ماهی نه فقط برای گریستن
تفاوت خطبه حسين(ع) با خطبه هاي مجالس عزايش/ عزاداري حسين(ع) هنگامي وافي به مقصود خواهد بود كه درسي براي چگونه زيستن باشد، نه صرفاً براي گذشته گريستن/ در تبيين فلسفه قيام حضرت اباعبدلله، بيش از همه بر واعظان و صاحبان منابر فرض است كه در مجالس حسيني ضمن يادآوري مصيبت هاي حزن انگيز حسين(ع) و ياران با وفايش به بعد عقلاني قيام عاشورا توجه ويژه کنند.
مازندنومه، حسن مهدوي: این روزها به هر سوي كه مي نگري بساط عزاي اباعبدالله و ياران با وفايش بر پا و پيروان مكتب عاشورا خود را مهياي درك و دريافت از فلسفه قيام بي مانند حسين(ع) مي كنند.
عاشورا قطعاً يك حادثه بي نظير در تاريخ بشري است نه از آن جهت كه قبل و بعد از آن، تاريخ شاهد اعتراض و قيام ديگري نبوده است، بلكه از آن جهت كه واقعه كربلاي سال 61 هجري، متفاوت از كشمكش هاي متداول قدرت طلبي كه در آن ممكن است دو جريان قدرت طلب حوادثي تلخ را به وجود آورند، يك آموزشگاه پرشكوه و مستمر براي خوب زيستن و خوب مردن براي هماره تاريخ پس از آن بود و به يك حركت تاريخي، جرياني پويا و ماندگار منجر شد.
تجلي متحيرانه اين واقعه شور انگيز، نقش بستن دو تابلو و دو تصوير در ذهن نظاره گران اين زماني و هر زماني است؛ يكي سرشار از عزت، آزادگي، منطق، زيبايي و فداكاري و تابلوي ديگر، مملو از سياهي، ددمنشي، ذلت، حقارت و رذالت.
هيچ لحظه ديگري در تاريخ نيست كه اين دو صحنه متفاوت از يكديگر را با هم ترسيم كند و به منظر تاريخ ارائه کند، لذا جاي هيچ ترديدي نيست كه هر انسان آزاده اي (مسلمان يا غير مسلمان) با آگاهي از ستمي كه بر حسين( ع) و يارانش در كربلا رفته و آن همه درنده خويي و ددمنشي، درونش آكنده از اندوه و تأثر مي شود.
اما آيا اين اظهار تأثر همه آن چيزي است كه حسين(ع) از ما به عنوان پيروان مكتب عاشورا مي خواهد!؟ پر واضح است كه برپايي مجالس عزاي اباعبدالله با تأكيد بر بعد عاطفي آن و ذكر مصيبت هاي سهمگيني كه بر آل الله رفته موجب احساس هم دردي و تأثر مخاطبان و نيز پايدار ماندن شور حسيني مي شود، اما غفلت از بعد عقلاني آن كه علي القاعده موجب فهم هويت و فلسفه قيام حسيني مي شود، خسارتي است بزرگ.
عزاداري حسين(ع) هنگامي وافي به مقصود خواهد بود كه درسي براي چگونه زيستن باشد، نه صرفاً براي گذشته گريستن. باید نگاه به گذشته باشد براي پيمودن راه آينده.
با تحليل موضوعي و بررسي روايي حادثه عاشورا، بي شك محوري ترين فلسفه قيام امام حسين(ع) اجراي فريضه امر به معروف و نهي از منكر است.
حال سؤال متبادر به ذهن آن است كه اين فريضه واجد چه اهميت حياتي بوده است كه حسين (ع)، ايثار جان خود، ياران و اهل بيتش را در اين راه روا مي دارد؟ و مخاطب اباعبدالله در اين فريضه چه كساني بوده اند؟ مردم زمانه اش يا متوليان امور و امويان صاحبان قدرت؟
از آنجا كه حسين (ع) آرمان و هدف بزرگش را در قيام عاشورايي اش 1- اعلام ناروايي و ناجوري وضع موجود و 2- حركت به سوي تغيير وضع موجود ، اعلان مي كند، لذا وجود تناسب بين وضع موجود زمانه قيام با ضرورت و اهميت انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر قطعاً به درك علت اصلي و جهت قيام خواهد انجاميد.
وضع موجودي كه امام را مجبور به قيام براي تغيير آن نمود به معني رايج نبودن شعائر اسلامي در آن نبود، بلكه به شواهد تاريخي، جامعه زمانه حكمراني امويان، از ظاهري اسلامي برخورداربود.
