تعداد بازدید: 3932

توصیه به دیگران 14

سه شنبه 10 دی 1392-8:22

نقدی بر ادعاهای کمال علیپور در باره ربیع فلاح(2)

از استاندار چه می خواهند؟


بجاست که اینگونه نتیجه بگیریم چشم پوشی آن همه اشتباهات، سهل انگاری ها، دروغگویی ها و غارت بیت المال تنها و تنها به این دلیل بوده که دولت سابق با دادن حق نفوذ در انتصابات، دهان مخالفت شان را بسته بود.


 

 

مازندنومه؛ عرفان علیزاده، کارشناس علوم سیاسی:

اپیزود اول:
ایران در فراز و نشیب هشت سال ناکارآمدی، بحران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اختلاس، دروغ،افترا و...آینده ای پر التهاب، چشمها در انتظار و فکرها در اشغال این پرسش: چه خواهد شد؟
سرانجام فرا رسید 24 خرداد، در کمال آرامش، آرامشی که از چندی قبل با درایت رهبری فرزانه به فضای پر التهاب آن روزها چیره شد، رای مردم حق الناس است...
جمله ای به غایت مهم که نیاز به تفسیر وتعبیر نداشت بس که صریح بود و آغاز شد دوره اعتدال.
مردم به تمام افراط گری ها پاسخی محکم دادند. انگار نظام مقدس جمهوری اسلامی رفراندومی دیگر را تجربه می کرد این بار بین افراط و اعتدال.

 شیخ دیپلمات که با شعار اعتدال گرایی و تدبیر و امید توانسته بود اکثریت مطلق آرا را به خود اختصاص دهد، از همان آغاز بارها تاکید کرد که مردم پیام مهمی را در انتخابات صادر کردند، مسئولان صدای پیام ملت را بشنوند، اما مگر می رود میخ آهنین در سنگ...!؟
افراط گرایان از هر دوسو حمله ی شدیدی را به دولت آغاز کردند چه در زمان انتخاب و تعیین وزرا و چه در زمان رای اعتماد و چه پس از آن تا به امروز.
افراطیان که بخش اعظم شان با حمایت منحرفان از آُرمان امام راحل و فرامین رهبری عزیز برای خود جایگاهی دست و پا کرده و به نان و نوایی نامشروع رسیدند، از فردای 24 خرداد که صدای بلند و محکم مردم ایران را شنیدند دیوار خودکامگی و تحکم شان ترک برداشت اما از پای ننشسته و پاشنه را برای تخریب و تضعیف دولت بالا کشیدند.

 متنعم شده گان از سفره انحراف از وحشت اینکه چون خسی بر روی امواج خروشان و زلال ملت به ساحل رسند، با تمام قوا دولت و منتصبان آن را هدف گرفتند. فرقی نمیکند ظریف باشد یا ربیع فلاح


اپیزود دوم:
روزگار غریبی بود، تنهایی و بی کسی، قهر و سکوت...
تازه چند روز از رد صلاحیت آیت الله می گذشت که ستادهای حسن روحانی در استان در حال شکل گیری بود. کسی را تاب حضور در ستاد نبود. چه از روی قهر چه از روی کینه و چه از روی فرصت طلبی. اما بودند عده ای معدود و محدود که ایستادگی سر لوحه شان بود، این بار نیز ایستادند.از ساری تا بابل، از آمل تا چالوس، از گلوگاه تا رامسر.
همه شان را جمع می کردی به صد تن نمی رسیدند اما نمی خواستند جا بزنند زیرا رهرو امام بودند و مامور به وظیفه، نه نتیجه... و ماندند در کنار غریبی که در آماج حمله ی افراطیان از دوسو قرار داشت: ربیع فلاح -مسئول ستاد انتخاباتی حسن روحانی در مازندران-
با مشقات و سختی روزها می گذشت، شعارهای انتخاباتی روحانی از یکسو، حمایت هاشمی، خاتمی و فعالیت شبانه روزی نیروهای ستادی از سوی دیگر هر روز حامیان اعتدال و اصلاح را به سوی روحانی روانه می ساخت و چه زیبا بود  سرود آن روزها اندک اندک جمع مستان می رسند...

