تعداد بازدید: 10491

توصیه به دیگران 3

چهارشنبه 25 تير 1393-5:27

زبان مازندراني را بيرون نكنيد!

شه مازروني زبونه در نكنين!

نتایج بررسی یک پژوهش درباره کاربرد زبان مازندرانی در خانواده و جامعه/ در آینده زبان مازندرانی رونق خود را ازدست می دهد و به تدریج رو به فراموشی می رود.


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، دكتر مريم نظرچوب مسجدي + زينب ابراهيمي: زبان وسیله ای برای ایجاد ارتباط است، بنابراین در حوزه های مختلف فردی و اجتماعی و در محیط های رسمی مانند مدرسه، اداره، دانشگاه و محیط های غیر رسمی مانند کوچه و بازار تا حوزه های خصوصی مثل خانه و خانواده کاربرد دارد و کاهش حوزه ی کاربرد زبان می تواند به عنوان یکی از نشانه های در خطر بودن یک زبان باشد.

در ابتدا به بررسی کاربرد زبان مازندرانی در نهاد خانواده می پردازیم:

خانواده
خانواده اولین و مهم ترین محیط اجتماعی است که فرد در آن قرار دارد، بنابراین مهم ترین مکان برای یادگیری زبان است. به اعتقاد زبان شناسان اگر زبانی در حوزه های مختلف اجتماعی کاربرد داشته باشد، زبانی قوی و سالم است و اگر کاربرد آن زبان به محیط خانه و خانواده محدود شود از نشانه های ضعف و خطر نابودی آن زبان است. نگارندگان برای نشان دادن میزان کاربرد زبان  مازندرانی در حوزه های مختلف پرسش نامه ای را تهیه کردند و در اختیار شهروندان نکایی قرار دادند تا نتیجه بگیرند که آیا زبان مازندرانی در حال فراموشی است؟

پرسش شوندگان از سه گروه سنی 15-20، 25-30 و بالای 40 به صورت کاملا تصادفی انتخاب شدند و از پرسش شوندگان در مورد اینکه در موقعیت های مختلف اجتماعی مثل خانواده، مدرسه، اداره(محل کار) و کوچه و بازار چه زبانی را برای ایجاد ارتباط استفاده می کنند سوالاتی مطرح شده است.

 لازم به ذکر است که تاثیر عوامل فردی و اجتماعی مانند سن، جنسیت، تحصیلات و شهرنشینی یا روستا نشینی در انتخاب و کاربرد زبان مورد بررسی قرار گرفت که با مقایسه و سنجش داده ها، وضعیت کاربرد زبان مازندرانی در شهرستان نکا مورد بررسی قرار گرفته است.

در جامعه ی دو زبانه برحسب شرایط یکی از دو زبان به نسل بعدی منتقل می شود، از این رو می توان خانواده را به عنوان اولین جایگاه مرگ زبان در نظر گرفت؛ زیرا خانواده از بین دو زبان موجود یکی ازآن ها را انتخاب می کند و به نسل بعد که فرزندان آن ها را تشکیل می دهند آموزش می دهد.

در پاسخ به این سوال که میزان تشویق والدین به یادگیری کدام زبان بیشتر است در گروه سنی بالای 40 سال60 درصد آن ها آموزش زبان مازندرانی را ترجیح داده اند. در گروه سنی 35-25سال 23درصد، آن ها زبان مازندرانی را برگزیدند و در گروه سنی20-15 سال فقط 10درصد آن ها زبان مازندرانی را انتخاب کردند و این بدان معنی است که با کاهش سن، تمایل افراد به آموزش و استفاده از زبان مازندرانی برای نسل آینده کاهش می یابد. ازآنجایی که فرزندان نسل حاضر، پدر و مادرهای نسل آینده را تشکیل می دهند از آموزش زبان مازندرانی به فرزندان خود، نسبت به این دوره خودداری می کنند. یعنی در آینده زبان مازندرانی رونق خود را ازدست می دهد و به تدریج رو به فراموشی می رود.
علت اینکه والدین از آموزش زبان مازندرانی به فرزندان خود پرهیز می کنند این است که؛ آن ها می پندارند زبان مازندرانی باعث می شود که فرزندانشان در جامعه مخصوصا مدرسه دچار مشکل شوند و نتوانند خود را به سطح اجتماعی مطلوب برسانند و باعث افت تحصیلی آن ها شود.

