کشاورزی به زور نمی شود
همانگونه که گردش سرمایه و دارایی های افراد در سایر بخش های اقتصادی جهت کسب سود مشروع و درآمد بیشتر آزاد است وهمه می توانند سرمایه های خود را تبدیل به احسن کنند. چرا سرمایه و دارائی کشاورزان آزاد نباشد؟
مازندنومه؛ سرویس اقتصادی، بهمن صادقی لاریمی: این روزها تحلیل ها وگفتگوهای زیادی مبنی براینکه زمین های کشاورزی مازندران یا شمال کشور در حال تغییر کاربری هستند در جریان است، متاسفانه برخی از این تحلیل ها احساسی و بدون ریشه یابی اساسی ارائه می شود و به تبع آن تصمیمات آمرانه وبرخورد فیزیکی صورت می گیرد.
این افراد چند دسته اند: عده ای از روی دلسوزی قلم می زنند که جای قدردانی و تشکر دارد، عده ای هم نفس شان از جای گرمی بالا می آید و بدون کوچکترین شناخت عملی از زندگی و مشکلات کشاورزان برای خودشان دل می سوزانند و عده ای بر اساس وظایف سازمانی و اداری مخالف تغییر کاربری هستند.
امروزه نشان دادن داغ و درفش و تهدید که اصولا از طریق دستگاه های متولی مثل وزارت راه و شهرسازی(شورای عالی شهرسازی و معماری)، وزارت جهاد کشاورزی و....صورت می گیرد روش منسوخ شده ای است، زیرا در بیخ گوش همین پایتخت نشینان ومستقر در مراکز تصمیم گیری با وجود همه ابزارهای کنترلی، شهر تهران تبدیل به جنگل آهن شده که تقریبا اکثر باغات شمیرانات، کن ، لواسانات و...ساخت و ساز شده و اراده ای مبنی برتوقف این روند وجود ندارد.
دیگر کلان شهرهای کشور از جمله اصفهان، شیراز، مشهد و...با اینکه تحت مدیریت واحد شهری اداره می شوند، سرنوشت مشابه تهران دارند.
ساخت وسازها در مرغوب ترین زمین های کشاورزی درجریان است. وصل شدن اصفهان به ملک شهر، خانه اصفهان، خمینی شهر و.... یا در شیراز تصرف باغ ها و زمین های کشاورزی اطراف از جمله قصرالدشت و... همه بیانگر این است که مقررات و ضوابط را با تبصره های خود ساخته -وقتی که پای سودهای کلان اقتصادی درمیان باشد- دور می زنند .
اگرکشاورزی سودآور باشد، خودکشاورزان از زمین های شان همچون فرزندان شان مراقبت خواهند کرد وحتی شده پشت بام هایشان را هم کشت خواهند کرد، همانگونه که نیاکان ما طی قرنها آنها را حفظ کرده و تحویل مان دادند.
چرا پایتخت نشینان نمی خواهند بپذیرند که بخش کشاورزی نسبت به دیگر بخش های اقتصادی از جمله مشاغل خدماتی، دلالی، واسطه گری، صنعتی و...عقب افتاده و در این دنیای وانفسا که کسی به کسی نیست، کشاورز توان رقابت با سایر بخشها را ندارد؟
چرا آنهایی که فریاد وامصیبتا سر می دهند به فکر مردمانی که سالیان سال در این مزارع کار می کنند و هر روزبیشتر از روز قبل شرمنده زن و فرزندان خود می شوند، نیستند؟
چرا به جای اینکه به فکر این انسانهای شریف و نجیب باشند بیشتر نگران زمین های شان هستند؟
امروز به دلیل افزایش قیمت نهاده های کشاورزی، خرد شدن زمینها به دلیل وراثت، عدم یکپارچه سازی اراضی، واردات بی رویه محصولات کشاورزی، تعرفه های غیر اصولی و...فعالیت در این بخش را غیر اقتصادی شده است.
تعدادی از کشاورزان به دلیل عدم صرفه اقتصادی، محصولات خود را جمع آوری نمی کنند. تصویرهایی که در همین رسانه های محلی درخصوص قطع درختان چندین ساله هلو و مرکبات منتشر شده را از یاد نبردیم .
هیچکس این حق را ندارد به بهانه اینکه کشاورزی و کالاهای کشاورزی استراتژیک هستند، عده ای از کشاورزان را محکوم کنند که بسوزند وبسازند. همانگونه که گردش سرمایه و دارایی های افراد در سایر بخش های اقتصادی جهت کسب سود مشروع و درآمد بیشتر آزاد است وهمه می توانند سرمایه های خود را تبدیل به احسن کنند. چرا سرمایه و دارائی کشاورزان آزاد نباشد؟ بهتر است حقوقدانان در این مورد اظهار نظر کنند.