اپیزود سوم:
ربیع فلاح استاندار مازندران شد... تیتر تمام خبرگزاری ها
آری همان غریب با کمترین حمایت از سوی نمایندگان مجلس و گروه های ذی نفوذ و ذی نفع و تنها با تلاش مجموعه حامیان دولت و صلاحیت شخص خود توانست بر سریر نمایندگی عالی دولت در استان سرسبز مازندران، استان حماسه ساز لشکر 25 کربلا تکیه بزند و این هیزمی بود بر خشم اقتدارگرایان در استان که دیگر اندک امید باطل شان را از دست رفته می دیدند.

اپیزود چهارم:
تخریب در جای نقد منصفانه و تضعیف به جای حمایت، مسیرشان از میان برداشتن ربیع فلاح و تضعیف دولت، هدف شان...
از هر دری سخنی به گزاف می گویند، یکی او را ضعیف می نامد، بدون ذکر دلیل و دیگری او را ناکارآمد می داند، بدون بیان معیار کارآمدی
اما موضوع چیست؟ اینان نتوانستند اراده فلاح را به نفع منافع شخصی و باندی شان بشکنند، بلکه عزمش را جزم تر دیدند برای خدمت به مردم و جلوگیری از رانت خواری ها، برای ممانعت از باندبازی ها و برای رهاندن استان از پیله هایی که برای کسب قدرت سیاسی و اقتصادی به دور نهادهای دولتی بسته شده بود.

اپیزود آخر:
من در جایگاه یک شهروند از وکلای این ملت می پرسم:
آنگاه که سه هزار میلیارد از اموال عمومی به یغما می رفت
آنگاه که سراسر در سیاست خارجی هیجان زده و به دور از منطق سیاسی این همه هزینه به کشور تحمیل شد
آنگاه که تورم و گرانی به شکل نجومی بالا می رفت
آنگاه که هدایای میلیونی در بین به قول شما 35 نفر و به قول قاضی معزول 150نفر از نمایندگان توزیع می شد
آنگاه و آنگاهان که اگر به نگارش درآید از مجال این سخن خارج است و طبل رسواییش را بیش از پیش به صدا در خواهد آورد، در آن زمان چه می کردید ؟
آیا در تمام آن سالها به وظایف نظارتی و قانونگذاری تان، به وظایف شرعی و قانونی تان و به تعبیری دیگر به تکلیف تان عمل می کردید؟
اگر کاندیدایی که مورد حمایت شمایان بود رای اعتماد ملت را به خود اختصاص می داد آیا باز هم این گونه داد سخن می دادید و همین گونه عمل می کردید و آیا غیر از تایید کورکورانه و متعصبانه ی اقدامات دولت اخیر هنر دیگری نیز داشتید؟
به رئیس دولت و وزرایی که تازه روی کار آمدند فوج فوج انتقاد می کنید، که صد البته ما را مخالفتی با نقد منصفانه و سازنده نیست اما لطفا بفرمایید آیا قابل قیاس است میزان نقد شما در این بازه کوتاه با چهار سال دوم دولت احمدی نژاد؟
چه می شود که نماینده ای فریاد برمی آورد که شهرستان باغ بی دروپیکر نیست که فرماندار بدون اجازه وارد آن شود؟! یعنی نماینده عالی دولت باید برای ایفای تکلیف و حق قانونی خود برای تعیین فرماندار از شما اجازه بگیرد؟
چگونه است که طبق نص صریح قانون، همان قانونی که شمایان در جایگاه قانونگذار می بایست بیش از هرکس بدان واقف بوده و ملزم به اجرای آن باشید، استاندار حق انتصاب فرماندار را دارد اما شما با علم به این مهم، حق قانونی اورا سلب و خود را باغدار می دانید؟
می شود بگویید حق باغداری را از چه مقام و قانونی به عاریت گرفته اید؟ یعنی قائل به دخالت در اموری هستید که هیچ ربط قانونی به شما ندارد؟ آیا دیکته نانوشته را تصحیح کرده وغلط می گیرید؟ فرمانداری که هنوز فعالیتش آغاز نشده را این گونه به نقد کشیده و عامل انتصابش را در مظان اتهام ناکار آمدی قرار می دهید؟
چگونه می توانید پیام ملتی که آگاهانه به دولت تدبیر و امید رای دادند را نادیده بگیرید؟
چگونه است که از حضور معنادار مردم درس نمی گیرید و همچنان شعور آنها را هیچ انگاریده و خود را قیم آنها می پندارید؟
پس بجاست که اینگونه نتیجه بگیریم چشم پوشی آن همه اشتباهات، سهل انگاری ها، دروغگویی ها و غارت بیت المال تنها و تنها به این دلیل بوده که دولت سابق با دادن حق نفوذ در انتصابات، دهان مخالفت شان را بسته بود.
مخلص کلام اینکه همانطور که  ادعای ولایت پذیری تان را در بوق و کرنا می کنید، در مقام عمل نیز بدان پایبند بوده تا مصداق زنبور بی عسل نباشید و طبق منویات مقام معظم رهبری همگی در یاری دولت تدبیر و امید دست به دست هم داده تا باری از دوش دولت کاسته و به ایرانی سربلند و با عزت بیندیشیم و بهتر است چشمهای مان را به روی حقیقت واقع گشوده و منافع ملت را بر منافع شخصی و باندی ترجیح دهیم تا مصداق این بیت نباشیم که می گوید:
برف آمد چو کبکان در کلاه           سر به برفی و دو پایت در نگاه