احكام شريعت به ظاهر جاري، زنان در پرده حجاب، بر مناره ها اذان گفته مي شد، نمازهاي جمعه و جماعات با شكوه و با حضوري انبوه از مسلمانان برپا مي شد، قرآن حفظ و تلاوت هاي زيبا زينت بخش مجالس بود و ....
شايد گزاف باشد كه برخي تنها، انگيزه هاي مادي و وعده هاي مقام و منصب را در به صف شدن كوفيان در مقابل حسين(ع) مؤثر مي دانند، كه نه تنها اين نبود بلكه باز هم به گواه همان شواهد تاريخي بسياري از سپاهيان كوفي كاملا با انگيزه هاي عقيدتي و قرب و رضايت خداوند، شمشيرها زدند.
حال، با توجه به شناختي كه از جامعه زمان حسين(ع) به دست آمد، اين سؤال مطرح است كه علت و انگيزه اباعبدالله به قيام بر مبناي امر به معروف و نهي از منكر چه بوده است؟
حسين (ع) به درستي پاسخ اين سؤال را كه همان علت قيامش باشد،مي دهد، و آن اصلاح دين جدش است و مخاطب مستقيم امام در اجراي اين فريضه حاكمان و صاحبان قدرتند.
امام مي داند كه حاكماني چون بني اميه بودند كه با كاربست زر، زور و تزوير موجب انحراف دين پيامبر شدند.
وقتى ظلم، انحطاط و انحراف همه گیر ميشود و ارزشهاى والاى اسلامى مسخ مي شود و موعظه ها بر گوشهاى سنگین كارگر نمي افتد، حسین با همه دانایى به نبود توانایى خود در پیروزى ظاهرى بر دشمن، با انتخاب شهادت، بزرگترین كارى را كه مى شد كرد، انجام مى دهد.
حسين (ع) به کربلا رفت، تا اسلام حقیقی زنده بماند. اسلامي كه مخالف ظلم و ستمگري است، مخالف سلطه مثلث شوم زر و زور و تزوير بر اراده مردم است، مخالف تبعيض است، مخالف بهره گيري از دين در جهت اميال دنيوي و استفاده ابزاري از دين است، مخالف انسداد، استبداد و تك صدايي است و ... حال، چرا قيام؟
چون اين وعده اي است كه به فرموده امير مؤمنان علي (ع)،خدا از همه عالمان گرفته است. « خداوند برعالمان پیمان گرفته است تا نسبت به ستمکاری شکم بارگان و ستم کشی گرسنگان، قرار و آرام نگیرند. ( نهج البلاغه ، خ ۳)
به زيبايي و رسايي بنيانگذار انقلاب اسلامي ايران در وجوب وظيفه و رسالت عالمان ديني فتوا مي دهد: « اگر سکوت علمای دین و رؤسای مذهب چنان باشد که بیم آن برود که در اثر این سکوت منکر، معروف شود و معروف،منکر شود، سخن گفتن برآنان واجب است و سکوت جایز نمی باشد؛ ولو آنکه بدانند که سخن گفتن شان فایده ندارد.» ( تحریر ، ج 1، ص 450 )
حسين(ع) به وظيفه و رسالت ديني اش عمل كرد و اين رسالت را موجب احياي دين و حتي غايت دين مي دانست، چون غایت دين،جلوگيري از كژي ها و بسامان بردن زندگی آدمیان بر اساس عدل و آیین الهی است.( نهج البلاغه ، نامه 31 )
شايد به همين دليل بود كه ابا عبدالله (ع) در ابتداي اين راه براي يادآوري اين رسالت و بلكه همراه كردن علماي دين و صحابي پيامبر، در جمع آنان در مني خطبه اي ماندگار ايراد مي كند و به آنان هشدار مي دهد كه علت وضع اسفبار پيش آمده و انحراف حاكميت اموي از مسير حقيقي اسلام، همراهي و بعضاً سكوت عالمان در برابر حكومت بوده است.
دريغ است كه در پايان به فرازي از اين خطبه اباعبدالله در جمع علما و صحابه پيامبر اشاره نشود. امام خطاب به آنان مي فرمايد: « ای بزرگان عبرت بگیرید از موعظه¬ ای که خداوند به دوستان خود در قرآن میفرماید اگر شما خود را اولیای خدا میدانید، و اگر دیندارید و مخاطب قرآن هستید، پس بی¬ تفاوت نمانید و احساس تکلیف کنید!
آیا ندیده¬ اید که خداوند چند بار در قرآن به روحانیون مسیحی و یهودی به شدت حمله فرموده و آنها را توبیخ کرده است که چرا مردان خدا در جامعه و حکومت بی¬ عدالتی و فساد دیدند و سکوت کردند؟ چرا اعتراض و انتقاد نکردند؟ و فریاد نکشیدند؟ ...