اگر کشاورزی بخش استراتژیک است، راهکار استرتژیک شما برای نجات این بخش چیست؟ شما می توانید با زور وتهدید مانع ساخت وساز شوید، ولی نمی توانید به زور مردم را وادارید که کشاورزی کنند و یا به زور از آنها بخواهید از بذر و کود مناسب استفاده نمایند یا به موقع آنها را آبیاری کنند. مطمئن باشید درآن حالت بسیاری از این مزارع نیمه کاره رهاشده وعدم رسیدگی اصولی به این باغات و مزارع، آثار مخرب آن ازجمله تجمع آفات کشاورزی در آن مناطق نیمه رها شده تهدیدی به مراتب بیشتر از تغییر کاربری است.
عدای معتقدند چون ایران محدودیت آبی دارد و تولیدات کشاورزی با محدودیت همراه است، زمین های کشاورزی شمال باید حفظ شود! این عزیزان یادشان رفته در نیم قرن اخیرهمین استان های به اصطلاح خشک و کم آب به عنوان قطب توسعه انتخاب شدند و مرکز بزرگترین سرمایه گذاریهای زیربنایی، صنعتی، خدماتی و...بوده اند و هستند.
بیشترین سرمایه گذاریهای ملی در همین استان ها شکل گرفته و استان های شمالی کشور به بهانه تولید کشاورزی از قافله عقب افتادند و امروز جزء استانهای درجه دو و سه محسوب می شوند.
چرا استان های به ظاهر خشک و کم آب اما نسبتا توسعه یافته برای کشاورزان مازندران دل نمی سوزانند؟ کشاورزانی که با یک عمر زحمت وتلاش هیچ توشه ای برای آینده خود ندارند و... این عزیزان چرا دراین زمینه ها قلم فرسایی نمی کنند؟
اکثر افرادی که فریادهای احساسی سر می دهند ساکن شهرها بوده و شغل اصلی شان وامرارمعاش آنها از راه کشاورزی تامین نمی شود. این افراد پشت گود نشستند می گویند لنگش کن
البته عده ای هم حق دارند که مخالف تغییر کاربری زمینهای کشاورزی باشند زیرا از این بخش و از دستاوردهای کشاورزان نجیب، سودهای کلانی به جیب می زنند؛ همان هایی که محصولات کشاورزی را به قیمت بسیار ارزان از کشاورزان خریداری نموده و همین محصولات را در میادین میوه و تره بار و خرده فروشی های سطح شهر، چند برابرقیمت خریداری شده می فروشند.
متاسفانه کشور ما عکس کشورهای توسعه یافته حرکت می کند؛ به جای اینکه نهاده های کشاورزی با کیفیت و ارزان قیمت به دست کشاورزان برسد و از طرفی کالاهای تولیدی آنها را به قیمت عادلانه تر خریداری کنند، برعکس هم نهاده های بی کیفیت را بسیار گران می فروشند هم محصولات را ارزان از کشاورزان خریداری می کنند! حال شما قضاوت کنید آیا می توان با این شرایط مانع تغییرکاربری زمین های کشاورزی شد؟
توسعه یک فرایند یا یک حرکت همه جانبه است. باید همه چرخ ها باهم بچرخند، نه اینکه تعدادی از این چرخها را قفل، و تعدادی به حرکت خود ادامه دهند.
با یک مثال ساده می توان نابرابری درتحرک سرمایه و دارایی را درجاهای مختلف نشان داد. مثلا فردی که دریک شهر، زمینی به قیمت یک میلیارد تومان دارد می تواند در اسرع وقت با پرداخت حق و حقوق قانونی، آنها را تبدیل به احسن کند و در مدت یک سال تا 60 درصد ارزش دارائی هایش را افزایش دهد وکسی هم با او کاری ندارد، ولی اگر همین فرد روستایی باشد و زمین هایش کشاورزی و با همان قیمت، فرد روستایی هیچگونه قدرت مانوری در تبدیل احسن کردن سرمایه خود ندارد و محکوم است تا اخر عمر روی همان زمین کار کند یا آن را بفروشد.
اگر خواست درهمان زمین کار کند چه بسا اگر زحمت های یکساله خود و خانواده رابه حساب نیاوریم درآمد ماهیانه اش به دو میلیون تومان درهمان زمینی که یک میلیارد می ارزد نخواهد رسید.
حال مقایسه کنید زندگی ودرآمد ماهیانه دو فرد را که در دو جای متفاوت به دنیا آمدند؟ آیا صرف محل تولد یا شغل افراد می تواند دلیلی بر تبعیض باشد؟
جایگاه حقوقی واخلاقی این قانون و مقررات کجاست ؟ آیا این قوانین سفت و سخت باید برای کشاورزان اعمال شود؟ دیواری کوتاه تر از آنها پیدا نشده ؟ و...