 

 


  • چهارشنبه 11 دی 1392-20:1

    جناب صادقی عزیز بهتره برای مقابه با این افراد دیس لایک ها رو حساس به آیپی کنید.
    جناب فعال ستاد انتخاباتی از روز گذشته تا الان نمیدونم چرا به یکبار دیس لایک ها افزایش پیدا کرده در حالی که لایک ها روند رو به رشد داشت فکر کنم کسی که اینکارو کرده بیکار بوده وبا ای پی های متعدد با استفاده از پروکسی دیس لایکارو بالا برده الان داشتم به کامنت خودم نگاه میکردم دیدم در حالی که تا نیم ساعت پیش در یکی از پستا ده لایک وصفر دیس لایک داشتم الان به یکباره 12 دیس لایک کسب کردم در عرض نیم ساعت!
    با حرف های جناب صالحی در مورد وضع قوانین سخت گیرانه برای مقابله با این رفتار ها که سابقا فرمودند به شدت موافقم فقط موندم همون نیم ساعت پیش دیس لایک های جناب رصد از 0 دیشب در شماره 85 باقیمانده بود ولی از نیم ساعت پیش تا الان شده 105 تا فعال جوان جواب داشته باشه!!
    جناب صادقی عزیز بهتره برای مقابه با این افراد دیس لایک ها رو حساس به آیپی کنید ودر ضمن برای دیس لایک زدن دلیل بخواید مثلا کسی که دیس لایکو میزنه با ذکر دلیل باشه تا بفهمیم علت این دیس لایکا چیه

    • چهارشنبه 11 دی 1392-22:51

      شریعتی جان خوب فوت و فن اینکارو می دونی نکنه خودت اینکاره ای؟! خودم لایکت می کنم نگران نباش.

      • دیس لایکپاسخ به این دیدگاه 16 11
        چهارشنبه 11 دی 1392-21:13

        شریعتی جان شما و هم مسلکاتون کی میخواین از خواب خرگوشی بیدار شین؟! چرا لحظه ای فکر نمیکنین که ممکنه مردم و خوانندگان با نظر شما مخالفن؟ اون لایکا فقط و فقط به خاطر شما بود ولی دیس لایکا کار یه نفر بوده؟! نکنه استکبار جهانی اینجا دست داره؟!!!

        • پنجشنبه 12 دی 1392-11:45

          جناب ریزبین حق با شماست من با تمام فوت وفن های این چنینی آشنا هستم چرا که از 12-13 سالگی در اینترنت حضور دارم واز 14 سالگی با سایت های خبری متعدد اشنا شدم ومواردی رو دیدم که آدمیزاد شاخ در میاورد
          دیس لایک جان!خواب خرگوشی برای افرادیست که نمیدونن در دیس لایک زدن ومخالفت مردم ولایک زدن چه اصولی وجود داره ومردم با چه حرف هایی مخالفند! در هر صورت نمیدونم چطور دیس لایکای رصد از دیشب تا الان از 105 شده 108 تا ولی در عرض نیم ساعت دیشب 30 دیس لایک گرفت ودر عرض یک نیم روز 85تا!

