تعداد بازدید: 3281

توصیه به دیگران 3

شنبه 5 بهمن 1392-22:31

به بهانه آغاز به کار مدیر کل جدید آموزش و پرورش مازندران

آموزش و پرورش؛ متن ها و حاشیه ها

اصولاً آموزش و پرورش و مسایل آن از جایگاه درجه اول در برنامه ریزی ها و تصمیم های کلان ملی در دستگاه حاکمیت کشور برخوردار نیست


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، مهدی زمانی: به تازگی مدیر کل جدید آموزش و پرورش مازندران معرفی و آغاز به کار نموده است. در آیین معارفه مدیریت جدید استان، آقای کفاش -معاونت محترم آموزش و پرورش کشور- و نیز آقای قاسمی -مدیر کل جدید- رویکردی در خور نگرش و مهم اعلام کردند که نگاهی دیگر و شاید اراده ای دیگر را در عرصه مسایل آموزش و پرورش نوید می دهد.

مانند : « مدیر جدید باید افرادی که در هشت سال اخیر گوشه نشین شدند به میدان بیاورد. آن هایی هم که اشتباهی آمده بودند به جای خود برگردند . وزیر اعلام کردند آمار نمی خواهیم بلکه دنبال کیفیت هستیم»

و نیز : « امروز از هم انسجام و هم افزایی خوبی بین کارکنان و مدیران و معلمان برخوردار نیستیم . آموزش و پرورش از حاشیه سازی رنج می برد».

وزیر محترم آموزش و پرورش هم در همین روزها از این که « آموزش و پرورش جای حرکت های امنیتی نیست... همکار فرهنگی ما آزاد است اظهار نظر و نقد و ما را هدایت کند... فکر و خلاقیت طلب می کنیم، مدیر ، عادت کرده به او بخش نامه ابلاغ شود»( روزنامه جمهوری اسلامی ، 2/11/92).

به بهانه این دیدگاه های مدیران جدید با سپاس از همه تلاشها و پیشرفت های اخیر، بر آن چه در این دستگاه بزرگ می گذرد . نگاهی گذرا می افکنیم:

1.    نکته کلیدی که برخی آگاهان و نخبگان امر بر این رای هستند این است که اصولاً آموزش و پرورش و مسایل آن از جایگاه درجه اول در برنامه ریزی ها و تصمیم های کلان ملی در دستگاه حاکمیت کشور برخوردار نیست . و بدین گونه چالش های آن به سرانجام نرسیده و به راه حل راهبردی نیز نمی انجامد .
بر پایه این دیدگاه مسأله ی "اتاق فکر" و "اتاق فرمان" و در نتیجه بودجه ها و هزینه های اصلی و تصمیم سازی های نخست دستگاه حکومتی ، مسایل دیگری است . این یعنی اصل مسأله خود در حاشیه است نه متن! این خود ریشه ی بسیاری از چالشهایی است که در بخشی از سرمایه انسانی و اجتماعی کشور وجود دارد و بر این پایه تلاشها و طرحها و راه حل های مدیران و دست اندرکاران و نخبگان این حوزه کم بازده و ناسودمند و غیر اجرایی می شود و در حدّ گفتگو و آرمان و یا کارشناسی ها متوقف می ماند. تا این امر مسأله اصلی نباشد . نظام آموزش و پرورش به پیشرفت های بزرگ همانند آن چه در برخی عرصه های علمی و نظامی و ... دیده می شود . دست نمی یابد.

2- حاشیه سازی و حاشیه پردازی در صف و ستاد دستگاه تعلیم و تربیت فقط در برخی موارد سیاسی و استفاده ابزاری و تبلیغاتی از آن نیست. بخش نامه های پر شمار، برنامه ها و مسابقات فراوان دستگاههای تبلیغی بیرونی و حتی گاهی تبلیغات کالاها برای جمعیت پرشمار کارمندی و دانش آموزی این حوزه که گاهی با هماهنگی اداری مناطق نیز همراه است .

همه این ها مدیران ادارات مناطق و مدارس، معاونان و معلمان و مشاوران را به امور غیر ضروری و صرفاً تبلیغی که کارهایی موازی و حاشیه ای در آموزشگاه ها است مشغول داشته و آنان را از نقش تعریف شده اصلی آن هم در فرصت محدود کاری و زمان و چارت آموزشی تعریف شده دور می کند.