البته باید فرق باشد بین زمین هایی که ملی است و متعلق به همه مردم، مثل مناطق جنگلی و مراتع که به صورت مشروط و برای کاربری خاصی به افراد واگذار می شود که همه مکلفند تابع قانون باشند و همانگونه که از آنها خواسته شده عمل نمایند.هر چند درهمان زمین های ملی که برای کاربری خاصی اختصاص داده شده اند خلاف های بی شماری صورت گرفته و تبدیل به ویلا شده اند؛ لذا این زمین ها فرق دارد با زمین هایی که طی صدها سال نسل اندر نسل به کشاورز رسیده و دارایی خصوصی و شخصی آنها محسوب می شود.
جا دارد قانون و مقررات شفاف و متفاوت باشد و تصمیمات به دور از احساس گرفته شود. تصمیمات در پشت درهای بسته و بدون نظرخواهی از کشاورزان و به دور از شناخت عملی از زندگی کشاورزان و تحولات اقتصادی که در زیر پوست جامعه در جریان است ، تصمیمات یکطرفه ایست که هیچ گونه ضمانت اجرایی نخواهد داشت.
بنده خود یکی از مخالفان تغییر کاربری هستم و اعتقاد دارم تحلیل های احساسی وغیر کارشناسی وبه تبع آن برخورد فیزیکی و قهر آمیز چاره کار نیست. مهمترین و شاید تنها راه نجات زمینهای کشاورزی سودآور کردن این بخش است.
- پنجشنبه 22 خرداد 1393-20:2
زمین ارثی را غیرمجاز نمی توان تفکیک کرد؛ فقط باید به صورت مشترک استفاده کرد تا توجیه داشته باشد.
- چهارشنبه 21 خرداد 1393-8:38
قانون ماترک و ارث بری سبب می شود تا پس ازفوت پدر ، زمین کشاورزی بین چند پسر و دختر تقسیم شود و این تقسیمات باعث قطعه قطعه شدن زمین کشاورزی می شود به نحوی که درلایه های بعدی ارث بری دیگر زمین قابل کشاورزی باقی نمی ماند و تبدیل می شود به باغچه و " لتکا " و عامل دیگر افزایش جمعیت است که نیاز به مسکن دارند . دیگرخانواده های گسترده و یکجانشینی والدین و پسران مطرح نیست . اشاعه ی فرهنگ شهرنشینی هم مزیدبرعلت شده و روز به روز زمین ها کوچک تر می شوند . راه سازی ها را هم اگر به این عوامل اضافه کنیم ، مشکل بیشترمی شود . خلاصه این که مدیریت برزمین های کشاورزی کم رنگ شده و بیم آن می رود که تا چند دهه بعد ، واردکننده ی سبزی و میوه و صیفی جات شویم .
- چهارشنبه 21 خرداد 1393-1:44
یکی از دلایل سود آور نبودن کشاورزی کوچک بودن زمین هاست که بخش عمده ای از آن به دلیل قوانین ارث و وراثت است.
- سه شنبه 20 خرداد 1393-19:43
وقتی از سویی وزارت کشاورزی از جیب ما پول بر می داره و زمین ها رو یکپارچه می کنه و از طرف دیگر زمین های یکپارچه تفکیک می شه. این یعنی چه؟
- سه شنبه 20 خرداد 1393-19:40
این طور تفکره که در جاده ساری قائم شهر نیروی انتظامی که مامور امنیت و نظمه شالیزاری رو گرفت و در بیخ حریم راه آهن بدون پیش بینی خیابون کشاورزی رو از بین می بره!
- سه شنبه 20 خرداد 1393-19:38
کشاورزی به زار که می شود! به شرطی که از قدرت تهران نشینا مثل نماینده ها استفاده کنیم و مقداری از پول خزانه رو برای سند دار شدن زمین های کشاورزی بگیریم.