      • بنده خداح.عپاسخ به این دیدگاه 5 0
        چهارشنبه 11 دی 1392-14:12

        بادرود: اینچنین تحلیلهای کارشناسی اگردرجامعه سیاست زده مانهادینه شودمطمئنابازخوردمثبت آن رادرآینده ای نه چندان دورخواهیم دیدو ای کاش همه دلسوزان نظام ومردم کمتربه دست اندازی وبراندازی یکدیگربپردازندتوجه بیشتر به سرنوشت مردم وبسترسازی مناسب برای آیندگان راسرلوحه کارخودسازیم. البته نقدوتضاداندیشه ها لازمه بروزوطلوع دمکراسی بوده ولی بایدنظامندودرچارچوب عدالت وانصاف ونهایتابرای پیشرفت مملکت باشد.یاعلی

        • چهارشنبه 11 دی 1392-0:9

          آقای علیزاده لطفا اگر ممکنه در مورد این توضیح بدید که چطور شد بعد از یک سال کار تشکیلاتی در ستاد دکتر قالیباف به یک باره درست یک ماه مانده به انتخابات به سمت دکتر روحانی تغییر مسیر دادید؟
          چرا بعد از اینکه نتوانستید به شواری مرکزی ستاد دکتر قالیباف راه یابید و دستتان از ستاد دکتر عارف نیز کوتاه ماند چرخشی نرم به سمت روحانی کردید؟
          ...
          چطور یک روز برای تطهیر خود لاف اصولگرایی میزنید و یک روز برای کاسبی لاف اعتدال؟
          هم تولد اوباما را تبریک میگویید هم ....
          بیخیال..
          مازندنومه شان سایت شما بیش از مقالات و یادداشت های آدمهایی با این سطح
          پایین می باشد...
          آقای صادقی تجدید نظر کنید لطفا..

          • چهارشنبه 11 دی 1392-16:56

            بابا ول کنید این بنده خدا رو بمب باران کردین
            حالا محض خالی نبودن عریضه یه چی گفت اینقدر اذیت نکنید...

            • فعال ستاد جوانانپاسخ به این دیدگاه 9 5
              چهارشنبه 11 دی 1392-14:45

              می خواستم جواب بدم وقتی آرای منفی رو دیدم پشیمون شدم
              اما این مطلب رو جهت استحضار دوستان میزارم
              اگه قرار بر رسوا کردن بود خیلی از مسایل رو می شد مطرح کرد
              یک نمونه اش این مطلب که یکی از مسولین ستاد شما در آمل 4 روز بعد از انتخابات با واسطه قرار دادن فرزاد ع التماس می کرد تا اسمش رو به عنوان یکی از فعالین ستاد جوانان روحانی عرفان در لیست قرار بده اما این کار صورت نگرفت
              و همین مطلب باعث شده که اون آقا و دوستانش امروز تمام قد در مقابل عرفان قرار بگیرن
              مهم نیست ، چون اگه صدای شما به جایی می رسید بعد از 2 سال کار در آمل باید رای بیشتری رو نسبت به روحانی به خودتون اختصاص می دادین نه اینکه 29000 رای در مقابل 131000 رای روحانی رو کسب کنید.
              پس توصیه دوستانه سکوت کنید و کمی فکر ......

              • سرباز ولایتپاسخ به این دیدگاه 3 2
                چهارشنبه 11 دی 1392-14:13

                آقای رصد شما برچه اساسی عرفان علیزاده رو اصولگرا خوندید؟
                پرونده... همچنان بازه!!!!!
                ...
                شمایی که برای کسب قدرت از در و دیوار بالا می رفتید امروز مدعی هستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
                روزی که فریاد اصولگرایی برای اتحاد بلند بود شما دم از استقلال حزبی می زدید امروز مدعی اصولگرایی شدین؟؟؟؟؟
                اگه قدرت طلبی شما نبود و اتحاد حاصل می شد در اردوگاه اصولگرایی امروز شاهد این نبودیم که ...این آقا برای ما دم از اعتدال بزنن!!!!!!!!
                من از مخالفان سر سخ مدارک فتنه گری شو برای عموم افشا می کنم
                اما از دروغ بیزارم و شهادت می دم این آغا هرگز با قالیباف عهدی نبسته بود...آبروی اصولگرایی رو نبرید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

