تعداد بازدید: 5035

توصیه به دیگران 2

پنجشنبه 8 اسفند 1392-9:28

گزارشی از اسکان غیررسمی در قائم شهر

خوابم میاد!

دال های بتنی راه آهن  که مدت هاست در کنار راه آهن قائم شهر رها شده، مأمنی است برای فردی که هیچ سرپناهی ندارد.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی،احسان شریعت و رضا شریعتی: اسكان غير رسمي پديده اي است نابهنجار كه در به بافت متداول شهر مشاهده مي شود.

 اين پديده، تجلي فقدان برآورده شدن نياز مسكن و سرپناه اقشار كم درآمدي است كه در فضاي رسمي و برنامه ريزي شده شهر جايي ندارند و در فرار از محدوديت هاي قانوني خارج از توان خود، به برپايي سكونت گاه هاي نابسامان در حاشيه شهر، به اميد آنكه به فرصت هاي شغلي با درآمد مستمر شهري دسترسي پيدا نمايند، مي پردازند و شامل افراد و خانوارهايي مي شود كه در محدود ه ي فيزيكي و اقتصادي شهر زندگي مي كنند ولي هنوز جذب نظام شهري نشده و از بسياري جهات با بافت اصلي شهر تفاوت دارند؛ به عبارتي از نظر اشتغال، سكونت، بهداشت، خدمات عمومي و تسهيلات زيربنايي شهري در شرايطي نامطلوب به سر مي برند.

 اسکان کم درآمدها و ساماندهی و توانمندسازی بافت‌های نابسامان شهری از موضوعات و مسائل مهم توسعه شهری کشور است. اسکان غیررسمی یکی از چهره‌های بارز فقر شهری است که درون یا مجاور شهرها به شکل خودرو فاقد مجوز ساختمان و برنامه رسمی شهرسازی و سطح نازلی از کمیت و کیفیت زندگی شکل می‌گیرد.
باورش سخت است در روزهای برفی وسرد زمستان که استرس چند روزه قطعی گاز هرکسی را به دنبال راه حلی برای تامین سوخت های جایگرین وا می دارد هنوز هم باشند کسانی که یک تکه کارتن، یک پتوی گرم و یک مخروبه سرپوشیده تر حتی یافتن تکه ای نان برای شان حکم سرپناه و نهایت خواست وآرزوی شان از این دنیای پر زرق وبرق را پیدا کند.

*کلانتری جایی برای اسکان  این افراد ندارد

سرگرد سید رسول مظفری از پرسنل کلانتری 11راه آهن قائم شهر در گفت وگو با ما با بیان اینکه شهرداری و بهزیستی متولی جمع آوری کارتن خواب های خیابانی واسکان آنها هستند، گفت: کلانتری ها جایی برای اسکان  این افراد ندارند و ما تنها در صورت نیاز می توانیم با تقاضای بهزیستی ودستور قضایی دادستانی برای جمع آوریشان با شهردای و بهزیستی همکاری کنیم و دو اکیپ در حوزه استحفاظی خودمان در اختیارشان قرار بدهیم.

وی افزود: جمع آوری این افراد نیازمند سازماندهی خاصی می باشد که شهرداری ها با توجه به نیرویی که جهت این امر در اختیار دارند و با توجه به فرا رسیدن سال جدید با حساسیت بیش تری این کار را انجام می دهند.  

*من، کارتن خواب، 50 سال دارم!

در شهر قائم شهر وقتی می خواهید وارد منطقه "قائم محله" شوید، باید  از راه آهن عبور کرده و به آن سو بروید. اما اگر چند لحظه ای درنگ کرده و دقیقاً چند متر مانده به راه آهن نگاهی به سمت راست خود بیندازید، دال های بتنی بزرگی را می بینید که شهرداری برای احداث زیرگذر در آن نقطه قصد استفاده از آن ها را دارد.  این دال های بتنی که مدت هاست در کنار راه آهن رها شده مأمنی شده است برای فردی که هیچ سرپناهی ندارد.

 هنگامی که به چند قدمی خانه ی بتنی این فرد نزدیک می شوید با منظره ناگواری روبرو می شوید. فردی حدود 50 ساله به وسیله پارچه ها و کیسه های کهنه و کمی کارتن و مقوا سقف و کناره های این مأمن بتنی را پوشانده تا از آن به عنوان خانه استفاده کند.

