دانش آموز؛ نامی که گم شده است!
خانوادهها هم از طرح سرویس مدارس، استقبال بینظیری کردند و نشان به آن نشان که خانه دانشآموزی با مدرسهاش شاید صد متر فاصله داشته باشد اما او هم با سرویس به مدرسه میرود و باز به خانه میآید/دوستی میگفت: « از بس برای بچهم از اینترنت تحقیق جستو جو کردم دیگه خسته شدم، پس این مسئولا چیکار میکنن».
مازندنومه، کلثوم فلاحی: چند سال قبل که پنج شبکه تلویزیونی، بیشتر نداشتیم، یکی از این شبکهها تبلیغاتی درباره شرکت خودروسازی پخش میکرد که در آن تبلیغات، مادر خانواده، ماشینی خریده بود و دختر و پسر از این موضوع خوشحال!
سازنده تبلیغات برای اینکه بگوید این ماشین خیلی بیست است، از قول پسر خانواده میگفت:« انقد که این ماشین، راحت و خوبه، حتی خونه خاله که خیلی نزدیکه هم، با ماشین میریم».
آن روزها هنوز گلوله جادویی بر مخاطب اثر داشت و بیننده تلویزیونی، مثل امروز موشکافانه عمل نمیکرد. فکر میکردم وقتی در برخی شهرهای بزرگ و حالا در شهرهای کوچک هم با معضل ترافیک و آلودگی مواجه هستیم، این دیگر چه جور تبلیغ کردن است؟! ناگفته نماند همان روزها به رابطه این تبلیغات با تنبل شدن افراد هم بسیار فکر میکردم و جزئی از دغدغه خاطرم شده بود.
آن سالها گذشت و در دورانی که ما دیگر به مدرسه نمیرفتیم، مسئولان دستگاه آموزش تصمیم گرفتند دانشآموزان با سرویس به مدرسه بیایند تا خدای نکرده در راه خسته شوند و این خستگی باعث شود دانشآموز نتواند درس بخواند!
خانوادهها هم از طرح سرویس مدارس، استقبال بینظیری کردند و نشان به آن نشان که خانه دانشآموزی با مدرسهاش شاید صد متر فاصله داشته باشد اما او هم با سرویس به مدرسه میرود و باز به خانه میآید.
از آن تبلیغات که میگفت حتی فاصله نزدیک را هم با ماشین بروید و اصلا به ما چه که ترافیک و آلودگی وجود دارد و صرفهجوی در مصرف بنزین هم به ما ربطی ندارد، رسیدیم به دانشآموزانی که برای تحصیل علم، 2 قدم هم راه نمیروند.
اما همه قضایا به همینجا ختم نشد و تنبلی، فراتر رفته است. دوستی میگفت:« دخترم که کلاس چهارم است نمیداند 2+2 چند میشود».
این قضیه اصلا خنده که ندارد هیچ، کلی گریه هم به حال معلمی دارد که شب و روزش شده کتابهای کمکآموزشی و تحقیقات اینترنتی که البته تکلیفی برای پدرها و مادرها است.
دوست دیگری میگفت: « از بس برای بچهم از اینترنت تحقیق جستو جو کردم دیگه خسته شدم، پس این مسئولا چیکار میکنن».
خانم و آقای معلم بیزحمت پاسخ دهند که دانشآموز آنها، همان کسی است که بر سر کلاس نشسته یا پدر و مادر او؟
چرا برای پدر و مادرها تکلیف میدهید؟ این پدر و مادرها تکالیف شان را نوشته و کفشهای شان را هم آویزان کردهاند، دیگر اکنون با همین دانشآموزان ناز کنید، با پدر و مادرها چرا؟
ایمیل نویسنده: (falahi.dargahlo@gmail.com)
- چهارشنبه 15 آبان 1392-0:0
كلثوم خاله دستت درد نكنه خيلي دقيق و بجا اشاره كرديد. هميشه موضوعات شما به روزه و به دغدغه هاي مردم ميپردازيد..
- سه شنبه 14 آبان 1392-0:0
به موضوعی خوبی پرداخته شد. اما می بایست علمی تر بررسی می شد.