                • چهارشنبه 11 دی 1392-13:34

                  اولا دوست عزیز شما یک نفر و پیدا کنید از فعالین سیاسی شناسنامه دار که مدعی شه عرفان ادعای اصولگرایی داشت،ثانیا اثبات کنید یک سال همکاری تشکیلاتی با ستاد قالیباف داشت،ثالثا بفرمایید ستاد دکتر عارف در کجای استان تشکیل شده بود که عرفان نتونست واردش بشه،رابعا بفرمایید مکان ستاد روحانی که در یکم خردادماه راه اندازی شد در آمل برای چه کسی بو و هزینه هاش رو چه کسی تامین کرد،خامسا در یکم خرداد ماه کی فکر می کرد که روحانی رای میاره که عرفان فرصت طلبی کرد،سادسا زمانی که ستاد روحانی در غربت بود ایشون اقدام به بازگشایی ستاد به مسولیت دکتر آجودانی کرد،،گواه این مطلب هم فرمایش استاندار در جلسه مشترک اصلاح طلبان و نیروهای ستادی هفته گذشته در کارخانه کاله،،،،پس بیش از این افاضه دروغ نفرمایید که :
                  الکاذب و عدو الله

                  • چهارشنبه 11 دی 1392-12:0

                    دوست عزیز اینجا رو بهش میگن مازند نومه سایتی که مطالب افراد تحصیل کرده و نخبگان جامعع رو منتشر میکنه. شما وقتی از چیزی اطلاع درست ندارین مجبور نیستین برای تخریب نویسنده محترم از هر دروغ و دلیل بی ارزشی استفاده کنید! ستاد دکتر عارف؟!!!!!!! این حرفتون فقط میتونه اسباب ختده رو فراهم کنه چون فقط کسانی که هیچ آشنایی با فعالیتهای سیاسی ندارن ممکنه باور کنن که بحث تشکیل ستاد دکتر عارف تو این شهر وجود داشه و جدی شده بوده! نگو آقا نذار مورد تمسخر قرار بگیری. بعضی جاها آدم حرف نزنه بهتره این یه توصیه دوستانه بود...

                    • چهارشنبه 11 دی 1392-11:42

                      دوست نا عزیز ) رصد (
                      مازندنومه با سایت های جهادی شما تفاوت داره که به راحتی به همه تهمت میزنه،مازندنومه و خوانندگانش صاحب تفکرند و این مطالب که نشان دهنده سوزش شما از شکست انتخاباتی،و از اون بدتر موفقیت این جوانه ، در این سایت جایی نداره،
                      راستی لیدر جهادیتان نیز چنین اهل دروغ و افترا بود؟

                    • سه شنبه 10 دی 1392-23:45

                      گرچه در صلاحیت دولت قبل تردید دارم وبا 95 درصد متن نویسنده موافقم ولی این ادعا که اونها_دولت قبل_باج میداد تا سرپوش به ناکارامدی خود ورسوایی خود بزاره بی اونکه دلیلی بیاریم مخالفم

                      • سه شنبه 10 دی 1392-22:44

                        بسیار عالی بود،بخصوص اپیزود بندی متن که مسیر و برای فهمیدن مطلب به زیبایی هموار کرد،با سپاس از نویسنده جوان،شاید بتوان این نوع نگاه را الگویی قرار داد برای تغییر نگرش به نسل جوان و اعتماد به آنان،مجددا سپاس گزارم از مطلب زیبا و جامعتان

                        • سه شنبه 10 دی 1392-21:43

                          یاران گرمابه و گلستان حضرات لطف الله و عرفان که پروندشون معلومه ،تو چرا صادقی????
                          اینا امروز خط حمله استاندار شدن ، پول می گیرن،سفارش می گیرن برای نوشتن، نکنه تو هن پول می گیری!!!!!????
                          اگه نمیگیری بدون سانسور دوتا کامنتم رو درج کن،هر چند که تو هم بله،،،،

                          • چهارشنبه 11 دی 1392-15:31

                            در شریعت اسلام ایراد تهمت همسنگ با شنیع ترین عمل ... آنهم در خانه ی خدا شناخته شده است و در قوانین تمامی کشورها از جمله ایران نیز به عنوان جرم قابل پیگرد است. حال چگونه است که به عنوان یک مسلمان ایرانی اینچنین بی واهمه یکدیگر را آماج تهمتهای گوناگون قرار میدهیم؟ آیا وقت آن نرسیده تا گفتمان تهمت زنی و دروغ را که متاسفانه با اهتمام دولت سابق در برخی نهادینه شده است به کناری نهادی و مهر و دوستی و اعتدال و خردورزی را جایگزین کنیم؟ دوست گرامی شما و دیگرانی که ناخواسته به نویسنده انگ مزدوری میزنید آیا شاهدی نیز بر این مدعای خود دارید؟ چه اگر دارید خیانتی است که آن را در دسترس عموم قرار ندهید و اگر نیست شجاعانه پوزش بطلبید باشد که همگی رستگار باشیم