عده¬ ای طمع سفره دارید و سفره¬ ی چرب میخواهید تا بخورید و میگویید که چرا خودمان را به زحمت بیندازیم و با نهی از منکر و انتقاد و اعتراض، ریسک کنیم؟
فعلا که بساط¬مان رو به راه است و عده¬ ای از شما نیز میترسید. اما مگر در قرآن نمیخوانید که فرمود از مردم نترسید از حاکمان و صاحبان قدرت و ثروت نیز نترسید؛ از من بترسید! آیا شما این آیه را ندیده¬ اید؟...
اگر همین یک اصل امر به معروف و نهی از منکر یعنی نظارت دائمی و انتقاد و اعتراض و تشویق به خیرات و عدالت و مبارزه در برابر ظلم و بی¬ عدالتی و تبعیض اجرا بشود، بقیه¬ ی فرائض و تکالیف الهی نیز اجرا می شود؛ همین یک حکم را شما عمل بکنید! نترسید! دنبال دنیا نباشید! ...
میثاق خدا این است که بیچاره¬ ها و زمینگیرها نباید در شهرها گرسنه بمانند و کسی به دادشان نرسد. این میثاق خداست و شما خیانت کرده¬ اید.
شما مدام به دنبال مسامحه؛ یعنی سازش با حاکمیت هستید تا خودتان امنیت داشته باشید، ولی امنیت و حقوق مردم برای تان مهم نیست. فقط امنیت و منافع خودتان برای تان مهم است.
همه¬ ی اینها محرّمات الهی بود که می¬بایست ترک میکردید و نکردید. شما می¬بایست این ستمگران و فاسدان را نهی از منکر می کردید و نکردید، و مصیبت تان از همه بالاتر است. چون عالم به دین و اصحاب پیامبر بودید و چشم مردم به شما بود و شما را نماینده¬ ی اسلام می دانستند.
شما این ضعفا و مستضعفین و فقرا و محرومین را دستبسته تحویل دستگاه ظالم داده¬ اید. گروه هایی از مردم، برده¬ ی اینان شده¬ اند و مثل برده¬ های مقهور و شکست خورده، زیر دست و پای آنان له میشوند.
عده¬ ای نان شبشان را نمی¬توانند تهیه کنند. در هر شهری عده¬ ای را گماشته¬ اند که افکار عمومی را بسازند و به مردم دروغ بگویند.
مردم نمیتوانند دستی را که به سمت شان میآید تا به آنها زور بگوید، عقب بزنند و از خود دفاع کنند. شما همه¬ ی این صحنه¬ ها را میدیدید و کاری نمیکردید.
اینان عده¬ ای ستمگر و صاحبان قدرت¬ اند که علیه ضعفا و محرومین، بسیار خشن عمل می¬ کنند و به روش غیر اسلامی حکومت می¬ کنند و متاسفانه بیچون و چرا هم اطاعت می¬ شوند...
خدایا تو می¬دانی که قیام ما له¬له زدن برای رسیدن به سلطنت، تنافس در قدرت و گدایی دنیا و شهرت نیست، بلکه تنها برای برپاکردن نشانه¬ های دین تو قیام کردیم. قیام ما برای این است که مردم گیج و گمراه شده¬ اند و باید آگاه شوند و باید خونمان را به صورت این خوابزده ها بپاشیم تا بیدار شوند…» (تحف العقول، ص ۲۳۹)
در تبيين فلسفه قيام حضرت اباعبدلله، بيش از همه بر واعظان و صاحبان منابر فرض است كه در مجالس حسيني ضمن يادآوري مصيبت هاي حزن انگيز حسين(ع) و ياران با وفايش به بعد عقلاني قيام عاشورا توجه ويژه کنند.
به اميد آنكه توفيق رهروي مكتب حسين(ع) نصيب مان گردد و بيرقي كه حسين(ع) با ايثار جان خويش برافراشت تا نماد و راهنماي آزادي خواهان و ظلم ستيزان باشد، همواره در اهتزاز بماند.