 این فرد که به طور تمام وقت در این مکان به تنهایی زندگی می کند با بیان اینکه مشخصات خود را اظهار نمی دارد، گفت: با 50 سال سن شش برادر و چهار خواهر دارم  که تعداد برادرانم در حال حاضر پنج نفر وخواهرانم سه نفر هستند.

وی ادامه داد : سه فرزند دارد که با همسرش تحت پوشش بهزیستی هستند و در جاده نظامی زندگی می کنند.

وی با بیان اینکه بهزیستی او را تحت پوشش قرار نمی دهد، اظهار داشت: اولش در افراکتی ساکن بودم و به خاطر بی پولی وناتوانی مالی در پرداخت پول پیش، آواره خیابان ها شده ام.



 این شخص که فوت پدرش را سبب از هم پاشیدگی خانواده اش می داند از کم توجهی اطرافیان وبستگانش شکایت داشته، لطف غریبه ها را بیشتر از محبت آشنایانش بیان می کند.
  او می گوید :« تُرک هستم (اگرچه مازندرانی را خوب حرف می زد) و شغلم راننده ماشین های سبک وسنگین است که روی ماشین مردم کار می کنم! هر کسی آمده روی  زخم هایم نمک پاشید ورفت ؛ اینجا محل زندگی کارتن خواب ها ومعتاد هاست، ولی یک روز سد معبر می آید ومرا به باد کتک می گیرد و یک روز مامورهای پلیس وآگاهی. در این میان فقط یکی از پلیس ها که آدم خوبی بود 20000 تومان به من داد. اغلب مردم آدم های ضعیف کشی هستند؛ آمدند وحتی گاز و لباس زیرم را با خودشان بردند.»

به گفته این فرد که در خرابه با در اختیار داشتن یک سگ تربیت شده مزاحمان را دور می کند؛ کارتن خواب ها برای حمام رفتن از حمام های عمومی شهر استفاده می کنند. و روزهای سرد و برفی را هم در همان خرابه ها سر می کنند.

برخلاف اظهار اولیه اش که گفته بود راننده است در قسمتی از گفت وگوها به نقض آنچه گفته  بود پرداخت؛ ودر پاسخ به سوال مبنی بر اینکه منبع در آمدش چیست و آیا اعتیاد دارد یا خیر؟! گفت: «قبلا تریاک می کشیدم ولی حالا چیزی مصرف نمی کنم وچون دزدی وحرام خواری بلد نیستم ضایعات جمع می کنم واین طور در خرابه ها زندگی می کنم.»

وی سپس بیان داشت :« همسایه ها مردم خوبی هستند واگر اقلام خوراکی اضافی داشته باشند شام وناهارم را می دهند.این شخص به بهانه نفس هایی که دیگر بالا نمی آیند از ادامه مصاحبه خودداری کرده و به خرابه متروکش برگشت.»

*او دروغ می گوید

کوثری- مسئول رفع سد معبر شهرداری قائمشهر- با اشاره به بخشی از مصاحبه یکی از خبرگزاری ها با خود که در آن به جمع آوری 540 متکدی اشاره شده بود؛ با بیان اینکه برخی خبرنگاران در مصاحبه تحریف ایجاد می کنند با نشان دادن پرونده های مشخصات کارتن خواب ها گفت: «به همین دلیل  من هرگز اطلاعاتی به خبرنگاران نمی دهم و رابطه کاری خوبی با آنها ندارم.»

 وی که از تحریف موجود در مصاحبه توسط خبرنگار مورد نظر گلایه مند بود ؛ فردی که محوریت مصاحبه ماست را علیزاده معرفی کرد که فرزند وهمسری ندارد وبخشی از اظهارات  علیزاده را دروغ خواند.

کوثری با بیان اینکه خانه مخروبه پدری علیزاده در حوالی حلبی آباد محل زندگیش مستأجر دارد گفت : ما این افراد را جمع آوری می کنیم و به دادگاه ها ومراکز ذی ربط تحویل می دهیم ولی متأسفانه به دلیل اینکه بهزیستی مکان مناسبی جهت اسکان این افراد ندارد، دوباره به همان محل ها باز می گردند.
کوثری در ادامه  گفت: قائم شهر شهرستانی فاقد گرم خانه است، رفع مشکل کارتن خواب ها منوط به مهیا شدن شرایطی جهت تاسیس گرم خانه است.