مدرسه

پس از خانواده، مدرسه مهم ترین نهاد برای آموزش زبان به کودکان است. آموزش زبان فارسی در مدارس بدون توجه به زبان مادری (بومی و محلی آن منطقه) می تواند این احساس را در کودکان به وجود آورد که زبان مادری آنها هیچ کاربردی ندارد و در نتیجه یادگیری آن ضروری نیست و همین امر مقدمه ای برای آموزش زبان برتر (فارسی) به فرزندان در محیط خانواده می شود. بنابراین می توان آموزش زبان مادری را تنها در محیط خانواده  یکی از نشانه های در خطر بودن یک زبان دانست.

امروزه در مازندران زبان فارسی به عنوان زبان آموزش در مدارس به کار می رود و تنها وسیله برای برقراری ارتباط میان معلمان و دانش آموزان است. طبق بررسی های انجام شده  معلمان تمایل چندانی به استفاده از زبان مازندرانی در مدارس ندارند؛ زیرا آنان استفاده از زبان رسمی در سطح مدارس  را برای حفظ موقعیت رسمی بین خود و مخاطب ضروری می دانند. در این پژوهش کاربرد زبان مازندرانی بین دانش آموزان در مدرسه نیز مورد بررسی قرار گرفت.

در مدارس دخترانه100در صد دانش آموزان با معلمانشان و حتی با مدیران و کارکنان مدارس به زبان فارسی و در مدارس پسرانه96در صد از زبان فارسی استفاده می کنند. وحتی در خارج از مدرسه نیز95 درصد از دختران و86درصد از پسران با معلمان شان، فارسی صحبت می کنند.  

آن ها حتی با دوستان خود نیز در مدارس فارسی صحبت می کنند. حدود 93 در صد از دختران و 60 در صد از پسران در مدرسه با دوستانشان فارسی صحبت می کنند در حالی که این درصد در خارج از مدرسه دردختران به87 در صد و در پسران به 56درصد می رسد.

طبق بررسی ها؛ دختران بیشتر از پسران از زبان فارسی استفاده می کنند و تمایل کمتری به استفاده از زبان مازندرانی دارند.

اداره

اداره یکی از اماکن رسمی است و این باعث می شود میزان کاربرد زبان مازندرانی در ادارات بالا نباشد. طبق پژوهش های انجام شده، کارمندان با مراجعه کنندگان و همکاران شان در محل کار نیز بیشتر فارسی صحبت می کنند.

طی آماری که از پرسش نامه بدست آورده ایم؛ 40درصد از مردان بالای 40 سال با همکارانشان و 50 درصد آن ها با ارباب رجوع فارسی صحبت می کنند.  این آمار در بین زنان که با همکاران شان فارسی صحبت می کنند50 درصد و با ارباب رجوع55درصد است.

در گروه سنی 35-20 سال، 69درصد از مردان با همکارانشان و76درصد با ارباب رجوع و در زنان حدود 76درصد با همکاران و 84درصد آن ها با ارباب رجوع فارسی صحبت می کنند. این اعداد بیانگر آن است که نسل جوان تر به عنوان آینده سازان، بیشتر از زبان فارسی استفاده می کنند و زنان نیز به عنوان مادران حال و آینده بیشتر از مردان در محیط کار فارسی صحبت می کنند. و این باعث رواج زبان فارسی و فراموشی و زبان مازندرانی می شود.

کوچه و بازار

مخاطبانی که در کوچه و بازارند نسبت به مخاطبان مدرسه و خانواده تنوع بیشتری دارند و افرادی با سن وجنسیت و موقعیت های اجتماعی مختلف را شامل می شود که هر کدام از این عوامل در انتخاب زبان مورد استفاده با مخاطب خاص تاثیر دارد.

