا آسیب نسبت بدان برای کودکان و نوجوانان ناب مان بخواهیم. پیامدهای هر گونه بی توجهی نسبت به این موضوع، از آثار بی رویه تخریب محیط زیست نیز کمتر نخواهد بود.

کودکان و فرزندان ما حق دارند؛ دارای محیط زیست پاک در کره زمین بوده و از هرگونه آسیب یا خسارتی که به آن، در اشکال مختلف و توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی و در هر کجای ایران و جهان بدان وارد می شود، جلوگیری نمایند.آنها حق دارند؛ با آگاهی از موانع و محدویت های رو به رشدِ آسیب زننده به محیط زیست مان، بر توجه خانواده ها و مسئولان به پیشگیری و رفع آنها و تلاش برای حفظ و مراقبت علمی و همه جانبه از آن در راستای استانداردهای جهانی تاکید کنیم. 

 کودکان ما مجازند  که خود را همیار و مهریارِ این محیط زیست زیبا و جلوه های قشنگ و زندگی بخش و هستی آفرینِ در آن  دانسته و بر داشتن محیط زیست بدون هرگونه آلودگی، تخریب و بی مهری نسبت به طبیعت، جنگل ها، مراتع، دریاها، بیابان ها، زمین و آسمان و محیط پیرامون مان و دیگر کودکان و نوجوانان جهان تاکید داشته و همگان را به رعایت حفظ محیط زیست ملی و جهانی متقاعد و ملزم کنند.

آنها به مانند ما بر این باورند که محیط زیست، به عنوان " میرات مشترک بشریت "، مورد احترام و مراقبت تمامی کودکان، نوجوانان، جوانان، مردان و زنان، پدران و مادران و همه مسئولان، صرفنظر از هر نژاد، ملیت، زبان، رنگ و وابستگی به این و آن باید قرار گیرد و هرگونه آسیب وارده به این میراث مشترک بشریت، به هر شکل و نوعی ،به صورت جزئی یا کلی باید " تجاوز به میراث مشترک بشریت و جنایت علیه بشریت " تلقی گشته و بایستی با تصویب الزامات قانونی، حقوقی ملی و بین المللی ویژه، بدون رعایت هرگونه تشریفات دست و پاگیر آئین دادرسی، مورد تعقیب و مجازات بین المللی قرار بگیرند و دولت ها و حکومت ها نیز باید به این مهم در چهارچوب قوانین ملی خود، به راستی و درستی، احترام بگذارند و این میراث مشترک جهانی را نیز  با به شایستگی و احترام به نسل بعدی و نسل های بعدی بعنوان هدیه خداوند و طبعیت، به یادگار قرار دهند.

 در این بین، هرگونه بی توجهی، بی احترامی و تخریب محیط زیست و کوتاهی در حفاظت و مراقبت درست و همه جانبه از آن، به معنای نقض آشکار قانون طبیعت، قوانین مرتبط با حقوق بشر و محیط زیست و توهین و تجاوز نسبت به بشریت باید تلقی گشته و مورد برخورد جدی و حقوقی قرار گیرد.(5) این است منشور تدبیر و امید و اعتدال و عقلانیت نسبت به محیط زیست و حفظ حقوق محیط زیست و حقوق شهروندی مردم و کودکانمان.(6).

 نتیجه :

با این وجود، با مطالعه اخبار و بررسی اطلاعات و هشدارهای کارشناسان، خطرات جدی و قابل توجهی نسبت به از بین رفتن پیدا و پنهان محیط زیست و تخریب مستمر آن مشاهده می شود که نه تنها، تاسف بار بوده،بسیار شرم آور و مغایر با نظامات حقوقی و بشری و قانون طبیعت نیز می باشد. 

 تخریب بی رویه جنگل ها، مراتع و بخش های مختلف طبیعت، افزایش روزافزون گازهای گلخانه ای و گرم شدن لایه اُزن و هوای جهان، گسترش فزاینده آلاینده های صنعتی و شهری، انباشت بی شمار و مستمر زباله های ریخته شده در طبیعت و ذخائر آبی و رودخانه های جاری ، بهره برداری های نادرست از منابع آبی و دریایی، پیدایش حوادث طبیعی و زیان بار زیست محیطی و مدنی چون سیل و زلزله و مانند آنها، تغییر شرایط آب و هوایی و اقلیم ایرانی و جهانی؛ همه و همه در این رابطه قابل اشاره هستند.