  • شنبه 4 بهمن 1393-9:28

    خدا این دولت رو چیکارکنه که مکانی برای بی خانمانها درست نمیکند. ... که خضرت محمد میفرماید: کسیکه شب را به سر برد و همسایه اش گرسنه بخوابد مسلمان نیست. ولی افرادی بی سرپناه هستند که دولت جایی را برای اسکان آنها در نظر نگرفته با اینکه آنها هم از زمین و بیت المال این مملکت حق دارند . حتی اگر هم معتاد باشند باید تحت نظر دولت ترک داده شوند و بعد هم کار اجباری و بعد هم یک تخت برای شب خوابیدن و یک سقف.

    • سوادکوهی کیجاپاسخ به این دیدگاه 1 2
      يکشنبه 11 اسفند 1392-11:45

      بیشتر این افراد خرده فروش مواد مخدرند. ما باید بین بی خانمان ها و بینوایان با این افراد تن پرور و خرده خلافکار تفاوت قائل شیم. برای این دسته فقط تبعید به جزایر مطرود و برای بی خانمان ها همکاری نهادها- مسئولین و ما مردم چهت برخورداری بهتر این عزیزان از الفبای رفاه اجتماعی

      • جمعه 9 اسفند 1392-12:38

        اعضای شورا چه جور شهرداری انتخاب کردند که هنوز نتوانست این زیرگذرها را احداث کند؟ قلی زاده فرماندار سابق قائم شهر کجایی؟ چرا او را شهردار نمی کنید؟

        • جمعه 9 اسفند 1392-12:36

          طرح اسکان غیررسمی قائم شهر که کلی پول بیت المال برایش خرج شد به کجا رسید؟

          • جمعه 9 اسفند 1392-12:34

            یادم نمی رود از رادیو شنیدم یکی از قضات استان دیگر حکم تنبیه مناسب برای کار اجباری داده بود.

            • جمعه 9 اسفند 1392-12:33

              باید قانونی داشته باشیم تا دادگاه حکم اجباری برخورد شایسته توسط مراجعی مانند بهزیستی برای ایجاد اشتغال و نگهداری و آموزش در تشکیل خانواده را بدهد.

              • جمعه 9 اسفند 1392-10:15

                مطلب جالبی بود ولی تیتر ومیان تیترش خیلی ابتدایی بود ،حالا خوب دو نفر با همدیگر نوشتند تازه این شد.....!

                • کم سواد روستاییپاسخ به این دیدگاه 7 1
                  جمعه 9 اسفند 1392-4:2

                  واقعا روزنامه نگاران فهیم و دلسوز و مردم عزیزمان خسته شدند که به مسئولین مان درباره کارتن خوابها و کودکان کار هر روز تذکر دهند که اینها پدران و مادران و کودکانمان هستند ( برادر و خواهر مسلمان شیعه )!!! این پدران و مادران و کودکان و شهروندان ایرانی 2 سال خدمت سربازی و 8 سال در چنگ تحمیلی، این کشور را از دست دشمنان نجات دادند و برای حفاظت و حضانت این نظام جان خود و کودکانشان را فدای شما کردند و در انقلاب، فریاد آزادی و عدالت و جمهری اسلامی دادند! آقایانی که در مسند قدرت نشستید، ... آیا حق پدران و مادران و کودکان مسلمان شیعه ایرانی فدا کارمان که جرخه تولید کشور را همواره روشن نگه داشتند و برده وار کار کردند و مالیات پرداختند!!! آیا پاسخ این همه فداکاری، داشتن یک زندگی ... است؟! در حالیکه در کشورهای دیگر ...!!

                  • پنجشنبه 8 اسفند 1392-14:54

                    مسئولین شهر هیچ کاری نمی کنند. فقط خوب حرف می زنند

                    • پنجشنبه 8 اسفند 1392-21:57

                      حرف زدم زبانم را بردیدند
                      لبهایم را به هم دوختند
                      با مهرسکوت بر پیشانیم
                      آتش به جانم افروختند
                      تا مباداآرامششان بهم بریزد لاجرم سکوت کردم به اختیارتا مبادا حرف زدن هایم آرامش شبانه شان را برهم زند

                    • پنجشنبه 8 اسفند 1392-13:16

                      آنكه شيران را كند روبه مزاج ....


                      ©2013 APG.ir