در پاسخ هایی که از پرسشنامه به دست آمده است در گروه سنی بالای 65،40 درصد از افراد و در گروه سني جوانان 80 درصد ودر گروه سني سالمندان 75 درصد ورانندگان(تاکسی، اتوبوس و...)80 درصد مازندرانی صحبت می کنند. در پاسخ به این که با اطرافیان خود به چه زبانی صحبت می کنند 87درصد آن ها پاسخ داده اند به زبان مازندرانی.

در گروه سنی35-25سال 25 درصد، در برخورد با افراد سالمند53 درصد و با رانندگان33 درصد و تنها 18درصد به زبان مازندرانی صحبت می کنند. 55درصد آنها با اطرافیان خود به زبان مازندرانی صحبت می کنند.

در گروه سنی 15-20سال،20درصد و 30 درصد با افراد سالمند، 23درصد با رانندگان،15  درصد به زبان مازندرانی صحبت می کنند. در این گروه سنی میزان کاربرد زبان مازندرانی به طور چشمگیر کاهش پیدا می کند. 40 درصد آن ها با اطرافیان خود به زبان مازندرانی صحبت می کنند.

میزان کاربرد زبان مازندرانی در این گروه ها با سن افراد رابطه دارد. هرچه سن کمتر باشد میزان استفاده آن ها از زبان مازندرانی کمتر است.

یکی از نشانه های خطرنابودي زبان مازندرانی، شبیه شدن این زبان به زبان فارسی است. در گذشته در زبان مازندرانی صفت بر موصوف مقدم بود. به عنوان مثال؛ به جای ماشین زرد عبارت زرد ماشین را به کار می بردند در حالیکه امروزه گونه ي فارسی آن کاربرد دارد.

در اعداد نیز تغییراتی داشتیم ولی امروزه اعداد در بین مردم مازندران به گونه ی فارسی آن رایج است.
در گذشته: اتّا ،اتّا اتّا، بیسُّ پنج
امروزه: یکی، یکی یکی، بیست و پنج

از طرف دیگر رواج دانشگاه ها و مدارس در سطح استان، گسترش رسانه ها، افزایش مهاجرت از روستا به شهر، توسعه گردشگری، همچنین نزدیکی مازندران به تهران خود در همگرایی وشباهت زبان مازندرانی به فارسی موثر بوده است.

همچنين علل ديگر خطر فراموشی زبان مازندرانی استفاده نکردن از واژه های قدیمی مازندرانی در آداب و رسوم هاست. به عنوان مثال در گذشته عروسی هفت شبانه روز طول می کشید که هر شب و روز آن برای خود اسم محلی داشت. مثل عاروس حمبوم، حنابندان، درزی شو، مجمه گیرون، عاروس یار، هدیه کردن. اما امروزه عروسی در طول چند ساعت در رستوران ها و هتل ها برگزار می شود. و دیگر از آن ترکیبات استفاده نمی شود به جای آن از ترکیبات فارسی استفاده می کنند: ماشین عروس، ماه عسل و ...
ويا در گذشته روستاییان کالاهای مورد نیاز خود را در همان روستا تهیه می کردند و  نام محلی کالاها را به کار می بردند ولي امروزه مصرف گرا شدند وكمتراز نام محلي آنها استفاده مي شود.

همه ی پژوهشگرانی که از نظر اجتماعی بر روی زبان مازندرانی به صورت میدانی تحقیق کرده اند؛ وجود نگرش منفی در میان سخنگویان این زبان را مطرح کردند.

طبق بررسی های انجام شده زنان مازندران بیشتر از مردان از زبان فارسی استفاده می کنند. همچنین کاربرد زبان مازندرانی در میان افراد تحصیل کرده و شهر نشین به مراتب کمتر از دیگر افراد مازندرانی است و این عوامل خود نشان دهنده ی نگرش منفی افراد نسبت به زبان مازندرانی است.

برخی از باورهای مازندرانی ها در مورد این زبان، خود نشان دهنده نداشتن نگرش مثبت نسبت به زبان مازندرانی است که در زیر به چند نمونه اشاره شده است .

