اقا درود به شما که اینچنین ارمانی فکر میکنید .متولی چنین روز ارشاده ولی چند روز مونده یا 14 ابان یکی باید به ارشادیها بگه راستی روز مازندران فرا رسیده دیگه چه انتظار داری از بقیه ارگانها یا بخش فرهنگی خصوصی و ........

امیدوارم این سنت خالصانه و در جهت پیشرفت و اصلاح قدم برداره

ایده خوبیه اگه درست اجرا بشه

آقایان تامل بفرمائید این غلط انداز از خیلی وقت های تغییر رویه داده و دوست دارد حرف های ساده خود را به صورت قلمبه سلمبه بیان کند. مثلاً به جای اینکه بگوید طرح های خیلی خوب و کارگشا و راه بازکن و کار آفرین دوست دارد بگوید پلن های وری وری نایس و با قدرت بزینس آفرین و سولو کننده مشکلات. خیلی ها وقتی اینجوری حرف های غلط انداز را که خودش نمی فهمد اصلاً چه می گوید می فهمند کمی از دهانشان آب راه می افتد و بعضی وقتها آن را نصف و نیمه قورت می دهند و با خودشان می گویند عجب غلط انداز باسوادی و بعد آرزو می کنند چند روزی را با غلط انداز باشند و از وی تلمذ کنند و او را به عنوان سوپروایزر خود صدا می زنند و به جای استاد همی بلغور می کنند جناب پروفسور.

زمانی توی دانشگاه مازندران مد شده بود که به جای اساتید توی سخنرانی ها می گفتند جناب پروفسور و اساتید پیرمرد بیچاره فکر می کردند که خیلی پروفسور هستند و بعضی ها که احساس می کردند کمتر پروفسور هستند اقدام به گذاشتن ریش پروفسوری کردند و هرچه انتظار می کشیدند کسی آنها را پروفسور صدا نمی کرد که نمی کرد.

این وسط فقط غلط انداز بود که همینطوری هر کسی را که می دید ریش پروفسوری دارد تندی صدایش می کرد جناب پروفسور که گل از گل طرف می شکفت و تندی جواب می داد جانم عزیزم بفرمایید.

حالا این بنده خدا که خیلی دوست دارد از کلمه اهبردی و استراتپیک در یک ترکیبی استفاده کند نادانسته یا دانسته نوشت راهبرد استراتژیک و همه هجوم آوردید که دیگر چه صیغه ای است. اولآ به عقیده غلط انداز این صیغه آنقدر قوی بکار برده شد که حتماً صیغه عقد است و اگ به زبان عامیاه غلط اندازی بخواهم بگویم عرض می کنم صیغه نیست و عقد است و ترکیب کی و کجا خوب بود که حالا این ترکیب خوب باشد. غلط انداز هم خیلی دوست دارد با اهون و تلوپ حرف بزند منتهی ذلیل مرده ها مگر مجال می دهند. تا روس غلط انداز را نکشند ول کن نیستند که. چون به لحاظ سایکولوژیکی اکشن هیستریک دارند نیم توانند تولرنس خودشون رو های بکنند و همینجوری لو کلاس حرف می زنند و از های کلاس بودن وحشت دارند . آخه های کلاس بودن پتانشیال می خواهد که هر کسی ندارد و گاورنر هم از نظر متدولوژی فاقد لول لازم است و نمی تواند کارکتر آورتر از خودش رو که وری اسپسیفیک است آندراستند کند..

دوستان عزیز به یک نکته توجه کنین : فقط نقد کردن درست نیست. بالاخره آقای نیاز یه اندیشه ای رو مطرح کرده. باید به همین که یه اندیشه ای مطرح شده احترام گذاشت و اون رو ارج نهاد. این اندیشه هر چی باشه از روی دلسوزی برای استانه. من اصلا کاری ندارم که نویسنده کیه. متن نوشته نشون میده نویسنده دلش می خواد برای استانش کاری بکنه. این وظیفه همه ماست.

باور کنید اصلا خوب نیست که فقط بشینیم نقد کنیم. همه ی ما باید همراه و همدل باشیم. نه اینکه همش همدیگرو نقد کنیم. بیاییم با تجمیع اندیشه ها کاری کنیم. اگه از خودمون نظری داریم از طرف خودمون بزنیم. چرا همش تخریب می کنین؟ بخدا خوب نیست.