گاهی افرادی از دستگاههای دیگر و انجمن ها و حوزه ها و... را با اختیار « تدریس »، «تبلیغ» و « مشاوره» با فرصت : « 4 ساعت پیوسته دو هفته یک بار» در کلاس و آموزشگاه می فرستند. و این مبلغان معمولاً از سازمان خود نیز حق الزحمه روزانه برای حضور در مدارس دریافت می کنند. گرچه باید افزود معمولاً تبلیغ و سخنرانی این افراد در مراسم مذهبی و ملی که چند بار در سال در مدارس برگزار می شود در جای خود می تواند درست و سودمند باشد و هدف این نوشته یادآوری وظایف و نقش ها است زیرا تبلیغ جای تعلیم را نمی گیرد


3. بسیاری از مدیران آموزشگاهها از معلم می خواهند که نمره ای بالاتر از نمره ی اصلی دانش آموز بدهند در حالی که به نمرات ارزشیابی های تدریجی و پایان ترم که معلمان انجام می دهند طبق مقررات محاسبه شده و گاهی ارفاق کلی هم انجام می شود .

درخواست ارفاق بیشتر و نمره بالاتر و کامل به همه دانش آموزان کلاس ها از طرف مدیران به فشار و گونه ای و تحمیل به آنان تبدیل شده و معلم را از حداقل اختیار اجرای عدالت آموزشی که باید در این گونه مسایل هم الگوی دانش آموزان باشد دور می کند .

 مدیران مستقیم و غیر مستقیم می گویند «آمار مدرسه پایین می آید و ...» در این جا معلمان در تناقص مقررات آموزشی ارزشیابی اعلام شده و عدالت در کار با ارفاق های غیر عادلانه به برخی دانش آموزان قرار دارند . به نظر می رسد بهتر است در تصمیمات و دستورالعمل های مدیران بالادستی این نهاد این امر پیگیری شود تا به روال قانونی و عادی باز گردد و کیفیت های واقعی به دست آید .

 امید است بایدهایی که دست اندرکاران و مدیران بالادستی به درستی مطرح نمودند در برنامه ریزی و خروجی کار نیز دیده شده و عملیاتی گردد.

رایانامه نویسنده:  mzamani9140@yahoo.com


  • دكترسيف الرضا شهابيپاسخ به این دیدگاه
    دوشنبه 7 بهمن 1392-12:0

    اگرچه نگارنده آموزش وپرورشي نيست ومشكلات آن را از نزديك لمس نمي كند وليكن بازگوكردن آن ها توسط فرهنگيان نشان دهنده وجود نارسائي ها دراين مجموعه است

    • يکشنبه 6 بهمن 1392-13:43

      حاشیه سازی و حاشیه پردازی های آموزش و پرورش بر اکثریت فرهنگیان آشکار است . تاکید بر برنامه های غیر اصولی و غیر تخصصی در همه زمینه ها دیده می شود .همچنین بخشنامه های غیرضروری و دست و پاگیر ، دوره های ضمن خدمت بدون کارایی که به رقابتی غیرسازنده تبدیل شده است موجب هدر رفتن سرمایه انسانی و در نتیجه سرمایه فرهنگی آموزش و پرورش می شود . در این میان کلاس های حافظه محور بدون تقویت قدرت تحلیلی دانش آموزان و تاکید بر کمیت عددی به جای کیفیت و عدم توجه به کاربردی نمودن علم و...... مواردی از این دست میباشد. در کنار این موارد ضعف مدیران را هم باید اضافه کرد که نکته مهم تری است چرا که مدیر دانا و توانمند قادر است بر بسیاری از مشکلات فائق آید و از قدرت ،خلاقیت و استعدادخود برای بهبود شرایط و برنامه های اصلی که در جهت رشد و توسعه است بهرمند گردد . امید است آقای قاسمی در دوران تصدی آموزش و پرورش حداقل یکی از مشکلات اساسی سیستم آموزشی را بطور جد پیگیری نمایند تا برایند کارشان در اصلاح وپیشرفت اموزش و پرورش دیده شود.

      • يکشنبه 6 بهمن 1392-9:21

        متاسفانه سال 89 استخدامهاي غير عادلانه اي صورت گرفته كه پروندش بايد باز بمونه.


        ©2013 APG.ir