عده ای معتقدند؛ کسی که به زبان مازندرانی صحبت می کند به عنوان فردی بی سواد و قدیمی و به عنوان فردی از طبقه اجتماعی پایین محسوب می شود.

امروزه کمتر خانواده ای برای نام گذاری  فرزندان خود از نام های محلی مازندرانی استفاده می کند و بیشتر از اسامی خارجی برای نامگذاری استفاده می شود. به عنوان مثال در گذشته نام های روجا، شوکا، سوری و شروین بیشتر مورد استفاده قرار می گرفت.

متاسفانه در سال های اخیر در استان دیده می شود در مراسم عزاداری، نوحه ها و مداحی ها بیشتر از زبان فارسی استفاده می شود. این در حالی است که در گذشته بیشتر از زبان محلی همان مناطق در عزاداری ها استفاده که موجب می شد. عواطف و احساسات بهتر منتقل گردد زیرا مردم هر منطقه با زبان خود آسان تر ارتباط برقرار می کنند.

در گذشته مادران و مادربزرگ هایی که عهده دار نگهداری کودکان بودند برای آنان لالایی ها و نوازش های زیبای مازندرانی را زمزمه می کردند  و این باعث می شد کودک از همان ابتدای تولد، با زبان مازندرانی آشنایی پیدا کند. اما امروزه والدین برای خواباندن کودکان خود از لالایی ها وشعرهای کودکانه فارسی استفاده می کنند.

شاید این دیدگاه ها ناشی از این باشد که معتقدند؛ برای پیشرفت در زمینه های مختلف نیاز به دانستن زبان فارسی است  و از طریق زبان مازندرانی نمی توانند به موفقیت برسند.

نتیجه گیری

 با توجه به پژوهش های انجام شده زبان مازندرانی یکی از زبان های در معرض خطر و در حال فراموشی است.

طبق نتایجی که از پژوهش بدست آمده است؛ با مقایسه ي کاربرد زبان فارسی و مازندرانی در خانواده های مازني چنین به نظر می رسد هرچه به گروه سنی پایین تر نزدیک می شویم کاربرد زبان مازندرانی نیز کاهش می یابد. در مقابل؛ کاربرد زبان فارسی رو به افزایش است. به علاوه هر گروه سنی برای برقراری ارتباط با مخاطبان مختلف از زبان متفاوتی استفاده می کنند؛ یعنی بین سن مخاطب و کاربرد زبان مازندرانی رابطه ای مستقیم وجود دارد. به طوری که بیشترین میزان کاربرد زبان مازندرانی با پدربزرگ و مادربزرگ ها و کمترین آن ها با فرزندان است.

منابع:

    1- اسلامی،حسین،(1390)،مازندران در تاریخ،ج اول،ساری:شلفین.
2- کیا،صادق،(1327)، واژه نامه طبری، تهران:تهران

* این مقاله در شماره شانزدهم ماهنامه ارمون منتشر شد.


  • خانم ایرانی پاسخ به این دیدگاه 8 4
    سه شنبه 15 ارديبهشت 1394-14:16

    ایجاد بیان گاه میش ود

    • چهارشنبه 8 مرداد 1393-16:8

      گیلک بودن و زبان گلکی یا گیلکی بودن این خطه یک بحث تمام شده و ساده است که نیاز به هیچ دلیلی نیست چون تاریخ و حال این ثابت میکنه همانطور که هیچ مازندرانی گیلانی نیست و هیچ گیلانی مازندرانی اما هر دو گیلک هستیم

      • پنجشنبه 13 آذر 1393-16:38

        درسته
        مازندرانیها با گیلانیها متفاوتند ولی هردو آنها به یک قوم مشترک تعلق دارند
        شباهت های فراوان شمالی ها نباید نادیده گرفته شود

      • قوم بزرگ گلک ( گیلک )پاسخ به این دیدگاه 24 92
        چهارشنبه 8 مرداد 1393-15:59