                          • سه شنبه 10 دی 1392-21:33

                            ...خجالت بکشین مازندنومه ای ها
                            فلاح اصلا در حد استانداری نیست و نبود
                            با اومدنش ثابت شد که نه سوادش و نه مدیریتش در حد استانداری نیست
                            فقط با لابی زدن انتخاب شد
                            انتخابی که صد درصد اشتباه بود
                            والسلام

                            • بیچاره مازندران! بدبخت مازندران!پاسخ به این دیدگاه 4 6
                              چهارشنبه 11 دی 1392-13:52

                              من هم موافقم با این نظر
                              رای به روحانی دادیم
                              اما به نظرم اشتباه محض بود
                              خدا پدر و مادر احمدی نژاد رو بیامرزه
                              توی این دولت اصلا معلوم نیست استانداری دست کی هست
                              اونجا از ... بیچاره شده بودیم، اینجا اصلا ... کاره ای نیست ، جه برسه بخواد بیچارمون کنه!
                              باز اون زمان طاهایی مدیریت بلد بود
                              این...
                              خودم دیدم و شنیدم که نوی خیابان راننده تاکسی میگفت : "چند روز پیش فلاح استاندار مصاحبه داشت ...!!!!"
                              حالا صادقی و آجدانی و مازندنومه بشینه هی بنویسه فلاح ، فرشته ی آسمانی! از فلاح چه می خواهند! استاندار برتر! الکی بادش کنین شاید تنها رسانه بابلی حامی فلاح،از بین تمام رسانه های مازندران ، بتونه هرچند مدت کوتاه اونو توی استانداری نگه داشته باشه!!!!
                              معرفت دُرّ گرانیست ، به هرکس ندهند!

                              • چهارشنبه 11 دی 1392-21:20

                                چقدم الان همه باور کردن شما طرفدار روحانی بودین!!! اصلانم کسی فکر نمیکنه شما از طرفداران محمودجان بودین و الان دارین مرهم به سوختگیهاتون میذارین!!! عزیز من حداقل فتیله رو میکشیدی پایینتر که باور پذیرتر بشه...

                            • سه شنبه 10 دی 1392-17:53

                              واقعا استانداری در اختیار ... قرار گرفته این همه انتصابات از نکا و بهشهر چه خبره حتی مدیرکل بهزیستی رو تلاش داره یک نکایی از خارج از بدنه بهزیستی بیاره تمام مدیران قایمشهر، بابل آمل و غرب استان را درو می کنند

                              • هزارجریبیپاسخ به این دیدگاه 1 1
                                چهارشنبه 11 دی 1392-21:16

                                کی گفته نکایی دارن میان بر مسند.
                                فرماندار نکا که جویباری هست !

                                • پنجشنبه 12 دی 1392-20:48

                                  حاج علی رجبی مدیری توامند واصولگراست. تا کورشود....

                              • سه شنبه 10 دی 1392-17:27

                                آقای استاندار چالشهای پیش روی شما تنها از منظر یک نماینده مورد قضاوت قرار نمی گیرد بلکه از دید غرب استان و همچنین میانه ی استان با توجه به تناسب جمعیتی و نیروهای کارآمد و.... انتصاب آقای یونسی از بهشهر و مهندس نبیان از بهشهر و مدیرکل روابط عمومی از نکا و بهشهر و همچنین دو تن از مدیران کل دیگر از شرق مازندران و همینطور دخالت آقای... در حذف گزینه های مرکز استان و میانه وغرب استان و کم توجهی به نظرات نماینده ولی فقیه وتلاش بهشهری ها برای تصاحب سایر دستگاههای اجرایی کار را برای شما دشوارتر خواهد کرد . صادقانه بگوییم در مورد عملکرد شما اظهار نظرها زود وعجولانه است . اما انتصابهای بعدی به خصوص آموزش و پرورش مازندران برای شما سرنوشت ساز خواهد بود .........

                                • سه شنبه 10 دی 1392-13:50

                                  غلط انداز نمی خوای بی خیال شی. برو دنبال زندگیت. اینجا کسی افکارتو قبول نداره.
                                  لطفا دست از سر نسل جوان آزادی خواه بردار

                                  • سه شنبه 10 دی 1392-11:18

                                    درود بر نویسنده محترم.آقای علیپور بداند با این شیوه و اخلال در امر دولت مردم در انتخابات آتی مجلس...