در اثر بی توجهی نسبت به محیط زیست و تخریب ارادی و سودجوجویانه آن توسط اشخاص حقیقی و حقوقی، آرزوها و دغدغه های کودکان و فرزندانمان نسبت به آینده به سرابی تاسف بار و غیر واقع تبدیل خواهد شد و در آتیه ای نزدیک، همگی ما متهم به تخریب و تجاوز نسبت به محیط زیست و کوتاهی در مراقبت از آن و انتقال درست و سالم آن به نسل های بعدی خواهیم بود. 

سونامی سیل تاریخی بهشهر در سال گذشته و تکرار سیلاب سال جاری، از زمرۀ همین پیامدهای قابل ذکر در این رابطه است. در همین رابطه، ضروری است محیط زیست خود را شناخته و اهمیت و ضرورت حفظ و مراقبت از آن را نیز به کودکان مان و دیگران آموزش داده و بر لزوم و اهمیت این مهم تاکید نمائیم.  ضروری است آموزش و اطلاع رسانی مستمر و موثر در این رابطه در سرفصل اصلی نظام آموزشی دانش آموزان و دانشجویان قرار گیرد و بر آموزش، نظارت، حفظ و اجرای حقوق محیط زیست نیز در هر کشوری تاکید شود.

 مردم و مسئولان باید بدانند؛ حقوق محیط زیست، ابزار مهمی برای نظارت و مدیریت توسعه پایدار بوده و در تعیین خط مشی ها و اقدامات حفاظتی و استفاده خردمندانه و پایدار از منابع طبیعی موثر است.  توجه به اصول و محورهای درج شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر( 1948)، منشور ملل متحد سازمان ملل( 1945)،  اعلامیه استکهلم( 1972)،  منشور جهانی طبیعت ( 1982) و اعلامیه ریو( 1992) درباره محیط زیست و توسعه و استانداردهای جهانی و بین المللی مقرر در برنامه آموزشی زیست محیطی سازمان ملل متحد در همین رابطه مورد تاکید است.  اما این روند، در ایران و بویژه، نسبت به منابع طبیعی و جنگلی شمال کشور سیار تاسف بار و بدور از استانداردهای جهانی و بین المللی است.(7)

 جنگل های باستانی شمال نه متعلق به گیلانی ها نه مازندرانی ها نه گلستانی ها و نه تهرانی ها  است. این چنین با روند تخریب کنونی و با تغییرات  شدید آب و هوا ، متاسفانه سیل های بیشتری  در  شمال در راه است ! که چون گذشته مردم باید تاوان آن را بپردازند. تاوان جنگل تراشی ها یی که به بهانه راه سازی های غیر ضروری و سد سازی های غیر کارشناسی ای انجام می گیرد و به غلط، عامل مهار سیل ها اعلام می شود.! یا باید جلوی این تخریب ها گرفته شود و یا منتظر سیل های بد تر و بدتر و نابودی مستمر امنیت، سلامت و سرمایه مردم باشیم...!

جناب رئیس جمهور- خانم دکتر ابتکار، در فصل زیبا و رنگارنگ پائیز قرار داریم و در زمستان پُر سوز و گداز نیز در راه است و باران های فراوان شمال نیز ارمغان این فصل خداوندی است. باران در راه هست و سیل و سیلاب مرگبار و سونامی های گسترده حاصل از آن نیز در راه و تهدید گر جان و مال و روح و روان و هستی مردم و مناطق شمال کشور..! .(8)