        گلک و گیلک و گلکی و گیلکی در واقع تلفظ یک لغت در دو لهجه از یک زبان می باشد
        مانند تلفظ کورد با کرد یا اصفهانی با اصفهونی
        گیلک ها یا گلک ها قوم بزرگی هستند که از قفقاز تا خراسان و ماورالنهر و همچنین ترکیه و شام پراکنده شده اند.
        باید بدانیم که کردها هم از گروههای مختلفی تشکیل شده اند و دارای تفاوتهایی در زبان و فرهنگ و لباس و وموسیقی و … هستند . کردها شامل سورانی ، کورمانجی ، گورانی ، اورامانی ، زازاکی ، دیملک و …هستند تفاوت زبانهایشان اینقدر زیاد است که شبکه های کردی اغلب دولاین صدا دارند یکی به سورانی و دیگری به کورمانجی
        بلوچ ها هم همینطورند بلوچ لاشاری و سرحدی و مکرانی و بلوچهای پاکستان از یکدیگر متفاوتند ولی با تمام این تفاوتها همه کردها یا بلوچها خود را یگانه می دانند
        گلکها یا گیلکها هم دارای گروههای مختلفی هستند مثل گیلکهای گیلان و گلکهای مازندران و گلکهای سمنان و خراسان و تهران و تات ها هم گروه دیگری از گلکها هستند ( به دلایل تاریخی و زبانی و فرهنگی ) همچنین گلکهای استان گلستان . متاسفانه در زمان رژیم گذشته سیاست نابودی اقوام و زبانها پیگیری می شد . برای این کار اول اقوام بزرگ را تجزیه نموده و سپس گروههایی با نامهای جدید و جعلی در بینشان به وجود می آوردند و بینشان دشمنی و رقابت ایجاد می کردند . مثل آماردی کادوسی تبری مازنی هیرکانی و … که قبلاً وجود نداشت و تنها در کتابهای تاریخی دیده می شد
        ولی همانطور که همه ما می دانیم پدران و اجداد ما خود را گلک یا گیلک می دانستند. گلک بودن به معنای گیلانی یا رشتی بودن نیست . بلکه یک مازندرانی از قوم گلک و از سرزمین مازندران و یک گیلک گیلانی از قوم گلک و از سرزمین گیلان می باشد . گلکها در سمنان و شاهرود و میامی و شهمیرزاد و … هم وجود دارند و هنوز خود را گلک می دانند .
        ما همه از یک قوم بزرگ به نام گلک یا گیلک هستیم
        سرزمینهای قوم گلک شامل مازندران ؛ گلستان ، گیلان ، سمنان ، تهران ، قزوین ، زنجان ، اردبیل ؛ و بخشهایی از خراسان و مناطقی در قفقاز و … می باشد
        اقوام زازاکی و دیملک ترکیه و اورامانی ها و گورانی ها هم طبق بررسی های علمی از گلکها می باشند ولی به خاطر جدایی اکنون به نام کرد شناخته می شوند

        • گلکی یا مازندرانی؟پاسخ به این دیدگاه 10 44
          يکشنبه 5 مرداد 1393-8:52

          با سلام و آرزوی قبولی طاعات
          مطلبی و یادآوری کوتاه در مورد گیلکی یا مازندرانی:
          اگر از نگاه عامۀ مردم به این موضوع بنگریم نام زبان ما همان است که مردم می گویند و آن هم « گلکی » می باشد که یکی از دلایل آن ریشه داشتن در نام قوم باستانی و گذشتۀ ساکن در این سرزمین یعنی « گیل » یا « گِل » دارد ( البته نه تحت قالب جغرافیای امروزی).نه مشتق شده از زبان گیلکی کنونی که آن نیز برگرفته از همان نام باستانی است.
          اما از روی نوشته های متقنِ برجا مانده تا به امروز، نام این زبان « طبری = تبری » و « مازندرانی » است و این مطلب به صراحت از قرن چهار در آثار برجا مانده مانند « احس التقاسیم فی معرفه الاقالیم »(قرن چهارم) اثر « مَقدَسی » با عنوان « طبری » ؛ کتاب « جامع الالحان »(قرن نهم) اثر « عبدالقادر مراغی » با عنوان « زبان مازندرانی »(تاکید می شود زبان مازندرانی) مطرح می باشد. هچنین همین عنوان در کتاب « نصاب طبری »(قرن سیزدهم) اثر « میرتیمور قاجار » با عنوان « طبری » شناسانده شده است. بسیاری موارد دیگر را می توان به این نشانه های تاریخی افزود که خود مجال مفصلی می طلبند.
          پاینده باشید

