تعداد بازدید: 2212

توصیه به دیگران 3

سه شنبه 14 آبان 1392-7:18

دانش آموز؛ نامی که گم شده است!

خانواده‌ها هم از طرح سرویس مدارس، استقبال بی‌نظیری کردند و نشان به آن نشان که خانه دانش‌آموزی با مدرسه‌اش شاید صد متر فاصله داشته باشد اما او هم با سرویس به مدرسه می‌رود و باز به خانه می‌آید/دوستی می‌گفت: « از بس برای بچه‌م از اینترنت تحقیق جست‌و جو کردم دیگه خسته شدم، پس این مسئولا چی‌کار می‌کنن».  


مازندنومه، کلثوم فلاحی: چند سال قبل که پنج شبکه تلویزیونی، بیشتر نداشتیم، یکی از این شبکه‌ها تبلیغاتی درباره شرکت خودروسازی پخش می‌کرد که در آن تبلیغات، مادر خانواده، ماشینی خریده بود و دختر و پسر از این موضوع خوشحال!

 سازنده تبلیغات برای اینکه بگوید این ماشین خیلی بیست است، از قول پسر خانواده می‌گفت:« انقد که این ماشین، راحت و خوبه، حتی خونه خاله که خیلی نزدیکه هم، با ماشین می‌ریم».

آن روزها هنوز گلوله جادویی بر مخاطب اثر داشت و بیننده تلویزیونی، مثل امروز موشکافانه عمل نمی‌کرد. فکر می‌کردم وقتی در برخی شهرهای بزرگ و حالا در شهرهای کوچک هم با معضل ترافیک و آلودگی مواجه هستیم، این دیگر چه جور تبلیغ کردن است؟! ناگفته نماند همان روزها به رابطه این تبلیغات با تنبل شدن افراد هم بسیار فکر می‌کردم و جزئی از دغدغه خاطرم شده بود.

 آن سال‌ها گذشت و در دورانی که ما دیگر به مدرسه نمی‌رفتیم، مسئولان دستگاه آموزش تصمیم گرفتند دانش‌آموزان با سرویس به مدرسه بیایند تا خدای نکرده در راه خسته‌ شوند و این خستگی باعث شود دانش‌آموز نتواند درس بخواند!

 خانواده‌ها هم از طرح سرویس مدارس، استقبال بی‌نظیری کردند و نشان به آن نشان که خانه دانش‌آموزی با مدرسه‌اش شاید صد متر فاصله داشته باشد اما او هم با سرویس به مدرسه می‌رود و باز به خانه می‌آید.

از آن تبلیغات که می‌گفت حتی فاصله نزدیک را هم با ماشین بروید و اصلا به ما چه که ترافیک و آلودگی وجود دارد و صرفه‌جوی در مصرف بنزین هم به ما ربطی ندارد، رسیدیم به دانش‌آموزانی که برای تحصیل علم، 2 قدم هم راه نمی‌روند.

 اما همه قضایا به همین‌جا ختم نشد و تنبلی، فراتر رفته است. دوستی می‌گفت:« دخترم که کلاس چهارم است نمی‌داند 2+2 چند می‌شود».

 این قضیه اصلا خنده که ندارد هیچ، کلی گریه هم به حال معلمی دارد که شب و روزش شده کتاب‌های کمک‌آموزشی و تحقیقات اینترنتی که البته تکلیفی برای پدرها و مادرها است.

 دوست دیگری می‌گفت: « از بس برای بچه‌م از اینترنت تحقیق جست‌و جو کردم دیگه خسته شدم، پس این مسئولا چی‌کار می‌کنن».

خانم و آقای معلم بی‌زحمت پاسخ دهند که دانش‌آموز آنها، همان کسی است که بر سر کلاس نشسته یا پدر و مادر او؟

 چرا برای پدر و مادرها تکلیف می‌دهید؟ این پدر و مادرها تکالیف شان را نوشته و کفش‌های شان را هم آویزان کرده‌اند، دیگر اکنون با همین دانش‌آموزان ناز کنید، با پدر و مادرها چرا؟ 

ایمیل نویسنده: (falahi.dargahlo@gmail.com)


  • همكلاسي ا . يپاسخ به این دیدگاه 1 0
    چهارشنبه 15 آبان 1392-0:0

    كلثوم خاله دستت درد نكنه خيلي دقيق و بجا اشاره كرديد. هميشه موضوعات شما به روزه و به دغدغه هاي مردم ميپردازيد..

    • همکار مازندنومه ایپاسخ به این دیدگاه 1 0
      سه شنبه 14 آبان 1392-0:0

      به موضوعی خوبی پرداخته شد. اما می بایست علمی تر بررسی می شد.


      ©2013 APG.ir