باید توجه به محیط زیست و حفظ حقوق محیط زیست کشور و منطقه در اولویت نظام آموزشی، سیاسی، دولتی، حقوقی و مدیریتی دولت تدبیر و امید قرار گرفته و ضمن توجه به دغدغه های دلسوزانه این موسسه و کارشناسان حقوقی آن و حقوقدانان و متخصصان ذیربط مانند آن، از وقوع سیلاب های مرگبار جاری و آتی جلوگیری نموده و محیط زیست در حالِ احتضار شمال را با عقل و تدبیر علمی و کارشناسی و غیرشعاری و تعهد مسئولانه نجات داد و بدان هستی نوین و دوباره بخشید، والا، دولت و رئیس جمهور محترم، مسئول کلیه خسارات وارده به مردم مناطق سیل زده و تخریب پیدا و پنهان وارده به محیط زیست و منابع طبیعی و جنگلی بوده بوده و باید  نسبت به جبران تمامی زیان ها و خسارات مادی و معنوی حاصله اقدام نمایند و به افکار عمومی و تاریخ باید پایخگو باشند.(9)

  کانون دیده بانان زمین در سال 1387 با ارائه و تشریح گزارش مبسوطی نسبت به تخریب بی رویه در جنگل ها و محیط زیست در شمال کشور و دیگر مناطق به مانند بسیاری دیگر از حقوقدانان، کارشناسان، متخصصان و دانشگاهیان دلسوز و متعهد به محیط زیست و حفاظت از آن هشدار داده است.

 طبق این گزارش ؛ " با توجه به این کارنامه تاسف بار( دولت نهم و دهم)  یک بار دیگر هشدارمی دهد که این همه فشار بر عرصه های جنگل های هیرکانی(شمال کشور) باید خاتمه یابد و همانگونه که در کتاب " جنگل های باستانی شمال در آستانه وداع " تاکید کرده است،  بار دیگر تکرار می کند که  برای حفظ آخرین باقی مانده جنگل های باستانی شمال که تنها اکوسیستم بازمانده از جنگل های پهن برگ دوران سوم زمین شناسی است و از نادرترین آثار طبیعی ایران و جهان بشمار می رود  و برای جبران سوء مدیریتی که تاکنون نسبت به این گنجینه الهی در این سرزمین خشک و نیمه خشک اعمال شده است ، چاره ای جز اعلام حفاظت وجود نداشته و می بایست هر گونه بهره برداری و تغییر کاربری اکیداً ممنوع شود .

به علاوه، هر گونه مالکیت خصوصی و اختصاصی بر این عرصه های ملی لغو شود و در گام بعدی با تدوین برنامه آمایش سرزمین بر پایه اقتصاد محیط زیست به نفع نسل  حاضر و آیندگان و متناسب با ابعاد تخریب ها ، آلوده سازی ها  و بحران های پیش رو ، دست دولت های آینده را از اجرای برنامه های مقطعی و سلیقه ای ببندد. منابع طبیعی کشور عزیزمان ایران ابزار پیشبرد سیاست های دولت ها نیست و نباید باشد.....(10 )

پی نوشت ها و منابع بخش دوم :

1-     برای اطلاع بیشتر نسبت به چگونگی، ابعاد و خسارات سونامی سیل تاریخی بهشهر و شمال کشور ر.ک به مقالات منتشره گروه مطالعات بهشهر شناسی و موسسه حقوقی و بین المللی زمانی درباره سیل بهشهر دررسانه ها و سایت های مختلف :

 سونامی سیل و مسئولیت حقوقی دولت- بخش مقالات، 26/7/1391  :http://www.mazandnume.com/?PNID=V14315- چنین نبوده و چنین نیز نخواهد ماند- بخش اخبار، 26/7/1391: http://www.mazandnume.com/?PNID=V14314-  مردم در گِل و مسئولان در گُل،سایت مازندنومه : بخش اخبار، 28/7/1391 : http://www.mazandnume.com/?PNID=V14323 -http://www.mazandnume.com/?PNID=V14323 - مردم دست به کار شوند/به وعده های دولت اعتمادی نیست: http://www.mazandnume.com/?PNID=V14338- چنین نبوده و چنین نیز نخواهد ماند http://www.mazandnume.com/?PNID=V14314- واکاوی مدیریت بحران در سیل  تاریخی بهشهر در مازندران : 28/7/91- مسئولیت مرگ قربانعلی محمد زاده، ربابه باقری، نگین افغانژاد و دیگر قربانیان سیل بهشهر با کیست؟، سرویس جامعه، حوادث، محیط زیست، وبلاگ، 27/7/1391-  سیل در کشور و مسئولیت حقوقی و قانونی دولت در تخریب منابع طبیعی و ناکارآمدی دولت در حفظ حقوق محیط زیست- خبر آنلاین، سرویس وبلاگ، 27/7/1391 : http://www.khabaronline.ir/detail/253061/weblog/zamanidarmazari : - http://www.khabaronline.ir/detail/251528/society/environment - حقیقت تلخ و تلخی حقیقت: http://www.khabaronline.ir/detail/255154/weblog/zamanidarmazari : و مقالات متعدد منتشره در صفحه نخست و مقالات سایت ونگ نیوز، 26 و 28/7/ 1391  - مقالات منتشر شده در وب سایت راه مقصود و.....-  گل ریزان هنرمندان مازندرانی و تهرانی با استاد داوود رشیدی در مازندران: -http://www.khabaronline.ir/detail/255918/weblog/zamanidarmazari-  کنسرت هنرمندان و موسیقی دانان مازندرانی در حمایت از مردم سیل زده بهشهر در ساری مازندران http://www.khabaronline.ir/detail/254173/weblog/zamanidarmazari  :  و.... 