- يکشنبه 26 آبان 1392-0:0
...اينقدر از تفكر تهي شديم كه ديگه جوان امروز منطقي براي اثبات عقايدش پيدا نمي كنه و خيلي زود با دو تا سوال ناك داون ميشه!!!... متاسفانه امروز به جايي رسيديم كه دين رو اتفاقا راه فرار از عذاب وجدان گناهان مي دونيم كه ده ماه از سال رو هر گناهي كنيم ! خدا تمام گناهانمون رو تو ماه محرم و رمضون خودش وعده داده مي بخشه بي چون و چرا !!! درسته ميگيم دين بايد براي هر طيفي جاذبه داشته باشه ولي مفهومش اين نيست كه نامحرمان مقدسات رو به بازي بگيرن!!! و شما شاهد باشيد يه لات علم گردون دسته باشه؟ جاذبه يعني از هر طيفي جذب كن ادم كن بعد امور دين رو بسپار نه فقط جذب كن و بسپار ... اينطوري كه يعني اون جذب كرده نه دين و بعد از مدتي به جاي اينكه اون ديني بشه ،دين اون شكلي ميشه چيزي كه جامعه ما دچارش شده براي همين تو دسته هاي عزاداري شاهد تناقضات گاه فجيعي هستيم . يعني دين نقش سازندگي ومعرفتي شو از دست داده و به اين ترتيب نوك پيكان برگشته به جاي اينكه ده ماه از سال نيكي كنيم و در جهت پاكي قدم برداريم، بخشش كنيم، عهد كنيم تا رمضان بعد بايد مشكل چند نفر رو حل كنم، به بهزيستي سر بزنم ، دست پدرو مادرمو ببوسم، قسم بخورم هيچوقت براي دنيا حق كسي رو ناحق نكنم و غيره... تا لايق شناخت رب در ماه خدا و شناخت حسين (ع) در محرم باشيم، برعكس ده ماه بي اخلاقي و گناه مي كنيم تهمت مي زنيم، دروغ مي گيم، قضاوت نا حق مي كنيم، راست رو دروغ دروغ رو راست جا مي زنيم، حسادت مي كنيم، بي ادبي و جسارت مي كنيم، بي رحمي مي كنيم، خدا نشناسي مي كنيم، خود خواهي مي كنيم، حقوق ديگران رو به سادگي زير پا مي ذاريم ،رابطه ها رو خراب مي كنيم، زيراب مي زنيم، قسم دروغ مي خوريم و هزاران گناه ريز و درشت ديگه باتصور اينكه دوقطره اشك براي حسين يا روزه براي خدا همش بخشيده مي شه و اينطوري روز به روز بي اخلاق تر و رك بگيم بي دين تر ميشيم يعني رو به انحطاط گذاشتيم!!! يه كلام اشك ريختن براي حسين رو ميخواد اونم روي پاك ، اول ببينيم پاكيم ؟؟؟ بعد دين مي خواد، دين... داريم؟
- شنبه 25 آبان 1392-0:0
حسین (ع) همه اش شور بود و شعور بودو آزادی بود و آزادگی
ما با تفکر حسینی به قدمت تاریخ فاصله داریم
از حسین (ع) و حماسه اش فقط بر سر و سینه زدن و پذیرایی را میدانیم
حال آن که باید از اصلاح خود شروع کنیم و به اصلاح پیرامونمان بپردازیم
هرچند عزاداری سیره ای نیکو است
اما زنده نگهداشتن تفکرات حسین (ع) مهمتر از زنده نگهداشتن یک حادثه است
از مقاله زیبای شما سپاس گزارم
انشاا... مستدام باشید - پنجشنبه 23 آبان 1392-0:0
لطفا کامنت ها را سانسور نکنید ،در شعار آزادی اندیشه را مطرح میکنید اما در عمل!!!!!!!
- سه شنبه 21 آبان 1392-0:0
...باید از برنجستانک عزیز این سوال را پرسید حال که دولت در دست اصلاح طلبان است اولویت فرهنگی خود را تبدیل به اهداف ضد فرهنگی کردند.....
در مورد اینکه هیئات مذهبی تکثر پیدا کند جای خوشحالی دارد حال درآنها را مدیریت کرد،یکی از علما که اکنون در قید حیات نیستند میگفتند اقدامات فرهنگی دوران اصلاحات موجب آن شد ظهور سالها عقب بیفتد..........