          • پنجشنبه 2 مرداد 1393-17:33

            اسم زبان ما گلکی است مازندران اسم استان ما هس

            • پنجشنبه 13 آذر 1393-9:6

              خیلی واضح است
              ما مازندرانیها با گیلانیها ازیک نژاد و یک زبان هستیم
              نه اینکه دقیقا مثل همیم مگه بقیه اقوام هم کاملا مثل همند
              ده جور لهجه کاملا متفاوت در کردی داریم که بسیاری از لهجه ها اصلا قادر به فهم لهجه دیگه نیستند
              بزارین شمال متحد باشه تا زبان ما از هر لهجه ای که هست شاید حفظ بشه
              واقعا گلکی حیفه نابود بشه چه در گیلان چه در مازندران

              • شنبه 4 مرداد 1393-0:20

                اسم زبان ما طبری یا مازندرانی است. گیلکی نام زبان گیلان است.

                • يکشنبه 5 مرداد 1393-13:18

                  نمی شود انکار کرد که بومیان مازندرانی از قدیم زبان خود را گلکی می دانستند باید تحقیق کرد چرا؟

                  • چهارشنبه 8 مرداد 1393-16:15

                    گلکی نام قوم و زبان ماست و مازندران نام بخشی از سرزمین ما . قبل از اینکه در زمان قاجار ایالت و در زمان پهلوی استان درست شود استراباد و طبرستان و مازندران و گیلان 4 سرزمین مشخص بودند وقتی در زمان قاجار ایالت ها ایجاد شدند استراباد و طبرستان و مازندران تا کلاردشت به عنوان ایالت مازندران و از تنکابن تا آستارا به عنوان ایالت گیلان شناخته شد . می دانیم که سپهسالار تنکابنی را در همه جا به عنوان یکی از بزرگان گیلان در تاریخ می شناسند زیرا در آن زمان تنکابن جز ایالت گیلان بود .
                    رضاشاه ایالات را از بین برد و استانها را درست کرد .
                    ایالت مازندران شامل استراباد و طبرستان و مازندران بود که با ضمیمه شدن مناطق غربی تا سخت سر ( رامسر) به عنوان استان مازندران معروف شد و استان گیلان هم با جداشدن چالوس و تنکابن و رامسر از ایالت گیلان تشکیل شد .
                    مردم تمام مناطق استراباد ، طبرستان ، مازندران ، گیلان ، وحتی نقاطی در استانهای سمنان و تهران و قزوین و زنجان و خراسان از یک قوم بزرگ به نام گلگ یا گیلک هستند که از هر شهری به شهر دیگر زبانهایشان اندکی تفاوت دارد و وقتی فاصله ها زیاد می شود این تغییرات هم خیلی شدید می شود.
                    ما می توانیم خود را به نام قوم خود بنامیم : گلک یا به نام سرزمین خود : طبری ، مازندرانی ، گیلانی ، گلستانی
                    اتحاد بهتر است
                    نامی که بزرگی بیاورد بهتر است
                    گیلک تلفظ دیگری از گلک در لهجه غربی است .
                    اتا گلکی شعر غزه واسه = ایتا گیلکی شعر غزه واسی

              • سه شنبه 31 تير 1393-14:7

                ما تو خونه فارسی صحبت میکنیم.
                توی جامعه با کسی که نشناسم پیش فرض فارسیه مگر اینکه طرف مقابل مازنی صحبت کنه.
                با آشنایان هم اگه فارس زبان باشند فارسی اگه مازرونی زوون باشند مازندرانی.
                جمع دوستان هم بیشتر تمایل به مازندرانیه.