2-     محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، مرگ در سیلاب(1)، هشدار یک حقوقدان به رئیس جمهور نسبت به تخریب محیط زیست و تکرار سونامی سیل پائیزی در شمال کشور؛  http://khabaronline.ir/detail/317131/weblog/zamanidarmazari

3-     محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، سونامی سیل تاریخی بهشهر و مسئولیت حقوقی دولت، http://www.mazandnume.com/?PNID=V14315 و خبرآنلاین : http://www.khabaronline.ir/detail/251528/society/environment- http://www.khabaronline.ir/detail/253061/weblog/zamanidarmazari

4-      همان.

5-     محمد رضا زمانی درمزاری(فرهنگ)، چگونه از محیط زیست خود محافظت کنیم(مقدمه ای بر کتاب)، واحد مطالعات حقوق کودک و حقوق محیط زیست موسسه حقوقی و بین المللی زمانی، http://khabaronline.ir/detail/303902/weblog/zamanidarmazari- http://www.mazandnume.com/?PNID=V15746-

6-     محمد رضا زمانی درمزاری(فرهنگ)، محیط زیست و حقوق محیط زیست و دولت تدبیر و امید،واحد مطالعات حقوق محیط زیست موسسه حقوقی و بین المللی زمانی،1392

7-     محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)، حقوق بین الملل محیط زیست و حقوق محیط زیست ایران، موسسه حقوقی و بین المللی زمانی، 1391

8-     محمد رضا زمانی درمزاری(فرهنگ)، محیط زیست و حقوق محیط زیست و دولت تدبیر و امید، همان.

9-     همان.

10- گزارش کانون دیده بان زمین : www.earthwatchers.org

ایمیل نویسنده: zamani.i.l.institute@gmail.com

عکس ها: مراد نعمتی/مصطفی کاظمی


  • سه شنبه 14 آبان 1392-0:0

    گزارش جامع و در عين حال تكان دهنده و روشنگري است. ظرفيت تحمل منابع طبيعي مازندران و به خصوص شرق آن به نقطه پاياني رسيده است. اگر چاره اي نشود حوادث و بلاياي طبيعي (در واقع غير طبيعي) ديگري در راه خواهد بود.

    اما سونامي ناميدن سيل! چيز غريبي است و تنها اشكالي كه مي توان از آين گزارش گرفت. ما ايراني ها عادت داريم مفاهيم را آنطور كه مي خواهيم استفاده كنيم. سونامي در زبان ژاپني طوفان دريايي است. اين كلمه در چند سال اخير بعد از سونامي ويرانگر شرق آسيا در زبان اروپايي و از آن طريق در زبان فارسي مرسوم شده است.

    بنابراين وقتي در ژاپن سيل را مي افتد نمي گويند سونامي آمده است.

    • زمانی - تهرانپاسخ به این دیدگاه 3 0
      جمعه 26 مهر 1392-0:0

      ضمن تشکر از مازندنومه و خوانندگان محترم، در پاسخ به سئوال جناب حسن آقا باید بعرض برساند؛ موسسه حقوقی مورد اشاره ؛ موسسه حقوقی و بین المللی زمانی بوده نه موسسه حقوقی بین المللی محیط زیستی.! واحد مطالعات محیط زیست ، یکی از بخش های مربوطه در این موسسه می باشد اما شان و جایگاه آن بعنوان مدعی العموم نبوده و برابر قانون نمی تواند بعنوان مدعی العموم عمل نماید.