                                    • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 13 57
                                      سه شنبه 10 دی 1392-10:56

                                      غلط انداز اصلاً از دولت انحرافی گذشته بهره مند نشده و تنها بهره مندی اش دریافت حقوق ناشی از کارکرد بدون اضافه کاری و تشویقی و بعضاً با تهدید و جریمه بوده است. بنابراین خاطر جمع باشید با ابزار انتفاع از دولت انحرافی نمی توانید چماق ماکیاولیتان را بر سر غلط انداز بیچاره تر از هر وقت دیگر بکوبید.
                                      غلط انداز از استفاده نا بجا از مواضع ولایت برای بستن دهان مخالف بیزار است بلکه به جد مشوق آن است که مرد و مردانه خود را از وابستگی های ذهنی به روش های تزویر و ریاکاری های غربگرایانه و روشنفکرمآبانه برهانیم و همه ایده ها و افکار و مواضع رهبری را قبول کرده و به آن تن بدهیم. نومن ببعض و نکفروا ببعض عمل نکنیم که اطلاق صفت نفاق از سوی قرآن کریم بر ما بار شود.
                                      غلط انداز خود را در دنیای تحلیل و قلم بسیار ضعیف و کم اطلاع و قدری جاهل می داند ولی با همین بضاعت اندک می تواند دربست در خدمت دوستان و مدیر محترم سایت مازندنومه باشد تا مباحث اساسی از تحولات سیاسی و بنیان های اعتقادی و ارزشی و چالش هایی که در کشور و استان با آن رو به رو هستیم و نوع نگاه مدیریت ارشد به مسائل سیاسی، اعتقادی، فرهنگی و رشد و توسعه و پیشرفت و برنامه ریزی را مورد بررسی و دقت قرار دهد و با دوستان در یک مناظر قلمی و نوشتاری به صورت چالشی و مولتی لوگ شرکت کند.
                                      از ای روش های چاخان سالارانه و بی پایه و مایه طرفداری یا مخالفت های کور از مدیریت ارشد چیزی حاصل هیچکس نخواهد شد و جز دق دل خالی کردن و نمایش یارگیری های متعصبانه چیزی از توی آن در نمی آید. باید موضوعات بحث را یکی یکی دسته بندی کرده و با سوالات مناسب چالش ایجاد کرده و در دفاع از آن هم سنگ تمام گذاشت تا سطح آگاهی همه از جمله غلط انداز بالا برود و به حد اقناع منجر شود.
                                      مقاله آقای علیزاده هدف روشنی را تعقیب نکرده که بتواند موجبات اقناع را پدید آورد و بیشتر یک عکس العمل چشم بسته در جهت دفاع از مدیریت دولتی کشور و مقام ارشد استان داشتند و متانت از ادبیات آن دریغ شده است.
                                      آنهایی که به ضرورت نقد ایمان دارند و فریادشان از نقدهای مغرضانه به هوا است باید بفرمایند آیا نقد اعمال و رفتار و سیاست ها و برنامه های مدیر ارشد استان را چگونه می پسندید و آن را تخریب نمی پندارند و با چه معیاری نقدی را مومنانه و سازنده و با کدام معیار آن را تخریبی و مغرضانه قلمداد می کنند. اگر بنا باشد هر نماینده ای از نحوه مدیریت در استان شکایت و گله ای و انتقادی داشته باشد و آقایان با پرخاشگری و عصبانیت و تندی گیرانه های آتش خشم خود را به هر سو پراکنده سازند و میدان آتش در حول مدیر ارشد درست کنند تا دستی به قبای مدیر نرسد که به یک دیکتاتوری روشمند استالینیستی بیشتر شباهت دارد و رقیب را غیر قابل تحمل می نماید.
                                      حالا نماینده ای بنا به دلایلی که دارد و در جلساتی که بودند به این نتیجه رسیده است که مدیر ارشد استان و تیم مدیرتی وی صلاحیت و شایستگی و توانمندی لازم را برای کشیدن بار اجرائیات استان را ندارد و در مقام قضاوت و مقایسه ضعیف ترین مدیر ارشد بعد از انقلاب ارزیابی شدند، با اوقات تلخی و متلک پرانی نمی توان افکار عمومی را به سمت حمایت از خود کشانید که دلایل متعددی دارد :
                                      1- عملکرد مدیریت در نصب افراد مورد پسند عده زیادی از یایان دیروشان هم نیست و نیازی به قضاوت مخالفان ذاتی سیاسی و جریانی ایشان هم ندارد.
                                      2- مشاوران اغلب دارای مسئله های متنوع و متعددی هستند که بیشتر یک کمدی مسخره ای را به نمایش می گذارند تا بروز دادن توانمندی کمک به استاندار و دستگیری از ایشان برای ساخت برنامه و عمل به عنوان جایگزین اتاق فکر در موضوعات متنوع. شباهت آنها به القاء کنندگان تنفر سیاسی علیه این و آن بیشتر است تا راهنمایان استاندار. شباهت آنها به لابی گران منطقه ای و جریانی برای روی کار آوردن این و آن بیشتر است تا مردانی برای فداکاری جهت ایجاد جریان شایسته سالاری.
                                      3- فروپاشی اعتماد از مشاور عالی به گونه ای که منجر به اشغال اتاق و قهر چند روزه ایشان از سیستم شده و با پا درمیانی چند نفر مجدداً بعد از چند روز به صورت نیم بند و ناراحت برای جلوگیری از جو سازی مجدداً برگشت به موقعیت کردند.
                                      4- استفاده از ادبیات نامطلوب در مورد طرد کسانی که در انتخابات همراه و یاور استاندار بودند و امانات و یار و ملزومات برای ایشان فراهم می کردند و همانها هم الآن گواهی می دهند که استاندار حتی در اداره ستاد هم آدمی پراکنده بوده و از انسجام مدیریتی بی بهره بودند نکته دیگری از این دلایل است.
                                      6- با هم بگم! بگم! (ادبیات فراموش شده جریان انحرافی که توسط غلط انداز بازپروری خواهد شد شاید در آینده بکار بیاید. البته فقط طنز بگم بگم ایشان و...