- سه شنبه 20 خرداد 1393-12:2
همه در اینکه باید حمایتهای مجدانه و اساسی در بخش کشاورزی که زیربنای تولید یه کشوره صورت بگیره شکی ندارن که برای جلب این حمایتها اول باید خود کشاورزا دست به کار شن نه اینکه ساده ترین و راحت ترین حالتو انتخاب کنن که ناشی از عدم اگاهیشون از ارزش کار تولید و سرمایشونه که بخش عظیم این نوع نگاه مربوطه به مسئولین که اصلا کشاورزو رها کردن و باید قبول کنیم 40 درصد این بی ارزشی ناشی از خود کشاورزاس که برای خودشون زمینشون و کارشون ارزشی قائل نیستن و اصلا تشکلی برای احقاق حقشون ندارن و کاری نمی کنن . الان که مثل قدیم نیست همه بی سواد باشن اگرم هستن حتما بچه های باسوادی دارن که می تونن درین زمینه کارهای اساسی کنن با فشار بر روی شوراها- نماینده ها- تحصن و غیره ( متاسفانه بچه های این عزیزان بر این نگاه بی ارزشی بیشتر اثر دارن که باز متاثر از نگاه نادان جامعه اس) .این که نمیشه کشاورز بره تو خونش لم بده منه نوعی چقدر حنجره پاره کنم تازه اون بگه اخه به تو چه مال خودمو می خوام اتیش بزنم. مقایسه شما کاملا مقایسه خطرناکیه اگر قرار باشه نگاه کشاورز و بخش کشاورزی شخصی باشه نتیجش فاجعه اس مثل اینکه یه ادم بگه مال دارم می خوام برم مواد مصرف کنم اصلا شیره ای شم بمیرم خوب بله مال خودشو ولی به طور غیر مستقیم و در دراز مدت به طور مستقیم بر تک تک افراد جامعه اش اثر سوئ می زاره گویا یادتون رفته ما موجوداتی اجتماعی هستیم و نفع کل بر جز ارجعیت داره مگر اینکه شما فردگرا باشید!!!! به جای اینکه نی نی به لالای کشاورز بگذارید که حق داری یادش بدید که حقش گرفتنی و اولین نفر این کشاورزه که باید سکوتو بشکنه تا بقیه مسئولین حرکت کنن اونموقع اگر نکردن بیاید یقه ما و مسئولین رو بگیرید . در ضمن من واپس گرا نیستم ولی پدران و اجداد ما هم در اوج نداری این میراث رو حفظ کردن ایا بندگان خدا همه دارا بودن؟ اکثرا لباس های پینه بسته داشتن ولی فرهنگ فروش زمین رو نداشتن عار بود براشون. حاضر بودن از نداری بمیرن ولی زمین نفروشن- با بی ابرویی یکی بود براشون .ولی حالا چی شد این فرهنگ از کشاورز گرفته شد جای خیلی حرفاس که انصافا کم کاری و بی تفاوتی خود کشاورز هم بی تاثیر نبود . وقتی کشاورزی زمینشو فروخت در همسایگیش ویلایی ساخته شد فرهنگ زندگی روستایی کشاورز به هم ریخت گفت چرا من نرم زیر کولر تو تابستون دراز نکشم؟؟؟؟؟ . یعنی نوع زندگی شهری رفت تو روستا یعنی تولید فلج شد و بخور بخواب شروع شد. اشکال نداره میخواد شهری باشه پس حق نداره تو روستا باشه(منظور بهره برداری از امکانات نیست فرهنگ کار شهری مد نظره) و باید زمین کشاورزی رو فقط به یه کشاورز بفروشه تا روستا زنده بمونه این مثل اینکه یه روستایی بیاد تو شهر بره تو یه محله چند تا خونه بخره بعد از مدتی خونه ها رو بکوبه توش شالیزاری راه بندازه !!!!! مال خودشه دیگه- میخواد اینکار رو کنه شما اعتراض نمی کنی نمیگی هر کاری جایی داره بعدش وسط محلتون به جای خونه یه کیمه بزنه توش زندگی کنه. اونوقت چه بلایی سر هم شهری هم روستایی میاد ؟؟؟ هر کسی باید تو جای خودش باشه زمین کشاورزی باید کشاورزی بمونه و زمین مسکونی مسکونی. این مقیاس ها کاملا خطرناک و مسمومن با این مقیاس های کشکی دوغکی جسارتا امروز به اینجا رسیدیم. وقتی تفکر باسوادا اینه وای به حال بقیه. باید به کشاورز قدرت- جسارت- شجاعت و ارزش اموخت تا بتونه حقشو بگیره. اینجا ایرانه حق دادنی نیست به زور داد و فریاد گرفتنیست و بچه تا گریه نکنه بعضی از مادرا متاسفانه نمی فهمن شیر می خواد و البته خوش به حال بچه هایی که گریه نکرده مادر می دونه الان وقت شیر دادنه. ما برای رسیدن به اون حالت باید خیلی تلاش کنیم و دست به دست هم بدیم و از هم حمایت کنیم. تشکل ها باید بیان به کمک کشاورزا.مسئولین و هرکسی که ادعا میکنه اونجا سرزمین پدریشه و اصیله.
- سه شنبه 20 خرداد 1393-9:51
حكايت پاك كردن صورت مسئله است...
مشكلات كشاورزي دركشورما حاصل مديريت ضعيف مديران ماست
چراكه سودحاصل محصولات كشاورزي به جيب واسطه هاست متاسفانه قيمت گذاري تسط دولتيان هم افاقه نكرده ونميكند
قانون داريم امامديريت خير