      دادستان های محترم هر شهر منطقه و شورای شورای حفظ حقوق بیت المال و حفاظت از اراضی ملی وظیفه صیانت از این مهم را بر عهده دارند. هر شهروند محترم می تواند ضمن اعلام گزارش تخریب منابع طبیعی و جنگل های منطقه به مراجع مزبور، تعقیب قانونی موضوع را از آنها درخواست نموده و نسبت به این مهم اقدام نمایند. از دغدغه شما نیز سپاسگزارم...

      • علی اکبر قاسمی گل افشانی پاسخ به این دیدگاه 4 0
        پنجشنبه 25 مهر 1392-0:0

        تبت یدا نصیب بولهب زادگانی باد که کمر به قتل جنگل بسته اند .

        • پنجشنبه 25 مهر 1392-0:0

          جناب زمانی

          با تشکر از مطلب درست و کاملی که بیان فرمودید:

          ایا شما که دارای موسسه حقوقی بین المللی محیط زیستی هستید نمی توانید به عنوان مدعی العموم شکایتی از این ادرات دولتی به خاطر تخریب بی رویه محیط زیست اقامه کنید چرا که با روند فعلی تخریب و عدم توجه به محیط زیست مطئن باشید تا سالیانی نه چندان دور کویر مازندران دور از انتظار نیست!

          چه کار کنیم که تخریب نکنند؟ شما بگو

          اگر اباد نمی کنید حداقل تخریب نکنید

          • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

            تعریف مدیران شهری و استانی از محیط زیست شمال و مازندران چیست؟ تا چه اندازه، اهمیت آنرا دانسته و بدان اهمیت می دهند؟ اولویت محیط زیست در برنامه های شهری و روستایی مدیران دولتی در کجاست؟ ب

            رنامه آنها برای حفظ محیط زیست منظقه ای و مدیریت درست و مناسب و کارشناسی آن چیست؟ اگر مجددا در بهشهر و منطقه به مانند سال قبل و سیل دو هفته قبل گرجی محله، اتفاق بیافتد، برنامه انها برای مهار آن و جلوگیری از تخریب اموال و املاک مردم و نجات جان آنها چیست؟ چه برنامه ای برای پیشگیری در این ارتباط دارند؟

            برنامه جلوگیری از تخریب محیط زیست و تخریب جنگل ها در کجای سیاست های مدیران شهری و دولتی منطقه قرار دارد.....؟؟؟!!!!

            • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

              خانم صغری صفری، شما ظاهرا در بهشهر نبودید که اینطور غیر واقع اظهار نظر می کنیدکه سیل معمولی بود....؟! نزدیک به 5000 خانه و ملک و اتومیبل مردم به کلی از بین رفت، دهها کشته و هزاران مصدوم و هزاران بی خانمان و. هزاران هکتار از اراضی و باغات مردم تخریب و ویران شد...! کافی بود لااقل فیلم ها و تصاویر موجود آنرا مشاهده می کردید.! سیل معمولی آن است که در شمال و بیشتر جاهای کشور بطور معمول اتفاق می افتد اما سیل بهشهر اینچنین نبوده و سونامی تاریخی به ترتیب مندرج در مقاله این حقوقدان محترم بوده است که باید با چشم بصیرت بدان دید و نگریست.....

              • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

                سپاس از شما و اطلاع رسانی مهم ومستندتان

                • فاطمه صفريپاسخ به این دیدگاه 0 1
                  دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

                  سيل بهشهر سونامي نبود.... بلكه سيل معمولي بود. ولي بخاطر عدم برنامه و بي مسئوليتي اثراتش بدتر از اون بود .....

                  • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

                    روزگاری، نامم سبز و زیبا بود و نگاهم، به آسمان و طبیعت هموار. سوز درد تبر و اره و آه، امانم ربوده، به خدا...! تنم زخمی و جسمم خونین و نگاهم، زین پس اندوهگین است و شرمسار مردمی هستم که در سیلاب گرفتار شدند و پاسخ بی مهری و تخریب به طبیعت را به ناروا تاوان دادند...!!!