                • اوخان خوجيرپاسخ به این دیدگاه 15 31
                  دوشنبه 30 تير 1393-18:59

                  زبان گیلکی (گلکی) مازندرانی زیبایی و طراوت خاصی داره امیدوارم همیشه صدا این زبان زیبا بلند شنیده بشه

                  • چهارشنبه 1 مرداد 1393-4:57

                    زبان گیلکی هم بسیار زیباست، امیدواریم در کنار زبان طبری همیشه ماندگار باشد.

                  • يکشنبه 29 تير 1393-12:43

                    این مقاله ره با اسم خانم نظر چوب مجله ارمون دله چاب هاکاردنه ...

                    • دوشنبه 30 تير 1393-8:58

                      اینجه هم توضیح هدا که ارمون دله چاپ بیه. اسم نویسنده هم اون بالا دره پریمی جان

                    • کارن تبریپاسخ به این دیدگاه 24 44
                      پنجشنبه 26 تير 1393-18:33

                      اون گادر که من دانشگاه مازندرون دله کارشناسی ارشد ادبیات فارسی خوندستمه، یک روز استاد پلی یتا گلکی کنایه ( مازندرونی) کار بوردمه، استاد که مازندرونی هم بیه، مه ره ریشخند هاکارده باوته که : « شما که دیگه دارید کارشناس ارشد ادبیات فارسی می شید، در شان شما نیست که از ادبیات دون پایه استفاده کنید.». من همون استاد جه وقت بیتمه 45 دقیقه چندتا جمله ره که یتا عامی زنای کوه نشین جه بشنوستمه، پِه دشنیمه و بررسی ادبی هاکردمه و ثابت هاکاردمه ارزش این زوون خله خله ویشتره تا این فارسی معمولی امروزی و این خاشک گویش مازندرونی شهری که فقط فعل های فارسی دارنه و به قول این خاخر مقاله نویس با «نحو» فارسی رواج بیه. همکلاسی ها خشال بینه اما استاد فرهیخته و عصا قورت بدائه اهمیت ندا.تا اما اینتی هستیمی خله امید ندارین که امه زوون زنده بمونده . همین که اینتی دردا ره نویسننی و مازندنومه یلنه سایت رو شمه خانا بدون

                      • نگاهی هم به آنجا !!پاسخ به این دیدگاه 58 1
                        پنجشنبه 26 تير 1393-10:28

                        خانواده ، مدرسه ، اداره ، کوچه و بازار را گفتید و بعد هم نتیجه گیری ، چرا دانشگاه از یادتان رفت ؟
                        ساده اندیشی است اگر بخواهیم مردم را از فارسی سخن گفتن و فارسی آموختن باز بداریم. بلکه باید انتظار داشت دانشگاه ها حد اقل در مازندران رشته ایجاد کنند تا پژوهش در زمینه زبان و گویش مردم باب شود ، گویشی که می دانیم زبان فارسی به آن بدهکار است .
                        آقایان و خانم های اساتیددر دانشکده های علوم انسانی و ادبیات معلوم کنند این زبان به کدام زبان باستانی مرتبط است و پدر و مادر آن از کجا است!!؟ همین اندازه آگاهی که مردم معنای نام محلات و بعضی نام های مرسوم میان خودشان را بفهمند و قفل زندان خود ساخته از جهل را، نسبت به زبان مادری باز کنند .
                        حفاظت از آثار ی چون تخت جمشید برای باز سازی این بنا های تاریخی نیست بلکه به خاطر حفظ نشانه ها است ،تا آدرس و نشانه های تاریخیمان گم نشود . بیاییم حداقل ، حد اقل ، اینگونه به زبان مادری نگاه کنیم ، تا هویت و تاریخ محلی ما که مکمل تاریخ ایران است فراموش نشود . بیاییم به جای مردم ،گردانندگان آموزش عالی استان را شماتت کنیم . خجالت آور است مردان و زنان سوئدی و ژاپنی و آمریکایی به مدارج علمی در شناخت زبان های محلی ما نائل می شوند ولی تا آن جا که ما می دانیم، هنوز یک مازندرانی به کسب چنین مدارجی خاص شناخته نیست و یا شهرت ندارد . این خود کم بینی و حقارت ، واقعاً چندش آور است . بیایید سری به دانشگاه مازندران بزنید .


                        ©2013 APG.ir