                                      • غلط انداز متعصبپاسخ به این دیدگاه 39 4
                                        سه شنبه 10 دی 1392-15:21

                                        این کیه بابا نظراتشو میزاری دو زار حرف حالیش نیست زیر هر نوشته ایم داره خودشو....میده....برادر سردبیر لطفا کامنتای مزخرف این ادمو تایید نکن

                                        • سه شنبه 10 دی 1392-11:31

                                          ...
                                          و باز هم غلط انداز
                                          و حرف های صد من یک غاز...

                                          • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 2 42
                                            سه شنبه 10 دی 1392-15:44

                                            یک شاعر که کمی شعر فرمود و جز اینجوری شعر گفتن حرفی برای گفتن ندارد. به هر حال از عکس العملتان هم ممنون هستم

                                            • سه شنبه 10 دی 1392-21:20

                                              غلط انداز گفتنی ها گفته شد گوش تو شنوا نیست

                                              • یک شاعر دیگرپاسخ به این دیدگاه 36 0
                                                سه شنبه 10 دی 1392-19:3

                                                آقای غلط انداز برای پاسخ تافته های ذهنی شما یک بیت هم زیاد است . این هم ته باغ سری / درود بر ربیع فلاح

                                              • چه جالب!!!پاسخ به این دیدگاه 36 2
                                                سه شنبه 10 دی 1392-11:49

                                                آفرین به شاعر! پیشنهاد می کنم از این پس مخالفین غلط انداز این شعر را در آغاز یا پایان کامنت های خود به کار گیرند.

                                                • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 3 27
                                                  سه شنبه 10 دی 1392-22:58

                                                  سلام علیکم

                                                • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 2 28
                                                  سه شنبه 10 دی 1392-22:57

                                                  آقا/خانم آزادی
                                                  نخیر حالا حالا ها مهمان سفره های گرم شما هستم و دست بردار نیستم. اگر ناراحت هیتید مطلب مرا نخوانید.

                                            • سه شنبه 10 دی 1392-10:19

                                              ... امروز دلسوز شده اند؟جناب نماینده شما پاسخ ... را بدهید،برای دولت مردم تصمیمشان را در خرداد گرفتند...

                                              • سه شنبه 10 دی 1392-9:51

                                                تضمین برای... راازاستاندار برای خود میخواهند...

                                                • سه شنبه 10 دی 1392-8:59

                                                  از استاندار سهم میخواهند. این همه تهدید و تخریب فقط برای سهم خواهی است.


                                                  ©2013 APG.ir