جناب آقاي مازنيج و رضا دقت بفرماييد آقاي نياز آذري در متن مقاله يك بار از كلمه راهبرد استفاده كرده (اصلاً از كلمه استراتژيك استفاده نشده)
در واقع تيتر انتخابي هيچ ارتباطي با ايشان ندارد و اشتباه مدير سايت مي باشد عموما تيتر ها رو مدير سايت انتخاب ميكند
اگر درست ميگويم آقاي صادقي لطفاً تيتر را اصلاح بفرماييد
در ضمن مقاله نكات ارزشمندي را بيان ميكند كه شايسته است همگان به آن توجه كنند

مازندنومه:انتخاب تیتر جزو اختیارات رسانه است، ولی تیتر مورد مناقشه در بالا انتخاب نویسنده مطلب است و ما دخل و تصرفی در آن نکردیم.

حالا گیریم تیتر اشکال نگارشی دارد، اصل مطلب چه می شود؟ ما کلا استادیم حاشیه پردازی کنیم و اصل را رها و به فرعیات بچسبیم! دوستان درباره موضوع نوشته و اصل مطلب کامنت بگذارند و بی خیال تیتر و اشکال های تایپی و نگارشی شوند که اگر قرار باشد مست گیرند، در شهر هر آن چه هست گیرند!!

این طرح اولین بار از سوی آقای صالح طبری پیر مطبوعات بابل مطرح شد، لطفا سرقت نکنید!!!.وگرنه....

1. "راهبرد استراتژيك" ديگر چه صيغه اي است. در تر جمه ها به جاي كلمه "استراتژي" اصطلاح "راهبرد" و به تبع آن به جاي "استراتژيك" ، "راهبردي" را به كار مي برند. آيا منظور نويسنده خيلي راهبردي است؟!

2. به قول دوستان از حرفهاي تكراري چه نتيجه اي حاصل مي شود.

3. فرهنگ ما ايراني ها چه بخواهيم و چه نخواهيم و چه خوب و چه بد و چه درست و چه غلط با مذهب در آميخته است و گريزي از آن نيست. اين موضوع وجه افتراق فرهنگ مازني از فرهنگهاي ساير اقوام ايراني و در نتيجه نقطه قوت يا ضعف آن نيست.

4. با دولتي كردن هر چه بيشتر امور نه تنها بر وزن امور اضافه نمي شود بلكه زمينه براي فرمايشي، نمايشي و در نهايت سترون شدن آن فراهم مي شود.

اقاي نياز به عمل كار برايد به سخنداني نيست...

راهبرد کلمه فارسی استراتژیک است!با سواد و نخبه مازندران!

اقاي كلاح قرمزي و مهرگان عزيز شما كه اين حرفها را تكراري مي دانيد . بفرمائيد شما هم اين نوع مطالب را بنويسيد .وبه خودتان زحمت بدهيد تكرار شود تا جامعه بپزيرد

یک مشت حرفهای تکرای کذایی قشنگ باز هم از سوی یک "نیاز"!!!!!!!!!!!!!!!!

این آقای نیاز همش یه سری حرفای تکراری می زنه

من عنوان یک مازندرانی نگاه بلند آقای نیاز آذری را شایسته تکریم و ستایش میدانم. انصافا نظرات و مقالات جناب نیاز انرژی زا و حرکت آفرین است.

از دقت نظر جناب نیاز بایدسپاس گزار بود.هر استانی این اندازه ظرفیت وهویت وخود اتکایی درهمه عرصه ها راندارد که شایسته روز خاص باشد درحالی که مازندران ما آنهارادر بالاترین جایگاه وپیشینه خود دارد .روز مازندران فرصت خوبی برای توجه وتلاش همگان در مسیر این جایگاه است.

از اینکه تعالی استان دغدغه شماست بسیار خوشحال و از شما سپاسگذارم. امیدوارم این امر جدی گرفته شود و روز مازندران فرصتی باشد برای احیای غرور قومی ما مازنی ها.

همچنین پیشنهاد می کنم، از مازندران با عنوان سرزمین اهورایی مازندران یاد شود (البته اگر واژه ی قشنگتری مد نظر باشد چه بهتر) و سعی کنیم برای پاسداشت این سرزمین، این واژه را در گفتار و ها و نوشته هایمان نهادینه کنیم.

همچنین از همه مازنی های عزیز استدعا دارم از دریای مازندران صرفاً با عنوان دریای مازندران یاد کنند و از بکار بردن واژه های جعلی دیگر مانند (خ ز ر) جداً خودداری کنند.

زنده باد سرزمین اهورایی مازندران و زنده باد دریای آسمانی مازندران

روز مازندران نماد همدلی شود ، پلی شود برای توسعه و پیشرفت و ما را به سمت تعالی رهنمون شود و .و .... اما چگونه و چطور ؟ اینگونه نوشتن آیا راهی را نشان می دهد ؟ آیا این ها تعارف خشک و خالی نیست ؟