البته نمیخواهیم از اقدامات دولت اصولگرا دفاع کرد در آن هم نواقص و انحرافاتی وجود داشت اما باید نقد منصفانه کنیم.. - سه شنبه 21 آبان 1392-0:0
هم به لحاظ محتوايي و هم در فرم كلامتان نكات ارزشمندي يافتم ، در جواب سرباز عزيز هم بگويم كه برادر خوب يك انديشمند مفاهيم را مي گويد مصداق با ديگران هست اينكه شما به اين مصداق رسيديد هيچ ايرادي ندارد ولي بنده چنين تصوري از اين نوشته نداشتم
- سه شنبه 21 آبان 1392-0:0
سرباز عزيز كارگزاران اصلاح طلبان منافقان فتنه طلبان و..... هشت سال گوشه عزلت گزيده بودند و كار به كار هيچي نداشتند نه نظريه مي دادند نه شعار ميدادند جلوي پاي دولت سنگ مي نداختند فقط نشسته بودند يه گوشه اي برنامه ريزي ميكردند چطور دوباره قدرت رو در دست بگيرند كه گرفتند
به نظر شما وضعيت حجاب ،شعائر ،اسلامي ،عدالت در حال حاضر(پس از 8 سال قدرت نمايي شعار دهي و....)اصولگرايان در جامعه ما مطلوب است اگر كه هست خوب هيچي اگر كه نيست ديدگاهتان را اصلاح بفرماييد بگرديد دنبال ايرادات اگر توانستيد اطلاح كنيد به ما هم خبر دهيد
كلام آخر سرباز عزيز خيلي دلم ميخواهد اشكال كار رو پيدا كني و به من بگويي چرا بعد از 34 سال مراسمات امام حسين به جاي اينكه مجلس حزن اندوه باشه پاتوق شده مي نه آدرس ميدم بهت يه سر به هيئت هاي عزاداري كه متاسفانه بي ضابطه هم دارند گسترش پيدا ميكنند بزن - دوشنبه 20 آبان 1392-0:0
باارزوی توفیق برای همه شیفتگان راه ورسم حسینی وبرادر بزرگوار جناب مهدوی که تامل وتفکر درکنارعزاداری براین واقعه جانسوز رابه شایستگی یاداورشدند.
- دوشنبه 20 آبان 1392-0:0
فکر میکنم یا بهتر بگویم حدس میزنم از آوردن بخشی از خطبه های امام حسین(س) مخاطبش حکومت فعلی جمهوری اسلامی است،اگر نیست خب باید منظورتان از حکومت و سر دمداران چه کسانی و چه حکومتی است؟؟اما اگر منظورتان نظام فعلی جمهوری اسلامی هست باید گفت متاسفانه حضور جریاناتی مانند کارگزاران و اصلاح طلبان وضعیت فرهنگی (حجاب،شعائر اسلامی ،عداالت و....)را با گزاره هایی مانند آزادی،توسعه ،تساهل و تسامح،کثرت گرایی دینی و...ضرباتی بسیار جبران ناپذیری به فرهنگ دینی و اسلامی کشور وارد کردند که الان آن قلم به مزده ها در شبکه های معاند جمهوری اسلامی دارند بی پرده تیشه به ریشه اسلام و جمهوری اسلامی میزنند.
آنهایی که این جملات را بر زبان می آوردند مقصران اصلی وضع فرهنگی موجودند با هم پاره از آنه را مرور میکنیم...
عبدالکریم سروش، روزنامه صبح امروز، 9/3/78 :
حقیقت دین همان تجربه فردی دینی است که در مورد پیامبران «تلقی وحی» نام گرفته و دین هیچ ارتباطی به امور اجتماعی و سیاسی و حکومتی ندارد، هر کسی همان قدر دیندار است که به این تجربه فردی رسیده باشد.
عبدالکریم سروش، زنان، ش59، دی ماه 78:
به نظر من گفتار فاطمه که بهترین زنان کسانیاند که «لایرین احداً و لایراهنّ» (و) رفتار او (فاطمه) در پنهان شدن از مقابل فرد نابینا نمیتواند الگوی رفتاری زنان ما باشد.
روزنامه صبح امروز متعلق اکبر گنجی، صبح امروز، 23/2/78:
پیامبر در بدر و حنین و … شمشیر زد … اما آیا جنگهای جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه به دنبال ندارد؟…
خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوههایی جز خشونت به بار نمیآورد. هیچ کس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل میداند، دست به خشونت بزند و در صدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید.
سعید حجاریان، روزنامه ایران، 31/1/78،ص10:
تفکر فقهی نمیتواند فرهنگ عاشورا را بازسازی کند، فوقش فقه میتواند امر به معروف و نهی از منکر را واجب کند، ولی این مسأله گنجایش مبارزه مسلحانه را ندارد؛ عرفان است که فرهنگ عاشورایی میسازد.
--------------------------------------------------------------------------------
محمد خاتمی ، آریا 28 / 6 / 78 :
شما برای این که بتوانید پیشرفت بکنید ، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی است.
غلامرضا سالار بهزادی ، روزنامه صبح امروز ، 23 / 8 / 78
تفکر شیعه گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است.
خدا لعنت کند کسانی را که در مقابل این همه شبه و توهین سکوت کرده بودند.