                    من بی تقصیریم، سیل تاوان همان تخریب پیدا و پنهان من است که بی توجه به من و مردم، ادامه دارد و باران نیز در راه و سیل نیز میهمان ناخوانده آنهاست.!!!

                    من را دریابید. من طبعیتم و سرمایه مردم و کودکان آتیه ام....نگذارید، شمال زیبا شود بیابان خدا...!!!!

                    • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

                      آیا از خود تاکنون پرسیده اید اگر به جای شهروندان و روستائیان بهشهری بوده اید و خدای ناکرده، در خواب و بامدادان، به ناگهان، اسیر سیلاب ویرانگر بهشهر می شدید و به دنبال زن و فرزند و کودکان گمشده خویش در میان آوار و گل و لای در هر کوچه و خیابانی می گشتید و ناگاه، همه زندگی خویش را در یک لحظه برباد رفته و در گنداب سیلاب می دیدید و عزیزان خویش را نیز مصدوم و از دست رفته و خود را در ماتم و غم یافته می دیدید، چه حسی به شما دست می داد و چه حالی می شدید...؟!

                      شهروندان و روستائیان سیل زده بهشهری در مهرماه سال گذشته، در چنین وضعیتی بوده و هنوز غم و ماتم و ویرانی زندگی آنها تمام نشده است.....با آنها همدردی نمائیم..

                      • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

                        تمام زندگی ما و خانواده در این سیل از بین رفت و پدرم نیز در میان گل و لای منزل مدفون شد و خانه ما بعنوان قتلگاه او در میان چشمانمان، ناباورانه تبدیل شد!!!!!

                        هنوز بعد از گذشت یک سال از آن تاریخ، منزل مخروبه ناشی از سیل سال گذشه بهشهر، ویرانه ای بیش نبوده و خالی از سکنه و به امان خدا رها شده است؟!!! گناه من و خانواده ام چیست، همشهری....!!!! ما بی گناه بوده و بی گناهیم بخدا.....!!!

                        • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

                          باران در راه است و سیل نیز هم. مردم هراسان و هراسان از تکرار وقوع سیل بهشهر با هر بارشی...؟! امید است اطلاع رسانی مازندنومه در این باره سودمند بوده و موثر در تعهد و پیگیری مسئولان دولتی و مدیران شهری منطقه ای قرار گرفته و مردم، پائیز و زمستان امسال و سالهای دیگر را با آرامش و بدون ترس از هر رعد وبرق و بارش باران و احتمال وقوع سیل به مانند سیلاب مرگبار 91 بهشهر سپری کنند.....

                          • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

                            در سال گذشته، مردم و سازمان های مردم نهاد و رسانه های مستقل و مدفع حقوق مردم، در سیل بهشهر بسیار زحمت کشیده و با هم اندیشی و هم دلی مثبت و سودمندانه خویش، مرهم دردهای فراگیر مردم سیل زده بهشهر و روستاهای اطراف بوده و تاکنون بوده اند. مازندنومه و همکاران محترم آن با وجود سانسور شدید خبری دولتی،در این رابطه، سنگ تمام گذاشتند و به رسالت رسانه ای و حرفه ای خود، به نیکی و نکوئی عمل کرده اند. جا دارد مراتب تقدیر و سپاس خویش را از این سایت و همکاران محترم آن و سردبیر ارجمند آن اعلام دارم. خداوند یارتان

                            • دوشنبه 22 مهر 1392-0:0

                              سیل مهرماه 91 بهشهر وحشتناک، ویرانگر و غیر قابل توصیف بود.بسیاری از شهروندان بهشهری در این فاجعهخ از بین رفته و خانه و کاشانه و سرمایه آنها طعمه گل و لای قرار گرفت و به کلی نابوده شد.! گناه آنان در این سیل ناشی از تخریب جنگل ها و منابع طبیعی چه بود و پاسخ مسئولان به این مدیریت غیر مسئولانه بر منابطع طبیعی و محیط زیست و تعرض به حقوق مردم چیست...؟؟!!!


                              ©2013 APG.ir